⁉️آینده کشور را قربانی فقر آموزشی امروز خود نکنیم
از بس مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه ما را درگیر خود کرده، از دیگر تغییرات منفی اجتماعی تا حد زیادی غافل شدهایم؛ به ویژه حوزه #آموزش را فراموش کردهایم. نمونهاش سطح مدیرانی است که برای اداره این وزارتخانه تعیین شدهاند. از سوی دیگر در همین موضوع آموزش، مسوولان امور و حتی جامعه آن قدر درگیر مسائل صنفی معلمان هستند - که بحق هم هست - متوجه خطرات کیفیت بسیار نازل آموزشی نیستند که البته بخش مهمی از این نزول کیفی نیز مرتبط با همان مشکلات صنفی معلمان است. بخشی نیز محصول بیتوجهی و درک نادرست مدیریت جامعه از نقش آموزش به ویژه آموزش ابتدایی در جامعه جدید است. آنان غایت آموزش را در حد حفظ کردن برخی گزارههای دینی و تجربی میبینند و حداکثر خواندن و نوشتن و جدول ضرب و ریاضیات را هدف آموزش و پرورش میدانند. حضور دو ساله #کرونا نیز این بحران را عمیقتر کرده است. عدم حضور دانشآموزان در مدرسه و تشکیل کلاسهای درس از طریق آموزش مجازی امری ضروری بود که چون مشکلات آن را رفع نکنند، موجب افت شدید کیفیت آموزشی و نیز پرورشی میشود. بدون تردید بیتوجهی به مساله آموزش و پرورش سیاستی فراگیر بوده و اکنون نیز هست. این یعنی آینده کشور را قربانی فقر آموزشی امروز خود میکنیم.| عباس عبدی روزنامه اعتماد
🔸ادامه مطلب👈 اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
از بس مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه ما را درگیر خود کرده، از دیگر تغییرات منفی اجتماعی تا حد زیادی غافل شدهایم؛ به ویژه حوزه #آموزش را فراموش کردهایم. نمونهاش سطح مدیرانی است که برای اداره این وزارتخانه تعیین شدهاند. از سوی دیگر در همین موضوع آموزش، مسوولان امور و حتی جامعه آن قدر درگیر مسائل صنفی معلمان هستند - که بحق هم هست - متوجه خطرات کیفیت بسیار نازل آموزشی نیستند که البته بخش مهمی از این نزول کیفی نیز مرتبط با همان مشکلات صنفی معلمان است. بخشی نیز محصول بیتوجهی و درک نادرست مدیریت جامعه از نقش آموزش به ویژه آموزش ابتدایی در جامعه جدید است. آنان غایت آموزش را در حد حفظ کردن برخی گزارههای دینی و تجربی میبینند و حداکثر خواندن و نوشتن و جدول ضرب و ریاضیات را هدف آموزش و پرورش میدانند. حضور دو ساله #کرونا نیز این بحران را عمیقتر کرده است. عدم حضور دانشآموزان در مدرسه و تشکیل کلاسهای درس از طریق آموزش مجازی امری ضروری بود که چون مشکلات آن را رفع نکنند، موجب افت شدید کیفیت آموزشی و نیز پرورشی میشود. بدون تردید بیتوجهی به مساله آموزش و پرورش سیاستی فراگیر بوده و اکنون نیز هست. این یعنی آینده کشور را قربانی فقر آموزشی امروز خود میکنیم.| عباس عبدی روزنامه اعتماد
🔸ادامه مطلب👈 اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
آینده کشور را قربانی فقر آموزشی امروز خود نکنیم
آینده کشور را قربانی فقر آموزشی امروز خود نکنیم عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اجتماعی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: از بس مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه ما را درگیر خود کرده، از دیگر تغییرات منفی اجتم
⚠️آينده شغلي و بيانگيزگي تحصيلي
شکسپير ميگويد داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولي نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است. همين جمله مصداق #جواناني است که در سوداي ثروت، بيخيال علم و دانش شدهاند؛ وصف حالي که پژوهشگران از آن با عنوان بيانگيزگي تحصيلي ياد ميکنند.
به گفته اميرکبير هيچ جامعهاي فراتر از انديشه معلمانش رشد نخواهد کرد. در همين جمله اهميت نقش #استاد و #معلم و آموزش جواناني که آيندهساز يک کشور هستند، بهخوبي احساس ميشود. اما اين روزها به جاي شوق به تحصيل و #آموزش و سواد، بيانگيزگي تحصيلي گريبانگير قشر نوجوان و جوان کشور شدهاست. وضعيت اقتصادي خانوادهها، کيفيت پايين آموزش و عدم جايگاه شغلي مناسب و حقوقهاي پايين، بخشي از عواملي هستند که باعث ميشود دانشجويان و حتي دانشآموزان از تحصيل و فراگيري علم دلسرد شوند.
[عنوانهای مطالبی که در این گفتگو آمده]👇
🔻اميد به آينده
🔻آينده شغلي
🔻بيانگيزگي تحصيلي
🔻کيفيت آموزش
🔻خطر جامعه بيسواد
🔸متن کامل مطلب 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
شکسپير ميگويد داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولي نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است. همين جمله مصداق #جواناني است که در سوداي ثروت، بيخيال علم و دانش شدهاند؛ وصف حالي که پژوهشگران از آن با عنوان بيانگيزگي تحصيلي ياد ميکنند.
به گفته اميرکبير هيچ جامعهاي فراتر از انديشه معلمانش رشد نخواهد کرد. در همين جمله اهميت نقش #استاد و #معلم و آموزش جواناني که آيندهساز يک کشور هستند، بهخوبي احساس ميشود. اما اين روزها به جاي شوق به تحصيل و #آموزش و سواد، بيانگيزگي تحصيلي گريبانگير قشر نوجوان و جوان کشور شدهاست. وضعيت اقتصادي خانوادهها، کيفيت پايين آموزش و عدم جايگاه شغلي مناسب و حقوقهاي پايين، بخشي از عواملي هستند که باعث ميشود دانشجويان و حتي دانشآموزان از تحصيل و فراگيري علم دلسرد شوند.
[عنوانهای مطالبی که در این گفتگو آمده]👇
🔻اميد به آينده
🔻آينده شغلي
🔻بيانگيزگي تحصيلي
🔻کيفيت آموزش
🔻خطر جامعه بيسواد
🔸متن کامل مطلب 👈اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
آینده شغلی و بیانگیزگی تحصیلی
شکسپیر میگوید داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولی نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است. همین جمله مصداق جوانانی است که در سودای ثروت، بیخیال علم و دانش شدهاند؛ وصف حالی که پژوهشگران از آن با عنوان
🔻آموزش و پرورش مهم ترین مساله
...شاید از نظر مردم مهمترین مسألهای که با آن دست به گریبان هستند، تورم، درآمد پایین و بیکاری و مسکن و غذا است. به طور قطع از نظر سلسله مراتب نیازهای بشر، این اولویتها درست است، ولی اگر قدری به آینده نگاه کنیم، میبینیم که مسایل مهمتری هم داریم. از نظر بنده نظام آموزشی بویژه آموزش ابتدایی و متوسطه در وضعیت ناکارکردی مفرط قرار دارد و متأسفانه هیچ نوع سیاستگذاری مفید آموزشی نیز در جهت اصلاح این نظام فشل آموزشی نیز وجود ندارد.
🔘بخش مهمی از مشکلات اجتماعی بویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز محصول همین ضعف است، که گروهی از دانشآموزان را کاملاً بیگانه با هنجارها و ارزشهای مثبت و اخلاقی بار آورده است. اگر هم دانشآموزانی هستند که ویژگیهای مثبت دارند، به طور مشخص تحت تأثیر خانواده هستند، به عبارت دقیقتر نظام آموزش عمومی ایران قادر نیست به عنوان یک نهاد مستقل، نقش مثبتی را در تربیت فرزندان این کشور برای آینده ایفا کند، همه بار تربیتی آنان همچنان بر دوش خانواده است. خانوادهای که خود درگیر مشکلات فزایندهای شده و کمر آن زیر بار تأمین نیازهای اولیه خمیده شده است.
🔘مهمتر اینکه فقر خانواده موجب شده که از اقتدار آن بر فرزندان کاسته شود و در آینده احتمال ضد اجتماعیتر شدن نوجوانان و جوانان بیشتر خواهد شد، چرا که هیچ ساختار کنترلی بر آنها وجود ندارد، جز پلیس و قاضی که اینها نیز کارآیی لازم را ندارند چون بدون نهادهای نظارتی ایجابی مثل خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و دین، آنها ناکارآمد هستند و هر چهار نهاد مذکور در ایران دچار ناکارآمدی مفرط شدهاند و حتی در مواردی میتوان گفت که ضد کارکردی هم هستند.
🔘تصور رسمی از مدرسه همان مکتبخانههای قدیم است با این تفاوت که مکتبخانهها کارکرد تربیتی هم داشتند ولی مدرسه امروز فاقد این کارکرد است، زیرا نقش آموزگار را در آموزش کم؛ و آنان را تبدیل به ابزاری برای انتقال مطالب کتابهای درسی کرده است که نه خودشان اعتقاد جدی به آن دارند و نه دانشآموزان با آن همنوایی دارند، و نه حتی خانوادهها آن را قبول دارند.
🔘نظام آموزشی بیش از پیش دولتی و از بالا شده است و در عین حال سیاستگذاران این نظام نیز بسیار ضعیف و ناتوانتر از گذشته شدهاند و در نهایت شکاف عمیقی میان آموزش رسمی با نیازهای واقعی دانشآموزان به وجود آمده که نیازهای خود را از طریق سایر شیوهها، چون خانواده، رسانههای غیر رسمی و دوستان و آشنایان تأمین میکنند.
🔘مشکل واقعی نظام آموزشی در غیبت مردم، نخبگان و معلمان در شکلگیری آموزش اعم از موضوعات آموزشی و شیوه و نیز محتوای آموزش است. در هر سه زمینه شکاف عمیقی میان یک نظام آموزشی مطلوب با آموزش رسمی موجود دیده میشود. شیوه موجود مبتنی بر حفظیات، محتوای آنها بعضاً نادرست و سوگیرانه و موضوعات نیز به شدت بیربط یا کمربط با نیازهای روزمره و اولویتهای جامعه است. و با توجه به وضعیت خطیر معیشت آموزگاران و بودجه کم آموزش و پرورش، تصور میرود که در ادامه وضع آموزش بدتر هم خواهد شد.
🔘مشکل اصلی طبقاتی شدن آموزش نیست، مشکل فراتر از آن است. مشکل ضد کارکردی شدن نهاد آموزش رسمی و انتقال وظایف آن به خانواده و رسانه است و چون خانواده دچار مشکلات ویژه خود است و رسانه رسمی نیز در قعر موقعیت تاریخی خود قرار دارد، وظیفه اجتماعی کردن نوجوانان و جوانان این کشور در عمل روی زمین مانده و تربیت آنان باری به هر جهت خواهد بود و این خطری است که آینده ایران را حتی بیش از کمبود آب تهدید میکند، چون نسلی که چنین رشد کنند، دیگر نمیتوان آنها را به نقطه صفر آموزش برگرداند. نوجوانان تا سنین ۱۲ تا ۱۵ سالگی هر چه تربیت شوند، شدهاند، دیگر به این راحتی نمیتوانند تغییر بنیادی کنند.
🔘نظام اقتصادی ایران نیز در حداقلها کار میکند، هر چند به عللی که جداگانه باید بحث شود در آینده نزدیک دچار نوعی عقبافتادگی میشود که آن را زمینگیر میکند، ولی چون بخش مهمی از اقتصاد در دستان مردم است، به هر حال حداقلهایی را دارد، و چون مشکلات آن موضوعیت عاجل دارند، لذا فشار برای اصلاح آنها بالاست. ولی نظام آموزشی چنین نیست، هم اینکه مردم و نخبگان به کلی از آن دور هستند و هم اینکه مشکلات آن به فوریت تبدیل به مسأله نمیشود.
🔘در هر حال امید میرود که کارشناسان این حوزه، بویژه آموزگاران بیش از گذشته نسبت به طرح مسایل این حوزه اقدام کنند، چون فعلاً مسأله منحصر شده به دستمزد و حقوق آموزگاران که البته مهم است، ولی این بخش آشکار کوه یخ مشکلات این نظام است و با وجود نیروهای به شدت ناکارآمد برای اداره این وزارتخانه، آینده بیش از آنکه به نظر میرسد خطیر خواهد بود.
#آموزش_پرورش
عباس عبدی روزنامه نگار
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
...شاید از نظر مردم مهمترین مسألهای که با آن دست به گریبان هستند، تورم، درآمد پایین و بیکاری و مسکن و غذا است. به طور قطع از نظر سلسله مراتب نیازهای بشر، این اولویتها درست است، ولی اگر قدری به آینده نگاه کنیم، میبینیم که مسایل مهمتری هم داریم. از نظر بنده نظام آموزشی بویژه آموزش ابتدایی و متوسطه در وضعیت ناکارکردی مفرط قرار دارد و متأسفانه هیچ نوع سیاستگذاری مفید آموزشی نیز در جهت اصلاح این نظام فشل آموزشی نیز وجود ندارد.
🔘بخش مهمی از مشکلات اجتماعی بویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز محصول همین ضعف است، که گروهی از دانشآموزان را کاملاً بیگانه با هنجارها و ارزشهای مثبت و اخلاقی بار آورده است. اگر هم دانشآموزانی هستند که ویژگیهای مثبت دارند، به طور مشخص تحت تأثیر خانواده هستند، به عبارت دقیقتر نظام آموزش عمومی ایران قادر نیست به عنوان یک نهاد مستقل، نقش مثبتی را در تربیت فرزندان این کشور برای آینده ایفا کند، همه بار تربیتی آنان همچنان بر دوش خانواده است. خانوادهای که خود درگیر مشکلات فزایندهای شده و کمر آن زیر بار تأمین نیازهای اولیه خمیده شده است.
🔘مهمتر اینکه فقر خانواده موجب شده که از اقتدار آن بر فرزندان کاسته شود و در آینده احتمال ضد اجتماعیتر شدن نوجوانان و جوانان بیشتر خواهد شد، چرا که هیچ ساختار کنترلی بر آنها وجود ندارد، جز پلیس و قاضی که اینها نیز کارآیی لازم را ندارند چون بدون نهادهای نظارتی ایجابی مثل خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و دین، آنها ناکارآمد هستند و هر چهار نهاد مذکور در ایران دچار ناکارآمدی مفرط شدهاند و حتی در مواردی میتوان گفت که ضد کارکردی هم هستند.
🔘تصور رسمی از مدرسه همان مکتبخانههای قدیم است با این تفاوت که مکتبخانهها کارکرد تربیتی هم داشتند ولی مدرسه امروز فاقد این کارکرد است، زیرا نقش آموزگار را در آموزش کم؛ و آنان را تبدیل به ابزاری برای انتقال مطالب کتابهای درسی کرده است که نه خودشان اعتقاد جدی به آن دارند و نه دانشآموزان با آن همنوایی دارند، و نه حتی خانوادهها آن را قبول دارند.
🔘نظام آموزشی بیش از پیش دولتی و از بالا شده است و در عین حال سیاستگذاران این نظام نیز بسیار ضعیف و ناتوانتر از گذشته شدهاند و در نهایت شکاف عمیقی میان آموزش رسمی با نیازهای واقعی دانشآموزان به وجود آمده که نیازهای خود را از طریق سایر شیوهها، چون خانواده، رسانههای غیر رسمی و دوستان و آشنایان تأمین میکنند.
🔘مشکل واقعی نظام آموزشی در غیبت مردم، نخبگان و معلمان در شکلگیری آموزش اعم از موضوعات آموزشی و شیوه و نیز محتوای آموزش است. در هر سه زمینه شکاف عمیقی میان یک نظام آموزشی مطلوب با آموزش رسمی موجود دیده میشود. شیوه موجود مبتنی بر حفظیات، محتوای آنها بعضاً نادرست و سوگیرانه و موضوعات نیز به شدت بیربط یا کمربط با نیازهای روزمره و اولویتهای جامعه است. و با توجه به وضعیت خطیر معیشت آموزگاران و بودجه کم آموزش و پرورش، تصور میرود که در ادامه وضع آموزش بدتر هم خواهد شد.
🔘مشکل اصلی طبقاتی شدن آموزش نیست، مشکل فراتر از آن است. مشکل ضد کارکردی شدن نهاد آموزش رسمی و انتقال وظایف آن به خانواده و رسانه است و چون خانواده دچار مشکلات ویژه خود است و رسانه رسمی نیز در قعر موقعیت تاریخی خود قرار دارد، وظیفه اجتماعی کردن نوجوانان و جوانان این کشور در عمل روی زمین مانده و تربیت آنان باری به هر جهت خواهد بود و این خطری است که آینده ایران را حتی بیش از کمبود آب تهدید میکند، چون نسلی که چنین رشد کنند، دیگر نمیتوان آنها را به نقطه صفر آموزش برگرداند. نوجوانان تا سنین ۱۲ تا ۱۵ سالگی هر چه تربیت شوند، شدهاند، دیگر به این راحتی نمیتوانند تغییر بنیادی کنند.
🔘نظام اقتصادی ایران نیز در حداقلها کار میکند، هر چند به عللی که جداگانه باید بحث شود در آینده نزدیک دچار نوعی عقبافتادگی میشود که آن را زمینگیر میکند، ولی چون بخش مهمی از اقتصاد در دستان مردم است، به هر حال حداقلهایی را دارد، و چون مشکلات آن موضوعیت عاجل دارند، لذا فشار برای اصلاح آنها بالاست. ولی نظام آموزشی چنین نیست، هم اینکه مردم و نخبگان به کلی از آن دور هستند و هم اینکه مشکلات آن به فوریت تبدیل به مسأله نمیشود.
🔘در هر حال امید میرود که کارشناسان این حوزه، بویژه آموزگاران بیش از گذشته نسبت به طرح مسایل این حوزه اقدام کنند، چون فعلاً مسأله منحصر شده به دستمزد و حقوق آموزگاران که البته مهم است، ولی این بخش آشکار کوه یخ مشکلات این نظام است و با وجود نیروهای به شدت ناکارآمد برای اداره این وزارتخانه، آینده بیش از آنکه به نظر میرسد خطیر خواهد بود.
#آموزش_پرورش
عباس عبدی روزنامه نگار
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🔻تعلیم و تربیت در عصر ناصری
...رشد تعلیم و تربیت مدنی در گرو تأیید علمای دین و انحصار آنان بر چگونگی و میزان دست یابی به معرفت بود در بیشتر عصر ناصری دارالفنون یگانه مؤسسه غیر مذهبی دانشهای جدید بود از این استثنا که بگذریم در سراسر این دوره هیچ مدرسه ابتدایی متوسطه یا عالی جدید پیش از دهه آخر قرننوزدهم میلادی در ایران به وجود نیامد. ناصرالدین، برخلاف اصلاح طلبان مصر وعثمانی، حتی برای آوردن جزء ناچیزی از آموزش غربی به کشورش بی اشتیاق و همچنان دو دل باقی ماند. به دارالفنون که زاده فکر صدر اعظم مقتولش امیر کبیر بود مباهات میکرد، و گاهی به کلاسهای آنجا می رفت و پیشرفت شاگردان را زیر نظر میگرفت ، ولی در باطن با آن سر عناد داشت و هرگز حاضر نشد که خود تأسیسات مشابهی بسازد یا دیگران را به این امر تشویق کند شاه در حقیقت هیچ وقت کاملاً به اهمیت تعلیم و تربیت جدید همچون ابزاری برای پیشرفت مادی مملکت نبرد و نگرانی اش از مخاطرات ناشی از دانش مغرب زمین تا حد زیادی با نظریات محافظه کارانه علمای همزمانش میخواند آموزش و پرورش عمومی به شیوه غربی به نظرش دعوتی برای نوآوری و در نهایت زمینه دگر اندیشی و انقلاب سیاسی بود. قدغن ساختن مسافرت خارج مگر برای مأموریت سیاسی و دولتی رویه ای که کم و بیش در اواخر سلطنتش پیش گرفت، موجب شد که تعداد تحصیل کردگان فرنگ در دوایر دولتی در سطح بسیار پایین بماند و آن معدودی نیز که در فرنگ تحصیل کرده بودند غالباً به اشتغالاتی بی ارتباط به تخصص شان گمارده شدند. فارغ التحصیلان #دارالفنون هم آن قدرنبودند که بتوانند زمام امور دولتی را از قبضهٔ دیوانیان قدیمی در بیاورند. لذا مفهوم تعلیم و تربیت برای اکثریت اهالی مملکت از مکتب و #مدرسه سنتی فراتر نمی رفت در چهار دیواری مدرسه نیز علما تمامی عناصر دگراندیشی را که امکان بالقوه اصلاح نظام تحصیلاتی مَدرَسی قدیم را داشتند به عقب میراندند اصحاب حکمت و پیروان مكاتب صوفیه و شیخیه منزوی و یا به حوزه های درسی دور دست پراکنده شدند.
سلطه اصولیه در اشاعه علم اصول فقه در مدارس مطلق العنان باقی ماند. از مخالفت علمای شرع که بگذریم فقدان شگرف مؤسسات #آموزش_پرورش به سبک نوین را دشوار بتوان به چیز دیگری جز نظریات شخصی شاه و چشم انداز محدود او در مورد مسئولیتهای دولت در امور عامه نسبت داد پافشاری او در انفاذ نظریات خود بیشک تا اندازه ای ناشی از قلت امکانات مالی حکومت قاجار هم بود، ولیکن درباره این امر نباید بیش از اندازه غلو کرد با وجود کم پولی مزمن حکومتِ #قاجار، شاه قادر بود مخارج طرحهای مورد نظر خود از قبیل ارتباطات، قشون، عمران شهری و البته کاخ سازی را تأمین کند به علاوه مشاوران خواستار نوآوری در زمینه های آموزشی و قضایی نیز در پیرامون او کم نبودند. شاه به حرفهای اینان گوش میداد ولی نه آن چنان جداً که بخواهد بهدانها جامه عمل بپوشاند. درعوض جنبه هایی از علوم قدیمه را که اگر نه صد درصد به سلیقهٔ اصولیه ولی به ضرر آنها نیز نبود، تشویق میکرد حمایت او از حکما از جمله از ملاهادی سبزواری و میرزا ابوالحسن جلوه و طرف داری گه گاهی اش از حاجی میرزا کریم خان کرمانی، پیشوای شیخیه کرمان، دو نمونه از این خط مشی بود اشتیاق شاه به حفظ وضعیت موجود بیش از هر چیز علت این گونه ابراز تفقدهای موازنه ساز بود و در نتیجه نمی توانست موجد تحولی اساسی چون ایجاد مدارس جدید یا نظام قضایی باشد.
منبع :کتاب قبله عالم، عباس امانت، ص ۵۴۰ و ۵۴۱
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
...رشد تعلیم و تربیت مدنی در گرو تأیید علمای دین و انحصار آنان بر چگونگی و میزان دست یابی به معرفت بود در بیشتر عصر ناصری دارالفنون یگانه مؤسسه غیر مذهبی دانشهای جدید بود از این استثنا که بگذریم در سراسر این دوره هیچ مدرسه ابتدایی متوسطه یا عالی جدید پیش از دهه آخر قرننوزدهم میلادی در ایران به وجود نیامد. ناصرالدین، برخلاف اصلاح طلبان مصر وعثمانی، حتی برای آوردن جزء ناچیزی از آموزش غربی به کشورش بی اشتیاق و همچنان دو دل باقی ماند. به دارالفنون که زاده فکر صدر اعظم مقتولش امیر کبیر بود مباهات میکرد، و گاهی به کلاسهای آنجا می رفت و پیشرفت شاگردان را زیر نظر میگرفت ، ولی در باطن با آن سر عناد داشت و هرگز حاضر نشد که خود تأسیسات مشابهی بسازد یا دیگران را به این امر تشویق کند شاه در حقیقت هیچ وقت کاملاً به اهمیت تعلیم و تربیت جدید همچون ابزاری برای پیشرفت مادی مملکت نبرد و نگرانی اش از مخاطرات ناشی از دانش مغرب زمین تا حد زیادی با نظریات محافظه کارانه علمای همزمانش میخواند آموزش و پرورش عمومی به شیوه غربی به نظرش دعوتی برای نوآوری و در نهایت زمینه دگر اندیشی و انقلاب سیاسی بود. قدغن ساختن مسافرت خارج مگر برای مأموریت سیاسی و دولتی رویه ای که کم و بیش در اواخر سلطنتش پیش گرفت، موجب شد که تعداد تحصیل کردگان فرنگ در دوایر دولتی در سطح بسیار پایین بماند و آن معدودی نیز که در فرنگ تحصیل کرده بودند غالباً به اشتغالاتی بی ارتباط به تخصص شان گمارده شدند. فارغ التحصیلان #دارالفنون هم آن قدرنبودند که بتوانند زمام امور دولتی را از قبضهٔ دیوانیان قدیمی در بیاورند. لذا مفهوم تعلیم و تربیت برای اکثریت اهالی مملکت از مکتب و #مدرسه سنتی فراتر نمی رفت در چهار دیواری مدرسه نیز علما تمامی عناصر دگراندیشی را که امکان بالقوه اصلاح نظام تحصیلاتی مَدرَسی قدیم را داشتند به عقب میراندند اصحاب حکمت و پیروان مكاتب صوفیه و شیخیه منزوی و یا به حوزه های درسی دور دست پراکنده شدند.
سلطه اصولیه در اشاعه علم اصول فقه در مدارس مطلق العنان باقی ماند. از مخالفت علمای شرع که بگذریم فقدان شگرف مؤسسات #آموزش_پرورش به سبک نوین را دشوار بتوان به چیز دیگری جز نظریات شخصی شاه و چشم انداز محدود او در مورد مسئولیتهای دولت در امور عامه نسبت داد پافشاری او در انفاذ نظریات خود بیشک تا اندازه ای ناشی از قلت امکانات مالی حکومت قاجار هم بود، ولیکن درباره این امر نباید بیش از اندازه غلو کرد با وجود کم پولی مزمن حکومتِ #قاجار، شاه قادر بود مخارج طرحهای مورد نظر خود از قبیل ارتباطات، قشون، عمران شهری و البته کاخ سازی را تأمین کند به علاوه مشاوران خواستار نوآوری در زمینه های آموزشی و قضایی نیز در پیرامون او کم نبودند. شاه به حرفهای اینان گوش میداد ولی نه آن چنان جداً که بخواهد بهدانها جامه عمل بپوشاند. درعوض جنبه هایی از علوم قدیمه را که اگر نه صد درصد به سلیقهٔ اصولیه ولی به ضرر آنها نیز نبود، تشویق میکرد حمایت او از حکما از جمله از ملاهادی سبزواری و میرزا ابوالحسن جلوه و طرف داری گه گاهی اش از حاجی میرزا کریم خان کرمانی، پیشوای شیخیه کرمان، دو نمونه از این خط مشی بود اشتیاق شاه به حفظ وضعیت موجود بیش از هر چیز علت این گونه ابراز تفقدهای موازنه ساز بود و در نتیجه نمی توانست موجد تحولی اساسی چون ایجاد مدارس جدید یا نظام قضایی باشد.
منبع :کتاب قبله عالم، عباس امانت، ص ۵۴۰ و ۵۴۱
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
⁉️آموزش و کلیدواژه پولیسازی
هنگامی که سخنان [صحرایی]وزیر #آموزش_پرورش در یک برنامه زنده تلویزیونی و در توجیه آموزش پولی را که میگفت: شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری سوار شوید، باید پول بیشتری بدهید! شنیدم، به یاد محوریترین و البته عامیانهترین شعار اقتصاد بازار یعنی «هرچه پول بدهی، آش میخوری» افتادم! منطق بازار در اقتصاد لیبرالی و شکل خشنتر آن یعنی اقتصاد نئولیبرالی این است که هرکس پول بیشتری دارد، میتواند از ابزارها، امکانات و سبک زندگی بهتری برخوردار باشد و کسی هم که پول ندارد، بیگمان شایستگی بهرهمندی از این زندگی بهتر را ندارد و باید بسوزد و بسازد و بمیرد! البته هدف این یادداشت ورود به دعوای پرپیچوخم و پایانناپذیر چپ و راست نیست و کاری هم به این ندارم که به احتمال فراوان اقتصاد بازار در بسیاری از گسترهها توانسته و میتواند گرهگشای بسیاری از دشواریهای اقتصادی کشورها شود؛ اما... .
... اگرچه گاهگداری در سخنان دستاندرکاران کلیدواژههایی از عدالت آموزشی میشنویم، از آن میان در همین گفتوگوی تلویزیونی وزیر، اما به باور نگارنده و با توجه به رفتار و نگاه و شیوه مدیریت آنان، عدالتگریزی بهویژه در بخش آموزش کشور آشکار و هویداست. کسی که در یک برنامه تلویزیونی زنده مانند یکی از هواداران پروپاقرص نئولیبرالیسم، برخورداری از آموزش کیفی را با ماشین مدل بالا! مقایسه میکند، پیامی روشن میفرستد که آموزش کالایی است که باید با پول آن را خرید. این پیام نهتنها در وزیر؛ بلکه چنان در استخوانبندی ساختار کنونی آموزش نفوذ کرده که کموبیش در وجود همه معاونتهای زیر دست وزیر نهادینه شده و به جان بدل شده است.
🔸متن کامل مطلب در سایت ما 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
هنگامی که سخنان [صحرایی]وزیر #آموزش_پرورش در یک برنامه زنده تلویزیونی و در توجیه آموزش پولی را که میگفت: شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری سوار شوید، باید پول بیشتری بدهید! شنیدم، به یاد محوریترین و البته عامیانهترین شعار اقتصاد بازار یعنی «هرچه پول بدهی، آش میخوری» افتادم! منطق بازار در اقتصاد لیبرالی و شکل خشنتر آن یعنی اقتصاد نئولیبرالی این است که هرکس پول بیشتری دارد، میتواند از ابزارها، امکانات و سبک زندگی بهتری برخوردار باشد و کسی هم که پول ندارد، بیگمان شایستگی بهرهمندی از این زندگی بهتر را ندارد و باید بسوزد و بسازد و بمیرد! البته هدف این یادداشت ورود به دعوای پرپیچوخم و پایانناپذیر چپ و راست نیست و کاری هم به این ندارم که به احتمال فراوان اقتصاد بازار در بسیاری از گسترهها توانسته و میتواند گرهگشای بسیاری از دشواریهای اقتصادی کشورها شود؛ اما... .
... اگرچه گاهگداری در سخنان دستاندرکاران کلیدواژههایی از عدالت آموزشی میشنویم، از آن میان در همین گفتوگوی تلویزیونی وزیر، اما به باور نگارنده و با توجه به رفتار و نگاه و شیوه مدیریت آنان، عدالتگریزی بهویژه در بخش آموزش کشور آشکار و هویداست. کسی که در یک برنامه تلویزیونی زنده مانند یکی از هواداران پروپاقرص نئولیبرالیسم، برخورداری از آموزش کیفی را با ماشین مدل بالا! مقایسه میکند، پیامی روشن میفرستد که آموزش کالایی است که باید با پول آن را خرید. این پیام نهتنها در وزیر؛ بلکه چنان در استخوانبندی ساختار کنونی آموزش نفوذ کرده که کموبیش در وجود همه معاونتهای زیر دست وزیر نهادینه شده و به جان بدل شده است.
🔸متن کامل مطلب در سایت ما 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
آموزش و کلیدواژه پولیسازی
هنگامی که سخنان وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه زنده تلویزیونی و در توجیه آموزش پولی را که میگفت: شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری سوار شوید، باید پول بیشتری بدهید! هنگامی که سخنان [صحرایی]وزیر آم
🟦مشق #نئولیبرالیسم در مدرسه
یادگیری و آموزش حقِّ همۀ انسانهاست و باید همۀ انسانها، جدای از زبان و نژاد و ثروت بتوانند آموزشی همسطح داشته باشند و نباید این تفاوتها باعث ایجاد وضعیتی شود که گروهی از آموزش بازداشته شوند و یا آموزشی بیکیفیت داشته باشند و در مقابل گروه اندکی به دلیل داشتن ثروت و سرمایۀ اقتصادی و یا به دلایل دیگر از #آموزش باکیفتی نسبت به دیگران برخوردار باشند. این وظیفۀ خطیر به آموزش و پرورش سپرده شده است تا با ایجاد شرایط مطلوب امکان آموزش همۀ انسانها را به وجود آورد تا هر کس بنا بر استعداد و توانایی و علایقش رشد معقول و منطقیای داشته باشد. در ایران نیز نهاد آموزش و پرورش وظیفه دارد امکانات لازم را فراهم کند تا هرکسی که خواستار تحصیل است، بتواند به امر یادگیری بپردازد. به عبارت دیگر دولت مؤظّف است امکانات لازم برای تحصیل همۀ مردم را در اختیار آنان قرار دهد و این اصل به صراحت در اصل سی قانون اساسی بیان شده است. طبق این اصل، نباید سیاستهایی را در پیش گرفت که آموزش، کالایی و پولیسازی شود و منطق بازار و سود و زیان بر آن غالب شود و افراد بتوانند آنرا خریداری کنند. این وضعیت منجر به کالاییسازی و رقابت و در نهایت انحصارطلبی میشود و باعث دریافت آموزشی نابرابر خواهد شد که #عدالت یکی از قربانیان آن است و مقوم جامعۀ طبقاتی است که در آن اصول انسانی پایمال و حقوق طبیعت و موجودات دیگر بازیچۀ سوداگران میشود.
🔸ادامه مقاله در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
یادگیری و آموزش حقِّ همۀ انسانهاست و باید همۀ انسانها، جدای از زبان و نژاد و ثروت بتوانند آموزشی همسطح داشته باشند و نباید این تفاوتها باعث ایجاد وضعیتی شود که گروهی از آموزش بازداشته شوند و یا آموزشی بیکیفیت داشته باشند و در مقابل گروه اندکی به دلیل داشتن ثروت و سرمایۀ اقتصادی و یا به دلایل دیگر از #آموزش باکیفتی نسبت به دیگران برخوردار باشند. این وظیفۀ خطیر به آموزش و پرورش سپرده شده است تا با ایجاد شرایط مطلوب امکان آموزش همۀ انسانها را به وجود آورد تا هر کس بنا بر استعداد و توانایی و علایقش رشد معقول و منطقیای داشته باشد. در ایران نیز نهاد آموزش و پرورش وظیفه دارد امکانات لازم را فراهم کند تا هرکسی که خواستار تحصیل است، بتواند به امر یادگیری بپردازد. به عبارت دیگر دولت مؤظّف است امکانات لازم برای تحصیل همۀ مردم را در اختیار آنان قرار دهد و این اصل به صراحت در اصل سی قانون اساسی بیان شده است. طبق این اصل، نباید سیاستهایی را در پیش گرفت که آموزش، کالایی و پولیسازی شود و منطق بازار و سود و زیان بر آن غالب شود و افراد بتوانند آنرا خریداری کنند. این وضعیت منجر به کالاییسازی و رقابت و در نهایت انحصارطلبی میشود و باعث دریافت آموزشی نابرابر خواهد شد که #عدالت یکی از قربانیان آن است و مقوم جامعۀ طبقاتی است که در آن اصول انسانی پایمال و حقوق طبیعت و موجودات دیگر بازیچۀ سوداگران میشود.
🔸ادامه مقاله در سایت بانک مقاله ها 👈اینجا
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
مشق نئولیبرالیسم در مدرسه
یادگیری و آموزش حقِّ همۀ انسانهاست و باید همۀ انسانها، جدای از زبان و نژاد و ثروت بتوانند آموزشی همسطح داشته باشند و نباید این تفاوتها باعث ایجاد وضعیتی شود که گروهی از آموزش بازداشته شوند و یا آم
@eduarticle. ملکیان عیوب آموزش و پرورش
AudioTrim
عیوب آموزش و پرورش.
آموزش و پرورش موفق به آموزش و تعلیم چه اموری بیشتر باید بپردازد؟
پاسخهای دکتر ملکیان را بشنویم.
برگزیده از نشست علمی رونمایی از مجموعه کتاب های زندگی خوب.
#آموزش_پرورش
#دکتر_ملکیان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
@eduarticle. ملکیان. ۲۰ مهارت مشترک زندگی
AudioTrim
۲۰ مهارت زندگی که همه به آنها نیاز دارند.
درسهای زندگی که در آموزش و پرورش مغفول ماندهاند.
برگزیده از نشست علمی رونمایی از مجموعه کتاب های زندگی خوب.
#مهارتهای_زندگی
#آموزش_پرورش
#دکتر_ملکیان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
انصاری، پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش:
🔹هنگامی که شرایط اقتصادی به گونه ای شود که درآمد واقعی این خانوارها به دلایلی، از جمله تورم، در حد یک درصد کاهش یابد، بیشتر از یک درصد از مخارج آموزشیشان کاهش مییاید؛ چراکه به هر حال باید بتوانند خوراک و مسکن را پوشش دهند.
🔹 98 درصد بودجه دولتی #آموزش_پرورش، تنها صرف حقوق پرسنل میشود
🔹 هزینه آموزش در خانوارهای ضعیف اقتصادی، 2 درصد از کل هزینه خانوار است!
🔹 آموزش برای خانوارهای کم درآمد و گروههای ضعیف اقتصادی، کالایی لوکس محسوب میشود
🔹اما گروه های 4و 5 حساسیت کمتری نسبت به تغییرات درآمد دارند. تورم هم که اتفاق میافتد و قدرت خریدشان هم پایین بیاید، حاضر نیستند سهمی متناسب با کاهش درآمد واقعی شان از مخارج آموزشی که برای فرزندانشان اختصاص میدهند، بکاهند./ جماران
#آمار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هند در سالهای اخیر به یکی از بهترین کشورها برای راهاندازی استارتاپ تبدیل شده است. مشوقهای دولت و رشد کسبوکارها در این سالها در هند سبب شد این کشور به سومین اکوسیستم بزرگ برای سرمایهگذاری در سطح جهان تبدیل شود. استارتاپ «Classplus» میخواهد در حوزه آموزش دیجیتال و ایجاد عدالت آموزشی تحولی ایجاد کند.
کلاسپلاس یک پلتفرم آموزشی مختص معلمهاست. بیش از ۸۰ هزار معلم برنامههای درسی و ویدیوهای آموزشی خود را به صورت کاملا آنلاین براین بستر ارائه میدهند. روی این پلتفرم، معلمها میتوانند فعالیتهای خود را برنامهریزی و مدیریت کنند، به بچهها تکلیف دهند و تکالیفشان را بررسی کنند، آزمونهای آنلاین بگیرند. در کلاسپلاس معلم و دانشآموز و والدین مدام در ارتباط هستند و کاربران در یک بستر امن، پرداخت خود را انجام میدهند.
کلاسپلاس یک پلتفرم جامع است که به معلمها امکان میدهد کلاسهای درس آنلاین خود را ایجاد کنند، مطالب دوره را آپلود و به اشتراک بگذارند، کلاسهای آنلاین برگزار کنند و با دانشآموزان تعامل داشته باشند. این شرکت همچنین ابزارهایی را برای معلمان فراهم میکند تا پیشرفت دانشآموزان خود را ردیابی و عملکرد آنها را از طریق تکالیف و آزمونها ارزیابی کنند. موسسات آموزشی هم میتوانند از این پلتفرم برای برگزاری کلاسهای آنلاین خود بهره ببرند.
اگر شما معلم هستید، میتوانید دورههای ضبطشده خود را در پلتفرم بارگذاری کنید. دانشآموزان برای ثبتنام در دوره شما هزینه پرداخت میکنند. پس از اینکه کلاسپلاس سهم خود را برداشت، مابقی هزینه را برای شما واریز میکند. #آموزش_مجازی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
پلتفرم آموزشی مختص معلمها. استارتاپ «Classplus» - بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
پلتفرم آموزشی مختص معلمها. استارتاپ «Classplus» هند در سالهای اخیر به یکی از بهترین کشورها برای ر
🔹رضا امیدی، استاد جامعه شناسی گفت: در حوزۀ آموزش، طی چند سال اخیر، بحثهای زیادی در فضای عمومی و رسانهها از منظر فقر و عدالت آموزشی شکل گرفته است، پژوهشهای دانشگاهی و سازمانی خوبی هم انجام شده، اما بهرغم آن، طی 10 سال اخیر مخربترین سیاستها در حوزۀ آموزش مصوب و اجرا شده است و ادامه دارد؛ حتی در همین برنامۀ هفتم که اخیراً تصویب شده است.
🔹برای مثال در سالهای اخیر همه از ضرورت تقویت مدارس دولتی میگویند، اما حتی در سطح تأمین معلم هم مشکل جدی وجود دارد. اینها نتیجۀ یک روند در سیاستگذاری است.
شما وقتی در راستای کوچکسازی دولت به یکباره دهها هزار معلم را به طور پیشازموعد بازنشسته میکنید، آنهم در سالهایی که جمعیت دانشآموزی روند افزایشی دارد، بدیهی است که با چالش مواجه میشوید.
#آموزش_پرورش
✔️کانال مقاله ها @eduarticle
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
، مخربترین سیاستها در حوزۀ آموزش در ۱۰ سال اخیر - بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
در 10 سال اخیر، مخربترین سیاستها در حوزۀ آموزش مصوب و اجرا شده و ادامه دارد! دکتر رضا امیدی، جامع