🖌مقاله‌،ویدیو آموزشی
588 subscribers
1.71K photos
1.07K videos
204 files
2.95K links
مجموعه‌ای متنوع از پژوهشها، ویدیو و خبرهای مهم آموزشی و فرهنگی . جهت ارسال مقاله و مطلب با ما تماس بگیرید. مسؤولیت مطالب به عهده نویسنده است .آدرس سایت ما : www.eduarticle.me

تماس با ما :
@mh1342
Download Telegram
💡 #جمعه ها در محضر متفکران
_________
🍃🍃دغدغه روانشناختیِ نجاتِ ناشی از برتری طلبی فردی-قومی
_________
🔹من می بینم که اگر رسول الله خصیصه ای ممتاز که سبب شود سر و گردنی از دیگران بلندتر باشد،نداشته باشد آن وقت باید به حرف های ایشان به همان چشمی نگاه کنم که به حرف های رقبایشان و نمی توان این کار را بکنم پس ایشان را آنقدر بزرگ می کنم که حرفهای دیگران در مقابل حرف های او قابل اعتنا نباشد و خودم را ارضا کنم.مسیحیان چاره ای جز این ندارند که بگویند عیسی پسر خداست،تا عظمتی کسب کنند و خیالشان راحت شود.

🔹نمونه خیلی خوبی را در زندگی سیاسی می بینیم.اگر دو نفر در بحثی سیاسی نتوانند یکی دیگری را قانع کنند یعنی درستی یا نادرستی مدعیات را معلوم کند به سراغ مدعی می رود.و می گوید رئیس حزب ما سابقه سیاسی مدیدی دارد.یادم می آید یک وقتی با کسی بحث می کردیم.گفت آقا چه می گویی این آقای طبری ما با آقای ویلی برانت ملاقات داشت و ویلی برانت گفته است ما نمی دانستیم در جهان سوم هم یک چنین مغزهایی وجود دارد.در این صورت دیگر آقای مطهری ما که با ویلی برانت ملاقات نکرده بود.پس دیگر من می بایستی کنار می کشیدم.این امر اساسا به لحاظ روان همینطور است.و اگر مدعی مانند بت بزرگی شود خیال طرفدار او راحت میشود و میگوید اصلا با دیگران وارد بحث نشو چون آقای بالاسری داری که فلان خصوصیت را دارد.امام زمان تو کسی که هنگام ظهورش عیسی باید پشت سرش نماز بخواند و کفش او را پاک کند.در این صورت خیال من شیعه راحت میشود و مسیحی هم میگوید تنها موجودی که پسر خداست،عیسی است و بلکه خداست و شما که عیسایی ندارید.

🔹اینها همگی برتری طلبی فردی-قومی است که ناشی از اندیشه نجات و جدی گرفتن آن اندیشه است.این امر در همه ادیان هست مثلا در تاریخ اسلام ابوجهل البته با رسول الله عناد می ورزید.ولی ابوجهل را ما به این نام می خوانیم.او ابوالحکم بود،یکی از بزرگ ترین حکماء و فهیمان قوم عرب،ولی اگر یک آدم فهیم با رسول الله در تقابل بیفتد به نظر ما برای رسول الله جالب نیست.یا مثلا می گوییم ائمه معصومند،اما در نهج البلاغه حضرت علی می فرمایند من سه روز تمام در اطراف قضیه خلافت فکر کردم و جوانب مثبت و منفی آن را سنجیدم.

🔹تصوری که ما از معصوم داریم این است که تا به او پیشنهاد خلافت داده شود،فورا بلمحه بفهمد و بگوید آری یا بگوید نه.فکر کردن و سنجیدن،کار افراد عادی است.معصوم در جام جهان بین نگاه میکند.خود حضرت علی بن ابی طالب در نهج البلاغه می فرمایند که من شبها از این پهلو به آن پهلو میشدم و فکر میکردم در این اوضاع و احوال چه کنم بهتر است.حالا اگر کسی که اسم نمی برم بخواهد مساله عصمت را با این آشتی بدهد میگوید عوالمی وجود دارد که امام خود میداند اما در عوالم فرودین تصمیم می گیرد از علم خودش استفاده نکند.آنگاه آگاهانه تصمیم گرفتن برای استفاده نکردن از علم خود،مفهومی بغرنج است.علم حجیت دارد مثل اینکه بگوییم،من میدانم تو زیدی ولی آگاهانه میخواهم با تو معامله عمرو بکنم.انسان که نمیتواند خلاف عقلش عمل کند.

🍁🍁 #مصطفی_ملکیان،الهیات مسیحی،صفحات 25 و 26 با تلخیص

https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
‌‎
#جمعه ها در محضر متفکران
⭕️مدارا

🔹همینطور که زندگیِ تو همه را راضی نمی کند، زندگیِ همه هم تو را راضی نمی کند؛ پس اجازه بده دیگران هم راه خود را در پیش بگیرند؛ و این چیزیست که به آن می گوییم #مدارا . مدارا علامت انسانی است که از لحاظ روانی سالم است. مدارا یعنی تحمل زندگی های تفرد گرای دیگران .

🔹بنابراین قبول بکنیم که دیگران هم به راه خود بروند، و بنابراین نگوییم با تو دوستم تا وقتی که مسلمانی، با تو دوستم تا وقتی که در جناح سیاسی منی، با تو دوستم تا وقتی که طرفدار کانتی، با تو دوستم تا وقتی که به نیچه بد نگویی.

🌂 #ملکیان / روانشناسی اخلاق/ جلسه 42 ، موسسه پرسش
__________
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
#جمعه ها در محضر متفکران 🤔🤔
_________
چند روز پیش نامه ای از محیی الدین ابن عربی خواندم که ناامید و سرگردانم کرد
دارم با حیرت به فاصله ی عمیقی که بین بعضی حرف های آدم های بزرگ با عملشان وجود دارد نگاه می کنم.
اندیشه های بزرگ در مصاف و آزمونِ واقعیتهای اجتماعی همیشه سربلند بیرون نمی آیند و چه بسا شعورهای عرفانی و اخلاقی که در مقام عمل به شعارهای بی مایه ای بدل شده اند!
دارم فکر می کنم که اگر بعضی از عارفان، پادشاه می شدند چه می کردند؟ آیا مثل ابن عربی، بنیانگذار و پدرِ عرفانِ نظری می شدند، او که در شعر و حرف، قلبش معبدِ هندو ها و کلیسایِ ترسایان و کنیسه ی یهودیان و چراگاهِ غزالان شده بود.
اما همین عارفِ بلند نظرِ مهرورز، در نامه ای به یکی از امیرانِ عرب به او موکدا سفارش می کند که در برخورد با مسیحیانِ ساکنِ دیارش، سختگیری کند و اهل کتاب را تحقیر و تخفیف نماید و آنان را بر سرجای خود بنشانَد!
به کرتیر موبد بزرگ ساسانی و احیاگر دین زرتشتی فکر می کنم که دعا می خوانَد، از شیره ی هوم می نوشد، به عالم خلسه می رود و گزارش معراجش به عوالم غیب کتیبه ها را پُر و گوش مومنان را کر کرده است، ولی همین موبد که پسکوجه های بهشت و جهنم را می شناسد، به نامِ خدا دست به کشتارِ وسیع مانویان، مسیحیان و بوداییان می زند!...

شاید هم ابن عربی و موبد کرتیر ناگزیر بودند و ما شرایطِ آنان را در "مقطع حساس کنونی" شان! متوجه نمی شویم!
دارم فکر می کنم که داشتن نگاه عارفانه به هستی، لزوما به رفتارهای انسانی و اخلاقی منجر نمی شود!
#عبدالحمید_ضیایی
___________
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
‌‎
#جمعه ها در محضر متفکران
___________
⭕️لذتهای سیری ناپذیر

🔹من می توانم این را ادعا بکنم که تنها لذتی که شیرینی اش به مرور زمان کاهش پیدا نمی کند دو تا لذت است (و اینها البته ابداع من هم نیست، اینها را دیگران هم گفته اند، مثلاً لاروشفکو می گفت): یکی لذت #عشق به معنای واقعی است، یکی هم لذت #خودشکوفائی است. از هر چیزِ دیگری روزی ما سیر می شویم.

🌂روانشناسی اخلاق/ جلسه 41 ، #ملکیان
____________
↩️ 🌟کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA