فلاخن||سلمان کدیور
11.3K subscribers
1.59K photos
667 videos
35 files
954 links
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات

.
Download Telegram
🔴فاطمه(س)، مذاکره گر انقلابی!
....
....
🔵 گریه ها و سخنرانی های سیاسی فاطمه کار دستشان داده و از آن فاجعه بارتر ماجرای حمله به خانه او به آن نحو تراژدیک، سبب اعتراضات بسیاری گشته بود به حدی که زمزمه های پشیمانی از بیعت در میان صحابه پبامبر و آغاز شورش های عمومی و به خوبی شنیده می شد.

با یکدیگر که مشورت کردند آن یکی به دیگری گفت:
باید به عیادت فاطمه برویم و از او دلجویی کنیم. وگرنه حکومت نوپایمان نابود خواهد شد.

دیگری گفت: باید از او رضایت بستانیم ... مردم باید ببینند ما با اهل بیت پیامبر مهربان هستیم.

پس تقاضای ملاقات کردند. حضرت مخالفت کرد.
باز اصرار کردند و باز مخالفت شنیدند.
چند روز که روز معطل شدند و خبر درخواست مذاکره که گوش به گوش و دهان به دهان چرخید و بحث روز افکار عمومی شد، با وساطت شوهرش پذیرفت.

در آن روز که تمام مدینه در عطش نتیجه مذاکره لحظه شماری می کرد، آن دو با چهره هایی محزون و مغموم به خانه نیم سوخته داخل شدند و دختر رسول خدا را دیدند که بر بستر بیماری نشسته است.

خجالت زده سلام کردند.
بانو پاسخ نداد.
فکر کردند حضرت نشنیده است، پس دوباره بلندتر سلام دادند، حضرت باز پاسخ نداد و این بار روی خود را برگرداندند.

به خوبی می دانستند که در اسلام پاسخ سلام واجب است، مگر آنکه سلام کننده ستمگر باشد.
این پس از مکان مذاکره، دومین ضربه ای بود که بر آنان وارد شده بود.

چند لحظه ای سکوتی دهشتناک بر سینه شان نشست. انگار دیواری بلند میانشان کشیده باشند.

آخر مِن مِن کنان به سخن آمدند. عذر آوردند، دلیل تراشیدند، #وحدت مسلمین را سند کردند و اینکه #رومیان و #ایرانیان منتظر تفرقه اند تا اسلام را نابود کنند.
آخر امر هم دعوت به #اتحاد و #آشتی_ملی کردند و اینکه #امنیت مسلمین نباید به خطر بیفتد، پس به #مصلحت نیست بیش از این #اعتراض کردن.

خوب که سخنانشان را گفتند و هرچه در مشت داشتند بر زمین ریختند، حضرت فرمود:
آیا شما دو تن شهادت می دهید که من دختر رسول خدایم، آنکه پیامبر او را راستگوترین زن عالم و سرور زنان بهشت می دانست.
گفتند بلی. ما شهادت می دهیم.

فرمود آیا شهادت می دهید که پیامبر، خشم مرا خشم خداوند و رضایت مرا رضایت پروردگار دانسته است؟

گفتند بلی ما شهادت می دهیم که چنین است.

فرمود آیا شهادت می دهید که مراد کتاب خدا در آنجا که فرمود:«اهدنا صراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الضالین»، صراط مستقیم ما هستیم و مغضوبین خداوند، دشمنان ما هستند؟
گفتند، آری ما این را از پیامبر شنیدیم.

حضرت لحظه ای مکث کرد و سپس دستانش را به آسمان برد و گفت: خدایا شاهد باش که من بر اینان و حکومتشان غضب کردم پس تو نیز بر آنان غضب کن و دشمنشان بدار.

ضربه ای اساسی و مهلک بر آنان وارد آمد. فاطمه از آنان اعتراف مهیبی ستانده بود.

اولی که شیخ پیری بود صیحه ای کشید، اشکش جاری شد و آمد از کاری که آغاز کرده عقب بکشد، که دومی، خشمگین و غضب آلود، دستش را گرفت از خانه خارجش کرد.

خبر که در شهر منتشر شد، آشوبی به پا شد.
ناچار شدند #حکومت_نظامی اعلام کنند.

#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism

https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
تیتر روزنامه آفتاب یزد، پیرامون #اعتراض #کارگران به حسن روحانی

نمونه عینی #رذالت_ژورنالیستی !
@khamenism
شما را به خدا گوش کنید!

در پی حادثۀ خونین و جگرخراش شاه‌چراغ، مسئولان کشور در مورد ارادۀ دشمنان ایران برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج در کشور هشدار داده‌اند.
بدون شک، ایران در خارج از مرزهای خود دشمنانی از جمله برخی کشورها و برخی گروه‌های تروریستی دارد که مترصد ضربه زدن به امنیت و موجودیت آن هستند. اما در این میان، خود مسئولانِ کشور برای حفظ امنیت و ثبات پایدار ایران چه کرده‌اند؟
این وضع نتیجۀ عملکرد چه کسانی است؟ این رابطۀ خطرناک با روسیه و ارسال پهپاد انتحاری به مسکو کار کیست؟ تعلیق مذاکرات برجام و ادامۀ تحریم‌های سنگین علیه کشور از کجا آب ‌خورد؟ چشم بستن بر گسترش فقر و تبعیض در کشور به چه دلیلی است؟ بی‌اعتنایی به هشدارهای مکرر و بی‌وقفۀ عموم کارشناسان حوزه‌های مختلف در مورد بحرانی شدن شرایط جامعه در صورت ادامۀ سیاست‌های مرسوم با چه منطقی صورت گرفت؟ حذفِ مستمر و فزایندۀ نیروهای سیاسی از دایرۀ تصمیم‌گیری برای کشور و حاکم کردن افراد سطحی و ناکارآمد و بدون تخصص بر مقدرات اقتصاد و آموزش و آموزش عالی و فرهنگ و هنر و سیاست وغیره از کجا نشأت یافت؟ توسعه را امری مذموم شمردن و از الزاماتِ آن شانه خالی کردن با چه قصد و غرضی انجام شد؟ نادیده‌انگاری مطالبات عمومی و بخصوص زنان و جوانان برای انتخاب سبک زندگی خود و برچیدن بساط زورِ فرهنگی و عقیدتی طبق کدام مصلحت بود؟ بی‌تحملی در برابر اعتراض‌های صنفی و بازداشت برخی رهبران آنان با کدام دغدغۀ معطوف به حفظ امنیت کشور صورت گرفت؟...
حتی هم اینک نیز که بحران در ابعاد گوناگون خود را نشان داده است، چرا فکر عاجلی نمی‌شود؟ دریغ از یک وعدۀ تأثیرگذار، دریغ از یک ابتکار آرامش‌بخش، دریغ از یک انعطاف قابل توجه، دریغ از یک نرمش امیدوار کننده....حتی حاضر نمی‌شوند افراد هتاک و بحران‌آفرین را از دور و بر خودشان دور کنند و یا بازداشتی‌های بی‌گناه از جمله روزنامه‌نگاران را از بند رها سازند. همچنان زبان تهدید و تخفیف و نادیده‌انگاری در چرخش است و اگر هم مسئولی کلامی اندک امیدبخش بر زبان می‌راند بر اثر هجوم تندروها، بلافاصله با زدن چند تبصره، اصلِ حرفش را پس می‌گیرد!
می‌خواهید با سرنوشت این کشور چه کنید؟ استفادۀ بی‌نهایت از زور تا اثر و نشانی از هیچ معترضی باقی نماند؟ آیا این اصلاً ممکن است؟ آیا امکان ایجاد کمترین حد از نظم و ثبات از این طریق وجود دارد؟ آیا این کار کشور را غرق در خون نمی‌کند؟ پس اگر احیاناً این راه را بسته می‌دانید، چرا در ارائۀ ابتکاری جدید و افق‌گشا کاری ملموس نمی‌کنید؟ با این بی‌‌تصمیمی و تعلل منتظر چه هستید؟ که آتش به طور فراگیر دامن کشور را بگیرد و تمام هستی آن را بسوزاند؟
من به شما اطمینان می‌دهم که با هیچ سطحی از زور و خشونت نمی‌توان وضع را به حال سابق آن برگرداند. فقط و فقط دو راه وجود دارد. یا تغییر مسیر به سمت تحول و اصلاح بنیادی بدون درنگ و فوت لحظه‌ای وقت و یا درگیر کردن کشور در آتش ناامنی. هر چه از ابزار زور بیشتر استفاده شود شعله‌های آتش ناامنی بلندتر می‌شود. هر کسی در هر مقامی جز این را به شما بگوید، قصد فریب‌تان را دارد. من ناصح امین و دلسوزی برای شما هستم. بی‌هیچ کینه و غرض شخصی شما را خطاب قرار می‌دهم. از همین لحظه شروع کنید و با آزاد کرد بازداشتی‌های بیگناه، نوری در افق این تونل به مردم نشان دهید. مطمئن باشید اکثریت قاطع مردم اگر در انتهای این تونل نوری واقعی ببینند آن را نادیده نخواهند گرفت. قبلاً صدها بار گفتم که عجله کنید، فرصت را از دست ندهید، وقت تنگ است. گوش نکردید. شما را به خدا الان گوش کنید. از بد روزگار اکنون سرنوشت این کشور به تصمیم شماست. با تصمیم درست قادرید آن را نجات دهید و با ادامۀ بی‌تصمیمی و یا تصمیم نادرست می‌توانید آن را کنام موران و ماران کنید چرا که دیگر اثری از پلنگان و شیران هم نمانده که در یک ایران ویران لانه کنند!
#احمد_زیدآبادی
#اعتراض
#سرکوب
#آزادی_زندانیان
#شاهچراغ
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii