Forwarded from مُرجا (رضا جوان)
متن کامل یادداشت هشتم، درباره موسیقی:
.
این یادداشت هم درباره موسیقی است دوستان.
علامه حلی عالم بزرگی بود. تا قبل از او همه علمای شیعه معتقد بودند که اگر حیوانی در چاه آب افتاد و مرد، باید حیوان را دربیاورند و بعد فلان میزان (بسته به نوع حیوانش) آب از چاه بکشند تا آب چاه پاک شود. علامه حلی قبل از فتوا دادن، چاه خانهاش را با خاک پر کرد تا خودش هیچ نفعی از فتوایش نداشته باشد. بعد کتابها را دید، احادیث را و استدلال باقی علما را بررسی کرد. آخر سر فتوا داد که اگر حیوانی در چاه آب خانهتان افتاد و مرد، حیوان را دربیاورید، آب پاک است و لازم نیست کار دیگری بکنبد. بعد از علامه حلی، تقریبا همه علما، با توجه به روشنگری او، همین نظر را دادند. و این قضیه معروف شد به قضیه نَزح بِئر (پاک کردن چاه). علامه حلی به این نتیجه رسید که احادیث مربوط به این مساله، یک حکم مستحبی را گفتهاند نه یک حکم واجب را.
سال ۹۴ جمعی از دوستان من، همایش ملی را راه انداختند با موضوع فقه هنر. مدتی بعد از همایش، فرصتی شد تا خدمت رهبر انقلاب برسند. من در آن جلسه نبودم اما از دوستان دربارهاش شنیدم و بعدها روی سایت رهبری، متنش را خواندم. حالا حدود ۲ سال از آن صحبتها میگذرد و جالب است که هیچکس درباره آن جلسه حرفی نمیزند.
در میانههای صحبت رهبری، بحث به مساله موسیقی کشیده میشود و بعد ایشان این اینطور میگویند: «وقتى انسان عمقیابى میکند، مثل همان قضیّهى منزوحات بئر که تا یک زمانى یکجورى میگفتند، بعد بکلّى عوض شد؟ واقعاً همانجور است؛ یعنى روى احتیاط [بوده]. همین مسئلهى مجسّمهسازى یا همین مسئلهى غنا از این قبیل است». بعد توضیح میدهند که شرط حرام بودن غنا نیست، لَهوی بودن است (بعدها درباره این کلمه توضیح خواهم داد).
بعد از خواندن این صحبتها گشتم و از گوشه کنار بخشی از صحبتهای رهبری را وقتی سالها پیش از صدا و سیما بازدید کردهاند پیدا کردم. یکی از برنامههای این بازدید اجرای کنسرت بوده و دو گروه با ساز و تجهیزات کامل رو به روی رهبر (بخوانید یک مرجع تقلید، بخوانید یک دینشناس) دو قطعه را اجرا میکنند و مورد توجه رهبری قرار میگیرند و بعد همانجا صحبت مفصلی درباره موسیقی شروع میشود.
یک گوشه از این صحبتها این بود: «درست است که در غرب، موسيقي هاي منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دير باز موسيقي هاي آموزنده و معنا دار هم بوده است؛ موسيقي اي که براي گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، مي تواند بليت تهيه کند، در سالن اجراي کنسرت بنشيند و ساعتي، از آن لذت ببرد. در غرب موسيقي هايي که گاهي يک ملت را نجات داده و گاهي يک مجموعه فکري را به سمت صحيح هدايت کرده، کم نبوده است».
همانجا و در همان جلسه هم البته تاکید میکنند که موسیقی را باید نجات داد و نگذاشت که راه ابتذال را برود.
شاید بعد از همه رفتنها و آمدنها و گشتنها، این جملهها دقیقترین جملههایی بود که درباره موسیقی میشنیدم، جملههایی که میشد درکشان کرد و منطقش را با منطق زندگی واقعی تطبیق داد.
.
یادداشتی از رضا جوان
.
https://instagram.com/p/BWLDmBgg1Wa/
.
#اینستاگرام #یادداشت #موسیقی
.
این یادداشت هم درباره موسیقی است دوستان.
علامه حلی عالم بزرگی بود. تا قبل از او همه علمای شیعه معتقد بودند که اگر حیوانی در چاه آب افتاد و مرد، باید حیوان را دربیاورند و بعد فلان میزان (بسته به نوع حیوانش) آب از چاه بکشند تا آب چاه پاک شود. علامه حلی قبل از فتوا دادن، چاه خانهاش را با خاک پر کرد تا خودش هیچ نفعی از فتوایش نداشته باشد. بعد کتابها را دید، احادیث را و استدلال باقی علما را بررسی کرد. آخر سر فتوا داد که اگر حیوانی در چاه آب خانهتان افتاد و مرد، حیوان را دربیاورید، آب پاک است و لازم نیست کار دیگری بکنبد. بعد از علامه حلی، تقریبا همه علما، با توجه به روشنگری او، همین نظر را دادند. و این قضیه معروف شد به قضیه نَزح بِئر (پاک کردن چاه). علامه حلی به این نتیجه رسید که احادیث مربوط به این مساله، یک حکم مستحبی را گفتهاند نه یک حکم واجب را.
سال ۹۴ جمعی از دوستان من، همایش ملی را راه انداختند با موضوع فقه هنر. مدتی بعد از همایش، فرصتی شد تا خدمت رهبر انقلاب برسند. من در آن جلسه نبودم اما از دوستان دربارهاش شنیدم و بعدها روی سایت رهبری، متنش را خواندم. حالا حدود ۲ سال از آن صحبتها میگذرد و جالب است که هیچکس درباره آن جلسه حرفی نمیزند.
در میانههای صحبت رهبری، بحث به مساله موسیقی کشیده میشود و بعد ایشان این اینطور میگویند: «وقتى انسان عمقیابى میکند، مثل همان قضیّهى منزوحات بئر که تا یک زمانى یکجورى میگفتند، بعد بکلّى عوض شد؟ واقعاً همانجور است؛ یعنى روى احتیاط [بوده]. همین مسئلهى مجسّمهسازى یا همین مسئلهى غنا از این قبیل است». بعد توضیح میدهند که شرط حرام بودن غنا نیست، لَهوی بودن است (بعدها درباره این کلمه توضیح خواهم داد).
بعد از خواندن این صحبتها گشتم و از گوشه کنار بخشی از صحبتهای رهبری را وقتی سالها پیش از صدا و سیما بازدید کردهاند پیدا کردم. یکی از برنامههای این بازدید اجرای کنسرت بوده و دو گروه با ساز و تجهیزات کامل رو به روی رهبر (بخوانید یک مرجع تقلید، بخوانید یک دینشناس) دو قطعه را اجرا میکنند و مورد توجه رهبری قرار میگیرند و بعد همانجا صحبت مفصلی درباره موسیقی شروع میشود.
یک گوشه از این صحبتها این بود: «درست است که در غرب، موسيقي هاي منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دير باز موسيقي هاي آموزنده و معنا دار هم بوده است؛ موسيقي اي که براي گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، مي تواند بليت تهيه کند، در سالن اجراي کنسرت بنشيند و ساعتي، از آن لذت ببرد. در غرب موسيقي هايي که گاهي يک ملت را نجات داده و گاهي يک مجموعه فکري را به سمت صحيح هدايت کرده، کم نبوده است».
همانجا و در همان جلسه هم البته تاکید میکنند که موسیقی را باید نجات داد و نگذاشت که راه ابتذال را برود.
شاید بعد از همه رفتنها و آمدنها و گشتنها، این جملهها دقیقترین جملههایی بود که درباره موسیقی میشنیدم، جملههایی که میشد درکشان کرد و منطقش را با منطق زندگی واقعی تطبیق داد.
.
یادداشتی از رضا جوان
.
https://instagram.com/p/BWLDmBgg1Wa/
.
#اینستاگرام #یادداشت #موسیقی
Instagram
رضا جوان
. این یادداشت هم درباره موسیقی است دوستان. علامه حلی عالم بزرگی بود. تا قبل از او همه علمای شیعه معتقد بودند که اگر حیوانی در چاه آب افتاد و مرد، باید حیوان را دربیاورند و بعد فلان میزان (بسته به نوع حیوانش) آب از چاه بکشند تا آب چاه پاک شود. علامه حلی قبل…
🔴 ما و آنچه سوزانده ایم!
....
....
بزرگترین ظلمی که مرتکب شدند آن بود که انقلاب را چنان تبلیغ کردند که انگار برای قشر خاصی و افراد خاصی است.
گفتند چون انقلاب اسلامی است، پس تنها و تنها مسلمان ها و متشرعین، باحجاب ها و محاسن دارها می توانند خودشان را به آن منتسب کنند. فقط حزب اللهی ها می توانند شیفته اسلام و انقلاب و رهبری باشند و غیر از آنها، همه بیگانه و #نامحرم اند.
مرزها را طی چند دهه با قوت تمام میان مردم، با متر شریعت و از آن فاجعه بارتر خط کش مناسک، رسم کردند، #گشت های خیابانی، ارشاد، ممنوعیت های غیرضرور، حلال و حرام سلب و سلیقه ای، تظاهر به رعایت شرع و ... به دفع حداکثری و جذب حداقلی کمر بستند تا از انقلاب، تصویری خشک و #متحجر، مخالف هر نوع آزادی اجتماعی، شادی و نوآوری بسازند و آن را به عنوان پدیده ای #سرکوبگر، #سانسورچی، #اقتدارگرا و مردم نفهم معرفی کنند.
و به حقیقت نیز چنین کردند و موفق شدند از هرکس که انقلاب را دوست دارد و به حزب اللهی شهره است، یک لولو بسازند. لولویی که مردم از ترس به قدرت رسیدن آنها، حاضر شدند به دیگر جریان های فاسد غربگرا، رای دهند. به آنها، علی رغم علم به ناکارآمدی شان، اقبال کنند.
می گفتند می خواهند در خیابان ها دیوار بکشند، مردم باور می کردند، می گفتند می خواهند با اسپری فلفل به چشمان بی حجاب ها بپاشند، مردم باور می کردند، می گفتند می خواهند بگیر و ببند راه بیندازند، مردم باور می کردند. و چرا باور نکنند؟
چهار دهه از تغییر رژیم طاغوتی گذشته و انقلاب به اندازه انگشتان یک دست، میان روشنفکران، اهالی موسیقی، سینما و ... مدافع و حامی ندارد.
یک بازیگر سرشناس، یک ستاره سینما یافت نمی شود که با افتخار چفیه بیندازد، یک موزیسین آزاد نیست که برای آن آهنگ تنظیم کند و خواننده ای نیست که بدون هیچ چشم داشتی به بودجه های نفتی، از ارزش های آن بخواند.
انقلابی بودن و حزب اللهی بودن #انحصاری شده و کم کم دارد به عنوان یک پدیده منفی تثبیت می شود. مردم کمتر آنها(که من نیز در جرگه شان هستم ) را دوست دارند.
طی چهل سال تمام سرمایه مردمی و هنری را با مرز کشی های متحجرانه به ظاهر دینی، سوزاندند، استعداد ها را کور کردند و اجازه دادند انقلاب تنها بماند چنان که روز انتخابات یا 22 بهمن، دوربین های صدا و سیما، دور دور می گردند تا یک زن و دختر کم حجاب بیابند، که عکس رهبری را در دست گرفته، دختری که پس از پایان مراسم، ممکن است توسط گشت ارشاد توبیخ شود!
🔆 دیشب که آهنگ #جولیا_پطرس مسیحی را دیدم، خاطرات مدتی که در لبنان بودم برایم زنده شد.
آنجا زنان نه بدحجاب که گاه نیم برهنه ای می دیدی، مانکن مشهوری، ترانه سراهای بزرگی، که حزب الله توانسته بود بدون یک ریال خرج، آنان را شیفته تفکر خویش سازد.
شاید باورش برای ما سخت باشد که از خود بچه های حزب الله(که لبنان را یک استان ایران می دانستند)، افرادی بودند که در کار آواز و موسیقی مدرن باشند.
http://l1l.ir/347n
چقدر برایم شگفت آور بود که مردم لبنان، حتی یهودی و مسیحی آن، شیفته سیدحسن نصرالله بودند، لباس هایی با تصویر او می پوشیدند و برای شنیدن سخنرانی های او، خیابان های ضاحیه را لبریز می ساختند و پرچم حزب الله را برافراشته می کردند.
حزب الله لبنان، انقلاب و مقاومت را برای همه خواسته بود. عقایدش را تحمیل نکرده و برای همین، مردم از هر جنس و عقیده و ظاهری، خود را دلبسته آن می دانستند و به آن به چشم یک دین و عقیده مشترک می نگریستند.
و به راستی اگر چنین نبود، حزب الله را تاکنون تکه پاره کرده بودند.
🔆 چه می شد که ما نیز انقلاب را چنین تبلیغ و ترویج می کردیم؟
چه می شد که مسئولین ما درک می کردند، که نمی شود با #نهج_البلاغه و #الحیاه، انقلاب کرد و بعد با #توضیح_المسائل آن را اداره نمود.
نمی شود با #شریعتی و #مطهری و #بهشتی و #طالقانی و #خامنه ای، انقلاب کنی و حالا با جناب احمد خاتمی و علم الهدا و برخی ائمه جمعه و جماعت همچنان شیفته اش باشی.
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
....
....
بزرگترین ظلمی که مرتکب شدند آن بود که انقلاب را چنان تبلیغ کردند که انگار برای قشر خاصی و افراد خاصی است.
گفتند چون انقلاب اسلامی است، پس تنها و تنها مسلمان ها و متشرعین، باحجاب ها و محاسن دارها می توانند خودشان را به آن منتسب کنند. فقط حزب اللهی ها می توانند شیفته اسلام و انقلاب و رهبری باشند و غیر از آنها، همه بیگانه و #نامحرم اند.
مرزها را طی چند دهه با قوت تمام میان مردم، با متر شریعت و از آن فاجعه بارتر خط کش مناسک، رسم کردند، #گشت های خیابانی، ارشاد، ممنوعیت های غیرضرور، حلال و حرام سلب و سلیقه ای، تظاهر به رعایت شرع و ... به دفع حداکثری و جذب حداقلی کمر بستند تا از انقلاب، تصویری خشک و #متحجر، مخالف هر نوع آزادی اجتماعی، شادی و نوآوری بسازند و آن را به عنوان پدیده ای #سرکوبگر، #سانسورچی، #اقتدارگرا و مردم نفهم معرفی کنند.
و به حقیقت نیز چنین کردند و موفق شدند از هرکس که انقلاب را دوست دارد و به حزب اللهی شهره است، یک لولو بسازند. لولویی که مردم از ترس به قدرت رسیدن آنها، حاضر شدند به دیگر جریان های فاسد غربگرا، رای دهند. به آنها، علی رغم علم به ناکارآمدی شان، اقبال کنند.
می گفتند می خواهند در خیابان ها دیوار بکشند، مردم باور می کردند، می گفتند می خواهند با اسپری فلفل به چشمان بی حجاب ها بپاشند، مردم باور می کردند، می گفتند می خواهند بگیر و ببند راه بیندازند، مردم باور می کردند. و چرا باور نکنند؟
چهار دهه از تغییر رژیم طاغوتی گذشته و انقلاب به اندازه انگشتان یک دست، میان روشنفکران، اهالی موسیقی، سینما و ... مدافع و حامی ندارد.
یک بازیگر سرشناس، یک ستاره سینما یافت نمی شود که با افتخار چفیه بیندازد، یک موزیسین آزاد نیست که برای آن آهنگ تنظیم کند و خواننده ای نیست که بدون هیچ چشم داشتی به بودجه های نفتی، از ارزش های آن بخواند.
انقلابی بودن و حزب اللهی بودن #انحصاری شده و کم کم دارد به عنوان یک پدیده منفی تثبیت می شود. مردم کمتر آنها(که من نیز در جرگه شان هستم ) را دوست دارند.
طی چهل سال تمام سرمایه مردمی و هنری را با مرز کشی های متحجرانه به ظاهر دینی، سوزاندند، استعداد ها را کور کردند و اجازه دادند انقلاب تنها بماند چنان که روز انتخابات یا 22 بهمن، دوربین های صدا و سیما، دور دور می گردند تا یک زن و دختر کم حجاب بیابند، که عکس رهبری را در دست گرفته، دختری که پس از پایان مراسم، ممکن است توسط گشت ارشاد توبیخ شود!
🔆 دیشب که آهنگ #جولیا_پطرس مسیحی را دیدم، خاطرات مدتی که در لبنان بودم برایم زنده شد.
آنجا زنان نه بدحجاب که گاه نیم برهنه ای می دیدی، مانکن مشهوری، ترانه سراهای بزرگی، که حزب الله توانسته بود بدون یک ریال خرج، آنان را شیفته تفکر خویش سازد.
شاید باورش برای ما سخت باشد که از خود بچه های حزب الله(که لبنان را یک استان ایران می دانستند)، افرادی بودند که در کار آواز و موسیقی مدرن باشند.
http://l1l.ir/347n
چقدر برایم شگفت آور بود که مردم لبنان، حتی یهودی و مسیحی آن، شیفته سیدحسن نصرالله بودند، لباس هایی با تصویر او می پوشیدند و برای شنیدن سخنرانی های او، خیابان های ضاحیه را لبریز می ساختند و پرچم حزب الله را برافراشته می کردند.
حزب الله لبنان، انقلاب و مقاومت را برای همه خواسته بود. عقایدش را تحمیل نکرده و برای همین، مردم از هر جنس و عقیده و ظاهری، خود را دلبسته آن می دانستند و به آن به چشم یک دین و عقیده مشترک می نگریستند.
و به راستی اگر چنین نبود، حزب الله را تاکنون تکه پاره کرده بودند.
🔆 چه می شد که ما نیز انقلاب را چنین تبلیغ و ترویج می کردیم؟
چه می شد که مسئولین ما درک می کردند، که نمی شود با #نهج_البلاغه و #الحیاه، انقلاب کرد و بعد با #توضیح_المسائل آن را اداره نمود.
نمی شود با #شریعتی و #مطهری و #بهشتی و #طالقانی و #خامنه ای، انقلاب کنی و حالا با جناب احمد خاتمی و علم الهدا و برخی ائمه جمعه و جماعت همچنان شیفته اش باشی.
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism