⭕️ اصلاحات، آنچه ما نیاز داریم!
....
....
🔶این روزها که بحث بر سر عدم رضایت بخش بودن مسئله #عدالت بالا گرفته و هر کس به طریق خود سخن از اصلاح می زند،حقیر چند نکته در باب #اصلاحات و آینده جمهوری اسلامی به ذهنم می رسد که عرض می کنم.
🔶نکته نخست آنکه امروز از عمر انقلاب#چهل_سال می گذرد و ذهن نخبگان سیاسی اجتماعی ما، با تکیه بر این تجربه چهل ساله که اصلا چیز کمی نیست، مملو از علم به نقاط ضعف و قوت آن است.
ما امروزه به روشنی دریافته ایم که هرچند در علوم مادی پیشرفت قابل توجه ای داشته ایم اما در باب #عدالت توفیقی کسب نکرده و عقب مانده هستیم.
🔶ما وقتی در باب مسئله عدالت سخن می گوییم و شجاعانه اذعان داریم که در این باب نتوانسته ایم آنگونه که شایسته و بایسته است توفیقی حاصل کنیم، در حقیقت داریم این امر را آسیب شناسی میکنیم که #عالی_ترین و بلکه #غایی_ترین هدف اتقلاب در وضعیت مطلوبی نیست.
و وقتی پای عالی ترین و غایی ترین امر آرمانی در میان باشد، مسئله توفیق در پیشرفت مادی، که شاید جزو شعارهای فرعی انقلاب بوده، چندان نمی تواند محل اتکا باشد. که چرایی این ادعا را در مطلب "انقلاب اسلامی و دستاوردهای تکنوکراتیک" شرح دادم.
https://t.me/Khamenism/1870
🔶وقتی آرمان ما برای #انقلاب اسلامی، رساندن آن به #تمدن_اسلامی است به این معنی است که انقلاب ما نه چهل سال بلکه باید بتواند ده ها برابر آن بقا یافته و پویایی داشته باشد. و این امر محقق نمی شود مگر آنکه انقلاب بتواند دائما خود را متناسب با مقتضیات آسیب شناسی کرده و بازتولید نماید.
🔆 انقلاب فقط در شرایطی بقا می یابد که قدرت رفع عیوب و تصحیح مسیر خود را کسب کرده باشد، در غیر این صورت با انباشت ناکارآمدی ها و بحران ها و مشکلات کهنه، باید در انتظار افول آن باشیم.
🔶مهمترین اصلاحات می تواند در زمینه مبارزه با #فساد، #شفافیت( در تمام عرصه های سیاسی از انتخابات، اموال مسئولین، شورای نگهبان، نهادهای امنیتی گرفته تا جزیی ترین امور)، تجدید نظر در شیوه تقسیم ثروت و قدرت، ضریب دادن به نهادهای مردمی، کارگری و صنفی، دخیل کردن بیشتر مردم در امور جاری کشور، افزایش آزادی های سیاسی و مدنی، مسئله محیط زیست، بازنگری در #قانون_اساسی، تحول اساسی در قوه قضائیه و تبدیل آن به نهادی مردم نهاد و پاسخگو، تغییر الگوی برخورد با مخالفین و منتقدین از نگاه تهدید محور به فرصت محور، صورت گیرد.
🔶غالب فضای نخبگانی ما اما بجای آنکه در پی استراتژی فوق باشد، همیشه در پی آن بوده که ضعف ها را به گردن مقصری بیندازد و خود را بیگناه جلوه دهد.
🔶ما دیدیم که پس از عذرخواهی رهبر معظم انقلاب، برخی تمام مصائب را متوجه ایشان به عنوان فعال مایشاء جمهوری اسلامی کردند.
این گزاره به همان نسبت اشتباه است که طی سال ها برخی مجدانه تلاش نموده اند که تنها نهادهای انتخابی را مسئول شرایط کشور معرفی کنند و سازمان ها و افراد انتصابی را در حاشیه نشان دهند.
در حالی که کشور طبق قانون و تقسیم وظایف و اختیارات طی این سالها اداره شده و استبدادی در کار نبوده که صرفا فرامین یک نفر یا عملکرد یک قوه، متولی آن باشد.
🔶اما آنچه بنده از شرایط موجود در می یابم آن است که این اصلاحات که سال ها ممکن است وقت نیاز داشته باشد، باید در زمان حیات رهبر کنونی انقلاب و با هدایت و پشتوانه ایشان رخ دهد. چرا که ایشان تنها فردی هستند که برای این امر #مشروعیت و #مقبولیت دارند. بجز ایشان هیچکس نمی تواند راهبری اصلاح رویه ها را بر عهده بگیرد چرا که غالب افراد از جهات بسیاری مورد ظن قرار داشته و موفق به جلب اقبال عمومی نخواهند بود.
🔆در صورت عدم اصلاح وضع موجود، پس از ایشان تقریبا می شود پیش بینی کرد که تمام راه های اصلاح به بن بست می رسد چرا که روند کنونی به عنوان یک #عرف و سنت شیخین تلقی شده و دامنه ضعف ها، بی عدالتی ها و بحران ها، تصاعدی افزایش می یابد و بعید میدانم دیگر کسی از #کاریزمای آیت الله خامنه ای بهرمند باشد که بتواند اصلاحات اساسی را رهبری نماید.
پس وقتی سخن از اصلاح مسیر می زنیم، نیاز به یک عزم همگانی از تمام شئونات حاکمیت تا مردم است.
#سلمان_کدیور
....
....
@Khamenism
....
....
🔶این روزها که بحث بر سر عدم رضایت بخش بودن مسئله #عدالت بالا گرفته و هر کس به طریق خود سخن از اصلاح می زند،حقیر چند نکته در باب #اصلاحات و آینده جمهوری اسلامی به ذهنم می رسد که عرض می کنم.
🔶نکته نخست آنکه امروز از عمر انقلاب#چهل_سال می گذرد و ذهن نخبگان سیاسی اجتماعی ما، با تکیه بر این تجربه چهل ساله که اصلا چیز کمی نیست، مملو از علم به نقاط ضعف و قوت آن است.
ما امروزه به روشنی دریافته ایم که هرچند در علوم مادی پیشرفت قابل توجه ای داشته ایم اما در باب #عدالت توفیقی کسب نکرده و عقب مانده هستیم.
🔶ما وقتی در باب مسئله عدالت سخن می گوییم و شجاعانه اذعان داریم که در این باب نتوانسته ایم آنگونه که شایسته و بایسته است توفیقی حاصل کنیم، در حقیقت داریم این امر را آسیب شناسی میکنیم که #عالی_ترین و بلکه #غایی_ترین هدف اتقلاب در وضعیت مطلوبی نیست.
و وقتی پای عالی ترین و غایی ترین امر آرمانی در میان باشد، مسئله توفیق در پیشرفت مادی، که شاید جزو شعارهای فرعی انقلاب بوده، چندان نمی تواند محل اتکا باشد. که چرایی این ادعا را در مطلب "انقلاب اسلامی و دستاوردهای تکنوکراتیک" شرح دادم.
https://t.me/Khamenism/1870
🔶وقتی آرمان ما برای #انقلاب اسلامی، رساندن آن به #تمدن_اسلامی است به این معنی است که انقلاب ما نه چهل سال بلکه باید بتواند ده ها برابر آن بقا یافته و پویایی داشته باشد. و این امر محقق نمی شود مگر آنکه انقلاب بتواند دائما خود را متناسب با مقتضیات آسیب شناسی کرده و بازتولید نماید.
🔆 انقلاب فقط در شرایطی بقا می یابد که قدرت رفع عیوب و تصحیح مسیر خود را کسب کرده باشد، در غیر این صورت با انباشت ناکارآمدی ها و بحران ها و مشکلات کهنه، باید در انتظار افول آن باشیم.
🔶مهمترین اصلاحات می تواند در زمینه مبارزه با #فساد، #شفافیت( در تمام عرصه های سیاسی از انتخابات، اموال مسئولین، شورای نگهبان، نهادهای امنیتی گرفته تا جزیی ترین امور)، تجدید نظر در شیوه تقسیم ثروت و قدرت، ضریب دادن به نهادهای مردمی، کارگری و صنفی، دخیل کردن بیشتر مردم در امور جاری کشور، افزایش آزادی های سیاسی و مدنی، مسئله محیط زیست، بازنگری در #قانون_اساسی، تحول اساسی در قوه قضائیه و تبدیل آن به نهادی مردم نهاد و پاسخگو، تغییر الگوی برخورد با مخالفین و منتقدین از نگاه تهدید محور به فرصت محور، صورت گیرد.
🔶غالب فضای نخبگانی ما اما بجای آنکه در پی استراتژی فوق باشد، همیشه در پی آن بوده که ضعف ها را به گردن مقصری بیندازد و خود را بیگناه جلوه دهد.
🔶ما دیدیم که پس از عذرخواهی رهبر معظم انقلاب، برخی تمام مصائب را متوجه ایشان به عنوان فعال مایشاء جمهوری اسلامی کردند.
این گزاره به همان نسبت اشتباه است که طی سال ها برخی مجدانه تلاش نموده اند که تنها نهادهای انتخابی را مسئول شرایط کشور معرفی کنند و سازمان ها و افراد انتصابی را در حاشیه نشان دهند.
در حالی که کشور طبق قانون و تقسیم وظایف و اختیارات طی این سالها اداره شده و استبدادی در کار نبوده که صرفا فرامین یک نفر یا عملکرد یک قوه، متولی آن باشد.
🔶اما آنچه بنده از شرایط موجود در می یابم آن است که این اصلاحات که سال ها ممکن است وقت نیاز داشته باشد، باید در زمان حیات رهبر کنونی انقلاب و با هدایت و پشتوانه ایشان رخ دهد. چرا که ایشان تنها فردی هستند که برای این امر #مشروعیت و #مقبولیت دارند. بجز ایشان هیچکس نمی تواند راهبری اصلاح رویه ها را بر عهده بگیرد چرا که غالب افراد از جهات بسیاری مورد ظن قرار داشته و موفق به جلب اقبال عمومی نخواهند بود.
🔆در صورت عدم اصلاح وضع موجود، پس از ایشان تقریبا می شود پیش بینی کرد که تمام راه های اصلاح به بن بست می رسد چرا که روند کنونی به عنوان یک #عرف و سنت شیخین تلقی شده و دامنه ضعف ها، بی عدالتی ها و بحران ها، تصاعدی افزایش می یابد و بعید میدانم دیگر کسی از #کاریزمای آیت الله خامنه ای بهرمند باشد که بتواند اصلاحات اساسی را رهبری نماید.
پس وقتی سخن از اصلاح مسیر می زنیم، نیاز به یک عزم همگانی از تمام شئونات حاکمیت تا مردم است.
#سلمان_کدیور
....
....
@Khamenism
Forwarded from راهیانه
♦️فردای حجاب ِ اجباری؟♦️
(یافتههای یک پژوهش دانشگاهی: به «عُرف» اعتماد کنیم)
▪️بخشی از دینداران ایران، همچنان از فردای "اجباری نبودن" حجاب میترسند. ️چرا؟ چون تصویر ِ آنها از فردایی بدون اجباری بودن ِ حجاب این است: شهرهایی پر از عریانی ِ بی حد. پر از عیاشی بی اندازه. رها شده و جنگلوار. زنانی که نه فقط بی روسری، که با کمترین پوشش ممکن از خانه بیرون میآیند.
▪️آیا اینطور است؟ آیا جامعه، بدون اجبار و پلیس و گشت ِ حجاب و بگیر و ببند، چنین وضعیتی پیدا میکند؟ اصلاً زنان غیرمعتقد به حجاب چه میپوشند؟
▪️چند سال قبل، دانشجوی مستعد و دغدغهمندی در رشتهی پژوهش هنر، از من خواست تا استاد راهنمای پایاننامهاش باشم. حوزه مورد علاقهاش، حوزه پوشش زنان بود. قرار شد این سؤال مهم و بیپاسخ، جزو مسائل اصلی پایاننامه باشد: در شرایط ِ آزادی ِ انتخاب پوشش زنان، آنها در فضاهای عمومی شهر چه خواهند پوشید؟
▪️در این پژوهش، با 14 نفر از زنان ِ 18 تا 35 ساله ساکن تهران ساعتها مصاحبههای عمیق شدهبود. بنا بر منطق پژوهشهای کیفی در جامعهشناسی، تلاش شدهبود تا با تیپهای مختلفی از زنان، چه به لحاظ سنی، چه نوع دینداری، چه نوع پوشش فعلی (چادری، محجبهی بدون چادر، غیرمحجبهی سادهپوش و غیرمحجبهی متفاوتپوش) و از خانوادههایی با سطح اقتصادی متفاوت مصاحبه شود. طبیعتاً یافتههای این پژوهش کیفی قابل تعمیم به تمام جامعه نیست. اما فرضیههای علمی ارزشمندی را در اختیار ما میگذارد. ای کاش که امکان سنجش علمی آن با روشهای تعمیم پذیر وجود داشت.
▪️نتایج این پژوهش برای خود ما هم شگفتآور بود: تقریباً تمام زنان مورد مصاحبه، حدی از پوشش عرفی را در حالت آزادی کامل حجاب، رعایت میکردند. هیچکدام از آنها حتی در ذهن خود به دنبال پوششهای بسیار بازتر (نظیر پوششهای قابل مشاهده در جوامع اروپای غربی) نبودند. نوع پوشش مطلوب بخش غالب آنها، حتی در صورت نپوشیدن ِ روسری، بلوز شلوار، دامن بلند یا سارافونهای ساده بود.
▪️وقتی از آنها پرسیدهشده بود که چرا در شرایط آزادی کامل در پوشش، باز هم چنین پوششی را انتخاب میکنند، پاسخ شنیدنی بود: چون خودمان اینطور راحتتریم. چون هر جایی بر حسب تشخیص خودمان از فضا و اقتضائاتش، نوع پوشش متناسب را انتخاب میکنیم.
▪️این یافته نشان میداد که فردای آزادی حجاب و پوشش به عنوان یک حق مسلم انسانی، اصلاً عریانیهای بیحساب و کتاب نیست. جامعه، بدون ِ اجبار و بگیر و ببند، خودش قاعده دارد. اسم این قاعدهی نانوشته و مهم، «عرف» است: عرف، محکمترین قانون ِ نقضناپذیر ِ هر جامعه است. عرف، خودش جامعه را برای هزاران سال تنظیم کرده است.
▪️باید گذاشت جامعه، خودش بر اساس منطق عرف، خودش را تنظیم کند: حجاب عرفی در تهران، با حجاب عرفی در دهدشت ِ کهکیلویه فرق میکند. حجاب عرفی، در سیستان، با حجاب عرفی در مشهد و قم و یزد فرق میکند. آنکس که به اجبار میخواهد برای تمام این فضاهای متفاوت و عرفهای گوناگون، یک قانون ِ اجباری یکدستکننده به نام دین و به خرج دین بسازد، اول از همه حجاب را در برابر عرف قرار میدهد. و بازنده در این میدان، حجاب است و دین. اجبار، منطق عرف را نادیده میگیرد و افراط و تفریط و لجبازی و کینه میآفریند.
▪️فردای آزاد بودن انتخاب نوع پوشش، عریانی و هرج و مرج نیست. به عرف، اعتماد کنیم. عرف، ستون ِ جامعه است.
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahian
#عرف|#عرف_ستیزی|#جامعه|#سفر_پایاننامه|#جامعهشناسی_هنر|#دانشگاه|#سیاه_مشق
(یافتههای یک پژوهش دانشگاهی: به «عُرف» اعتماد کنیم)
▪️بخشی از دینداران ایران، همچنان از فردای "اجباری نبودن" حجاب میترسند. ️چرا؟ چون تصویر ِ آنها از فردایی بدون اجباری بودن ِ حجاب این است: شهرهایی پر از عریانی ِ بی حد. پر از عیاشی بی اندازه. رها شده و جنگلوار. زنانی که نه فقط بی روسری، که با کمترین پوشش ممکن از خانه بیرون میآیند.
▪️آیا اینطور است؟ آیا جامعه، بدون اجبار و پلیس و گشت ِ حجاب و بگیر و ببند، چنین وضعیتی پیدا میکند؟ اصلاً زنان غیرمعتقد به حجاب چه میپوشند؟
▪️چند سال قبل، دانشجوی مستعد و دغدغهمندی در رشتهی پژوهش هنر، از من خواست تا استاد راهنمای پایاننامهاش باشم. حوزه مورد علاقهاش، حوزه پوشش زنان بود. قرار شد این سؤال مهم و بیپاسخ، جزو مسائل اصلی پایاننامه باشد: در شرایط ِ آزادی ِ انتخاب پوشش زنان، آنها در فضاهای عمومی شهر چه خواهند پوشید؟
▪️در این پژوهش، با 14 نفر از زنان ِ 18 تا 35 ساله ساکن تهران ساعتها مصاحبههای عمیق شدهبود. بنا بر منطق پژوهشهای کیفی در جامعهشناسی، تلاش شدهبود تا با تیپهای مختلفی از زنان، چه به لحاظ سنی، چه نوع دینداری، چه نوع پوشش فعلی (چادری، محجبهی بدون چادر، غیرمحجبهی سادهپوش و غیرمحجبهی متفاوتپوش) و از خانوادههایی با سطح اقتصادی متفاوت مصاحبه شود. طبیعتاً یافتههای این پژوهش کیفی قابل تعمیم به تمام جامعه نیست. اما فرضیههای علمی ارزشمندی را در اختیار ما میگذارد. ای کاش که امکان سنجش علمی آن با روشهای تعمیم پذیر وجود داشت.
▪️نتایج این پژوهش برای خود ما هم شگفتآور بود: تقریباً تمام زنان مورد مصاحبه، حدی از پوشش عرفی را در حالت آزادی کامل حجاب، رعایت میکردند. هیچکدام از آنها حتی در ذهن خود به دنبال پوششهای بسیار بازتر (نظیر پوششهای قابل مشاهده در جوامع اروپای غربی) نبودند. نوع پوشش مطلوب بخش غالب آنها، حتی در صورت نپوشیدن ِ روسری، بلوز شلوار، دامن بلند یا سارافونهای ساده بود.
▪️وقتی از آنها پرسیدهشده بود که چرا در شرایط آزادی کامل در پوشش، باز هم چنین پوششی را انتخاب میکنند، پاسخ شنیدنی بود: چون خودمان اینطور راحتتریم. چون هر جایی بر حسب تشخیص خودمان از فضا و اقتضائاتش، نوع پوشش متناسب را انتخاب میکنیم.
▪️این یافته نشان میداد که فردای آزادی حجاب و پوشش به عنوان یک حق مسلم انسانی، اصلاً عریانیهای بیحساب و کتاب نیست. جامعه، بدون ِ اجبار و بگیر و ببند، خودش قاعده دارد. اسم این قاعدهی نانوشته و مهم، «عرف» است: عرف، محکمترین قانون ِ نقضناپذیر ِ هر جامعه است. عرف، خودش جامعه را برای هزاران سال تنظیم کرده است.
▪️باید گذاشت جامعه، خودش بر اساس منطق عرف، خودش را تنظیم کند: حجاب عرفی در تهران، با حجاب عرفی در دهدشت ِ کهکیلویه فرق میکند. حجاب عرفی، در سیستان، با حجاب عرفی در مشهد و قم و یزد فرق میکند. آنکس که به اجبار میخواهد برای تمام این فضاهای متفاوت و عرفهای گوناگون، یک قانون ِ اجباری یکدستکننده به نام دین و به خرج دین بسازد، اول از همه حجاب را در برابر عرف قرار میدهد. و بازنده در این میدان، حجاب است و دین. اجبار، منطق عرف را نادیده میگیرد و افراط و تفریط و لجبازی و کینه میآفریند.
▪️فردای آزاد بودن انتخاب نوع پوشش، عریانی و هرج و مرج نیست. به عرف، اعتماد کنیم. عرف، ستون ِ جامعه است.
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahian
#عرف|#عرف_ستیزی|#جامعه|#سفر_پایاننامه|#جامعهشناسی_هنر|#دانشگاه|#سیاه_مشق