🔴 استاد اعظم #مانوک_خدابخشیان ۶ سال پیش (امرداد ۱۳۹۷)، چرا به #مسیح_علینژاد می‌گفتند نوچه رژیم؟
#اکبر_گنجی
#محسن_سازگارا

#KingRezaPahlavi

@gurd_shah

‍ ‍ ⚫️ روش‌عن‌فکر پنجاه و هفتی ، هرچند در پوسته ایرانی می‌نماید؛ اما در بطن آن‌چنان هیچ‌انگار و پوچ است که در هر نوبت به محض آنکه دهان کثیفش را برای لجن پراکنی می‌گشاید میتوان روبرویش نشست و مچش را گرفت و آن کت‌وشلوار و کراواتی را که بر پیکره‌ی اندیشه‌ی متعفنش پوشانیده تا جهل مرکبش را در ورای آن پنهان کند، از قامت کج‌ومعوجش بیرون کشید دوباره و به قعر چاه خلای پنجاه‌وهفت سرنگون کرد‌ که دیگر زار نزند .

او ملیت نمی‌فهمد و از درک الزامات ملی عاجز است. هنوز پس از گذشت قریب به پنج دهه نمی‌تواند هیچ تصوری از توسعه در آن ذهن پوچ‌گرا، حتی‌ به خودش ارائه دهد ...
هیچ تصوری از روند توسعه و توسعه گرایی ندارد ؛ میگوید: اگر اعلیحضرت کشور را مثل آدم اداره میکرد لابد ما که مدعی آدمیت بودیم با تحریک بیگانگان عنغللاب نکرده ؛ دولت و ملت را از ریل توسعه خارج و سرنگون نمی‌کردیم.

بازمانده‌ی شغالهای پنجاه‌وهفتی آن‌چنان میگوید: اعلیحضرت ایران را مثل قفس اداره میکرد تو گویی این‌ها شاید انسان بوده‌اند و طالب آزادی سیاسی و اگر اعلیحضرت شاهنشاه به ایشان آزادی سیاسی اعطا میکرد خفه‌خون میگرفتند ...
یک نفر نیست بپرسد:
شما اگر آزادی سیاسی می‌خواستید چرا آن‌زمان که آزادی داشتید اسلحه برداشتید و ترور کردید !؟
چرا دوبار اقدام به ترور شخص شاه کردید؟
چرا نخست وزیر کشتید ؟
چرا نظامی کشتید ؟
چرا مأمور دولت را کشتید ؟
چرا مردم را قتل‌عام کردید ؟
جایگاه تروریست زندان است. شما تروریست بودید. آدم نبودید که با شما شبیه آدم رفتار شود.
فعال سیاسی نبودید. قلم به دست نداشتید؛ نقل، نقلِ همان گوه است که گفت اگر رضا پهلوی شاه شود من هم میشوم #محسن_چریک ...
شما پنجاه‌وهفتیها بر همین منوال که پیش از این تروریست بودید، هنوز هم هستید؛ چرا اینقدر زر میزنی لومپن؟

چهارچوب ذهنی این به اصطلاح استاد دانشگاه، آنچنان مشوش و دگم است که وضع توسعه‌ی مملکت را پیش و پس از عنغللاب خلقی_جهان‌وطنی‌اش، همسان با بند اوین بررسی می‌کند.
او می‌گوید: اوین در زمان محمد رضاشاه مسافرخانه بود، امروز هتل است.
👈 اوین امروز برای تو امروز هتل است #مزدور، چرا که همکار جمهوری اسلامی هستی؛ برای دیگران آنجا قتلگاه است؛ مسافرخانه‌ی آخرت است.

آدم، اگر آدم باشد که روند توسعه‌ی ملی را پس از چهل و پنج سال با توسعه‌ی زندان اوین مقایسه نمی‌کند و تازه طلبکار هم باشد و بنشیند و گوه‌خوری زیاده از اندازه بکند؛ #کودن.

#پاینده_ایران
#جاوید_شاه 
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
#خسرو

سام موسوی، پدر دادخواه جاویدنام #محسن_موسوی با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:

«دو سال پیش یه همچین روزایی برای آخرین بار مسافرت شمال محسن عزیزم همراه ما بود، بیست وششم شهریور هم رفتیم ساحل انزلی و چند ساعتی رو اونجا گذروندیم.
اگه میدونستم این آخرین مسافرت ما در کنار محسنه قربون لحظه لحظه اون سفر می‌رفتم.
وقتی محسن کنارمون بود احساس غرور و سرور و شادمانی بهمون دست می‌داد
اما حالا نزدیک دو سال است که محسن رو ازمون گرفتن خونمون ماتم سرا و روزامون سیاه و تاریک و زندگیمون تباه شده، هیچ کسی با هیچ چیزی و به هیچ طریقی نمی‌تونه جواب این دلهای شکسته  و خانه‌های خراب شده، عمر و زندگی‌های برباد رفته رو بده و هیچ مرهمی برای درد پدرها و مادرهای داغدیده وجود ندارد، درد و رنجی که همیشه تازه هست و هرگز فراموش نخواهد شد...»

سوم مهر‌ماه ۲۵۸۱ شاهنشاهی، جاویدنام #محسن_شکاری توسط تروریست‌های جمهوری اسلامی بازداشت شد.

محسن شکاری، جوان بیست‌وسه ساله‌ در کافه‌ای در هفت‌حوض تهران کار می‌کرد. جوانی که برای آزادی به خیابان رفته بود، روز سوم مهرماه در جریان خیزش ملی ایران در خیابان بازداشت شد.

این جاویدنام طی مدت کوتاهی در دادگاه انقلاب به دلیل بستن خیابان ستارخان و مجروح‌کردن یک مامور بسیجی به محاربه متهم شد.

بستن خیابان با جا به جا کردن سطل زباله و جراحت مامور سرکوبگر بسیجی که زخمی جزئی برداشته بود و حتی بستری هم نشده بود، بهانه قتل حکومتی محسن شکاری شد.

او را در بی‌دادگاه جمهوری تروریستی اسلامی محکوم به اعدام کردند و به قتل رساندند و ملتی را داغدارش کردند.

محسن می‌خواست کافه خودش را راه بیندازد. او عاشق بازی‌های کامپیوتری بود، جوانی بود مثل میلیون‌ها جوان دیگر ایران‌زمین...

@gurd_shah