️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
24.9K subscribers
53.7K photos
48.3K videos
340 files
9K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس
@Amirashkanam
Download Telegram
بیداری تمدنی با رهبری شاهزاده رضا پهلوی

در بزنگاه تاریخ، لحظاتی وجود دارد که آینده ملتی در دستان زمان می‌تپد؛ لحظاتی که وجدان جمعی ملت از مرز انفعال عبور می‌کند و وارد عرصه کنش‌گری آگاهانه می‌شود. اکنون ایران در آستانه چنین لحظه‌ای است. حملات هدفمند اسرائیل به مراکز نظامی، امنیتی و زیرساخت‌های اطلاعاتی ج.ا، نه صرفاً یک رویداد ژئوپلیتیکی، بلکه فرصتی تاریخی برای ملت ایران است؛ فرصتی برای پایان دادن به چرخه‌ای از دروغ، تاریکی، و اشغال‌گری ایدئولوژیک که ۱۴۰۰ سال است روح و تن این ملت را در بند کشیده است.

در جهانی که به‌سرعت به‌سوی شفافیت، تکثرگرایی، نوآوری و همگرایی جهانی پیش می‌رود، ایران هنوز اسیر چنبره‌ای از امت‌گرایی، خرافات، ایستایی تمدنی، انحصارطلبی فرهنگی و سیاسی، خشونت سیستماتیک، و استبداد مذهبی است. آن‌چه امروز ما تجربه می‌کنیم، یک «بحران گذار» نیست، بلکه فرصتی کم‌نظیر برای #انقلاب_تمدنی است؛ انقلابی که نه برای اصلاح ساختار فرسوده موجود، بلکه برای برچیدن آن از بن و پی‌ریزی یک نظم نوین بر پایه‌ی ارزش‌های کهن ایرانی و معیارهای مدرن جهانی است.

ملت ایران قرن‌هاست که بین دو قطب انحرافی در نوسان است: از یک‌سو، اشغال فکری و فرهنگی توسط خلیفه‌محوری، و از سوی دیگر، نسخه‌های تحریف‌شده‌ای از مدرنیته وابسته، و ج.ا فرزند پروژه اشغال تمدنی است که از دل شکست ساسانیان در برابر اعراب بیرون آمد و اکنون در قامت یک دیکتاتوری دینیِ تروریست‌پرور و طبیعت‌ستیز قد علم کرده است.

در چنین وضعیتی، هرگونه توهم اصلاح این نظام، نه تنها سیاسی‌بودن ما را زیر سؤال می‌برد، بلکه عقلانیت استراتژیک ملی را نیز تضعیف می‌کند. تاریخ معاصر، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان، نشان داده است که نظام‌های ایدئولوژیک تمامیت‌خواه، اصلاح‌ناپذیرند. هیچ نهاد انتخابی، هیچ صندوق رأیی، و هیچ سازوکار قانونی نمی‌تواند در دل یک ساختار الهیاتی/استبدادی، دموکراسی و آزادی تولید کند. تنها راه نجات ایران، برچیدن کامل این ساختار و آغاز از نقطه‌ای نو است؛ نقطه‌ای که نه تقلیدی از غرب است و نه بازگشتی به انحرافات گذشته، بلکه بازآفرینی خویشتن تاریخی ملت ایران بر اساس اصل پادشاهی، قانون‌محوری، خرد سیاسی و پیوند با ریشه‌های فرهنگی و تمدنی.

درین مسیر، وجود رهبری ملی، اخلاق‌محور و مدرن یک مزیت راهبردی است. #شاهزاده_رضا_پهلوی نه تنها از حیث تبار پادشاهی، بلکه از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، تجسم رهبری نمادین غیرمتمرکز و پاسخ‌گو است. او سودای قدرت ندارد، بلکه خود را ناظر و راهبر یک حرکت تاریخی برای بازیابی اقتدار ملت ایران می‌داند. این نوع رهبری، در دنیای مدرن، پایه‌گذار نظام‌های پادشاهی دموکراتیک، سکولار و مردم‌سالار است؛ نظام‌هایی که در آن شاه، تضمین‌کننده وحدت ملی، حافظ قانون اساسی، و ناظر بر توازن قوا است، نه فاعل اجرایی قدرت.

این روزها فرصتی برای تولد یک نظم نوین ملی است. بذرهایی که امروز در دل این خاک کاشته می‌شوند، اگر با آگاهی، شجاعت، و انسجام جمعی همراه شوند، در آینده‌ای نزدیک، درخت آزادی، آبادانی، عدالت و سربلندی را به بار خواهند آورد. اما این آینده تنها زمانی تحقق می‌یابد که ما از گذشته، آدم‌ها و ساختارهایش قاطعانه فاصله بگیریم.

باید به‌روشنی اعلام کرد: دیگر نباید وارد چرخه تکراری اصلاحات قلابی، چهره‌های شکست‌خورده، ایدئولوژی‌های پوسیده و وعده‌های دروغین شد. این سرزمین نیاز به ساختاری کاملاً نوین دارد؛ ساختاری که در آن دین، از سیاست جدا باشد؛ محیط زیست، اولویت ملی باشد؛ حقوق بشر، غیرقابل مذاکره باشد؛ و آزادی بیان، نه امتیاز، بلکه حق طبیعی انسان ایرانی شمرده شود.

حمله به نهادهای سرکوب رژیم، اگرچه از خارج انجام شده، اما باید از داخل تکمیل شود. این لحظه بیداری ملی، نیازمند جنبشی است که با #پرچم_شیروخورشید، #درفش_کاویانی و آرمان «#ایران_برای_ایرانی» برخیزد. دیگر زمان آن رسیده که ما، نه با شعارهای ارتجاعی و بی‌اثر، بلکه با طرح روشن، هدفمند و مبتنی بر اصول خردمندی و ملت‌سازی نوین برخیزیم.

اکنون زمان آنست که اشغالگر ۱۴۰۰ ساله را—با همه دستگاه‌های سرکوب، نهادهای فساد، و شبکه‌های جهل و تفرقه‌اش—از خانه خود بیرون بریزیم. این اشغال‌گری نه فقط فیزیکی، که فکری و روانی است؛ باید با آگاهی و اراده، زنجیرهایش را در هم شکست.

ایران امروز نیاز به یک انقلاب اخلاقی، تمدنی و ملی دارد؛ نه انقلابی برای انتقام، بلکه برای بازیابی انسان ایرانی. و چه خوش‌اقبالیم که در این بزنگاه تاریخی، رهبری چون شاهزاده رضا پهلوی داریم؛ شخصیتی که نه از میان پروژه‌های حزبی و جناحی، بلکه از دل تاریخ، فرهنگ و خواست ملت برخاسته است.

به پیش، ای ملت بزرگ ایران؛
به سوی طلوع ایران نو؛
ایران آزاد، امن، آباد و مقتدر.
دوران ضحاکیان به پایان رسیده است.
ایرانِ فردا، در انتظار فریدونی نوین است.


✍️جهان_ایرانی
👍5924👏4
شاهزاده، پیام‌آور پایان قرون وسطا؛ آغاز جهان ایرانی

ما در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که تاریخِ بلندِ این سرزمین را از گذشته به آینده متصل می‌کند؛ نقطه‌ای میان تاریکی‌های ۱۴۰۰ سال خودفراموشی ملی و طلوع روزی تازه، روشن، و شایسته شأن ایران و ایرانی. آن‌چه امروز در برابر ماست، صرفاً یک دگرگونی سیاسی نیست؛ بلکه نوید یک #انقلاب_تمدنی است. نه از نوع خون و شمشیر، بلکه از جنس بیداری، اصالت، خرد، و بازگشت به «خود». و این صدایی که طنین‌انداز این بیداری است، صدای #شاهزاده_رضا_پهلوی است، صدای ایران راستین.

ما ایرانیان قرن‌هاست که در هزارتوی قرون وسطایی تحمیل‌شده بر هویت‌مان گرفتار مانده‌ایم. دینِ حکومتی، خرافات سیاسی، استعمار شرقی و غربی، و فرهنگِ تسلیم، ما را از خودمان بیگانه کرده‌اند. این بیگانگی، بیماریِ خطرناکِ خودفراموشی ملی است. بیماری‌ای که ما را از ارزش‌های جاودان ایرانی، از افتخاراتِ تمدن‌سازمان، از حافظه تاریخی‌مان، از مثلث مقدس اشه (راستی)، داد (عدالت)، و خرد دور کرده است.

اما امروز، این تاریکی به پایان خود نزدیک شده.
امروز، شاهزاده رضا پهلوی، با صلابت و روشن‌بینی، پیام این انقلاب تمدنی را در پاریس به گوش جهان رساند. سخنان او نه یک نطق سیاسی که یک منشور ملی بود؛ اعلام بازگشت ایران به خود، و عبور از دوران خودفراموشی به‌سوی رستاخیز و شکوه جهانی. سخنان ایشان ادامه طبیعی راهی‌ست که پیشینیان ما از کوروش بزرگ تا رضا شاه کبیر آغاز کردند، و امروز بر دوش نسل ماست تا آن را به فرجام برسانیم.

شاهزاده صدای «بازگشت» است؛ بازگشت به خویشتنِ تاریخی و آینده‌ساز. او، وارث مشروع یک سنتِ نوساز ملی‌ست که با نام #پهلویسم در حافظه ملت جاودانه شد. پهلویسم نه فقط یک شکل حکومت، که تجلی اراده‌ای برای ساختن #جهان_ایرانی است؛ جهانی بر بنیان نوآوری، گشودگی، احترام به محیط زیست، دادگستری، و افتخار. جهانی که نه استعمار می‌کند و نه تسلیم می‌شود؛ بلکه تمدن می‌سازد.

سخنان شاهزاده یک هشدار و یک فراخوان بود: یا خود را از تارهای پوسیده آزاد می‌کنیم، یا بار دیگر سقوط می‌کنیم در چاهک تاریک گذشته. ایشان به‌روشنی گفتند که ملت ایران دیگر منتظر آزادی نیست، بلکه برای آن می‌جنگد. از قیام دانشجویان ۷۸ تا خیزش آبان ۹۸ و زن، زندگی، آزادی؛ این ملت خون داده تا از هزارتوی ظلمت بیرون بیاید. اما برای عبور، نیاز به رهبری اصیل و اصالت‌محور دارد؛ نه رهبران خودشیفته و مسموم، بلکه پیشوایی فروتن، با ریشه در فرهنگ و وجدان ملی. و این، همان چیزی است که در شاهزاده‌مان متبلور شده است.

او تنها رهبر سیاسی نیست؛ او زبانِ گویای وجدان ملی ایرانیان است.
او تجسم نسل نوینی از رهبری است که نه بر اساس «قدرت برای قدرت»، بلکه بر پایه خدمت قد علم کرده است. در نگاه او، ایران یک پروژه است؛ پروژه‌ای برای آینده، برای بازسازی، برای بازگشت به جهان ایرانی.

او با صراحت گفت که خواهان قدرت نیست؛ خواهان نقش‌آفرینی در ساختن پل عبور به ایران نوین است. او برنامه دارد. #پروژه_شکوفایی_ایران را رهبری کرده، نشست وحدت ملی را فراخوانده، بستر تماس با نیروهای مسلح وطن‌دوست را فراهم ساخته، و نقشه‌راه بازسازی را پایه‌گذاری کرده است. این‌ها شعار نیست؛ این‌ها گام‌های عملی یک رهبر مسئول است.

ملت بزرگ ایران،
اگر هنوز تردید دارید که آیا لحظه عمل فرا رسیده یا نه، به این جمله او گوش دهید: «این، لحظه دیوار برلین ماست.»

جهان باید بداند: ملت ایران دیگر تحمل دیکتاتوری مذهبی، تبعیض، خرافه، و زوال را ندارد. نه ما می‌رویم، نه تسلیم می‌شویم؛ این رژیم است که باید برود. آن هم نه فقط به خاطر جنایت، بلکه به خاطر این‌که دیگر در شأن تمدن ایران نیست.

آینده، اکنون است.
اما آینده را نمی‌نویسند؛ آینده را می‌سازند. آینده را ملتی می‌سازد که بر اساس خرد و داد و راستی (اشه) انتخاب می‌کند، نه بر پایه ترس و تردید و رخوت.

اکنون نه زمان تحلیل‌های بی‌پایان است، نه زمان تکرار اشتباهات گذشته. اکنون زمان اقدام، اتحاد، و رهبری با محور اصالت ایرانی است. اکنون زمان عبور از بحران نیست؛ اکنون زمان رستاخیز است.

بیایید این واقعیت را بپذیریم:
هیچ قدرت خارجی، هیچ معجزه الهی، و هیچ رهبر نجات‌بخشی قرار نیست ایران را نجات دهد. تنها خود ما هستیم؛ ما، ملت ایران. اما ما، نه در پراکندگی، که در وحدت، نه در تردید، که در ایمان به خود، و نه در گذشته، که در بازگشت به اصالت خویش می‌توانیم این سرزمین را نجات دهیم.

ایرانی که ما از آن سخن می‌گوییم، یک کشور در نقشه نیست؛
ایران، یک جهان است. جهان ایرانی.

و این جهان، تنها با پایان خودفراموشی ملی، و با پیروی از مثلث اشه، داد، و خرد، و با رهبری شاهزاده‌ای برخاسته از ریشه‌های پهلویسم، می‌تواند از نو متولد شود، یعنی انقلاب تمدنی! و شاهزاده، صدای این انقلاب تمدنی است.

آیا ما آماده‌ایم که پاسخ دهیم؟

✍️جهان_ایرانی
82👍15👏4
حجت کلاشی و بحران روشنفکری نیابتی در عصر نوبت ایران

یکی از برجسته‌ترین معضلات معرفتی ایران کنونی، بحران بازنمایی هویت ملی در گفتمان‌های نخبگانی است که در پوشش ایران‌گرایی فرهنگی، عملاً در حال پی‌ریزی نوعی ایران‌زدایی معرفتی هستند. در این میان، #سیدجوادطباطبایی، علیرغم جایگاه والای علمی‌اش، به‌عنوان معمار گفتمان موسوم به #ایرانشهری، سهم بسزایی در تحریف مفهومی از «ایران» و «هویت ایرانی» ایفا کرده است. او با همسان‌سازی هویت ملی با زبان فارسی، نه‌تنها از شاهنشاهی کهن ایرانی، که تنها نهاد تاریخی وحدت‌بخش در بطن تکثر قومی و زبانی ایران بوده است، عبور کرد، بلکه در تقلیل ایران به صرف زبان، عملاً راه را برای تجزیه‌طلبی‌های نوین هموار ساخت.

طباطبایی با نادیده‌انگاری نهاد تاریخی شاهنشاهی، بعنوان حافظ سه‌گانه جاودان ایرانی، یعنی اشه، خرد، و داد، یک انتقال مفهومی مشکوک انجام داد: از پروژه بازسازی دولت ملی بر محور شاهنشاهی، به پروژه‌ای زبانی‌ـ‌هویتی که در آن ایران بدل به صِرف نشانه‌ای ادبی‌ـ‌فلسفی می‌شود.

درین راستا، فاشیستی‌ترین جمله‌ پرتاب‌شده از جانب طباطبایی، یعنی «ما باید به نام یا به ننگ از ایران دفاع کنیم»، زمینه‌ساز پیدایش نسلی از روشنفکران نیابتی شده است که همچون #حجت_کلاشی، به بازتولید همان گسست‌های تاریخی مشغول‌اند. موضع‌گیری اخیر کلاشی در مخالفت با عملیات نظامی ویژه اسرائیل علیه زیرساخت‌های رژیم اشغالگر ج.ا را باید در این بستر نظری تحلیل کرد: او نماینده نسلی است که ایران را در سطح "نماد" می‌فهمد نه در سطح "قدرت واقعی". ایران برای اینان یک مسئله زیبایی‌شناختی و زبان‌شناختی است، نه یک پروژه ژئوپلیتیک و تمدنی.

حامیان اندیشه طباطبایی اما باید به این پرسش اساسی پاسخ دهند: پروژه موسوم به ایرانشهری دقیقاً کدام سنت تاریخی را بازتاب می‌دهد؟ چگونه می‌توان به‌طور هم‌زمان سنت‌های فکری_فلسفی‌ای به غایت متعارض مانند سنت یونانی، سنت اسلامی، و سنت ایران‌باستان را در یک «کلّ کل‌گرای» به‌نام ایرانشهری ادغام کرد، بی‌آن‌که گرفتار التقاط مفهومی و ابهام روش‌شناختی شد؟ حتی نگاهی گذرا به سیر تاریخی ایران نشان می‌دهد که این سنت‌ها نه‌تنها با یکدیگر سازگار نبوده‌اند، بلکه بسیاری از تعارضات بنیادین در تاریخ ایران، از ساسانیان تا مشروطه، دقیقاً از همین غیریت‌های معرفتی ناشی شده‌اند.

در آثار شش‌گانه‌ام درباره #فلسفه_پهلویسم، کوشیده‌ام نشان دهم که اندیشه ایرانی، نه یک روایت التقاطی بلکه یک منظومه معرفتی مستقل، خودبسنده، و منسجم است که در تضاد ساختاری با اندیشه اسلامی، فلسفه یونانی، و جهان‌بینی ترکی_عشیره‌ای قرار دارد. به همین دلیل، نمی‌توان خواجه نظام‌الملک طوسی را که تجسم توتالیتاریسم عباسی و مدافع سرسخت دولت_دین اجباری است، در جایگاه یک ایران‌اندیش قرار داد. همان‌طور که نمی‌توان فارابی یونانی اندیش را، علی‌رغم اعتبار علمی بی‌چون‌وچرا، در درون منظومه اندیشه ایرانی گنجاند.

از این منظر، مخالفت حجت کلاشی با حملات نظامی هدفمند اسرائیل به مراکز نظامی ج.ا را باید نه یک موضع‌گیری استراتژیک، بلکه نشانه‌ای از فروبستگی گفتمانی دانست. او قربانی دو خطای تاریخی است: نخست، وارونگی معرفتی‌ای که طباطبایی در قالب پروژه «ایران فرهنگی» بنیان گذاشت؛ و دوم، ضعف گفتمانی و راهبردی ما پادشاهی‌خواهان در تبیین دکترین پیچیده و چندلایه «فروپاشی کنترل‌شده»‌ای که #شاهزاده_رضا_پهلوی طی سال‌های اخیر به‌دقت معماری کرده است.

شوربختانه، بسیاری از کنشگران سیاسی مدعی ایران‌گرایی، هنوز درک درستی از ژرفای کلیدواژگان استراتژیک شاهزاده رضا پهلوی ندارند. عباراتی مانند «لحظه برلین»، «معبد ملی»، «خودفرمانی»، «نوبت ایران»، «ققنوس ایرانی»، «شکوفایی ایران» «بازسازی شکوه جهانی ایران» و «فروپاشی کنترل‌شده»، نه استعاره‌های شاعرانه، بلکه اجزای یک نظام معنایی و ساختارمند هستند که می‌کوشند گذار ایران از وضع موجود به وضعیت آینده را در قالب یک پروژه تمدنی تعریف کنند. درک و بازشناسی این نظام معنایی، نیازمند بازتعریف گفتمان ملی بر محور شاهنشاهی نوین ایرانی و رهبری شاهزاده به‌مثابه قطب‌نمای #شکوه_جهانی_ایران است.

زمان آن فرارسیده است که در برابر موج مه‌آلود و مبهم ایران‌گرایی زبانی و فرهنگی، ما پادشاهی‌خواهان با اتکا بر سنت خرد سیاسی ایرانی، ایده #انقلاب_تمدنی_ایرانی را حول محورهای معرفتی، نهادی و ژئوپلیتیکی بازتعریف کنیم. ما به یک پروژه روشنگری مدرن نیاز داریم که به‌جای چسباندن برچسب ایرانشهری به هر متفکر اقتدارگرا یا التقاطی، تاریخ ایرانیت ایران (و نه تاریخ دیگران در جغرافیای ایران) را واکاوی کرده و رهایی ملی را از دل بازیابی مشروعیت شاهنشاهی مدرن تحقق بخشد.

و این رهایی، جز با همراهی با رهبر انقلاب تمدنی ایران، شاهزاده رضا پهلوی، در زیر سایه #پرچم_شیروخورشید ممکن نخواهد شد.

✍️جهان_ایرانی
62👍23👏5🔥1
1️⃣هرکس ایران را با عراقِ صدام، لیبیِ قذافی یا سوریۀ اسد مقایسه می‌کند، یا دچار جهل ساختاری است، یا مأمور پروژه‌های تخریب امید ملی. ایران آن کشورهای مصنوعی نیست، ایران، ایران است؛ سرزمین کوروش و رضاشاه، نه طرابلس و بغداد.

2️⃣عراق و لیبی و سوریه نه رهبری چون شاهزاده رضا پهلوی داشتند، نه آلترناتیو مشروع، نه دکترین مشخص برای گذار. ما اما قطب‌نمای انقلاب تمدنی ایران را داریم. شاهزاده‌ای ریشه‌دار، اندیشمند، ایران‌ساز، که طرح «فروپاشی کنترل‌شده» را سال‌هاست عملی کرده است.

3️⃣بیدار شوید! ایران تنها کشور خاورمیانه است که میراث چندهزارسالۀ شاهنشاهی، فلسفۀ عدالتِ زرتشت، حماسۀ فردوسی، اقتدار کوروش و نبوغ رضاشاه را در رگ‌هایش دارد. ایران قرار نیست سقوط کند؛ ایران قرار است برخیزد. این‌بار ققنوس ایران اوج خواهد گرفت.

4️⃣امروز «نوبت ایران» است. نه برای تسلیم شدن، که برای بازسازی. نه برای ترسیدن، که برای ایستادن. ما قرار نیست در باتلاق سوریه و لیبی دفن شویم. ما ملت برآمده از تاریخیم، نه قبیله فروافتاده از حاشیه تمدن.
و رهبری این خیزش فقط با یک نفر است: شاهزاده.

5️⃣اگر قدرت درک شکوه خواب‌دیدۀ شاهزاده را ندارید، سکوت کنید. اگر نمی‌دانید فروپاشی کنترل‌شده چیست، دخالت نکنید. تاریخ این‌بار فرصتی نادر به ما داده؛
ما به عقب برنمی‌گردیم.
ما به آینده‌ای می‌رویم که نامش است:
شکوه جهانی ایران.


#فلسفه_پهلویسم
#انقلاب_تمدنی
#نوبت_ایران

✍️جهان_ایرانی
👍12421👏5💯5
از قرون وسطای اسلامی تا شکوه جهانی ایرانی؛ سکوت کن میرحسین!

در لحظه‌ای که ایران در آستانۀ گذار تاریخی از شب تاریک به سپیده‌دم #شکوه_جهانی خویش قرار گرفته، و در هنگامه‌ای که #پرچم_شیروخورشید بار دیگر در افق آرزوهای یک ملت سرافراز در اهتزاز است، هنوز صدایی از اعماق واپس‌گرایی به گوش می‌رسد؛ صدایی لرزان، مندرس و آلوده به حافظه‌ای خونین که نام خود را #میرحسین_موسوی نهاده است. او که سال‌ها در سایه شبح ولایت فقیه زیست، اکنون از اعماق فراموشی تاریخی و غبار زوال عقل، تلاش می‌کند در نقش یک وطن‌دوست، بار دیگر به عرصه عمومی بازگردد. اما مردم ایران دیگر فریب نمی‌خورند. حافظۀ تاریخی این ملت از مرگ تغذیه نمی‌کند، بلکه از حقیقت، شکوه، و آینده زنده است.

میرحسین موسوی نه یک چهرۀ اپوزیسیون است، نه یک کنشگر آزادی‌خواه. او بازمانده و عامل وفادار یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ معاصر ایران است: قرون وسطای ایرانی، دهۀ شصت؛ زمانی که ج.ا با تکیه بر بنیادگرایی مذهبی، ایران را به قتلگاه اندیشه، فرهنگ، و انسانیت بدل کرد. و موسوی، نه تنها در آن دوران خاموش نماند، بلکه یکی از معماران رسمی این جنایت تاریخی بود. از قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷ تا بسته‌شدن دانشگاه‌ها، از سرکوب زنان و روزنامه‌نگاران تا سکوت مطلق در برابر اعدام‌های خیابانی، هیچ‌یک از جنایت‌های رژیم، بدون امضای سیاسی و عقیدتی او ممکن نبود.

امروز اما، با جسارتی غم‌انگیز و زبانی پر از بازی‌های دوپهلو، موسوی از «حق تعیین سرنوشت» سخن می‌گوید. از خطاهای نظامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود. این همان خودفراموشی ملی میهنی است که بخش‌هایی از طبقه مدعی روشنفکری گرفتار آن شده‌اند؛ گمان می‌برند با چند جمله اصلاح‌طلبانه، می‌توانند حافظه ملتی را تطهیر کنند. اما این مردم دیگر خاموش نیستند؛ آنان تاریخ را بازخوانی کرده‌اند و حقیقت را می‌شناسند.

اکنون، نوبت ایران است. نوبت بازسازی ملتی که دهه‌هاست زیر سایۀ حکومت فقهی، از تنفس آزاد محروم مانده است. نوبت شکستن زنجیرهای تزویر و فریب اصلاح‌طلبی دروغین است. نوبت برپایی دوبارۀ پرچم شیروخورشید، نه فقط در نماد، که در ساحت سیاست، قانون، فرهنگ و زندگی روزمره ایرانیان.

در این لحظه سرنوشت‌ساز، #انقلاب_تمدنی_ایران به رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی، نه بازگشت به گذشته، بلکه جهشی است به سوی آینده‌ای شکوهمند؛ آینده‌ای که در آن، سکولاریسم، حقوق بشر، آزادی زن، توسعه پایدار، تعامل جهانی، و فرهنگ کهن ایرانی در هم‌افزایی خلاق، ایران را به الگویی برای خاورمیانه و حتی فراتر از آن بدل می‌سازد. این نه شعار، بلکه نقشه راه نسل نوین ایران‌ساز است.

در چنین بستری، میراث پهلویسم، که امروز با درایت، خردمندی، و فروتنی شاهزاده رضا پهلوی نمایندگی می‌شود، نه یک نوستالژی کهنه، بلکه گزینه‌ای مدرن، اخلاقی، و ملی برای عبور از وضعیت فاجعه‌بار کنونی است. #پهلویسم یعنی پایبندی به ایران به‌مثابه یک ملت تاریخی، نه امت عقیدتی؛ یعنی دولت مدرن، اقتدار ملی، دیپلماسی مستقل، نظام آموزشی سکولار، آزادی زنان، و آبادانی سرزمین.

در برابر این افق روشن، صدای موسوی پژواکی از گذشته‌ای تار است. صدای مردی که حافظۀ تاریخی ملت را به مسلخ توجیه برده و هنوز نمی‌خواهد مسئولیت شخصی خود را در فجایع دورانش بپذیرد. موسوی اگر حقیقتاً به وجدان رسیده بود، باید نخست با شهامت به نقش خود در دهۀ شصت اعتراف می‌کرد، از مردم پوزش می‌خواست، و برای همیشه سکوت می‌کرد؛ نه آن‌که در پی تطهیر چهرۀ خود در قامت یک «مصلح خسته» باشد.

در واقع، حضور موسوی و امثال او در سپهر عمومی، تلاش واپس‌ماندگان است برای جلوگیری از تحقق کامل شکوه جهانی ایرانی. آنان می‌دانند اگر این انقلاب تمدنی به ثمر برسد، نه‌تنها نظام کنونی فرو خواهد پاشید، بلکه تمام چهره‌های خاکستریِ اصلاح‌طلب‌نما که در بزنگاه‌های حساس به نفع نظام سکوت کردند یا آن را تقویت نمودند، در دادگاه افکار عمومی محکوم خواهند شد.

اکنون دیگر با زبان استعاره نمی‌توان سخن گفت. ایران بر لبه تیغ است؛ یا عبور کامل از ج.ا، با تمام شاخه‌هایش یا گرفتارشدن در تکرار چرخه باطل.

و انتخاب مردم ایران روشن است. آنان در خیابان‌ها فریاد زدند:
«رضا شاه روحت شاد»
و این تنها یک شعار نبود؛ این بیانیه‌ای تاریخی بود. یک عهدنامه جمعی بود. این پیام، در دل خود، انتخاب یک مسیر است: راهی به‌سوی آینده‌ای متمدن، آزاد، و ایرانی. مسیری که نه از قم و نجف، که از پاسارگاد می‌گذرد.

در چنین صحنه‌ای، برای کسانی که حافظه‌شان در غبار زوال عقل فرومی‌لغزد، و هنوز گمان می‌برند با بازی واژگان و ماسک وطن‌پرستی می‌توان به عرصه بازگشت، تنها یک توصیه باقی می‌ماند:
لب فرو بند که اکنون:

نوبت ایران است.
نوبت پرچم شیروخورشید است.
نوبت انقلاب تمدنی به رهبری شاهزاده رضا پهلوی است.
و نوبت شکوه جهانی ایران است.

✍️جهان_ایرانی
👍96👌1914
1⃣میرحسین!
دهانت را که باز می‌کنی، بوی خون دهه شصت بلند می‌شود.
تو نخست‌وزیر قتل‌عامی، نه پیامبر دموکراسی!
ملت ایران تو را نه اصلاح‌طلب، بلکه شریک جرم ولی‌فقیه می‌داند.
تو صدای پوسیده یک نظام رو به مرگ هستی.
بفهم!


2⃣تو از "حق تعیین سرنوشت" می‌گویی؟
تو که جوانان را به جوخه اعدام سپردی؟
تو که سکوت کردی وقتی چکمه بر گلوی آزادی گذاشته بودند؟
آری!
ملت حافظه دارد، زنده و روشن.
ما تو را نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم.
تو بخش تاریک خاطره‌ای هستی که دفنش خواهیم کرد.

3⃣و امروز…
نوبت ایران است!
نوبت طلوع تمدنی‌ست نو، بر پایه آزادی، شرف، عقل و شکوه جهانی.
نوبت فروپاشی جمهوری فریب است.
و برخاستن پرچم شیروخورشید بر بام ایران.
ما آمده‌ایم تا خاکستر این نظام را جارو کنیم و خانه ایران را باز بسازیم.

4⃣ما از نسل "رضاشاه روحت شاد" هستیم.
ما وارثان پهلویسم هستیم؛
یعنی علم، پیشرفت، زن آزاد، سرباز قدرتمند، دیپلماسی شرافتمند، ملت‌سازی مدرن.
نه از نسل عمامه و کشتار و نفاق.
ما آمده‌ایم ایران را به جایگاه طبیعی‌اش در جهان بازگردانیم:
یک تمدن جهانی

5⃣موسوی!
تاریخ صدای تو را حذف خواهد کرد.
نه با سانسور، بلکه با حقیقت.
و تاریخ صدای رضا پهلوی را ثبت خواهد کرد؛
صدای مردی که در غربت ایستاد، فریاد زد، ساخت، رهبری کرد،
تا ایران، آزاد شود.

ما بازمی‌گردیم.
با شکوه، با امید، با شیر و خورشید.


#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
127👍62💯13👌9😁2🔥1🙏1
1️⃣نزدیک 50 سال است که شاهزاده رضا پهلوی بی‌وقفه برای رفتن رژیم اشغالگر اسلامی و ساختن آلترناتیوی آباد، آزاد و ملی تلاش می‌کند. از هاروارد تا سیلیکون‌ولی، از پشیمانان دهه پنجاه تا نسل نود، با همه نسل‌ها گفتگو کرد و انقلاب تمدنی ایرانی را پی‌ریزی کرد.
او فقط نخواست برود، خواست بسازد.

2️⃣ در برابر چنین رهبریِ خردمند، حالا دوباره شبح پوسیده ۵۷ را با روتوش به ما تحمیل می‌کنند:
موسوی؛ نخست‌وزیر دهۀ اعدام، سانسور و جیره‌بندی! همان که نوشت «تخت‌جمشید خرابه است» و «کوروش و فردوسی ابزار اسلام‌زدایی‌اند»!
نفرین به حافظه کوتاه، اگر فراموش کنیم این کینه‌توزی با ایران را.


3️⃣ و تاج‌زاده؟ همان امنیتیِ چپ‌گرا که سال‌ها در وزارت کشور و اطلاعات ستون فقرات سرکوب بود.
حالا ژست اصلاح‌طلبی گرفته!
از کِی‌تا‌به‌حال مزدوران ولایت فقیه بدون اعتراف و عذرخواهی، می‌توانند نماد دموکراسی باشند؟
این‌ها نه آلترناتیوند، نه مشروع.


4️⃣ و بدتر از همه: مهدی نصیری.
سردبیر سابق کیهان، و مبلّغ شریعت طالبانی، حالا شده آرایشگر سیاسی برای موسوی و تاج‌زاده!
با ژست ایرانگرایانه آمده تا چهره‌های سوخته را سفیدشویی کند و شاهزاده را به سطح تاجزاده و موسوی تنزُّل دهد!
آقای نصیری! ایران را با کیهان شست‌وشو نمی‌دهند!


5️⃣ مردم ایران خوب می‌دانند که فقط شاهزاده رضا پهلوی است که آلترناتیوی ملی، مدرن، فناورانه و ایران‌محور دارد.
او رهبر انقلاب تمدنی ایران است، فرزند کوروش و داریوش، نماد خرد، صبر و شکوه.
نه به 1400 سال قرون وسطا، نه به ج.ا، نه به بازماندگانش.
آری به رضا پهلوی و شکوه جهانی ایران.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
161👍21👏5🔥3💯2👎1🕊1
1⃣داشتم قسمت دوم مصاحبه فائزه با مطهرنیا رو گوش می‌دادم، یه لحظه حس کردم هیلاری کلینتون فارسی حرف می‌زنه!
از «سوسیال دموکراسی» و «انتخابات» تا «رایگان‌سازی بهداشت» و «توانمندسازی زنان»… انگار وات هپندِ هیلاری (What Happened) رو آوردن تو حوزه هنری چاپ زدن!

2⃣حرف از آزادی می‌زنن، ولی زیر بغل فقه شیعه رو گرفتن!
با کرسی شعرهای آب‌دوغ‌خیاری تلاش می‌کنن احکام قرون وسطی‌ای رو روتوش کنن که حتی سلطان‌مجتبی هم ازش خبر نداره!
واقعاً بانمکه که «با برنامه‌های مجتبی آشنا نیستم» اما «دارم تلاش می‌کنم برا رهبریش»


3⃣این حرف‌ها دست‌و‌پا زدن‌های هیبریدی یه رژیم رو به غرقه.
هم فائزه خوب می‌دونه، هم اصلاح‌طلب‌های لنگر‌انداخته در توهمات ۷۶.
این یه کاخ ویرونه‌ست که دارن دستگیره درش رو تعمیر می‌کنن!
خانم‌ها و آقایون! ستون‌های این ساختمان ریخته، وقت تخلیه‌ست!


4⃣ما با جمهوری اسلامی کاری نداریم، تموم شد!
ما دنبال تعمیر نیستیم، ما معماران آینده‌ایم.
نرم‌افزار ما پهلویسمه؛ تمدن‌ساز، سکولار، ایران‌ساز.
رهبر ما شاهزاده‌ست: نماد امید، دانایی، اصالت،
و ما آماده‌ایم برای بازسازی ایران، از نو، برای همه نسل‌ها.

5⃣مرسی فائزه، ولی ما از این تاکسی درب‌و‌داغون جمهوری اسلامی پیاده شدیم.
ما سوار قطار پرشتاب تمدن‌ایرانیم؛
مقصد: شکوه جهانی ایران،
راهنما: شاهزاده رضا پهلوی،
پرچم: شیر و خورشید.
و شما؟ هنوز دنبال قفل‌سازی برای خرابه‌اید؟

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
112👍42👏10🔥1💯1
1️⃣ج.ا مُرده؛ فقط هنوز جنازه‌ش باطری داره!
انفجار فردو؟ هدف قرارگرفتن سران نظامی؟ پدافند سوراخ‌شده؟
ج.ا: «ما پیروز شدیم!»
آره جون‌عمه‌ت! پیروزی‌تون مثل مرغ سوخاری وسط سیبله؛ فقط نوبت تیکه‌تیکه شدنه!

2️⃣ترور وسط پایتخت؟ می‌گن «گاز ترکید»
انگار مردم کودکند، یا نابینا!
واقعیت: اسرائیل میزنه، شما فیلم صداوسیمای سوخته پخش می‌کنید با مجریِ افسرده که داره زور میزنه "همه چی آرومه" بخونه!

3️⃣مذاکرات؟
افتضاح به توان بی‌نهایت!
نه عزت موند، نه نون…
در به در دنبال امضای آمریکا،
در حالی که ایران واقعی دنبال امضای بازگشت پادشاهی پهلویه.
این وسط، فقط شما موندید با دبه‌هاتون!

4️⃣تا اسم «پهلوی» میاد، روده‌هاتون شل میشه،
رفراندوم؟ مجلس مؤسسان؟!
شما در جایگاهی نیستید که برای ملت نسخه بپیچید؛
ملت سال‌هاست نسخه‌تونو پیچیده و پیچونده ریخته تو سطل آشغال تاریخ.
ما «رضاشاه‌پهلویِ دوم» رو داریم، رهبر انقلاب تمدنی!

5️⃣تموم شدید. تمام. فینیش. Game Over.
شما ته‌مانده‌ فاضلاب قرن بیستمید، ما نوادگان تمدنیم.
ما وارثان شکوه جهانی ایرانیم،
با گفتمان پهلویسم و پرچم شیروخورشید و شعور تمدنی.
مراسم خاکسپاری‌تونو ملت به‌زودی با پایکوبی برگزار می‌کنه.
خاک تو سرتون... حالا بدرود!

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
156👏55👍14👎4🕊2💯1
۱/۵ آنچه امروز علیه شاهزاده رضا پهلوی جریان دارد، نقد سیاسی نیست؛ واکنشی است عصبی به بازگشت عقلانیت تاریخی ایران.
وقتی پهلویسم دوباره به مثابه یک گفتمان تمدنی و پروژه نوسازی ملی مطرح می‌شود، آنان که چیزی جز نفی، ایدئولوژی و آشوب ندارند، دست به تخریب می‌زنند.


۲/۵ شاهزاده رضا پهلوی نه یک شاهزاده منفعل، بلکه رهبر انقلاب تمدنی ایران است؛ انقلابی بی‌نیاز از خشونت، و غنی از آگاهی.
او حامل سنتی است که ایران را از خاک‌ستر قاجار، به دوران علم، قانون، آموزش و اقتدار رساند. پروژه‌اش، بازآفرینی ایران در قرن بیست‌ویکم است.


۳/۵ پهلویسم، نه بازگشت به گذشته، که تداوم تاریخی عقلانیت ایرانی است.
سکولاریسم، نوسازی نهادی، زیست‌محوری، توسعه پایدار، عدالت جنسیتی و دیپلماسی فرهنگی، عناصر این دستگاه فکری‌اند. تخریب‌گران شاهزاده رضا پهلوی، چون فاقد این عناصر‌اند، به نفی روی آورده‌اند.


۴/۵جمهوری اشغالگر اسلامی ایران را در آستانه فروپاشی تمدنی قرار داده است.
ایران امروز به رهبرانی نیاز دارد که هم تاریخ را بشناسند، هم جهانی بیندیشند. شاهزاده رضا پهلوی تنها چهره‌ای است که با پشتوانه تاریخی، درک تمدنی و اعتبار جهانی می‌تواند ایران را از این گذار عبور دهد.


۵/۵ اگر بدیلی برای شاهزاده رضا پهلوی هست، بسم‌الله: برنامه‌ات چیست؟ جایگاهت در میان ملت کو؟ وزنت در صحنه جهانی کجاست؟
در غیر این صورت، سکوت کن و بگذار ایران از نو برخیزد.
ما فرزندان فرهنگ، دانش و فروهر، راه خود را یافته‌ایم: راه بازگشت به شکوه جهانی ایران، از مسیر رهبری خردمندانه و تمدنی پهلوی.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
2145👍10😁2🥰1
مهرگان: پیمان جاودان با شکوه جهانی ایران

#مهرگان، دومین جشن بزرگ ایران‌زمین پس از نوروز، تنها یک آیین باستانی نیست؛ بلکه یادآور فلسفه‌ای عمیق در باب انسان، آزادی، دادگری و پیوند با کیهان است. در فرهنگ جهان ایرانی، مهرگان روزی بود که ایرانیان نه‌تنها برداشت زمین را جشن می‌گرفتند، بلکه پیمان خود را با مهر، یعنی حقیقت، عدالت و دوستی تجدید می‌کردند. این جشن، ریشه در اندیشه‌ای دارد که #جهان_ایرانی را از دیرباز شکل داده است؛ اندیشه‌ای که امروز می‌تواند برای ما به یک انقلاب تمدنی بدل شود و مسیر بازگشت به #شکوه_جهانی_ایران را در جهان پیشارو روشن سازد.

در این میان، پیام #شاهزاده_رضا_پهلوی به‌مثابه وارث اندیشه و آرمان پهلویسم جایگاهی بنیادین دارد. فلسفه پهلویسم که بر ملی‌گرایی روشن‌بین، مدرنیته بومی، عدالت اجتماعی، و پیوند با ارزش‌های جهانی استوار است، در واقع تداوم همان معنایی است که مهرگان در روزگار باستان نماد آن بود: پیمان میان انسان ایرانی و حقیقت کیهانی.


اگر نوروز آغازی بر زایش دوباره و هماهنگی با طبیعت باشد، مهرگان تداوم این زایش در قالب آگاهی و پیمان است. مهرگان می‌گوید: انسان ایرانی باید همواره میان خود، جامعه و جهان یک تعادل اخلاقی و تمدنی برقرار کند.

امروز، در جهان پیشارو، این پیام بار دیگر موضوعیت یافته است. جهان پیشارو یا متامدرن، جهانی است که از مرزهای مدرنیته عبور کرده و به سوی ترکیب سنت، مدرنیته و آینده‌گرایی حرکت می‌کند. در چنین جهانی، ملتی می‌تواند پیشرو باشد که هویت تاریخی و فلسفی خویش را با نیازهای جهانی امروز پیوند بزند. و این دقیقاً همان چیزی است که ما ایرانیان در پرتو جشن مهرگان می‌توانیم بازخوانی کنیم: اتصال به ریشه‌های جاودانه و پرتاب به سوی آینده.


#فلسفه_پهلویسم که من در کتاب‌های ششگانه‌ام کاویده ام، را می‌توان بازخوانی مدرن و آینده‌نگرانه از همان اندیشه‌های باستانی دانست که در مهرگان متجلی است. پهلویسم نه یک ایدئولوژی بسته، بلکه یک راه فلسفی برای زیستن به‌مثابه ملت جهانی است؛ فلسفه‌ای که ما را دعوت می‌کند از درون تاریخ خود به آینده‌ای متامدرن پل بزنیم.

در مهرگان، ایرانیان پیمان خود را با اشه و داد و خرد و مهر تازه می‌کردند. در پهلویسم نیز دعوتی به تجدید پیمان ملی با استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، و شکوه جهانی ایران وجود دارد. همان‌طور که در فلسفه جهان ایرانی، مهر ناظر بر راستی و پیمان بود، در پهلویسم نیز حقیقت و وفاداری به ایران همچون جوهر فلسفی عمل می‌کند.



ما امروز در آستانۀ یک انقلاب تمدنی ایستاده‌ایم. انقلابی که نه شبیه انقلاب‌های سیاسی کلاسیک، بلکه یک جنبش عمیق فرهنگی، اخلاقی و تمدنی است. این انقلاب تمدنی یعنی بازاندیشی در مورد ایران، جهان ایرانی، و جایگاه ما در نظم متامدرن جهان.

مهرگان به ما می‌گوید:

1️⃣پیمان با حقیقت و عدالت، بنیان شکوه است.
2️⃣پاسداشت زمین و طبیعت، بخشی از وظیفه کیهانی انسان ایرانی است.
3️⃣آزادی و دوستی، پایه‌های استواری جامعه هستند.

این سه اصل، همان محوری است که اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی نیز در پیام‌ خود بر آن‌ها تأکید می‌کند: ایران آزاد، آباد و درخشان در جهان. از این رو، گرامیداشت مهرگان برای ما تنها یادآوری یک آیین باستانی نیست، بلکه تمرین عملی برای مشارکت در این انقلاب تمدنی است.


شکوه جهانی ایران تنها در تاریخ با کوروش و داریوش معنا نمی‌یابد؛ بلکه در امروز و فردا نیز باید بازتولید شود. در عصر متامدرن، شکوه جهانی ایران یعنی:

1️⃣بازسازی هویت ایرانی بر مبنای فلسفه پهلویسم؛ هویتی که هم جهانی است و هم ایرانی.

2️⃣توسعه علمی و تکنولوژیک با روحیه ایرانی؛ همان چیزی که پهلویسم بر آن تأکید دارد.

3️⃣بازآفرینی جشن‌ها و آیین‌ها به‌عنوان موتور هویت‌سازی و اخلاق ملی.

در این مسیر، مهرگان به‌عنوان یک آیین
تمدنی، ما را به یاد این حقیقت می‌اندازد که شکوه جهانی ایران تنها با پیوند خرد، اخلاق و عمل اجتماعی امکان‌پذیر است.


امروز، ما ایرانیان می‌توانیم در روز مهرگان، پیمانی نو ببندیم:

1️⃣پیمان با جهان ایرانی، یعنی هویت و تمدنی که فراتر از مرزهای جغرافیایی است.

2️⃣پیمان با انقلاب تمدنی ایران، یعنی دگرگونی عمیق در نگرش‌ها، ارزش‌ها و شیوه زیست ملی.

3️⃣پیمان با شکوه جهانی ایران، یعنی مسئولیت تاریخی ما برای درخشش دوباره در جهان.

این پیمان نه یک بازگشت نوستالژیک، بلکه حرکتی آگاهانه به سوی آینده‌ای متامدرن است؛ آینده‌ای که در آن ایران بار دیگر چراغدار خرد، اخلاق و پیشرفت در جهان خواهد بود.

پس بگذاریم مهرگان لحظه‌ای برای تجدید پیمان با شکوه جهانی ایران باشد؛ شکوهی که از دل جهان ایرانی برخاسته، در فلسفه پهلویسم بازتاب یافته، و در #جهان_پیشارو یا عصر متامدرن بار دیگر ما را به قله‌های تاریخ خواهد رساند.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
83👍6👎5😁1