️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
25.9K subscribers
50.2K photos
45.5K videos
310 files
7.86K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر زنده یاد مانوک خدابخشیان در مورد رهبری #شاهزاده_رضاپهلوی برای دوران گذار و ارتباطشان با نسل امروز

@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه‌ی کامل گفت‌وگوی شاهزاده رضا پهلوی با ماریا بارتیرومو از شبکه فاکس‌بیزنس همراه با زیرنویس فارسی

نسخه‌ی کامل گفت‌وگوی شاهزاده رضا پهلوی با ماریا بارتیرومو از شبکه فاکس‌بیزنس
زمان انتشار: پنج‌شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه، برابر با ۸ می ۲۰۲۵

#خلیج_فارس #ایران #شاهزاده_رضا_پهلوی
@gurd_shah
@Unikador
@OfficialRezaPahlavi
دارا خسروشاهی و پروژه شکوفایی ایران: ایجاد آینده‌ای نوین با نوآوری و سرمایه‌گذاری جهانی


در کتاب Super Pumped: The Battle for Uber نوشته‌ Mike Isaac، داستان تحولات یکی از بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان، #اوبر، به‌ویژه دوران بحرانی آن و نقش حیاتی #دارا_خسروشاهی در نجات این شرکت به تصویر کشیده شده است. در این کتاب، نویسنده به‌طور مفصل به وقایع مربوط به استعفای #تراویس_کالانیک، بنیان‌گذار اوبر، و ورود دارا خسروشاهی به عنوان مدیرعامل جدید می‌پردازد.


دارا خسروشاهی، یک مدیر اجرایی با سابقه برجسته در صنعت فناوری و سفر، در نهایت به عنوان گزینه‌ای غیرمنتظره و مناسب برای هدایت اوبر انتخاب شد. او قبل از پیوستن به اوبر، مدیرعامل Expedia، بزرگ‌ترین شرکت آنلاین سفر در دنیا، بود و توانسته بود آن شرکت را در دوران مدیریتش به یکی از موفق‌ترین برندها در صنعت سفر تبدیل کند. خسروشاهی که دارای تحصیلات در رشته مهندسی بیوالکتریک از دانشگاه براون است، پس از تحصیلاتش وارد دنیای بانکداری سرمایه‌گذاری شد و در نهایت به مدیریت اجرایی در شرکت‌های بزرگ رسید.

در اوایل سال ۲۰۱۷، هنگامی که اوبر در بحران شدیدی به‌سر می‌برد، هیئت‌مدیره تصمیم گرفت که باید مدیرعامل جدیدی برای هدایت شرکت انتخاب کند. این تصمیم پس از استعفای تراویس کالانیک، بنیان‌گذار اوبر، که به دلیل رسوایی‌ها و چالش‌های مدیریتی از سمت خود کناره‌گیری کرده بود، گرفته شد. در این میان، نام چندین فرد از جمله جف ایملت، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک، به عنوان گزینه‌های بالقوه مطرح شد، اما در نهایت، دارا خسروشاهی به عنوان مدیرعامل جدید اوبر انتخاب شد. این تصمیم برای بسیاری تعجب‌آور بود، زیرا او نه‌تنها از صنعت حمل‌ونقل دور بود بلکه با فرهنگ پرشتاب و اغلب خصمانه اوبر نیز بیگانه بود.

دارا خسروشاهی پس از ورود به اوبر، با چالش‌های بزرگی مواجه شد. او بر خلاف تراویس کالانیک که به‌طور مداوم به‌دنبال رقابت و جنگیدن برای پیشرفت بود، یک رهبر آرام‌تر و مسئول‌تر بود. او به‌سرعت فهمید که برای نجات اوبر، باید فرهنگ شرکت را تغییر دهد و آن را از دنیای بی‌رحم و بحران‌های داخلی که توسط کالانیک ایجاد شده بود، نجات دهد. در کتاب Super Pumped به این نکته اشاره شده که خسروشاهی تمام تلاش خود را برای بازسازی اعتماد در میان کارمندان، سرمایه‌گذاران، و مشتریان اوبر کرد.

وی بر این باور بود که اوبر باید در مسیر اصلاح فرهنگ و ایجاد محیطی سالم‌تر حرکت کند. یکی از اقدامات کلیدی او، تمرکز بر ایجاد یک سیستم مدیریتی شفاف و مسئولانه بود که به‌ویژه شامل بهبود روابط داخلی و تعامل بهتر با قانون‌گذاران و نهادهای دولتی می‌شد. او همچنین تلاش کرد تا چهره منفی اوبر را در رسانه‌ها تغییر دهد و اعتماد عمومی را به آن بازگرداند.

در این کتاب، داستان شجاعت و هوشمندی خسروشاهی در مقابله با بحران‌ها به‌خوبی به نمایش گذاشته شده است. او موفق شد اوبر را از مرحله‌ای که در آن در حال سقوط بود، به مرحله‌ای برساند که توانست عرضه عمومی اولیه (IPO) خود را با موفقیت انجام دهد. این دستاورد نه‌تنها اوبر را به یک برند جهانی قدرتمند تبدیل کرد، بلکه اعتبار حرفه‌ای دارا خسروشاهی را نیز تثبیت کرد.

دارا خسروشاهی علاوه بر مدیریت اوبر، در پروژه‌های جهانی و توسعه‌های مختلف نیز نقش مؤثری داشته و دارند. یکی از این پروژه‌ها، #پروژه_شکوفایی_ایران به ابتکار و رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی و با مدیریت و اجرای #سازمان_نوفدی است که به‌ویژه با مشارکت برخی از بزرگ‌ترین دانشمندان، اقتصاددانان، فناوران و سرمایه‌گذاران و میلیاردرها جهانی، از جمله دارا خسروشاهی و #شروین_پیشه‌ور، راه‌اندازی شده است. این پروژه، در کنار #پروژه_ققنوس هدف دارد تا با استفاده از فناوری و سرمایه‌گذاری‌های نوآورانه، صنعت و اقتصاد ایران را در فردای سقوط رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی شکوفا کند و شرایط جدیدی برای رشد و پیشرفت و شکوه جهانی ایران فراهم آورد.

پروژه شکوفایی ایران به‌ویژه در حوزه‌های تکنولوژی، نوآوری، و رشد اقتصادی متمرکز است و از آن به عنوان فرصتی برای پیوستن ایران به اقتصاد جهانی و ارتقای جایگاه آن در صحنه بین‌المللی یاد می‌شود. دارا خسروشاهی به عنوان یک فرد با تجربه در مدیریت فناوری و سرمایه‌گذاری، به‌طور ویژه در این پروژه فعال است و تلاش دارد تا از فرصت‌های موجود برای ایجاد تغییرات مثبت در ایران استفاده کند.


برای اطلاعات بیشتر از نقش خسروشاهی در احیای اوبر و تأثیرات او در این مسیر، خواندن صفحه ۳۱۸ به بعد PDF کتاب پیشنهاد می‌شود.


✍️جهان_ایرانی
️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
https://m.youtube.com/watch?v=tyV384YpLe0
دارا خسروشاهی و پروژه شکوفایی ایران: ایجاد آینده‌ای نوین با نوآوری و سرمایه‌گذاری جهانی


در کتاب Super Pumped: The Battle for Uber نوشته‌ Mike Isaac، داستان تحولات یکی از بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان، #اوبر، به‌ویژه دوران بحرانی آن و نقش حیاتی #دارا_خسروشاهی در نجات این شرکت به تصویر کشیده شده است. در این کتاب، نویسنده به‌طور مفصل به وقایع مربوط به استعفای #تراویس_کالانیک، بنیان‌گذار اوبر، و ورود دارا خسروشاهی به عنوان مدیرعامل جدید می‌پردازد.


دارا خسروشاهی، یک مدیر اجرایی با سابقه برجسته در صنعت فناوری و سفر، در نهایت به عنوان گزینه‌ای غیرمنتظره و مناسب برای هدایت اوبر انتخاب شد. او قبل از پیوستن به اوبر، مدیرعامل Expedia، بزرگ‌ترین شرکت آنلاین سفر در دنیا، بود و توانسته بود آن شرکت را در دوران مدیریتش به یکی از موفق‌ترین برندها در صنعت سفر تبدیل کند. خسروشاهی که دارای تحصیلات در رشته مهندسی بیوالکتریک از دانشگاه براون است، پس از تحصیلاتش وارد دنیای بانکداری سرمایه‌گذاری شد و در نهایت به مدیریت اجرایی در شرکت‌های بزرگ رسید.

در اوایل سال ۲۰۱۷، هنگامی که اوبر در بحران شدیدی به‌سر می‌برد، هیئت‌مدیره تصمیم گرفت که باید مدیرعامل جدیدی برای هدایت شرکت انتخاب کند. این تصمیم پس از استعفای تراویس کالانیک، بنیان‌گذار اوبر، که به دلیل رسوایی‌ها و چالش‌های مدیریتی از سمت خود کناره‌گیری کرده بود، گرفته شد. در این میان، نام چندین فرد از جمله جف ایملت، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک، به عنوان گزینه‌های بالقوه مطرح شد، اما در نهایت، دارا خسروشاهی به عنوان مدیرعامل جدید اوبر انتخاب شد. این تصمیم برای بسیاری تعجب‌آور بود، زیرا او نه‌تنها از صنعت حمل‌ونقل دور بود بلکه با فرهنگ پرشتاب و اغلب خصمانه اوبر نیز بیگانه بود.

دارا خسروشاهی پس از ورود به اوبر، با چالش‌های بزرگی مواجه شد. او بر خلاف تراویس کالانیک که به‌طور مداوم به‌دنبال رقابت و جنگیدن برای پیشرفت بود، یک رهبر آرام‌تر و مسئول‌تر بود. او به‌سرعت فهمید که برای نجات اوبر، باید فرهنگ شرکت را تغییر دهد و آن را از دنیای بی‌رحم و بحران‌های داخلی که توسط کالانیک ایجاد شده بود، نجات دهد. در کتاب Super Pumped به این نکته اشاره شده که خسروشاهی تمام تلاش خود را برای بازسازی اعتماد در میان کارمندان، سرمایه‌گذاران، و مشتریان اوبر کرد.

وی بر این باور بود که اوبر باید در مسیر اصلاح فرهنگ و ایجاد محیطی سالم‌تر حرکت کند. یکی از اقدامات کلیدی او، تمرکز بر ایجاد یک سیستم مدیریتی شفاف و مسئولانه بود که به‌ویژه شامل بهبود روابط داخلی و تعامل بهتر با قانون‌گذاران و نهادهای دولتی می‌شد. او همچنین تلاش کرد تا چهره منفی اوبر را در رسانه‌ها تغییر دهد و اعتماد عمومی را به آن بازگرداند.

در این کتاب، داستان شجاعت و هوشمندی خسروشاهی در مقابله با بحران‌ها به‌خوبی به نمایش گذاشته شده است. او موفق شد اوبر را از مرحله‌ای که در آن در حال سقوط بود، به مرحله‌ای برساند که توانست عرضه عمومی اولیه (IPO) خود را با موفقیت انجام دهد. این دستاورد نه‌تنها اوبر را به یک برند جهانی قدرتمند تبدیل کرد، بلکه اعتبار حرفه‌ای دارا خسروشاهی را نیز تثبیت کرد.

دارا خسروشاهی علاوه بر مدیریت اوبر، در پروژه‌های جهانی و توسعه‌های مختلف نیز نقش مؤثری داشته و دارند. یکی از این پروژه‌ها، #پروژه_شکوفایی_ایران به ابتکار و رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی و با مدیریت و اجرای #سازمان_نوفدی است که به‌ویژه با مشارکت برخی از بزرگ‌ترین دانشمندان، اقتصاددانان، فناوران و سرمایه‌گذاران و میلیاردرها جهانی، از جمله دارا خسروشاهی و #شروین_پیشه‌ور، راه‌اندازی شده است. این پروژه، در کنار #پروژه_ققنوس هدف دارد تا با استفاده از فناوری و سرمایه‌گذاری‌های نوآورانه، صنعت و اقتصاد ایران را در فردای سقوط رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی شکوفا کند و شرایط جدیدی برای رشد و پیشرفت و شکوه جهانی ایران فراهم آورد.

پروژه شکوفایی ایران به‌ویژه در حوزه‌های تکنولوژی، نوآوری، و رشد اقتصادی متمرکز است و از آن به عنوان فرصتی برای پیوستن ایران به اقتصاد جهانی و ارتقای جایگاه آن در صحنه بین‌المللی یاد می‌شود. دارا خسروشاهی به عنوان یک فرد با تجربه در مدیریت فناوری و سرمایه‌گذاری، به‌طور ویژه در این پروژه فعال است و تلاش دارد تا از فرصت‌های موجود برای ایجاد تغییرات مثبت در ایران استفاده کند.


برای اطلاعات بیشتر از نقش خسروشاهی در احیای اوبر و تأثیرات او در این مسیر، خواندن صفحه ۳۱۸ به بعد PDF کتاب پیشنهاد می‌شود.


✍️جهان_ایرانی
پروژۀ شکوفایی ایران؛ نقشه‌راهی عقلانی برای عبور آگاهانه از جمهوری اسلامی

در بستر تحولات شتابان سیاسی و اجتماعی که ایران امروز را درنوردیده، مفهوم "گذار" از یک نظام تمامیت‌خواه و ناکارآمد به سوی حکمرانی مدرن، مسئولانه و مردم‌سالار، یکی از حیاتی‌ترین دغدغه‌های نیروهای تحول‌خواه است. آنچه در این میان اهمیت می‌یابد، نه فقط وقوع انقلاب ملی، بلکه نحوه مدیریت هوشمند، تخصص‌محور و واقع‌بینانۀ مرحلۀ حساس "گذار" است؛ مرحله‌ای که در ادبیات سیاسی به آن «مرحله انتقال دموکراتیک» یا Democratic Transition Phase گفته می‌شود و نیازمند سازوکارهای دقیق، تصمیم‌گیری‌های به‌موقع، نهادسازی پایدار و مدیریت بحران‌های چندلایه است.

در همین راستا، #سازمان_نوفدی به ابتکار #اعلیحضرت_شاهزاده_رضا_پهلوی با محوریت #پروژۀ_شکوفایی_ایران، گام‌هایی روشن و متعهدانه برای ترسیم چارچوبی علمی و واقع‌بینانه از این مرحله برداشته است. نشست‌های برگزارشده در روزهای پنج‌شنبه و جمعه، به‌درستی در تلاش بودند تا بخشی از طرح ملی و برنامه‌مند برای عبور ایران از وضعیت بحرانی کنونی را با مردم در میان بگذارند. به‌عنوان یک کنشگر ایران‌دوست و متعهد به مصالح عالیه میهن، وظیفۀ ملی ماست که برای سه دلیل بنیادین، به این پروژه توجه کنیم، مطالب آن را پیگیری کرده و دیگران را نیز به این مسیر آگاهانه دعوت کنیم.


یکم: مواجهه با جنگ روایت‌ها: پاسخ فنی به منکران برنامه ملی برای گذار

یکی از ابزارهای مهم رژیم‌های استبدادی، ایجاد «ابهام استراتژیک» پیرامون آلترناتیوها و بدیل‌های موجود است. در این چارچوب، برخی افراد، آگاهانه یا ناآگاهانه، تلاش می‌کنند چنین القا کنند که اپوزیسیون ملی، یعنی #شاهزاده_رضا_پهلوی و جریان‌های همسو، فاقد برنامه عملیاتی و ساختاریافته برای آینده هستند. این افراد با طرح سوالاتی از این قبیل که «برنامه شاهزاده برای فردای جمهوری اسلامی چیست؟» یا «چه کسی قرار است حکومت کند؟»، به‌دنبال تضعیف گفتمان گذار مسئولانه هستند.
در پاسخ به این روایت‌ها، پروژۀ شکوفایی ایران پاسخی استدلالی، تخصص‌محور و مبتنی بر مبانی نظری مستحکم با عمق راهبردی ارائه می‌دهد. این پروژه در واقع مجموعه‌ای از اسناد سیاستی، طراحی نهادی، برنامه‌های اجرایی و ارزیابی ریسک است که بر اساس تجربۀ جهانی گذارهای موفق – از اروپای شرقی گرفته تا آمریکای لاتین و حتی آفریقای جنوبی – و با درک دقیق از بستر ایرانی تنظیم شده است. این پروژه نشان می‌دهد که انتقال قدرت نه به‌شکل خلا سیاسی، بلکه با یک ساختار موقت، مسئول، پاسخگو و تکنوکراتیک انجام خواهد شد؛ ساختاری که از «دولت موقت» (Transitional Government) با مأموریت‌های محدود، زمان‌بندی‌شده و قانون‌محور بهره می‌برد.

همان‌گونه که شاهزاده رضا پهلوی بارها در سخنان و بیانیه‌های خود تأکید کرده‌اند، #خلا_قدرت پس از فروپاشی جمهوری اسلامی هرگز روی نخواهد داد، زیرا تدارک لازم برای مدیریت دوران گذار، نه در قالب یک فرد یا گروه خاص، بلکه به‌صورت شبکه‌ای سیستماتیک از نخبگان، متخصصان و نهادهای موازی مدنی در حال تکوین است. این امر، مصداق بارز عقلانیت سیاسی در انقلاب‌های مدرن است.

دوم: عبور از فانتزی‌های انقلابی به سوی واقع‌گرایی گذار

دومین دلیل توجه جدی به پروژۀ شکوفایی ایران، تغییر زاویۀ دید ما نسبت به فرآیند گذار است. تجربه تاریخی ایران در انقلاب ۱۳۵۷ و نیز تجربه‌های مشابه جهانی به‌خوبی نشان داده‌اند که «انقلاب» به‌تنهایی کفایت نمی‌کند؛ بلکه کیفیت گذار و نهادسازی پس از سقوط یک رژیم، تعیین‌کنندۀ موفقیت یا شکست فرآیند دموکراتیک خواهد بود.
در این میان، نوعی «خیال‌پردازی سیاسی» یا Revolutionary Romanticism در بخشی از جامعه دیده می‌شود که گمان می‌کند سقوط جمهوری اسلامی به‌معنای پایان مشکلات خواهد بود. این نگاه، عاری از درک پیچیدگی‌های نظام سیاسی، اقتصادی و حقوقی ایران پس از جمهوری اسلامی است. در واقع، فردای فروپاشی، آغازی است بر فرآیند پرچالش بازسازی ملی؛ فرآیندی که نیازمند مدیریت بحران‌های انباشته‌شده، اصلاح ساختارهای پوسیده، بازسازی مشروعیت نهادها و مواجهه با حقیقت‌های تلخ پنهان‌شده در تاریکی سانسور و فساد سیستماتیک است.

پروژۀ شکوفایی ایران، بر اساس این درک واقع‌گرایانه، سه مرحلۀ کلیدی را برای دوران گذار تعریف کرده است:

1. مرحله اضطرار (Emergency Phase): شامل مدیریت سریع کشور پس از فروپاشی، تأمین امنیت، جلوگیری از بی‌ثباتی و احیای خدمات اساسی.

2. مرحله تأسیس (Foundational Phase): نهادسازی موقت، تدوین قوانین موقت، آماده‌سازی برای انتخابات.

3. مرحله تثبیت (Stabilization Phase): آغاز دولت منتخب، اصلاحات ساختاری، آغاز نوسازی ملی و بازسازی اقتصادی.

ادامه دارد....👇👇👇👇👇👇
‏⁧ #هشدار⁩- همه ی ما نگرانیم.
‏لطفا موارد مهم این توییت را دریابید!!!

🟡مقدمه:
‏فضای مجازی در دست کیست؟
‏فارغ از درست یا غلط بودن پروژه ها،
‏چگونه هر زمان و پس از شروع و یا تصمیم به ایجاد یک راه چاره، یک اراده و ... هر بار روزنه ای باز گشته،بدل به یک سیاهچاله شده و با رفتار اشتباه برخی افراد،اصل جریان به حاشیه رانده میشود؟
‏انقدر که نسرین و صبا حاشیه درست کردند،حتی یک هزارمشو به موارد مهمی مثل ⁧ #غرامت_گیت⁩ که مال و جان و امروز و فردای خود و فرزندانتونو در بر میگیره،کسی توجهی نداشته!(بز‌ودی در این باره و تحمیل غرامت های سوریه بر ایران خواهیم نوشت)
‏حتی کسی حاضر نشد رسانه ای رو تگ کرده و یا موردی اینچنین مهم رو ریتوییت کنید،
‏باشد تا فردای فرزندانمان و قضاوت امروز!

‏اما مخلص کلام:
🔴اونقدر که به پروژه هایی مثل «شکوفایی ایران» (فارغ از خوب یا بد بودن)پرداخته و ایراد گرفته شد،اونقدر که به عمه و خاله و زن عمو و حتی به حیوانات خانگی برخی خانواده های جانباختگان به سبک جمهوری اسلامی پرداخته شده و حمایت هایی غلط قبلی که باعث بزرگ شدنشون گشته و سپس طوری تو کاسه مون گذاشتند،که باورمون علاوه بر کاسه،شکست و بر زمین ریخت،
‏اونقدر که چپ میرن،راست میان،تک تک حرکات ⁧ #شاهزاده_رضا_پهلوی⁩ رو شخم میزنند:
‏هیچکس به موضوع ⁧ #مجاهدین_خلق⁩ و ارتباط ها در کنگره برای نابودی ایران و ارتباط برخی کنگرسمن ها و فعالیت ها و نفوذ حتی تا نزدیکی اطرافیان شاهزاده(بله درست خوندید و مستند هست) نپرداخته!
‏گویی فضا باید غبار الود باشد و داستان خانواده ی شهدای جمهوری اسلامی را دگر بار باید تجربه ،نظارع و زندگی کنیم!!
‏همانهایی که پس از مراسم خاکسپاری فرزندانشان،طلب تلویزیون رنگی و یخچال در بنیاد شهید با قبضی در دست،داشتند.
‏چرا دیگر بجز تمسخر کردن،کسی بر جنایات جمهوری اسلامی،نمیپردازه و خلاصه حواشی تونستند فاتحانه فضارو تصاحب کنند!

‏اره،ما هم به آقای ⁦ @amiretemadi⁩ نقد داریم،اما در مورد موارد مهم،مواردی که مستقیم بر اوضاع امروز و سیاست های اپوزوسیون و اینده ی کشور تاثیر گذار هست،بر عدم دسترسی به شخص شاهزاده و عدم رسیدگی به خواست هامون در مسیر اسناد مهمی که شاید از نظر ما سرنوشت سازه،
‏ماهم نقد داریم به تبعیض و میدان دادن به افرادی که از دل جریانهای تروریستی و انیرانیان بیرون امده اند و همه گونه حمایتی میگیرند،
‏اما هرگز نقد نداشته ایم در باب پول و امنیت و کمک که مگر قراره در این اوضاع طلبکار باشیم؟

‏مگر مشروط مبارزه رو شروع کردیم؟خیلی هاتون از وضعیت زندانی و شکنجه و مشکلات جسمی و روحی و جراحی های بنده،مطلع نیستید،چرا که مگر خون رنگینی دارم از خون مجیدرضا رهنورد و نوید و پویا و هزاران هزار دیگر که لحظات واپسین زندگیشون فریاد زدن:
‏منم فرزند کسی هستم
‏اینها واسه طنابشون دنبال گردن هستند
‏واسه مرگم قران پخش نکنید
‏همچنین
‏به آقای ⁦ @SGhasseminejad⁩ ،برای ⁧ #شیپ_اکت⁩ و ⁧ #مسیح_اکت⁩ و لابی هایی که مطمئنیم باید دفاع بیشتری از دارایی ایرانیان میشده و دریغ از حتی یکبار پاسخگویی،اما حمله هرگز نکرده ایم،نه اینکه خسته از جنگ باشیم و یا بفکر منافع که اصولا نفعی در این مبارزه بجز ازادی ایران نداریم،بلکه سعی میکنیم تا زمان بدست اوردن تمامی اطلاعات،به احدی حمله نکنیم و فقط بفکر اطلاع رسانی هستیم و راههای گفتگو باید همچنان باز باشد.
‏(با افتخار تا به امروز حتی ریالی از هیچ موسسه و تفکری کمک نگرفته ایم و حتی از اموال شخصی مایه گذاشتیم) اما از ⁦ @NUFDIran⁩ شایعه های خاله زنکی میشنویم در مورد خودمون که ارزش بیان نداره،اما اگر مطمئن بشیم از این رفتار،یادمون میمونه که چه کسی سر شوخی رو با ما باز کرده!

‏ما به اطرافیان شاهزاده ی عزیزمان نقد داریم :
‏-چرا ایجاد یک لابی محکم و قدرتمند نکرده اند؟
‏-چرا وقت لازم برای پاسخگویی اختصاص نمیدهند؟
‏-چرا از پتانسیل موجود،بهره نمیگرند و چرا منتقد و نقد محترمانه را محترم نشمارده،بلاک میکنند؟(ما بلاک نیستیم)

‏ما نیز به ارتباطاتی در بین ایشان معترضیم و شاهد خشم و ناامیدی «موقت»برخی عزیزان همراه با اعتراضهایشان به کرات بوده ایم ،اما توصیه میکنم که در کنار انچه که میدانیم،با فکر و اندیشه ،مواردی مهم ⁧ #تر⁩ را فراموش نکنیم و بدانیم که در زمان بسیار بسیار حساسی هستیم و اگر جمهوری اسلامی و مجاهدین و توده و تفکر ویرانگر۵۷ نتوانسته این فضا را تصاحب کند،اما توانسته ما را چند دسته و از هم دور گرداند.

🔵امیدواریم ⁦ @PahlaviReza⁩ ،شاهزاده ی عزیز عرایضمان را مشاهده،رسیدگی و دست یاری تک تک ما را به صمیمیت فشرده و بزودی شاهد برطرف شدن نگرانی ها،دلواپسی ها باشیم.
‏⁧ #پسرعاقل_نوح
‏اعضای ⁦ @Radiomashrooteh
‏هجدهم ماه می ۲۰۲۵
‏این دو کلمه رو بخونید،شاید زبانم لال،یه اتفاق خوبی افتاد!!!

این اسناد امروز صبح به دستمون رسیده:
همین الان که درگیر عمه و خاله و خان باجی هستید،همین الان که بخاطر فسادی بزرگ به اسم و در قالب حکومت جمهوری اسلامی ،مردم ایران بفکر فروش اعضای بدن به قیمت ۲-۳هزار دلار باشند:
۱-چند تا کنیایی درخواست۶میلیارد دلار غرامت از اموال همون کلیه فروش و عنبیه فروش و کبد فروش و تن فروش کردند و قراره دادگاههای امریکایی بهشون حکم بدن تا همین افریقایی ها با این احکام اموالمونو در هرجای دنیا،مصادره و غارت کنند.

۲-همین الان که برخی اعضای خانواده ی جانباختگان،مدعی ارث پدرشون از ‎#شاهزاده_رضا_پهلوی شدند و خانوادگی بصورت شیفتی دارن توییت میزنن،یه عرب سوری بخاطر زندانی شدنش در حکومت بشار اسد،درخواست غرامت از اموال بلوکه شده ی خانواده ی بختیاری و خانواده ی من و شما کرده،اونهم یه چیزی حدود چند صد میلیون دلار احتمالا!

۳-همین الان که تایملاین ر‌و به حاشیه برده اند و حرفی نمیزنن که «مونیخ سیرکل» چه نقشی داره ایفا میکنه و یه سریا قند تو دلشون آب شده و ناخن به ناخن و دندون به دندون میسابن تا به این آتش افزون کنند،یه کره ای به نام اقای «ونگ»و خانواده اش،درخواست ۵۰ میلیون دلار از اموال شما حضرات درون این پلتفرم کرده و بزودی هم ایران فقیر تر میشه و هرچند مهم اینه که یه سریا به خواستشون برسن و کمر حریفو به زمین بکوبن و اعضاء و جوارحشون حال بیاد!!! ولو به هر قیمتی،حتی اگر جمهوری اسلامی قویتر بشه و جاش محکم تر،چراکه رفع کین شخصی لازمه ی هر بیماره!!

همین امروز که بفکر زدن این و اون تو پلتفرم های مجازی هستید، دوباره ‎#فاند_گیت استارت خورده و یه کسانی هستند که با سرمایه های میلیاردی هرگز دوست ندارند جمهوری اسلامی از جاش تکون بخوره،اسناد از دریافت های میلیونی اصلاحطلب ها حکایت دارند و ما درگیر عمه صبا و خاله آتش و ...

#پسرعاقل_نوح

این اسناد رو نگاه کنیم،شاید یکم بفکر فرو بریم!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر شخص #شاهزاده_رضا_پهلوی در مورد کسانی که به تیم مشاوران و دستیاران ایشان توهین میکنند و یا انتقاد میکنند: «انتقاد کار ساده‌ای است. شما میتوانید از صبح‌ تا شب بشینید و انتقاد کنید. اما چه چیزی پیشنهاد میکنند؟ چه راهکاری را ارائه میدهند؟ در اغلب اوقات، انتقاد خیلی میکنند ولی میزان نسبت انتقاد در مقابل کار پیشنهادی، 90 به 10 است. در چنین شرایطی میخواهید که پاسخ چه باشد؟ اگر واقعا نمیپسندید و خوشتان نمی‌آید، اعتقاد ندارید، باور ندارید، بروید و گزینه خودتان را معرفی بکنید. کسی که جلوی شما را نگرفته است... شاید بعضی از انتقاداتی که دلسوزانه نیست، پشت سرش یک فکر دیگری باشد. اما هر موقع نقد سازنده باشد، چیزی است که دستورالعمل و روش کار ماست. منتها با نیت پاک، شفافیت، با محترمانه برخورد کردن. مسئله فقط این نیست که انتقاد کنند، اینها حمله هم میکنند، اتهام هم میزنند و تهمت هم میزنند. من فکر میکنم که این رفتار منصفانه‌ای نیست. ما نباید صبح تا شب نگران باشیم که چه کسی چه توئیتی میکند و یا نمیکند، تمرکز ما باید روی برنامه‌هایمان باشد.»
#KingRezaPahlavi

@gurd_shah
#شاهزاده_رضا_پهلوی، در واکنش به ترور دو شهروند اسرائیلی در واشنگتن، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی اکس، این اقدام را از جانب «میلیون‌ها ایرانی» محکوم کرد و به خانواده‌های قربانیان صمیمانه تسلیت گفت.

او در این پیام، یارون لیشینسکی، یکی از جان‌باختگان، را «شجاع و شریف» توصیف کرد و از نقش او در همبستگی با مردم ایران و مبارزه آنان برای آزادی یاد کرد.

#شاهزاده_رضاپهلوی تأکید کرد: «امروز ما در کنار اسرائیل و نمایندگی آن در آمریکا ایستاده‌ایم. مبارزه ما یکی است: مبارزه‌ با نفرت و تروری که جمهوری اسلامی و متحدان و وابستگانش در اتحاد شوم سرخ و سیاه، برای دهه‌ها الهام‌بخش، تغذیه‌کننده و هدایت‌کننده آن بوده‌اند.»
#شاهزاده_رضاپهلوی در پایان، با اشاره به نام قربانیان این حمله و نیز کشته‌شدگان اعتراضات سراسری ایران همچون پویا و نیکا، گفت: «برای آینده فرزندان‌مان... ما در این نبرد پیروز خواهیم شد.»

@gurd_shah
سخنی آرام و صریح با وحید بهمن


جناب بهمن،
در روزگاری که ایران عزیز ما در تلاطم بحران‌های هویتی، فرهنگی و سیاسی‌ست، برای نگارنده—و بی‌تردید بسیاری از ایرانیان—اشخاص و نام‌ها نه ملاک قضاوت‌اند، نه معیار باور. آنچه محور و قطب‌نمای اندیشه و کنش ماست، سه رکن بنیادی است: میهن، ملت، و نهاد پادشاهی. امروز، نماد روشن و مشروع این هر سه، در شخصیت والا و فراجناحی #شاهزاده_رضا_پهلوی تجلی یافته است.

من نه بر آنم که به پرونده‌های پرحاشیه‌ همچون مسئله خانم #صبا_بختیاری ورود کنم، و نه به بررسی سوابق افراد علاقه‌ای دارم. آنچه مرا به نوشتن این سطور وامی‌دارد، صرفاً پرسش‌هایی‌ست برآمده از دغدغه‌ صداقت، شفافیت و حفظ شأن نهاد پادشاهی.

محور اول: رعایت مرزهای حقوقی

با کمال احترام، جایگاه حقوقی شما در دفتر مطبوعاتی شاهزاده چیست که به‌صورت مکرر و با لحن قطعی، از موضع آن نهاد دفاع می‌کنید؟
در یک نهاد مبتنی بر اصول دموکراسی و مدرن، شایسته است که مسئولان رسمی، آن‌هم در جایگاه حقوقی تعریف‌شده، مستقیماً به افکار عمومی پاسخ دهند. اگر بیانیه یا موضعی منتشر شده، منطقی و درست آن است که منتشرکننده یا نهاد مسئول، خود آن را تبیین و دفاع کند. مداخله‌ افراد غیرمسئول در پاسخگویی، نه‌تنها باری از دوش آن نهاد نمی‌کاهد، بلکه شائبه‌ نبود شفافیت و انحصارگرایی را دامن می‌زند.
اگر در این دفتر مسئولیتی دارید، با صراحت اعلام بفرمایید. و اگر ندارید، چرا خود را در مقام سخنگو و گاه حتی در نقش بازپرس و داور قرار می‌دهید؟ آیا این رویکرد با اصول دیرینه‌ فرهنگ ایرانی که راستی، مسئولیت‌پذیری و احترام به حدود جایگاه‌ها را گرامی می‌دارد، هم‌خوانی دارد؟

محور دوم: تفکیک میان نهاد پادشاهی و ساختارهای وابسته

پر روشن است که انتقاد از یک بخش یا فرد از دفتر شاهزاده، به معنای انتقاد از کل نهاد پادشاهی نیست—همان‌گونه که در دهه‌های پیشین، نقد عملکرد رضا قطبی در صداوسیما، به معنای مخالفت با نظام شاهنشاهی نبود. در یک نظام پادشاهی مسئول‌محور، تفکیک میان نهاد، شخص و عملکرد افراد امری طبیعی و حتی واجب است. قرار نیست چون در نظام ولایت فقیه، نقدِ منصوبان ولی‌فقیه، «ضد نظام» تلقی می‌شود، ما نیز در فضای پادشاهی دچار همان مغالطه شویم.


محور سوم: پرسش‌های بی‌پاسخ

حال که شما بدون داشتن هیچ مسئولیت حقوقی در دفتر رسانه‌ای شاهزاده، در جایگاه سخنگو ظاهر می‌شويد، و گاه به‌مراتب فراتر رفته، خود را در جایگاه دادستانی قرار می‌دهید که دیگران را بازخواست می‌کند، و حق پرسشگری از نهادهای وابسته به شاهزاده را گناه‌انگاری می‌کنید و با واکنش‌های تند، تخفیف‌آمیز و سرکوبگرانه رفتار می‌کنید، پس لطفاً به این پرسش نیز شفاف پاسخ دهید:

نویسنده‌ متن سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس اورشلیم پست در نیویورک در ۴ ژوئن ۲۰۲۳ چه کسی بوده است؟

در آن متن، #ابن‌خلدون—اندیشمند بزرگ تونسی—به‌عنوان یکی از شخصیت‌های "خاورمیانه" معرفی شده است!! آیا تونس از نظر نگارنده‌ این متن، بخشی از خاورمیانه است؟! این تنها یک مثال از پرسش‌هایی‌ست که انتظار می‌رود حضرتعالی به جهت احاطه بر عملکرد دفتر شاهزاده ورود کنید و از طریق مسیرهای شفاف و مسئولانه پاسخگو شوید تا ما پادشاهی‌خواهان بدانیم کدام سید حسین نصری در تشکیلات شاهزاده این متن را نوشته که اسباب استهزا و استخفاف نهاد پادشاهی و شخص اعلیحضرت شده است!!


محور چهارم: زبان، اخلاق سیاسی و فرهنگ گفت‌وگو

جناب بهمن،
زبان، آینه‌ اندیشه و نشان‌گر منش آدمی‌ست. آنچه از شما به‌ویژه در روزهای گذشته در فضای عمومی دیده و شنیده‌ایم—از تکرار واژگان بسیار ناپسند تا برخوردهای تند و هیجانی—نه در شأن یک پادشاهی‌خواه است، و نه با ارزش‌های فرهنگی‌ای که نهاد پادشاهی مدافع آن‌هاست، هم‌سویی دارد.

پاسداری از نهاد پادشاهی، با ادبیات چاله‌میدانی (گجیل قاپیسی)، هیجان‌زدگی، یا برچسب‌زنی به منتقدان حاصل نمی‌شود. اگر به‌راستی دغدغه‌ این نهاد را دارید، آن‌گاه بهترین راه آن است که زبان‌تان در تراز کلام شاهزاده، اندیشه‌تان هم‌سنگ تاریخ ایران، و رویکردتان هم‌سو با فرهنگ اعتدال ایرانی باشد.
پرسشگری، نقد و حتی مخالفت محترمانه، بخشی از سلامت سیاسی در هر جامعه‌ مدرن است.

پادشاهی‌ای که به دنبالش هستیم، قرار نیست سایه‌ای از الگوهای مطلق‌گرایانه باشد. قرار است در آن، همه چیز در پرتو قانون، شفافیت، و مسئولیت تعریف شود.
برای نهاد پادشاهی، که نماد امید، عقلانیت و پیوند تاریخی ملت و دولت است، هزینه‌تراشی نکنیم. #خود_ایران‌پنداری نکنیم و بر آن نباشیم که به‌جای حقیقت، تنها روایت خود را مرجع مشروعیت بدانیم. ایران فراتر از ماست!

#به_ایران_بیاندیشیم!


به امید تکثیر پادشاهی‌خواهانی که گفتار و کردارشان نه بر هیجان، که بر خرد و عدالت استوار باشد.

✍️جهان_ایرانی



https://youtu.be/CtEOioOoQ3Y?si=jozjB-oswsnDhVPn
️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
سخنی آرام و صریح با وحید بهمن جناب بهمن، در روزگاری که ایران عزیز ما در تلاطم بحران‌های هویتی، فرهنگی و سیاسی‌ست، برای نگارنده—و بی‌تردید بسیاری از ایرانیان—اشخاص و نام‌ها نه ملاک قضاوت‌اند، نه معیار باور. آنچه محور و قطب‌نمای اندیشه و کنش ماست، سه رکن بنیادی…
https://t.me/gurd_shah/152922

درود بر سرکار، جهان ایرانی
بسیار بسیار ریزبینانه نوشتید.

بر آن بودم که خُرده‌گیری (نقدی) بر همین نهاده (موضوع) بنویسم اما شوربختانه هنوز هنگام، دست نداده‌است.

اینکه چگونه دفتر مطبوعاتی پادشاه ایران، با یک زن دردمند (حتی اگر آن زن "دور از جان‌شان" کنترل ذهنی نداشته باشد) اینگونه برخورد می‌کند!!
چه برسد به اینکه به ایشان پناه برده باشند.
دفتر مطبوعاتی پادشاه، بسیار بسیار باید پخته‌تر رفتار کند.
تاریخ بخواند.
بداند که مردم، سرمایه‌ی یک پادشاه هستند و پادشاه، "تنها" و "نخستین" پناه مردم است.
شگفتا و دریغا که این ارزش را نمی‌دانند.

هرگز پادشاه ایران، آن ادبیات را با مردم بکار نمی‌گیرند.

ما باور نداریم که این گفتار، از پادشاه باشد.
هرچه تلاش کنند، نمی‌توانند مِهر پادشاه خِرد را در دل مردم، کم‌سو کنند.

دم شما گرم
و قلم سرکار "جهان ایرانی" نیز پایدار.


#ارسالی
#ادیب
اعتصاب کامیون‌داران و رهنمودهای شاهزاده رضا پهلوی: چشم‌اندازی نوین برای مبارزات مدنی در ایران

تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران در سال‌های اخیر، به‌ویژه در پیوند با افزایش بحران‌های ساختاری در حوزه‌های اقتصادی، زیست‌محیطی، سیاست خارجی و حکمرانی، نشان از ورود جامعه ایرانی به مرحلۀ جدیدی از تعارض‌های ساختاری و مشروعیت‌زدایی از قدرت سیاسی دارد. در چنین بستر بحرانی، کنش‌های اعتراضی صنوف مختلف، از جمله #اعتصاب_کامیون‌داران، نباید صرفاً به‌مثابه کنش‌های صنفی و موسمی تلقی شود، بلکه باید در چهارچوب بزرگ‌تر جامعه‌شناسی انقلاب‌ها و تحلیل مبارزات مدنی، به‌عنوان جلوه‌هایی از مقاومت مدنی در مسیر گذار به حاکمیت مردم‌سالار تفسیر گردد.

در مصاحبه‌ای که #شاهزاده_رضا_پهلوی با شبکۀ منوتو انجام دادند، ایشان با هوشیاری سیاسی و تحلیل راهبردی، تأکید کردند که نباید این اعتراضات را به سطوح صنفی و کوتاه‌مدت تقلیل داد، بلکه باید آن‌ها را بخشی از پروژۀ مبارزه‌ای ساختاری و فراگیر در مسیر فروپاشی رژیم ناکارآمد جمهوری اسلامی تلقی کرد. این نگاه، از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، مبتنی بر مفهومی است که با عنوان «فرایند بسیج سیاسی در چارچوب فرصت‌های ساختاری» از آن یاد می‌شود؛ جایی که ساختار سیاسی در ضعیف‌ترین حالت خود قرار دارد و شکاف‌های درونی و بیرونی زمینه را برای تشدید جنبش‌های اعتراضی فراهم می‌کند.

در این شرایط، مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی وارد فازی تازه شده است که می‌توان آن را «جنبش گذار» نامید؛ جنبشی که از ویژگی‌های آن می‌توان به گستردگی جغرافیایی، چندصدایی بودن، غیرفرماندهی متمرکز، و بهره‌گیری از ابزارهای مقاومت مدنی غیرخشونت‌آمیز اشاره کرد. شاهزاده پهلوی در این زمینه به درستی بر اصل «مسئولیت‌پذیری ملی» تأکید می‌کنند، چرا که بنا بر نظریه‌های مبارزه مدنی، موفقیت در براندازی رژیم‌های سرکوبگر نه از مسیر انتظار برای حمایت‌های خارجی، بلکه از دل مشارکت فراگیر، سازماندهی درون‌زا، و نهادسازی شبکه‌ای می‌گذرد.

در این چارچوب، اعتصاب کامیون‌داران نه تنها اعتراض به شرایط ناعادلانه معیشتی، بیمه‌ای و سوختی است، بلکه بخشی از یک مقاومت مدنی ساختاریافته است که به تعبیر شاهزاده، باید با «سازماندهی و تشکیلات‌سازی» ادامه یابد. این اشاره به لزوم فرمالیزاسیون و نهادینه‌سازی مبارزه است؛ چرا که بدون ساختارمند کردن مقاومت، ظرفیت پایایی و بسط آن به سایر اقشار و لایه‌های اجتماعی کاهش می‌یابد.

از منظر نظریه‌های انتقال دموکراتیک، فروپاشی از بالا و بسیج از پایین دو ستون اصلی برای گذار موفق به نظم دموکراتیک محسوب می‌شوند. در وضعیت کنونی ایران، فروپاشی از بالا به واسطۀ ناتوانی رژیم در بازتولید مشروعیت و ارائه خدمات عمومی قابل مشاهده است، و از سوی دیگر، بسیج از پایین نیز در قالب کنش‌های اعتراضی مختلف شکل گرفته و در حال گسترش است.

یکی از نکات کلیدی در سخنان ایشان، تأکید بر «قطع نفس سیاسی» رژیم از طریق همبستگی ملی است. این نکته را می‌توان در چارچوب نظریۀ خفگی مشروعیت تحلیل کرد، که اشاره دارد به روندی که در آن رژیم اقتدارگرا به دلیل از دست دادن حمایت عمومی، فرسایش نهادهای اجرایی، و انزوای بین‌المللی، توان ادامۀ حیات سیاسی خود را از دست می‌دهد. در این مسیر، جامعه باید از رویکرد «تماشاگر بودن» فاصله گرفته و به سوژه‌ای فعال، خلاق و مطالبه‌گر بدل شود.

نکتۀ کلیدی دیگر، تأکید ایشان بر استقلال ارادۀ ملی از عوامل خارجی و «ناگزیر شدن» قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به رسمیت شناختن دولت ملی پساجمهوری اسلامی است. این نگاه نشان می‌دهد قدرت‌ها نه بر اساس علاقه یا ارزش‌های اخلاقی، بلکه بر پایۀ محاسبات منافع و نیازهای ساختاری خود عمل می‌کنند. بنابراین، تنها در صورتی که یک دولت ملی مقتدر، مشروع و قابل اتکا در چشم‌انداز آینده ایران شکل بگیرد، نظام بین‌الملل نیز از گفت‌وگو با رژیم فعلی دست کشیده و مسیر تعامل با حاکمیت ملی جدید را در پیش خواهد گرفت.

در پایان، تأکید شاهزاده بر اینکه مردم نباید منتظر فراخوان کسی باشند، بلکه خود هر یک مسئول‌اند، در راستای فلسفۀ کنش جمعی خودجوش و گفتمان توانمندسازی مدنی است. جوامعی که بتوانند از دل اعتراضات، به همبستگی، سازمان‌دهی، و جهت‌گیری استراتژیک دست یابند، در مسیر تحولات دموکراتیک موفق‌تر عمل کرده‌اند.

در این مرحله تاریخی، ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند وفاق، آگاهی و ابتکار عمل است. نه رژیم توانایی ترمیم ساختارهای فروپاشیده خود را دارد، و نه جامعه دیگر حاضر به پذیرش استمرار وضع موجود است. تنها راه نجات، تکیه بر ارادۀ ملی، استمرار مقاومت مدنی، و تلاش برای نهادینه‌سازی ساختارهای دولت دموکراتیک فرداست.

✍️جهان_ایرانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
His royal highness, Prince Reza Pahlavi.لحظه معرفی #شاهزاده_رضا_پهلوی در مراسم "مسیری به سوی پیمان کوروش" در تورنتو و فریادهای #KingRezaPahlavi افراد حاضر در سالن

@gurd_shah
پیمان کوروش و معمار صلح آینده: شاهزاده رضا پهلوی در قامت کوروش زمانه

امروز، یکی از آن لحظاتی رقم خورد که اگرچه در جغرافیای سیاسی جهان رویدادی محدود به یک نشست بین‌المللی به نظر می‌رسد، اما در عمق خود، حامل دلالتی فراتر از زمان و مکان بود. سخنرانی #شاهزاده_رضا_پهلوی در #مؤسسه‌_تفسیک، نه‌فقط بازتابی از یک موضع‌گیری سیاسی، بلکه پژواکی از یک عقلانیت تاریخی، اخلاقی و فلسفی بود که در بطن خود، روح یک ملت را بر دوش می‌کشد و افقی نو برای آینده جهان ترسیم می‌کند.

مؤسسه تفسیک، سازمانی نوپدید اما دارای روحی کهن، در ژانویه ۲۰۲۴ با هدف ایستادگی در برابر یهودستیزی، تروریسم و ووکیسم ایدئولوژیک تأسیس شد و می‌کوشد بستری برای گفت‌وگو میان ادیان و ملت‌ها فراهم سازد. اما در ژرفای مأموریت خود، می‌کوشد به چیزی نزدیک شود که می‌توان آن را «پیمان معنوی انسان‌ها» نامید: پیمانی که نه بر مبنای نژاد یا ایدئولوژی، بلکه بر اساس ارزش‌های انسانی، همزیستی، کرامت و آزادی استوار است. شاهزاده در چنین بستری، آوای سخن خود را برای بیدارسازی خرد جهانی بلند کرد.

شاهزاده سخن خود را با ارجاع به #پیمان_کوروش آغاز کردند؛ پیمانی که به ابتکار ایشان، به‌مثابه چارچوبی اخلاقی، تمدنی و ژئوپلیتیک برای صلح پایدار در خاورمیانه پیشنهاد شده است. این پیمان، برخلاف رویکرد معاملاتی و موقتی برخی توافق‌های سیاسی منطقه‌ای، بر ریشه‌های فرهنگی، تاریخی و اخلاقی ملت ایران تکیه دارد و صلح را نه به‌عنوان غیاب جنگ، بلکه به‌مثابه حضور عدالت، تساهل، و کرامت انسانی تعریف می‌کند. پیمانی که ریشه‌هایش را باید در روح #منشور_کوروش_بزرگ جستجو کرد: انسان، فارغ از آیین، زبان، و قبیله، شایسته آزادی است.

نقطه‌ تمایز سخنرانی ایشان نه در انتقاد از ج.ا، بلکه در تغییر میدان مفهومی آن است. ایشان، گفتمان خویش را از «بازپس‌گیری ایران» به «بازسازی ایران» و #پروژه_شکوفایی_ایران انتقال داد. این انتقال، تنها یک تغییر واژگانی نیست؛ بلکه دگرگونی در نوع نگاه به قدرت، مردم، و آینده است. گویی مرحله‌ رهایی از اسارت به پایان خود نزدیک شده، و اکنون مسئله اصلی، چیستی فردای ایران و جایگاه آن در تمدن جهانی است.

این گفتمان تازه، حامل نشانه‌های فلسفه‌ای مدرن از تاریخ است؛ فلسفه‌ای که در آن، گذشته نه برای بازتولید حسرت، بلکه برای روشن‌کردن راه آینده احضار می‌شود. شاهزاده اعلام کرد که ملت ایران نیازی به فراخوان و کمک قدرت‌های جهانی ندارد، بلکه خود خالق روایت رهایی خویش است. این نگاه، استقلال‌طلبی را از شعارهای سیاسی به ساحت اخلاقی و معنوی ارتقا می‌دهد: ایرانی آزاد، نه به‌خاطر اراده جهان، بلکه به‌واسطه اراده ملی خود.

ایشان با لحنی قاطع گفت: مردم ایران، نمایندگان راستین تمدن ایرانی‌اند و نه ج.ا که نام ایران را برای اشاعه نفرت، تروریسم و خشونت سازمان‌یافته به گروگان گرفته است. این سخن، هم‌زمان نقد سیاست است و دفاع از معنای انسان؛ دعوت به بیداری وجدان جهانی، که یا باید در کنار ملتی با ریشه‌های تاریخی برای صلح بایستد، یا با مماشات، سهمی در تداوم تاریکی داشته باشد.

نکته فلسفی مهمی که در بطن سخنرانی نهفته بود، درک «زمان تاریخی» است. شاهزاده نشان داد که زمان ج.ا، زمان گذشته است؛ نه به این معنا که هنوز نیفتاده، بلکه به این معنا که دیگر از آن آینده‌ای زاییده نمی‌شود. زمان ایرانیان، اکنون زمان آینده است، و این آینده بر بنیان یک «پروژه تمدنی» بازتعریف می‌شود: شکوفایی، توسعه، مدنیت و آشتی با طبیعت و جهان.

ایشان از جامعه جهانی خواستند که در مسیر درست تاریخ بیاستد و دیگر نه با ج.ا مذاکره کند و نه با آن معامله؛ بلکه به ملت ایران گوش دهد و به برنامه‌ای که ملت برای فردای خود دارد احترام گذارد. این فراخوان، اگرچه در ظاهر خواسته‌ای سیاسی، اما در لایه‌ای عمیق‌تر، بازتاب درخواست برای به‌رسمیت‌شناختن «سوژه تاریخی ایرانی» است: ایرانی به‌عنوان بازیگر تمدنی، نه مفعول مناسبات ژئوپلیتیک.

در بخش پایانی سخنان، ایشان به نقش تخریبی «ارتجاع سرخ و سیاه» اشاره کرد؛ اتحاد شومی که ایران را از مسیر ترقی به باتلاق انحطاط کشاند. این اشاره تاریخی، تنها هشدار نیست، بلکه دعوتی است به بازخوانی نقشه‌های قدرت با عقلانیتی تازه. امروز دیگر نمی‌توان با معیارهای قرن بیستم، مسئله ایران را فهمید. ایران جدید، نیازمند ذهنی جدید است؛ ذهنی که سیاست را نه میدان ستیز منافع، بلکه عرصه گفت‌وگوی تمدن‌ها بداند.

این سخنرانی، نه یک بیانیه سیاسی که تجلی یک بینش فلسفی بود: این‌که ایران یک افق بالقوه برای بازتعریف عدالت، آزادی، و انسانیت در ساحت جهانی است. جهانی که اگر بخواهد آینده‌ای برای خود متصور شود، باید اکنون به ندای تمدن کهن ایران، به زبان خرد و کرامت، گوش فرا دهد. در این میان، صدای شاهزاده، پژواک یکی از آخرین وجدان‌های بیدار شرق است که جهان نباید از یاد ببرد.

✍️جهان_ایرانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه‌ی کامل گفت‌وگوی شاهزاده رضا پهلوی با ماریا بارتیرومو از شبکه فاکس‌بیزنس همراه با زیرنویس فارسی

نسخه‌ی کامل گفت‌وگوی شاهزاده رضا پهلوی با ماریا بارتیرومو از شبکه فاکس‌بیزنس
زمان انتشار: چهارشنبه ۷ خرداد‌ماه، برابر با ۲۸ می ۲۰۲۵

#ایران #شاهزاده_رضا_پهلوی #ترامپ
@Unikador
@OfficialRezaPahlavi
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚜️⚜️⚜️انگشت به دهان می مانید وقتی این سخنان #محمدرضاشاه_پهلوی را درباره فلسطینیها بشنوید.
این مرد چقدر از زمان خودش جلوتر بود.
#شاهزاده_رضا_پهلوی هم دقیقا همینگونه است.

#KingRezaPahlavi ⚜️🩵⚜️
#ننگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاه
#اريامهر

@gurd_shah
تصویر وایرال شده از اعلیحضرت #شاهزاده_رضا_پهلوی در میان تیم امنیتی/حفاظتی Magen Herut اسرائیل در کانادا

@gurd_shah