شبکه ایرانیاران (مؤسس ویکتوریا آزاد)
💠 پیام علی موسی نژاد فرکوش از زندان رجایی شهر عضو شورای راهبردی #شبکه_ایرانیاران به ملت بزرگ ایران در خصوص انقلاب و خیزش سراسری، کنفرانس مطبوعاتی شاهزاده رضا پهلوی به تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۱ ،پیوند آلترناتیوها و حکومت آینده ایران بر اساس مانیفست زن زندگی آزادی (…
💠پیام نوشتاری علی موسی نژاد فرکوش عضو شورای راهبردی #شبکه_ایرانیاران از زندان رجایی شهر به ملت ایران و شاهزاده رضا پهلوی؛
👈👈صوتی این پیام در لینک زیر
https://t.me/iranyarannetwork1398/19419
🔘ملت بزرگ ایران صدای شما به گوش جهانیان میرسد و ما نیز در زندان می شنویم. تخطئه اعتراضات و اعتصابات شما توسط رژیم در حال سقوط جمهوری اسلامی به واسطه جهان و مبارزات شما محکوم می باشد. کنفرانس مطبوعاتی روز پنجشنبه ۲۸ مهرگان ۱۴۰۱ شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر قدرت مردم متحد، یک بار دیگر اهمیت و نقش پیوند آلترناتیو ها را برجسته می کند. بعد از بیانیه پیمان نوین جناب آقای پهلوی تئوری پیوند آلترناتیو ها مطرح و سپس کنفرانس مطبوعاتی ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ این امر مهم رقم خورد.
🔘شاهزاده بر نقش اپوزسیونی و آلترناتیوی مردم ایران برای نجات خود بسیار به جا و درست اشاره داشتند که منجر به عملیاتی شدن آن در کف خیابان ها شد و همچنان ادامه دارد. اینک یکایک مردم ایران از پیر و جوان، زن و مرد نقش اپوزوسیونی خود را در برابر چشمان تیزبین جهان به نمایش گذاشته اند و مفهوم و تئوری پیوند آلترناتیوها مجددأ در کنفرانس مطبوعاتی مهرگان آقای پهلوی با دیالوگ و عناوین مختلف یادآوری و تاکید شد از جمله تاکید بر شرط پیروزی که در گرو استقامت و تداوم اتحاد و مبارزه مردم است.
🔘این هوشمندی در برابر تخطئه اعتراضات و اعتصابات مردم با پروپاگاندا و پوپولیسم رسانه ای جمهوری اسلامی با گزارشگران نامردمی او چون یوسف سلامی، آمنه سادات ذبیح پور و امثال علی رضوانی ها بسیار واضح و روشن و لازم و ضروری بود .نظریه و بحث آقای پهلوی در خصوص سیستم محوری حکومت پسا جمهوری اسلامی راه را برای همه گروه ها و اندیشههای مختلف هموار و هر گونه اختلاف افکنی و بهانه جویی را از همگان سلب مینماید.
🔘در زیبایی شناختی این کنفرانس میتوان رفتار پدرانه، دلسوزانه، مهربانانه و بال و پر گشوده ایشان را به وضوح و عیان دید .
🔘هیچ جای تردید برای هراس افکنی با عناوین تجزیه، معاند منافق، اغتشاشگر و مُهملاتی که جمهوری اسلامی پیش از چهار دهه بافته است باقی نمانده است!
🔘نسل متعلق به جهان ارتباطات امروز در ایران به زیبایی مسیر خود را طی می کند و ما بر سران اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا پیش از مرگ حکومتی دختر عزیز کردمان #ژینا_امینی یادآور شدیم یک راهکار اورژانسی برای رفع بعضی از مشکلات جهانی وجود دارد وآن هم شنیدن صدای مردم ایران است و دوباره تاکید میکنیم خوب گوش کنید
مردم ایران فریاد می زنند «جمهوری اسلامی نمی خواهیم».
🔘«زن زندگی آزادی» چکیده مانیفست بسیار شفافی است باز هم یادآور میشویم حاکمیت ازآن مردم باید باشد و آنچه برای جناب آقای پهلوی دارای اهمیت است پیروزی مردم ایران است و این که خطاب به جهان این بیانات مطرح میشود به لحاظ مراودات و معاملات و اقتضائات جهانی است
نه دخالت دادن آنان در امور داخلی و این تبادلات در جامعه جهانی اجتناب ناپذیر است .
🔘حال مردم سرفراز ایران که جهان به زیبایی اعتراضات و اعتصابات شما شگفت زده شده و به احترام ایران جایگاه و عظمت آن در پی کشتار حکومتی دختران دردانه های زیبای ما در کنار زن زندگی و آزادی ما ایستاده است ما نیز با #اتحاد و #همدلی در کنار هم اعتراضات و اعتصابات گسترده و یکپارچه را در بخشهای مختلف اداری، صنوف، حمل و نقل و ...را رقم بزنیم تا کشتار و سرکوب جنایتکاران جمهوری اسلامی را هر چه زودتر پایان بخشیم.
🔘هم اکنون فرزندان شما را از زندان اوین با زجر و شکنجه به زندان اعدام رجایی شهر منتقل کردند و در همین زندان نیز مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند.
🔴 هر یک روز جمهوری اسلامی ،یعنی ۸۳ میلیون روز شکنجه و عذاب و کشتار و اعدام و غارت ایران!
✊برخیزیم و با اعتصابات گسترده و یکپارچه جمهوری اسلامی را پایان دهیم.
پاینده ایران
زندان رجایی شهر
۲۹ مهرگان ۱۴۰۱
علی موسی نژاد فرکوش
👈👈صوتی این پیام در لینک زیر
https://t.me/iranyarannetwork1398/19419
🔘ملت بزرگ ایران صدای شما به گوش جهانیان میرسد و ما نیز در زندان می شنویم. تخطئه اعتراضات و اعتصابات شما توسط رژیم در حال سقوط جمهوری اسلامی به واسطه جهان و مبارزات شما محکوم می باشد. کنفرانس مطبوعاتی روز پنجشنبه ۲۸ مهرگان ۱۴۰۱ شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر قدرت مردم متحد، یک بار دیگر اهمیت و نقش پیوند آلترناتیو ها را برجسته می کند. بعد از بیانیه پیمان نوین جناب آقای پهلوی تئوری پیوند آلترناتیو ها مطرح و سپس کنفرانس مطبوعاتی ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ این امر مهم رقم خورد.
🔘شاهزاده بر نقش اپوزسیونی و آلترناتیوی مردم ایران برای نجات خود بسیار به جا و درست اشاره داشتند که منجر به عملیاتی شدن آن در کف خیابان ها شد و همچنان ادامه دارد. اینک یکایک مردم ایران از پیر و جوان، زن و مرد نقش اپوزوسیونی خود را در برابر چشمان تیزبین جهان به نمایش گذاشته اند و مفهوم و تئوری پیوند آلترناتیوها مجددأ در کنفرانس مطبوعاتی مهرگان آقای پهلوی با دیالوگ و عناوین مختلف یادآوری و تاکید شد از جمله تاکید بر شرط پیروزی که در گرو استقامت و تداوم اتحاد و مبارزه مردم است.
🔘این هوشمندی در برابر تخطئه اعتراضات و اعتصابات مردم با پروپاگاندا و پوپولیسم رسانه ای جمهوری اسلامی با گزارشگران نامردمی او چون یوسف سلامی، آمنه سادات ذبیح پور و امثال علی رضوانی ها بسیار واضح و روشن و لازم و ضروری بود .نظریه و بحث آقای پهلوی در خصوص سیستم محوری حکومت پسا جمهوری اسلامی راه را برای همه گروه ها و اندیشههای مختلف هموار و هر گونه اختلاف افکنی و بهانه جویی را از همگان سلب مینماید.
🔘در زیبایی شناختی این کنفرانس میتوان رفتار پدرانه، دلسوزانه، مهربانانه و بال و پر گشوده ایشان را به وضوح و عیان دید .
🔘هیچ جای تردید برای هراس افکنی با عناوین تجزیه، معاند منافق، اغتشاشگر و مُهملاتی که جمهوری اسلامی پیش از چهار دهه بافته است باقی نمانده است!
🔘نسل متعلق به جهان ارتباطات امروز در ایران به زیبایی مسیر خود را طی می کند و ما بر سران اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا پیش از مرگ حکومتی دختر عزیز کردمان #ژینا_امینی یادآور شدیم یک راهکار اورژانسی برای رفع بعضی از مشکلات جهانی وجود دارد وآن هم شنیدن صدای مردم ایران است و دوباره تاکید میکنیم خوب گوش کنید
مردم ایران فریاد می زنند «جمهوری اسلامی نمی خواهیم».
🔘«زن زندگی آزادی» چکیده مانیفست بسیار شفافی است باز هم یادآور میشویم حاکمیت ازآن مردم باید باشد و آنچه برای جناب آقای پهلوی دارای اهمیت است پیروزی مردم ایران است و این که خطاب به جهان این بیانات مطرح میشود به لحاظ مراودات و معاملات و اقتضائات جهانی است
نه دخالت دادن آنان در امور داخلی و این تبادلات در جامعه جهانی اجتناب ناپذیر است .
🔘حال مردم سرفراز ایران که جهان به زیبایی اعتراضات و اعتصابات شما شگفت زده شده و به احترام ایران جایگاه و عظمت آن در پی کشتار حکومتی دختران دردانه های زیبای ما در کنار زن زندگی و آزادی ما ایستاده است ما نیز با #اتحاد و #همدلی در کنار هم اعتراضات و اعتصابات گسترده و یکپارچه را در بخشهای مختلف اداری، صنوف، حمل و نقل و ...را رقم بزنیم تا کشتار و سرکوب جنایتکاران جمهوری اسلامی را هر چه زودتر پایان بخشیم.
🔘هم اکنون فرزندان شما را از زندان اوین با زجر و شکنجه به زندان اعدام رجایی شهر منتقل کردند و در همین زندان نیز مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند.
🔴 هر یک روز جمهوری اسلامی ،یعنی ۸۳ میلیون روز شکنجه و عذاب و کشتار و اعدام و غارت ایران!
✊برخیزیم و با اعتصابات گسترده و یکپارچه جمهوری اسلامی را پایان دهیم.
پاینده ایران
زندان رجایی شهر
۲۹ مهرگان ۱۴۰۱
علی موسی نژاد فرکوش
Telegram
شبکه ایرانیاران
💠 پیام علی موسی نژاد فرکوش از زندان رجایی شهر عضو شورای راهبردی #شبکه_ایرانیاران به ملت بزرگ ایران در خصوص انقلاب و خیزش سراسری، کنفرانس مطبوعاتی شاهزاده رضا پهلوی به تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۱ ،پیوند آلترناتیوها و حکومت آینده ایران بر اساس مانیفست زن زندگی آزادی…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 به کجا میرویم:
از زوایایی دیگر به پدیدههایی
چون «کمپین من سلیطهام» بنگریم.
✍🏼 رضا امانیفر
تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد.
در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش اجتماعی» میدانند.
این جنبشها بستگی به تعداد اعضای آنها میتوانند جنبشهای کوچک، متوسط یا بزرگ - هزاران یا میلیونها نفره - باشند که حول مسائل مشترکی گِرد میآیند و اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
«کنش جمعی» ، «منافع مشترک» و «مسایل مشترک» مفاهیم کلیدی تعریف بالا هستند.
در واقع، جنبشهای اجتماعی کنشی جمعیاند که حول مسائل مشترک و برای منافع مشترک شکل میگیرند.
با توجه به تعریف بالا و این مهم که جامعهٔ ایرانی «جنبشی فراگیر و رهاییبخش» را پیش گرفته که نیاز به #همبستگی اقشار مختلف تحت ستم دارد، در ادامه به چند نکته اشاره میشود:
۱- کمپینهایی نظیر «من سلیطهام» معمولا «واکنشی» هستند، در حالی که جنبشهای اجتماعی «کنش» محورند. برخی رادیکالیسمی متهورانه را در این واکنشها میبینند، در حالی که رادیکالیسم کنشی رهاییبخش است که میتواند اقشار تحت ستم را حول خویش گِرد آورد و ساختارهای سلطه را دگرگون سازد. به سخن دیگر، این کمپینها معمولا سوار بر واکنشهای هیجانی میشوند و بدون این که جریانساز باشند، بسیار زودگذرند و چون حبابی در زمان از بین میروند.
۲- زنان بخشی از اقشار تحت ستم جامعه هستند. جنبش زنان زمانی میتواند جریانی رهاییبخش را ایجاد کند که با دیگر اقشار تحت ستم پیوند برقرار کند و رهایی زنان را به رهایی آن اقشار گره بزند.
این کمپینها معمولا نه تنها نمیتوانند «همدلی و همراهی» لازم در دیگر اقشار تحت ستم را ایجاد کنند، بلکه در ایجاد همدلی و همراهی با بخش زیادی از همجنسان خود نیز ناکامند.
معادلهٔ مادی سادهای برای ایجاد همدلی و همراهی افراد و اقشار مختلف وجود دارد: افراد و اقشار مختلف آنگاه با یک کنش همدلی و همراهی میکنند که موضوع یا محتوای آن را مساله مشترک خود بدانند.
۳- من مفاهیم «همدلی» و «همراهی» را هدفمند به کار بردهام. ممکن است بتوان برای برخی توضیح داد که کمپین x یا رفتار y, به این دلیل و با آن استدلال شکل گرفته است، ولی تا اینجای کار ما به صورت نظری یک نوع همفکری در این افراد ایجاد کردهایم.
در حالی که یک جنبش اجتماعی به #همدلی و #همراهی افراد و اقشار جامعه نیاز دارد. و این همدلی و همراهی ایجاد نمیشود الا حول مساله یا مسائل مشترک.
۴- جنبش ژینا در سال ۱۴۰۱ توسط بخشی از فعالین مطرح سیاسی و اجتماعی و از طریق برخی رسانهها به «جنبش ضد حجاب» تقلیل یافت (هر چند پوشش اختیاری حق هر انسانی است) و مبارزهٔ مدنی به نمودها یا گزارشهایی از دختران و زنانی که روسری برداشته بودند، فرو کاست. این تقلیل میتوانست - و میتواند - در گام نخست بخشی از جامعهٔ زنان را از همراهی با جنبش باز دارد. در این موضوع پژوهشی مستقل انجام نشده است ولی به صورت نظری میتوان گفت که مسالهٔ اصلی و بنیادین زنان بلوچ، عرب و… و زنان اقشار تهیدست جامعه - که با فقر دست و پنجه نرم میکنند - احتمالا «برداشتن روسری» نباشد. این موضوع؛ یعنی نبود مسالهٔ مشترک بین زنانی که معترض به وضع موجود نیز هستند، میتواند بخشی از جامعهٔ زنان را از جنبش جدا کند. اشاره کردم که تحقیق مستقلی در این موضوع صورت نگرفته است ولی واقعیت عینی نشان داد که زنان بلوچ بلوچستان و عرب خوزستان و زنان اقشار تهیدست اجتماعی به صورت معناداری به این جنبش نپیوستند.
البته یک پژوهش روشمند میتواند دلایل و عوامل آن را بررسی نماید.
در گام دوم میتوانست - و میتواند - بخش زیادی از مردانی که مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود آنها را به حاشیه رانده است را به حاشیه براند. در واقع، جنبش ژینا به سمت و سویی سوق پیدا کرد که این مردان یا بخشی از این مردان که میتوانستند به جنبش بپیوندند را از صف جدا کرد. در این مورد نیز پژوهشی صورت نگرفته است ولی به صورت نظری و بر مبنای آن معادلهٔ مادی که پیشتر اشاره شد - همدلی و همراهی بر مبنای مسالهٔ مشترک به وجود میآید - میتوان این نتیجهگیری را انجام داد.
در مورد کمپینهایی چون «من سلیطهام» میتوان پیشبینی کرد که این قبیل کمپینها بخشی دیگر از اقشار درگیر جنبش ژینا را نیز از صف جدا کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:👇
https://telegra.ph/به-کجا-می-رویم-03-16
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
از زوایایی دیگر به پدیدههایی
چون «کمپین من سلیطهام» بنگریم.
✍🏼 رضا امانیفر
تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد.
در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش اجتماعی» میدانند.
این جنبشها بستگی به تعداد اعضای آنها میتوانند جنبشهای کوچک، متوسط یا بزرگ - هزاران یا میلیونها نفره - باشند که حول مسائل مشترکی گِرد میآیند و اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
«کنش جمعی» ، «منافع مشترک» و «مسایل مشترک» مفاهیم کلیدی تعریف بالا هستند.
در واقع، جنبشهای اجتماعی کنشی جمعیاند که حول مسائل مشترک و برای منافع مشترک شکل میگیرند.
با توجه به تعریف بالا و این مهم که جامعهٔ ایرانی «جنبشی فراگیر و رهاییبخش» را پیش گرفته که نیاز به #همبستگی اقشار مختلف تحت ستم دارد، در ادامه به چند نکته اشاره میشود:
۱- کمپینهایی نظیر «من سلیطهام» معمولا «واکنشی» هستند، در حالی که جنبشهای اجتماعی «کنش» محورند. برخی رادیکالیسمی متهورانه را در این واکنشها میبینند، در حالی که رادیکالیسم کنشی رهاییبخش است که میتواند اقشار تحت ستم را حول خویش گِرد آورد و ساختارهای سلطه را دگرگون سازد. به سخن دیگر، این کمپینها معمولا سوار بر واکنشهای هیجانی میشوند و بدون این که جریانساز باشند، بسیار زودگذرند و چون حبابی در زمان از بین میروند.
۲- زنان بخشی از اقشار تحت ستم جامعه هستند. جنبش زنان زمانی میتواند جریانی رهاییبخش را ایجاد کند که با دیگر اقشار تحت ستم پیوند برقرار کند و رهایی زنان را به رهایی آن اقشار گره بزند.
این کمپینها معمولا نه تنها نمیتوانند «همدلی و همراهی» لازم در دیگر اقشار تحت ستم را ایجاد کنند، بلکه در ایجاد همدلی و همراهی با بخش زیادی از همجنسان خود نیز ناکامند.
معادلهٔ مادی سادهای برای ایجاد همدلی و همراهی افراد و اقشار مختلف وجود دارد: افراد و اقشار مختلف آنگاه با یک کنش همدلی و همراهی میکنند که موضوع یا محتوای آن را مساله مشترک خود بدانند.
۳- من مفاهیم «همدلی» و «همراهی» را هدفمند به کار بردهام. ممکن است بتوان برای برخی توضیح داد که کمپین x یا رفتار y, به این دلیل و با آن استدلال شکل گرفته است، ولی تا اینجای کار ما به صورت نظری یک نوع همفکری در این افراد ایجاد کردهایم.
در حالی که یک جنبش اجتماعی به #همدلی و #همراهی افراد و اقشار جامعه نیاز دارد. و این همدلی و همراهی ایجاد نمیشود الا حول مساله یا مسائل مشترک.
۴- جنبش ژینا در سال ۱۴۰۱ توسط بخشی از فعالین مطرح سیاسی و اجتماعی و از طریق برخی رسانهها به «جنبش ضد حجاب» تقلیل یافت (هر چند پوشش اختیاری حق هر انسانی است) و مبارزهٔ مدنی به نمودها یا گزارشهایی از دختران و زنانی که روسری برداشته بودند، فرو کاست. این تقلیل میتوانست - و میتواند - در گام نخست بخشی از جامعهٔ زنان را از همراهی با جنبش باز دارد. در این موضوع پژوهشی مستقل انجام نشده است ولی به صورت نظری میتوان گفت که مسالهٔ اصلی و بنیادین زنان بلوچ، عرب و… و زنان اقشار تهیدست جامعه - که با فقر دست و پنجه نرم میکنند - احتمالا «برداشتن روسری» نباشد. این موضوع؛ یعنی نبود مسالهٔ مشترک بین زنانی که معترض به وضع موجود نیز هستند، میتواند بخشی از جامعهٔ زنان را از جنبش جدا کند. اشاره کردم که تحقیق مستقلی در این موضوع صورت نگرفته است ولی واقعیت عینی نشان داد که زنان بلوچ بلوچستان و عرب خوزستان و زنان اقشار تهیدست اجتماعی به صورت معناداری به این جنبش نپیوستند.
البته یک پژوهش روشمند میتواند دلایل و عوامل آن را بررسی نماید.
در گام دوم میتوانست - و میتواند - بخش زیادی از مردانی که مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود آنها را به حاشیه رانده است را به حاشیه براند. در واقع، جنبش ژینا به سمت و سویی سوق پیدا کرد که این مردان یا بخشی از این مردان که میتوانستند به جنبش بپیوندند را از صف جدا کرد. در این مورد نیز پژوهشی صورت نگرفته است ولی به صورت نظری و بر مبنای آن معادلهٔ مادی که پیشتر اشاره شد - همدلی و همراهی بر مبنای مسالهٔ مشترک به وجود میآید - میتوان این نتیجهگیری را انجام داد.
در مورد کمپینهایی چون «من سلیطهام» میتوان پیشبینی کرد که این قبیل کمپینها بخشی دیگر از اقشار درگیر جنبش ژینا را نیز از صف جدا کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:👇
https://telegra.ph/به-کجا-می-رویم-03-16
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
🔴 به کجا می رویم:
از زوایای دیگر به پدیده هایی چون « کمپین من سلیطهام » بنگریم. تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد. در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش…