This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان باختگان #آبان_خونین_۹۸ را هرگز فراموش نخواهیم کرد.
گلناز صمصامی، ۳۴ ساله و مادر یک پسر ۸ ساله، در حالیکه فرزندی را نیز بار دار بود روز یکشنبه ۲۶ آبان ماه ۹۸ در سعید آباد شهریار بر اثر اصابت گلوله به قتل رسید.
دو هفته پیش از قتل #گلناز_صمصامی وی در صفحه اینستاگرامش نوشته بود : «یه روز خوب هیچوقت خودش نمیاد یعنی پا نداره که بیاد ما باید بیاریمش» دو هفته بعد از این پست گلناز رفت که روز خوب رو بیاره ولی یک تک تیرانداز سرشو هدف قرار داد و خون پاکشو رو سنگ فرشهای شهریار جاری کرد، گلناز نیست ولی ما همه مان مطمئنیم برای پسر گلناز یه روز خوب رو میاریم...
در مورد گلناز بیشتر بخوانید :
https://farsi.iranbriefing.net/?p=48934
#آبان_ادامه_دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
گلناز صمصامی، ۳۴ ساله و مادر یک پسر ۸ ساله، در حالیکه فرزندی را نیز بار دار بود روز یکشنبه ۲۶ آبان ماه ۹۸ در سعید آباد شهریار بر اثر اصابت گلوله به قتل رسید.
دو هفته پیش از قتل #گلناز_صمصامی وی در صفحه اینستاگرامش نوشته بود : «یه روز خوب هیچوقت خودش نمیاد یعنی پا نداره که بیاد ما باید بیاریمش» دو هفته بعد از این پست گلناز رفت که روز خوب رو بیاره ولی یک تک تیرانداز سرشو هدف قرار داد و خون پاکشو رو سنگ فرشهای شهریار جاری کرد، گلناز نیست ولی ما همه مان مطمئنیم برای پسر گلناز یه روز خوب رو میاریم...
در مورد گلناز بیشتر بخوانید :
https://farsi.iranbriefing.net/?p=48934
#آبان_ادامه_دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊16❤7🔥2🤬2
#تصویرروز / #گلناز_صمصامی تو اینستاگرامش نوشت : «یه روز خوب هیچوقت خودش نمیاد یعنی پا نداره که بیاد ما باید بیاریمش» دو هفته بعدش در #آبان_خونین_۹۸ گلناز رفت که روز خوب رو بیاره ولی یک تک تیرانداز سرشو هدف قرار داد و خون پاکشو رو سنگ فرشهای شهریار جاری کرد، گلناز نیست ولی ما همه مان مطمئنیم برای پسر گلناز یه روز خوب رو میاریم...
#آبان_ادامه_دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#آبان_ادامه_دارد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊20❤4🔥2🤬1
یکی از معدود خریدهای نظامی ایران در دوران پهلوی از اتحاد جماهیر شوروی ، خودروی UAZ-469 بود.
در سال ۱۳۴۹ #ارتش_شاهنشاهی ۱۰۰ هزار دستگاه از این خودرو سفارش داد که تا ۱۳۵۷ و وقوع انقلاب به ترتیب ۱۰ هزار دستگاه آن وارد ایران شد و در نیروی زمینی ارتش و ژاندارمری به خدمت گرفته شد.
نکته عجیب اینجاست که نظام نوپای جمهوری اسلامی هرگز این قرارداد را فسخ نکرد اما هیچگاه هم طلب ۹۰ هزار دستگاه مابقی را هم نکردو پس از اشغال سفارت آمریکا و سپس وقوع جنگ میان ایران وعراق تحریمهای تسلیحاتی آغاز شد اما هیچ وقت جمهوری اسلامی در مورد این ۹۰ هزار دستگاه سخنی درباره آن نگفت.
در تصویر یکی از اولین خودروهای UAZ-469 متعلق به نیروی زمینی ارتش دیده میشود که به همراه شاه و فرح در جریان یک بازدید از خانههای سازمانی ارتش در همدان دیده میشود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در سال ۱۳۴۹ #ارتش_شاهنشاهی ۱۰۰ هزار دستگاه از این خودرو سفارش داد که تا ۱۳۵۷ و وقوع انقلاب به ترتیب ۱۰ هزار دستگاه آن وارد ایران شد و در نیروی زمینی ارتش و ژاندارمری به خدمت گرفته شد.
نکته عجیب اینجاست که نظام نوپای جمهوری اسلامی هرگز این قرارداد را فسخ نکرد اما هیچگاه هم طلب ۹۰ هزار دستگاه مابقی را هم نکردو پس از اشغال سفارت آمریکا و سپس وقوع جنگ میان ایران وعراق تحریمهای تسلیحاتی آغاز شد اما هیچ وقت جمهوری اسلامی در مورد این ۹۰ هزار دستگاه سخنی درباره آن نگفت.
در تصویر یکی از اولین خودروهای UAZ-469 متعلق به نیروی زمینی ارتش دیده میشود که به همراه شاه و فرح در جریان یک بازدید از خانههای سازمانی ارتش در همدان دیده میشود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤16🔥4😁1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدباقر قالیباف اینجا به سست شدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ابهام آنها درباره رهبری خامنهای هنگام پنهان شدنش در جنگ دوازده روزه عتراف میکند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁32🤔3❤1🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جواد روحی، محکوم به سه بار اعدام شده بود، او البته از اتهامات تبرئه شده بود و نقض حکم گرفته بود ، اما قوه قضائیه همچنان اورا در زندان نگه داشته بود.
جواد روحی با پروندهسازی مضحک به سه بار اعدام محکوم شد. اینقدر پروندهسازی ناشیانه بود که هر سه حکم در دیوان شکست، جواد اما بیدلیل در زندان ماند تا جانش را ستاندن
جواد روحی معترضی بود که تنها به اتهام شرکت در اعتراضات نوشهر محکوم به اعدام شد و در زندانهای مختلف آمل و نوشهر در بازجوییهای خشونت بار وبازداشت بود.
وی از ۵ بهمن ۱۴۰۱ که در زندان اطلاعات سپاه آمل بود، در زیر شکنجه قدرت تکلم خود را از دست داد ، او نهم شهریور ۱۴۰۲ در زندان جمهوری اسلامی جان خود را از دست داد.
کمی بعد از قتل وی مشخص شد، نیروهای سرکوبگر سپاه پاسداران، جواد روحی را برای وادار کردن به اعتراف، شکنجه کردەاند.
پیش از این پدر و مادرش نیز در ویدئویی گفته بودند که سه ماه است از پسرشان هیچ خبری ندارند و او حق نداردوکیل منتخب خود را داشته باشد.
دستنوشتههای جواد روحی در زندان؛ شرح شکنجههای وحشیانه برای اعتراف علیه خود منتشر شده است.
جواد روحی شرح شکنجههای جسمی و روحی خود را از زمان بازداشت «وحشیانه» در شامگاه ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ آغاز کرده و نوشته است که تا صبح هدف ضرب و شتم و شکنجه با شوکر قرار گرفته است.
روحی در ادامه نوشته است شدت شکنجهها به حدی بوده که جای عمل جراحی کمرش در سال ۱۴۰۰، زیر مشت و لگد و ضربات شدید «باز شده است».
این بازداشتشده خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی یادآوری کرده است که بر اثر آسیبهای وارد شده برای گرفتن اعتراف اجباری، او را به مدت ۴۸ ساعت در بیمارستان «ولایت» شهر ساری بستری کردهاند.
او در ادامه افزوده که حتی جغرافیای شهر نوشهر را نمیدانسته، از محل اماکن دولتی و امنیتی بیاطلاع بوده و تنها برای پرداخت مهریه همسر سابقش به این شهر رفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جواد روحی با پروندهسازی مضحک به سه بار اعدام محکوم شد. اینقدر پروندهسازی ناشیانه بود که هر سه حکم در دیوان شکست، جواد اما بیدلیل در زندان ماند تا جانش را ستاندن
جواد روحی معترضی بود که تنها به اتهام شرکت در اعتراضات نوشهر محکوم به اعدام شد و در زندانهای مختلف آمل و نوشهر در بازجوییهای خشونت بار وبازداشت بود.
وی از ۵ بهمن ۱۴۰۱ که در زندان اطلاعات سپاه آمل بود، در زیر شکنجه قدرت تکلم خود را از دست داد ، او نهم شهریور ۱۴۰۲ در زندان جمهوری اسلامی جان خود را از دست داد.
کمی بعد از قتل وی مشخص شد، نیروهای سرکوبگر سپاه پاسداران، جواد روحی را برای وادار کردن به اعتراف، شکنجه کردەاند.
پیش از این پدر و مادرش نیز در ویدئویی گفته بودند که سه ماه است از پسرشان هیچ خبری ندارند و او حق نداردوکیل منتخب خود را داشته باشد.
دستنوشتههای جواد روحی در زندان؛ شرح شکنجههای وحشیانه برای اعتراف علیه خود منتشر شده است.
جواد روحی شرح شکنجههای جسمی و روحی خود را از زمان بازداشت «وحشیانه» در شامگاه ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ آغاز کرده و نوشته است که تا صبح هدف ضرب و شتم و شکنجه با شوکر قرار گرفته است.
روحی در ادامه نوشته است شدت شکنجهها به حدی بوده که جای عمل جراحی کمرش در سال ۱۴۰۰، زیر مشت و لگد و ضربات شدید «باز شده است».
این بازداشتشده خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی یادآوری کرده است که بر اثر آسیبهای وارد شده برای گرفتن اعتراف اجباری، او را به مدت ۴۸ ساعت در بیمارستان «ولایت» شهر ساری بستری کردهاند.
او در ادامه افزوده که حتی جغرافیای شهر نوشهر را نمیدانسته، از محل اماکن دولتی و امنیتی بیاطلاع بوده و تنها برای پرداخت مهریه همسر سابقش به این شهر رفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬21❤6🕊4🔥2
بر اساس ادعای تعدادی از کاربران توییتری جاوید نام جواد روحی از طریق ویدیوهای منتشر شده از خود در شبکه #من_و_تو شناسایی و دستگیر شده است.
#جواد_روحی طی روزگذشته بر اثر عوارض ناشی از شکنجه های طاقت فرسا جان باخت.
پیش از جواد نیز تلویزیون من وتو اقدام به پخش تصاویر #مجید_طوس_پرور در #اسلامشهر نموده بود که بیلبورد قاسم سلیمانی را به آتش میکشید، مجید در اسلامشهر دستگیر و زیر شکنجه ماموران خامنهای به شهادت رسید.
در صورت صحیح بودن این ادعا باید دید آیا مدیران و دست اندرکاران رسانه های این چنینی که تحت عنوان ترویج شجاعت و شهامت ویدیوهای مربوط به اعتراضات سراسری را بدون درنظر گرفتن پروتکل های امنیتی منتشر میکنند به بهای گزاف تئوری مورد علاقه خود اندیشیده اند؟
گمان نمیرود عدم سانسور چهره افراد در ویدیوهای چند ثانیه ای ارزش از دست رفتن چنین جان های ارزشمندی را داشته باشد.
#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#جواد_روحی طی روزگذشته بر اثر عوارض ناشی از شکنجه های طاقت فرسا جان باخت.
پیش از جواد نیز تلویزیون من وتو اقدام به پخش تصاویر #مجید_طوس_پرور در #اسلامشهر نموده بود که بیلبورد قاسم سلیمانی را به آتش میکشید، مجید در اسلامشهر دستگیر و زیر شکنجه ماموران خامنهای به شهادت رسید.
در صورت صحیح بودن این ادعا باید دید آیا مدیران و دست اندرکاران رسانه های این چنینی که تحت عنوان ترویج شجاعت و شهامت ویدیوهای مربوط به اعتراضات سراسری را بدون درنظر گرفتن پروتکل های امنیتی منتشر میکنند به بهای گزاف تئوری مورد علاقه خود اندیشیده اند؟
گمان نمیرود عدم سانسور چهره افراد در ویدیوهای چند ثانیه ای ارزش از دست رفتن چنین جان های ارزشمندی را داشته باشد.
#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤18🤬11🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در اغلب ویدیوهایی که از جواد روحی منتشر شده او در کانون اعتراضات است، میرقصد مردم را هدایت میکند وشعار میدهد.
جواد بی هیچ ترس و واهمهای در وسط جمعیت، درحال رهبری دیگران است.
#جواد_روحی یک قهرمان به تمام معنا بود.
در این ویدیو جواد دیده میشود و فرد دیگری که چهرهاش تار نشده، او #حسینعلی_کیا است.
حسینعلی، یک ساعت پس از این ویدیو، در اعتراضات همان روز، توسط جمهوریاسلامی کشته میشود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جواد بی هیچ ترس و واهمهای در وسط جمعیت، درحال رهبری دیگران است.
#جواد_روحی یک قهرمان به تمام معنا بود.
در این ویدیو جواد دیده میشود و فرد دیگری که چهرهاش تار نشده، او #حسینعلی_کیا است.
حسینعلی، یک ساعت پس از این ویدیو، در اعتراضات همان روز، توسط جمهوریاسلامی کشته میشود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤27🕊5🔥2🤬1
دستنوشتههای جواد روحی در زندان؛ شرح شکنجههای وحشیانه برای اعتراف علیه خود منتشر شده است.
این زندانی بازداشت شده در جریان خیزش انقلابی، اخیرا به طرزی مشکوک جان سپرد. پیشتر هم گزارشهایی درباره شکنجه شدید برای اعترافگیری اجباری از روحی منتشر شده بود.
جواد روحی شرح شکنجههای جسمی و روحی خود را از زمان بازداشت «وحشیانه» در شامگاه ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ آغاز کرده و نوشته است که تا صبح هدف ضرب و شتم و شکنجه با شوکر قرار گرفته است.
روحی در ادامه نوشته است شدت شکنجهها به حدی بوده که جای عمل جراحی کمرش در سال ۱۴۰۰، زیر مشت و لگد و ضربات شدید «باز شده است».
این بازداشتشده خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی یادآوری کرده است که بر اثر آسیبهای وارد شده برای گرفتن اعتراف اجباری، او را به مدت ۴۸ ساعت در بیمارستان «ولایت» شهر ساری بستری کردهاند.
زمستان سال گذشته نیز کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات در گزارشی نوشت روحی به دلیل شکنجههای متعدد «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را از دست داده است.
این کمیته یادآور شد یک شب وضعیت جواد روحی در بازجوییها چنان وخیم شده که او را عریان به میان کریدور بند منتقل کردهاند.
دستنوشتههای نشان میدهند طی ۴۴ روزی که او در بازداشت «اطلاعات و امنیت سپاه استان مازندران» بوده، بارها تحت شکنجه بازجویی شده است؛ بهطوری که در یک نمونه، «سه شبانهروز» به کف پاهایش شلاق و باتوم زدهاند و بر اثر این ضربات، پای راستش فلج و بیحس شده است.
جواد روحی در نوشتههایش تاکید کرده تمامی اعترافاتش درباره اتهاماتی مانند «آتش زدن قرآن، توهین به مقدسات و تخریب اماکن دولتی» زیر شکنجه و «از ترس جان» بوده است.
او در ادامه افزوده که حتی جغرافیای شهر نوشهر را نمیدانسته، از محل اماکن دولتی و امنیتی بیاطلاع بوده و تنها برای ملاقات همسر سابقش به این شهر رفته است.
جواد روحی شهریور سال گذشته و در جریان تجمع اعتراضی مردم در نوشهر بازداشت و همراه با مهدی محمدیفرد ۱۹ ساله و عرشیا تکدستان ۱۸ ساله، به اتهام آتش زدن یک کیوسک پلیس در شامگاه سیام شهریور سال ۱۴۰۱ در نوشهر، به اعدام محکوم شد.
اما در فرجامخواهی پرونده، در دیوان عالی کشور نقض حکم سه بار اعدام #جواد_روحی در خرداد امسال صادر شد اما اوعلیرغم نقض حکمش ۱۰۰ روز در زندان بلاتکلیف نگه داشته شد تا اینکه در زندان جان سپرد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این زندانی بازداشت شده در جریان خیزش انقلابی، اخیرا به طرزی مشکوک جان سپرد. پیشتر هم گزارشهایی درباره شکنجه شدید برای اعترافگیری اجباری از روحی منتشر شده بود.
جواد روحی شرح شکنجههای جسمی و روحی خود را از زمان بازداشت «وحشیانه» در شامگاه ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ آغاز کرده و نوشته است که تا صبح هدف ضرب و شتم و شکنجه با شوکر قرار گرفته است.
روحی در ادامه نوشته است شدت شکنجهها به حدی بوده که جای عمل جراحی کمرش در سال ۱۴۰۰، زیر مشت و لگد و ضربات شدید «باز شده است».
این بازداشتشده خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی یادآوری کرده است که بر اثر آسیبهای وارد شده برای گرفتن اعتراف اجباری، او را به مدت ۴۸ ساعت در بیمارستان «ولایت» شهر ساری بستری کردهاند.
زمستان سال گذشته نیز کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات در گزارشی نوشت روحی به دلیل شکنجههای متعدد «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را از دست داده است.
این کمیته یادآور شد یک شب وضعیت جواد روحی در بازجوییها چنان وخیم شده که او را عریان به میان کریدور بند منتقل کردهاند.
دستنوشتههای نشان میدهند طی ۴۴ روزی که او در بازداشت «اطلاعات و امنیت سپاه استان مازندران» بوده، بارها تحت شکنجه بازجویی شده است؛ بهطوری که در یک نمونه، «سه شبانهروز» به کف پاهایش شلاق و باتوم زدهاند و بر اثر این ضربات، پای راستش فلج و بیحس شده است.
جواد روحی در نوشتههایش تاکید کرده تمامی اعترافاتش درباره اتهاماتی مانند «آتش زدن قرآن، توهین به مقدسات و تخریب اماکن دولتی» زیر شکنجه و «از ترس جان» بوده است.
او در ادامه افزوده که حتی جغرافیای شهر نوشهر را نمیدانسته، از محل اماکن دولتی و امنیتی بیاطلاع بوده و تنها برای ملاقات همسر سابقش به این شهر رفته است.
جواد روحی شهریور سال گذشته و در جریان تجمع اعتراضی مردم در نوشهر بازداشت و همراه با مهدی محمدیفرد ۱۹ ساله و عرشیا تکدستان ۱۸ ساله، به اتهام آتش زدن یک کیوسک پلیس در شامگاه سیام شهریور سال ۱۴۰۱ در نوشهر، به اعدام محکوم شد.
اما در فرجامخواهی پرونده، در دیوان عالی کشور نقض حکم سه بار اعدام #جواد_روحی در خرداد امسال صادر شد اما اوعلیرغم نقض حکمش ۱۰۰ روز در زندان بلاتکلیف نگه داشته شد تا اینکه در زندان جان سپرد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬20❤4🔥2🕊2🤯1
شامگاه روز شنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۴، روابط عمومی سپاه ثارالله استان کرمان از کشته سرهنگ پاسدار «رحیم محمدی»، از پاسداران لشکر عملیاتی ۴۱ ثارالله، حین انجام ماموریت در منطقه مرزی سراوان خبر داده است.
بر اساس این اطلاعیه امروز هشتم شهریور، پاسدار، سرهنگ محمدی، در حین اجرای مأموریت در منطقه مرزی سراوان کشته شده است.
به گفته منابع آگاه؛ « شامگاه امروز افراد مسلح به پایگاه سپاه در منطقه مرزی کوهک شهرستان سراوان حمله کردند که منجر به کشته شدن دستکم یک نیروی نظامی شده است.»
گفتنی است در این اطلاعیه هیچ اشارهای به چگونگی کشته شدن وی نشده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بر اساس این اطلاعیه امروز هشتم شهریور، پاسدار، سرهنگ محمدی، در حین اجرای مأموریت در منطقه مرزی سراوان کشته شده است.
به گفته منابع آگاه؛ « شامگاه امروز افراد مسلح به پایگاه سپاه در منطقه مرزی کوهک شهرستان سراوان حمله کردند که منجر به کشته شدن دستکم یک نیروی نظامی شده است.»
گفتنی است در این اطلاعیه هیچ اشارهای به چگونگی کشته شدن وی نشده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁19👍5🔥2👏1
#طرح_روز / برای #جواد_روحی که به ۳ بار اعدام محکوم شده بود و باوجود اینکه حکم اعدامش نقض شده بود؛ او را در آستانه سالگرد انقلاب بزرگمان کشتند!
سرکوب؛ تقلای بیفایده برای فرار از سقوط است!
جواد تو نمیمیری! نامت رمزی مضاف بر رمزهامان میشود برای پیمودن راه تا پیروزی...
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سرکوب؛ تقلای بیفایده برای فرار از سقوط است!
جواد تو نمیمیری! نامت رمزی مضاف بر رمزهامان میشود برای پیمودن راه تا پیروزی...
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊14❤10🔥1
Forwarded from ایران بریفینگ
سنگ مزار جواد روحی گذاشته شد، راستش را بخواهید آدمی نمیتواند مستقیم به تصویر او نگاه کند هر چند که لبخندی زیبا بر لبانش دارد.
#جواد_روحی ۳۵ ساله، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ بود که در ۹ شهریور سال گذشته (۱۴۰۲) به طرز مشکوکی در زندان نوشهر جان سپرد.
جواد روحی پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به اتهامات «افساد فیالارض، مقابله با حکومت اسلامی و ارتداد» به ۳ بار اعدام محکوم شده بود. این حکم بعدتر در دیوان عالی کشور نقض شد، اما علیرغم نقض حکم این شهروند ۳۵ ساله همچنان بلاتکلیف در زندان محبوس بود.
بخشی از شرح شکنجههای جواد روحی به قلم خودش:«اتفاقات روز بازداشت در مورخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ، ساعت ۹ شب به طور وحشیانه بازداشت شدم تا صبح زیر ضربوشتم بودم و کتک خوردم و سرم جای شوکر میباشد.
کمرم در سال ۱۴۰۰ جراحی شده بود و در بیمارستانهای امام رضا و امامخمینی و ۱۷ شهریور به مدت ۴ ماه بر اثر زخم و بیماری اعصاب و روان بستری بودم و زیر شکنجه و ضربات شدید جای عمل سابق باز شد.
در دوران بازداشت در بیمارستان ولایت ساری ۴۸ ساعت بستری شدم و علت بستری شدن من شکنجه و اعتراف اجباری بود.
۴۴ روز در اطلاعات و امنیت سپاه استان مازندران زیر شکنجه روحی و روانی بودم و بازجویی شدم و ۳ شبانهروز به زیر پاهای من شلاق و باتوم زدند.
در اثر ضربات زیراد پای سمت راست بنده فلج و بیحس شده بود.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#جواد_روحی ۳۵ ساله، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ بود که در ۹ شهریور سال گذشته (۱۴۰۲) به طرز مشکوکی در زندان نوشهر جان سپرد.
جواد روحی پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به اتهامات «افساد فیالارض، مقابله با حکومت اسلامی و ارتداد» به ۳ بار اعدام محکوم شده بود. این حکم بعدتر در دیوان عالی کشور نقض شد، اما علیرغم نقض حکم این شهروند ۳۵ ساله همچنان بلاتکلیف در زندان محبوس بود.
بخشی از شرح شکنجههای جواد روحی به قلم خودش:«اتفاقات روز بازداشت در مورخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ، ساعت ۹ شب به طور وحشیانه بازداشت شدم تا صبح زیر ضربوشتم بودم و کتک خوردم و سرم جای شوکر میباشد.
کمرم در سال ۱۴۰۰ جراحی شده بود و در بیمارستانهای امام رضا و امامخمینی و ۱۷ شهریور به مدت ۴ ماه بر اثر زخم و بیماری اعصاب و روان بستری بودم و زیر شکنجه و ضربات شدید جای عمل سابق باز شد.
در دوران بازداشت در بیمارستان ولایت ساری ۴۸ ساعت بستری شدم و علت بستری شدن من شکنجه و اعتراف اجباری بود.
۴۴ روز در اطلاعات و امنیت سپاه استان مازندران زیر شکنجه روحی و روانی بودم و بازجویی شدم و ۳ شبانهروز به زیر پاهای من شلاق و باتوم زدند.
در اثر ضربات زیراد پای سمت راست بنده فلج و بیحس شده بود.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤22🕊7🔥2🤬2
هر سال در ۳۰ اگوست جهان یاد و نام کسانی را گرامی میدارد که بیصدا و بیرد ربوده شدهاند؛ کسانی که قربانی ناپدیدسازی قهری شدهاند. این روز جهانی فرصتی است برای یادآوری رنج خانوادههایی که سالهاست در انتظار خبری از عزیزانشان ماندهاند؛ بیآنکه بدانند آنها زندهاند یا در کجا به سر میبرند.
ناپدید سازی قهری چیست؟
عدم پذیرش مسئولیت قانونی بازداشت، به معنی ربایش و مصداق ناپدیدسازی قهری» است.
یادآوری این روز فراخوانی است به دادخواهی، مقاومت و ایستادگی در برابر فراموشی.
در ایران بسیاری از دانشجویان و فعالان سیاسی ناپدید شدهاند اما ۲۶ سال پیش «سعید زینالی» دانشجویی که در جریان حمله به خوابگاه دانشجویان توسط نیروهای پلیس مفقود شده است از مشهورترین آنهاست.
روز ۲۵ تیر ۱۳۷۸، پنج روز پس از حوادث خونین کوی دانشگاه، سه مأمور مسلح با لباس شخصی، زنگ خانه پدر و مادر سعید زینالی، دانشجوی معترض رشته کامپیوتر را زدند و از سعید خواستند برای چند دقیقه پایین بیاید، سعید که به مقابل در خانه میرود او را سوار ماشین میکنند و به مادربزرگ او میگویند: «ده دقیقه دیگر میآید.» اما سعید هرگز به خانه برنگشت.
۲۶ سال است که خانواده سعید دادخواه خون او هستند، اکرم نقابی، مادر سعید و خواهرش را سال ۱۳۸۸ بازداشت کردند و تحت بدترین شکنجههای روحی و روانی در سلولهای انفرادی قرار دادند تا علیه هم اعتراف کنند.
برای رنجدادن خواهر سعید و شکنجه دادن او که در آن زمان تنها ۲۲ سال داشت؛ به او میگویند: «مادرت دنبال دو تیکه استخوان است.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ناپدید سازی قهری چیست؟
عدم پذیرش مسئولیت قانونی بازداشت، به معنی ربایش و مصداق ناپدیدسازی قهری» است.
یادآوری این روز فراخوانی است به دادخواهی، مقاومت و ایستادگی در برابر فراموشی.
در ایران بسیاری از دانشجویان و فعالان سیاسی ناپدید شدهاند اما ۲۶ سال پیش «سعید زینالی» دانشجویی که در جریان حمله به خوابگاه دانشجویان توسط نیروهای پلیس مفقود شده است از مشهورترین آنهاست.
روز ۲۵ تیر ۱۳۷۸، پنج روز پس از حوادث خونین کوی دانشگاه، سه مأمور مسلح با لباس شخصی، زنگ خانه پدر و مادر سعید زینالی، دانشجوی معترض رشته کامپیوتر را زدند و از سعید خواستند برای چند دقیقه پایین بیاید، سعید که به مقابل در خانه میرود او را سوار ماشین میکنند و به مادربزرگ او میگویند: «ده دقیقه دیگر میآید.» اما سعید هرگز به خانه برنگشت.
۲۶ سال است که خانواده سعید دادخواه خون او هستند، اکرم نقابی، مادر سعید و خواهرش را سال ۱۳۸۸ بازداشت کردند و تحت بدترین شکنجههای روحی و روانی در سلولهای انفرادی قرار دادند تا علیه هم اعتراف کنند.
برای رنجدادن خواهر سعید و شکنجه دادن او که در آن زمان تنها ۲۲ سال داشت؛ به او میگویند: «مادرت دنبال دو تیکه استخوان است.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤18🕊4🔥1
علی باقری کنی با حکم علی لاریجانی معاون بینالملل شورای عالی امنیت ملی شد.
وقتی خبر رسید که علی باقریکنی به معاونت بینالملل شعام منصوب شده، یعنی جمهوری اسلامی دوباره تصمیم گرفته فرمان سیاست خارجی را از دست وزارت خارجه بیرون بکشد و محکمتر در اختیار نهادهای امنیتی بگذارد.
باقری چهره شناخته شده اطرافیون است؛ از روزهای پرتنش مذاکرات هستهای در دوران جلیلی تا سال گذشته که سرپرست وزارت خارجه شد.
او همیشه در مرز میان «دیپلماسی» و «امنیت» حرکت کرده؛ دیپلماتی با زبان ایدئولوژی و امنیتیای که بلد است پشت میز مذاکره بنشیند. چنین کاراکتری برای شعام دقیقاً همان چیزی است که میخواهند: کسی که هم حرف رهبری را بیکم و کاست منتقل کند، هم اگر پای میز غربیها نشست، بلد باشد با واژهها بازی کند.
این انتصاب را باید در ادامه تغییرات اخیر دید؛ مرگ رئیسی و امیرعبداللهیان، آمدن پزشکیان به پاستور و لاریجانی به دبیرخانه شعام.
همه اینها یعنی بازآرایی. لاریجانی برای تثبیت موقعیت خودش نیاز دارد چهرهای امتحانپسداده و وفادار را بیاورد. باقریکنی هم نهفقط به خاطر سابقه، بلکه به خاطر نسبتهای خانوادگیاش، نماد همان حلقه درونی قدرت است.
این انتصاب بیش از آنکه نوید تغییر باشد، نشانهای از «تثبیت» است: تثبیت کنترل سیاست خارجی در دست هسته سخت قدرت، در زمانی که نظام خود را در محاصره تهدیدهای بیرونی و لرزشهای درونی میبیند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
وقتی خبر رسید که علی باقریکنی به معاونت بینالملل شعام منصوب شده، یعنی جمهوری اسلامی دوباره تصمیم گرفته فرمان سیاست خارجی را از دست وزارت خارجه بیرون بکشد و محکمتر در اختیار نهادهای امنیتی بگذارد.
باقری چهره شناخته شده اطرافیون است؛ از روزهای پرتنش مذاکرات هستهای در دوران جلیلی تا سال گذشته که سرپرست وزارت خارجه شد.
او همیشه در مرز میان «دیپلماسی» و «امنیت» حرکت کرده؛ دیپلماتی با زبان ایدئولوژی و امنیتیای که بلد است پشت میز مذاکره بنشیند. چنین کاراکتری برای شعام دقیقاً همان چیزی است که میخواهند: کسی که هم حرف رهبری را بیکم و کاست منتقل کند، هم اگر پای میز غربیها نشست، بلد باشد با واژهها بازی کند.
این انتصاب را باید در ادامه تغییرات اخیر دید؛ مرگ رئیسی و امیرعبداللهیان، آمدن پزشکیان به پاستور و لاریجانی به دبیرخانه شعام.
همه اینها یعنی بازآرایی. لاریجانی برای تثبیت موقعیت خودش نیاز دارد چهرهای امتحانپسداده و وفادار را بیاورد. باقریکنی هم نهفقط به خاطر سابقه، بلکه به خاطر نسبتهای خانوادگیاش، نماد همان حلقه درونی قدرت است.
این انتصاب بیش از آنکه نوید تغییر باشد، نشانهای از «تثبیت» است: تثبیت کنترل سیاست خارجی در دست هسته سخت قدرت، در زمانی که نظام خود را در محاصره تهدیدهای بیرونی و لرزشهای درونی میبیند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍14❤4🤯3🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پزشکیان برای شرکت در اجلاس شانگهای رفت چین وقتی طرف چینی برای استقبال اومد پزشکیان گفت «خیلی خوش اومدید»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁26🤯2🔥1🤬1
در حالی که خوابگاههای متأهّلین دانشگاه شهید بهشتی محلِ سکونت دانشجویان است، براساس گزارشهای ارسالی چند منبع آگاه به محمودرضا آقامیری (از چهرههای شناختهشده در حوزه انرژی هستهای در سازمان سپند و رئیس دانشگاه شهید بهشتی) به همراه محافظانش برای مدتی طولانی در واحدهای طبقه یازدهم «سرای دانشپژوهان خوابگاه متأهّلین» اقامت داشته و سه واحد از این مجموعه رسماً یا عملاً در اختیار او بود. این اقامتِ ویژه و پیدرپی، موجی از حیرت و نگرانی نسبت به استفاده از فضای خوابگاهی بهعنوان پناهگاه مقامات برانگیخته است.
آقامیری که در متن سخنرانیها و مصاحبههایش خود را «دانشمند هستهای» معرفی کرده و درباره ظرفیتها و سطح توان هستهای کشور اظهارنظر کرده، پیشینهای علنی در ارتباط با پروژهها و مباحث هستهای دارد؛ همین سابقه است که حضور او در قلب یک خوابگاه دانشجویی را بیش از پیش مشکوک میکند و افکار عمومی را متوجه سؤالِ «چرا یک مقامِ هستهایِ بلندپایه در محلِ اسکان دانشجویان زندگی میکرد؟» میسازد.
یک دانشجو در گزارش ارسالی به خبرنامه امیرکبیر گفته است که آقامیری و محافظانش نهتنها چند واحد متوالی در طبقه یازدهم را اشغال کرده بودند، بلکه گفته میشود در جریان فوت مشکوک یک دانشجو در روزهای اخیر، حضور ایشان در محل فوت پیش از نیروهای امدادی و اورژانس بوده است! موضوعی که دانشجویان را به این سوءظن رسانده که محافظان و استقرار یک مقام نظامی- علمی در این واحدها، عملاً از دانشجویانِ متأهل بهعنوان «سپر انسانی» استفاده کردهاند.
ساکنان خوابگاه میگویند رفتوآمد محافظان «از درب و آسانسور دیگری» انجام میشده است؛ بنا بر روایتها تنها نگهبان مجتمع از حضور ایشان مطلع بوده است. این نوع اسکانِ خارج از روالِ اداری و باِ اتکا به نفوذ و محافظان، سؤالات جدّی درباره تداخل منافع قدرتمندها با فضایِ آموزشی و حقوقِ اولیه دانشجویان به وجود میآورد.
یکی از اساتید نیز در گزارش ارسالی عنوان کردهاست که آقامیری که سابقه ریاستِ دانشکده هستهای بهشتی را داشته است، با چهرهها و حلقههای قدرت در دانشگاه و فراتر از آن در سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ارتباطاتی نزدیک دارد؛ همین شبکهسازیِ قدرت است که امکانِ برخوردار شدنِ او از واحدهای خوابگاهی را بدون شفافیت اداری یا قرارداد رسمی تسهیل کرده است.
این مجموعه اتهامات و تناقضها (از سکونتِ غیررسمی در طبقه یازدهم و در اختیار داشتن «سه واحد» تا استفاده از خوابگاه دانشجویان بهعنوان سپر انسانی در موج بعدی حملات) سؤالات اساسی درباره امنیتِ جسمی و روانی دانشجویان، شفافیتِ مدیریتی دانشگاه و نسبتِ نهادهای علمی با ساختارهای قدرت را مطرح میکند. دانشجویان حق دارند بدانند چگونه و بر چه اساسی فضای خوابگاهی که باید امن و خصوصی باشد، به محلی برای اسکان مرتبطان با پروژه هستهای و دانشجویان خوابگاهی به «سپر انسانی» این افراد تبدیل شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آقامیری که در متن سخنرانیها و مصاحبههایش خود را «دانشمند هستهای» معرفی کرده و درباره ظرفیتها و سطح توان هستهای کشور اظهارنظر کرده، پیشینهای علنی در ارتباط با پروژهها و مباحث هستهای دارد؛ همین سابقه است که حضور او در قلب یک خوابگاه دانشجویی را بیش از پیش مشکوک میکند و افکار عمومی را متوجه سؤالِ «چرا یک مقامِ هستهایِ بلندپایه در محلِ اسکان دانشجویان زندگی میکرد؟» میسازد.
یک دانشجو در گزارش ارسالی به خبرنامه امیرکبیر گفته است که آقامیری و محافظانش نهتنها چند واحد متوالی در طبقه یازدهم را اشغال کرده بودند، بلکه گفته میشود در جریان فوت مشکوک یک دانشجو در روزهای اخیر، حضور ایشان در محل فوت پیش از نیروهای امدادی و اورژانس بوده است! موضوعی که دانشجویان را به این سوءظن رسانده که محافظان و استقرار یک مقام نظامی- علمی در این واحدها، عملاً از دانشجویانِ متأهل بهعنوان «سپر انسانی» استفاده کردهاند.
ساکنان خوابگاه میگویند رفتوآمد محافظان «از درب و آسانسور دیگری» انجام میشده است؛ بنا بر روایتها تنها نگهبان مجتمع از حضور ایشان مطلع بوده است. این نوع اسکانِ خارج از روالِ اداری و باِ اتکا به نفوذ و محافظان، سؤالات جدّی درباره تداخل منافع قدرتمندها با فضایِ آموزشی و حقوقِ اولیه دانشجویان به وجود میآورد.
یکی از اساتید نیز در گزارش ارسالی عنوان کردهاست که آقامیری که سابقه ریاستِ دانشکده هستهای بهشتی را داشته است، با چهرهها و حلقههای قدرت در دانشگاه و فراتر از آن در سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ارتباطاتی نزدیک دارد؛ همین شبکهسازیِ قدرت است که امکانِ برخوردار شدنِ او از واحدهای خوابگاهی را بدون شفافیت اداری یا قرارداد رسمی تسهیل کرده است.
این مجموعه اتهامات و تناقضها (از سکونتِ غیررسمی در طبقه یازدهم و در اختیار داشتن «سه واحد» تا استفاده از خوابگاه دانشجویان بهعنوان سپر انسانی در موج بعدی حملات) سؤالات اساسی درباره امنیتِ جسمی و روانی دانشجویان، شفافیتِ مدیریتی دانشگاه و نسبتِ نهادهای علمی با ساختارهای قدرت را مطرح میکند. دانشجویان حق دارند بدانند چگونه و بر چه اساسی فضای خوابگاهی که باید امن و خصوصی باشد، به محلی برای اسکان مرتبطان با پروژه هستهای و دانشجویان خوابگاهی به «سپر انسانی» این افراد تبدیل شدهاند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬30❤4🔥1🤯1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سپهبد محسن مبَصر رئیس شهربانی شاهنشاهی کل کشور: #نواب_صفوی همجنس باز بود و هر شب در زندان با #مهدی_عبد_خدایی لواط میکرد.
سپهبد محسن مبصر رییس شهربانی کل کشور در تاریخ شفاهی هاروارد و مصاحبه با حبیب لاجوردی از سید مجتبی نواب صفوی و مهدی عبد خدایی به خاطرهای اشاره میکند که نواب صفوی در آخرین روزهای قبل از اعدام خود از او تقاضای همسلولی با یکی از جوانان دارالتادیب را نموده است و پس از قرار دادن میکروفون و دوربین عکسبرداری آنها را به آن سلول منتقل نمودهاند. مبصر میگوید: «در این دو هفته هر کاری کردند هم ضبط شد و هم عکس برداشته شد...وقیحانهترین و مشمئز کنندهترین کارها را این دو نفر باهم میکردند...هر شب...البته این (نواب صفوی) محکوم به اعدام شد و این موضوع رفت روی پروندهاش...»
#فساد_سیستماتیک #لواط_سیستماتیک #رضا_ثقتی #مهدی_حق_شناس
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سپهبد محسن مبصر رییس شهربانی کل کشور در تاریخ شفاهی هاروارد و مصاحبه با حبیب لاجوردی از سید مجتبی نواب صفوی و مهدی عبد خدایی به خاطرهای اشاره میکند که نواب صفوی در آخرین روزهای قبل از اعدام خود از او تقاضای همسلولی با یکی از جوانان دارالتادیب را نموده است و پس از قرار دادن میکروفون و دوربین عکسبرداری آنها را به آن سلول منتقل نمودهاند. مبصر میگوید: «در این دو هفته هر کاری کردند هم ضبط شد و هم عکس برداشته شد...وقیحانهترین و مشمئز کنندهترین کارها را این دو نفر باهم میکردند...هر شب...البته این (نواب صفوی) محکوم به اعدام شد و این موضوع رفت روی پروندهاش...»
#فساد_سیستماتیک #لواط_سیستماتیک #رضا_ثقتی #مهدی_حق_شناس
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍20🤬5❤2🔥1