تصویری از نیما نوری، در آخرین شب یلدای او در کنار خانواده، قبل از جانباختن .
#نیما_نوری ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراضهای سراسری شد.
یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده نیما نوری که نخواست نامش فاش شود، به رادیو زمانه گفته است: «نیما در راه کمالشهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده است:
«در درمانگاه وصال گفته بودند خونریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانوادهاش از این با خبر شدند. اول به ما گفتند تیر جنگی به ران پایاش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمیدادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد به جناغ سینه و ران پایاش شلیک شده است.»
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود و هنگام مرگ تنها ۱۸ سال و ۶ ماه داشت. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
پدر و مادر نیما نوری بعد از کشته شدن فرزندشان حال و روز بسیار ناخوشایندی داشتند، آنها پس از شنیدن خبر فوت نیما به چنان شوکی فرو رفتند که یک روز بعد از آن توانستند گریه کنند.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#نیما_نوری ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراضهای سراسری شد.
یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده نیما نوری که نخواست نامش فاش شود، به رادیو زمانه گفته است: «نیما در راه کمالشهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده است:
«در درمانگاه وصال گفته بودند خونریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانوادهاش از این با خبر شدند. اول به ما گفتند تیر جنگی به ران پایاش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمیدادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد به جناغ سینه و ران پایاش شلیک شده است.»
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود و هنگام مرگ تنها ۱۸ سال و ۶ ماه داشت. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
پدر و مادر نیما نوری بعد از کشته شدن فرزندشان حال و روز بسیار ناخوشایندی داشتند، آنها پس از شنیدن خبر فوت نیما به چنان شوکی فرو رفتند که یک روز بعد از آن توانستند گریه کنند.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیما(اصلان) شفق دوست، کودک ۱۷ ساله اهل ارومیه در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان خیزش سراسری، در اثر اصابت ۲ گلوله به پاهایش توسط نیروهای نظامی-امنیتی مجروح و پس از ۱۲ روز جان باخت.
پروین حسنآبادی، مادر نیما درباره چگونگی مجروح شدن پسرش اینگونه روایت میکند: «در تاریخ ۳۰ شهریور نیما برای دریافت حقوقش به محل کارش در شهرک اسلام آباد رفته بود که در جریان اعتراضات مردمی از پشت هدف تیراندازی نیروهای مسلح حکومتی قرار گرفت و زخمی شد. ساکنان محل ابتدا او را به خانه بردند و پس از بستن زخم پاهایش او را به منزل عمویش منتقل کرده بودند. عموی نیما هم او را به خانه خودمان آورد.
به علت شدت مجروحیت ما نیما را به بیمارستان بردیم اما به دلیل حضور گسترده نیروهای امنیتی در مقابل درب بیمارستان از ترس بازداشت نیما او را به خانه برگرداندیم.
به گفته مادر #نیما_شفق_دوست ، او به مدت ۱۲ روز در منزل و در مطب خصوصی یک پزشک تحت درمان قرار گرفت اما در تاریخ ۱۲ مهر به دلیل وخیم شدن وضعیت جسمیاش او را به بیمارستان بردند و پس از نیم ساعت نیما به دلیل عفونت شدید محل جراحتش جان خود را از دست داد»
به گفته مادر نیما: «پیکر نیما از همان بیمارستان به پزشکی قانونی ارومیه منتقل و تا دو روز به ما تحویل داده نشد. نهادهای امنیتی ما را تهدید کردند در صورت اطلاعرسانی در مورد چگونگی کشته شدن نیما و برگزاری مراسم ختم عمومی همان بلایی که بر سر نیما آوردهاند را با دیگر جوانان خانواده هم خواهند کرد.»
مادر نیما میافزاید: «مراسم خاکسپاری او در روستای «زیندشت» شهرستان سلماس تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شده است و پس از آن گروهی مسلح از نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل آنها با تهدید اعضای خانواده را مجبور کردند که اعلام کنند، نیما در نتیجه گازگرفتگی توسط سگ جانش را از دست داده است.»
نیما (اصلان) شفق دوست متولد ۲۱ شهریور ۱۳۸۴ در ارومیه بود. او تا مقطع ششم ابتدای در مدرسه تحصیل کرده بود و پس از آن در یک غذاخوری در شهرک اسلام آباد شهر ارومیه مشغول کار بود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM