روز ۲۷ مارس(هفتم فروردین)، از سال ۱۹۶۱، به پیشنهاد انستیتو بینالمللی تئاتر، #روز_جهانی_تئاتر نام گرفته است.
در این روز بسیاری از کاربران و فعالان سیاسی و فرهنگی و بازیگران سینما و تئاتر، یادی کردند از حسین محمدی، بازیگر تئاتری که اکنون با حکم حبس و تبعید روبرو است.
#حسین_محمدی؛ بازیگری تئاتری بود که در مرگ «روحالله عجمیان»، به ۱۰ سال زندان در تبعید به اتهام هیچ محکوم شد.
در این پرونده تاکنون دو معترض اعدام شده و ۱۸ معترض دیگر زندانی و مجموعا به ۱۲۷ سال زندان محکوم شدهاند اما خانواده خونخوار عجمیان باز به دنبال اعدام بیشتر هستند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این روز بسیاری از کاربران و فعالان سیاسی و فرهنگی و بازیگران سینما و تئاتر، یادی کردند از حسین محمدی، بازیگر تئاتری که اکنون با حکم حبس و تبعید روبرو است.
#حسین_محمدی؛ بازیگری تئاتری بود که در مرگ «روحالله عجمیان»، به ۱۰ سال زندان در تبعید به اتهام هیچ محکوم شد.
در این پرونده تاکنون دو معترض اعدام شده و ۱۸ معترض دیگر زندانی و مجموعا به ۱۲۷ سال زندان محکوم شدهاند اما خانواده خونخوار عجمیان باز به دنبال اعدام بیشتر هستند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز مهسا موگویی است، مادر #مهسا_موگویی ، از کشتهشدگان خیزش سراسری، در حالی که بر مزار دخترش سبزه روز سیزده بهدر امسال را گره میزند، میگوید: «مهسا دو سال پیش سبزهها را گره زدم که دندانپزشکی قبول بشوی، امسال سبزهها را گره میزنم بهامید نابودی قاتلان.»
مهسا موگویی، جوان اهل فولادشهر اصفهان بود که در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهسا موگویی، جوان اهل فولادشهر اصفهان بود که در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
برگزاری تولد رادین، برادر #کیان_پیرفلک در روز #سیزده_نوروز به همراه #ماه_منیر_مولایی_راد و دوستانش و در نبود کیان
پدرش در اینستاگرام عکسهایی از این تولد را منتشر کرده است.
#مادر_دادخواه کیان همچنان از فعالیت و حضور در فضای مجازی محروم است.
جای و یاد کیان پیرفلک گرامی باد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پدرش در اینستاگرام عکسهایی از این تولد را منتشر کرده است.
#مادر_دادخواه کیان همچنان از فعالیت و حضور در فضای مجازی محروم است.
جای و یاد کیان پیرفلک گرامی باد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۴ فروردین ۱۳۰۷ زادروز جاویدنام محمود جعفریان است.
جعفریان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی، معاون سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و قائممقام حزب رستاخیز در دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی بود.
او چندین بار در تلویزیون ایران وهمچنین در جلسات عمونی #حزب_رستاخیز خطرات انقلابیون ۵۷ و حکومت دینی را برای همگان هشدار داده بود.
در حالی که کمتر از یکسال پس از انقلاب ۵۷ هنگامی که اعدامها و سرکوب شدت گرفت، بسیاری در کمال وقاحت مدعی شدند که هیچ کس حقایق را به آنها نگفته بود.
#محمود_جعفریان پیش از انقلاب ۵۷ سرسختانه با فعالیت و حضور روزنامه نگاران ونویسندگان چپ اندیش در رادیو تلویزیون ملی ایران مخالف بود و همین تلاش حکم اعدام وی شد برای او پس از #انقلاب۵۷ ؛
مسعود بهنود پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، جزو اولین افرادی بود که علیه محمود جعفریان و نیکخواه به خلخالی اعلام جرم کرد.
سرانجام جعفریان در ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷ از اولین دستههایی بودند که توسط دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام شدند.
روزنامه کیهان در مورد اعلام جرم مسعود بهنود علیه جعفریان و نیکخواه نوشت:« #مسعود_بهنود در این اعلام جرم، از این دو نفر به عنوان عوامل به وجود آوردن محیط ارعاب و خفقان در رادیو و تلویزیون و کسانی که باعث آزار و ایذاء نویسندگان و برنامه سازان مردمی این سازمان شدهاند اسم بردهاست.
… بهنود ضمن اشاره به مقدار زیادی نوار، نوشته و فیلم که در انبارهای رادیو تلویزیون جمع شدهاند یا به دور ریخته شدهاند و حتی در میان آنها مقدار زیادی مصاحبه و گفتار مقامات مملکتی هم وجود دارد، اظهار داشت: جعفریان در طول این سالها در سه کانال اصلی ارتباط با مردم (حزب رستاخیز به عنوان تنها حزب سیاسی کشور، رادیو تلویزیون ملی و خبرگزاری پارس) ریشه دوانیده بود و این امکان برای او به وجود آمده بود که علاوه بر این که هرچه دلش میخواهد بگوید و از تلویزیون پخش کند، حتی اخبار ساختگی و مجعول را از طریق خبرگزاری پارس به عنوان اخبار رسمی کشور پخش کند.»
اگرچه تمامی اقدامات خلخالی و تیم همراهش در اعدامهای فلهای پس از انقلاب مشهور است اما اعدام محمود جعفریان و پرویز نیکخواه شهره است که هیچ مبنای قضایی نداشته و صرفا بر اساس خصومت شخصی شاکیان و حسادتهای شغلی اعدام شدهاند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جعفریان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی، معاون سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و قائممقام حزب رستاخیز در دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی بود.
او چندین بار در تلویزیون ایران وهمچنین در جلسات عمونی #حزب_رستاخیز خطرات انقلابیون ۵۷ و حکومت دینی را برای همگان هشدار داده بود.
در حالی که کمتر از یکسال پس از انقلاب ۵۷ هنگامی که اعدامها و سرکوب شدت گرفت، بسیاری در کمال وقاحت مدعی شدند که هیچ کس حقایق را به آنها نگفته بود.
#محمود_جعفریان پیش از انقلاب ۵۷ سرسختانه با فعالیت و حضور روزنامه نگاران ونویسندگان چپ اندیش در رادیو تلویزیون ملی ایران مخالف بود و همین تلاش حکم اعدام وی شد برای او پس از #انقلاب۵۷ ؛
مسعود بهنود پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، جزو اولین افرادی بود که علیه محمود جعفریان و نیکخواه به خلخالی اعلام جرم کرد.
سرانجام جعفریان در ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷ از اولین دستههایی بودند که توسط دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام شدند.
روزنامه کیهان در مورد اعلام جرم مسعود بهنود علیه جعفریان و نیکخواه نوشت:« #مسعود_بهنود در این اعلام جرم، از این دو نفر به عنوان عوامل به وجود آوردن محیط ارعاب و خفقان در رادیو و تلویزیون و کسانی که باعث آزار و ایذاء نویسندگان و برنامه سازان مردمی این سازمان شدهاند اسم بردهاست.
… بهنود ضمن اشاره به مقدار زیادی نوار، نوشته و فیلم که در انبارهای رادیو تلویزیون جمع شدهاند یا به دور ریخته شدهاند و حتی در میان آنها مقدار زیادی مصاحبه و گفتار مقامات مملکتی هم وجود دارد، اظهار داشت: جعفریان در طول این سالها در سه کانال اصلی ارتباط با مردم (حزب رستاخیز به عنوان تنها حزب سیاسی کشور، رادیو تلویزیون ملی و خبرگزاری پارس) ریشه دوانیده بود و این امکان برای او به وجود آمده بود که علاوه بر این که هرچه دلش میخواهد بگوید و از تلویزیون پخش کند، حتی اخبار ساختگی و مجعول را از طریق خبرگزاری پارس به عنوان اخبار رسمی کشور پخش کند.»
اگرچه تمامی اقدامات خلخالی و تیم همراهش در اعدامهای فلهای پس از انقلاب مشهور است اما اعدام محمود جعفریان و پرویز نیکخواه شهره است که هیچ مبنای قضایی نداشته و صرفا بر اساس خصومت شخصی شاکیان و حسادتهای شغلی اعدام شدهاند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهسا یزدانی، به مدت دو سال در حبس خانگی بود و امروز ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، پس از پایان حبس، توانست به مزار پسرش محمدجواد زاهدی، جانباخته خیزش ۱۴۰۱، برود و با او دیدار کند.
#مهسا_یزدانی از سوی دادگاه انقلاب ساری به ۱۳ سال حبس تعزیری (پنج سال قابل اجرا) محکوم شده بود که با پابند در حبس خانگی به سر میبرد.
#محمدجواد_زاهدی ، ۳۱شهریور۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری شهر ساری با شلیک گلولههای ساچمهای ماموران در ۲۰ سالگی کشته شد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مهسا_یزدانی از سوی دادگاه انقلاب ساری به ۱۳ سال حبس تعزیری (پنج سال قابل اجرا) محکوم شده بود که با پابند در حبس خانگی به سر میبرد.
#محمدجواد_زاهدی ، ۳۱شهریور۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری شهر ساری با شلیک گلولههای ساچمهای ماموران در ۲۰ سالگی کشته شد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اتحاد مادران دادخواه با این جمله من هم مادر کسی هستم، بیش از پیش نمایان است.
خانوادههای دادخواه دست در دست هم برای دادخواهی.
#دادخواهی #غزاله_چلابی :
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند. و او غزاله بود.»
دادخواهی #مهران_سماک؛
معترضی که با شلیک بیش از ۱۱۵ ساچمه به سر و صورتش جان باخت
مهران ، جوان ۲۷ ساله شامگاه ۸ آذر ۱۴۰۱ پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در مقابل آمریکا در اقدامی اعتراضی در خودروی خود بوق میزد که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خانوادههای دادخواه دست در دست هم برای دادخواهی.
#دادخواهی #غزاله_چلابی :
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند. و او غزاله بود.»
دادخواهی #مهران_سماک؛
معترضی که با شلیک بیش از ۱۱۵ ساچمه به سر و صورتش جان باخت
مهران ، جوان ۲۷ ساله شامگاه ۸ آذر ۱۴۰۱ پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در مقابل آمریکا در اقدامی اعتراضی در خودروی خود بوق میزد که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
من هم مادر کسی هستم؛ منیژه خانم هم به اتحاد خانوادههای دادخواه پیوسته است، به همبستگی آنها برای #دادخواهی.
آقا ماشاالله به «جرم» دادخواهی محبوس است و منیژه خانم رنج تنهایی را به دوش میکشد، نکند او را از یاد ببریم.
این روزها خانوادههای دادخواه، آنها که عزیزانشان را در آزادی از دست دادهاند، به نوعی دست در دست هم دادهاند و با جملاتی مانند من مادر کسی هستم، اتحاد خود را برای دادخواهی اعلام کردهاند.
کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان نیز با انتشار پستی در اینستاگرام خواهان اتحاد خانوادههای دادخواه شد. او از مادران دادخواه خواست عکسی در کنار فرزندشان منتشر کنند و بنویسند: #من_هم_مادر_کسی_هستم و در همان ساعات ابتدایی بسیاری از خانوادههای دادخواه از این پست حمایت کردند و بر دادخواهی خون بهناحقریختهشده فرزندانشان تاکید کردند.
تاریخ دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مملو از عدم استیفاء حق دادخواهی شهروندان است و موارد بیشماری از نقض این حق اساسی شهروندی توسط قوه قضاییه ایران در طول بیش از ۴۰ سال گذشته به چشم میخورد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آقا ماشاالله به «جرم» دادخواهی محبوس است و منیژه خانم رنج تنهایی را به دوش میکشد، نکند او را از یاد ببریم.
این روزها خانوادههای دادخواه، آنها که عزیزانشان را در آزادی از دست دادهاند، به نوعی دست در دست هم دادهاند و با جملاتی مانند من مادر کسی هستم، اتحاد خود را برای دادخواهی اعلام کردهاند.
کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان نیز با انتشار پستی در اینستاگرام خواهان اتحاد خانوادههای دادخواه شد. او از مادران دادخواه خواست عکسی در کنار فرزندشان منتشر کنند و بنویسند: #من_هم_مادر_کسی_هستم و در همان ساعات ابتدایی بسیاری از خانوادههای دادخواه از این پست حمایت کردند و بر دادخواهی خون بهناحقریختهشده فرزندانشان تاکید کردند.
تاریخ دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مملو از عدم استیفاء حق دادخواهی شهروندان است و موارد بیشماری از نقض این حق اساسی شهروندی توسط قوه قضاییه ایران در طول بیش از ۴۰ سال گذشته به چشم میخورد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
فرهاد محمودی، از خانوادههای دادخواه، با انتشار تصاویری از یکی از مصدومان خیزش ۱۴۰۱ نوشت: «شهین عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.
پس از اینکه در بوکان #شهین_عبدالقادری در ۶ مهر ۱۴۰۱ مورد هدف ساچمه، قرار گرفت همسرش، #عثمان_مامه در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ ربوده شد.
حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.»
چهره این آسیب دیده در طی دو سال گذشته به دلیل ایجاد ترس و رعب و وحشت از سوی حکومت و نهادهای امنیتی رسانهای نشدهاند و از رنجی که بر این خانواده رفته، سخن گفته نشده است.
ایران بریفینگ بارها بر رسانهای کردن تاکید کرده و دارد. و بارها نیز در پستهایی نوشته است که به وعده و وعید نهادهای امنیتی در قبال رسانهای نشدن پروندهها اعتماد نکنید.
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پس از اینکه در بوکان #شهین_عبدالقادری در ۶ مهر ۱۴۰۱ مورد هدف ساچمه، قرار گرفت همسرش، #عثمان_مامه در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ ربوده شد.
حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.»
چهره این آسیب دیده در طی دو سال گذشته به دلیل ایجاد ترس و رعب و وحشت از سوی حکومت و نهادهای امنیتی رسانهای نشدهاند و از رنجی که بر این خانواده رفته، سخن گفته نشده است.
ایران بریفینگ بارها بر رسانهای کردن تاکید کرده و دارد. و بارها نیز در پستهایی نوشته است که به وعده و وعید نهادهای امنیتی در قبال رسانهای نشدن پروندهها اعتماد نکنید.
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از شهیدان راه آزادی در ایذه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی #میلاد_سعیدیان_جو
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی #میلاد_سعیدیان_جو
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حامد سلحشور، متولد ۲۲ فروردین ۷۸ ، از ایذه بود. او یکی از قهرمانانی بود که تا آخرین نفس و آخرین قطره خون، زیر سنگینترین و وحشیانهترین شکنجههای مزدوران حکومت ایستاد و در نهایت بر سر عقیدهاش جان داد
حامد آرام و مهربان ، همیشه سرزنده، تمیز و مرتب بود و یکی یکدانه مادرش بود. او نامزد کرده بود و برای آیندهاش آرزوها داشت و میخواست خانوادهاش را خوشبخت کند. با گذشت زمان، حامد سیاسیتر شد و روزهای قبل از کشته شدنش از سیاست حرف میزد و استوریهای سیاسی میگذاشت.
تنها جرم حامد، داشتن فکر سیاسی بود.
روایت قتل و نحوه به خاکسپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که میتوان تصور کرد دردناک است و حزنانگیز. واقعه را که میخوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری میشود.
حامد با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت میشود، ۵ روز میگذرد و خانواده از او خبری به دست نمیآورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ میزنند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن میکنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
خانواده او با دفنمخفیانه وی و در نقطهای غریب مخالفت میکنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته شبانه با دوستان واقوام به سر مزارش میروند، پیکر او را از خاک بیرون میکشند ، آنها در کمال حیرت میبینند، حامد را بدون کفن وآداب شرعی و با لباس و کتونی و بصورت مچاله دفنکردهاند و بر روی اوخاک ریختهاند،آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد میکنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک میسپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر #حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و خمیده انگار که بهگودالی پرت کردهاند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود،در نهایت با احترام توسط خانواده و دوستانش به خاک سپرده میشود
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حامد آرام و مهربان ، همیشه سرزنده، تمیز و مرتب بود و یکی یکدانه مادرش بود. او نامزد کرده بود و برای آیندهاش آرزوها داشت و میخواست خانوادهاش را خوشبخت کند. با گذشت زمان، حامد سیاسیتر شد و روزهای قبل از کشته شدنش از سیاست حرف میزد و استوریهای سیاسی میگذاشت.
تنها جرم حامد، داشتن فکر سیاسی بود.
روایت قتل و نحوه به خاکسپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که میتوان تصور کرد دردناک است و حزنانگیز. واقعه را که میخوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری میشود.
حامد با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت میشود، ۵ روز میگذرد و خانواده از او خبری به دست نمیآورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ میزنند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن میکنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
خانواده او با دفنمخفیانه وی و در نقطهای غریب مخالفت میکنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته شبانه با دوستان واقوام به سر مزارش میروند، پیکر او را از خاک بیرون میکشند ، آنها در کمال حیرت میبینند، حامد را بدون کفن وآداب شرعی و با لباس و کتونی و بصورت مچاله دفنکردهاند و بر روی اوخاک ریختهاند،آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد میکنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک میسپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر #حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و خمیده انگار که بهگودالی پرت کردهاند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود،در نهایت با احترام توسط خانواده و دوستانش به خاک سپرده میشود
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حامد در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت میشود، ۵ روز میگذرد و خانواده از او خبری به دست نمیآورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ میزنند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن میکنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
خانواده او با دفنمخفیانه وی و در نقطهای غریب مخالفت میکنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته شبانه با دوستان واقوام به سر مزارش میروند، پیکر او را از خاک بیرون میکشند ، آنها در کمال حیرت میبینند، حامد را بدون کفن وآداب شرعی و با لباس و کتونی و بصورت مچاله دفنکردهاند وبر روی اوخاک ریختهاند،، آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد میکنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک میسپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر #حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و خمیده انگار که بهگودالی پرت کردهاند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود،در نهایت با احترام توسط خانواده و دوستانش به خاک سپرده میشود
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظاتی از علی سیدی، جانباخته خیزش ۱۴۰۱ ؛ علی ۴ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران از نزدیک به کمر و پشتش در شهر پرند کشته شد
«علی رو چهارم آبان در پرند تهران با تیرجنگی زدن کشتنش. پیکر بچه رو نمیخواستن بهمون بدن که خودمون دفن کنیم. تعهد گرفتن که صدامون درنیاد تا پیکرش رو تحویل بدن خودمون دفن کنیم وگرنه گمنام دفنش میکنن.
ششم آبان رفتیم، ما رو تا ساعت دو ظهر جلوی غسالخونه بهشت زهرای تهران نگه داشتن ولی پیکر بیجون بچهمون رو ندادن. چون بهشت زهرا خیلی شلوغ بود. آخرشم گفتن برید فردا _ یعنی هفتم آبان ساعت هفت صبح _ بیایید. ما هم رفتیم، بلاخره با زور و پافشاری تحویلش گرفتیم.
خدا شاهده وقتی ما بهشت زهرا بودیم، حتی کارکنای خود بهشت زهرا نیومده بودن ولی بازم پر نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود. بچهمون رو دفن کردیم. حتی نذاشتن عزاداری کنیم. نذاشتن مداح سر مزارش بخونه. حتی نذاشتن ما یه مراسم بگیریم.
سر کوچه حجله و بنر عکس پسرمون رو گذاشته بودیم، اومدن جمعکردن بردن.
علی سیدی متولد بیست وسوم شهریور هزاروسیصدوهفتادوشش با کلی آرزوهای قشنگ به دست این قاتلا کشته شد.»
شاهدان میگویند ماموران با شوکر و باتوم او را زدند، مامور دیگری از نزدیک به او شلیک کرد و شدت ضربه جوری بود که اندامهای داخلی بدنش به بیرون ریخت. او را کشیدند به گوشه دیوار و رفتند. عابران او را به درمانگاه و بیمارستان بردند، ولی او در اثر شدت جراحت جان باخت.
گوشی موبایلش در دست پلیس فتا بود، پستهای اینستاگرامش را حذف کردند. اما یک هایلایت او را حواسشان نبود که پاک کنند، همان که خطاب به نیروهای گارد ویژه نوشته: «چرا بچه رو میزنی، بیا ما رو بزن.»
خانواده #علی_سیدی #دادخواه خون پسرشان هستند، اگر چه هر روز بر فشار، تهدید و بازداشت خانوادههای دادخواه افزایش مییابد، تا با این فشارها این خانوادهها را به سکوت وادارند، در حالی که #دادخواهی حق مسلم شهروندان است و خانوادههای دادخواه خواهان این هستند که مشخص شود چه کسی جان عزیزشان را گرفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«علی رو چهارم آبان در پرند تهران با تیرجنگی زدن کشتنش. پیکر بچه رو نمیخواستن بهمون بدن که خودمون دفن کنیم. تعهد گرفتن که صدامون درنیاد تا پیکرش رو تحویل بدن خودمون دفن کنیم وگرنه گمنام دفنش میکنن.
ششم آبان رفتیم، ما رو تا ساعت دو ظهر جلوی غسالخونه بهشت زهرای تهران نگه داشتن ولی پیکر بیجون بچهمون رو ندادن. چون بهشت زهرا خیلی شلوغ بود. آخرشم گفتن برید فردا _ یعنی هفتم آبان ساعت هفت صبح _ بیایید. ما هم رفتیم، بلاخره با زور و پافشاری تحویلش گرفتیم.
خدا شاهده وقتی ما بهشت زهرا بودیم، حتی کارکنای خود بهشت زهرا نیومده بودن ولی بازم پر نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود. بچهمون رو دفن کردیم. حتی نذاشتن عزاداری کنیم. نذاشتن مداح سر مزارش بخونه. حتی نذاشتن ما یه مراسم بگیریم.
سر کوچه حجله و بنر عکس پسرمون رو گذاشته بودیم، اومدن جمعکردن بردن.
علی سیدی متولد بیست وسوم شهریور هزاروسیصدوهفتادوشش با کلی آرزوهای قشنگ به دست این قاتلا کشته شد.»
شاهدان میگویند ماموران با شوکر و باتوم او را زدند، مامور دیگری از نزدیک به او شلیک کرد و شدت ضربه جوری بود که اندامهای داخلی بدنش به بیرون ریخت. او را کشیدند به گوشه دیوار و رفتند. عابران او را به درمانگاه و بیمارستان بردند، ولی او در اثر شدت جراحت جان باخت.
گوشی موبایلش در دست پلیس فتا بود، پستهای اینستاگرامش را حذف کردند. اما یک هایلایت او را حواسشان نبود که پاک کنند، همان که خطاب به نیروهای گارد ویژه نوشته: «چرا بچه رو میزنی، بیا ما رو بزن.»
خانواده #علی_سیدی #دادخواه خون پسرشان هستند، اگر چه هر روز بر فشار، تهدید و بازداشت خانوادههای دادخواه افزایش مییابد، تا با این فشارها این خانوادهها را به سکوت وادارند، در حالی که #دادخواهی حق مسلم شهروندان است و خانوادههای دادخواه خواهان این هستند که مشخص شود چه کسی جان عزیزشان را گرفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سالگرد تولد نیما نوری است از لحظات تیرخوردن و انتقالش به بیمارستان ویدیوکوتاهی وجود دارد، نیما متاسفانه درون همین خودرو به لحظاتی بعد بیهوش میشود.
#نیما_نوری ، ۱۷ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراضهای سراسری شد.
یکی از دوستان نیما سال گذشته به ایران بریفینگ گفته : «نیما در راه کمالشهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،در درمانگاه وصال گفته بودند خونریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانوادهاش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران پایاش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمیدادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پایاش شلیک شده است.»
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود و هنگام مرگ تنها ۱۷ سال و ۶ ماه داشت. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#نیما_نوری ، ۱۷ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراضهای سراسری شد.
یکی از دوستان نیما سال گذشته به ایران بریفینگ گفته : «نیما در راه کمالشهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،در درمانگاه وصال گفته بودند خونریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانوادهاش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران پایاش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمیدادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پایاش شلیک شده است.»
نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود و هنگام مرگ تنها ۱۷ سال و ۶ ماه داشت. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پدر عرفان رضایی، به فرزند شهیدش پیوست
محسن رضایی نوایی، از جانبازان جنگ ایران و عراق ، پس از دو سال و نیم داغِ فرزند و رنج بیماری، پرکشید.
پدری که پس از شهادت فرزند دلیرش، نه تنها جسمی رنجور، که قلبی شکسته داشت. اما تا واپسین نفس، بر عهد نانوشتهاش با فرزندش ایستاد و لحظهای از #دادخواهی کوتاه نیامد.
در ۵۴ سالگی، آرام و بیصدا، راهی شد… به سوی پسر شهیدش.
تسلیت به همه خانواده های دادخواه شهیدان.
#خانواده_های_دادخواه
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محسن رضایی نوایی، از جانبازان جنگ ایران و عراق ، پس از دو سال و نیم داغِ فرزند و رنج بیماری، پرکشید.
پدری که پس از شهادت فرزند دلیرش، نه تنها جسمی رنجور، که قلبی شکسته داشت. اما تا واپسین نفس، بر عهد نانوشتهاش با فرزندش ایستاد و لحظهای از #دادخواهی کوتاه نیامد.
در ۵۴ سالگی، آرام و بیصدا، راهی شد… به سوی پسر شهیدش.
تسلیت به همه خانواده های دادخواه شهیدان.
#خانواده_های_دادخواه
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پریسا بهمنی متولد اول اردیبهشت سال ۱۳۴۹ اهل زنجان و ساکن تهران بود، پزشک متخصص جراح عمومی و تخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه، عاشق ایران و مردمش و طبیعت گردی بود.
همزمان با شدت گرفتن اعتراضات ۱۴۰۱ در تهران و دیگر شهرهای ایران جمعی از کادر درمان و پزشکی تهران مقابل #سازمان_نظام_پزشکی تجمع کردند.
ساعتی از این تجمع نگذشته بود که نیروهای سپاه پاسداران از قرارگاه ثارالله تهران و سپاه محمد رسول الله تهران به این تجمع آمده و با محاصره ااعتراض کنندگان فردی با لباس نظامی بالای مینی بوسی رفته و اظهار میدارد چون این تجمع از وزارت کشور مجوز ندارد باید سریعا تعطیل وجمعیت متفرق شودفرد نظامی به تجمع کنندگان ۱۰ دقیقه مهلت میدهد، حاضران بیتوجه به اخطار علیه خامنهای و #حکومت_کودک_کش شعار میدهند در همین زمان و بدون آنکه مهلت ۱۰ دقیقه پایان بیابد، تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور و دود زا شروع میشود.
این تجمع دوکشته و دهها زخمی برجای گذاشت، نام یکی از کشته شدگان اعلام نشده ، اما شاهدانی دیدهاند، مردی حدودا ۴۰ ساله از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرارگرفته، پیکرش را در یک تاکسی سبز سوار کرده ومنتقلش میکنند.
پریسا بهمنی، پزشک ، فرد دیگری است که آن روز با شلیک سپاه پاسداران، کشته شد.
دکتر #پریسا_بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله پاسداران قرارگاه ثارالله کشته شد.
گلولهها سر، گردن و پهلوی چپ وی را نشانه گرفته بودند.
با وجود دهها شاهد عینی از همکاران پزشک وی که پیکر تیرخورده و خونین وی را به بیمارستان جم تهران منتقل کردند، اما رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
او متولد اول اردیبهشت ۱۳۴۹ در زنجان و ساکن تهران، متخصص جراح عمومی بود. او متخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه بود. با اینکه اقامت کانادا و فرانسه را داشت ، ولی هیچکدام نتوانست مانع ماندنش در ایران شود. او در ایران ماند تا به سوگند پزشکی خود برای خدمت به مردم عمل کند.
مزار او در بهشت زهرا، قطعه ۷، ردیف ۸ شماره ۱۵ است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همزمان با شدت گرفتن اعتراضات ۱۴۰۱ در تهران و دیگر شهرهای ایران جمعی از کادر درمان و پزشکی تهران مقابل #سازمان_نظام_پزشکی تجمع کردند.
ساعتی از این تجمع نگذشته بود که نیروهای سپاه پاسداران از قرارگاه ثارالله تهران و سپاه محمد رسول الله تهران به این تجمع آمده و با محاصره ااعتراض کنندگان فردی با لباس نظامی بالای مینی بوسی رفته و اظهار میدارد چون این تجمع از وزارت کشور مجوز ندارد باید سریعا تعطیل وجمعیت متفرق شودفرد نظامی به تجمع کنندگان ۱۰ دقیقه مهلت میدهد، حاضران بیتوجه به اخطار علیه خامنهای و #حکومت_کودک_کش شعار میدهند در همین زمان و بدون آنکه مهلت ۱۰ دقیقه پایان بیابد، تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور و دود زا شروع میشود.
این تجمع دوکشته و دهها زخمی برجای گذاشت، نام یکی از کشته شدگان اعلام نشده ، اما شاهدانی دیدهاند، مردی حدودا ۴۰ ساله از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرارگرفته، پیکرش را در یک تاکسی سبز سوار کرده ومنتقلش میکنند.
پریسا بهمنی، پزشک ، فرد دیگری است که آن روز با شلیک سپاه پاسداران، کشته شد.
دکتر #پریسا_بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله پاسداران قرارگاه ثارالله کشته شد.
گلولهها سر، گردن و پهلوی چپ وی را نشانه گرفته بودند.
با وجود دهها شاهد عینی از همکاران پزشک وی که پیکر تیرخورده و خونین وی را به بیمارستان جم تهران منتقل کردند، اما رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
او متولد اول اردیبهشت ۱۳۴۹ در زنجان و ساکن تهران، متخصص جراح عمومی بود. او متخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه بود. با اینکه اقامت کانادا و فرانسه را داشت ، ولی هیچکدام نتوانست مانع ماندنش در ایران شود. او در ایران ماند تا به سوگند پزشکی خود برای خدمت به مردم عمل کند.
مزار او در بهشت زهرا، قطعه ۷، ردیف ۸ شماره ۱۵ است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مونا بختیاری، خواهر پویا بختیاری و دختر ناهید شیرپیشه از مادرش که در زندان محبوس است، یادی کرد و نوشت:
«معلمی یعنی آموختن ، یعنی اندیشیدن،یعنی عشق،ایثار،صبر و....
و مادرم #ناهید_شیرپیشه تنها معلم نبود،بلکه معلمی را زندگی کرد.
به یاد همه ی ۱۲ اردیبهشتهایی که با گل می اومدم مدرسه تا روزتو تبریک بگم.
روزت مبارک بزرگترین معلم من 🌼»
ناهید شیرپیشه به جرم دادخواهی فرزندش به ۵ سال زندان محکوم است و در زندان زنجان است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«معلمی یعنی آموختن ، یعنی اندیشیدن،یعنی عشق،ایثار،صبر و....
و مادرم #ناهید_شیرپیشه تنها معلم نبود،بلکه معلمی را زندگی کرد.
به یاد همه ی ۱۲ اردیبهشتهایی که با گل می اومدم مدرسه تا روزتو تبریک بگم.
روزت مبارک بزرگترین معلم من 🌼»
ناهید شیرپیشه به جرم دادخواهی فرزندش به ۵ سال زندان محکوم است و در زندان زنجان است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نه_به_جمهوری_اسلامی #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است #دادخواهی #سپاه_تروریستی_پاسداران #اعتصابات_سراسری #تهران
#irgc_is_a_terrorist_organization
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
متهمان اصلی قتل امیرجواد اسعدزاده با وثیقه آزاد هستند الهام خواهر امیرجواد اسعدزاده، جانباخته خیزش ۱۴۰۱، در یک لایو اینستاگرامی گفت: «متهمان اصلی قتل #امیرجواد_اسعدزاده چهار نفر هستند که همگی با وثیقه آزاد هستند، و این افراد دو نفر در ایران و دونفر دیگر…
امروز ۳۹ سالگی امیرجواد اسعدزاده، است،سالگرد جوانی شجاع و بی ادعا است ،که بسیاری حتی نامش را هم نشنیدهاند، حوانی که حتی دوستان و خانوادهاش هم نمیدانستند چه شیردلی است.
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خواهر #امیر_جواد_اسعدزاده ، جانباخته خیزش سراسری ۱۴۰۱ با انتشار این تصویر از برادرش نوشت: «این مسجد امیرالمومنین هست؛ مشهد، بلوار پیروزی، پیروزی ۴۵
جایی که توی زیرزمینش اینقدر برادرم را کتک زدند که استخونهای بدنش تیکه تیکه شد وجلوی چشم روحانیش بدن بیجان برادرمو ازش خارج کردن.
این مسجد که قدم به قدمش آلوده به خون هست، امروز شعبه اخذ رأی شده؛ ننگ بر ما اگر لحظهای منافعمون بر فکر جوونهایی که ظالمانه برای آزادی از دست دادیم، غالب بشه»
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جایی که توی زیرزمینش اینقدر برادرم را کتک زدند که استخونهای بدنش تیکه تیکه شد وجلوی چشم روحانیش بدن بیجان برادرمو ازش خارج کردن.
این مسجد که قدم به قدمش آلوده به خون هست، امروز شعبه اخذ رأی شده؛ ننگ بر ما اگر لحظهای منافعمون بر فکر جوونهایی که ظالمانه برای آزادی از دست دادیم، غالب بشه»
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روز ۲۵آبان۱۴۰۱، در میدان نگهبانی محله «خانه اصفهان»، سه عضو نیروی بسیج به نامهای «محسن چراغی»، «محسن حمیدی» و «محمد کریمی» کشته شدند.
نیروهای امنیتی مدعیشدند که کشتهشدن این نیروها، یک «اقدام تروریستی» بوده و ۶ نفر را در ارتباط با این پرونده بازداشت کردند.
در جریان این پرونده #صالح_میرهاشمی ، به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کمری، #مجید_کاظمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کلاشینکف، #سعید_یعقوبی به «محاربه» از طریق کشیدن اسلحه متهم شدند.
در جریان این پرونده حکم اعدام این سه تن توسط دیوان عالی کشور تائید و فرجامخواهی آنها رد شد.
از هیچ کدام از متهمان سلاحی کشف نشد ، هیچ دلیل مستندی همدال بر حمل و یا بکارگیری سلاح از متهمان جز گزارش دستنویس سه بسیجی عضو آن پایگاه وجود ندارد، در بخشی از گزارش پایگاه تنها از لفظ«شنیده شدن صدای گلوله» استفاده شده، در اقدام عجیب و مضحک دیگری گفته شده یکی از بسیجیان محل پیشتر شنیده که مجید کاظمی کلت کمری دارد ، در حالی که کشته شدگان با سلاح کلاشنیکف کشته شدهاند، سلاح سازمانی سپاه و استفاده شده توسط بسیجیان .
متهمان بعدها در دادگاه از شکنجه شدن و اعترافات اجباری سخن گفتند و همه اظهارات گویای آن است که دیوان عالی کشور بدون در نظرگرفتن ایرادات اساسی و روشن شدن ابهامات رای اعدام را تایید کرده است.
به عبارتی دیگر، تایید حکم اعدام متهمان پرونده خانه اصفهان در شعبه نهم دیوان عالی کشور بدون توجه و اعتنا به نقایص و ایرادات اساسی موجود در پرونده صورت گرفته و دیوان هیچ تلاشی برای توجه به این ایرادات اساسی نکرده است.
چرا که سراسر پرنده حاوی نقص و ایراد است.هیچ شواهد و مدارکی در پرونده به جز اعترافات اجباری متهمان علیه خود و یکدیگر وجود ندارد. حتی تصویر محل حادثه نیز هیچ چیزی را مبنی بر مشارکت متهمان در تیراندازی نشان نمیدهد.
متهمان صرفا افرادی هستند که در صحنه اعتراضات آن شب حضور داشتهاند و صرف حضورشان در صحنه سبب انتساب اتهام محاربه شده است.
هیچکدام از متهمان نپذیرفتند که به سوی ماموران تیراندازی کرده و تنها مستند تیراندازی متهمان به سوی ماموران اعترافات اجباری آنها علیه یکدیگر است و آنها حتی علیه در اعترافات اجباری علیه خود نیز نپذیرفتند که در تیراندازی مشارکت داشتهاند.
این سه متهم در تاریخ ۲۹ اردیبهشت بر روی چوبه اعدام ایستادند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروهای امنیتی مدعیشدند که کشتهشدن این نیروها، یک «اقدام تروریستی» بوده و ۶ نفر را در ارتباط با این پرونده بازداشت کردند.
در جریان این پرونده #صالح_میرهاشمی ، به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کمری، #مجید_کاظمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کلاشینکف، #سعید_یعقوبی به «محاربه» از طریق کشیدن اسلحه متهم شدند.
در جریان این پرونده حکم اعدام این سه تن توسط دیوان عالی کشور تائید و فرجامخواهی آنها رد شد.
از هیچ کدام از متهمان سلاحی کشف نشد ، هیچ دلیل مستندی همدال بر حمل و یا بکارگیری سلاح از متهمان جز گزارش دستنویس سه بسیجی عضو آن پایگاه وجود ندارد، در بخشی از گزارش پایگاه تنها از لفظ«شنیده شدن صدای گلوله» استفاده شده، در اقدام عجیب و مضحک دیگری گفته شده یکی از بسیجیان محل پیشتر شنیده که مجید کاظمی کلت کمری دارد ، در حالی که کشته شدگان با سلاح کلاشنیکف کشته شدهاند، سلاح سازمانی سپاه و استفاده شده توسط بسیجیان .
متهمان بعدها در دادگاه از شکنجه شدن و اعترافات اجباری سخن گفتند و همه اظهارات گویای آن است که دیوان عالی کشور بدون در نظرگرفتن ایرادات اساسی و روشن شدن ابهامات رای اعدام را تایید کرده است.
به عبارتی دیگر، تایید حکم اعدام متهمان پرونده خانه اصفهان در شعبه نهم دیوان عالی کشور بدون توجه و اعتنا به نقایص و ایرادات اساسی موجود در پرونده صورت گرفته و دیوان هیچ تلاشی برای توجه به این ایرادات اساسی نکرده است.
چرا که سراسر پرنده حاوی نقص و ایراد است.هیچ شواهد و مدارکی در پرونده به جز اعترافات اجباری متهمان علیه خود و یکدیگر وجود ندارد. حتی تصویر محل حادثه نیز هیچ چیزی را مبنی بر مشارکت متهمان در تیراندازی نشان نمیدهد.
متهمان صرفا افرادی هستند که در صحنه اعتراضات آن شب حضور داشتهاند و صرف حضورشان در صحنه سبب انتساب اتهام محاربه شده است.
هیچکدام از متهمان نپذیرفتند که به سوی ماموران تیراندازی کرده و تنها مستند تیراندازی متهمان به سوی ماموران اعترافات اجباری آنها علیه یکدیگر است و آنها حتی علیه در اعترافات اجباری علیه خود نیز نپذیرفتند که در تیراندازی مشارکت داشتهاند.
این سه متهم در تاریخ ۲۹ اردیبهشت بر روی چوبه اعدام ایستادند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing