ایران بریفینگ
6.15K subscribers
17.4K photos
25.7K videos
31.3K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
زادروز جاویدنام دنیا فرهادی هست.
#دنیا_فرهادی، دانشجویی که شانزدهم آذر ماه ۱۴۰۱ در اهواز ناپدید و پیکر بی‎جانش یک هفته بعد دور از شهر و در حاشیه کارون پیدا شد، او ساعتی پس از «درگیری کلامی با بسیجی‌های دانشگاه»، در نقطه‌ای از شهر اهواز با اصابت «گلوله» کشته شد و‌ با دستاتی بسته در رودخانه کارون رها شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔴امروز ۲۱ اسفند سالروز تولد مریم آروین، وکیل دادگستری است، او که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانی‌اش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر
#مریم_آروین ، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه سال گذشته به خانواده آروین گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب به او آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.
جمهوری اسلامی مرگ مریم را مرگی طبیعی و‌حتی خودکشی خواند اما در عین حال پزشکی قانونی در سیرجان هرگز علت مرگ را اعلام نکرد و رئیس پزشکی قانونی به خانواده مریم گفتند به دستور نهادهای امنیتی اجازه کالبد شکافی و اعلام نظریه رسمی را ندارند، مشخص نیست اگر مریم‌خودکشی کرده چرا نگذاشتند پس نتیجه تحقیقات و‌علت مرگش اعلام شود!
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شهناز خسروی، مادر بیژن کاظمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، می‌گوید علیرغم گذشت ۲ ماه از بازداشت فرزندش توسط ماموران وزارت اطلاعات، هیچ اطلاعی از وضعیت وی ندارد و حتی نمی‌داند که آیا فرزندش زنده است یا نه.

این مادر دادخواه، با انتشار یک فایل صوتی در حساب کاربری خود در اینستاگرام گفته:
«بازداشت موقت به‌سر می‌برد و از حقوق اولیه‌ی انسانی و شهروندی خود، یعنی حق برقراری تماس تلفنی و حق ملاقات با خانواده و وکلایش، محروم است. وکلای او امکان دسترسی به پرونده‌اش را ندارند.»

به گفته مادر #بیژن_کاظمی هنوز اتهامات منتسب به این زندانی و دلیل بازداشت او روشن نشده و «ضابطین برخورداری از حقوق شهروندی بیژن را صراحتن منوط به همکاری او می‌خوانند.» این مادر دادخواه پرسیده «آیا همکاری مفهومی جز اعتراف علیه خود دارد؟»

به گفته مادر بیژن کاظمی «پیگیری‌های مکرر ما، در واقع پاسکاری بین دادسرای امنیت اوین، دادسرای جنائی ناحیه‌ی ۲۷ تهران، دادسرای کوهدشت و مجتمع قضائی کچوئی تا به حال هیچ نتیجه‌ای در برنداشته، جز پاره‌ای اطلاعات ضدونقیض که وضعیت بیژن را مبهم‌تر و نگران‌کننده‌تر نشان می‌دهد.»

#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نسرین قادری، فارغ‌التحصیل کارشناسی فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و فعال سیاسی بود از دوران تحصیل و پس از آن او چندین پرونده سیاسی داشت.
نسرین در سال ۱۳۸۹ به علت درگیری با گشت ارشاد یک هفته زندان و با وثیقه آزاد شده بود و دو سال ممنوع‌الخروج بود.
او پس از فارغ‌التحصیلی دور از خانواده و تنها در تهران زندگی و مشغول به کار بود.
#نسرین_قادری در جریان خیزش سراسری فعالیت بسیاری داشت.
روز ۱۳ آبان ۱۴۰۱، ماموران لباس شخصی که بعدها کشف شد از قرارگاه ثارالله سپاه تهران آمده‌اند به زور وارد منزلش می‌شوند و احتمالا با مقاومت شدید او دربرابر ربوده‌شدن مواجه و درگیری رخ می‌دهد و ضربات شدیدی به سرش و ضربه مغزی وارد می‌شود.
نیروهای امنیتی سپاه تهران پس از کشتن نسرین، خانه را مرتب و حادثه را چنان صحنه‌سازی می‌کنند که او بر اثر تشنج فوت کرده است، اما در این سناریوسازی کذایی، آن‌ها تمام لوازم‌ الکترونیکی نسرین را ضبط می‌کنند.
برادر نسرین، که پس از بی‌پاسخ ماندن تماس‌هایش نگران می‌شود و به خانه‌اش می‌آید‌ و‌ با پیکر بی‌جان خواهرش روبه رو می‌شود.
او به اورژانس اطلاع می‌دهد اما بعد از انتقال به یکی از بیمارستان‌های تهران اعلام می‌شود که جان سپرده است.
نسرین قادری متولد ۱ فروردین ۱۳۶۶ است و در ۱۵ آبان ۱۴۰۱ در حالی که جمهوری اسلامی معتقد بود او‌ به مرگ عادی از دنیا رفته است اما از تهران تا مریوان آمبولانس حامل پیکرش را اسکورت کرد و در مریوان نیز با شمار قابل توجهی از ماموران امنیتی حضور داشتند به خاک سپرده شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
شب قدر و‌ شب قتل اون شبی بود که به عرفان تیر زدید بالا سرش وایسادید بهش خندیدید صبر کردید تا جون بده... #عرفان_زمانی #علیه_فراموشی ‏ 🌐 irbr.news 🆔 @irbriefing
شام غریبانها داشتیم، با ما از شب قدر و شب ضربت خوردن و شام غریبان نگوئید.
شام غریبان عرفان زمانی در محل جان باختن او.
جنایتکاران یگان ویژه نیروی انتظامی عرفان رو با تیر زدند و بعد بالای سرش ایستادند تا جان دهد و‌ نگذاشتند کسی برای کمک جلو بیاید، از مردنش که مطمئن شدند، آمبولانس خبر کردند و جنازه‌اش را دزدیدند.
#عرفان_زمانی قهرمانی از #لاهیجان بود، در دقایقی قبل از کشته شدنش در اینستاگرام نوشته بود :«بجنگ مثل آب جاری، تو راهت شک نکنی میشه صخره هم سوراخ کرد»، او در حالی در خیابان جان داد که تا فردایش هزاران نفر استوری او‌را دیدند و خواندند و دیگر صفحه‌اش نیز خاموش ماند…
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در #لاهیجان #عرفان_زمانی به ضرب گلوله شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر در دم کشته شد.
صحنه‌هایی از لحظه شهادت عرفان زمانی در لاهیجان
ماموران جنایتکار پس از شلیک به او آنقدر ایستادند تا عرفان جان باخت.
…بچه‌ها تیرخوردم، نمیرم فقط !
این آخرین جمله‌ای بود که #عرفان_زمانی، قبل از به قتل‌رسیدن با شلیک گلوله‌های ماموران بر زبان آورد، همان مأمورانی که بالای سر عرفان ایستادند، اجازه ندادند کسی به او کمک کند و جان‌دادنش را تماشا کردند.
در این میان تنها رسالت ماست که #مادران_دادخواه را تنها نگذاریم، باید از سمیه ابراهیم‌پور، مادر عرفان نوشت، او در تنهایی عظیمی فرو رفته است که با تنهایی‌ خود در تمام سال‌های بزرگ‌ کردن عرفان بدون پدر، قابل مقایسه نیست. مثل یک کشتی بی‌لنگر، مثل غریقی در دل اقیانوس، سمیه با موج‌ها می‌رود و از درون مویه می‌کند…
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سومین سالروز تولد فرزانه قره‌حسنلو، همسر دکتر حمید قره‌حسنلو و از بازداشت‌شدگان مراسم #چهلم_حدیث_نجفی ، نیز همچنان در زندان گذشت.
فرزانه متولد ۵ فرودین ۱۳۵۵ است و از آبان ۱۴۰۱ تاکنون در زندان به سر می‌برد.
خانواده این زندانی سیاسی به مناسبت تولد او با انتشار متنی نوشته‌اند:
«فرزانه جان،
با تبریک سال نو و آرزوی رهایی از بند،
اینک که بیش از دوسال و‌نیم از خانواده دور هستی و نمی‌دانیم آیا حصارهای زندان وکیل‌آباد به تو اجازه می‌دهند عطر شکوفه‌های بهاری را استشمام کنی یا خیر،
امیدواریم که این دوران محنت هرچه زودتر سپری و نسیم آزادی بر گونه‌های تو بوسه زند.
تقارن بهار طبیعت با سالروز تولدت را شادباش می‌گوییم.
خانواده و به‌ویژه فرزندان برای رهایی تو از بند لحظه شماری می‌کنند.»
دادگاه انقلاب کرج پیشتر در حکم اول خود #فرزانه_قره_حسنلو را به اتهام «معاونت در ارتکاب جرم محاربه» به ۲۵ سال زندان محکوم کرده بود. این حکم بعدتر در دیوان عالی کشور رد شد و او به ۵ سال زندان در تبعید در مشهد محکوم شد.

#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتل حکومتی یکی دیگر از بازداشت‌شدگان خیزش و قیام ۱۴۰۱؛ #سارا_تبریزی زن ۲۰ ساله، ۴ فروردین به وزارت اطلاعات احضار شد اما روز ۵ فروردین پیکرش در خانه پیدا شد.
سارا آبان ۱۴۰۲، از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و در دی‌ماه از زندان اوین آزاد شد ولی بارها از سوی ماموران اطلاعات تهدید شده بود
#علیه_فراموشی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تعدادی از هم‌بندیان ‎سارا تبریزی در زندان اوین در نامه‌ای روایت خود را از دستگیری و وضعیت او را در زندان و تروماهای او روایت کرده‌اند؛
«یک هفته در کنارمان بود. با ترس هایش که برای مان بیگانه نبود. از شب‌های تنها ماندنش در سلول انفرادی برای‌مان گفت و وحشتش از عملی شدنِ تهدیدهای بازجو. می‌گفت بعد از سه شب انفرادی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات از شدت ضربان قلب و حمله‌های عصبی به بهداری منتقل و بعد از تجویز پزشک به سلول چند نفره برده شد. از فردای آن روز در اتاق بازجویی تحت فشار قرار می‌گرفت که در صورت عدم همکاری به شرایطِ قبل برگردانده می‌شود. نمی‌دانست منظور از همکاری چیست. فقط می‌دانست نمی‌خواهد اسیر اوهامی که دچارش بود بشود.
#سارا_تبریزی دختری بیست ساله و بدون تجربه‌ی مواجهه با چنین فضایی، چند روز پیش از آنکه سر و کارش با نیروی امنیتی بیافتد، قصد داشت ایران را به مقصد آرزوهایش ترک کند. اگر سارا در جامعه‌ای آزاد، بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی می‌کرد، نه تصمیم به ترک کشور می‌گرفت و نه دچار چنین پایان تلخی می‌شد.
سارا پس از  آنکه از زندان به قید وثیقه آزاد شد؛ مفهوم همکاری را فهمید. تماس‌های مکرر و پیشنهاد بازجو به آنچه سارا حاضر به تن دادن به آن نبود. و در ادامه تهدید به بازداشتِ دوباره و افشای اطلاعات خصوصی‌اش. چهارم فروردین، سارا احضاریه‌ای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام مرگ کشیده می‌شود.
این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ هزاران نفری که تحت سیطره‌ی حکومت‌ها، طی دهه‌ها دیکتاتوریِ فاشیستی سر به دار، سر به نیست و مفقود شده‌اند. همچون بسیارانی که چشم‌های‌شان را از دست داده‌اند یا به طریقی دچار نقص عضو شدند. همچون بسیاری از فرزندان‌مان که برای امنیت بیشتر یا رسیدن به رویاهای‌شان وادار به ترک وطن شدند. و بسیارانی که سالها در اسارت مانده‌اند و چراغ خانه‌های‌شان خاموش شد.
اگرچه حکومت پاسخگو نخواهد بود و در صورتِ ضرورت با دسیسه‌ای دیگر سعی در فرافکنی خواهد نمود، اما مسئولیت این جنایت نیز مانند آنچه پیشتر مرتکب شد، به عهده‌اش خواهد بود و روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.»
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روز ۲۷ مارس(هفتم فروردین)، از سال ۱۹۶۱، به پیشنهاد انستیتو بین‌المللی تئاتر، #روز_جهانی_تئاتر نام گرفته است.
در این روز بسیاری از کاربران و فعالان سیاسی و‌ فرهنگی و بازیگران سینما و تئاتر، یادی کردند از حسین محمدی، بازیگر تئاتری که اکنون با حکم حبس و تبعید روبرو است.
#حسین_محمدی؛ بازیگری تئاتری بود که در مرگ «روح‌الله عجمیان»، به ۱۰ سال زندان در تبعید به اتهام هیچ محکوم شد.
در این پرونده تاکنون دو معترض اعدام شده و ۱۸ معترض دیگر زندانی و مجموعا به ۱۲۷ سال زندان محکوم شده‌اند اما خانواده خونخوار عجمیان باز به دنبال اعدام بیشتر هستند.
#دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز مهسا موگویی است، مادر #مهسا_موگویی ، از کشته‌شدگان خیزش سراسری، در حالی که بر مزار دخترش سبزه روز سیزده به‌در امسال را گره می‌زند، می‌گوید: «مهسا دو سال پیش سبزه‌ها را گره زدم که دندان‌پزشکی قبول بشوی، امسال سبزه‌ها را گره می‌زنم به‌امید نابودی قاتلان.»
مهسا موگویی، جوان اهل فولادشهر اصفهان بود که در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
برگزاری تولد رادین، برادر #کیان_پیرفلک در روز #سیزده_نوروز به همراه #ماه_منیر_مولایی_راد و دوستانش و در نبود کیان
پدرش در اینستاگرام عکس‌هایی از این تولد را منتشر کرده است.
#مادر_دادخواه کیان همچنان از فعالیت و حضور در فضای مجازی محروم است.
جای و یاد کیان پیرفلک گرامی باد.
#دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۴ فروردین ۱۳۰۷ زادروز جاویدنام محمود جعفریان است.
جعفریان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی، معاون سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و قائم‌مقام حزب رستاخیز در دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی بود.
او چندین بار در تلویزیون ایران و‌همچنین در جلسات عمونی #حزب_رستاخیز خطرات انقلابیون ۵۷ و حکومت دینی را برای همگان هشدار داده بود.
در حالی که کمتر از یکسال پس از انقلاب ۵۷ هنگامی که اعدام‌ها و سرکوب شدت گرفت، بسیاری در کمال وقاحت مدعی شدند که هیچ کس حقایق را به آنها نگفته بود.
#محمود_جعفریان پیش از انقلاب ۵۷ سرسختانه با فعالیت و حضور روزنامه نگاران و‌نویسندگان چپ اندیش در رادیو تلویزیون ملی ایران مخالف بود و همین تلاش حکم اعدام وی شد برای او پس از #انقلاب۵۷ ؛
مسعود بهنود پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، جزو اولین افرادی بود که علیه محمود جعفریان و نیکخواه به خلخالی اعلام جرم کرد.
سرانجام جعفریان در ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷ از اولین دسته‌هایی بودند که توسط دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام شدند.
روزنامه کیهان در مورد اعلام جرم مسعود بهنود علیه جعفریان و نیکخواه نوشت:« #مسعود_بهنود در این اعلام جرم، از این دو نفر به عنوان عوامل به وجود آوردن محیط ارعاب و خفقان در رادیو و تلویزیون و کسانی که باعث آزار و ایذاء نویسندگان و برنامه سازان مردمی این سازمان شده‌اند اسم برده‌است.
… بهنود ضمن اشاره به مقدار زیادی نوار، نوشته و فیلم که در انبارهای رادیو تلویزیون جمع شده‌اند یا به دور ریخته شده‌اند و حتی در میان آن‌ها مقدار زیادی مصاحبه و گفتار مقامات مملکتی هم وجود دارد، اظهار داشت: جعفریان در طول این سال‌ها در سه کانال اصلی ارتباط با مردم (حزب رستاخیز به عنوان تنها حزب سیاسی کشور، رادیو تلویزیون ملی و خبرگزاری پارس) ریشه دوانیده بود و این امکان برای او به وجود آمده بود که علاوه بر این که هرچه دلش می‌خواهد بگوید و از تلویزیون پخش کند، حتی اخبار ساختگی و مجعول را از طریق خبرگزاری پارس به عنوان اخبار رسمی کشور پخش کند.»
اگرچه تمامی اقدامات خلخالی و تیم همراهش در اعدام‌های فله‌ای پس از انقلاب مشهور است اما اعدام محمود جعفریان و پرویز نیکخواه شهره است که هیچ مبنای قضایی نداشته و صرفا بر اساس خصومت شخصی شاکیان و حسادتهای شغلی اعدام شده‌اند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهسا یزدانی، به مدت دو سال در حبس خانگی بود و امروز ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، پس از پایان حبس، توانست به مزار پسرش محمدجواد زاهدی، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱، برود و با او دیدار کند.
#مهسا_یزدانی از سوی دادگاه انقلاب ساری به ۱۳ سال حبس تعزیری (پنج سال قابل اجرا) محکوم شده بود که با پابند در حبس خانگی به سر می‌برد.
#محمدجواد_زاهدی ، ۳۱شهریور۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری شهر ساری با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای ماموران در ۲۰ سالگی کشته شد.
#دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اتحاد مادران دادخواه با این جمله من هم مادر کسی هستم، بیش از پیش نمایان است.
خانواده‌های دادخواه دست در دست هم برای دادخواهی.
#دادخواهی #غزاله_چلابی :
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم می‌گرفت، ناگهان، گلوله‌ای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهت‌زده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد می‌زدند: «یکی رو کشتند. و او غزاله بود.»
دادخواهی #مهران_سماک؛
معترضی که با شلیک بیش از ۱۱۵ ساچمه به سر و صورتش جان باخت
مهران ، جوان ۲۷ ساله شامگاه ۸ آذر ۱۴۰۱ پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در مقابل آمریکا در اقدامی اعتراضی در خودروی خود بوق می‌زد که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
من هم مادر کسی هستم؛ منیژه خانم هم به اتحاد خانواده‌های دادخواه پیوسته است، به همبستگی آن‌ها برای #دادخواهی.

آقا ماشاالله به «جرم» دادخواهی محبوس است و منیژه خانم رنج تنهایی را به دوش می‌کشد، نکند او را از یاد ببریم.

این روزها خانواده‌های دادخواه، آن‌ها که عزیزانشان را در آزادی از دست داده‌اند، به نوعی دست در دست هم داده‌اند و با جملاتی مانند من مادر کسی هستم، اتحاد خود را برای دادخواهی اعلام کرده‌اند.

کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان نیز با انتشار پستی در اینستاگرام خواهان اتحاد خانواده‌های دادخواه شد. او از مادران دادخواه خواست عکسی در کنار فرزندشان منتشر کنند و بنویسند: #من_هم_مادر_کسی_هستم و در همان ساعات ابتدایی بسیاری از خانواده‌های دادخواه از این پست حمایت کردند و بر دادخواهی خون به‌ناحق‌ریخته‌شده فرزندان‌شان تاکید کردند.

تاریخ دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مملو از عدم استیفاء حق دادخواهی شهروندان است و موارد ‌بی‌شماری از نقض این حق اساسی شهروندی توسط قوه قضاییه ایران در طول بیش از ۴۰ سال گذشته به چشم می‌خورد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
فرهاد محمودی، از خانواده‌های دادخواه، با انتشار تصاویری از یکی از مصدومان خیزش ۱۴۰۱ نوشت: «شهین عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.

پس از اینکه در بوکان #شهین_عبدالقادری در ۶ مهر ۱۴۰۱ مورد هدف ساچمه، قرار گرفت همسرش، #عثمان_مامه در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ ربوده شد.
حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمه‌ها را در سر و صورت خود حمل می‌کند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمی‌داند که او زنده است یا جانش را گرفته‌اند.»

چهره این آسیب ‌دیده در طی دو سال گذشته به دلیل ایجاد ترس و رعب و وحشت از سوی حکومت و نهادهای امنیتی رسانه‌ای نشده‌اند و از رنجی که بر این خانواده رفته، سخن گفته نشده است.

ایران بریفینگ بارها بر رسانه‌ای کردن تاکید کرده و دارد. و بارها نیز در پست‌هایی نوشته است که به وعده و وعید نهادهای امنیتی در قبال رسانه‌ای نشدن پرونده‌ها اعتماد نکنید.
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از شهیدان راه آزادی در ایذه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچه‌ای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهره‌اش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا می‌زند.
وقتی خواهرم برمی‌گردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربه‌ای محکم به صورتش می‌زند.
برای چند دقیقه بی‌هوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما‌ در این شهر قربانی آزار و خشونت می‌شوند.
در کشوری که باید خانه‌مان باشد،حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#سرکوب_دادخواهان #دادخواهی #میلاد_سعیدیان_جو

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حامد سلحشور، متولد ۲۲ فروردین ۷۸ ،‌ از ایذه بود. او یکی از قهرمانانی بود که تا آخرین نفس و آخرین قطره خون، زیر سنگین‌ترین و وحشیانه‌ترین شکنجه‌های مزدوران حکومت ایستاد و در نهایت بر سر عقیده‌اش جان داد
حامد آرام و مهربان ، همیشه سرزنده، تمیز و مرتب بود و یکی یکدانه مادرش بود. او نامزد کرده بود و برای آینده‌اش آرزوها داشت و می‌خواست خانواده‌اش را خوشبخت کند. با گذشت زمان، حامد سیاسی‌تر شد و روزهای قبل از کشته شدنش از سیاست حرف می‌زد و استوری‌های سیاسی می‌گذاشت.
تنها جرم حامد، داشتن فکر سیاسی بود.
روایت قتل و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز. واقعه را که می‌خوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری می‌شود.
حامد با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت می‌شود، ۵ روز می‌گذرد و خانواده از او خبری به دست نمی‌آورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ می‌زنند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن می‌کنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.
خانواده او‌ با دفن‌مخفیانه وی و در نقطه‌ای غریب مخالفت می‌کنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته شبانه با دوستان و‌اقوام‌ به سر مزارش می‌روند، پیکر او را از خاک بیرون می‌کشند ، آنها در کمال حیرت می‌بینند، حامد را بدون کفن و‌آداب شرعی و‌ با لباس و‌ کتونی و بصورت مچاله دفن‌کرده‌اند و‌ بر روی او‌خاک‌ ریخته‌اند،آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد می‌کنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک می‌سپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر
#حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و‌ خمیده انگار که به‌گودالی پرت کرده‌اند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود،در نهایت با احترام توسط خانواده و دوستانش به خاک سپرده می‌شود
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت #علیه_فراموشی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
🔖روایت قتل و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز. واقعه را که می‌خوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری می‌شود.
حامد در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت می‌شود، ۵ روز می‌گذرد و خانواده از او خبری به دست نمی‌آورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ می‌زنند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن می‌کنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.
خانواده او‌ با دفن‌مخفیانه وی و در نقطه‌ای غریب مخالفت می‌کنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته شبانه با دوستان و‌اقوام‌ به سر مزارش می‌روند، پیکر او را از خاک بیرون می‌کشند ، آنها در کمال حیرت می‌بینند، حامد را بدون کفن و‌آداب شرعی و‌ با لباس و‌ کتونی و بصورت مچاله دفن‌کرده‌اند و‌بر روی او‌خاک‌ ریخته‌اند،، آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد می‌کنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک می‌سپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر
#حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و‌ خمیده انگار که به‌گودالی پرت کرده‌اند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود،در نهایت با احترام توسط خانواده و دوستانش به خاک سپرده می‌شود
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM