ایران بریفینگ
7.38K subscribers
21.2K photos
28K videos
37.2K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
«بزرگوار» تکیه کلامش بود.
از بی‌صداترین بازداشت‌شدگان و زندانیان بود، در ۶۵ روزی که بازداشت بود هیچ ملاقاتی نداشت، پدر و مادرش سال‌ها قبل فوت کرده‌اند و هیچ‌کس را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
کارگر مرغداری بود و برای امرارمعاش هر روز مسیر قزوین ـ کرج را در آمد و شد بود.
او را چند روز پس از چهلم حدیث نجفی بازداشت کردند و به فاصله کوتاهی در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه کردند.
محمد حسینی در جلسه دادگاه گفت که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد که متوجه بسته شدن اتوبان تهران_ قزوین شده است. و پس از دیدن درگیری‌ها در محل حاضر می‌شود و پس از مدتی آنجا را ترک می‌کند.
#سید_محمد_حسینی متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج بود.
یک خواهر و یک برادر ناتنی دارد که سال‌های زیادی، رابطه چندانی با آنها نداشت و در کمال شهر کرج در یک خانه استیجاری، تنها زندگی می‌کرد.
او در شرکت جوجه‌کشی مرغک قزوین، کارگر بود و در چند رشته رزمی، از جمله کونگ‌فو و ووشو، حکم قهرمانی داشت. رزمی‌کاری که به گفته کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، شمشیرها و همه آن چیزی که از خانه‌اش، در صداوسیما و خبرگزاری‌های حکومتی به عنوان مستندات جرم علیه او به نمایش درآمد، وسایل ورزش رزمی‌اش بود.
وکیلش پس از اعدام حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
سیدمحمد حسینی را روز ۱۷ دی‌ماه در حالی که خودش هم خبرنداشت، اعدام کردند.
حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی، توسط قاضی معمم موسی آصف‌الحسینی صادر شد.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
11🔥2👍1
دانیال پابندی، نوجوانی ۱۶ ساله از سقز بود که در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی زندگی می‌کرد. او به دلیل وضعیت نامناسب خانواده‌اش نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد و از سن ۱۲ سالگی به کارگری مشغول شد.
#دانیال_پابندی شاگرد مکانیکی بود و تمام عمر کوتاهش را به کار و زحمت گذراند.
دانیال هفته آخر زندگی‌اش بیمار بود و نتوانست به کار برود. او به همین دلیل از کار بیکار شد.
شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ، در جریان خروش مردم سقز، دانیال در محله «کریم آباد» هدف گلوله مزدوران خامنه‌ای قرار گرفت.
بر پیکر نحیف او ۶ گلوله جنگی شلیک شد و او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند، اما آن شب دانیال پر کشید.
مزدوران رژیم قصد داشتند جنازه او را بربایند، اما مردم جلوی بیمارستان سنگربندی کردند و اجازه ندادند این اتفاق بیفتد.
روز بعد، پیکر دانیال در آرامستان آیچی به خاک سپرده شد.

پدر دانیال، که خود نیز کارگر بود و تمام عمرش را به کار برای چرخاندن چرخ‌های زندگی خانواده‌اش گذرانده بود، پس از قتل دانیال گفت:
“من می‌دانم که شهادت دانیال در این سن داغ سنگینی بر دل من و مادرش گذاشته، ولی مطمئنم که خون بناحق ریخته او هرگز آخوندها را امان نخواهد داد که شب سیاه‌شان را سحر کنند. به زودی با قیامی گسترده‌تر سرنگون خواهند شد.”
دانیال این شیرپسر قهرمان ایران متولد ۱۹ خرداد ۸۴ بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8🔥2
نوید افکاری (متولد ۳۱ تیرماه ۱۳۷۲) در کازرون، کشتی‌گیر باسابقه و از بازداشت شدگان اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ شیراز بود.
او به همراه دو برادرش وحید و #حبیب_افکاری متهم به شرکت در اعتراضات سراسری مرداد ۱۳۹۷ بودند.
#نوید_افکاری متهم به قتل یک بسیجی به خاطر مشارکت او در سرکوب بود. اما خود او چنین اتهامی را رد کرد. او به دو بار اعدام محکوم شد.
او با هدف اقرارهای اجباری در محل آگاهی شیراز به شدت شکنجه شد.
نوید افکاری پیش از این هیچ سابقه کیفری نداشت و فردی خوش‌نام و دارای چندین مدال قهرمانی کشوری در رشته‌ی کشتی بود.
در نوجوانی به فینال کشتی نوجوانان رسید و در بزرگسالی در میان برترین‌های این رشته در سطح کشور قرار داشت.
او برای کمک خرج خانواده اش به کارگری گچکاری مشغول شده بود.
پس از اعدام ناگهانی او در ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ خانواده اش را بارها و بارها بازداشت و مورد اذیت و آزار قرار دادند.
برادر دیگر نوید، حبیب افکاری هنوز هم در سلول انفرادی در زندان عادل آباد شیراز در حبس است.
نوید گفته بود:‌ « فهمیدم دنبال یک گردن برای طناب شان می گردند»‌
او همچنین خطاب به مردم ایران گفته بود:‌ «‌سکوت شما یعنی حمایت از ظلم ظالم»‌
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2
۱۵مرداد ۱۳۹۹ روزی بود که مصطفی صالحی جوان دلیر اهل اصفهان را سربدار کردند
او ۳۰ ساله و دارای دو کودک خردسال بود.
مصطفی از معترضان #اعتراضات_دی_ماه ۱۳۹۶ بود که به اتهام قتل یک پاسدار سپاه بنام سجاد شاه‌سنایی بازداشت و حکم اعدام گرفت.
او را هر چقدر شکنجه گردند تا علیه خود اعتراف اجباری کند هرگز نپذیرفت و این اتهام را رد کرد.
او بارها از قاضی خواست شاهد برای اثبات این اتهام بیاورند ولی خواسته هایش نادیده گرفته شد، حتی خانواده پاسدار مقتول نیز در آخرین جلسه دادرسی گفتند برای ما ثابت نشده که #مصطفی_صالحی قاتل فرزندمان باشد، اما جمهوری اسلامی مصمم به قتل مصطفی بود.
او بدون اطلاع خانواده و‌ ملاقات خانواده اعدام شد.
قتل حکومتی صالحی یکی از رویدادهای تلخ و تکان‌دهنده در تاریخ حقوق بشر است.
او‌ کارگر جوشکار ساختمانی بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
10🔥2🤬1
پارسا، جوانی که هنوز ۱۸ سالش نشده بود ،کار می‌کرد و درس می‌خواند.
هنوز شعارهایش روی دیوارهای شهر پاک‌ نشده،در تمام دوران انقلاب مهسا شعارنویسی می‌کرد و در آخر در حین نوشتن زن زندگی آزادی بازداشت شد. سه روز بعد از آزادی، به نحو‌ مشکوکی جان باخت.
۸آذر۱۴۰۱ «پارسا [نیما] شفیعی» درست سه روز پس از آزادی خودش و دو روز پس از آزادی خواهرش از بازداشت، مفقود می‌شود و دو روز بعد پیکرش در خیابانی توسط پلیس یافت می‌شود.
#پارسا_شفیعی پیش از مرگ، در حالی که سه روز بود آزاد شده بود اما چندین‌بار توسط نیروهای لباس شخصی در خیابان بازجویی شده بود و اطلاعات شخصی‌اش را گرفته بودند.
خانواده پارسا در جست‌وجو حقیقت و دلیل مرگ فرزندشان، همچنان پیگیری می‌کنند، اما هیچ پاسخی دریافت نکرده‌اند و از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار هستند.
مراسم خاکسپاری پارسا، با حضور نیروهای امنیتی به‌شکل گسترده حضور داشتند.
پارسا کارگر یک آپاراتی بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
10🔥2😁1🕊1
ایمان بهزادپور، از اولین جان باختگان اعتراضات ۱۴۰۱ است ، او در سنندج با گلوله جنگی کشته شد و به دلیل تهدید نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظام  تاکنون کمتر شناخته شده است.
نهادهای اطلاعاتی، مادر پیر ، بهزاد را جهت عدم اطلاع‌رسانی درباره قتل فرزندش شدیدا تهدید کرده بودند.
پیکر ایمان را به شرط عدم رسانەای کردن این جنایت به خانواده تحویل داده و در گزارش پزشکی قانونی دلیل فوت او را “برخورد جسم سخت به سر” عنوان کردە بودند.
سال‌ها قبل یکی از برادران ایمان در یک تصادف جانباخته و پدرش نیز چند سال پیش بر اثر سکته فوت کرده است.
#ایمان_بهزاد_پور ، ۲۵ ساله، اهل سنندج و‌ کارگر قنادی در ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به قتل رسید.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
11🔥2
امین بذرگر، کشتی‌گیر و دوست نوید افکاری، است، او پیش از ناپدید شدن، بارها از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده و او را مجبور کرده بودند پست‌هایش راجع‌به نوید را پاک کند.
‏اوایل تیر ۱۴۰۰ برادر امین خبر از غیب شدن وی داد.
‏امین بذرگر کارگر نجاری بود و هنگامی که غیب شده مشغول به کار بوده؛ اما نه دستمزدش را از صاحب کار گرفته و نه وسایلش را از آنجا برده است.
‏سعید افکاری، اوایل شهریور و مدتی پس از غیبت امین، از فشار نیروهای امنیتی به اطرافیان نوید نوشته بود. سعید دو روز پس از نوشتن این موضوع بازداشت می‌شود و در حین بازجویی مدام از او می‌پرسیده‌اند: در متنی که نوشته‌ای منظورت دقیقا فشار به چه کسانی‌است؟
‏با توجه به همزمانی بازجویی سعید افکاری و غیبت امین بذرگر ، احتمال آنکه نیروهای امنیتی از آنچه برای امین اتفاق افتاده مطلع بوده‌اند، بیشتر می‌شود.
‏۲۴ مهر ۱۴۰۱ تاریخی است که بر مزار امین بذرگر به ثبت رسیده، اگر چه این تاریخ ، تاریخ فوت وی نیست و‌ تاریخ خاکسپاری اوست.
‏۲۳مهر۱۴۰۱ روزی بود که ماموران امنیتی استخوانهایی را در کوه دراک در غرب ⁧ #شیراز ⁩ تحویل خانواده اش داده و مرگ او را اعلام کردند.
‏مدال المپیک رفاقت و شرافت رو هم ⁧ #امین_بذرگر ⁩ می‌گیره برای اینکه از دوستش #نوید_افکاری ⁩حمایت کرد و رژیم آخوندی به قتلش رسوند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
12🔥2🤬2🕊1
سامان قادرپور معروف به سامان کورده، شهروند اهل اشنویه بود که در تهران کارگر ساختمانی بود.
پدر و مادر سامان فوت کرده‌اند و از خانواده آنها فقط یک خواهر متاهل و بیمار وجود دارد.
او ۳۷ سال سن داشت و در اعتراضات خیابانی در خیابان استادمعین بازداشت می‌شود و در اثر شکنجه ماموران امنیتی در یکی از بازداشتگاه‌های تهران کشته می‌شود، در برگه جواز دفن وی علت مرگ نوشته شده است ، «بعدا عنوان می‌شود» امری که هرگز اتفاق نیفتاده است.
از #سامان_قادرپور به دلیل نداشتن دادخواه اطلاعات زیادی در دست نیست و یادی نمی‌شود او از گمنامان کشته شده در سال ۱۴۰۱ است، کارگری مظلوم و تنها که یک هفته پس از اعلام مرگش پیکرش توسط بستگان از پزشکی قانونی تحویل گرفته می‌شود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
12🔥3
رحمان محمدی، ساکن کمالشهر کرج در جریان انقلاب مهسا ، دهم آبان ۱۴۰۱ به ضرب باتوم بسیجیان به قتل رسیده است و خانواده محمدی پس از گذشت حدود شش ماه از قتل فرزند خود از محل دفن او مطلع می‌شوند.
نیروهای امنیتی همان زمان پیکر این جوان را به صورت گمنام در محلی دفن کرده‌اند.
آنها به خانواده محمدی گفته‌اند؛ باید هزینه کفن و دفن این جوان را که مبلغ ۱۶ میلیون تومان است، پرداخت کنند تا محل مزار او را اعلام کنند.
این در حالی است که پدر رحمان محمدی یک کارگر ساده و دارای بیماری‌های اعصاب و جسمی است.
در نهایت خانواده #رحمان_محمدی طبق گفته خودشان با فروش موتور خود رحمان ۱۶ میلیون را به پزشکی قانونی می‌پردازند و از محل دفن عزیزشان در سلطان آباد اسلامشهر مطلع می‌شوند.
رحمان کارگر نصاب داربست ساختمان بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
11🔥2
سید ستّار بهشتی متولد ۱ شهریور ۱۳۵۶ است که در ۹ آبان ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد.
او به اتّهام «وبلاگ نویسی و اقدام تبلیغی علیه نظام » بازداشت و به مکانی نامشخص منتقل شده بود در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و به دلیل خون‌ریزی ریه، کبد، کلیه و مخچه، و‌ضربه مغزی کشته شد و در آرامستان رباط کریم (محل زندگی‌اش) به خاک سپرده شد.
بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرای تهران، بهشتی در ۱۳ آبان فوت کرده‌است.
عموی #ستار_بهشتی در گفتگو با سحام نیوز گفته زمانی که از مسئولان، علّت مرگ را جویا شدند به آن‌ها گفته شد: «خفه شوید و به شما ربطی ندارد.»
در تمامی این سالها #گوهر_عشقی مادر ستار به عنوان مادری از #مادران_دادخواه از جمهوری اسلامی خواسته است به دادخواهی او برای علت قتل فرزندش پاسخ بدهند که نه تنها جوابی نگرفته است بلکه حتی بارها مورد سوءقصد و ضرب و شتم نیز قرار گرفته است.
ستار بهشتی کارگر کارگاه آجرپزی در یافت آباد بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
12🔥2🕊1
پدر ‎زانیار الله‌مرادی گفته: «زانیار فقط یک دست داشت با همان‌ یک دست برای به دست آوردن آزادی به خیابان رفت»
#زانیار_الله_مرادی جوانی ۲۶ ساله، اهل سنندج و برقکار ساختمان بود که ۲۴ آبان ۱۴۰۱ وقتی برای شرکت در اعتراضات سالگرد #آبان_خونین_۹۸ به خیابان رفت هدف ساچمه‌های تفنگ ماموران قرار گرفت و بدنش ساچمه‌ باران شد.
بدن پر از ساچمه و شلیک مستقیم به او باعث خون‌ریزی شد.
شاهدان صحنه توضیح می دهند بعداز اصابت باز تلاش به رفتن می‌کرد اما ماموران او را رها نکردند، به پیکر وی بیش از ۲۰۰ گلوله ساچمه شلیک شده بود ، او در بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شده است.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی


🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
11👍3🔥2🕊1
حسین کریمی علویجه، ۵۴ ساله، ساکن اصفهان بود.
او دو فرزند داشت که آنها نیز برای تأمین نیازهای زندگی به کارگری مشغول بودند.
در طی اعتراضات سراسری به دلیل افزایش قیمت بنزین در #آبان_خونین_۹۸ ، نیروهای سرکوب اعتراضات از گلوله‌های جنگی استفاده کردند.
در دومین روز از اعتراضات در اصفهان، #حسین_کریمی_علویجه در مقابل منزل خود توسط گلوله نیروهای حکومتی زخمی شد و جان خود را از دست داد.
پسر ۱۸ساله او نیز در حین تلاش برای کمک به پدرش، با شلیک گلوله توسط نیروهای سرکوب گر از ناحیه کتف و ریه زخمی شد.
پیکر حسین با حضور گسترده نیروهای امنیتی در گلزار علویجه ملک شهر به خاک سپرده شد و خانواده‌اش را تهدید کردند که هیچگونه اطلاع‌رسانی در رابطه با نحوه شهادت حسین انجام ندهند.
او متولد ۲۰ شهریور ۱۳۴۸ و کارگر ذوب آهن اصفهان بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2🕊1
بهمن جعفری (رضا)، متولد ۳۰ فروردین ۱۳۷۰است، از لرهای بختیاری که در منطقه فرگاز شیراز با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. بهمن بچه آخر خانواده بود، تحصیلات خود را در رشته کامپیوتر به پایان رسانده بود اما در تعمیرگاه صافکاری خودرو در نزدیکی محل زندگی‌اش کارگر بود.
بهمن ، صبح ۲۶ آبان ۱۳۹۸، سومین روز از اعتراضات مردمی به افزایش قیمت بنزین، از خانه خارج شد تا به محل کار خود برود.
در ساعت ۱۱:۳۰ صبح، در یک تماس تلفنی به خانوادهٔ او خبر می‌دهند که بهمن در نزدیکی‌ چهارراه زندان تصادف کرده و به درمانگاه منتقل شده‌است. خانواده بلافاصله خود را به درمانگاه می‌رسانند و با وضعیت وخیم فرزندشان، به دلیل اصابت گلوله به وی، مواجه می‌شوند.
نیروهای امنیتی چهار گلوله به او از فاصله نزدیک شلیک کرده بودند و سمت چپ بدن وی، در ناحیهٔ قلب، سینه و شکم را مورد هدف قرار داده بودند.
او پیش از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده بود.
پیکر بهمن به پزشکی قانونی سپرده شد. پس از آن، خانوادهٔ جعفری به پزشکی قانونی مراجعه کردند اما آن‌ها پیکر را تحویل ندادند، نهایتا پس از ۵روز، در ۱ آذر ۱۳۹۸، با تعهد و گرفتن پول گلوله پیکرش به خانواده تحویل داده شد.
مقامات امنیتی اجازهٔ خاکسپاری در دارالرحمهٔ #شيراز را ندادند. تلاش سه‌روزهٔ خانواده نیز برای راضی کردنِ مقامات امنیتی شیراز در این مورد بی‌نتیجه ماند.
پیکر بهمن جعفری، ۴ آذر ۱۳۹۸ در قبرستان شهرک کُشن، واقع در ۴۰ کیلومتری شیراز، به خاک سپرده شد.
خانواده، اجازهٔ برگزاری مراسم سنتی سوگواری (تاب دادن عزیز ازدست‌رفته داخل خانه) را پیش از خاکسپاری نیافتند.
در مراسم خاکسپاری بهمن جعفری، تنها بستگانِ درجهٔ یک او اجازهٔ حضور یافتند و نیروهای امنیتی به تهدید و آزار سوگواران پرداختند.
در غسالخانه و زمان شستن پیکر بهمن، مأموران امنیتی حضور داشتند تا خانواده یا حاضران از پیکر وی عکس و فیلم تهیه نکنند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥3
حسین شهبازی، از جاویدنامان و قهرمانان آبان ۹۸ در قلعه حسن خان است.
پدر یک پسر خردسال که دیگر چیزی از پدر بیاد ندارد جز تصویر بر دیوار ، حسین، کارگر کانکس‌سازی در تهران و عاشق فوتبال و از هواداران و‌ فعالان در باشگاه استقلال بود.
‏⁧حسین شهبازی ⁩ در ⁧ #آبان_خونین_۹۸ ⁩ با شلیک سه گلوله بر قلبش به قتل رسیده است.
‏حسین یک فرزند خردسال به نام پارسا داشت، پارسای کوچک کمی پدر را به یاد دارد اما بیشتر با خاطرات و سنگ مزار پدر بزرگ شده است ، مادرش گفته است پارسای ۸ ساله حالا می‌گوید من را حسین صدا بزنید.
#حسین_شهبازی نیز همانند سایر شهیدان آبان ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی فشار زیادی بر خانواده‌اش وارد کردند تا قتل او را اطلاع رسانی نکنند و مراسم خاکسپاری را در سکوت و تنها با حضور خانواده برگزار کنند.
در نهایت، روی سنگ مزار حسین، آرم باشگاه محبوبش، استقلال، حک شد و این متن به چشم می‌خورد:«از خاک، به خاک - از مرگ چه باک»
او متولد ۲۹ تیر ۱۳۷۱ بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8🔥2🕊1
حمید شریفی متولد ۱ تیر ۶۶ در شهرستان فریدن اصفهان و ساکن زینبیه ارزنون بود.
کارگر کارخانه و یکی از پر کارترین کارگران بود و همه پرسنل کارخانه به او ارادت خاصی داشتند.
پنج سال بود که ازدواج کرده بودند و در انتظار داشتن فرزند بودند ، سه ماه بود که دختری به زندگی‌شان رنگ داده بود که در اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در مقابل زینبیه اصفهان با سه گلوله جنگی در دم جان سپرد، پیکر #حمید_شریفی مطابق معمول توسط نیروهای امنیتی دزدیده شد ، دوازده روز پیکر او‌ در سردخانه‌ اصفهان نگهداری شد تا خانواده‌اش رضایت دادند که او در تصادف جان باخته اما همزمان ۳۰ میلیون بابت پول گلوله از آنها گرفتند .
اگرچه حکومت از خانواده خواسته بود که علت مرگ را تصادف اعلام کنند اما اجازه برگزاری مراسم به آنها ندادند و حتی شبانه بیلبورد اعلام فوت وی را هم پاره کردند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8🔥2🕊1
چهره‌ای معصوم و خندان که جمهوری اسلامی کودک کش با ضربات مکرر باتوم آن را خونین و غمگین و خاموش کرد…
نوجوانی که در #آبان_خونین_۹۸ به دلیل ضرب و شتم شدید و ضربات مکرر شوکر و باتون به گردن و جمجمه‌اش به‌دست اشرار جمهوری اسلامی پر پر شد.
#محسن_محمد_پور نوجوان ۱۷ ساله‌ای که جمهوری اسلامی در حالی جمجمه‌‌اش را زیر ضربات باتون و شوکر له کرد که او «رخت محرم» به‌تن داشت.

پیام حکومت این است که: مهم نیست شما مذهبی هستید یا نه. شیعه هستید یا سنی، مسیحی، یهودی یا زرتشتی و... وقتی باوری غیر از آنچه جمهوری شیطانی می‌خواهد داشته باشید؛ محکوم به مرگ خواهید شد.
او دانش آموز بود و‌ در کنار تحصیل کارگر بنایی و ساختمانی بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
10🔥2👍1
امیررضا عبدالهی در ۷ مهر ۱۳۸۵ در پارس‌آباد مغان متولد شد.
او که به همراه خانواده‌اش به
#اسلامشهر مهاجرت کرده بود در کنار درس کمک پدرش نیز بود و‌ کارگر گچکار ساختمان بود.
امیررضا در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۸، هم‌زمان با دومین روز از اعتراضات
#آبان_خونین_۹۸ ، به معترضان پیوست و در خیابان کاشانی اسلامشهر هدف تک تیراندازان جانی خامنه‌ای قرار گرفت.
پیکر امیررضا پس از سه روز، در ۲۸ آبان ۱۳۹۸، به خانواده‌اش تحویل داده شد و او را در زادگاهش، پارس‌آباد مغان، به خاک سپردند.
امیررضا با وجود سن کم، هنوز چیزی از زندگی ندیده و به هیچ‌یک از آرزوهایش نرسیده بود، اما او باور داشت که ظلم پایدار نمی‌ماند.
او یکی از با استعدادترین و آگاه ترین دانش آموزان اسلامشهر بود که پیش از این بخاطر نوشتن روزنامه دیواری در مدرسه و مطلبی درباره ظلمهای جمهوری اسلامی برای یک هفته از مدرسه اخراج شده بود .
#امیررضا_عبداللهی از مظلومان و گمنامان #آبان_پایان_ناپذیر_اسلامشهر است و اولین کودک زیر ۱۸ سال است که در آبان ۹۸ نامش می‌درخشد.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
9🔥2👍1
جواد نظری فتح‌آبادی اولین کشته‌شده اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران است.
جواد (روح‌الله) نظری فتح‌آبادی، متولد ۱۳۶۶ و اهل سیرجان در استان کرمان است، متاهل و دارای ۳ فرزند بود.
#جواد_نظری_فتح_آبادی کارگر کابینت ساز بود.
وی، دو عمو و یکی از دایی‌های خود را در جنگ ایران و عراق از دست داده بود.
جواد شامگاه جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ در نخستین روز از اعتراضات مردمی به افزایش قیمت بنزین، در سیرجان، هنگامی که از محل کار به خانه بازمی‌گشت، مورد هدف تیراندازی از ناحیهٔ جمجمه، توسط مأموران امنیتی قرار گرفت و جان‌باخت.
به نقل از برخی منابع محلی، وی توسط محافظ فرماندار سیرجان مورد هدف قرار گرفت و کشته شد.
خانوادهٔ نظری فتح‌آبادی، به‌وسیلهٔ ویدئوی منتشر شده در فضای مجازی از جان‌باختن فرزندشان مطلع شدند.
پیکر جواد نظری فتح‌آبادی، سه روز پس از جان‌باختن به خانواده تحویل شد و گوشی تلفن همراهش را توقیف کردند.
به خانواده اعلام کردند که جواد نظری فتح‌آبادی هنگام بالا رفتن از دیوار شرکت نفت مورد هدف نیروهای امنیتی قرار گرفته‌است. هیچ سند یا مدرکی الا مصاحبه فرماندار سیرجان برای این موضوع ارائه نشد.
محمد محمودآبادی، سرپرست فرمانداری سیرجان نخستین کسی بود که کشته شدن یک نفر در سیرجان را تأیید کرد.
فیلم پیکر مملو از خونِ جواد نظری فتح‌آبادی، در حالی‌که گلوله به سرش برخورد کرده بود، به سرعت در فضای مجازی منتشر شد.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
6🔥2👍1🕊1
امید صفرزهی کودک ۱۷ ساله بلوچ یکی از کشته شدگان #جمعه_خونین_زاهدان است.
او فاقد شناسنامه و #کودک_کار بود ، او در منطقه شیرآباد شهر زاهدان بود که ۶ گلوله جمهوری اسلامی جانش را گرفت.
امید بدلیل مشکلات مادی نتوانسته بود بیشتر از کلاس هفتم تحصیل را ادامه بدهد و کارگر سفالکاری بود.
وی مدارک هویتی نداشت، پدر و مادرش بلوچ بودند ولی پدرش، علیرغم اینکه از طایفه صفرزهی، اهل زاهدان و بلوچ بود، نتوانسته بود برای خود و خانواده‌اش شناسنامه بگیرد ، اما بعد از کشته شدن فرزندش به او گفتند بپذیرد فرزندش را جیش العدل کشته او را شهید اعلام می‌کنند!
#امید_صفرزهی زندگی سختی گذرانده بود؛ او در کنار کارگری سفال کارگر ساختمانی هم بود و علیرغم داشتن سن کم کمک‌دست پدرش بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
7🔥2
۱۷ هزار تومان پول بیشتر در جیبش نبود، این پول ، پول تاکسی برای رفتن به مصلا بود، دوستش می‌گوید پیاده رفته بود تا با این پول بتواند در مصلای زاهدان ساندویچ بخورد،چندین کیلومتر را با پای پیاده طی کرده بود تا به زاهدان برسد، رسید اما بر نگشت و‌ در #جمعه_خونین_زاهدان به شهادت رسید، حالا از او‌ چند اسکناس خونی باقی مانده است.
#محمد_اقبال_نائب_زهی (شهنوازی) کودک ۱۶ سالهٔ ایرانی است که در جمعه خونین زاهدان کشته شد.
به گفته برادرش او برای نماز جمعه به مصلای مسجد جامع مکی زاهدان رفته بود و در داخل مصلا هدف گلوله تک‌تیرانداز قرار گرفته‌است و پس از برخورد گلوله به قلب و چشمش کشته شده‌است.
محمد اقبال کارگر ساختمانی و بدون شناسنامه بود، او از سن ۹ سالگی وارد شغل کارگری ساختمان شده بود و نزد برادر بزرگ‌ترش کار می‌کرد و آرزو داشت که برای خرید یک گوشی هوشمند پول پس‌انداز کند تا بتواند یک حساب اینستاگرام باز کند.
محمد اقبال در آمدش را صرف پدر و مادر سالخوده اش می کرد.
احسان نائب زهی پدر خانواده مبتلا به بیماری سرطان خون است و در این روزها در بستر بیماری است.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2