ایران بریفینگ
7.23K subscribers
20.5K photos
27.5K videos
36K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
صادق فولادی وندا، فعال حقوق کودکان و کارگر کفاش ۲۹ ساله اهل #گچساران بود که روز ۱۴ بهمن توسط ماموران اطلاعات سپاه دستگیر شده بود، به طرز نامعلومی کشته شده است. جسد او ۱۸ روز پس از بازداشت در تاریخ دوم اسفند در کانال آبی در گچساران پیدا شد در حالی که آثار شکنجه بر بدن وی قابل مشاهده بوده است.
جسد این کارگر کفاش در نزدیکی پاساژ کپری‎ها در ایستگاه تاکسی گچساران پیدا شده و به دلیل شدت جراحات، خانواده او قادر به تشخیص هویتش نبودند و تنها از روی تتوهای روی بدنش موفق به شناسایی‌اش شدند.
پزشک قانونی زمان مرگ #صادق_فولادی_وندا را ۲۴ ساعت قبل از پیدا شدنش اعلام کرده است.
صادق فولادی‌وندا به دلیل انتشار فراخوان تجمع در روز ١۴ بهمن دستگیر شد و خانواده‎اش از زمان دستگیری تا کشته شدن وی نتوانستند هیچ اطلاعی از شرایط او کسب کنند. .
از او شعارهایی بر دیوارهای خیابان‌های گچساران باقی مانده و به نطر می‌رسد علت بازداشت او شعارنویسی بوده باشد.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
6🔥2👍1
«بچه‌ها تیرخوردم، نمیرم فقط »
این آخرین جمله‌ای بود که #عرفان_زمانی، معترض اهل سیاهکل، قبل از به قتل‌رسیدن با شلیک گلوله‌های ماموران بر زبان آورد، همان مأمورانی که بالای سر عرفان ایستادند، اجازه ندادند کسی به او کمک کند و جان‌دادنش را تماشا کردند.
«عرفان زمانی، کارگر ۲۳ ساله که در محله «شعرباف» از فاصله نزدیک با شات‌گان هدف قرار گرفت. گلوله از پشت به پهلو و کلیه عرفان آسیب زده بود و شاهدان می‌گویند او در آن لحظه به گیلکی گفته بود: «بچه‌ها من تیر خوردم. فقط نمیرم.»
او نگران بوده است که کسی به مادرش خبر ندهد.
از این محل تا بیمارستان «شفا» فاصله زیادی نیست و می‌شد جان عرفان را نجات داد اما به گفته شاهدان، وقتی او کف خیابان افتاده و در حال خون‌ریزی بوده است، ماموران بالای سرش ایستاده و با تهدید مردم و شلیک هوایی، مانع از رساندن عرفان به بیمارستان شده بودند.
در تصاویر ثبت‌ شده از این جنایت، یکی از ماموران را می‌بینیم که پایش را روی گردن او گذاشته و مثل شکارچیان، ژست پیروزی گرفته است.
عرفان اهل سیاهکل بود و برای شرکت در اعتراض‌ها به لاهیجان می‌رفت. وقتی سه ساله بود، پدرش آن‌ها را ترک کرد و او همراه مادرش از تهران به ولایت اجدادی کوچ کردند. از نوجوانی اهل کار بود و از کابینت‌سازی تا ساختمان‌سازی، و این اواخر نجاری هم‌زمان درس هم می‌خواند و دانشجو بود.»
عرفان قبل از کشته‌شدن، اسم دخترش را انتخاب کرده بود، «روشنا»، اما به او اجازه ندادند که پدر شود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
7👍2🔥2