Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر شهید #آبان_خونین_۹۸ ، #مهرزاد_رضایی
به مناسبت #روز_جهانی_کارگر : مهرزاد هم خودش کارگربود وهم من!
من #دادخواه خون پسرم هستم.
ظالمان پسرمن را آسمانی کردند.
پسر من جاودانه شد...
لعنت برقاتلانش، تبریک میگویم به #کارگران_ایران پیروز و پاینده باشید
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به مناسبت #روز_جهانی_کارگر : مهرزاد هم خودش کارگربود وهم من!
من #دادخواه خون پسرم هستم.
ظالمان پسرمن را آسمانی کردند.
پسر من جاودانه شد...
لعنت برقاتلانش، تبریک میگویم به #کارگران_ایران پیروز و پاینده باشید
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهمن جعفری، کارگر ۲۸ ساله در ۲۵ #آبان_خونین_۹۸ در #شیراز با هفتاد گلولهی ساچمهایِ جمهوریاسلامی کشته شد.
پدرش از غم او سکتهی مغزی کرد و مدتی بعد از آن، درگذشت.
#علیه_فراموشی #بهمن_جعفری #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پدرش از غم او سکتهی مغزی کرد و مدتی بعد از آن، درگذشت.
#علیه_فراموشی #بهمن_جعفری #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این حال امروز مادر مهرزاد رضایی هست.
#مهرداد_رضائی جوان کارگر ۲۵ ساله بود که در ۲۶ #آبان_خونین_۹۸ در محله سرآسیاب از حوالی کرج شهید شد.
دو ماه بعد از قتل مهرزاد دو مامور مرد از ماموران #سازمان_اطلاعات_سپاه_پاسداران با یک کیسه برنج و بدون حکم قضایی برای بازجویی وارد خانه این مادر داغدار شدند.
بازجویی از اینکه چرا کنار #مادران_دادخواه برای دادخواهی فرزند بیگناهشان ایستادهاند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مهرداد_رضائی جوان کارگر ۲۵ ساله بود که در ۲۶ #آبان_خونین_۹۸ در محله سرآسیاب از حوالی کرج شهید شد.
دو ماه بعد از قتل مهرزاد دو مامور مرد از ماموران #سازمان_اطلاعات_سپاه_پاسداران با یک کیسه برنج و بدون حکم قضایی برای بازجویی وارد خانه این مادر داغدار شدند.
بازجویی از اینکه چرا کنار #مادران_دادخواه برای دادخواهی فرزند بیگناهشان ایستادهاند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیرحسین زارعزاده، ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۸۰ متولد شد. او فرزند اول خانواده بود و به همراه پدر و مادرش در ملارد زندگی میکرد.
امیرحسین ۲۵ آبان ۱۳۹۸، در اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ملارد، سرآسیاب مورد اصابت دو گلولهٔ نیروهای امنیتی قرار گرفت.
یک گلوله به دست و گلولهٔ دیگر به پهلوی او اصابت کرد.
در آبان ۹۸ بیمارستانها بنابردستور شورای امنیت کشور هیچ مجروحی را پذیرش نمیکردند، با وساطت یکی از بستگان آنها که پزشک بیمارستان بود بدون نام و پرونده وی را در بیمارستان شهریار بستری کردند، امیرحسین زارعزاده در این بیمارستان متاسفانه نمیتوانست به دلیل نداشتن پرونده مورد عمل جراحی قرارگیرد، نهایتا محددا با وساطت فرد دیگری و پس از ۹ روز او را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند که بهدلیل عدم رسیدگی مناسب و تأخیر در انتقال به موقع به بیمارستان میلاد تهران، به علت عفونت شدید، در تاریخ ۱۴ آذر دست چپش از کتف قطع شد و به کما رفت.
امیرحسین دو گلوله خورده بود که باعث قطع نخاع و قطع یک دست و سوراخ شدن ریه اش شده بود.
او درکنار بیش از صد گلوله ساچمهای که بر تنش نشسته بود، گلولهای که بر پهلو اصابت کرده بود ریهاش را سوراخ کرد و در نخاع نشست.
او ۴۲ روز بر روی تخت بیمارستان جان کند و مادر داغدیده اش قطره قطره در کنار او آب شدنش را به نظاره نشست تا ۱۰دیماه که جسم مجروح او از این دنیا پرکشید و آسمانی شد.
#امیر_حسین_زارع_زاده نوجوانی بود که همیشه به دنبال کمک به مردم بود و در بحثهای مربوط به جامعه نظر میداد، دیپلم خود را به تازگی کسب کرده بود و به شغل مورد علاقهاش، یعنی تعمیرات موبایل، مشغول بود.
به گفته مادرش او در نهایت با لبی تشنه در حالی که تنها ۱۸ بهار را دیده بود پرکشید.
خانواده امیرحسین با ایستادگی در مقابل این حکومت و دیکتاتور خونخوار با قاتل نامیدن خامنهای در تمام این سالها شجاعت امیرحسین را تکثیر کردهاند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیرحسین ۲۵ آبان ۱۳۹۸، در اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ملارد، سرآسیاب مورد اصابت دو گلولهٔ نیروهای امنیتی قرار گرفت.
یک گلوله به دست و گلولهٔ دیگر به پهلوی او اصابت کرد.
در آبان ۹۸ بیمارستانها بنابردستور شورای امنیت کشور هیچ مجروحی را پذیرش نمیکردند، با وساطت یکی از بستگان آنها که پزشک بیمارستان بود بدون نام و پرونده وی را در بیمارستان شهریار بستری کردند، امیرحسین زارعزاده در این بیمارستان متاسفانه نمیتوانست به دلیل نداشتن پرونده مورد عمل جراحی قرارگیرد، نهایتا محددا با وساطت فرد دیگری و پس از ۹ روز او را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند که بهدلیل عدم رسیدگی مناسب و تأخیر در انتقال به موقع به بیمارستان میلاد تهران، به علت عفونت شدید، در تاریخ ۱۴ آذر دست چپش از کتف قطع شد و به کما رفت.
امیرحسین دو گلوله خورده بود که باعث قطع نخاع و قطع یک دست و سوراخ شدن ریه اش شده بود.
او درکنار بیش از صد گلوله ساچمهای که بر تنش نشسته بود، گلولهای که بر پهلو اصابت کرده بود ریهاش را سوراخ کرد و در نخاع نشست.
او ۴۲ روز بر روی تخت بیمارستان جان کند و مادر داغدیده اش قطره قطره در کنار او آب شدنش را به نظاره نشست تا ۱۰دیماه که جسم مجروح او از این دنیا پرکشید و آسمانی شد.
#امیر_حسین_زارع_زاده نوجوانی بود که همیشه به دنبال کمک به مردم بود و در بحثهای مربوط به جامعه نظر میداد، دیپلم خود را به تازگی کسب کرده بود و به شغل مورد علاقهاش، یعنی تعمیرات موبایل، مشغول بود.
به گفته مادرش او در نهایت با لبی تشنه در حالی که تنها ۱۸ بهار را دیده بود پرکشید.
خانواده امیرحسین با ایستادگی در مقابل این حکومت و دیکتاتور خونخوار با قاتل نامیدن خامنهای در تمام این سالها شجاعت امیرحسین را تکثیر کردهاند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زادروز نیکتا اسفندانی است ، نیکتا اگر بود، امروز ۲۰ ساله میشد.
امروز ۲۲ اردیبهشت سالروز تولد نیکتا اسفندانی است. دختر ۱۴ سالهای که در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با شلیک گلوله ماموران به سرش در ستارخان تهران، جان باخت.
نیکتا اسفندانی متولد ۲۲ اردیبهشت ۸۴ بود.
به موسیقی بسیار علاقه داشت و مشغول آموختن نوازندگی گیتار بود. وی همچنین عضو یک گروه تئاتر بود و قصد داشت این رشته را ادامه دهد.
نیکتا ، ۱۴ ساله بود که کشته شد، میتوانست امروز گیتار بزند و سرود بخواند و باز هم به این ظلم بیحد اعتراض کند، اما تقدیر خواسته بود نامش از اولین جاوید نامان #آبان_پایان_ناپذیر_ایران شود؛
#نیکتا_اسفندانی سرشار از شوق زندگی و امید. عضو یک گروه تئاتر و علاقهمند به نواختن گیتار.
قرار بود روزی بر صحنهای برای مردم سرزمینش تئاتری اجرا کند یا با نواختن موسیقی، پیامآور صلح و شادی باشد. اما روز ۲۵ آبان ۹۸ در خیابان ستارخان تهران در حالی که به گواه دوستانش بر بالای یک باجه تلفن فریاد میزد «مرگ بر خامنهای» با اصابت چهار گلوله (یک گلوله به سینه چپ، یک گلوله به گردن، یک گلوله به سمت چپ صورت و یک گلوله به ریه) بر زمین میافتد، یک شاهد عینی اعلام کرده نیکتا در همان لحظه جان سپرد.
خبر کشتهشدن نیکتا بهسرعت در فضای مجازی چرخید و گواه روشنی بر سبعیت حکومتی شد که از کشتن کودکان نیز پرهیز ندارد.
به روال همیشگی مزدوران #خامنه_ای_کودک_کش بلافاصله سراغ سناریو قدیمی خود رفتند، در ابتدا منکر وجود فرد و کشته شدهای به نام نیکتا اسفندانی رفتند، چند روز بعد با عقب نشینی از ادعای خود دوربین صداوسیمای حکومتی به خانه نیکتا رفت وخانوادهاش اعلام کردند نیکتا بر اثر مسمومیت غذایی در بیمارستان جان سپرده است.
دو سال بعد خانواده نیکتا گواهی فوت پزشکی قانونی دخترشان را منتشر کردند که در آن نوشته شده بود: علت فوت اصابت چهار جسم نوک تیز نظامی به سینه چپ، گردن، به سمت چپ صورت و ریه…
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز ۲۲ اردیبهشت سالروز تولد نیکتا اسفندانی است. دختر ۱۴ سالهای که در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با شلیک گلوله ماموران به سرش در ستارخان تهران، جان باخت.
نیکتا اسفندانی متولد ۲۲ اردیبهشت ۸۴ بود.
به موسیقی بسیار علاقه داشت و مشغول آموختن نوازندگی گیتار بود. وی همچنین عضو یک گروه تئاتر بود و قصد داشت این رشته را ادامه دهد.
نیکتا ، ۱۴ ساله بود که کشته شد، میتوانست امروز گیتار بزند و سرود بخواند و باز هم به این ظلم بیحد اعتراض کند، اما تقدیر خواسته بود نامش از اولین جاوید نامان #آبان_پایان_ناپذیر_ایران شود؛
#نیکتا_اسفندانی سرشار از شوق زندگی و امید. عضو یک گروه تئاتر و علاقهمند به نواختن گیتار.
قرار بود روزی بر صحنهای برای مردم سرزمینش تئاتری اجرا کند یا با نواختن موسیقی، پیامآور صلح و شادی باشد. اما روز ۲۵ آبان ۹۸ در خیابان ستارخان تهران در حالی که به گواه دوستانش بر بالای یک باجه تلفن فریاد میزد «مرگ بر خامنهای» با اصابت چهار گلوله (یک گلوله به سینه چپ، یک گلوله به گردن، یک گلوله به سمت چپ صورت و یک گلوله به ریه) بر زمین میافتد، یک شاهد عینی اعلام کرده نیکتا در همان لحظه جان سپرد.
خبر کشتهشدن نیکتا بهسرعت در فضای مجازی چرخید و گواه روشنی بر سبعیت حکومتی شد که از کشتن کودکان نیز پرهیز ندارد.
به روال همیشگی مزدوران #خامنه_ای_کودک_کش بلافاصله سراغ سناریو قدیمی خود رفتند، در ابتدا منکر وجود فرد و کشته شدهای به نام نیکتا اسفندانی رفتند، چند روز بعد با عقب نشینی از ادعای خود دوربین صداوسیمای حکومتی به خانه نیکتا رفت وخانوادهاش اعلام کردند نیکتا بر اثر مسمومیت غذایی در بیمارستان جان سپرده است.
دو سال بعد خانواده نیکتا گواهی فوت پزشکی قانونی دخترشان را منتشر کردند که در آن نوشته شده بود: علت فوت اصابت چهار جسم نوک تیز نظامی به سینه چپ، گردن، به سمت چپ صورت و ریه…
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زادروز نقدعلی رمضانی، متولد اردیبهشت ۱۳۳۹ در زنجان است، در قاسم آباد اسلامشهر نانوا بود و همزمان با برادرانش در مافین آباد اسلامشهر کشاورزی میکردند.
او که فردی سیاسی و آگاه به مسائل جامعه بود در #اعتراضات_دی_ماه ۱۳۹۶ نیز بازداشت و شش ماه در زندان اوین بسر برده بود، پیش از آن نیز در #شورش_اسلامشهر در دهه ۷۰ نیز به جرم آتش زدن سر در آبرسانی اسلامشهر بازداشت شده بود.
در دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ او در مقابل ساختمان شهرداری اسلامشهر در حال کمک به یک جوان زخمی بود که مزدوران سرکوبگر از داخل شهرداری به صورت او شلیک کردند و او در دم به قتل رسید.
دوستانش میگویند آخرین حرفی که زد و بر زمین افتاد مرگ بر خامنهای بود.
مطابق معمول پیکر او را نیروهای امنیتی دزدیدند، خانواده #نقد_علی_رمضانی پس از یک هفته تلاش موفق شدند پیکرش را از سردخانه پزشکی قانونی کهریزک بگیرند، آنها در تلاش بودند تا او را طبق وصیتش در امامزاده عقیل اسلامشهر به خاک بسپارنداما نیروهای امنیتی اجازه دفن او را در قبری که پیش از آن حتی خانوادهاش خریداری کردند ندادند و در نهایت او را در اسلامشهر دارالسلام، قطعه ۲۰، ردیف ۱۷، در کنار محسن جعفر پناه و محمد طاهری دو شهید دیگر آبان خونین ۹۸ به خاک سپرده شد.
نقد علی اگر چه از گمنامان آبان خونین است اما زندگی او نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او که فردی سیاسی و آگاه به مسائل جامعه بود در #اعتراضات_دی_ماه ۱۳۹۶ نیز بازداشت و شش ماه در زندان اوین بسر برده بود، پیش از آن نیز در #شورش_اسلامشهر در دهه ۷۰ نیز به جرم آتش زدن سر در آبرسانی اسلامشهر بازداشت شده بود.
در دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ او در مقابل ساختمان شهرداری اسلامشهر در حال کمک به یک جوان زخمی بود که مزدوران سرکوبگر از داخل شهرداری به صورت او شلیک کردند و او در دم به قتل رسید.
دوستانش میگویند آخرین حرفی که زد و بر زمین افتاد مرگ بر خامنهای بود.
مطابق معمول پیکر او را نیروهای امنیتی دزدیدند، خانواده #نقد_علی_رمضانی پس از یک هفته تلاش موفق شدند پیکرش را از سردخانه پزشکی قانونی کهریزک بگیرند، آنها در تلاش بودند تا او را طبق وصیتش در امامزاده عقیل اسلامشهر به خاک بسپارنداما نیروهای امنیتی اجازه دفن او را در قبری که پیش از آن حتی خانوادهاش خریداری کردند ندادند و در نهایت او را در اسلامشهر دارالسلام، قطعه ۲۰، ردیف ۱۷، در کنار محسن جعفر پناه و محمد طاهری دو شهید دیگر آبان خونین ۹۸ به خاک سپرده شد.
نقد علی اگر چه از گمنامان آبان خونین است اما زندگی او نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
سجاد در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ متولد شد. او تک فرزند و ورزشکار بود و دیپلم مکانیک داشت. یک ماه بود که سربازی را تمام کرده بود و به کار در یک فروشگاه لوازم یدکی خودرو مشغول بود و در ملارد زندگی میکرد.
#سجاد_رضایی ، عصرِ ۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ برای رفتن به منزل از محل کار خود خارج شد. پس از آن به جمعیت مردمِ معترض در سرآسیاب ملارد پیوست و در همین هنگام از پشت به سینه وکمرش شلیک شد.
خانوادهٔ سجاد رضایی از شنبه ۲۵ آبان، از او بیخبر بودند. پس از شش روز، نیروهای امنیتی با خانوادهٔ «سجاد رضایی» تماس میگیرند و به آنها خبر میدهند که پسرشان کشته شدهاست، اما از پیکر او خبری ندارند و از آنها میخواهند که بروند و پرونده اعلام مفقودی وی را در کلانتری مختومه کنند.
پس از رفتن خانواده به کلانتری فردای آن روز ساعت پنج صبح پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸، پیکر سجاد رضایی را در مقابل غسالخانهٔ قبرستان محلات رها کرده بودند.
مأموران امنیتی برای خاکسپاری سجاد رضایی شرط گذاشتند که نباید خبررسانی شود و مراسم هم باید خانوادگی برگزار شود.
آنها به خانوادهٔ رضایی اعلام کردند که «حق ندارید بگویید سجاد تیرخورده، باید بگویید او در اغتشاشات با قمه کشته شده یا تصادف کردهاست»
پیکر سجاد رضایی در ۱ آذر ۱۳۹۸ در روستای شهر میزان خمین به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#سجاد_رضایی ، عصرِ ۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ برای رفتن به منزل از محل کار خود خارج شد. پس از آن به جمعیت مردمِ معترض در سرآسیاب ملارد پیوست و در همین هنگام از پشت به سینه وکمرش شلیک شد.
خانوادهٔ سجاد رضایی از شنبه ۲۵ آبان، از او بیخبر بودند. پس از شش روز، نیروهای امنیتی با خانوادهٔ «سجاد رضایی» تماس میگیرند و به آنها خبر میدهند که پسرشان کشته شدهاست، اما از پیکر او خبری ندارند و از آنها میخواهند که بروند و پرونده اعلام مفقودی وی را در کلانتری مختومه کنند.
پس از رفتن خانواده به کلانتری فردای آن روز ساعت پنج صبح پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸، پیکر سجاد رضایی را در مقابل غسالخانهٔ قبرستان محلات رها کرده بودند.
مأموران امنیتی برای خاکسپاری سجاد رضایی شرط گذاشتند که نباید خبررسانی شود و مراسم هم باید خانوادگی برگزار شود.
آنها به خانوادهٔ رضایی اعلام کردند که «حق ندارید بگویید سجاد تیرخورده، باید بگویید او در اغتشاشات با قمه کشته شده یا تصادف کردهاست»
پیکر سجاد رضایی در ۱ آذر ۱۳۹۸ در روستای شهر میزان خمین به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود
مبین قهوهخانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
#مبین_عبدالهی برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوهخانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود.
در جریان اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوهخانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که مامورا هم به سمت پاساژ شلیک کردند ، چهار گلوله به سینه و گردن و قلب مبین اصابت کرد، مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان سپرده بود.
اداره اطلاعات به مغازههای اطراف گفته بود که حق ندارید دوربینهایتان را به کسی بدهید. فیلم دوربینها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف را به رگبار بسته بودند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی میخواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان نه برق بود ونه آب نداشت پیکر فرزندشان را به خاک سپردند…
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مبین قهوهخانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
#مبین_عبدالهی برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوهخانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود.
در جریان اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوهخانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که مامورا هم به سمت پاساژ شلیک کردند ، چهار گلوله به سینه و گردن و قلب مبین اصابت کرد، مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان سپرده بود.
اداره اطلاعات به مغازههای اطراف گفته بود که حق ندارید دوربینهایتان را به کسی بدهید. فیلم دوربینها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف را به رگبار بسته بودند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی میخواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان نه برق بود ونه آب نداشت پیکر فرزندشان را به خاک سپردند…
#علیه_فراموشی
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود مبین قهوهخانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود. #مبین_عبدالهی برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوهخانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود. در جریان اعتراضات…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود.
مبین قهوهخانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
مبین آبان۹۸ برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوهخانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود. در #آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوهخانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که پاسداران هم به سمت پاساژ شلیک کردند که تیر از پنجره به مبین اصابت کرد.
مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان باخت.
اداره اطلاعات به مغازههای اطراف گفته بود که حق ندارید فیلم دوربینهایتان را به کسی بدهید. دوربینها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
از بیمارستان با خانوادهاش تماس گرفتند که پای مبین تیر خورده و نگفتند فوت کرده.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف به مردم از کمر به بالا شلیک میکردند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی میخواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان برق نداشت او را به خاک سپردند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مبین قهوهخانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
مبین آبان۹۸ برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوهخانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود. در #آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوهخانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که پاسداران هم به سمت پاساژ شلیک کردند که تیر از پنجره به مبین اصابت کرد.
مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان باخت.
اداره اطلاعات به مغازههای اطراف گفته بود که حق ندارید فیلم دوربینهایتان را به کسی بدهید. دوربینها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
از بیمارستان با خانوادهاش تماس گرفتند که پای مبین تیر خورده و نگفتند فوت کرده.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف به مردم از کمر به بالا شلیک میکردند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی میخواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان برق نداشت او را به خاک سپردند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر مهدی دائمی شهید #آبان_خونین_۹۸ : و تو جبران نمیشوی،
حتی باگریه های عمیق...
تورابه رسم امانت به آسمان داده ام، من ازبیست و پنجم هر ماه متنفرم یادآور اون روز تلخ، پنج سال وشش ماه هست کنارم نیستی قاتلینت راحت دارن زندگیشون رو میکنن لعنت به یزیدان این زمانه.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حتی باگریه های عمیق...
تورابه رسم امانت به آسمان داده ام، من ازبیست و پنجم هر ماه متنفرم یادآور اون روز تلخ، پنج سال وشش ماه هست کنارم نیستی قاتلینت راحت دارن زندگیشون رو میکنن لعنت به یزیدان این زمانه.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حمید رسولی متولد ۳۰ اردیبهشت ۶۶ اهل کرج و ساکن مهرشهر بود.
جوانی آرام بود و فوقدیپلم مکانیک داشت.
پس از دریافت مدرک تحصیلی، مدتی در یک شرکت در ارتباط با فنی آسانسور کار میکرد و مدتی دیگر در یک شرکت پلاستیک، یک مدت هم در یک کارخانه ماشینسازی کار میکرد .
اما چند سال بعد، به دلیل شرایط اقتصادی، از کار بیکار شد و شغل خود را از دست داد حمید بار دیگر با بیکاری مواجه شد.
چند سال پیش در یک کوهپیمایی دستهجمعی در کوههای عظیمیه کرج، در مقابل دوربین کانال البرز صداوسیما، علت حضورش در کوه را به بیکاری نسبت داد.
در جریان اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸، #حمید_رسولی جزء معترضانی بود که در حسینآباد مهرشهر کرج تجمع کرده بودند، او دقایقی پیش از به قتل رسیدنش به دوستانش و حاضران گفته بود:«مردم از ما که گذشت ما که تباه شدیم بخاطر فرزندانمان خیابان را ول نکنیم»
ساعتی بعد مزدوران انتظامی با شلیک گلولههای جنگی به سمت معترضان، تلاش میکردند تا مانع گسترش اعتراضات شوند.
حمید در ۴۵متری گلشهر تقاطع کوکب درحالی که همراه با همسرش در اعتراضات شرکت کرده بود با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی در دم در آغوش همسرش جان سپرد.
خانواده حمید تحت فشارهای امنیتی مجبور شدند پیکر حمید را در قزوین شهر مادریاش به خاک بسپارند. از خانواده تعهد گرفته شد که در سکوت و بیخبری بدون برگزاری مراسم اینکار انجام شود.
اما صدای دادخواهی آبان ۹۸ تا آزادی ایران بلند است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جوانی آرام بود و فوقدیپلم مکانیک داشت.
پس از دریافت مدرک تحصیلی، مدتی در یک شرکت در ارتباط با فنی آسانسور کار میکرد و مدتی دیگر در یک شرکت پلاستیک، یک مدت هم در یک کارخانه ماشینسازی کار میکرد .
اما چند سال بعد، به دلیل شرایط اقتصادی، از کار بیکار شد و شغل خود را از دست داد حمید بار دیگر با بیکاری مواجه شد.
چند سال پیش در یک کوهپیمایی دستهجمعی در کوههای عظیمیه کرج، در مقابل دوربین کانال البرز صداوسیما، علت حضورش در کوه را به بیکاری نسبت داد.
در جریان اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸، #حمید_رسولی جزء معترضانی بود که در حسینآباد مهرشهر کرج تجمع کرده بودند، او دقایقی پیش از به قتل رسیدنش به دوستانش و حاضران گفته بود:«مردم از ما که گذشت ما که تباه شدیم بخاطر فرزندانمان خیابان را ول نکنیم»
ساعتی بعد مزدوران انتظامی با شلیک گلولههای جنگی به سمت معترضان، تلاش میکردند تا مانع گسترش اعتراضات شوند.
حمید در ۴۵متری گلشهر تقاطع کوکب درحالی که همراه با همسرش در اعتراضات شرکت کرده بود با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی در دم در آغوش همسرش جان سپرد.
خانواده حمید تحت فشارهای امنیتی مجبور شدند پیکر حمید را در قزوین شهر مادریاش به خاک بسپارند. از خانواده تعهد گرفته شد که در سکوت و بیخبری بدون برگزاری مراسم اینکار انجام شود.
اما صدای دادخواهی آبان ۹۸ تا آزادی ایران بلند است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریادهای سکینه احمدی، مادر شهید آبان ابراهیم کتابدار بر مزار فرزندش: «قاتلها، آدمکشها، لعنت به شما»
#ابراهیم_کتابدار، در ۲۵ #آبان_خونین_۹۸ بر اثر اصابت گلوله در کرج درگذشت.
خانم احمدی سال گذشته از حضور نیروهای امنیتی بر مزار پسرش خبر داده و گفته بود: «نتوانستیم مراسم بگیریم. اجازه ندادند. خودمان رفتیم سر مزار، اما دور تا دور ما را مأمور گرفته بود. گفتند فقط ده دقیقه باید اینجا باشید. اجازه ندادند مداح بیاید. مراسم را کلاً لغو کردند و مهمانهای ما را از جلوی در برگرداندند و حتی اجازه ورود ندادند.»
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#ابراهیم_کتابدار، در ۲۵ #آبان_خونین_۹۸ بر اثر اصابت گلوله در کرج درگذشت.
خانم احمدی سال گذشته از حضور نیروهای امنیتی بر مزار پسرش خبر داده و گفته بود: «نتوانستیم مراسم بگیریم. اجازه ندادند. خودمان رفتیم سر مزار، اما دور تا دور ما را مأمور گرفته بود. گفتند فقط ده دقیقه باید اینجا باشید. اجازه ندادند مداح بیاید. مراسم را کلاً لغو کردند و مهمانهای ما را از جلوی در برگرداندند و حتی اجازه ورود ندادند.»
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یکی از گمنام ترین و مظلومترین معترضان جاوید نام در #آبان_خونین_۹۸ حیدرعلی رمضان نژاد است .
#حیدرعلی_رمضان_نژاد متولد ۳ خرداد ۱۳۴۵ از آستانه اشرفیه روستای لشکام وساکن شهرقدس در استان تهران، پدر دو فرزند و صاحب یک سوپر مارکت در #شهرقدس (قلعه حسن خان) بود
حیدر قهرمان عصر روز ۲۵ آبان ۹۸ در نزدیکی محل کارش که مقابل فرمانداری قلعه حسن است با گلوله افراد مسلح از بالای ساختمان فرمانداری هدف سه گلوله به سرش قرار گرفته و در دمجان میسپارد.
اهالی و کسبه محل او را عمو حیدر صدا میکردند ، نیروهای امنیتی از ترس اعتراضات دیگر پیکر اورا دزدیدند و مجلس ختم او را در حال برگزاری بر هم زدند.
پیکر او هرگز به خانوادهاش تحویل داده نشد و بدون حضور خانواده در آستانه اشرفیه روستای لشکام به خاک سپرده شد وبعد به خانواده اطلاع دادند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#حیدرعلی_رمضان_نژاد متولد ۳ خرداد ۱۳۴۵ از آستانه اشرفیه روستای لشکام وساکن شهرقدس در استان تهران، پدر دو فرزند و صاحب یک سوپر مارکت در #شهرقدس (قلعه حسن خان) بود
حیدر قهرمان عصر روز ۲۵ آبان ۹۸ در نزدیکی محل کارش که مقابل فرمانداری قلعه حسن است با گلوله افراد مسلح از بالای ساختمان فرمانداری هدف سه گلوله به سرش قرار گرفته و در دمجان میسپارد.
اهالی و کسبه محل او را عمو حیدر صدا میکردند ، نیروهای امنیتی از ترس اعتراضات دیگر پیکر اورا دزدیدند و مجلس ختم او را در حال برگزاری بر هم زدند.
پیکر او هرگز به خانوادهاش تحویل داده نشد و بدون حضور خانواده در آستانه اشرفیه روستای لشکام به خاک سپرده شد وبعد به خانواده اطلاع دادند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد طاهری ۱۹ساله دانشجوی رشته مهندسی معماری دانشگاه آزاد پرند و ساکن شهرک قلعه میر شهرستان بهارستان بود.
محمد طاهری، دومین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ که همراه با سایر مردم در اعتراضات علیه گرانی بنزین شرکت کرده بود در سر نوری که تعداد معترضین روبه افزایش بود و نیروهای حکومتی بی هدف و مستقیم به سمت مردم شلیک میکردند #محمد_طاهری نیز از ناحیه پهلو و شکم سه گلوله نظامی به او اصابت کرده بود به درمانگاه منتقل شد.
به خاطر تعداد زیاد مجروحان او را به بیمارستان منتقل کردند، اما بیمارستان طبق دستوری که از نیروی انتظامی گرفته بود از پذیرش مجروحان گلوله خورده امتناع کرد و محمد مقابل بیمارستان به علت خونریزی شدید پس از ساعاتی به شهادت رسید
پیکر او در قبرستان دارالاسلام اسلامشهر به خاک سپرده شد
در گواهی فوت محمد علت مرگ را برخورد اجسام سخت یا تیز، شوک ناشی از خونریزی و آسیب عروق حیاتی ناحیه شکم و لگن نوشته شده.
خانواده محمد طاهری در سالگرد شهادت فرزندشان از حضور بر مزارش توسط نیروهای حکومتی منع شدند.
خانواده محمد طاهری در تمام این سالیان دادخواه خون فرزند قهرمانشان هستند.
محمد طاهری متولد ۴ خرداد ۷۹ بود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد طاهری، دومین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ که همراه با سایر مردم در اعتراضات علیه گرانی بنزین شرکت کرده بود در سر نوری که تعداد معترضین روبه افزایش بود و نیروهای حکومتی بی هدف و مستقیم به سمت مردم شلیک میکردند #محمد_طاهری نیز از ناحیه پهلو و شکم سه گلوله نظامی به او اصابت کرده بود به درمانگاه منتقل شد.
به خاطر تعداد زیاد مجروحان او را به بیمارستان منتقل کردند، اما بیمارستان طبق دستوری که از نیروی انتظامی گرفته بود از پذیرش مجروحان گلوله خورده امتناع کرد و محمد مقابل بیمارستان به علت خونریزی شدید پس از ساعاتی به شهادت رسید
پیکر او در قبرستان دارالاسلام اسلامشهر به خاک سپرده شد
در گواهی فوت محمد علت مرگ را برخورد اجسام سخت یا تیز، شوک ناشی از خونریزی و آسیب عروق حیاتی ناحیه شکم و لگن نوشته شده.
خانواده محمد طاهری در سالگرد شهادت فرزندشان از حضور بر مزارش توسط نیروهای حکومتی منع شدند.
خانواده محمد طاهری در تمام این سالیان دادخواه خون فرزند قهرمانشان هستند.
محمد طاهری متولد ۴ خرداد ۷۹ بود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سمانه ذوالقدر مزلقانی متولد ۵ خرداد ۶۳ و اهل تهران است.
او در #آبان_خونین_۹۸ همراه با مردم در تظاهرات فلکه دوم صادقیه شرکت کرده بود که در ۲۹ آبان ۹۸ با شلیک تک تیراندازان به سرش در دم به قتل میرسد.
#سمانه_ذوالقدر_مزلقایی فرزند مرتضی از گمنام ترین کشتگان آبان خونین است، پیکر او تا شش ماه در سردخانه به عنوان بی نام و نشان در حالی نگهداری میشد که تمام اوراق هویتی و موبایل او در اختیار نیروهای امنیتی بود.
در تمامشش ماه جستجوی خانواده سمانه در محاکم قضایی و نهادهای انتظامی و قضایی همه از او اظهار بی اطلاعی میکردند و حتی در آخر دادگاه انقلاب تهران ، اصلا وجود او را منکر شد، چرا که شناسنامه وی همراهش بود و آنها هم میدانیتند، در ششمین ماه درآخر با وساطت یکی از آشنایان آنها در نیروی انتظامی ، پدر وی را احضار و از اوتعهد میگیرند که چنانچه برای دخترش مراسمی نگیرد و رضایت نامه کتبی هم بدهد پیکر دخترش را تحویل خواهد گرفت، پدر سمانه همان شب رضایت میدهد و به خانواده گفته میشود فقط پدر و مادر دوروز دیگر در بهشت زهرا باشند، سمانه در حضور نیروهای امنیتی و پدر و مادرش در حالی به خاک سپرده میشود که فقط برای ثانیهای آنهم در قبر به والدینش اجازه داده میشود صورتش را ببینند…
او از گمنام ترین جانباختگان آبان است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در #آبان_خونین_۹۸ همراه با مردم در تظاهرات فلکه دوم صادقیه شرکت کرده بود که در ۲۹ آبان ۹۸ با شلیک تک تیراندازان به سرش در دم به قتل میرسد.
#سمانه_ذوالقدر_مزلقایی فرزند مرتضی از گمنام ترین کشتگان آبان خونین است، پیکر او تا شش ماه در سردخانه به عنوان بی نام و نشان در حالی نگهداری میشد که تمام اوراق هویتی و موبایل او در اختیار نیروهای امنیتی بود.
در تمامشش ماه جستجوی خانواده سمانه در محاکم قضایی و نهادهای انتظامی و قضایی همه از او اظهار بی اطلاعی میکردند و حتی در آخر دادگاه انقلاب تهران ، اصلا وجود او را منکر شد، چرا که شناسنامه وی همراهش بود و آنها هم میدانیتند، در ششمین ماه درآخر با وساطت یکی از آشنایان آنها در نیروی انتظامی ، پدر وی را احضار و از اوتعهد میگیرند که چنانچه برای دخترش مراسمی نگیرد و رضایت نامه کتبی هم بدهد پیکر دخترش را تحویل خواهد گرفت، پدر سمانه همان شب رضایت میدهد و به خانواده گفته میشود فقط پدر و مادر دوروز دیگر در بهشت زهرا باشند، سمانه در حضور نیروهای امنیتی و پدر و مادرش در حالی به خاک سپرده میشود که فقط برای ثانیهای آنهم در قبر به والدینش اجازه داده میشود صورتش را ببینند…
او از گمنام ترین جانباختگان آبان است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داده که تیم ملی دوومیدانی که با ۱۹نفر به کره جنوبی رفته بود، شب گذشته با ۱۴نفر به ایران برگشت.
این رسانه ابتدا نوشت که ۴دونده و یک مربی به دلیل «تخلفات صورت گرفته» در کرهجنوبی ماندند، اما دقایقی بعد این بخش حذف شد.
پیشتر و پس از انتشار خبر بازداشت دو دونده و یک مربی به اتهام «تجاوز گروهی» به یک زن ۲۰ ساله در هتل محل اقامت تیم در شهر گومی کره جنوبی، برخی منابع داخلی از بازگشت زودهنگام رییس فدراسیون به تهران خبر داده بودند.
احسان حدادی رییس فدراسیون دوومیدانی اما خود یکی از متهمین باسابقه در زمینه تجاوز جنسی است.
حدادی سال ۱۳۹۵ به دلیل «فریب» و «تجاوز» به زنی ۳۰ ساله در ایران،محکوم به ۱۰۰ ضربه شلاق و تحمل حبس میشود. روزنامه «جام جم» حکم صادره را «قطعی» دانسته بود.
شاکی در گفتوگو با خبرگزاری «رکنا»، چگونگی این حادثه را اینگونه بیان کرد: «او به من قول ازدواج میداد؛ اما بعد ناپدید شد و گفت قرار ازدواج کنسل است. یک روز به من زنگ زد و گفت به خانهام بیا باید صحبت کنیم. من رفتم و دیدم جز من، احسان و دوست احسان، کسی نیست. او به من آبمیوه داد. بعد از نوشیدن آبمیوه بیهوش شدم و او به من تجاوز کرد.»
«صمد خرمشاهی»، وکیل شاکی پرونده احسان حدادی، همان زمان خبر داده بود که این ورزشکار از کشور گریخته و اگر به ایران بازنگردد، وثیقه او به اجرا گذاشته خواهد شد. چندی بعد اما کمیته ملی المپیک بدون توضیحی خبر داد که با پیگیری «نهادهای ذیربط»، پرونده احسان حدادی مختومه شده است.
حدادی آبان۱۳۹۸ همراه با فرماندهان سپاه، نیروی انتظامی و چهرههای سیاسی در شهر زنجان به خیابان آمد، در تظاهرات حکومتی ضد اعتراضات مردمی شرکت کرد و گفت: «کسانی که به خیابان آمدند یا فریبخورده، یا عامل دست دشمنان انقلاب هستند. هیچکدام از کشورهای دیگر دلشان به حال ما نسوخته و باید مراقب باشیم.»
مخاطب او، مردمی بودند که #آبان_خونین_۹۸ به گرانی قیمت بنزین اعتراض داشتند.
چهارشنبه ۸آذر۱۴۰۲، احسان حدادی در حالی که دست به سینه و از کمر خم مقابل خامنهای ایستاده، به او میگوید: «خوب هستید حاجآقا؟ ما یک خواهشی از شما داریم فقط حاج آقا. یک دستوری به این مسوولین این کشور نازنین بدین که به جوانها اعتماد کنن.»
مقصودش خودش است و خامنهای به سرعت همین را میفهمد و میگوید: «من طرفدار جوونهام.»
حدود هفت ماه بعد، یعنی ۱۱تیر۱۴۰۳، احسان حدادی به عنوان رییس جدید فدراسیون دوومیدانی انتخاب میشود. مدیری که وزارت ورزش و جوانان او را مدیر انقلابی و تراز جمهوری اسلامی دانست.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این رسانه ابتدا نوشت که ۴دونده و یک مربی به دلیل «تخلفات صورت گرفته» در کرهجنوبی ماندند، اما دقایقی بعد این بخش حذف شد.
پیشتر و پس از انتشار خبر بازداشت دو دونده و یک مربی به اتهام «تجاوز گروهی» به یک زن ۲۰ ساله در هتل محل اقامت تیم در شهر گومی کره جنوبی، برخی منابع داخلی از بازگشت زودهنگام رییس فدراسیون به تهران خبر داده بودند.
احسان حدادی رییس فدراسیون دوومیدانی اما خود یکی از متهمین باسابقه در زمینه تجاوز جنسی است.
حدادی سال ۱۳۹۵ به دلیل «فریب» و «تجاوز» به زنی ۳۰ ساله در ایران،محکوم به ۱۰۰ ضربه شلاق و تحمل حبس میشود. روزنامه «جام جم» حکم صادره را «قطعی» دانسته بود.
شاکی در گفتوگو با خبرگزاری «رکنا»، چگونگی این حادثه را اینگونه بیان کرد: «او به من قول ازدواج میداد؛ اما بعد ناپدید شد و گفت قرار ازدواج کنسل است. یک روز به من زنگ زد و گفت به خانهام بیا باید صحبت کنیم. من رفتم و دیدم جز من، احسان و دوست احسان، کسی نیست. او به من آبمیوه داد. بعد از نوشیدن آبمیوه بیهوش شدم و او به من تجاوز کرد.»
«صمد خرمشاهی»، وکیل شاکی پرونده احسان حدادی، همان زمان خبر داده بود که این ورزشکار از کشور گریخته و اگر به ایران بازنگردد، وثیقه او به اجرا گذاشته خواهد شد. چندی بعد اما کمیته ملی المپیک بدون توضیحی خبر داد که با پیگیری «نهادهای ذیربط»، پرونده احسان حدادی مختومه شده است.
حدادی آبان۱۳۹۸ همراه با فرماندهان سپاه، نیروی انتظامی و چهرههای سیاسی در شهر زنجان به خیابان آمد، در تظاهرات حکومتی ضد اعتراضات مردمی شرکت کرد و گفت: «کسانی که به خیابان آمدند یا فریبخورده، یا عامل دست دشمنان انقلاب هستند. هیچکدام از کشورهای دیگر دلشان به حال ما نسوخته و باید مراقب باشیم.»
مخاطب او، مردمی بودند که #آبان_خونین_۹۸ به گرانی قیمت بنزین اعتراض داشتند.
چهارشنبه ۸آذر۱۴۰۲، احسان حدادی در حالی که دست به سینه و از کمر خم مقابل خامنهای ایستاده، به او میگوید: «خوب هستید حاجآقا؟ ما یک خواهشی از شما داریم فقط حاج آقا. یک دستوری به این مسوولین این کشور نازنین بدین که به جوانها اعتماد کنن.»
مقصودش خودش است و خامنهای به سرعت همین را میفهمد و میگوید: «من طرفدار جوونهام.»
حدود هفت ماه بعد، یعنی ۱۱تیر۱۴۰۳، احسان حدادی به عنوان رییس جدید فدراسیون دوومیدانی انتخاب میشود. مدیری که وزارت ورزش و جوانان او را مدیر انقلابی و تراز جمهوری اسلامی دانست.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ابراهیم منصوری، ۳۶ ساله، اهل یزدانشهر اصفهان، متاهل و دارای ۲ فرزند بود.
او به عنوان یک کشاورز فعال و همواره در جریان اعتراضات برای حقآبه کشاورزان، از سال ۱۳۹۱ حضور داشت.
در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶، حدود ده هزار کشاورز معترض به دلیل بیآبی تظاهرات کردن و با برخورد نیروهای پلیس مواجه شدند.
در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، اعتراضها به نماز جمعه گسترش یافت. معترضان، قبل از شروع نماز، شعار سر دادند و در حین سخنرانی امام جمعه، یوسف طباطبایی نژاد، پشت به قبله قرار گرفته و شعار “رو به میهن، پشت به دشمن” “رو به میهن، پشت به دشمن” را سر دادند.
در تاریخ ۱۱ آبان ۹۷، کشاورزان قهدریجان به منظور اعتراض و برخورداری از حق کشت پاییزی، در مسجدی در اصفهان تجمع و تحصن کردن و در سخنرانیهای خود، خائنان به ملت را نفرین کرده و خواستار ریشهکنی این خیانتها شدند.
در تاریخ ۴ آذر ۹۷، کشاورزان ورزنه اصفهان در اعتراض به کمبود آب،در کنار خط انتقال آب به یزد، تجمع کردند، نیروهای امنیتی اینبار نیز به وحشیانه ترین شکل ممکن به آنها حمله کردند، سه گلوله جنگی بر پای #ابراهیم_منصوری نشست، او تا آخرین روز زندگیاش برای حرکت مشکل داشت اما از پا نیفتاد و همچنان برای گرفتن حقش ایستاد.
بار دیگر در جریان اعتراضات سراسری #آبان_خونین_۹۸ وگرانی چند برابر بنزین و سهمیهبندی سوخت که تاثیر مستقیمی در زندگی روزمره مردم داشت، ابراهیم به همراه دیگر همشهریان و دوستانش به اعتراضات پیوستند ، ابراهیم در یزدانشهر مورد اصابت گلوله نیروهای یگان ویژه قرار گرفت، مجروح شد و در بیمارستان جان سپرد.
ابراهیم متولد ۹ خرداد ۵۵ بود، دو فرزند داشت و فرزند سومش، که هنوز به دنیا نیامده بود، پدر خود را از دست داد، نام فرزند سوم پسر هم ابراهیم شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او به عنوان یک کشاورز فعال و همواره در جریان اعتراضات برای حقآبه کشاورزان، از سال ۱۳۹۱ حضور داشت.
در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶، حدود ده هزار کشاورز معترض به دلیل بیآبی تظاهرات کردن و با برخورد نیروهای پلیس مواجه شدند.
در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، اعتراضها به نماز جمعه گسترش یافت. معترضان، قبل از شروع نماز، شعار سر دادند و در حین سخنرانی امام جمعه، یوسف طباطبایی نژاد، پشت به قبله قرار گرفته و شعار “رو به میهن، پشت به دشمن” “رو به میهن، پشت به دشمن” را سر دادند.
در تاریخ ۱۱ آبان ۹۷، کشاورزان قهدریجان به منظور اعتراض و برخورداری از حق کشت پاییزی، در مسجدی در اصفهان تجمع و تحصن کردن و در سخنرانیهای خود، خائنان به ملت را نفرین کرده و خواستار ریشهکنی این خیانتها شدند.
در تاریخ ۴ آذر ۹۷، کشاورزان ورزنه اصفهان در اعتراض به کمبود آب،در کنار خط انتقال آب به یزد، تجمع کردند، نیروهای امنیتی اینبار نیز به وحشیانه ترین شکل ممکن به آنها حمله کردند، سه گلوله جنگی بر پای #ابراهیم_منصوری نشست، او تا آخرین روز زندگیاش برای حرکت مشکل داشت اما از پا نیفتاد و همچنان برای گرفتن حقش ایستاد.
بار دیگر در جریان اعتراضات سراسری #آبان_خونین_۹۸ وگرانی چند برابر بنزین و سهمیهبندی سوخت که تاثیر مستقیمی در زندگی روزمره مردم داشت، ابراهیم به همراه دیگر همشهریان و دوستانش به اعتراضات پیوستند ، ابراهیم در یزدانشهر مورد اصابت گلوله نیروهای یگان ویژه قرار گرفت، مجروح شد و در بیمارستان جان سپرد.
ابراهیم متولد ۹ خرداد ۵۵ بود، دو فرزند داشت و فرزند سومش، که هنوز به دنیا نیامده بود، پدر خود را از دست داد، نام فرزند سوم پسر هم ابراهیم شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
احمد چراغیان متولد ۱۵خرداد ۵۹ اهل ماهشهر-خوزستان و کارمند بهره برداری پتروشیمی تندگویان ماهشهر بود. او متاهل و پدر ۳فرزند بود.
در جریان اعتراضات سراسری #آبان_خونین_۹۸ که از شامگاه ۲۴ آبان شروع شده بود ،دوشنبه ۲۷آبان۱۳۹۸ احمد نیز در اعتراضات شرکت داشت.
به دستور خامنهای نیروهای سپاه پاسداران وارد شهرک چمران، حومه شهر ماهشهر شدند و آغاز به تیراندازی به معترضان با وسایل نقلیه زرهپوش کردند. این کُشتار بیشتر در جاده شهرکهای (ممکو) و (جراحی) به سمت ماهشهر رخ داد.
نیروهای سپاه پاسداران با دوشکا به معترضین در شهرک چمران (جراحی) ماهشهر شلیک کردند که احمد چراغیان در کنار نیزارها از ناحیه کتف،سینه و قلب مورد اصابت گلوله دوشکا قرارگرفت که در دم به قتل میرسد.
پیکر وی دو روز در #نیزارهای_ماهشهر میماند و سپس باحضور خانواده تحت تدابیر امنیتی در شهرستان امیدیه به خاک سپرده شد.
#احمد_چراغیان یکی از دهها معترضی است که در #جنایت_نیزار به قتل رسیدند.
چند فرمانده نظامی بعدها فاش ساختند که از #شورای_عالی_امنیت_ملی به آنها دستور حمله داده شده بود و اعلام کرده بودند که داعش حمله کرده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در جریان اعتراضات سراسری #آبان_خونین_۹۸ که از شامگاه ۲۴ آبان شروع شده بود ،دوشنبه ۲۷آبان۱۳۹۸ احمد نیز در اعتراضات شرکت داشت.
به دستور خامنهای نیروهای سپاه پاسداران وارد شهرک چمران، حومه شهر ماهشهر شدند و آغاز به تیراندازی به معترضان با وسایل نقلیه زرهپوش کردند. این کُشتار بیشتر در جاده شهرکهای (ممکو) و (جراحی) به سمت ماهشهر رخ داد.
نیروهای سپاه پاسداران با دوشکا به معترضین در شهرک چمران (جراحی) ماهشهر شلیک کردند که احمد چراغیان در کنار نیزارها از ناحیه کتف،سینه و قلب مورد اصابت گلوله دوشکا قرارگرفت که در دم به قتل میرسد.
پیکر وی دو روز در #نیزارهای_ماهشهر میماند و سپس باحضور خانواده تحت تدابیر امنیتی در شهرستان امیدیه به خاک سپرده شد.
#احمد_چراغیان یکی از دهها معترضی است که در #جنایت_نیزار به قتل رسیدند.
چند فرمانده نظامی بعدها فاش ساختند که از #شورای_عالی_امنیت_ملی به آنها دستور حمله داده شده بود و اعلام کرده بودند که داعش حمله کرده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
مراسم به خاکسپاری #محمد_حسین_عرفان، معترضی که سرکوبگران در آبان ۹۸ او را نابینا کردند. چشمان محمد حسین عرفان در قیام آبان ۹۸ هدف شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفت. او ۲۴ساله بود. یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها ۳۰ درصد بینایی داشت. محمدحسین عرفان ۴…
محمدحسین عرفان متولد تهران در ۱۶ خرداد ۱۳۷۴ و از آسیب دیدگان چشم در #آبان_خونین_۹۸ است که حقیقت زندگی و روح آزادیخواهی انسان را با چشم دل میدید برای آزادی وطن نه فقط چشمانش که جانش و آرزویهای جوانیش را بخشید و فدا کرد.
چشمان محمد حسین عرفان در آبان ۹۸ هدف شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفت.
او ۲۴ساله بود. یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها ۳۰ درصد بینایی داشت.
#محمدحسین_عرفان ۴ سال در پی درمان عوارض ناشی از شلیک ساچمه به چشمانش بود، بارها چشمانش عفونت کرد، دیابت گرفت و ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ نهایتا بر اثر عفونت و دیابت بالا که از عوارض شلیک به چشمانش بودند، جان باخت.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
چشمان محمد حسین عرفان در آبان ۹۸ هدف شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفت.
او ۲۴ساله بود. یک چشمش را از دست داد و با چشم دیگرش تنها ۳۰ درصد بینایی داشت.
#محمدحسین_عرفان ۴ سال در پی درمان عوارض ناشی از شلیک ساچمه به چشمانش بود، بارها چشمانش عفونت کرد، دیابت گرفت و ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ نهایتا بر اثر عفونت و دیابت بالا که از عوارض شلیک به چشمانش بودند، جان باخت.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین لرستانی معروف به عبدالله لرستانی متولد ۱۶ خرداد ۷۶ و اهل اندیمشک بود.
اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، ۲۵ آبان نیروهای حکومتی از پایگاه بسیج و فرمانداری اندیمشک معترضان را به گلوله بستند، عبدالله فردای آن روز فرمانداری اندیمشک و پایگاه بسیج در مجاورت آن را به رگبار بست.
عبدالله ابتدا در خانهی مادر بزرگش مخفی شده بود، مأموران اطلاعاتی چند روز پدر او را بازداشت و در بازجویی از او خواسته بودند که اگر محل پسرش عبدالله را پیدا کرد، اطلاع دهد. اما پدر عبدالله نپذیرفت. پس از گذشت چند روز، نیروهایی که از تهران آمده بودند محل اختفای عبدالله را شناسایی کردند،دوازدهم آذرماه۹۸، نزدیک به هفتاد نفر از مأموران اطلاعاتی، سپاهی، انتظامی و لباس شخصیها، به همراه فیلمبرداری با پهپاد در محله کوی لور، او را محاصره کردند.
عبدالله لرستانی با دیدن محاصره حاضر به تسلیم نشد مأموران با شلیک گاز اشکآور نیز کاری از پیش نبردند و عبدالله تسلیم نشد. او در برابر مأموران به مقاومت برخاست.
#عبدالله_لرستانی نزدیک به یک ساعت و نیم با مأموران جنگید و سرانجام توسط تکتیراندازها هدف گلوله قرار گرفت. ابتدا عبدالله را از ناحیه پا زخمی کردند؛ و سپس با یک گلوله دیگر به پیشانیاش او را به شهادت رساندند.
نیروهای امنیتی پیکر عبدالله را به اهواز منتقل کردند؛ و پیش از تحویل پیکر او با تعهد و امضا از پدر عبدالله خواسته بودند که بگوید پسرم جزو اشرار بوده خانواده مخالفت میکنند و اعلام میکنند پیکرش را هم نمیخواهند.
در نهایت ۱۹ آذرماه ۱۳۹۸ پس از یک هفته پیکر عبدالله را برای خاکسپاری به خانواده میدهند و در بهشت زهرای شهرک آزادی درجنوب اندیمشک به خاک سپرده شد.
در مراسم خاکسپاری مأموران حکومتی جمعیت را احاطه کرده و مانع از تهیه عکس و فیلم توسط شرکتکنندگان شدند.
عبدالله لرستانی در بین جوانان شهر اندیمشک به سمبلی از شجاعت تبدیل شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، ۲۵ آبان نیروهای حکومتی از پایگاه بسیج و فرمانداری اندیمشک معترضان را به گلوله بستند، عبدالله فردای آن روز فرمانداری اندیمشک و پایگاه بسیج در مجاورت آن را به رگبار بست.
عبدالله ابتدا در خانهی مادر بزرگش مخفی شده بود، مأموران اطلاعاتی چند روز پدر او را بازداشت و در بازجویی از او خواسته بودند که اگر محل پسرش عبدالله را پیدا کرد، اطلاع دهد. اما پدر عبدالله نپذیرفت. پس از گذشت چند روز، نیروهایی که از تهران آمده بودند محل اختفای عبدالله را شناسایی کردند،دوازدهم آذرماه۹۸، نزدیک به هفتاد نفر از مأموران اطلاعاتی، سپاهی، انتظامی و لباس شخصیها، به همراه فیلمبرداری با پهپاد در محله کوی لور، او را محاصره کردند.
عبدالله لرستانی با دیدن محاصره حاضر به تسلیم نشد مأموران با شلیک گاز اشکآور نیز کاری از پیش نبردند و عبدالله تسلیم نشد. او در برابر مأموران به مقاومت برخاست.
#عبدالله_لرستانی نزدیک به یک ساعت و نیم با مأموران جنگید و سرانجام توسط تکتیراندازها هدف گلوله قرار گرفت. ابتدا عبدالله را از ناحیه پا زخمی کردند؛ و سپس با یک گلوله دیگر به پیشانیاش او را به شهادت رساندند.
نیروهای امنیتی پیکر عبدالله را به اهواز منتقل کردند؛ و پیش از تحویل پیکر او با تعهد و امضا از پدر عبدالله خواسته بودند که بگوید پسرم جزو اشرار بوده خانواده مخالفت میکنند و اعلام میکنند پیکرش را هم نمیخواهند.
در نهایت ۱۹ آذرماه ۱۳۹۸ پس از یک هفته پیکر عبدالله را برای خاکسپاری به خانواده میدهند و در بهشت زهرای شهرک آزادی درجنوب اندیمشک به خاک سپرده شد.
در مراسم خاکسپاری مأموران حکومتی جمعیت را احاطه کرده و مانع از تهیه عکس و فیلم توسط شرکتکنندگان شدند.
عبدالله لرستانی در بین جوانان شهر اندیمشک به سمبلی از شجاعت تبدیل شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing