جواد حیدری، ۳۴ساله، مهندس کشاورزی،۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با اصابت گلوله ماموران به پشت سرش در قزوین زخمی شد و به دلیل خونریزی شدید، کشته شد.
در گواهی فوتی که برای جواد حیدری صادر شد، علت مرگ «خونریزی شدید، پارگی شریان تهیگاهی چپ و اصابت پرتاب فلزی پرشتاب» قید شده است.
فاطمه، خواهر جواد حیدری در مراسم خاکسپاری برادر در حین عزاداری گیسوان خود را برید. این خواهر دادغدارهمانجا فریاد زد: «شما یک ملت را داغدار کردید. یک ملت خونخواه جوانان خود است. با این وحشیگریها فقط بر آتش خشم ملی میدمید.»
ماموران بارها برای دستگیری اعضای خانواده به خانه آنها هجوم بردند و تلاش کردند تا این خانواده دادخواه را به سکوت بکشانند. حتی به روستای محل سکونت آنان رفته و قفل در دهیاری روستا را شکسته و دوربینهای آن را با خود بردهاند.
چندی بعد دستگاه قضایی برای فاطمه و برخی از اعضای خانواده پروندهسازی کرد.
۲۵ آبان ۱۴۰۱ محمد، برادر جواد و فاطمه حیدری، که برای پیگیری پرونده خواهر به بازپرسی شعبه پنج دادسرای قزوین رفته بود، ماموران قضایی به جای پاسخگویی به او، بدون احضاریه، ابلاغیه و اطلاع قبلی بازداشتش کردند.
حجت، برادر دیگر جواد، نیز به دلیل دادخواهی بازداشت شد و مقامات قضایی برای ۱۵ نفر از اعضای خانواده و بستگانش از جمله خواهر و پدرش حکم جلب صادر کردند .
۸ آذرماه ۱۴۰۱ فاطمه حیدری در اینستاگرامش ویدیویی از مادرشان منتشر کرد که او خبر از اعتصاب غذای محمد در حبس میگوید و اینکه از حال او هیچ خبری ندارند. فاطمه با انتشار این ویدیو نوشت: «صدایی نداریم در برابر ظلم.»
#جواد_حیدری ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی پارک ملت قزوین، خیابان حکمآباد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از چند ساعت به دلیل شدت جراحات و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت، او از جمله اولین کشته شدگان انقلاب مهسا در قزوین است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در گواهی فوتی که برای جواد حیدری صادر شد، علت مرگ «خونریزی شدید، پارگی شریان تهیگاهی چپ و اصابت پرتاب فلزی پرشتاب» قید شده است.
فاطمه، خواهر جواد حیدری در مراسم خاکسپاری برادر در حین عزاداری گیسوان خود را برید. این خواهر دادغدارهمانجا فریاد زد: «شما یک ملت را داغدار کردید. یک ملت خونخواه جوانان خود است. با این وحشیگریها فقط بر آتش خشم ملی میدمید.»
ماموران بارها برای دستگیری اعضای خانواده به خانه آنها هجوم بردند و تلاش کردند تا این خانواده دادخواه را به سکوت بکشانند. حتی به روستای محل سکونت آنان رفته و قفل در دهیاری روستا را شکسته و دوربینهای آن را با خود بردهاند.
چندی بعد دستگاه قضایی برای فاطمه و برخی از اعضای خانواده پروندهسازی کرد.
۲۵ آبان ۱۴۰۱ محمد، برادر جواد و فاطمه حیدری، که برای پیگیری پرونده خواهر به بازپرسی شعبه پنج دادسرای قزوین رفته بود، ماموران قضایی به جای پاسخگویی به او، بدون احضاریه، ابلاغیه و اطلاع قبلی بازداشتش کردند.
حجت، برادر دیگر جواد، نیز به دلیل دادخواهی بازداشت شد و مقامات قضایی برای ۱۵ نفر از اعضای خانواده و بستگانش از جمله خواهر و پدرش حکم جلب صادر کردند .
۸ آذرماه ۱۴۰۱ فاطمه حیدری در اینستاگرامش ویدیویی از مادرشان منتشر کرد که او خبر از اعتصاب غذای محمد در حبس میگوید و اینکه از حال او هیچ خبری ندارند. فاطمه با انتشار این ویدیو نوشت: «صدایی نداریم در برابر ظلم.»
#جواد_حیدری ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیکی پارک ملت قزوین، خیابان حکمآباد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از چند ساعت به دلیل شدت جراحات و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت، او از جمله اولین کشته شدگان انقلاب مهسا در قزوین است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤6🔥2🕊2
علی طاحونه یکی از آسیب دیدگان از ناحیه چشم است؛ مرد جوانی که نیروهای سرکوب در شهر «کرج» او را هدف شلیکهای پیاپی قرار دادند و وقتی خیال کردند که علی کشته شده است، آن بنبست خونین را ترک کردند. علی اما زنده ماند و بعد از نزدیک به شش ماه، نور بر تاریکی دو چشمش تابید.
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊4❤2🔥2
علی طاحونه، نه تنها از قربانیان شلیک عامدانه به چشم است بلکه نمونه گویایی از قساوت و پاک کردن رد پای جنایات جمهوری اسلامی است:
علی روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات کرج پس از شناسایی برای بازداشت هدف شلیک پینت بال ماموران قرار گرفت،علی فرار کرد اما در شب در یکی از کوچههای بنبست تنها ماند،در خانهای باز شد و علی در آن پناه گرفت. وقتی ماموران از آنجا دور شدند، علی هم از پارکینگ آن خانه خارج شد. سر کوچه، پیرمردی غرق در خون روی زمین افتاده بود، میخواست به او کمک کند که ماموران شروع به فحاشی و شلیک به او کردند. تعدادی از ساچمهها در سرش قرار گرفت و تعدادی در دستش. علی دوباره به سمت بنبست فرار کرد و مردمی که به کمک میخواستند بیایند، در پی شلیک گازهای اشکآور پراکنده شدند.
و در آن لحظه ماموران اینبار به سوی علی تیر جنگی شلیک کردند یک گلوله به ران پای علی خورد و علی بر روی زمین افتاد.
ماموران که بالای سر علی رسیدند و پیر غرق در خون او را دیدند، گمان کردند او جان باخته، علی را به خودرویی بردند و در بیرون شهر پیکرش را در محل پارک کامیونها رها کردند و رفتند!
خودروهای عبوری او را یافتند و به بیمارستان انتقال دادند، ۴۸ ساعت طول کشید تا علی به بیمارستان برسد!
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد و او بینایی یک چشمش را از دست داد،اما چشم دیگرش اگرچه تار اما بینایی دارد.
#علی_طاحونه در روزهای گذشته با #حسین_نادربیگی یکی دیگر از آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ که دو چشم خود را از دست داده است دیدار کرد.
وی در اینستاگرام خود نوشته است: «ما همه خوب میدانیم از این زندگی و دنیا چه میخواهیم نور. امید. آزادی. وطنی پر از آرامش. دلخوشیهایمان. کودکیهایی که نکردهایم. جوانیمان که برای هیچ و پوچ از بین رفت . لذتهایی که نبردیم. پایداری. شادی که شد آرزو حسرت خوردن ما جز اینها چه خواسته بودیم که چشمانمان را گرفتید تا نبینیم دنیای اطرافمان را اما بدانید باز هم بدون نور چشمانمان ایستادهایم تا جان در بدن داریمو شک نداریم که : نور بر تاریکی پیروز است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات کرج پس از شناسایی برای بازداشت هدف شلیک پینت بال ماموران قرار گرفت،علی فرار کرد اما در شب در یکی از کوچههای بنبست تنها ماند،در خانهای باز شد و علی در آن پناه گرفت. وقتی ماموران از آنجا دور شدند، علی هم از پارکینگ آن خانه خارج شد. سر کوچه، پیرمردی غرق در خون روی زمین افتاده بود، میخواست به او کمک کند که ماموران شروع به فحاشی و شلیک به او کردند. تعدادی از ساچمهها در سرش قرار گرفت و تعدادی در دستش. علی دوباره به سمت بنبست فرار کرد و مردمی که به کمک میخواستند بیایند، در پی شلیک گازهای اشکآور پراکنده شدند.
و در آن لحظه ماموران اینبار به سوی علی تیر جنگی شلیک کردند یک گلوله به ران پای علی خورد و علی بر روی زمین افتاد.
ماموران که بالای سر علی رسیدند و پیر غرق در خون او را دیدند، گمان کردند او جان باخته، علی را به خودرویی بردند و در بیرون شهر پیکرش را در محل پارک کامیونها رها کردند و رفتند!
خودروهای عبوری او را یافتند و به بیمارستان انتقال دادند، ۴۸ ساعت طول کشید تا علی به بیمارستان برسد!
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد و او بینایی یک چشمش را از دست داد،اما چشم دیگرش اگرچه تار اما بینایی دارد.
#علی_طاحونه در روزهای گذشته با #حسین_نادربیگی یکی دیگر از آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ که دو چشم خود را از دست داده است دیدار کرد.
وی در اینستاگرام خود نوشته است: «ما همه خوب میدانیم از این زندگی و دنیا چه میخواهیم نور. امید. آزادی. وطنی پر از آرامش. دلخوشیهایمان. کودکیهایی که نکردهایم. جوانیمان که برای هیچ و پوچ از بین رفت . لذتهایی که نبردیم. پایداری. شادی که شد آرزو حسرت خوردن ما جز اینها چه خواسته بودیم که چشمانمان را گرفتید تا نبینیم دنیای اطرافمان را اما بدانید باز هم بدون نور چشمانمان ایستادهایم تا جان در بدن داریمو شک نداریم که : نور بر تاریکی پیروز است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤5🔥2🕊2
امروز سالگرد کشته شدن #پدرام_آذرنوش معترض ۱۸ سالهای بود که شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ درجریان اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی در شهرستان دهدشت از استان کهگیلویه و بویراحمد با اصابت چند گلوله جنگی نیروهای انتظامی حوالی فرمانداری شهرستان دهدشت بهقتل رسید. در گواهی وفات پدرام علت مرگ او اصابت جسم پرتاب فلزی یا گلوله جنگی ذکر شده.
#علیه_فراموشی #خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علیه_فراموشی #خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🕊4❤2🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
علی طاحونه از قربانیان شلیک عامدانه به چشمانش است.
او که کنارش در تصویر نشسته در بیمارستان، پوریا است، همان پسر که ماموران در نازیآباد او را مورد ضربوشتم شدید قرار گرفت و صورتش جراحت شدید برداشت.
علی و پوریا هر دو سندی زنده هستند از آنچه که بر معترضان در جریان خیزش سراسری رفت در حالی که امیر عبدالهیان، وزیر امور خارجه تا قبل از مرگ وجود آنها را انکار میکرد.
علی در ۳۱ شهریور در اعتراضات به قتل مهسا امینی در شهر کرج، پس از خارجشدن از خانهای که به او پناه داده بود با پیرمردی غرق در خون روبرو میشود و برای کمک به او میشتابد و با اصابت گلوله ساچمه به سر و دست و در نهایت از ناحیه دو چشم آسیب جدی میبیند.
#علیه_فراموشی #ما_فراموش_نمیکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او که کنارش در تصویر نشسته در بیمارستان، پوریا است، همان پسر که ماموران در نازیآباد او را مورد ضربوشتم شدید قرار گرفت و صورتش جراحت شدید برداشت.
علی و پوریا هر دو سندی زنده هستند از آنچه که بر معترضان در جریان خیزش سراسری رفت در حالی که امیر عبدالهیان، وزیر امور خارجه تا قبل از مرگ وجود آنها را انکار میکرد.
علی در ۳۱ شهریور در اعتراضات به قتل مهسا امینی در شهر کرج، پس از خارجشدن از خانهای که به او پناه داده بود با پیرمردی غرق در خون روبرو میشود و برای کمک به او میشتابد و با اصابت گلوله ساچمه به سر و دست و در نهایت از ناحیه دو چشم آسیب جدی میبیند.
#علیه_فراموشی #ما_فراموش_نمیکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤5🔥2
احمدرضا قلجی، نوجوان ۱۷ ساله اهل اسدآباد در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری در تهران بر اثر اصابت گلوله ماموران امنیتی جان خود را از دست داد.
احمد رضا ، یکی از دهها نوجوانی است که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید و چون دادخواهی ندارد نامش روبه فراموشی است، او یکی از گمنام ترین کشته شدگان #انقلاب۱۴۰۱ است.
#احمدرضا_قلجی متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۴، اهل اسدآباد همدان است که برای کارگری به تهران عزیمت کرده بود شامگاه پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، بر اثر تیراندازی ماموران امنیتی در میدان فلسطین جان خود را از دست داد.
دوتیر بر قلب وگردن او اصابت کرد ، گلولههای نظامی که گلوله اصابت کرده بر گردن عملا سر او را از پیکر جدا کرده بود، او در دمجان باخته بود، مطابق معمول نیروهای امنیتی پیکر او را دزدیدند و نهایت سه روز بعد به خانواده او در “بهشت زهرا” اسدآباد همدان به شرط خاکسپاری در همان لحظه تحویل دادند.
در گواهی پزشکی قانونی علت مرگ این نوجوان “شوک ناشی از خونریزی، آسیب احشاء قفسه سینه و گردن و اصابت اجسام پرتابه ای پر شتاب” ذکر شده است.
یکی از دوستان و شاهدان لحظه جان باختن او اینگونه از او روایت کرده :« احمدرضا برای کمک به مخارج خانواده خود از روستای خاکریز واقع در اسدآباد همدان به تهران عزیمت کرد و در آشکده مشغول به کارگری بود.
او شامگاه ۳۱ شهریورماه برای تعمیر تلفن همراه خود از محل کارش خارج شده بود که با اعترضات مردمی مواجه میشود. اعتراضاتی که در نهایت با دخالت نیروهای امنیتی و انتظامی موجب سرکوب و برخورد با معترضان به طول انجامید.
احمدرضا در آن شب بر اثر تیراندازی ماموران در میدان فلسطین تهران جان خود را از دست داد»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
احمد رضا ، یکی از دهها نوجوانی است که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید و چون دادخواهی ندارد نامش روبه فراموشی است، او یکی از گمنام ترین کشته شدگان #انقلاب۱۴۰۱ است.
#احمدرضا_قلجی متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۴، اهل اسدآباد همدان است که برای کارگری به تهران عزیمت کرده بود شامگاه پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، بر اثر تیراندازی ماموران امنیتی در میدان فلسطین جان خود را از دست داد.
دوتیر بر قلب وگردن او اصابت کرد ، گلولههای نظامی که گلوله اصابت کرده بر گردن عملا سر او را از پیکر جدا کرده بود، او در دمجان باخته بود، مطابق معمول نیروهای امنیتی پیکر او را دزدیدند و نهایت سه روز بعد به خانواده او در “بهشت زهرا” اسدآباد همدان به شرط خاکسپاری در همان لحظه تحویل دادند.
در گواهی پزشکی قانونی علت مرگ این نوجوان “شوک ناشی از خونریزی، آسیب احشاء قفسه سینه و گردن و اصابت اجسام پرتابه ای پر شتاب” ذکر شده است.
یکی از دوستان و شاهدان لحظه جان باختن او اینگونه از او روایت کرده :« احمدرضا برای کمک به مخارج خانواده خود از روستای خاکریز واقع در اسدآباد همدان به تهران عزیمت کرد و در آشکده مشغول به کارگری بود.
او شامگاه ۳۱ شهریورماه برای تعمیر تلفن همراه خود از محل کارش خارج شده بود که با اعترضات مردمی مواجه میشود. اعتراضاتی که در نهایت با دخالت نیروهای امنیتی و انتظامی موجب سرکوب و برخورد با معترضان به طول انجامید.
احمدرضا در آن شب بر اثر تیراندازی ماموران در میدان فلسطین تهران جان خود را از دست داد»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤6🔥2
سید مهدی موسوی نیکو، نوجوان ۱۵ساله در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در خیابان صفاری زنجان به دست لباس شخصیهای وابسته به سپاه پاسداران ، با ضربات متعدد باتوم به قتل رسید.
نیروهای حکومتی مهدی را ابتدا با گلوله ساچمهای زدند و وقتی که بر زمین افتاد، آنقدر با باتوم برسرش زدند که کشته شد.
خانواده #مهدی_موسوی_نیکو تحت فشار نهادهای امنیتی تا مدتها به خبر کشته شدن فرزندشان را رسانهای نکردند، کمی بعد از دوستان مهدی آنها نیز تائید کردند که فرزندشان در اعتراضات خیابانی کشته شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروهای حکومتی مهدی را ابتدا با گلوله ساچمهای زدند و وقتی که بر زمین افتاد، آنقدر با باتوم برسرش زدند که کشته شد.
خانواده #مهدی_موسوی_نیکو تحت فشار نهادهای امنیتی تا مدتها به خبر کشته شدن فرزندشان را رسانهای نکردند، کمی بعد از دوستان مهدی آنها نیز تائید کردند که فرزندشان در اعتراضات خیابانی کشته شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤6🔥3
مزدوران جمهوری اسلامی کودک ۱۳ ساله #محمد_رضا_سروری را با گلوله جنگی در #شهرری ، ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ به شهادت رساندهاند، فیلم لحظه شهادت وی نیز منتشر شده است.
علی شریفزاده، وکیل محمد رضا سروری، نوجوان ۱۳ ساله افغانستانی چند روز پس از به قتل رسیدن وی با انتشار جواز دفن موکلش گفته بود که او در جریان اعتراضات به مرگ مهسا امینی در شهر ری کشته شده است.
او در صفحه توییترش نوشت: “فردا اعلام نکنید خودکشی کرده یا به علت بیماری قبلی بوده است.”
در سندی که از سوی وکیل این نوجوان افغان به نشر رسیده، علت فوت به جای اصابت گلوله، «اصابت جسم پرتابهای پرشتاب» عنوان شده است.
مطابق با اطلاعاتی که در سند جواز دفن درج شده، محمدرضا سروری به تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در روزهای آغازین اعتراضات مردمی در شهر ری کشته شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی شریفزاده، وکیل محمد رضا سروری، نوجوان ۱۳ ساله افغانستانی چند روز پس از به قتل رسیدن وی با انتشار جواز دفن موکلش گفته بود که او در جریان اعتراضات به مرگ مهسا امینی در شهر ری کشته شده است.
او در صفحه توییترش نوشت: “فردا اعلام نکنید خودکشی کرده یا به علت بیماری قبلی بوده است.”
در سندی که از سوی وکیل این نوجوان افغان به نشر رسیده، علت فوت به جای اصابت گلوله، «اصابت جسم پرتابهای پرشتاب» عنوان شده است.
مطابق با اطلاعاتی که در سند جواز دفن درج شده، محمدرضا سروری به تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در روزهای آغازین اعتراضات مردمی در شهر ری کشته شده است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤8🔥2
میترا ابراهیمی مادر روزبه نیز بر سر مزار او گفت: «پسرم جونش رو فدای ایران کرد...»
او به رغم اینکه در رشته حسابداری تحصیل کرده بود، اما به دلیل نبود فرصتهای شغلی مناسب تخصصش به فروش موبایل روی آورده بود. یکی از نزدیکان خانواده روزبه خادمیان درباره نحوه کشته شدن او میگوید:«۳۰ شهریور روزبه داشت مغازه موبایل فروشی که اونجا کار میکرد رو میبست که خیابون شلوغ شد. روزبه میره توی پارکینگ صاحب مغازه که همون کنار بود. مامورا دنبالش میرن و در رو با پا میشکنن. از فاصله یک متری بیش از صد تا ساچمه به پشت روزبه شلیک کردن. بعد از دو ساعت از درمانگاه به خانوادهش خبر دادن که زخمی شده. وقتی خانواده رسیدن با جسم بیجان و خونین روزبه مواجه شدند. خونریزی داخلی کرده بود.»
علت فوت در گواهی پزشکی قانونی اصابت گلوله ذکر شده است.
او از اهالی شهر «سُنقُر» در استان کرمانشاه بود. خانوادهاش تصمیم گرفتند که او را در همین شهر به خاک بسپارند، اما به گفته منبع نزدیک به خانواده، «به مشکل برخوردند».
این منبع میگوید: «خاکسپاری در بهشت سکینه کرج انجام شد. از سنقر اطلاع دادن که جو خیلی امنیتیه و مراسم نباید برگزار بشه. خانواده هم از ترس اینکه برای جوانان خانواده و نزدیکانشون اتفاقی نیفته و اونها رو هم بازداشت نکنن یا نکشن، در سنقر مراسم نگرفتن.»
خانواده #روزبه_خادمیان داغدارند؛ داغی که فراموش نمیکنند و زندگی آنها را عوض کرده است:
«زندگی بعد از روزبه برای خانواده بسیار سخت و طاقتفرسا میگذره. تنها پسر خانواده بود. خانواده بسیار افسرده است. غم روزبه کمر خانواده را خم کرد. تنها یک خواهر داشت. هر مراسمی که بود یا روز مادر یا تولد مادرش این جمله رو براش استوری میکرد که زندگی من بر سه اصل استواره: نگاه مادرم، لبخند مادرم و دعای مادرم. به مادرش خیلی وابسته بود.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤8🔥2
امیر محمد نوروزی نوجوان ۱۹ ساله در جریان اعتراضات ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در #بندرانزلی با شلیک ماموران جمهوری اسلامی کشته شد.
#امیر_محمد_نوروزی #علیه_فراموشی
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امیر_محمد_نوروزی #علیه_فراموشی
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬7🕊4🔥2
#امروز_در_تاریخ / ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ شادی مردم عراق در بغداد از تجاوز صدام به خاک ایران.
#جنگ_ایران_عراق عملا بدون طرف پیروز هشت سال به طول انجامید .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#جنگ_ایران_عراق عملا بدون طرف پیروز هشت سال به طول انجامید .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬14🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنگ تحمیلی ایران و عراق از ۳۱ شهریور ۵۹ آغاز شد و در حالی که رائفی پور در سال ۶۳ متولد شده است، او در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ که پایان جنگ اعلام شد، او تنها ۴ سال داشته است
#جنگ_ایران_عراق #دروغهای_رائفی_پور
Irbr.news
@irbriefing
#جنگ_ایران_عراق #دروغهای_رائفی_پور
Irbr.news
@irbriefing
😁9🤬4👍1🔥1🤯1
اول مهر هست
حضور و غیاب سر کلاس ...
هستی نارویی
غائب
میثم پیرفلک
غائب
سارینا اسماعیل زاده
غائب….
پدر #کیان_پیرفلک : «دیگه مهر برای من بدون کیان عزیزم رنگ و بو نداره»
سارینا بعد از پایان کلاس زبان به همراه دوستاش به تجمعات مردمی در خیابان کوکب کرج پیوست ...
وقتی صورتشو برای شناسایی به خانواده نشان دادن قسمت راست پیشانی سارینا بر اثر ضربات متعدد باتوم کاملا متلاشی شده بود…
بماند برای روز حساب
#سارینا_اسماعیل_زاده #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حضور و غیاب سر کلاس ...
هستی نارویی
غائب
میثم پیرفلک
غائب
سارینا اسماعیل زاده
غائب….
پدر #کیان_پیرفلک : «دیگه مهر برای من بدون کیان عزیزم رنگ و بو نداره»
سارینا بعد از پایان کلاس زبان به همراه دوستاش به تجمعات مردمی در خیابان کوکب کرج پیوست ...
وقتی صورتشو برای شناسایی به خانواده نشان دادن قسمت راست پیشانی سارینا بر اثر ضربات متعدد باتوم کاملا متلاشی شده بود…
بماند برای روز حساب
#سارینا_اسماعیل_زاده #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤18🔥2🕊2
اسرا پناهی هم اگر امروز بود، بر سر کلاس درس مینشست، او از دانش آموزان نمونه و برجسته کلاسشون بود اما بخاطر ا یستادگی در مقابل مزدوران با ضربات باتوم برسرش او را بشهادت رسوندند
#اسرا_پناهی #علیه_فراموشی #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#اسرا_پناهی #علیه_فراموشی #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤12🔥3
اگر #خامنه_ای_کودک_کش گذاشته بود کومار نیز امروز به مدرسه میرفت.
#کومار_درافتاده ، ۸ آبان ۱۴۰۱ در پیرانشهر با شلیک مستقیم گلولهٔ جنگی از فاصله سه متری بهدست مزدوران سپاه پس از یک روز بستریشدن درگذشت.
او در کمربندی کهنهخانه و نزدیک میدان «محمد اوراز» با گلوله نظامی از فاصله ۳ متری، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
دوشنبه ۹ آبان در روستای زیوکه پدرش در مراسمخاکسپاریاش گفت:« خوشبختم که برای آزادی و خاکش شهید شدهاست…؛ از دیشب جگرم تکهتکه شدهاست؛ اما فدای این خاک و آزادی شد. به خدا همه ما را خواهند کشت؛ به خدا [فرزندم] بیگناه بود؛ [جمهوری اسلامی] به هیچکس رحم نخواهند کرد»
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#کومار_درافتاده ، ۸ آبان ۱۴۰۱ در پیرانشهر با شلیک مستقیم گلولهٔ جنگی از فاصله سه متری بهدست مزدوران سپاه پس از یک روز بستریشدن درگذشت.
او در کمربندی کهنهخانه و نزدیک میدان «محمد اوراز» با گلوله نظامی از فاصله ۳ متری، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
دوشنبه ۹ آبان در روستای زیوکه پدرش در مراسمخاکسپاریاش گفت:« خوشبختم که برای آزادی و خاکش شهید شدهاست…؛ از دیشب جگرم تکهتکه شدهاست؛ اما فدای این خاک و آزادی شد. به خدا همه ما را خواهند کشت؛ به خدا [فرزندم] بیگناه بود؛ [جمهوری اسلامی] به هیچکس رحم نخواهند کرد»
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤8🔥3
اول مهر سالگرد جاوید نام بهار خورشیدی است.
بلایی که بر سر این دختر و خانواده اش آمده آنقدر زیاد است که نه تنها بسیاری از آنها را هنوز نمیدانیم بلکه بخشهای غیر قابل بیانی نیز در میان آنهاست.
ماموران به خانه #بهار_خورشیدی ۲۳ ساله نقاش و مدرس زبان انگلیسی حمله ور میشوند بهار(رقیه) خورشیدی سابقه یک بازداشت کوتاه مدت دیگری هم داشته، آنها جلوی چشم پدرش از طبقه چهارم وی را به پایین پرت میکنند:«از فریادها فهمیدیم برای بازداشتش آمدهاند.حاضر نبود با مأموران برود،صدای مأموران با صدای فریادهای بهار توی مجتمع میپیچید. یکباره صدای افتادن چیزی آمد و بعد دیدیم بهار از پنجره به پایین پرت شده.دقیقاً همان موقعی بود که پدر بهار رسیده بود جلوی مجتمع. بهار افتاد همانجا»
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بلایی که بر سر این دختر و خانواده اش آمده آنقدر زیاد است که نه تنها بسیاری از آنها را هنوز نمیدانیم بلکه بخشهای غیر قابل بیانی نیز در میان آنهاست.
ماموران به خانه #بهار_خورشیدی ۲۳ ساله نقاش و مدرس زبان انگلیسی حمله ور میشوند بهار(رقیه) خورشیدی سابقه یک بازداشت کوتاه مدت دیگری هم داشته، آنها جلوی چشم پدرش از طبقه چهارم وی را به پایین پرت میکنند:«از فریادها فهمیدیم برای بازداشتش آمدهاند.حاضر نبود با مأموران برود،صدای مأموران با صدای فریادهای بهار توی مجتمع میپیچید. یکباره صدای افتادن چیزی آمد و بعد دیدیم بهار از پنجره به پایین پرت شده.دقیقاً همان موقعی بود که پدر بهار رسیده بود جلوی مجتمع. بهار افتاد همانجا»
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬8❤4🔥3
از اول مهر تا ۷ مهر ۱۴۰۱ تاکنون در ۱۹ شهر کشور ۴۲ کشته شده در اعتراضات شناسایی شدهاند.
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤7🔥3