علی طاحونه، نه تنها از قربانیان شلیک عامدانه به چشم است بلکه نمونه گویایی از قساوت و پاک کردن رد پای جنایات جمهوری اسلامی است:
علی روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات کرج پس از شناسایی برای بازداشت هدف شلیک پینت بال ماموران قرار گرفت،علی فرار کرد اما در شب در یکی از کوچههای بنبست تنها ماند،در خانهای باز شد و علی در آن پناه گرفت. وقتی ماموران از آنجا دور شدند، علی هم از پارکینگ آن خانه خارج شد. سر کوچه، پیرمردی غرق در خون روی زمین افتاده بود، میخواست به او کمک کند که ماموران شروع به فحاشی و شلیک به او کردند. تعدادی از ساچمهها در سرش قرار گرفت و تعدادی در دستش. علی دوباره به سمت بنبست فرار کرد و مردمی که به کمک میخواستند بیایند، در پی شلیک گازهای اشکآور پراکنده شدند.
و در آن لحظه ماموران اینبار به سوی علی تیر جنگی شلیک کردند یک گلوله به ران پای علی خورد و علی بر روی زمین افتاد.
ماموران که بالای سر علی رسیدند و پیر غرق در خون او را دیدند، گمان کردند او جان باخته، علی را به خودرویی بردند و در بیرون شهر پیکرش را در محل پارک کامیونها رها کردند و رفتند!
خودروهای عبوری او را یافتند و به بیمارستان انتقال دادند، ۴۸ ساعت طول کشید تا علی به بیمارستان برسد!
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد و او بینایی یک چشمش را از دست داد،اما چشم دیگرش اگرچه تار اما بینایی دارد.
#علی_طاحونه در روزهای گذشته با #حسین_نادربیگی یکی دیگر از آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ که دو چشم خود را از دست داده است دیدار کرد.
وی در اینستاگرام خود نوشته است: «ما همه خوب میدانیم از این زندگی و دنیا چه میخواهیم نور. امید. آزادی. وطنی پر از آرامش. دلخوشیهایمان. کودکیهایی که نکردهایم. جوانیمان که برای هیچ و پوچ از بین رفت . لذتهایی که نبردیم. پایداری. شادی که شد آرزو حسرت خوردن ما جز اینها چه خواسته بودیم که چشمانمان را گرفتید تا نبینیم دنیای اطرافمان را اما بدانید باز هم بدون نور چشمانمان ایستادهایم تا جان در بدن داریمو شک نداریم که : نور بر تاریکی پیروز است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات کرج پس از شناسایی برای بازداشت هدف شلیک پینت بال ماموران قرار گرفت،علی فرار کرد اما در شب در یکی از کوچههای بنبست تنها ماند،در خانهای باز شد و علی در آن پناه گرفت. وقتی ماموران از آنجا دور شدند، علی هم از پارکینگ آن خانه خارج شد. سر کوچه، پیرمردی غرق در خون روی زمین افتاده بود، میخواست به او کمک کند که ماموران شروع به فحاشی و شلیک به او کردند. تعدادی از ساچمهها در سرش قرار گرفت و تعدادی در دستش. علی دوباره به سمت بنبست فرار کرد و مردمی که به کمک میخواستند بیایند، در پی شلیک گازهای اشکآور پراکنده شدند.
و در آن لحظه ماموران اینبار به سوی علی تیر جنگی شلیک کردند یک گلوله به ران پای علی خورد و علی بر روی زمین افتاد.
ماموران که بالای سر علی رسیدند و پیر غرق در خون او را دیدند، گمان کردند او جان باخته، علی را به خودرویی بردند و در بیرون شهر پیکرش را در محل پارک کامیونها رها کردند و رفتند!
خودروهای عبوری او را یافتند و به بیمارستان انتقال دادند، ۴۸ ساعت طول کشید تا علی به بیمارستان برسد!
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد و او بینایی یک چشمش را از دست داد،اما چشم دیگرش اگرچه تار اما بینایی دارد.
#علی_طاحونه در روزهای گذشته با #حسین_نادربیگی یکی دیگر از آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ که دو چشم خود را از دست داده است دیدار کرد.
وی در اینستاگرام خود نوشته است: «ما همه خوب میدانیم از این زندگی و دنیا چه میخواهیم نور. امید. آزادی. وطنی پر از آرامش. دلخوشیهایمان. کودکیهایی که نکردهایم. جوانیمان که برای هیچ و پوچ از بین رفت . لذتهایی که نبردیم. پایداری. شادی که شد آرزو حسرت خوردن ما جز اینها چه خواسته بودیم که چشمانمان را گرفتید تا نبینیم دنیای اطرافمان را اما بدانید باز هم بدون نور چشمانمان ایستادهایم تا جان در بدن داریمو شک نداریم که : نور بر تاریکی پیروز است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی طاحونه از آسیب دیدگان چشمی با انتشار دو تصویر در صفحه اینستاگرامش نوشت:
این همان کوچه بن بست هست که چهار دفعه با اسلحه به چشمان من شلیک کردن و الان سر همون کوچه دارن عزاداری میکنن، همون جایی که چشمای منو گرفتن.
#علی_طاحونه #شلیک_به_چشم_مردم #چشم_برای_آزادی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این همان کوچه بن بست هست که چهار دفعه با اسلحه به چشمان من شلیک کردن و الان سر همون کوچه دارن عزاداری میکنن، همون جایی که چشمای منو گرفتن.
#علی_طاحونه #شلیک_به_چشم_مردم #چشم_برای_آزادی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علی طاحونه یکی از آسیب دیدگان از ناحیه چشم است؛ مرد جوانی که نیروهای سرکوب در شهر «کرج» او را هدف شلیکهای پیاپی قرار دادند و وقتی خیال کردند که علی کشته شده است، آن بنبست خونین را ترک کردند. علی اما زنده ماند و بعد از نزدیک به شش ماه، نور بر تاریکی دو چشمش تابید.
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing