ایران بریفینگ / فارسی
5.93K subscribers
12K photos
22.9K videos
23.6K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / لادن مصطفایی همسر #علی_حسن_پور: یازده سال بعد از آن عصری که به خانه برنگشت...
در طول یازده سالی که از #انتخابات_خونین هشتاد و‌هشت و #کودتای_سپاه می گذرد، به دفعات مکرر برای شناسایی و محاکمه قاتل همسرم که در بیست و‌پنج خرداد کشته شد به دادگاه رفته ام اما پاسخی دریافت نکرده ام.
لادن می گوید: خیلی ها به من می گویند دنبال چه می گردی، چرا زندگی‌ات را در راهروی دادگاه هایی که به دادت نمی رسند تلف می کنی؟
می گویم برای من همین که دنبال علی می گردم، خودِ زندگی است...
ما زندگی عاشقانه ای داشتیم، علی را با گلوله کشتند، عشق که با گلوله نمی میرد. علی نباید فکر کند که من رفیق ِ نیمه راه شده ام و دیگر دنبالش نمی روم... یادش گرامی باد...
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#عشق_با_گلوله_از_بین_نمیرود
ٓبان_پایان_ناپذیر_ایران #اعتراضات۸۸ #جنبش_خونین_سبز #خامنه‌ای_به_پایانت_سلام_کن #سقوط_نزدیک_است #مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
@irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این صدای لادن مصطفایی است، همسر جان‌باخته راه آزادی ( علی حسن پور ) از اولین‌ کشته شدگان اعتراض به نتیجه انتخابات در سال ۱۳۸۸ ، عکس او‌ را که سرش متلاشی بر اثر اصابت گلوله نظامی در خیابان متلاشی شده بود همه بیاد داریم.
#علی_حسن_پور در روز ۲۵ خرداد ۸۸ در میدان جمهوری تهران مقابل پایگاه بسیج مقداد با اصابت گلوله جنگی از بالای ساختمان پایگاه بسیج به سرش کشته شد.
مامورین امنیتی حدود ۱۱۵ روز جنازه
علی حسنپور را دزدیده و به خانواده‌اش تحویل ندادند تا کشته شدنش به دست مزدوران سرکوبگر رژیم اطلاع‌رسانی نشود و به دروغ به همسرش گفتند علی به دستش تیر خورده و الان هم در زندان اوین است و به زودی آزاد می‌شود، این در حالی است که همسرش عکس پیکر متلاشی شده او را در خیابان دیده بود.
سام و سیاوش
حسنپور در طول آن ۱۱۵ روز هر روز گوششان به صدای زنگ خانه بود و چشم انتظار پدرشان، روزها، هفته‌ها و ماه‌ها پشت دیوارهای زندان اوین ایستادند به امید اینکه پدرشان آنجاست، سام پسر کوچک این خانواده بارها به مادرش می‌گفت مامان اگر بابا آمد خونه چطور بغلش کنم که یک وقت دستش که تیر خورده درد نگیره…
بعد از ماها امید و انتظار جسد پدر را با تیری بر سرش در سردخانه کهریزک تحویل دادند…
#رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #علیه_فراموشی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing