📌 شما بهعنوان یک ناباور به اسلام، اگر بخواهید قوانین جامعه را تدوین و تصویب کنید، بر چه اساسی این کار را انجام میدهید؟
✨ قانونگذاری یک بحث دو-وجهیست؛ یک وجه در حیطه جامعهشناسی و یک وجه در حیطه حقوق.
✨ در وجه جامعهشناختی، ما اصول کلی قانونگذاری برای حفظ انسجام، پویایی و رشد جامعه را تبیین میکنیم.
✨ بعد از آن در وجه حقوقی، بر اساس این تبیین جامعهشناختی حقوقدانها قوانین را تدوین میکنند (ادامه دارد).
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ قانونگذاری یک بحث دو-وجهیست؛ یک وجه در حیطه جامعهشناسی و یک وجه در حیطه حقوق.
✨ در وجه جامعهشناختی، ما اصول کلی قانونگذاری برای حفظ انسجام، پویایی و رشد جامعه را تبیین میکنیم.
✨ بعد از آن در وجه حقوقی، بر اساس این تبیین جامعهشناختی حقوقدانها قوانین را تدوین میکنند (ادامه دارد).
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 شما بهعنوان یک ناباور به اسلام، اگر بخواهید قوانین جامعه را تدوین و تصویب کنید، بر چه اساسی این کار را انجام میدهید؟ ✨ قانونگذاری یک بحث دو-وجهیست؛ یک وجه در حیطه جامعهشناسی و یک وجه در حیطه حقوق. ✨ در وجه جامعهشناختی، ما اصول کلی قانونگذاری برای…
✨ بهجهت جامعهشناختی، قوانین باید ابتدا از تداخل نهادی جلوگیری کنند؛ یعنی نهادهای اساسی (سیاست، اقتصاد و دین) مستقل از هم فعالیت داشته باشند و هیچکدام تحت سیطره کامل دیگری نباشد.
✨ مسئله بعدی این است که قوانین باید بهنحوی تبیین شود که جلوی انسداد اجتماعی گرفته شود و برای همه آحاد جامعه فرصتهای برابر وجود داشته باشد.
✨ مسئله بعدی حفظ مالکيت خصوصی و دولت حداقلی است که منجر به پویایی جامعه میشود.
✨ مسئله بعدی این است که قوانین جزایی باید از حالت تنبیهی خارج و به حالت جبرانی تبدیل شود (مگر در شرایط خاص).
✨ مسئله بعدی حفظ حقوق اجتماعی افراد، فارغ از جنسیت، نژاد و مذهب است.
🖊 این کلیات را میشود همینطور ادامه داد و بعد حقوقدانها بر اساس این چهارچوب قوانین را تدوين میکنند. و بهطور کلی در دنیای مدرن در تبیین و تدوین و تصویب قوانین، خدا و ادیان جایگاهی ندارند. ❌
✨ کتاب "قراردادهای اجتماعی" اثر روسو و رساله "در باب دموکراسی" اثر جان لاک، پایه تدوین قانون اساسی ایالاتمتحده امریکا بودهاند که بعدها بسیاری از کشورهای مدرن تحت تأثیر آن در قوانین خود اصلاحاتی صورت دادند؛ قوانین در ساختارهای لائیک منطبق بر قراردادهای اجتماعی هستند و نه بر مبنای امر و نهی ادیان و پيشوايان خدا.
📌 اقتصاد صرفاً رقابتی که بهنوعی بر اساس تعمیم نظریات داروین بر اقتصاد میباشد سیستم عادلانهای است؟
✨ این نظریه ابتدا توسط هربرت اسپنسر مطرح شد؛ یعنی حدود ۱۰ سال قبل از داروین، اصطلاح فرگشت اجتماعی مطرح شد. اسپنسر جامعه را بر اساس انتخاب طبیعی تحلیل کرد؛ بهگونهای که قویتر-ها بقایشان تداوم مییابد و ضعیفتر-ها حذف میشوند. بعدها در اوایل قرن گذشته، این نظریه مورد توجه اقتصاد-دانان و جامعهشناسان آمریکایی قرار گرفت اما بهعلت مشکلات بنیادی و تناقضات درونی، این تفکر خیلی زود از دور خارج شد و عملاً چندان اجرایی نشد!
✨ بازار رقابتی بهلحاظ پویایی جوابگو است ولی اگر این مسئله تحت کنترل قرار نگیرد عواقب سنگینی برای جامعه دارد؛ برای مثال همبستگی جامعه رو به نابودی خواهد رفت، گسیختگی اجتماعی باعث آنومی میشود و آنومی تبعات اجتماعی و فردی عميقی بههمراه دارد. لذا حفظ همبستگی اجتماعی مقدم است بر پویایی؛ یعنی ما نمیتوانیم همبستگی اجتماعی را فدای پویایی کنیم.
📌 آیا روزی میرسد که بشر به یک سیستم اقتصادی ثابت و بیمشکلی برسد که همه از آن راضی باشند؟
✨ اینکه بخواهیم آرمانگرایانه به ماجرا نگاه کنیم، ما را دچار مشکل میکند. راندمان هیچ مکانیسمی در هستی صد-درصد نیست؛ بنابراین هر نوع تئوری اقتصادی-اجتماعی قابل نقد بوده و حتماً میشود ایرادات اساسی به آن وارد کرد.
✨ ولی باید نهایت تلاشمان را بکنیم که سیستمی متعادل تعریف شود که تعادل بین همبستگی و پویایی حفظ بشود.
✨ یکی از تئوریهای قوی که در این زمینه مطرح شد و چند دهه است که در امریکا اجرا میشود، حمایت از سازمانهای مردمنهاد (NGO) و خيريههاست؛ این تشکیلات نقش میانجی بین اقتصاد و جامعه را ایفا میکنند و تا حد مطلوبی موفق بودهاند. در ایران هم قصد داشتند از این تئوری استفاده کنند که در نهایت، سوءمدیریت و مدیریت سیاسی جناحی به قلعوقمع این سازمانها منجر شد؛ یکی از قویترین این سازمانها، مؤسسه خیریه امام علی بود که در نهایت، نظام توتالیتر اسلامی نتوانست این نهاد مردمی را تحمل کند و با شکایت وزرات کشور، این سازمان منحل شد‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ مسئله بعدی این است که قوانین باید بهنحوی تبیین شود که جلوی انسداد اجتماعی گرفته شود و برای همه آحاد جامعه فرصتهای برابر وجود داشته باشد.
✨ مسئله بعدی حفظ مالکيت خصوصی و دولت حداقلی است که منجر به پویایی جامعه میشود.
✨ مسئله بعدی این است که قوانین جزایی باید از حالت تنبیهی خارج و به حالت جبرانی تبدیل شود (مگر در شرایط خاص).
✨ مسئله بعدی حفظ حقوق اجتماعی افراد، فارغ از جنسیت، نژاد و مذهب است.
🖊 این کلیات را میشود همینطور ادامه داد و بعد حقوقدانها بر اساس این چهارچوب قوانین را تدوين میکنند. و بهطور کلی در دنیای مدرن در تبیین و تدوین و تصویب قوانین، خدا و ادیان جایگاهی ندارند. ❌
✨ کتاب "قراردادهای اجتماعی" اثر روسو و رساله "در باب دموکراسی" اثر جان لاک، پایه تدوین قانون اساسی ایالاتمتحده امریکا بودهاند که بعدها بسیاری از کشورهای مدرن تحت تأثیر آن در قوانین خود اصلاحاتی صورت دادند؛ قوانین در ساختارهای لائیک منطبق بر قراردادهای اجتماعی هستند و نه بر مبنای امر و نهی ادیان و پيشوايان خدا.
📌 اقتصاد صرفاً رقابتی که بهنوعی بر اساس تعمیم نظریات داروین بر اقتصاد میباشد سیستم عادلانهای است؟
✨ این نظریه ابتدا توسط هربرت اسپنسر مطرح شد؛ یعنی حدود ۱۰ سال قبل از داروین، اصطلاح فرگشت اجتماعی مطرح شد. اسپنسر جامعه را بر اساس انتخاب طبیعی تحلیل کرد؛ بهگونهای که قویتر-ها بقایشان تداوم مییابد و ضعیفتر-ها حذف میشوند. بعدها در اوایل قرن گذشته، این نظریه مورد توجه اقتصاد-دانان و جامعهشناسان آمریکایی قرار گرفت اما بهعلت مشکلات بنیادی و تناقضات درونی، این تفکر خیلی زود از دور خارج شد و عملاً چندان اجرایی نشد!
✨ بازار رقابتی بهلحاظ پویایی جوابگو است ولی اگر این مسئله تحت کنترل قرار نگیرد عواقب سنگینی برای جامعه دارد؛ برای مثال همبستگی جامعه رو به نابودی خواهد رفت، گسیختگی اجتماعی باعث آنومی میشود و آنومی تبعات اجتماعی و فردی عميقی بههمراه دارد. لذا حفظ همبستگی اجتماعی مقدم است بر پویایی؛ یعنی ما نمیتوانیم همبستگی اجتماعی را فدای پویایی کنیم.
📌 آیا روزی میرسد که بشر به یک سیستم اقتصادی ثابت و بیمشکلی برسد که همه از آن راضی باشند؟
✨ اینکه بخواهیم آرمانگرایانه به ماجرا نگاه کنیم، ما را دچار مشکل میکند. راندمان هیچ مکانیسمی در هستی صد-درصد نیست؛ بنابراین هر نوع تئوری اقتصادی-اجتماعی قابل نقد بوده و حتماً میشود ایرادات اساسی به آن وارد کرد.
✨ ولی باید نهایت تلاشمان را بکنیم که سیستمی متعادل تعریف شود که تعادل بین همبستگی و پویایی حفظ بشود.
✨ یکی از تئوریهای قوی که در این زمینه مطرح شد و چند دهه است که در امریکا اجرا میشود، حمایت از سازمانهای مردمنهاد (NGO) و خيريههاست؛ این تشکیلات نقش میانجی بین اقتصاد و جامعه را ایفا میکنند و تا حد مطلوبی موفق بودهاند. در ایران هم قصد داشتند از این تئوری استفاده کنند که در نهایت، سوءمدیریت و مدیریت سیاسی جناحی به قلعوقمع این سازمانها منجر شد؛ یکی از قویترین این سازمانها، مؤسسه خیریه امام علی بود که در نهایت، نظام توتالیتر اسلامی نتوانست این نهاد مردمی را تحمل کند و با شکایت وزرات کشور، این سازمان منحل شد‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 دفاعیه عدمیبودن شرور ✨ در برابر برهان شر در مقام نقد گفتهاند شر عدمی است یعنی وجود دارد اما نیازی به خالق ندارد، درد و رنج که قطعاً وجود دارند اما این تعارضی با صفات خدا ندارد چراکه خالق آن خدا نیست بلکه این شر عدم یک خیر است مثلاً بیماری عدم سلامت…
📌 اصالت شر و عدمیبودن خیر
✨ آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، اصالت را برای شر قائل میباشد؛ یعنی اصالت را به "درد و رنج" میدهد و لذت و خوشی را عمدتاً عدم اینها تلقی میکند.
✨ شوپنهاور هدف و اساس هستی را شر میداند! بهعبارتی شر را امری وجودی میداند و خیر را عدمی.
✨ درد و رنج مُفتاند؛ نیازی نیست برای بهدستآوردنش تلاش کنید، اگر چند ساعت یکجا بنشینید به سراغتان خواهد آمد.
✨ در جهانی که درد و رنج فراگیر میباشند، لذایذ بسیار محدودند.
🖊 خدا نمیدانست در جهانی که میآفریند اصالت با شر خواهد بود؟ (تناقض با همهچیز-دانی خدا)
🖊 خدا نمیتوانست جهانی بیآفریند که اصالت با شر نباشد؟ (تناقض با همهکار-توانی خدا)
🖊 اگر هم میخواسته در جهان اصالت با شر باشد که دیگر خیرخواه مطلق نیست.
🔸غرض از بیان این نکته این بود که نشان بدهیم ادعای اصالت خیرات و عدمیبودن شرور میتواند تا چه اندازه دشوار و بیپایه باشد.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، اصالت را برای شر قائل میباشد؛ یعنی اصالت را به "درد و رنج" میدهد و لذت و خوشی را عمدتاً عدم اینها تلقی میکند.
✨ شوپنهاور هدف و اساس هستی را شر میداند! بهعبارتی شر را امری وجودی میداند و خیر را عدمی.
✨ درد و رنج مُفتاند؛ نیازی نیست برای بهدستآوردنش تلاش کنید، اگر چند ساعت یکجا بنشینید به سراغتان خواهد آمد.
✨ در جهانی که درد و رنج فراگیر میباشند، لذایذ بسیار محدودند.
🖊 خدا نمیدانست در جهانی که میآفریند اصالت با شر خواهد بود؟ (تناقض با همهچیز-دانی خدا)
🖊 خدا نمیتوانست جهانی بیآفریند که اصالت با شر نباشد؟ (تناقض با همهکار-توانی خدا)
🖊 اگر هم میخواسته در جهان اصالت با شر باشد که دیگر خیرخواه مطلق نیست.
🔸غرض از بیان این نکته این بود که نشان بدهیم ادعای اصالت خیرات و عدمیبودن شرور میتواند تا چه اندازه دشوار و بیپایه باشد.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
مصطفی ملکیان: روحانیت دیگر سخنی برای گفتن ندارد
📌 مصطفی ملکیان:
🔸روحانیت دیگر سخنی برای گفتن ندارد!🔸
✨ روحانيون در جهان اسلام دیگر سخنی برای عرضه ندارند! چیزی برای گفتن در برابر فرهنگ فلسفی غرب ندارند، چیزی ندارند در برابر علوم انسانی غرب، خب حالا که چیزی ندارند بروند خودشان را تقویت کنند! آخر شما خودتان میگفتید سخن خدا رو دست ندارد، پس اگر سخنی برای گفتن ندارید پس یعنی سخنتان سخن خدا نیست. اگر سخن شما دون همه سخنان است، که هست، این یعنی شما سخن خدا را نمیدانید! بروید خودتان را تقویت کنید، دلتان را خوش نکنید که چهارتا تروریست چهارتا روشنفکر و اهل قلم را ترور کردند. از این داستان آبی برای شما گرم نخواهد شد! حالا یک داعشی آمد بالای سر من، من را هم خفه کرد... تو به این دل خوش میکنی⁉️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🔸روحانیت دیگر سخنی برای گفتن ندارد!🔸
✨ روحانيون در جهان اسلام دیگر سخنی برای عرضه ندارند! چیزی برای گفتن در برابر فرهنگ فلسفی غرب ندارند، چیزی ندارند در برابر علوم انسانی غرب، خب حالا که چیزی ندارند بروند خودشان را تقویت کنند! آخر شما خودتان میگفتید سخن خدا رو دست ندارد، پس اگر سخنی برای گفتن ندارید پس یعنی سخنتان سخن خدا نیست. اگر سخن شما دون همه سخنان است، که هست، این یعنی شما سخن خدا را نمیدانید! بروید خودتان را تقویت کنید، دلتان را خوش نکنید که چهارتا تروریست چهارتا روشنفکر و اهل قلم را ترور کردند. از این داستان آبی برای شما گرم نخواهد شد! حالا یک داعشی آمد بالای سر من، من را هم خفه کرد... تو به این دل خوش میکنی⁉️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 چرا اسلام ذاتاً از مسيحيت خطرناکتر هست؟
✨ پاسخ این سؤال برمیگردد به ساختیابی این دو دین و جامعهای که در آن ساختیابی شدهاند.
✨ مسيحيت یک فرقه اصلاحی در دین یهود بوده که به علت دگماتیسم مذهبی و خشونت دین یهود در جامعه رو به اعتدال آن زمان ساختیابی شده است.
✨ لذا تا جاییکه وجدان جمعی جامعه اجازه میداده، سعی در اصلاح و تلطیف يهوديت داشته. برای همین ذاتاً خشونت کمتری نسبت به یهودیت و اسلام دارد.
✨ اما برعکس، اسلام در جامعه بدوی و خشن حجاز ساختیابی شده و اساس ساختیابی آن برای حکومت و یکپارچهسازی قبایل اعراب بوده؛ لذا هم به لحاظ شرایط اجتماعی خشنوت بیشتری نسبت به مسيحيت داراست، هم به لحاظ اینکه جهت حکومتداری ساختیابی شده، ابزار قدرتمندی در دست طبقه فرادست برای کنترل تودههاست!
❌ یعنی اسلام مصداق این سخن است که "دین هژمونی طبقه حاکم است برای کنترل طبقه فرودست"
🖊 به این دو علت اسلام برای دموکراسی و سکولاریسم ذاتاً خطرناکتر از مسيحيت است.
کما اینکه سکولاریسم و لائیسیته از درون مسیحیت زاده شده اما اسلام عملاً این قابلیت را نداشته و ندارد.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ پاسخ این سؤال برمیگردد به ساختیابی این دو دین و جامعهای که در آن ساختیابی شدهاند.
✨ مسيحيت یک فرقه اصلاحی در دین یهود بوده که به علت دگماتیسم مذهبی و خشونت دین یهود در جامعه رو به اعتدال آن زمان ساختیابی شده است.
✨ لذا تا جاییکه وجدان جمعی جامعه اجازه میداده، سعی در اصلاح و تلطیف يهوديت داشته. برای همین ذاتاً خشونت کمتری نسبت به یهودیت و اسلام دارد.
✨ اما برعکس، اسلام در جامعه بدوی و خشن حجاز ساختیابی شده و اساس ساختیابی آن برای حکومت و یکپارچهسازی قبایل اعراب بوده؛ لذا هم به لحاظ شرایط اجتماعی خشنوت بیشتری نسبت به مسيحيت داراست، هم به لحاظ اینکه جهت حکومتداری ساختیابی شده، ابزار قدرتمندی در دست طبقه فرادست برای کنترل تودههاست!
❌ یعنی اسلام مصداق این سخن است که "دین هژمونی طبقه حاکم است برای کنترل طبقه فرودست"
🖊 به این دو علت اسلام برای دموکراسی و سکولاریسم ذاتاً خطرناکتر از مسيحيت است.
کما اینکه سکولاریسم و لائیسیته از درون مسیحیت زاده شده اما اسلام عملاً این قابلیت را نداشته و ندارد.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 نفی خدای خاص ادیان با تناقضات میان صفات الهی [پارت اول] ✨ طبق تعریف خدای ادیان ابراهیمی، خدا تمام صفات را بهصورت مطلق داراست. طبق تعریف این خدا علیم و همهچیز-دان است به معنای دانای مطلق. از طرف دیگر این خدا مختار است؛ چراکه سلب اختیار از خدا نقصان بحساب…
❌ یکی از کانالهای اسلامی اقدام به نقد این پست کانال ما کرده است که بر آنیم تا پاسخشان را بدهیم. منتهی ما همهچیز را به رسم ادب برگزار میکنیم و از مغالطاتی چون توهین و بار ارزشی کلمات دوری میگزینیم.
✨ ابتدا پاسخ ایشان را بدون کموکاست، و سپس جوابیه "دروغها و خرافات اسلام" را ارسال میکنیم...
✨ ابتدا پاسخ ایشان را بدون کموکاست، و سپس جوابیه "دروغها و خرافات اسلام" را ارسال میکنیم...
✅ بخش دوم (ادامه): پاسخ به اشکال تناقض عالم مطلق بودن و مختار بودن خداوند
==========================
🎙پاسخگو : مهندس مهران بهرامی، پژوهشگر فلسفه و دین
#پایان
🆔
==========================
🎙پاسخگو : مهندس مهران بهرامی، پژوهشگر فلسفه و دین
#پایان
🆔
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
Voice message
و اما جوابیه:
📌 من چند نکته را به تفکیک و با رعایت ترتیب منطقی عرض میکنم.
✨ ابتدا از حیث معرفتشناسانه به قضیه نگاه کنیم...
✨ مسئله #علم و مسئله #اختیار دو امری هستند که آنها را در ابتدا میان خود انسانها دیدهایم و برای عالم انسانی (و با تسامح حیوانی) قابل درک است.
❓حال چگونه این دو صفت را با جزئیاتش برای موجودی که به زعم معتقدانش «لیس کمثله شی» میباشد، تعمیم میدهیم؟
🖊 در تعریف علم میگوییم: تصویری برگرفته از اشیا و امور و روابط آنها در فاعل شناسا
🖊 در تعریف اختیار نیز میگوییم: توانایی فاعل در انتخاب بین چند گزینه
✨ نکته ظریفی که در این بین محققان بدان اشاره کردهاند، تفاوت بین #اراده و #اختیار میباشد
✨ چه موقع انسان را دارای اختیار و چه موقع دارای اراده میدانیم؟
✨ با توجه به تعریف علم که نوعی برداشت ذهنی مطابق واقع فاعل شناساست و تعریف اختیار که توانایی انتخاب بین چند گزینه پیش روست
✨ و هر دو در عالم انسانی فهم میشوند، چگونه چنین صفاتی را به موجودی که شبیه هیچ موجودی نیست میتوانیم نسبت دهیم؟
❌ این تعمیم آیا ذیل عبارت «حکم الامثال فی ما یجوز و فی ما لایجوز واحد» قرار میگیرد؟
مسلماً خیر!
🔸زیرا اصلاً #حکم_الامثال نیست چرا که خدا #مثل هیچ موجودی نیست
✨ منظور از عالم مطلق این است که خدا همه چیز را میداند (هو بکل شیء علیم)
◾️ تفاوتهایی که بین علم خدا با علم آدمی بیان شده عبارتاند از:
۱.علم خدا به اشیاء، حضوری است اما اکثر علم ما حصولی است
۲.علم خدا نامحدود است ولی علم ما محدود است
۳.علم خدا به اشیا کما هو علیه است؛ یعنی اشیا را آنچنان که هست مییابد اما علم ما به اشیا صرفاً به نمود آنهاست و نه بود آنها (رجوع شود به تقسیم نومن و فنومن در نظریه جناب کانت)
✨ حال با تمام این تفاوتها اگر الهیون اصرار بر این دارند که با علم خدا بهسان علم انسانی تا کنیم اشکالی ندارد اما نتایج آن را نیز باید پذیرفت
❌ اینگونه نیست که از طرفی بگوییم خدا شبیه هیچچیزی نیست و از طرفی صفات انسانی را به او تعمیم دهیم
❗️از طرفی برای #بیان آن صفات به علت بیشباهتی از #تشبیه استفاده کنیم و در همان تشبیهات هم باز با کلی تجرید و وصل و پینهزدن باز صفاتش را از صفات انسانی متمایز کنیم
❗️این رفت و برگشتها و این تشبیه و تنزیههای درهم و برهم خلاف سیر عقلایی مسائل فلسفی است
🔰 اگر امری قابل مشاهده مستقیم یا غیرمستقیم نبوده
و تشابهی هم به صفات تجربی ما ندارد
خب طبق گفتار جناب ویتگنشتاین در انتهای رساله منطقی فلسفیاش باید درباره آن سکوت کرد.
✨ و اگر اصرار بر این است که صفات را به زبان عالم انسانی تحلیل کنیم، پس این همه تجرید و ترکیب و تشبیه و تنزیه همزمان برای چیست؟
🖊 آخرین کلام در بحث معرفتشناسی قضیه این است که ما چارهای جز انسانیسازی مفاهیم نداریم کما اینکه در تفسیر متون مقدس هم قواعد دستور زبانی و هرمنوتیکی را لحاظ میکنیم. چه در غرب به نام هرمنوتیک و چه در اسلام به نام اصول فقه باب الفاظ
📌 و اما بحث دوم در باب هستیشناسی این مسئله
✨ درباره تعریف علم و اختیار و تفاوت اختیار با اراده به اجمال نکاتی عرض میشود.
✨ در باب تعریف علم و معرفت گفتهاند: باور صادق موجهی که برای فاعل شناسا پیش میآید
گرچه این ۳ را شرط لازم معرفت دانستهاند اما در باب شرط کافیبودن آن اختلاف است. اما با تسامح همین تعریف را قبول میکنیم.
◾️در باب تعریف اختیار (در مقابل جبر) معانی متعددی برای آن ذکر شده. طبق اعتقاد مصباح یزدی در کتاب آموزش فلسفه، ۴ معنای مختلف را برای اختیار بیان کرده که در ذیل بدان اشاره میشود:
بیان ایشان چنین است: «اختیار عبارت است از این که فاعل ذی شعوری [دارای شعور] کاری را بر اساس خواست خودش و بدون اینکه مقهور فاعل دیگری واقع شود انجام بدهد.
معنای دوم اختیار این است که فاعلی دارای دو نوع گرایش متضاد باشد و یکی را بر دیگری ترجیح دهد و به این معنی مساوی با انتخاب و گزینش بوده ملاک تکلیف و پاداش و کیفر بهشمار میرود.
معنای سوم آن این است که انتخاب کار بر اساس گرایش درونی فاعل باشد و شخص دیگری هیچگونه فشاری برای انجامدادن آن بر او وارد نکند در مقابل فعل اکراهی که در اثر فشار و تهدید دیگری انجام میگیرد.
و معنای چهارم آن این است که انتخاب کار در اثر محدودیت امکانات و در تنگنا واقعشدن فاعل نباشد در مقابل کار اضطراری که در اثر چنین محدودیتی انجام میگیرد طبق این معنی کسی که در زمان قحطی برای ادامه حیاتش ناچار شود که از گوشت مردار بخورد کارش اختیاری نخواهد بود هر چند طبق اصطلاحات دیگر اختیاری نامیده میشود» (ادامه دارد)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 من چند نکته را به تفکیک و با رعایت ترتیب منطقی عرض میکنم.
✨ ابتدا از حیث معرفتشناسانه به قضیه نگاه کنیم...
✨ مسئله #علم و مسئله #اختیار دو امری هستند که آنها را در ابتدا میان خود انسانها دیدهایم و برای عالم انسانی (و با تسامح حیوانی) قابل درک است.
❓حال چگونه این دو صفت را با جزئیاتش برای موجودی که به زعم معتقدانش «لیس کمثله شی» میباشد، تعمیم میدهیم؟
🖊 در تعریف علم میگوییم: تصویری برگرفته از اشیا و امور و روابط آنها در فاعل شناسا
🖊 در تعریف اختیار نیز میگوییم: توانایی فاعل در انتخاب بین چند گزینه
✨ نکته ظریفی که در این بین محققان بدان اشاره کردهاند، تفاوت بین #اراده و #اختیار میباشد
✨ چه موقع انسان را دارای اختیار و چه موقع دارای اراده میدانیم؟
✨ با توجه به تعریف علم که نوعی برداشت ذهنی مطابق واقع فاعل شناساست و تعریف اختیار که توانایی انتخاب بین چند گزینه پیش روست
✨ و هر دو در عالم انسانی فهم میشوند، چگونه چنین صفاتی را به موجودی که شبیه هیچ موجودی نیست میتوانیم نسبت دهیم؟
❌ این تعمیم آیا ذیل عبارت «حکم الامثال فی ما یجوز و فی ما لایجوز واحد» قرار میگیرد؟
مسلماً خیر!
🔸زیرا اصلاً #حکم_الامثال نیست چرا که خدا #مثل هیچ موجودی نیست
✨ منظور از عالم مطلق این است که خدا همه چیز را میداند (هو بکل شیء علیم)
◾️ تفاوتهایی که بین علم خدا با علم آدمی بیان شده عبارتاند از:
۱.علم خدا به اشیاء، حضوری است اما اکثر علم ما حصولی است
۲.علم خدا نامحدود است ولی علم ما محدود است
۳.علم خدا به اشیا کما هو علیه است؛ یعنی اشیا را آنچنان که هست مییابد اما علم ما به اشیا صرفاً به نمود آنهاست و نه بود آنها (رجوع شود به تقسیم نومن و فنومن در نظریه جناب کانت)
✨ حال با تمام این تفاوتها اگر الهیون اصرار بر این دارند که با علم خدا بهسان علم انسانی تا کنیم اشکالی ندارد اما نتایج آن را نیز باید پذیرفت
❌ اینگونه نیست که از طرفی بگوییم خدا شبیه هیچچیزی نیست و از طرفی صفات انسانی را به او تعمیم دهیم
❗️از طرفی برای #بیان آن صفات به علت بیشباهتی از #تشبیه استفاده کنیم و در همان تشبیهات هم باز با کلی تجرید و وصل و پینهزدن باز صفاتش را از صفات انسانی متمایز کنیم
❗️این رفت و برگشتها و این تشبیه و تنزیههای درهم و برهم خلاف سیر عقلایی مسائل فلسفی است
🔰 اگر امری قابل مشاهده مستقیم یا غیرمستقیم نبوده
و تشابهی هم به صفات تجربی ما ندارد
خب طبق گفتار جناب ویتگنشتاین در انتهای رساله منطقی فلسفیاش باید درباره آن سکوت کرد.
✨ و اگر اصرار بر این است که صفات را به زبان عالم انسانی تحلیل کنیم، پس این همه تجرید و ترکیب و تشبیه و تنزیه همزمان برای چیست؟
🖊 آخرین کلام در بحث معرفتشناسی قضیه این است که ما چارهای جز انسانیسازی مفاهیم نداریم کما اینکه در تفسیر متون مقدس هم قواعد دستور زبانی و هرمنوتیکی را لحاظ میکنیم. چه در غرب به نام هرمنوتیک و چه در اسلام به نام اصول فقه باب الفاظ
📌 و اما بحث دوم در باب هستیشناسی این مسئله
✨ درباره تعریف علم و اختیار و تفاوت اختیار با اراده به اجمال نکاتی عرض میشود.
✨ در باب تعریف علم و معرفت گفتهاند: باور صادق موجهی که برای فاعل شناسا پیش میآید
گرچه این ۳ را شرط لازم معرفت دانستهاند اما در باب شرط کافیبودن آن اختلاف است. اما با تسامح همین تعریف را قبول میکنیم.
◾️در باب تعریف اختیار (در مقابل جبر) معانی متعددی برای آن ذکر شده. طبق اعتقاد مصباح یزدی در کتاب آموزش فلسفه، ۴ معنای مختلف را برای اختیار بیان کرده که در ذیل بدان اشاره میشود:
بیان ایشان چنین است: «اختیار عبارت است از این که فاعل ذی شعوری [دارای شعور] کاری را بر اساس خواست خودش و بدون اینکه مقهور فاعل دیگری واقع شود انجام بدهد.
معنای دوم اختیار این است که فاعلی دارای دو نوع گرایش متضاد باشد و یکی را بر دیگری ترجیح دهد و به این معنی مساوی با انتخاب و گزینش بوده ملاک تکلیف و پاداش و کیفر بهشمار میرود.
معنای سوم آن این است که انتخاب کار بر اساس گرایش درونی فاعل باشد و شخص دیگری هیچگونه فشاری برای انجامدادن آن بر او وارد نکند در مقابل فعل اکراهی که در اثر فشار و تهدید دیگری انجام میگیرد.
و معنای چهارم آن این است که انتخاب کار در اثر محدودیت امکانات و در تنگنا واقعشدن فاعل نباشد در مقابل کار اضطراری که در اثر چنین محدودیتی انجام میگیرد طبق این معنی کسی که در زمان قحطی برای ادامه حیاتش ناچار شود که از گوشت مردار بخورد کارش اختیاری نخواهد بود هر چند طبق اصطلاحات دیگر اختیاری نامیده میشود» (ادامه دارد)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
و اما جوابیه: 📌 من چند نکته را به تفکیک و با رعایت ترتیب منطقی عرض میکنم. ✨ ابتدا از حیث معرفتشناسانه به قضیه نگاه کنیم... ✨ مسئله #علم و مسئله #اختیار دو امری هستند که آنها را در ابتدا میان خود انسانها دیدهایم و برای عالم انسانی (و با تسامح حیوانی)…
🖊 حال در مقابل تحلیل تعریفی که خود الهیون از اختیار دارند یکایک این ۴ مورد را بررسی میکنیم از این حیث که اولاً آیا این معنا قابل درک است و ثانیاً آیا این معنا با علم مطلق و ازلی خدا قابل جمع است و یا خیر؟
در معنای اول، عدم مقهوریت از فاعل دیگر بیان شده
در معنای دوم، وجود گرایش متضاد و ترجیح گرایش
در معنای سوم، درونی بودن گرایش
در معنای چهارم، عدم محدودیت امکانات
✨ در عالم انسانی تمام این حالات قابل درک است
اینکه فاعل رقیب داشته باشیم
اینکه گرایشهای متضاد در ما باشد
اینکه گرایش از درون ما باشد
و اینکه محدودیت امکانات در ما باشد
❌ اما در عالم الهی چطور؟
آیا میتوان با حوزه متافیزیکی و مجردات بهسان حوزه فیزیکی و مادیات برخورد کرد و آن را تحلیل کرد؟
اگرنه که پس بحث را باید مختومه کرد و عملاً صفات الهی تحلیلپذیر نخواهند بود
اگر آری، پس میتوان پذیرفت که فاعل دیگری در کار خدا قهاریت ندارد
پس معنای اول را میتوان درک کرد
انتخاب بین گرایشها در خدا نیست چون خدا بسیط است و جمع متضادها خلاف بساطت.
معنای سوم برای خدا قابل درک نیست چرا که خدا حدی ندارد که درون و برونش متمایز شود.
معنای چهارم هم برای خدا جاری نیست چرا که قید منطق و اخلاق برای او جاریست.
🔘 تبدیل شک به یقین و یقین به شک هم در خدایی که ادعای ثبات و علم ازلی برای او داریم، جاری نخواهد بود
🖊 پس از این مقدمه طولانی به نتیجهگیری مینشینیم
✨ خدا را تصور کنیم که میخواهد مخلوقی را خلق، صفتی را به مخلوقی اضافه و یا کم کند...
🔻نکته: طبق قاعده لطف گویند که خدا هرچه موجب کمال است را واجب است عنایت کند
اما در عالم انسانی چگونه میتوان بر چنین امری استناد کرد؟
و یا این قول که خدا همواره جنبه موجودیت دادن به ماهیات متصوره را میگیرد؟
❗️مثلاً طبق اعتقاد شیعه، ظهور و حضور امام معصوم لطف است.
اما خدا ۱۴ قرن است که لطفش را جاری نکرده!
❗️یا به خلافترسیدن علی بن ابی طالب لطف است اما خدا چنین کاری نکرد!
❗️یا نبود قوه منحرف کنندهای چون شیطان، لطف است
اما شیطان کماکان وجود دارد (بنابر باور الهیون)
و موارد نقض فراوانی که این قاعده را نقد میکند!
💢 حال یا این موارد از مصادیق لطف نیستند و یا عملاً ترجیح با کمالبودن مورد اشتباهی است که جناب نقاد در وویسها بدان اشاره نمود!
🔅 حال من به اینکه چه انتخابی میکنم واقفم
میدانم که مثلاً مشرکان زمان پیامبر اسلام را عذاب نخواهم کرد (مانند یک فیلمی که از ازل ضبط شده)
حال به زمان مشرکان میرسیم
آیا میتوانم اختیار کنم که این سکانس از فیلم تغییر کند؟
❌ مسلماً خیر!
چرا که از ازل، فیلم جور دیگری طرحریزی شده
بنابر شعر منتسب به جناب خیام
«می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود»
✨ گذشته از این مورد
ما در عالم انسانی میتوانیم کار غیر اخلاقی کنیم
چون انسان علمش محدود است
از طرفی جایز الخطاست یعنی امکان خطا از او سلب نشده و بروز خطای اخلاقی در او منافی ذات انسانبودنش نیست
❌ اما خدا چطور؟
او نمیتواند کار غیر اخلاقی کند!
یعنی بخواهد هم نمی تواند!
چون او جایز الخطا نیست
چون خدای خاطی عملاً بلامصداق است
چیزی که الهیون بر آن باور ندارند (به استثنای اشاعره که حسن و قبح را عقلی نمیدانند)
❓پس آیا خدا در عذابکردن صالحان درگاهش مختار است؟
خیر!
مانند یک قاضی عادل که با وجود علم به بیگناهی متهم، چنانچه او را توبیخ کند، صفت عدالت از او زایل میشود.
🖊 پس چنین اختیاری هم با علم مطلق (مثال فیلم ضبطشده غیرقابل ویرایش) و هم با عدالت و حکمت (مثال قاضی) در تناقض است
🔻در انتها خوب است به نکتهای اشاره کنم
اساساً اختیار داشتن در عالم انسانی ملازم با کمال نیست
بر فرض که مختار بودن موجودی را اثبات کردیم
اما اینکه او مختار است تلازمی با برتر بودن ندارد
باز عرض میکنم که اختیار تنها صفت و استعدادی در عالم انسانی است که میتواند نتیجه مثبت و حتی منفی برای انسان پیش بیاورد
⚜ ساختن خدایی با صفات انسانی شاید برای روان الهیون جذاب باشد اما لزوماً منطقی نیست‼️
خرد، چراغ راهتان و اراده اخلاقی همراهتان ~ حاجی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
در معنای اول، عدم مقهوریت از فاعل دیگر بیان شده
در معنای دوم، وجود گرایش متضاد و ترجیح گرایش
در معنای سوم، درونی بودن گرایش
در معنای چهارم، عدم محدودیت امکانات
✨ در عالم انسانی تمام این حالات قابل درک است
اینکه فاعل رقیب داشته باشیم
اینکه گرایشهای متضاد در ما باشد
اینکه گرایش از درون ما باشد
و اینکه محدودیت امکانات در ما باشد
❌ اما در عالم الهی چطور؟
آیا میتوان با حوزه متافیزیکی و مجردات بهسان حوزه فیزیکی و مادیات برخورد کرد و آن را تحلیل کرد؟
اگرنه که پس بحث را باید مختومه کرد و عملاً صفات الهی تحلیلپذیر نخواهند بود
اگر آری، پس میتوان پذیرفت که فاعل دیگری در کار خدا قهاریت ندارد
پس معنای اول را میتوان درک کرد
انتخاب بین گرایشها در خدا نیست چون خدا بسیط است و جمع متضادها خلاف بساطت.
معنای سوم برای خدا قابل درک نیست چرا که خدا حدی ندارد که درون و برونش متمایز شود.
معنای چهارم هم برای خدا جاری نیست چرا که قید منطق و اخلاق برای او جاریست.
🔘 تبدیل شک به یقین و یقین به شک هم در خدایی که ادعای ثبات و علم ازلی برای او داریم، جاری نخواهد بود
🖊 پس از این مقدمه طولانی به نتیجهگیری مینشینیم
✨ خدا را تصور کنیم که میخواهد مخلوقی را خلق، صفتی را به مخلوقی اضافه و یا کم کند...
🔻نکته: طبق قاعده لطف گویند که خدا هرچه موجب کمال است را واجب است عنایت کند
اما در عالم انسانی چگونه میتوان بر چنین امری استناد کرد؟
و یا این قول که خدا همواره جنبه موجودیت دادن به ماهیات متصوره را میگیرد؟
❗️مثلاً طبق اعتقاد شیعه، ظهور و حضور امام معصوم لطف است.
اما خدا ۱۴ قرن است که لطفش را جاری نکرده!
❗️یا به خلافترسیدن علی بن ابی طالب لطف است اما خدا چنین کاری نکرد!
❗️یا نبود قوه منحرف کنندهای چون شیطان، لطف است
اما شیطان کماکان وجود دارد (بنابر باور الهیون)
و موارد نقض فراوانی که این قاعده را نقد میکند!
💢 حال یا این موارد از مصادیق لطف نیستند و یا عملاً ترجیح با کمالبودن مورد اشتباهی است که جناب نقاد در وویسها بدان اشاره نمود!
🔅 حال من به اینکه چه انتخابی میکنم واقفم
میدانم که مثلاً مشرکان زمان پیامبر اسلام را عذاب نخواهم کرد (مانند یک فیلمی که از ازل ضبط شده)
حال به زمان مشرکان میرسیم
آیا میتوانم اختیار کنم که این سکانس از فیلم تغییر کند؟
❌ مسلماً خیر!
چرا که از ازل، فیلم جور دیگری طرحریزی شده
بنابر شعر منتسب به جناب خیام
«می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود»
✨ گذشته از این مورد
ما در عالم انسانی میتوانیم کار غیر اخلاقی کنیم
چون انسان علمش محدود است
از طرفی جایز الخطاست یعنی امکان خطا از او سلب نشده و بروز خطای اخلاقی در او منافی ذات انسانبودنش نیست
❌ اما خدا چطور؟
او نمیتواند کار غیر اخلاقی کند!
یعنی بخواهد هم نمی تواند!
چون او جایز الخطا نیست
چون خدای خاطی عملاً بلامصداق است
چیزی که الهیون بر آن باور ندارند (به استثنای اشاعره که حسن و قبح را عقلی نمیدانند)
❓پس آیا خدا در عذابکردن صالحان درگاهش مختار است؟
خیر!
مانند یک قاضی عادل که با وجود علم به بیگناهی متهم، چنانچه او را توبیخ کند، صفت عدالت از او زایل میشود.
🖊 پس چنین اختیاری هم با علم مطلق (مثال فیلم ضبطشده غیرقابل ویرایش) و هم با عدالت و حکمت (مثال قاضی) در تناقض است
🔻در انتها خوب است به نکتهای اشاره کنم
اساساً اختیار داشتن در عالم انسانی ملازم با کمال نیست
بر فرض که مختار بودن موجودی را اثبات کردیم
اما اینکه او مختار است تلازمی با برتر بودن ندارد
باز عرض میکنم که اختیار تنها صفت و استعدادی در عالم انسانی است که میتواند نتیجه مثبت و حتی منفی برای انسان پیش بیاورد
⚜ ساختن خدایی با صفات انسانی شاید برای روان الهیون جذاب باشد اما لزوماً منطقی نیست‼️
خرد، چراغ راهتان و اراده اخلاقی همراهتان ~ حاجی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🔰 نظرسنجی
با توجه به اینکه هیچ انسانی والدین خود را انتخاب نکرده و چون انتخاب نکرده پس اختیاری هم نداشته و فرض این است که والدین هم آنچه نیاز بچه بوده برطرف نکرده است... آیا وفاداری به چنین والدینی لازم است یا خیر؟
با توجه به اینکه هیچ انسانی والدین خود را انتخاب نکرده و چون انتخاب نکرده پس اختیاری هم نداشته و فرض این است که والدین هم آنچه نیاز بچه بوده برطرف نکرده است... آیا وفاداری به چنین والدینی لازم است یا خیر؟
Anonymous Poll
15%
🔅 عقلاً نباید به چنین والدینی وفادار باشد
26%
🔅 لازم نیست اما خوب است که وفاداری کند
17%
🔅 تا وقتی که وفاداریش در تضاد با حقوق همسر و فرزندش نیست لازم است وفادار باشد
41%
🔅 در هر صورتی لازم است وفادار باشد
❓چرا جمهوری اسلامی اصلاحپذیر نیست؟
◾️از همان سال اول انقلاب رجال سیاسی فهمیدند که چه کلاهی سرشان رفته است؛ مهدی بازرگان، اولین نخستوزیر بعد از انقلاب، بهخاطر همین امر استعفا داد. تفکر اصلاحات از همان نقطه شکل گرفت؛ بنیصدر سعی کرد مسیر نظام جدید را اصلاح کند، اما با مقاومت آقای خمینی و روحانیت روبهرو شد، و به خاطر جو و کاریزمای خاص آقای خمینی مجبور به فرار شد.
◾️و بعد کشور درگیر بحران جنگ فرسایشی با عراق شد و طبیعتاً نیروهای رادیکال قدرت گرفتند و تفکر اصلاحی در نطفه خفه شد. سال ۶۷ آقای خمینی با قتل عام مخالفان صدای هر گونه مخالفتی با نظام توتالیتار اسلامی را برید. تا آن زمان با توجه به قانون اساسی نصف و نیمهای که وجود داشت هنوز امکان اصلاحات در ساختار رژیم فراهم بود.
◾️سال ۶۸ با به اصطلاح اصلاح قانون اساسی مسیر هر گونه اصلاح قانونی بسته شد. اختیارات رهبر در اصل ۱۱۰ قانون اساسی چنان گسترش پیدا کرد که عملاً شکل نظام از جمهوری اسلامی به خلافت اسلامی تغییر پیدا کرد؛ تمام سه قوه مستقیماً یا غیر مستقیم تحت امر رهبری قرار گرفتند. با قانون نظارت استصوابی شورای نگهبان بر دورههای انتخابات، عملاً چرخه دموکراسی در یک سیکل معیوب گرفتار شد.
◾️اما هنوز رهبر جدید آن روی خودش را نشان نداده بود. و بهزعم خیلی از سیاسیون در ابتدا مهره بازی آقای رفسنجانی بود. سال ۷۶ برای اولینبار بعد از بنیصدر اصلاحطلبان با اکثریت قاطع قدرت اجرایی را در دست گرفتند و آقای خاتمی یک شخصیت کاریزماتیک با محبویت بالا بود. سپاه هنوز قدرت اقتصادی نداشت و تازه وارد کار اجرایی شده بود و هنوز بر همهجای کشور چنبره نزده بود و امید به اصلاح دوباره ایجاد شد. اما متأسفانه مردم فریب بازی نظام را خوردند و آقای خاتمی آنجایی که باید از پتانسیل و جایگاه اجتماعیاش استفاده میکرد، این کار را نکرد و پشت مردم و حتی همحزبیهایش را خالی کرد.
◾️مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیت گسترده تحصن کرده بود. مردم کف خیابان بودند و فقط یگ گام محکم از طرف رئیس جمهوری میتوانست منجر به اصلاح قانون اساسی بشود.
◾️ولی خاتمی به تمام اینها خیانت کرد و این فرصت تاریخی از دست رفت. و بعد از آن مردم توسط لباس شخصیها قلعوقم شدند. ماجرای کوی دانشگاه ۷۸ یادگار این برهه تاریخی است. و اما بار دیگر سال ۸۸ میرحسین موسوی با شعار اصلاحات آمد و بار دیگر امید به اصلاحات زنده شد.
◾️اینبار کودتای بیت و سپاه و تقلب سیستماتیک در انتخابات منجر به بزرگترین تجمعات اعتراضی تاریخ ایران شد؛ اما در نهایت بعد از یکسال بزرگترین جنبش اصلاحخواهی عقیم ماند. آخرين امید به اصلاح نظام سال ۹۶ و در دور دوم ریاست جمهوری روحانی از بین رفت. و نظام توتالیتار اسلامی نشان داد که امکان هیچ اصلاح ساختاری را ندارد.
◾️قدرت مطلق در دست ولی فقیه و اختاپوس فسادی به نام سپاه که در تمام نهادها و ساختارهای نظام رخنه کرده، خودفروختگی نظام به روسیه و چین، فساد مدیریتی، رانتخواری، دزدی و اختلاسهای نجومی کشور را در آستانه نابودی کامل قرار داده.
◾️همانطور که در سیر تاریخی به صورت اجمالی بررسی کردیم، تمام راههای اصلاح ساختاری مسدود است.
◾️و تنها و تنها و تنها راه نجات ایران براندازی نظام است وگرنه همانطور که با چشم خود نابودی دریاچه ارومیه، زایندهرود، کارون، هورالعظیم و... را دیدیم، نابودی کامل ایران را هم خواهیم دید‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
◾️از همان سال اول انقلاب رجال سیاسی فهمیدند که چه کلاهی سرشان رفته است؛ مهدی بازرگان، اولین نخستوزیر بعد از انقلاب، بهخاطر همین امر استعفا داد. تفکر اصلاحات از همان نقطه شکل گرفت؛ بنیصدر سعی کرد مسیر نظام جدید را اصلاح کند، اما با مقاومت آقای خمینی و روحانیت روبهرو شد، و به خاطر جو و کاریزمای خاص آقای خمینی مجبور به فرار شد.
◾️و بعد کشور درگیر بحران جنگ فرسایشی با عراق شد و طبیعتاً نیروهای رادیکال قدرت گرفتند و تفکر اصلاحی در نطفه خفه شد. سال ۶۷ آقای خمینی با قتل عام مخالفان صدای هر گونه مخالفتی با نظام توتالیتار اسلامی را برید. تا آن زمان با توجه به قانون اساسی نصف و نیمهای که وجود داشت هنوز امکان اصلاحات در ساختار رژیم فراهم بود.
◾️سال ۶۸ با به اصطلاح اصلاح قانون اساسی مسیر هر گونه اصلاح قانونی بسته شد. اختیارات رهبر در اصل ۱۱۰ قانون اساسی چنان گسترش پیدا کرد که عملاً شکل نظام از جمهوری اسلامی به خلافت اسلامی تغییر پیدا کرد؛ تمام سه قوه مستقیماً یا غیر مستقیم تحت امر رهبری قرار گرفتند. با قانون نظارت استصوابی شورای نگهبان بر دورههای انتخابات، عملاً چرخه دموکراسی در یک سیکل معیوب گرفتار شد.
◾️اما هنوز رهبر جدید آن روی خودش را نشان نداده بود. و بهزعم خیلی از سیاسیون در ابتدا مهره بازی آقای رفسنجانی بود. سال ۷۶ برای اولینبار بعد از بنیصدر اصلاحطلبان با اکثریت قاطع قدرت اجرایی را در دست گرفتند و آقای خاتمی یک شخصیت کاریزماتیک با محبویت بالا بود. سپاه هنوز قدرت اقتصادی نداشت و تازه وارد کار اجرایی شده بود و هنوز بر همهجای کشور چنبره نزده بود و امید به اصلاح دوباره ایجاد شد. اما متأسفانه مردم فریب بازی نظام را خوردند و آقای خاتمی آنجایی که باید از پتانسیل و جایگاه اجتماعیاش استفاده میکرد، این کار را نکرد و پشت مردم و حتی همحزبیهایش را خالی کرد.
◾️مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیت گسترده تحصن کرده بود. مردم کف خیابان بودند و فقط یگ گام محکم از طرف رئیس جمهوری میتوانست منجر به اصلاح قانون اساسی بشود.
◾️ولی خاتمی به تمام اینها خیانت کرد و این فرصت تاریخی از دست رفت. و بعد از آن مردم توسط لباس شخصیها قلعوقم شدند. ماجرای کوی دانشگاه ۷۸ یادگار این برهه تاریخی است. و اما بار دیگر سال ۸۸ میرحسین موسوی با شعار اصلاحات آمد و بار دیگر امید به اصلاحات زنده شد.
◾️اینبار کودتای بیت و سپاه و تقلب سیستماتیک در انتخابات منجر به بزرگترین تجمعات اعتراضی تاریخ ایران شد؛ اما در نهایت بعد از یکسال بزرگترین جنبش اصلاحخواهی عقیم ماند. آخرين امید به اصلاح نظام سال ۹۶ و در دور دوم ریاست جمهوری روحانی از بین رفت. و نظام توتالیتار اسلامی نشان داد که امکان هیچ اصلاح ساختاری را ندارد.
◾️قدرت مطلق در دست ولی فقیه و اختاپوس فسادی به نام سپاه که در تمام نهادها و ساختارهای نظام رخنه کرده، خودفروختگی نظام به روسیه و چین، فساد مدیریتی، رانتخواری، دزدی و اختلاسهای نجومی کشور را در آستانه نابودی کامل قرار داده.
◾️همانطور که در سیر تاریخی به صورت اجمالی بررسی کردیم، تمام راههای اصلاح ساختاری مسدود است.
◾️و تنها و تنها و تنها راه نجات ایران براندازی نظام است وگرنه همانطور که با چشم خود نابودی دریاچه ارومیه، زایندهرود، کارون، هورالعظیم و... را دیدیم، نابودی کامل ایران را هم خواهیم دید‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🟣 آیا آتئیسم منجر به پوچی میشود؟ چه رابطهای بین آتئیسم و نهیلیسم وجود دارد؟
➖ نهیلیسم یک بحث پیچیدهای دارد و اینطور نیست که تمام تفکرات نهیلیستی یکسان باشند. البته پایه تمام این جریانات مشترک است که همان شکاکیت میباشد؛ بهعبارتی پایه تمام این جریانات شک به باورها و ارزشهای رایج جامعه است. بر همین اساس، بعضی از منتقدین ریشه نهیلیسم را به سوفیستهای یونان باستان نسبت میدهند.
➖ اما واقعیت امر این است که نهیلیسم امروزی یکی از تبعات مدرنیته و توسعه علمی و صنعتی است که میشود آن را بهنوعی با تولد پوزیتیویسم کنتی همارز دانست؛ مکتبی که در آن فقط قضایای اثباتپذیر دارای ارزش هستند و به این گونه ارزشهای معنوی حاکم بر جامعه سنتی، مثل خدا و قوانین الهی مصوب به او را به چالش کشید.
➖ سیر تاریخی نهیلیسم بحث مفصلی است که از حوصله این تاپیک خارج است. ژاک دریدا پنج جریان فکری نهیلیستی را شناسایی و ابزوردیسم هم در داخل همین جریانات طبقهبندی میکند:
۱) نهیلیسم معرفتشناختی: این جریان را با نام ابزوردیسم پیشتر هم دربارهاش در این پست صحبت کردیم. آلبر کامو پوچی را این گونه تعریف میکند؛ تلاش برای یافتن معنی برای هستی و ناکامی در آن.
۲) نهیلیسم سیاسی: این تفکر خیلی نزدیک به تفکرات آنارشیستی است که ساختارها و ارزشهای سیاسی را به چالش میکشد.
۳) نهیلیسم اخلاقی: این جریان به نسبیت اخلاقی باور دارد. این جریان ارزشهای اخلاقی حاکم بر جوامع را به چالش میکشد و مطلقبودن اخلاقیات و اخلاق ذاتگرایانه را بهشدت مورد نقد قرار میدهد. نیچه در این باره میگوید؛ پوچی بیارزششدن ارزشهاست.
۴) نهیلیسم وجودی: این جریان خیلی نزدیک به جریان معرفتشناختی میباشد که درباره آن صحبت کردیم.
۵) نهیلیسم حقیقتگرا: این جریان شکگرایی افراطی است و خیلی از جریانهای نهیلیستی دیگر، خودشان را از این جریان جدا کردهاند. در این تفکر جهان وجود واقعی ندارد و هر چه هست ساخته و پرداخته ذهن سوبژه است.
➖ تا اینجا یک توضیح مختصری داشتیم از نهیلیسم. اما درباره رابطه بین نهیلیسم و آتئیسم باید عرض شود که طبیعتاً یک رابطه دوسویه قوی بین این دو برقرار است. همه جریانات فکری نهیلیستی آتئیست هستند اما همه آتئیستها الزاماً نهیلیست نیستند!
⚡️ اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از باورمندان هم درگیر نهیلیسم اخلاقی هستند! یعنی با مدرنیته و تغییر نظامهای ارزشی، خیلی از دینداران بهصورت ناخودآگاه ارزشهای سنتی و اخلاقی ادیان را بیارزش میدانند و البته این افراد خودشان را نهیلیست نمیدانند و شاید اصلاً شناختی از نهیلیسم نداشته باشند ولی در عمل درگیر نوعی نهیلیسم اخلاقی هستند❗️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
➖ نهیلیسم یک بحث پیچیدهای دارد و اینطور نیست که تمام تفکرات نهیلیستی یکسان باشند. البته پایه تمام این جریانات مشترک است که همان شکاکیت میباشد؛ بهعبارتی پایه تمام این جریانات شک به باورها و ارزشهای رایج جامعه است. بر همین اساس، بعضی از منتقدین ریشه نهیلیسم را به سوفیستهای یونان باستان نسبت میدهند.
➖ اما واقعیت امر این است که نهیلیسم امروزی یکی از تبعات مدرنیته و توسعه علمی و صنعتی است که میشود آن را بهنوعی با تولد پوزیتیویسم کنتی همارز دانست؛ مکتبی که در آن فقط قضایای اثباتپذیر دارای ارزش هستند و به این گونه ارزشهای معنوی حاکم بر جامعه سنتی، مثل خدا و قوانین الهی مصوب به او را به چالش کشید.
➖ سیر تاریخی نهیلیسم بحث مفصلی است که از حوصله این تاپیک خارج است. ژاک دریدا پنج جریان فکری نهیلیستی را شناسایی و ابزوردیسم هم در داخل همین جریانات طبقهبندی میکند:
۱) نهیلیسم معرفتشناختی: این جریان را با نام ابزوردیسم پیشتر هم دربارهاش در این پست صحبت کردیم. آلبر کامو پوچی را این گونه تعریف میکند؛ تلاش برای یافتن معنی برای هستی و ناکامی در آن.
۲) نهیلیسم سیاسی: این تفکر خیلی نزدیک به تفکرات آنارشیستی است که ساختارها و ارزشهای سیاسی را به چالش میکشد.
۳) نهیلیسم اخلاقی: این جریان به نسبیت اخلاقی باور دارد. این جریان ارزشهای اخلاقی حاکم بر جوامع را به چالش میکشد و مطلقبودن اخلاقیات و اخلاق ذاتگرایانه را بهشدت مورد نقد قرار میدهد. نیچه در این باره میگوید؛ پوچی بیارزششدن ارزشهاست.
۴) نهیلیسم وجودی: این جریان خیلی نزدیک به جریان معرفتشناختی میباشد که درباره آن صحبت کردیم.
۵) نهیلیسم حقیقتگرا: این جریان شکگرایی افراطی است و خیلی از جریانهای نهیلیستی دیگر، خودشان را از این جریان جدا کردهاند. در این تفکر جهان وجود واقعی ندارد و هر چه هست ساخته و پرداخته ذهن سوبژه است.
➖ تا اینجا یک توضیح مختصری داشتیم از نهیلیسم. اما درباره رابطه بین نهیلیسم و آتئیسم باید عرض شود که طبیعتاً یک رابطه دوسویه قوی بین این دو برقرار است. همه جریانات فکری نهیلیستی آتئیست هستند اما همه آتئیستها الزاماً نهیلیست نیستند!
⚡️ اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از باورمندان هم درگیر نهیلیسم اخلاقی هستند! یعنی با مدرنیته و تغییر نظامهای ارزشی، خیلی از دینداران بهصورت ناخودآگاه ارزشهای سنتی و اخلاقی ادیان را بیارزش میدانند و البته این افراد خودشان را نهیلیست نمیدانند و شاید اصلاً شناختی از نهیلیسم نداشته باشند ولی در عمل درگیر نوعی نهیلیسم اخلاقی هستند❗️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 قطرهای از خرافات اسلام (۱۳) آخوند خالیبند: امام زمان از ظرف آبگوشت کسی که خامنهای رو یاری میکرد لقمه گرفت! حسابش رو بکنید وقتی آخوندها در قرن ۲۱ اینطور دروغ تحویل ملت میدن، ۱۴۰۰ سال پیش که مردم جاهلتر و بیسوادتر بودن، سردستهی همین آخوندها (محمد شیاد)…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 قطرهای از خرافات اسلام (۱۴)
مزخرفات این آخوند متوهم در باب جن رو بشنوید! فقط اونجاش که میگه «اسرائیل قصد داشت با استفاده از جن به اسرار محرمانه ایران و حزب الله دسترسی پیدا کنه اما نتونست»😃
بیچاره همینقدر خبر نداره که به اعتراف خود مقامات رژیم (از جمله محسن رضایی) اسرائیل موفق شده به اسناد محرمانه برنامه هستهای ایران دسترسی پیدا کنه! (بخوانید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
مزخرفات این آخوند متوهم در باب جن رو بشنوید! فقط اونجاش که میگه «اسرائیل قصد داشت با استفاده از جن به اسرار محرمانه ایران و حزب الله دسترسی پیدا کنه اما نتونست»😃
بیچاره همینقدر خبر نداره که به اعتراف خود مقامات رژیم (از جمله محسن رضایی) اسرائیل موفق شده به اسناد محرمانه برنامه هستهای ایران دسترسی پیدا کنه! (بخوانید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 گافهای علمی محمد و ائمه معصوم! (۵) ➖ امام اول شیعیان خیال میکرده آب باران نشأت گرفته از دریایی در آسمان است که زیر عرش واقع شده! متن حدیث: امام صادق: شیوهی علی (ع) بود که در نخستین باران (سال) میایستاد تا سر و رویش و جامهاش خیس میشدند و به او گفته…
🔴 گافهای علمی محمد و ائمه معصوم! (۶)
➖پیامبر اسلام با آن علم غیبش نمیدانسته که امراض روانی و ضعف عقل و ضعف بینایی اساساً مسری نیست! چه برسد به آنکه بخواهد از طریق شیر مادر یا دایه به کودک منتقل شود!
متن حدیث ۱: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : «لاَ تَسْتَرْضِعُوا اَلْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اَللَّبَنَ يُعْدِي وَ إِنَّ اَلْغُلاَمَ يَنْزِعُ إِلَى اَللَّبَنِ» يَعْنِي اَلظِّئْرَ فِي اَلرُّعُونَةِ وَ اَلْحُمْقِ
ترجمه: رسول الله گفت زن كمعقل را به دايگى نگيريد؛ زيرا شير سرايت مىكند و كودك به سوى شير خود مىرود؛ يعنى كودك در تهى مغزى و كمعقلى به دايهاش مىرود. [حکم حدیث: حسن]
📓منبع: ترجمه فروع کافی/ ج۷/ ص۱۱۴
متن حدیث ۲: عنه صلى الله عليه و آله : لا تَستَرضِعُوا الحَمقاءَ ولاَ العَمشاءَ؛ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعدِي
ترجمه: پيامبر گفت از زن احمق و زنى كه چشمش ضعيف بود، درخواست شير نكنيد؛ چرا كه شير (ويژگىهاى دايه را) سرايت مىدهد
📓منبع: عيون أخبار الرضا/ ج۱/ ص۳۷/ ح۶۷
اما کار به اینجا هم ختم نمیشود و امام صادق که به زعم شیعیان بزرگترین دانشمند تمام اعصار گذشته و حال و آینده است، حتی زشتی یا زیبایی صورت زن را عاملی تاثیرگذار در کیفیت شیر میداند😃 بخوانید:
متن حدیث ۳: الإمام الصادق عليه السلام: ويُكرَهُ لَبَنُ الحَمقاءِ وقَبيحَةِ الوَجهِ، ويُستَحَبُّ لَبَنُ الوِضاءِ مِنَ النِّساءِ.
ترجمه: شير دايه احمق و زشت رو ، مناسب نيست؛ ولى شير زن پاكيزه زيبا ، خوب است
منبع: حکمت نامه كودک چ/ تألیف آیت الله محمدی ریشهری/ ج۱/ ص۱۳۵
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
➖پیامبر اسلام با آن علم غیبش نمیدانسته که امراض روانی و ضعف عقل و ضعف بینایی اساساً مسری نیست! چه برسد به آنکه بخواهد از طریق شیر مادر یا دایه به کودک منتقل شود!
متن حدیث ۱: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : «لاَ تَسْتَرْضِعُوا اَلْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اَللَّبَنَ يُعْدِي وَ إِنَّ اَلْغُلاَمَ يَنْزِعُ إِلَى اَللَّبَنِ» يَعْنِي اَلظِّئْرَ فِي اَلرُّعُونَةِ وَ اَلْحُمْقِ
ترجمه: رسول الله گفت زن كمعقل را به دايگى نگيريد؛ زيرا شير سرايت مىكند و كودك به سوى شير خود مىرود؛ يعنى كودك در تهى مغزى و كمعقلى به دايهاش مىرود. [حکم حدیث: حسن]
📓منبع: ترجمه فروع کافی/ ج۷/ ص۱۱۴
متن حدیث ۲: عنه صلى الله عليه و آله : لا تَستَرضِعُوا الحَمقاءَ ولاَ العَمشاءَ؛ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعدِي
ترجمه: پيامبر گفت از زن احمق و زنى كه چشمش ضعيف بود، درخواست شير نكنيد؛ چرا كه شير (ويژگىهاى دايه را) سرايت مىدهد
📓منبع: عيون أخبار الرضا/ ج۱/ ص۳۷/ ح۶۷
اما کار به اینجا هم ختم نمیشود و امام صادق که به زعم شیعیان بزرگترین دانشمند تمام اعصار گذشته و حال و آینده است، حتی زشتی یا زیبایی صورت زن را عاملی تاثیرگذار در کیفیت شیر میداند😃 بخوانید:
متن حدیث ۳: الإمام الصادق عليه السلام: ويُكرَهُ لَبَنُ الحَمقاءِ وقَبيحَةِ الوَجهِ، ويُستَحَبُّ لَبَنُ الوِضاءِ مِنَ النِّساءِ.
ترجمه: شير دايه احمق و زشت رو ، مناسب نيست؛ ولى شير زن پاكيزه زيبا ، خوب است
منبع: حکمت نامه كودک چ/ تألیف آیت الله محمدی ریشهری/ ج۱/ ص۱۳۵
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 #استندآپ_کمدی بیل مار: ما غربیها حداقل در یک چیز باید به خودمون افتخار کنیم! ← [ خل و چلهای مذهبی در جوامع ما خیلی بهتر از خل و چلهای مذهبی در جهان اسلام هستن که یک کارتونیست رو به خاطر شوخی با محمد به مرگ تهدید میکنند! ] (برای دسترسی به کلیپهای مشابه،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #استندآپ_کمدی
لویس سی کی: وقتی میفهمی حضرت عیسی یهودی بوده🤠
(برای دسترسی به کلیپهای مشابه، هشتگ #استندآپ_کمدی را سرچ کنید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
لویس سی کی: وقتی میفهمی حضرت عیسی یهودی بوده🤠
(برای دسترسی به کلیپهای مشابه، هشتگ #استندآپ_کمدی را سرچ کنید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 درسهایی از قرآن🤠
زن: اما تو گفتی من دنیای توام!!😡
مرد مسلمان: آره اما طبق قرآن، «دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست» ﴿سوره عنکبوت/۶۴﴾😁
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
زن: اما تو گفتی من دنیای توام!!😡
مرد مسلمان: آره اما طبق قرآن، «دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست» ﴿سوره عنکبوت/۶۴﴾😁
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جواب دندان شکن به ده ادعای اعجاز علمی قرآن
در این کلیپ به چندین دروغ و معجزهتراشی مسلمانان پاسخ داده میشود:
ذکر جاذبه زمین در قرآن: 01:27
حرکت انتقالی زمین در قرآن: 02:55
انبساط جهان در قرآن: 04:30
حرکت ستارگان: 06:40
حرکت خورشید: 08:00 [مشاهده کلیپ «خطای علمی قرآن در مورد فرو رفتن خورشید در چشمه گلآلود» از اینجا]
تسخیر فضا در قرآن: 09:12
موجودات فضایی: 10:47
همبستگی آسمان و زمین: 12:14
برخورد الکتریکی ابرها: 13:29
گیاهان را جفت آفریده: 14:52
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
در این کلیپ به چندین دروغ و معجزهتراشی مسلمانان پاسخ داده میشود:
ذکر جاذبه زمین در قرآن: 01:27
حرکت انتقالی زمین در قرآن: 02:55
انبساط جهان در قرآن: 04:30
حرکت ستارگان: 06:40
حرکت خورشید: 08:00 [مشاهده کلیپ «خطای علمی قرآن در مورد فرو رفتن خورشید در چشمه گلآلود» از اینجا]
تسخیر فضا در قرآن: 09:12
موجودات فضایی: 10:47
همبستگی آسمان و زمین: 12:14
برخورد الکتریکی ابرها: 13:29
گیاهان را جفت آفریده: 14:52
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE