اوایل دهه ۸۰، برای اولین بار نامی به گوشهای ما خورد که آن روزها شبیه افسانههای علمی - سیاسی بود: #برنامه_هستهای!
اسمش را با لحنی غرورآمیز تکرار میکردند، «انرژی صلحآمیز هستهای»، «حق مسلم ما»، «قلههای افتخار» و...
و اکثر ما نوجوانهایی بودیم که تازه وارد دبیرستان شده بودند و نمیدانستند که «#هستهای و #اتمی» اسامی رمز نابودی تمام جوانی و عمرشان خواهد بود.
بحثها در تلویزیون، نمازهای جمعه، گفتوگوهای پدرانمان در تاکسیها و مادرهایمان در صف نان، هر جا که میرفتی، یک چیز ثابت بود: «ایران اسلامی دارد ابرقدرت و هستهای میشود اگر شیطانهای بزرگ و کوچک چوب لای چرخ آن نکنند!»
لبخندهای مفتخرانهای میزدند وقتی نطنز را میساختند. تحریمها و بدبختیها هر روز شدت میگرفت، هر روز از دنیا بیشتر فاصله میگرفتیم و فقیرتر میشدیم...
اوایل دهه ۹۰، کسی آمد که به خیال خودش زبان دنیا را بلد بود. ایران دل و امید بست به توافق. به چیزی که اسمش را گذاشتند #برجام
نوجوانهای آن سالها، حالا دانشجویانی بودند خسته، با هزار امید منتظر گشایش اما در عین حال در فکر پاسپورت.
سفرهها داشت کمی رنگ میگرفت که خیلی زود، ورق برگشت به اول این دفتر نحس. ترامپ آمد و برجام رفت. تحریمها برگشتند، اما امیدها نه.
سالها گذشت، بزرگتر شدند. نه چرخ سانتریفیوژها توانست بچرخد، نه چرخ زندگی آنها. مهاجرت شد رؤیای هر شبشان، قیمت دلار شد کابوس هر صبحشان. پیر شدند در صف وام ازدواج، اجارهخانه، دارو، پراید و...
و هر بار که پرسیدیم « خب چرا؟»، پاسخ یکی بود: هستهای!
ما باید پیشرفت کنیم، دشمن نمیگذارد، مقاومت هزینه دارد...
اما هرگز نفهمیدند این هزینه را کی باید بدهد؟ ما؟ یا خودشان که در برجهای شیشهای دستور مقاومت میدادند؟
و حالا... ۱۴۰۴ است، اوایل دهه ۱۰. اکثر نوجوانهای آن روزها دیگر پیر و ناامید شدهاند. سالهاست پیراهن مشکی سوگ رؤیاهایشان را هم از تن درآوردهاند. بالاخره امریکا حمله کرد، همان ترامپی که از روز اولش هم معلوم بود شوخی ندارد. سایتهای فردو، نطنز، اصفهان... با خاک یکسان شدند. با بمبهایی که برای نفوذ به اعماق زمین طراحی شده بودند، اما بیشتر به اعماق جان آن نوجوانهای خسته و پیر این قصه زدند.
با یک دستور، دکمهها فشرده، و همه آن افتخارات عاریتی و کذایی در عرض یک شب خاموش و نابود شدند. همهچیز مثل روز اولش شد جز عمر و جوانی ما که دیگر با هیچ ثروت و سیاستی جبران نخواهد شد. زندگی و جوانی چند نسل را قربانی کمتر از سه دهه استمناء سیاسی خود کردند. استمنائی که هنوز به ارگاسم نرسیده، آلتش بریده شد. جا دارد به اندازه عمق و تعداد زخمهای دل نوجوانان آن سالها آنان را فحشکش کنم، اما به همین بسنده میکنم که: تف بر شرفشان.
@islie
اسمش را با لحنی غرورآمیز تکرار میکردند، «انرژی صلحآمیز هستهای»، «حق مسلم ما»، «قلههای افتخار» و...
و اکثر ما نوجوانهایی بودیم که تازه وارد دبیرستان شده بودند و نمیدانستند که «#هستهای و #اتمی» اسامی رمز نابودی تمام جوانی و عمرشان خواهد بود.
بحثها در تلویزیون، نمازهای جمعه، گفتوگوهای پدرانمان در تاکسیها و مادرهایمان در صف نان، هر جا که میرفتی، یک چیز ثابت بود: «ایران اسلامی دارد ابرقدرت و هستهای میشود اگر شیطانهای بزرگ و کوچک چوب لای چرخ آن نکنند!»
لبخندهای مفتخرانهای میزدند وقتی نطنز را میساختند. تحریمها و بدبختیها هر روز شدت میگرفت، هر روز از دنیا بیشتر فاصله میگرفتیم و فقیرتر میشدیم...
اوایل دهه ۹۰، کسی آمد که به خیال خودش زبان دنیا را بلد بود. ایران دل و امید بست به توافق. به چیزی که اسمش را گذاشتند #برجام
نوجوانهای آن سالها، حالا دانشجویانی بودند خسته، با هزار امید منتظر گشایش اما در عین حال در فکر پاسپورت.
سفرهها داشت کمی رنگ میگرفت که خیلی زود، ورق برگشت به اول این دفتر نحس. ترامپ آمد و برجام رفت. تحریمها برگشتند، اما امیدها نه.
سالها گذشت، بزرگتر شدند. نه چرخ سانتریفیوژها توانست بچرخد، نه چرخ زندگی آنها. مهاجرت شد رؤیای هر شبشان، قیمت دلار شد کابوس هر صبحشان. پیر شدند در صف وام ازدواج، اجارهخانه، دارو، پراید و...
و هر بار که پرسیدیم « خب چرا؟»، پاسخ یکی بود: هستهای!
ما باید پیشرفت کنیم، دشمن نمیگذارد، مقاومت هزینه دارد...
اما هرگز نفهمیدند این هزینه را کی باید بدهد؟ ما؟ یا خودشان که در برجهای شیشهای دستور مقاومت میدادند؟
و حالا... ۱۴۰۴ است، اوایل دهه ۱۰. اکثر نوجوانهای آن روزها دیگر پیر و ناامید شدهاند. سالهاست پیراهن مشکی سوگ رؤیاهایشان را هم از تن درآوردهاند. بالاخره امریکا حمله کرد، همان ترامپی که از روز اولش هم معلوم بود شوخی ندارد. سایتهای فردو، نطنز، اصفهان... با خاک یکسان شدند. با بمبهایی که برای نفوذ به اعماق زمین طراحی شده بودند، اما بیشتر به اعماق جان آن نوجوانهای خسته و پیر این قصه زدند.
با یک دستور، دکمهها فشرده، و همه آن افتخارات عاریتی و کذایی در عرض یک شب خاموش و نابود شدند. همهچیز مثل روز اولش شد جز عمر و جوانی ما که دیگر با هیچ ثروت و سیاستی جبران نخواهد شد. زندگی و جوانی چند نسل را قربانی کمتر از سه دهه استمناء سیاسی خود کردند. استمنائی که هنوز به ارگاسم نرسیده، آلتش بریده شد. جا دارد به اندازه عمق و تعداد زخمهای دل نوجوانان آن سالها آنان را فحشکش کنم، اما به همین بسنده میکنم که: تف بر شرفشان.
@islie
👍57❤16👎2
می ۲۰۲۳:
این تازه آغاز ماجراست...
۵ روز پیش:
ما تازه شروع کردهایم...
۷ ساعت پیش:
اکنون جنگ برای ما آغاز شده است.
۷ ساعت بعد:
کمکم داریم آماده میشویم که شروع کنیم...
۵ روز بعد:
تا سه میشماریم و بعد شروع میکنیم
یک، دو، دو و بیست و پنج صدم، دو و نیم، دو و هفتاد و پنج صدم...
می ۲۰۲۶:
دو و هشتصد و هفتاد و سه میلیون و هفتصد و هشتاد و دو هزار و هشتصد و بیست و دو صدمیلیونوم...
خلاصه بدانید آغاز این ماجرا با شما بود و پایانش با ماست، البته دقت کنید این ماجرا فقط آغاز دارد، پایانی ندارد، ما همیشه در آغاز و در فعل شما و انفعال خود گیر کردهایم. این «مرحله آغاز»، معبر ما نیست، مقر ماست!
@islie
این تازه آغاز ماجراست...
۵ روز پیش:
ما تازه شروع کردهایم...
۷ ساعت پیش:
اکنون جنگ برای ما آغاز شده است.
۷ ساعت بعد:
کمکم داریم آماده میشویم که شروع کنیم...
۵ روز بعد:
تا سه میشماریم و بعد شروع میکنیم
یک، دو، دو و بیست و پنج صدم، دو و نیم، دو و هفتاد و پنج صدم...
می ۲۰۲۶:
دو و هشتصد و هفتاد و سه میلیون و هفتصد و هشتاد و دو هزار و هشتصد و بیست و دو صدمیلیونوم...
خلاصه بدانید آغاز این ماجرا با شما بود و پایانش با ماست، البته دقت کنید این ماجرا فقط آغاز دارد، پایانی ندارد، ما همیشه در آغاز و در فعل شما و انفعال خود گیر کردهایم. این «مرحله آغاز»، معبر ما نیست، مقر ماست!
@islie
🤣40❤9👍3👎3
🔘یهود ستیزی بنیاد اساسی اسلام است و از شاکله های اصلی هویتی خلافت و حکومت های اسلامیست(شیعی/سنی)
چرا که هم جمال عبدالناصر یعنی پان اسلامیسم و پان عرب ها خواهان ریختن یهودیان در دریا بودند و هم داعشی های سنی و شیع خواستار نابودی تمام یهودیان.
@islie
چرا که هم جمال عبدالناصر یعنی پان اسلامیسم و پان عرب ها خواهان ریختن یهودیان در دریا بودند و هم داعشی های سنی و شیع خواستار نابودی تمام یهودیان.
💢صحیح مسلم، کتاب الفتن و اشراط الساعة، حدیث شماره ۲۹۲۲
لا تقوم الساعة حتی تقاتلوا الیهود، حتی یقول الحجر الذی یختبئ الیهودی خلفه: یا مسلم، هذا یهودی خلفی فاقتله»
(ترجمه: قیامت برپا نمیشود تا زمانی که با یهودیان بجنگید، تا جایی که سنگ پشت سر یهودی پنهانشده بگوید: ای مسلمان، این یهودی پشت من است، او را بکش.)
💢صحیح بخاری، کتاب الجهاد
والسیر، حدیث شماره ۲۹۲۶:
عن أبی هریرة، قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «لا تقوم الساعة حتى یقاتل المسلمون الترک والیهود، فأما الترک فیقاتلهم المسلمون، وأما الیهود فیقاتلهم المسلمون حتى یختبئ الیهودی منهم وراء الحجر، فیقول الحجر: یا مسلم، هذا یهودی خلفی فاقتله»
(ترجمه: از ابوهریره نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود: «قیامت برپا نمیشود تا زمانی که مسلمانان با ترکها و یهودیان بجنگند. اما ترکها، مسلمانان با آنها میجنگند، و اما یهودیان، مسلمانان با آنها میجنگند تا جایی که یهودی پشت سنگ پنهان شود، و سنگ بگوید: ای مسلمان، این یهودی پشت من است، او را بکش.»)
@islie
👍31❤6👎4
فرض کنیم خدا وجود داره و قرآن رو نازل کرده. چرا باید به قرآن التزام داشته باشیم؟ چون خدا وعده داده که این التزام سعادت ما رو در پی داره. خب از کجا میدونیم خدا خلف وعده نمیکنه و زیر قولش نمیزنه؟ منطق پاسخی نداره! پاسخ رو باید از اخلاق گرفت. این یعنی چه؟ یعنی اخلاق خودش پشتوانه باور به وجود خدا و رعایت دستورات اوست. پس خدا و دین بدون اخلاق اعتبار نداره. اونهایی که میگن اخلاق اعتبارش رو از خدا و دین میگیره دچار خطاء و دور میشن، چون خدا و دین و دستوراتش بدون اخلاق اعتباری ندارن.
حالا یه مسلمون پیدا بشه و جرأت کنه روی این پست کوتاه بحث کنه.
@islie
حالا یه مسلمون پیدا بشه و جرأت کنه روی این پست کوتاه بحث کنه.
@islie
👍54👎9❤3
مگسی را کشتم:
۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار سریع و دقیق که تهدیدات را در کسری از ثانیه شناسایی و دفع میکند. موجودی که در سختترین شرایط محیطی میتواند بقای خودش را به خوبی و به تنهایی تضمین کند. موجودی که زمانی یک سلول بسیار کوچک بود که نه بال داشت نه چشم، اما تدریجاً از روی کدهایی که در دلش وجود داشت همه را در خود توسعه داد. پاهایی ظریف با کرکهایی ظریفتر روی آنها. موجودی کوچک اما «زنده» که نیروی دست من در یک لحظه، تمام هستی و بقایش را بین جلد سنگین و سفت کتاب و کف سنگی اتاق، له و مسطح کرد. من این را کشتم!
۲ - موجودی همیشه مزاحم و اضافی، با وزوزی بسیار کریه و گوشخراش، که لانه و غذایش را در بین مدفوع و جسد و مرگ پیدا میکند و خوراکش شیره مردار حیات است. با آن پاهای سیاهش ناقل بیشمار میکروب و باکتری مضر است، سیاهی بدرنگ و کدر، با هیکلی زشت و بیریخت، مملو از خونی تیره و تاریک. با سیستمی عصبی کُند و بیعرضه، که در کسری از ثانیه به راحتی شکار و له میشود. بقایش را مدیون تولید مثل انبوه است و کمیت، و نه استراتژی و هوش و کیفیت. در بدترین شرایط هم زنده میماند، چون فقط میخواهد زنده بماند ولو روی چشم باز یک مُردار یا بین مدفوع و زخم یک جاندار. بین سنگ و کتابم له شد و هر دو را به گند و کثافت کشید. لاشهاش زشتترین ترکیب عالم است که در بافت جلد کتابم فرو رفته و آن را هم به عالم زشتی و کثیفی برده است. من این را کشتم!
@islie
۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار سریع و دقیق که تهدیدات را در کسری از ثانیه شناسایی و دفع میکند. موجودی که در سختترین شرایط محیطی میتواند بقای خودش را به خوبی و به تنهایی تضمین کند. موجودی که زمانی یک سلول بسیار کوچک بود که نه بال داشت نه چشم، اما تدریجاً از روی کدهایی که در دلش وجود داشت همه را در خود توسعه داد. پاهایی ظریف با کرکهایی ظریفتر روی آنها. موجودی کوچک اما «زنده» که نیروی دست من در یک لحظه، تمام هستی و بقایش را بین جلد سنگین و سفت کتاب و کف سنگی اتاق، له و مسطح کرد. من این را کشتم!
۲ - موجودی همیشه مزاحم و اضافی، با وزوزی بسیار کریه و گوشخراش، که لانه و غذایش را در بین مدفوع و جسد و مرگ پیدا میکند و خوراکش شیره مردار حیات است. با آن پاهای سیاهش ناقل بیشمار میکروب و باکتری مضر است، سیاهی بدرنگ و کدر، با هیکلی زشت و بیریخت، مملو از خونی تیره و تاریک. با سیستمی عصبی کُند و بیعرضه، که در کسری از ثانیه به راحتی شکار و له میشود. بقایش را مدیون تولید مثل انبوه است و کمیت، و نه استراتژی و هوش و کیفیت. در بدترین شرایط هم زنده میماند، چون فقط میخواهد زنده بماند ولو روی چشم باز یک مُردار یا بین مدفوع و زخم یک جاندار. بین سنگ و کتابم له شد و هر دو را به گند و کثافت کشید. لاشهاش زشتترین ترکیب عالم است که در بافت جلد کتابم فرو رفته و آن را هم به عالم زشتی و کثیفی برده است. من این را کشتم!
@islie
😁20👍14❤7😍1
دروغها و خرافات اسلام
مگسی را کشتم: ۱ - موجودی محصول میلیونها سال تکامل و آزمون و خطای طبیعت، با بالهایی شفاف و طرحدار که صدها بار در ثانیه میزنند. با چشمهایی مرکب از هزاران عدسی بسیار ریز و حساس که از پیچیدهترین دوربینهای دیجیتال هم پیچیدهتر است. با سیستم عصبیای بسیار…
تلقینپذیری:
تلقین یعنی رأیی را بیانکردن و آرای مخالف را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قراردادن. یا نکات مثبت را بیانکردن و نکات منفی را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین نکات مثبت قراردادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید بدانید، نشان میدهد که تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکآوایی.
@islie
تلقین یعنی رأیی را بیانکردن و آرای مخالف را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قراردادن. یا نکات مثبت را بیانکردن و نکات منفی را بیاننکردن و مخاطب را در معرض همین نکات مثبت قراردادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید بدانید، نشان میدهد که تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکآوایی.
@islie
❤25👍12😁1
دروغها و خرافات اسلام
یکی از اسلامگرایانمون، دیده بیکاره، گفته بذار یه چالش (!) برای خداناباوران تعریف کنم، چالشش: 😅 کسی که روی شن نرم ایستاده که اینقدر بالا-پایین نمیپره! اما جواب این - الکی مثلاً - چالشش... من خودم، گوشت گوسفند و گاو و حتی مرغ رو نمیخورم، بخورم هم، فقط…
ادمین محترم این کانال، دیشب پاسخ این پست ما را دادند. ضمن احترام و تشکر، بهنظرم نه این موضوع آنقدر جدی است که بیش از این بدان پرداخته شود و نه پاسخ ایشان به ما آنقدر جدی بود که بخواهم بدان پاسخ جدیدی بدهم - اینکه غیرمسلمانی مثلاً پستانداران را نمیخورد و پرندگان را میخورد و مسلمانی مثلاً خرچنگ را نمیخورد ولی کفتار و ملخ و در صورت نیاز شاش شتر را میخورد، موضوعی بسیار بچگانه برای بحث است - لهذا ترجیح میدهم حال که ایشان مجیب نقدها و انتقادات ما هستند، پاسخ این پست را بدهند:
https://t.me/islie/23405
ایشان در گذشتهای دور نوشته بودند تأسف میخورم به حال آن برادران دینیای که آنقدر به فکر خود و منافعشان هستند، که برای تبلیغ کانال ما در کانالهای خودشان به ما پیشنهاد تبادل میدهند و بهنحو خودجوش (!) تبلیغات ما را انجام نمیدهند و منفعت شخصی آنها ارجحیت دارد بر دین خدا و جامعه مسلمانان.
حال من به همان سیاق عرض میکنم که تأسف به حال شما آقای یوسفی، که بهقدری درگیر منافع شخصی خودتان شدید که بعد از هفتهها، پاسخ پستی بسیار دور و فرعی را دادید - فقط چون اسم و رسم شما و کانالتان در میان بود - اما پاسخ پست بسیار مهمی که پین کرده بودیم را ندادهاید. ظاهراً برای شما هم منافع خودتان ارزش و مقام متعالیتری دارد از دین خدا و جامعه اسلامی!
سؤالات دیگری هم داریم:
- شما معرفت (علم) را چگونه تعریف میکنید؟ چه مؤلفههایی دارد؟
- الله از شما ایمان خواسته، ایمان به چه معناست؟ رابطهاش با باور، عام و خاص مطلق است یا من وجه یا تباین؟ با یقین چطور؟
- چیزی به نام برهان در معنای منطقیاش، داریم؟ اگر بله، موادش چیست؟ موادش واقعنمایی دارد؟ چرا؟
در پست سابق من با لحن طنز و نفیکننده پاسخ شما را دادم چون چنانکه گفتم چالش بچگانه و مسخرهای را مطرح کرده بودید، اما در بحثهای احتمالی آینده - اگر موضوع بچگانه نباشد - از شرفم مایه میگذارم که هیچ بیحرمتیای به ساحت شما نکنم. دوست مسلمان، از تأدب و توجهت ممنونم!
@islie
https://t.me/islie/23405
ایشان در گذشتهای دور نوشته بودند تأسف میخورم به حال آن برادران دینیای که آنقدر به فکر خود و منافعشان هستند، که برای تبلیغ کانال ما در کانالهای خودشان به ما پیشنهاد تبادل میدهند و بهنحو خودجوش (!) تبلیغات ما را انجام نمیدهند و منفعت شخصی آنها ارجحیت دارد بر دین خدا و جامعه مسلمانان.
حال من به همان سیاق عرض میکنم که تأسف به حال شما آقای یوسفی، که بهقدری درگیر منافع شخصی خودتان شدید که بعد از هفتهها، پاسخ پستی بسیار دور و فرعی را دادید - فقط چون اسم و رسم شما و کانالتان در میان بود - اما پاسخ پست بسیار مهمی که پین کرده بودیم را ندادهاید. ظاهراً برای شما هم منافع خودتان ارزش و مقام متعالیتری دارد از دین خدا و جامعه اسلامی!
سؤالات دیگری هم داریم:
- شما معرفت (علم) را چگونه تعریف میکنید؟ چه مؤلفههایی دارد؟
- الله از شما ایمان خواسته، ایمان به چه معناست؟ رابطهاش با باور، عام و خاص مطلق است یا من وجه یا تباین؟ با یقین چطور؟
- چیزی به نام برهان در معنای منطقیاش، داریم؟ اگر بله، موادش چیست؟ موادش واقعنمایی دارد؟ چرا؟
در پست سابق من با لحن طنز و نفیکننده پاسخ شما را دادم چون چنانکه گفتم چالش بچگانه و مسخرهای را مطرح کرده بودید، اما در بحثهای احتمالی آینده - اگر موضوع بچگانه نباشد - از شرفم مایه میگذارم که هیچ بیحرمتیای به ساحت شما نکنم. دوست مسلمان، از تأدب و توجهت ممنونم!
@islie
❤14
دروغها و خرافات اسلام
ادمین محترم این کانال، دیشب پاسخ این پست ما را دادند. ضمن احترام و تشکر، بهنظرم نه این موضوع آنقدر جدی است که بیش از این بدان پرداخته شود و نه پاسخ ایشان به ما آنقدر جدی بود که بخواهم بدان پاسخ جدیدی بدهم - اینکه غیرمسلمانی مثلاً پستانداران را نمیخورد و…
ضمناً اگر آقای یوسفی آماده و مایل باشند میتوانیم در باب این موضوعات به صورت صوتی و زنده در Voice chat گفتوگو کنیم!
❤10
آغاز ماه محرم را به همه شیعیان و عاشوراییان عمیقاً تسلیت عرض میکنم 🖤💔 بلافاصله از آغاز این ماه به همه مخالفان حسین هم، صمیمانه شادباش و تبریک میگویم 🔥
برای خودم نه جشن است و نه عزا، اما بیایید بدانیم و تمرین کنیم که ما مختلفایم و هیچ عجیب نیست در باب موضوعی واحد، مواضع متعددی داشته باشیم. چه اشکالی دارد تو عزاداری کنی بدون مزاحمت، و همسایهات جشن بگیرد آن هم بدون مزاحمت؟ مگر سیاره زمین / ایران / تهران / حتی یک محله، بهقدر کافی گنجایش ندارد که همه ما را در خود بگنجاند؟ چرا! دارد...
@islie
برای خودم نه جشن است و نه عزا، اما بیایید بدانیم و تمرین کنیم که ما مختلفایم و هیچ عجیب نیست در باب موضوعی واحد، مواضع متعددی داشته باشیم. چه اشکالی دارد تو عزاداری کنی بدون مزاحمت، و همسایهات جشن بگیرد آن هم بدون مزاحمت؟ مگر سیاره زمین / ایران / تهران / حتی یک محله، بهقدر کافی گنجایش ندارد که همه ما را در خود بگنجاند؟ چرا! دارد...
@islie
👍129👎15😁12❤6
💢آیا محمد طبق اسلام گناهکار بود؟
#بخش_اول
🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند:
«ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس جز تو نمیتواند گناهان را ببخشد. خطاها و اشتباهاتم را، چه عمدی و چه از روی نادانی، با جدیت یا بدون جدیت، ببخش. ای خدا، گناهان و نادانیام را، گناهان گذشته و آیندهام را، چه آشکار انجام دادهام و چه در نهان، ببخش. خطایی که به شوخی یا جدی مرتکب شدهام را ببخش. از تو پناه میجویم از تمام شرارتی که انجام دادهام. گناهانم را بشوی و قلبم را از همه گناهان پاک کن، همانطور که جامهای سفید از ناپاکی پاک میشود، و فاصلهای طولانی بین من و گناهانم قرار ده، همانگونه که شرق و غرب را از یکدیگر دور کردهای.»
این دعا قلبی را نشان میدهد که عمق گناه را در روح خود درک کرده است. این دعا طبیعت درونیای را که به سوی گناه متمایل است، تصدیق میکند و آرزوی پاک شدن از این عمق گناه را بازتاب میدهد.
در این دعا، مبارزه یک مرد با گناه را میشنویم. او برای گناهان گذشته و آیندهاش طلب بخشش میکند
او برای چیزهایی که عمداً یا غیرعمد انجام داده، طلب بخشش میکند. او برای اشتباهات و گناهان، چه عمدی و چه غیرعمد، طلب بخشش میکند. او میداند گناهانی که مرتکب شده شر هستند و این را به الله اعتراف میکند.
🔘بخش اول: آیا محمد گناهکار بود؟
این دعا توسط محمد گفته شده است. این دعا ترکیبی از دعاهای شخصی اوست که در صحیح بخاری، جلد ۸، شمارههای ۳۳۵، ۳۷۹، ۴۰۷ و ۴۰۸ ثبت شدهاند .
محمد بهوضوح میدانست که گناهکار است؛ بنابراین اعتراف خود را علنی کرد. بارها و بارها اعلام کرد که گناهکار است. قرآنی که او بیان کرد، او را گناهکار معرفی میکند. با این حال، بسیاری از مسلمانان امروز میگویند که محمد گناهکار نبود.
سؤال: محمد گفت که گناهکار است، چرا بسیاری از مسلمانان برخلاف گفته محمد میگویند که او گناهکار نبود؟
پیش از پاسخ به این سؤال، بیایید استدلال مسلمانان بعدی را که معتقدند او گناهکار نبود، بررسی کنیم. همچنین شواهد قرآنی و حدیثی مبنی بر گناهکار بودن محمد را بررسی کنیم.
الف)دکترین اسلامی «حفاظت از گناه»
بسیاری از مسلمانان معتقدند که خداوند به پیامبرانش حفاظتی ویژه از گناهکار بودن میدهد. در کتاب «محمد و دین اسلام» جان گیلکریست کار بسیار خوبی در بررسی و خلاصه کردن این دکترین ابداعی اسلامی انجام داده است. این دکترین گاهی «عصمت» نامیده میشود
چند پاراگراف از این کتاب را نقل میکنم:
از صفحه ۲۷۳:
«در سراسر جهان اسلام امروز، بهطور کلی اعتقاد بر این است که همه پیامبران از «عصمت»، یعنی حفاظت در برابر گناه، برخوردار بودند و بنابراین بیگناه بودند. یکی از تناقضات اسلام این است که این دکترین برخلاف آموزش صریح قرآن و حدیث ایجاد شده و حفظ شده است.
در قرون اولیه اسلام، دکترینی مبتنی بر احساسات عمومی و پیشفرضهای الهیاتی پدید آمد و برخلاف آموزشهای قرآن و حدیث توسعه یافت. این دکترین ابتدا در عقیدهای به نام فقه اکبر دوم تدوین شد و در آنجا آمده است:
«همه پیامبران از گناهان، چه سبک و چه سنگین، از کفر و اعمال زشت معاف هستند. با این حال، لغزشها و اشتباهات ممکن است از سوی آنها رخ دهد.
ونسینک، «عقیده مسلمانان»، صفحه ۱۹۲.»
با این حال، بهطور کامل نمیتوان منابع مکتوب اسلام را نادیده گرفت، بنابراین سوابق گناهان پیامبران در قرآن و حدیث به اشتباهات تقلیل یافتند. اصطلاحات مشابهی مانند اعمال فراموشی امروزه بهطور مداوم توسط نویسندگان مسلمان برای توجیه این تخلفاتی که کتاب مقدس و سنتهای اسلام ثبت کردهاند، استفاده میشود.یک دلیل اصلی برای ظهور این دکترین در اسلام وجود دارد.
چرا که دکترین وحی در اسلام معتقد است که کتابهای مقدس مستقیماً از طریق فرشته واسطه (جبرئیل) به پیامبران دیکته شدهاند و بنابراین باور داشتند که پیامبران باید شخصیتی بینقص داشته باشند، زیرا اگر نمیتوانستند خود را از خطا در زندگی شخصیشان حفظ کنند، چگونه میتوانستند به انتقال وحی خدا بدون خطا اعتماد شوند؟
این پیشفرض به ناچار به این نتیجه منجر شد که پیامبران باید بیگناه بوده باشند.»
بهطور خلاصه، نوشتههای واقعی اسلامی میآموزند که محمد گناهکار بود. با این حال، مسلمانان بعدی، دکترینی ساختند تا محمد را مشابه عیسی قرار دهند. این دکترین برخلاف آنچه محمد آموخته بود، است. همچنین باید افزود که اگر مسلمانان معتقدند الله قرآن را از فساد انسانی در طول این قرنها حفظ کرده است، در حالی که در دستان انسانهای گناهکار بوده، پس چرا نمیتوانست انتقال وحی از طریق انسانهای گناهکار را نیز قابل اعتماد کند؟
@islie
#بخش_اول
🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند:
«ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس جز تو نمیتواند گناهان را ببخشد. خطاها و اشتباهاتم را، چه عمدی و چه از روی نادانی، با جدیت یا بدون جدیت، ببخش. ای خدا، گناهان و نادانیام را، گناهان گذشته و آیندهام را، چه آشکار انجام دادهام و چه در نهان، ببخش. خطایی که به شوخی یا جدی مرتکب شدهام را ببخش. از تو پناه میجویم از تمام شرارتی که انجام دادهام. گناهانم را بشوی و قلبم را از همه گناهان پاک کن، همانطور که جامهای سفید از ناپاکی پاک میشود، و فاصلهای طولانی بین من و گناهانم قرار ده، همانگونه که شرق و غرب را از یکدیگر دور کردهای.»
این دعا قلبی را نشان میدهد که عمق گناه را در روح خود درک کرده است. این دعا طبیعت درونیای را که به سوی گناه متمایل است، تصدیق میکند و آرزوی پاک شدن از این عمق گناه را بازتاب میدهد.
در این دعا، مبارزه یک مرد با گناه را میشنویم. او برای گناهان گذشته و آیندهاش طلب بخشش میکند
او برای چیزهایی که عمداً یا غیرعمد انجام داده، طلب بخشش میکند. او برای اشتباهات و گناهان، چه عمدی و چه غیرعمد، طلب بخشش میکند. او میداند گناهانی که مرتکب شده شر هستند و این را به الله اعتراف میکند.
🔘بخش اول: آیا محمد گناهکار بود؟
این دعا توسط محمد گفته شده است. این دعا ترکیبی از دعاهای شخصی اوست که در صحیح بخاری، جلد ۸، شمارههای ۳۳۵، ۳۷۹، ۴۰۷ و ۴۰۸ ثبت شدهاند .
محمد بهوضوح میدانست که گناهکار است؛ بنابراین اعتراف خود را علنی کرد. بارها و بارها اعلام کرد که گناهکار است. قرآنی که او بیان کرد، او را گناهکار معرفی میکند. با این حال، بسیاری از مسلمانان امروز میگویند که محمد گناهکار نبود.
سؤال: محمد گفت که گناهکار است، چرا بسیاری از مسلمانان برخلاف گفته محمد میگویند که او گناهکار نبود؟
پیش از پاسخ به این سؤال، بیایید استدلال مسلمانان بعدی را که معتقدند او گناهکار نبود، بررسی کنیم. همچنین شواهد قرآنی و حدیثی مبنی بر گناهکار بودن محمد را بررسی کنیم.
الف)دکترین اسلامی «حفاظت از گناه»
بسیاری از مسلمانان معتقدند که خداوند به پیامبرانش حفاظتی ویژه از گناهکار بودن میدهد. در کتاب «محمد و دین اسلام» جان گیلکریست کار بسیار خوبی در بررسی و خلاصه کردن این دکترین ابداعی اسلامی انجام داده است. این دکترین گاهی «عصمت» نامیده میشود
چند پاراگراف از این کتاب را نقل میکنم:
از صفحه ۲۷۳:
«در سراسر جهان اسلام امروز، بهطور کلی اعتقاد بر این است که همه پیامبران از «عصمت»، یعنی حفاظت در برابر گناه، برخوردار بودند و بنابراین بیگناه بودند. یکی از تناقضات اسلام این است که این دکترین برخلاف آموزش صریح قرآن و حدیث ایجاد شده و حفظ شده است.
در قرون اولیه اسلام، دکترینی مبتنی بر احساسات عمومی و پیشفرضهای الهیاتی پدید آمد و برخلاف آموزشهای قرآن و حدیث توسعه یافت. این دکترین ابتدا در عقیدهای به نام فقه اکبر دوم تدوین شد و در آنجا آمده است:
«همه پیامبران از گناهان، چه سبک و چه سنگین، از کفر و اعمال زشت معاف هستند. با این حال، لغزشها و اشتباهات ممکن است از سوی آنها رخ دهد.
ونسینک، «عقیده مسلمانان»، صفحه ۱۹۲.»
با این حال، بهطور کامل نمیتوان منابع مکتوب اسلام را نادیده گرفت، بنابراین سوابق گناهان پیامبران در قرآن و حدیث به اشتباهات تقلیل یافتند. اصطلاحات مشابهی مانند اعمال فراموشی امروزه بهطور مداوم توسط نویسندگان مسلمان برای توجیه این تخلفاتی که کتاب مقدس و سنتهای اسلام ثبت کردهاند، استفاده میشود.یک دلیل اصلی برای ظهور این دکترین در اسلام وجود دارد.
چرا که دکترین وحی در اسلام معتقد است که کتابهای مقدس مستقیماً از طریق فرشته واسطه (جبرئیل) به پیامبران دیکته شدهاند و بنابراین باور داشتند که پیامبران باید شخصیتی بینقص داشته باشند، زیرا اگر نمیتوانستند خود را از خطا در زندگی شخصیشان حفظ کنند، چگونه میتوانستند به انتقال وحی خدا بدون خطا اعتماد شوند؟
این پیشفرض به ناچار به این نتیجه منجر شد که پیامبران باید بیگناه بوده باشند.»
بهطور خلاصه، نوشتههای واقعی اسلامی میآموزند که محمد گناهکار بود. با این حال، مسلمانان بعدی، دکترینی ساختند تا محمد را مشابه عیسی قرار دهند. این دکترین برخلاف آنچه محمد آموخته بود، است. همچنین باید افزود که اگر مسلمانان معتقدند الله قرآن را از فساد انسانی در طول این قرنها حفظ کرده است، در حالی که در دستان انسانهای گناهکار بوده، پس چرا نمیتوانست انتقال وحی از طریق انسانهای گناهکار را نیز قابل اعتماد کند؟
@islie
❤34👍17👎2
دروغها و خرافات اسلام
💢آیا محمد طبق اسلام گناهکار بود؟ #بخش_اول 🔘در سکوت شب، دور از هیاهوی جمعیت و تنها با افکار قلبش، مردی دعا میکند و حقیقتی را که در عمق روحش میداند، اعتراف میکند: «ای خدا، در پیشگاه تو همه گناهانم را اقرار و اعتراف میکنم، لطفاً آنها را ببخش، زیرا هیچکس…
🔘قرآن محمد را بهعنوان گناهکار معرفی میکند
#بخش_دوم
ب) شواهد قرآنی مبنی بر گناهکار بودن محمد
💢سوره غافر، آیه ۵۵
«پس صبر کن؛ وعده خدا قطعاً راست است. برای گناهانت طلب آمرزش کن و شامگاه و بامداد ستایش پروردگارت را بهجا آور.»
💢سوره فتح، آیه ۲
«… تا خداوند گناهان گذشته و آیندهات را ببخشد و نعمتش را بر تو کامل کند…»
💢سوره محمد، آیه ۱۹ قرآن
«بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست. از او بخواه گناهانت و گناهان مؤمنان، مردان و زنان را ببخشد. خدا مکانهای پرهیاهو و استراحتگاههای شما را میداند.»
بهوضوح قرآن محمد را گناهکار معرفی میکند. این کلمه قطعاً به محمد اطلاق شده است. از آنجا که برخی از مسلمانان استدلال میکنند که محمد گناهکار نبود، آنها مجبورند کلمه قرآنی «ذنب» را بازتفسیر کنند. پس معنای واقعی این کلمه ذنب در زمینه قرآن چیست؟ آیا گناه است، به معنای چیزی که الله قضاوت خواهد کرد، یا خطا است به معنای چیزی بسیار جزئی که بهراحتی توسط خدا قابل بخشش است؟ برای درک زمینه این کلمه، باید اجازه دهیم خود قرآن آن را تفسیر کند.
حدود ۳۹ مورد استفاده از این کلمه را در قرآن یافتم. در برخی موارد بدون ارجاع استفاده شده است، مثلاً درسوره آلعمران، آیه ۳۱:
«بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید. خدا شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را خواهد بخشید…» هیچ ارجاعی به اینکه این «گناهان» شامل چه چیزهایی بودند نداریم.
با این حال، ذنب در موارد بسیاری با ارجاع زمینهای استفاده شده است. همه مسلمانان را تشویق میکنیم که قرآن خود را جستجو کنند تا مثالی از برخورد سبک خداوند با ذنب پیدا کنند. قرآن را مطالعه کنید تا چیزی برخلاف قضاوت سختگیرانهای که الله برای مرتکبان ذنب تعیین کرده است، بیابید. من هیچ موردی نیافتم.
به نظر میرسد که الله به شدت افرادی را که ذنب( گناه)مرتکب میشوند مجازات میکند.
و به یاد داشته باشید، محمد ذنب( گناه) مرتکب شد. به محمد گفته شد که برای ذنب یا گناه خود طلب بخشش کند. و محمد در قرآن آموخت که بخشش ذنب برای ورود به بهشت لازم است.
@islie
#بخش_دوم
ب) شواهد قرآنی مبنی بر گناهکار بودن محمد
💢سوره غافر، آیه ۵۵
«پس صبر کن؛ وعده خدا قطعاً راست است. برای گناهانت طلب آمرزش کن و شامگاه و بامداد ستایش پروردگارت را بهجا آور.»
💢سوره فتح، آیه ۲
«… تا خداوند گناهان گذشته و آیندهات را ببخشد و نعمتش را بر تو کامل کند…»
💢سوره محمد، آیه ۱۹ قرآن
«بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست. از او بخواه گناهانت و گناهان مؤمنان، مردان و زنان را ببخشد. خدا مکانهای پرهیاهو و استراحتگاههای شما را میداند.»
بهوضوح قرآن محمد را گناهکار معرفی میکند. این کلمه قطعاً به محمد اطلاق شده است. از آنجا که برخی از مسلمانان استدلال میکنند که محمد گناهکار نبود، آنها مجبورند کلمه قرآنی «ذنب» را بازتفسیر کنند. پس معنای واقعی این کلمه ذنب در زمینه قرآن چیست؟ آیا گناه است، به معنای چیزی که الله قضاوت خواهد کرد، یا خطا است به معنای چیزی بسیار جزئی که بهراحتی توسط خدا قابل بخشش است؟ برای درک زمینه این کلمه، باید اجازه دهیم خود قرآن آن را تفسیر کند.
حدود ۳۹ مورد استفاده از این کلمه را در قرآن یافتم. در برخی موارد بدون ارجاع استفاده شده است، مثلاً درسوره آلعمران، آیه ۳۱:
«بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید. خدا شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را خواهد بخشید…» هیچ ارجاعی به اینکه این «گناهان» شامل چه چیزهایی بودند نداریم.
با این حال، ذنب در موارد بسیاری با ارجاع زمینهای استفاده شده است. همه مسلمانان را تشویق میکنیم که قرآن خود را جستجو کنند تا مثالی از برخورد سبک خداوند با ذنب پیدا کنند. قرآن را مطالعه کنید تا چیزی برخلاف قضاوت سختگیرانهای که الله برای مرتکبان ذنب تعیین کرده است، بیابید. من هیچ موردی نیافتم.
به نظر میرسد که الله به شدت افرادی را که ذنب( گناه)مرتکب میشوند مجازات میکند.
و به یاد داشته باشید، محمد ذنب( گناه) مرتکب شد. به محمد گفته شد که برای ذنب یا گناه خود طلب بخشش کند. و محمد در قرآن آموخت که بخشش ذنب برای ورود به بهشت لازم است.
@islie
❤43👍16👎2🤣2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با دقت گوش کنید این آخوند چه میگوید!
هر کس مخالف ولایت فقیه (یعنی حکومت خامنهای) باشد، میتوان کارهایی که نکرده را هم به او نسبت داد و به او تهمت زد!
@islie
هر کس مخالف ولایت فقیه (یعنی حکومت خامنهای) باشد، میتوان کارهایی که نکرده را هم به او نسبت داد و به او تهمت زد!
@islie
🤣45👍20👎8😁3
پیام محمد به مردم عمان
💢متن پیام محمد به برادران جُلندا، که از طریق نمایندگانش، عمرو بن العاص السَهمی و ابوزید انصاری، ارسال شده است:
«سلام بر کسی که راه حق را پیروی کند! من شما را به اسلام دعوت میکنم. دعوتم را بپذیرید تا در امان باشید. من فرستادهی خدا به سوی همهی بشریت هستم، و فرمان خدا بر گمراهان اجرا خواهد شد. اگر اسلام را بپذیرید، به شما قدرت و اقتدار خواهم بخشید. اما اگر از پذیرش اسلام سر باز زنید، قدرت شما از بین خواهد رفت، اسبان من در سرزمینتان اردو خواهند زد، و نبوت من بر قلمرو شما چیره خواهد شد.»
💢مورخ بلاذری، که تنها دو قرن و نیم پس از ورود نمایندگان به صحار مینوشت، این رویداد را چنین توصیف کرده است:
« هنگامی که مردم عمان به نشانههای حقیقت پاسخ دهند و اطاعت از خدا و پیامبرش را وعده دهند، آنگاه عمرو، امیر آنها، و ابوزید مسئول برگزاری نمازها، تبلیغ اسلام به مردم، و آموزش قرآن و احکام دین به آنها خواهند بود.»
مسلمانان در غرب اغلب ادعا میکنند که اسلام به معنای «اجباری در دین نیست» است. آیا سیرهی خود پیامبرشان با این ادعا در تناقض نیست؟
@islie
💢متن پیام محمد به برادران جُلندا، که از طریق نمایندگانش، عمرو بن العاص السَهمی و ابوزید انصاری، ارسال شده است:
«سلام بر کسی که راه حق را پیروی کند! من شما را به اسلام دعوت میکنم. دعوتم را بپذیرید تا در امان باشید. من فرستادهی خدا به سوی همهی بشریت هستم، و فرمان خدا بر گمراهان اجرا خواهد شد. اگر اسلام را بپذیرید، به شما قدرت و اقتدار خواهم بخشید. اما اگر از پذیرش اسلام سر باز زنید، قدرت شما از بین خواهد رفت، اسبان من در سرزمینتان اردو خواهند زد، و نبوت من بر قلمرو شما چیره خواهد شد.»
💢مورخ بلاذری، که تنها دو قرن و نیم پس از ورود نمایندگان به صحار مینوشت، این رویداد را چنین توصیف کرده است:
« هنگامی که مردم عمان به نشانههای حقیقت پاسخ دهند و اطاعت از خدا و پیامبرش را وعده دهند، آنگاه عمرو، امیر آنها، و ابوزید مسئول برگزاری نمازها، تبلیغ اسلام به مردم، و آموزش قرآن و احکام دین به آنها خواهند بود.»
مسلمانان در غرب اغلب ادعا میکنند که اسلام به معنای «اجباری در دین نیست» است. آیا سیرهی خود پیامبرشان با این ادعا در تناقض نیست؟
@islie
👍75❤8👎5🤣3
📌 کنفرانس:
«مسیر توسعهی ایران در نظام پساجمهوریِ اسلامی» – هادس
➕ به همراه پرسشوپاسخ، در:
«دروغها و خرافات اسلام!»
🗓 یکشنبه، ۲۲ تیر
🕙 ساعت ۲۲:۰۰
@islie | @islie_group
«مسیر توسعهی ایران در نظام پساجمهوریِ اسلامی» – هادس
➕ به همراه پرسشوپاسخ، در:
«دروغها و خرافات اسلام!»
🗓 یکشنبه، ۲۲ تیر
🕙 ساعت ۲۲:۰۰
@islie | @islie_group
❤35👍4👎3🤣3
🔘 اسلام از شما متنفر است
✍️ نویسنده: آرش
#بخش_اول
💢 آیا اسلام نفرت یا محبت نسبت به غیرمسلمانان را آموزش میدهد؟
اسلام یک جهانبینی استاندارد نسبت به غیرمسلمانان ارائه میدهد.
آیا مسلمانان باید رویکردی نفرتانگیز، تهاجمی و سلطهجویانه نسبت به غیرمسلمانان داشته باشند یا رویکردی مهربان، محبتآمیز و با ملاحظه؟
یا پاسخ جایی در میانه است؟
🌍 درک جهانبینی اسلامی نسبت به غیرمسلمانان
میلیونها مسلمان در سراسر جهان انسانهایی عالی هستند.
آنها افرادی مهربان، محبتآمیز و بخشندهاند و شهروندانی نمونه و همسایگانی فوقالعاده.
من شخصاً مسلمانان خوب و شریف بسیاری را میشناسم که نمیتوان آنها را با نگاهی بدخواهانه توصیف کرد.
با این حال، میدانم که میلیونها مسلمان در جهان از تروریسم و سرکوب برای پیشبرد پادشاهی الله، یعنی پادشاهی محمد، بهعنوان حاکم و مرجع جهانی حمایت میکنند.
این افراد همچنان خون مسلمانان و غیرمسلمانان را در سراسر جهان میریزند.
در برخی کشورهای اسلامی، اکثریت با تروریسم اسلامی مخالفند، اما در برخی دیگر، اکثریت از نوعی زور یا خشونت حمایت میکنند، زیرا هدف آن گسترش سلطه اسلام است.
مشخصاً، تعیین اینکه آیا الله در اسلام از غیرمسلمانان متنفر است یا به آنها محبت دارد، بر اساس نگرشها و اقدامات متناقض مسلمانان در سراسر جهان، کاری نادرست است.
برای پاسخ به این پرسش، باید به منابع اسلامی، یعنی قرآن، حدیث و سیره، رجوع کنیم تا موضع محمد را بررسی کنیم.
محمد بزرگترین مسلمانی است که تاکنون زیسته و به مسلمانان امر شده که از کلام او پیروی کنند و از رفتارش الگو بگیرند.
بنابراین، باید از محمد، تعالیم و اقدامات او که در منابع اسلامی با در نظر گرفتن زمینه مناسب آنها ذکر شدهاند، بهعنوان مرجع اصلی استفاده کنیم.
❓ سؤال این است: موضع نهایی محمد درباره چگونگی دیدگاه و برخورد مسلمانان با غیرمسلمانان چه بود؟
❓ سؤال بعدی این است: این موضع نهایی چگونه جهانبینی اسلامی امروز را شکل میدهد؟
هدف این مطالعه، شناسایی جهانبینی نهایی اسلام برای رویکرد معنوی و فیزیکی آن نسبت به غیرمسلمانان است.
این بررسی بر اساس ترکیبی از منابع اسلامی (قرآن، حدیث و سیره) که پایه الهیاتی اسلام را تشکیل میدهند، انجام میشود.
همچنین، نوشتههای تاریخی مربوط به سالهای اولیه پس از مرگ محمد را مرور میکنیم، زیرا این نوشتهها اجرای دستورات محمد برای رویکرد اسلامی نسبت به غیرمسلمانان را نشان میدهند.
علاوه بر این، به آثار برخی از علمای بزرگ الهیاتی اسلام نیز رجوع خواهیم کرد.
همچنین، نمونههای واقعی از تعاملات محمد با غیرمسلمانان را بررسی میکنیم.
محمد مرد عمل بود.
او نهتنها سخن اسلامی گفت، بلکه راه اسلامی را پیمود.
اگر رویکرد استانداردی در اسلام نسبت به غیرمسلمانان وجود داشته باشد، باید همبستگی بین سخنان محمد (تعالیم اسلام) و اقدامات او وجود داشته باشد.
ضربالمثل «عمل بلندتر از کلام سخن میگوید» در اینجا مناسب است و باید این همبستگی اثبات شود.
بررسی تعالیم و اقدامات محمد در ارتباط با تعاملاتش با غیرمسلمانان باید رویکرد اصلی و نهایی او را نشان دهد.
آیا این روشی هوشمندانه، منطقی و منصفانه برای بررسی این موضوع نیست؟
💢 موضع نهایی محمد درباره دیدگاه و برخورد مسلمانان با غیرمسلمانان
نگرش محمد نسبت به غیرمسلمانان در طول زمان تغییر کرد.
منابع سیره نشان میدهند که او در طول زندگیاش تعاملات متنوعی با غیرمسلمانان داشت.
نگرش او همیشه «برادر، تو را دوست دارم، بیا در آغوش بگیریم!» یا «کافر، از تو متنفرم، بمیر!» نبود.
نگرش او بسته به موقعیت، افراد و جایگاهش تغییر میکرد و متفاوت بود.
با این حال، در سالهای آخر زندگیاش، با کسب قدرت نظامی، این نگرش استاندارد شد.
بنابراین، پاسخ را با رویدادی که در میانه ۲۳ سال رسالت محمد رخ داد آغاز میکنم، نه از ابتدای آن، زیرا این رویداد کاتالیزور تثبیت موضع نهایی او بود.
⚔️ دستور به جنگ
بزرگترین تغییر در الهیات اسلام زمانی رخ داد که الله به محمد دستوری خاص داد، معروف به «دستور به جنگ».
این دستور مبتنی بر آیات سوره بقره، آیه ۱۹۳ و سوره حج، آیات ۳۹-۴۱ است.
سوره حج، آیه ۳۹ اجازه خشونت برای دفاع از خود را میدهد، در حالی که سوره بقره، آیه ۱۹۳ خشونت برای تحمیل اسلام بر دیگران را مجاز میداند: «تا دین تنها برای الله باشد».
در ادامه به این موضوع بیشتر پرداخته خواهد شد.
محمد این دستور را در مکه، کمی پیش از هجرت به مدینه، در سال ۶۲۱/۶۲۲ میلادی دریافت کرد.
تا آن زمان، محمد و مسلمانان بسیار ضعیف بودند.
اگر آنها دست به خشونت میزدند، قریش آنها را خرد کرده و محمد را میکشت.
ادامه دارد…..
@islie
✍️ نویسنده: آرش
#بخش_اول
💢 آیا اسلام نفرت یا محبت نسبت به غیرمسلمانان را آموزش میدهد؟
اسلام یک جهانبینی استاندارد نسبت به غیرمسلمانان ارائه میدهد.
آیا مسلمانان باید رویکردی نفرتانگیز، تهاجمی و سلطهجویانه نسبت به غیرمسلمانان داشته باشند یا رویکردی مهربان، محبتآمیز و با ملاحظه؟
یا پاسخ جایی در میانه است؟
🌍 درک جهانبینی اسلامی نسبت به غیرمسلمانان
میلیونها مسلمان در سراسر جهان انسانهایی عالی هستند.
آنها افرادی مهربان، محبتآمیز و بخشندهاند و شهروندانی نمونه و همسایگانی فوقالعاده.
من شخصاً مسلمانان خوب و شریف بسیاری را میشناسم که نمیتوان آنها را با نگاهی بدخواهانه توصیف کرد.
با این حال، میدانم که میلیونها مسلمان در جهان از تروریسم و سرکوب برای پیشبرد پادشاهی الله، یعنی پادشاهی محمد، بهعنوان حاکم و مرجع جهانی حمایت میکنند.
این افراد همچنان خون مسلمانان و غیرمسلمانان را در سراسر جهان میریزند.
در برخی کشورهای اسلامی، اکثریت با تروریسم اسلامی مخالفند، اما در برخی دیگر، اکثریت از نوعی زور یا خشونت حمایت میکنند، زیرا هدف آن گسترش سلطه اسلام است.
مشخصاً، تعیین اینکه آیا الله در اسلام از غیرمسلمانان متنفر است یا به آنها محبت دارد، بر اساس نگرشها و اقدامات متناقض مسلمانان در سراسر جهان، کاری نادرست است.
برای پاسخ به این پرسش، باید به منابع اسلامی، یعنی قرآن، حدیث و سیره، رجوع کنیم تا موضع محمد را بررسی کنیم.
محمد بزرگترین مسلمانی است که تاکنون زیسته و به مسلمانان امر شده که از کلام او پیروی کنند و از رفتارش الگو بگیرند.
بنابراین، باید از محمد، تعالیم و اقدامات او که در منابع اسلامی با در نظر گرفتن زمینه مناسب آنها ذکر شدهاند، بهعنوان مرجع اصلی استفاده کنیم.
❓ سؤال این است: موضع نهایی محمد درباره چگونگی دیدگاه و برخورد مسلمانان با غیرمسلمانان چه بود؟
❓ سؤال بعدی این است: این موضع نهایی چگونه جهانبینی اسلامی امروز را شکل میدهد؟
هدف این مطالعه، شناسایی جهانبینی نهایی اسلام برای رویکرد معنوی و فیزیکی آن نسبت به غیرمسلمانان است.
این بررسی بر اساس ترکیبی از منابع اسلامی (قرآن، حدیث و سیره) که پایه الهیاتی اسلام را تشکیل میدهند، انجام میشود.
همچنین، نوشتههای تاریخی مربوط به سالهای اولیه پس از مرگ محمد را مرور میکنیم، زیرا این نوشتهها اجرای دستورات محمد برای رویکرد اسلامی نسبت به غیرمسلمانان را نشان میدهند.
علاوه بر این، به آثار برخی از علمای بزرگ الهیاتی اسلام نیز رجوع خواهیم کرد.
همچنین، نمونههای واقعی از تعاملات محمد با غیرمسلمانان را بررسی میکنیم.
محمد مرد عمل بود.
او نهتنها سخن اسلامی گفت، بلکه راه اسلامی را پیمود.
اگر رویکرد استانداردی در اسلام نسبت به غیرمسلمانان وجود داشته باشد، باید همبستگی بین سخنان محمد (تعالیم اسلام) و اقدامات او وجود داشته باشد.
ضربالمثل «عمل بلندتر از کلام سخن میگوید» در اینجا مناسب است و باید این همبستگی اثبات شود.
بررسی تعالیم و اقدامات محمد در ارتباط با تعاملاتش با غیرمسلمانان باید رویکرد اصلی و نهایی او را نشان دهد.
آیا این روشی هوشمندانه، منطقی و منصفانه برای بررسی این موضوع نیست؟
💢 موضع نهایی محمد درباره دیدگاه و برخورد مسلمانان با غیرمسلمانان
نگرش محمد نسبت به غیرمسلمانان در طول زمان تغییر کرد.
منابع سیره نشان میدهند که او در طول زندگیاش تعاملات متنوعی با غیرمسلمانان داشت.
نگرش او همیشه «برادر، تو را دوست دارم، بیا در آغوش بگیریم!» یا «کافر، از تو متنفرم، بمیر!» نبود.
نگرش او بسته به موقعیت، افراد و جایگاهش تغییر میکرد و متفاوت بود.
با این حال، در سالهای آخر زندگیاش، با کسب قدرت نظامی، این نگرش استاندارد شد.
بنابراین، پاسخ را با رویدادی که در میانه ۲۳ سال رسالت محمد رخ داد آغاز میکنم، نه از ابتدای آن، زیرا این رویداد کاتالیزور تثبیت موضع نهایی او بود.
⚔️ دستور به جنگ
بزرگترین تغییر در الهیات اسلام زمانی رخ داد که الله به محمد دستوری خاص داد، معروف به «دستور به جنگ».
این دستور مبتنی بر آیات سوره بقره، آیه ۱۹۳ و سوره حج، آیات ۳۹-۴۱ است.
سوره حج، آیه ۳۹ اجازه خشونت برای دفاع از خود را میدهد، در حالی که سوره بقره، آیه ۱۹۳ خشونت برای تحمیل اسلام بر دیگران را مجاز میداند: «تا دین تنها برای الله باشد».
در ادامه به این موضوع بیشتر پرداخته خواهد شد.
محمد این دستور را در مکه، کمی پیش از هجرت به مدینه، در سال ۶۲۱/۶۲۲ میلادی دریافت کرد.
تا آن زمان، محمد و مسلمانان بسیار ضعیف بودند.
اگر آنها دست به خشونت میزدند، قریش آنها را خرد کرده و محمد را میکشت.
ادامه دارد…..
@islie
❤32👍12👎3
🔘تغییر راهبرد محمد از صلح به جنگ – روایت سیره و تفسیر اسلامی
✍️نویسنده:آرش
#بخش_دوم
اما درست پیش از دریافت دستور به جنگ، گروهی از جنگجویان باتجربه از مدینه شمشیرهای خود را برای دفاع و جنگ در راه محمد به او تقدیم کردند.
این رویداد به «بیعت دوم عقبه» معروف است. آنها درک کردند که محمد و اسلام باید برتری یابند و حتی قسم خوردند که برای خاطر محمد با تمام جهان بجنگند.
با تغییر شرایط فیزیکی محمد، الله دستوراتش را متناسب با آن تغییر داد. حالا جنگیدن مجاز و دستور دادهشده بود.
📌 این رویداد نقطه عطفی جدید برای محمد بود. قواعد بازی ۱۸۰ درجه تغییر کرد:
در مکه، او یک «هشداردهنده» صلحجو بود؛
در مدینه، جنگجویی خشن شد.
پیشتر، ریختن خون برای او ممنوع بود؛
حالا به ریختن خون امر شده بود.
پیشتر، معنویت او تحمل تمسخر و آزار بود؛
حالا معنویتش به او میگفت شمشیر را بردارد، غیرمسلمانان را آزار دهد و آنها را به تسلیم در برابر اسلام وادار کند.
💢این تغییر ناگهانی الهیاتی در الهیات اسلامی با عنوان «نسخ» (Abrogation) مجاز است.
این رویداد، بزرگترین نسخ در الهیات اسلامی را نشان میدهد.
بنابراین، «دستور به جنگ» یک پایه الهیاتی و پیشزمینهای روشن برای درک موضع نهایی محمد نسبت به غیرمسلمانان فراهم میکند.
الله دستورات پیشین خود مبنی بر عدم خشونت را نسخ کرد
و به محمد دستور داد که در صورت لزوم از خشونت برای گسترش حاکمیت اسلام استفاده کند.
💢مدتی پس از صدور «دستور به جنگ»، محمد به مدینه هجرت کرد.
او بلافاصله از خشونت برای اعمال قدرت و بهرهبرداری از دیگران استفاده کرد.
او شروع به حمله، کشتار و غارت قبایل غیرمسلمان عرب و کاروانهای تجاری کرد.
📚 منابع تاریخی بسیاری به این حملات اشاره کردهاند:
– تاریخ طبری (جلدهای ۷، ۸ و ۹)
– مغازی واقدی (ترجمه ریزوی فایزر): ۵۰۰ صفحه جزئیات مربوط به قتلها، غارتها، حملات و جنگهای محمد
– احادیث معتبر: صحیح بخاری، مسلم، ابوداوود، ترمذی، ابن ماجه، نسائی
دقت کنید که خشونت محمد ابتدا کوچک بود:
– حملات به کاروانهای تجاری بیدفاع
– ترورها
– حملات به قبایل کوچک عرب بتپرست
اما در ادامه تبدیل شد به:
– اخراج
– بردگی گسترده
– قتلعام صدها اسیر
در نهایت، محمد ارتشهایی چند هزار نفره برای جنگ با غیرمسلمانان فرستاد
و این به تسلیم کامل مناطق و قبایل از طریق زور یا ارعاب منجر شد.
ادامه دارد……..
@islie
✍️نویسنده:آرش
#بخش_دوم
الله به محمد دستور داده بود که خشونت به خرج ندهد (سوره یونس، آیه ۹۹).
اما درست پیش از دریافت دستور به جنگ، گروهی از جنگجویان باتجربه از مدینه شمشیرهای خود را برای دفاع و جنگ در راه محمد به او تقدیم کردند.
این رویداد به «بیعت دوم عقبه» معروف است. آنها درک کردند که محمد و اسلام باید برتری یابند و حتی قسم خوردند که برای خاطر محمد با تمام جهان بجنگند.
با تغییر شرایط فیزیکی محمد، الله دستوراتش را متناسب با آن تغییر داد. حالا جنگیدن مجاز و دستور دادهشده بود.
📌 این رویداد نقطه عطفی جدید برای محمد بود. قواعد بازی ۱۸۰ درجه تغییر کرد:
در مکه، او یک «هشداردهنده» صلحجو بود؛
در مدینه، جنگجویی خشن شد.
پیشتر، ریختن خون برای او ممنوع بود؛
حالا به ریختن خون امر شده بود.
پیشتر، معنویت او تحمل تمسخر و آزار بود؛
حالا معنویتش به او میگفت شمشیر را بردارد، غیرمسلمانان را آزار دهد و آنها را به تسلیم در برابر اسلام وادار کند.
📚
سیره ابن هشام زمینه و پیشزمینه این دستور را ارائه میدهد:
محمد تا پیش از بیعت دوم عقبه اجازه جنگیدن یا ریختن خون نداشت.
او تنها مأمور بود که مردم را به سوی خدا دعوت کند، توهینها را تحمل کند و جاهلان را ببخشد…
هنگامی که آنها در جایگاه برتری قرار گیرند، نماز را اقامه میکنند، زکات میدهند، به نیکی امر میکنند و از زشتی نهی میکنند، یعنی محمد و یارانش، همه آنها.
سپس الله به او وحی کرد:
«با آنها بجنگید تا دیگر فتنهای نباشد»
یعنی تا هیچ مؤمنی از دین خود گمراه نشود.
«و دین از آنِ خدا باشد»
یعنی تا تنها الله پرستیده شود.
محمد به اندازه کافی باهوش بود که بداند وقتی از نظر نظامی ضعیف است، نمیتواند اسلام را به زور بر مردم تحمیل کند.
اما بعدها، اگر به اندازه کافی قوی شد،
باید
اسلام را بر دیگران تحمیل میکرد.
این اصل امروز نیز در جهان اسلام دیده میشود.
💢این تغییر ناگهانی الهیاتی در الهیات اسلامی با عنوان «نسخ» (Abrogation) مجاز است.
این رویداد، بزرگترین نسخ در الهیات اسلامی را نشان میدهد.
بنابراین، «دستور به جنگ» یک پایه الهیاتی و پیشزمینهای روشن برای درک موضع نهایی محمد نسبت به غیرمسلمانان فراهم میکند.
الله دستورات پیشین خود مبنی بر عدم خشونت را نسخ کرد
و به محمد دستور داد که در صورت لزوم از خشونت برای گسترش حاکمیت اسلام استفاده کند.
📘
تفسیر ابن کثیر
، عالم برجسته اسلامی، درباره استفاده از خشونت برای گسترش قلمرو اسلام توضیح میدهد:
سپس الله به مسلمانان دستور میدهد که کافران را بکشند تا دیگر فتنهای نباشد.
به گفته ابن عباس و دیگران، «فتنه» به معنای شرک است.
«و دین برای الله باشد»
یعنی دین الله باید بر دیگر ادیان برتری یابد و آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
💢در صحیحین نقل شده که محمد گفت:
«به من امر شده که با مردم بجنگم تا بگویند: هیچکس جز الله شایسته پرستش نیست، و هرکس این را بگوید، جان و مالش از من در امان است، مگر در مواردی که قانون را نقض کند، و حساب او با الله است.»
💢محمد درباره این دستور به جنگ اظهار داشت:
«محمد گفت: به من امر شده که با مردم بجنگم تا بگویند: هیچکس جز الله شایسته پرستش نیست.
و اگر این را گفتند، مانند ما نماز بخوانند، به سوی قبله ما رو کنند و مانند ما ذبح کنند،
آنگاه خون و مالشان برای ما مقدس است و جز در موارد قانونی در امورشان دخالت نمیکنیم و حسابشان با الله است.»
💢مدتی پس از صدور «دستور به جنگ»، محمد به مدینه هجرت کرد.
او بلافاصله از خشونت برای اعمال قدرت و بهرهبرداری از دیگران استفاده کرد.
او شروع به حمله، کشتار و غارت قبایل غیرمسلمان عرب و کاروانهای تجاری کرد.
📚 منابع تاریخی بسیاری به این حملات اشاره کردهاند:
– تاریخ طبری (جلدهای ۷، ۸ و ۹)
– مغازی واقدی (ترجمه ریزوی فایزر): ۵۰۰ صفحه جزئیات مربوط به قتلها، غارتها، حملات و جنگهای محمد
– احادیث معتبر: صحیح بخاری، مسلم، ابوداوود، ترمذی، ابن ماجه، نسائی
دقت کنید که خشونت محمد ابتدا کوچک بود:
– حملات به کاروانهای تجاری بیدفاع
– ترورها
– حملات به قبایل کوچک عرب بتپرست
اما در ادامه تبدیل شد به:
– اخراج
– بردگی گسترده
– قتلعام صدها اسیر
در نهایت، محمد ارتشهایی چند هزار نفره برای جنگ با غیرمسلمانان فرستاد
و این به تسلیم کامل مناطق و قبایل از طریق زور یا ارعاب منجر شد.
ادامه دارد……..
@islie
👍29❤9
🔴 آیا میدانستید حسین بن علی از اموال به تاراج رفته از تجاوز اعراب به ایرانزمین ارتزاق میکرد؟
قابل توجه مالهکشان اسلامی که میگویند امامان معصوم و مظلوم ما مخالف این حمله بودند!
براستی اگر چنین بود پس چگونه امام معصوم و مظلومتان غنایم حاصل از این حمله تجاوزکارانه را با کمال میل قبول میکرد؟ آیا کسی که بگوید من با دزدی مخالفم، اما اموال به غارت رفته توسط دزدان را میپذیرم معصوم و مظلوم است؟
بخوانید:
📚منبع: فتوح البلدان (بخش مربوط به ایران)؛ تالیف احمد بن یحیی البلاذری؛ ترجمه دکتر آذرتاش آذرنوش؛ انتشارات بنیاد فرهنگ ایران؛ چاپ اول، تهران، ۱۳۴۶؛ صفحه ۳۵۱
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
قابل توجه مالهکشان اسلامی که میگویند امامان معصوم و مظلوم ما مخالف این حمله بودند!
براستی اگر چنین بود پس چگونه امام معصوم و مظلومتان غنایم حاصل از این حمله تجاوزکارانه را با کمال میل قبول میکرد؟ آیا کسی که بگوید من با دزدی مخالفم، اما اموال به غارت رفته توسط دزدان را میپذیرم معصوم و مظلوم است؟
بخوانید:
عمربن خطاب، وظیفه (مقرری) حسن و حسین را به سبب نزدیکی به رسول خدا مانند وظیفه (مقرری) پدرشان پنج هزار درهم مقرر کرد.
📚منبع: فتوح البلدان (بخش مربوط به ایران)؛ تالیف احمد بن یحیی البلاذری؛ ترجمه دکتر آذرتاش آذرنوش؛ انتشارات بنیاد فرهنگ ایران؛ چاپ اول، تهران، ۱۳۴۶؛ صفحه ۳۵۱
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
👍54👎5❤4😁3
🔘فتوحات اسلامی تا تسلیم کامل جهان به اسلام ادامه مییافت
✍️نویسنده:آرش
#بخش_سوم
💢برخی استدلال کردهاند که دستورات خشونتآمیز محمد محدود به افرادی بود که در نزدیکی مسلمانان با آنها میجنگیدند. این اشتباه است. محمد میخواست پیروانش تا روز آخر بجنگند.
پایان حمله به تبوک این را نشان میدهد. پس از آن حمله، برخی مسلمانان به اشتباه فکر کردند که جهاد تمام شده و شروع به فروش سلاحهایشان کردند. محمد از این موضوع مطلع شد و آنها را از این کار منع کرد و گفت: «گروهی از امتم تا ظهور دجال برای حقیقت خواهند جنگید.»
💢بررسی عمیقتر «دستور به جنگ»
بیایید نگاهی عمیقتر به «دستور به جنگ» داشته باشیم. این دستور جهانبینی محمد نسبت به غیرمسلمانان را زیربنای خود قرار میدهد. دو نکته کلیدی باید درک شود:
💢نقطه ۱) ایجاد و شناسایی «دیگری»
این دستور جدایی معنوی و فیزیکی و طبقهبندی بین مسلمان و غیرمسلمان را برقرار میکند. این یک تمایز «یا با ما هستید یا علیه ما» است. به محمد دستور داده شد که علیه کسانی که با او نیستند، بهصورت فیزیکی بجنگد. این یک جنگ معنوی، فرهنگی و فیزیکی است.
برخی محققان این جدایی را بهعنوان «دارالاسلام» (خانه اسلام) و «دارالحرب» (خانه جنگ) توصیف میکنند.
این تفکیک، شناسایی «دیگری»، توسط الله آغاز شد. این بخشی از پایه الهیاتی اسلام است و حتی به اعضای خانواده نیز گسترش مییابد. آیات سوره ممتحنه، آیات ۳ و ۴ از ابراهیم بهعنوان الگویی برای مسلمانان برای پذیرش و تقلید در موضعگیری نسبت به غیرمسلمانان استفاده میکنند:
«پیوندهای خویشاوندی و فرزندانتان در روز قیامت به شما سودی نمیرسانند. او شما را جدا خواهد کرد. الله به آنچه انجام میدهید بیناست. الگویی نیکو برای شما در ابراهیم و همراهانش است، هنگامی که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه جز الله میپرستید بیزاریم. ما با شما قطع رابطه کردهایم. و بین ما و شما دشمنی و نفرت برای همیشه پدید آمده تا زمانی که تنها به الله ایمان آورید…»
💢نقطه ۲) وادار کردن «دیگری» به تسلیم به حاکمیت محمد
«دستور به جنگ» به محمد دستور داد که جهان غیرمسلمان (دیگری) را به تسلیم به حاکمیت او وادار کند، زیرا پادشاهی الله باید بر زمین باشد. این باعث میشود که اسلام نهتنها یک ایمان معنوی، بلکه به همان اندازه یک ایمان ژئوپلیتیکی باشد. اسلام دینی است با دستورات و مقررات مدنی، نظامی و ژئوپلیتیکی یکپارچه. الله میخواست محمد سلطه خود را بر همه گسترش دهد و دستور او جنگ علیه غیرمسلمانان را در صورت امتناع از تسلیم، تأیید و تشویق کرد.
سوره توبه، آیه ۳۳: «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب کند، هرچند بتپرستان اکراه داشته باشند.»
سوره اعراف، آیه ۱۵۸: «بگو: ای مردم! من به سوی همه شما بهعنوان رسول الله فرستاده شدهام، کسی که سلطه آسمانها و زمین از آن اوست: هیچ خدایی جز او نیست: اوست که زندگی و مرگ میدهد. پس به الله و رسولش، پیامبر بیسواد، که به الله و کلامش ایمان دارد، ایمان بیاورید: از او پیروی کنید تا هدایت شوید.»
💢چرا الله به محمد دستور داد از خشونت برای گسترش حاکمیت اسلام استفاده کند؟
الله کسانی را که به او ایمان ندارند یا به خدایان دیگری باور دارند، شرور و دوستان دشمنان الله میداند. بنابراین، الله از آنها متنفر است. استفاده از خشونت پس از آن مجاز است که غیرمسلمانان پیام اسلام را شنیده و رد کرده باشند. اگر پیشنهاد صلحآمیز پذیرش اسلام را رد کنند، باید با آنها جنگید تا به حاکمیت الله تسلیم شوند. در اینجا گزیدهای از آیات که این رامنعکس میکنند، آورده شده است:
ادامه دارد …..
@islie
✍️نویسنده:آرش
#بخش_سوم
💢برخی استدلال کردهاند که دستورات خشونتآمیز محمد محدود به افرادی بود که در نزدیکی مسلمانان با آنها میجنگیدند. این اشتباه است. محمد میخواست پیروانش تا روز آخر بجنگند.
پایان حمله به تبوک این را نشان میدهد. پس از آن حمله، برخی مسلمانان به اشتباه فکر کردند که جهاد تمام شده و شروع به فروش سلاحهایشان کردند. محمد از این موضوع مطلع شد و آنها را از این کار منع کرد و گفت: «گروهی از امتم تا ظهور دجال برای حقیقت خواهند جنگید.»
💢بررسی عمیقتر «دستور به جنگ»
بیایید نگاهی عمیقتر به «دستور به جنگ» داشته باشیم. این دستور جهانبینی محمد نسبت به غیرمسلمانان را زیربنای خود قرار میدهد. دو نکته کلیدی باید درک شود:
💢نقطه ۱) ایجاد و شناسایی «دیگری»
این دستور جدایی معنوی و فیزیکی و طبقهبندی بین مسلمان و غیرمسلمان را برقرار میکند. این یک تمایز «یا با ما هستید یا علیه ما» است. به محمد دستور داده شد که علیه کسانی که با او نیستند، بهصورت فیزیکی بجنگد. این یک جنگ معنوی، فرهنگی و فیزیکی است.
برخی محققان این جدایی را بهعنوان «دارالاسلام» (خانه اسلام) و «دارالحرب» (خانه جنگ) توصیف میکنند.
این تفکیک، شناسایی «دیگری»، توسط الله آغاز شد. این بخشی از پایه الهیاتی اسلام است و حتی به اعضای خانواده نیز گسترش مییابد. آیات سوره ممتحنه، آیات ۳ و ۴ از ابراهیم بهعنوان الگویی برای مسلمانان برای پذیرش و تقلید در موضعگیری نسبت به غیرمسلمانان استفاده میکنند:
«پیوندهای خویشاوندی و فرزندانتان در روز قیامت به شما سودی نمیرسانند. او شما را جدا خواهد کرد. الله به آنچه انجام میدهید بیناست. الگویی نیکو برای شما در ابراهیم و همراهانش است، هنگامی که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه جز الله میپرستید بیزاریم. ما با شما قطع رابطه کردهایم. و بین ما و شما دشمنی و نفرت برای همیشه پدید آمده تا زمانی که تنها به الله ایمان آورید…»
💢نقطه ۲) وادار کردن «دیگری» به تسلیم به حاکمیت محمد
«دستور به جنگ» به محمد دستور داد که جهان غیرمسلمان (دیگری) را به تسلیم به حاکمیت او وادار کند، زیرا پادشاهی الله باید بر زمین باشد. این باعث میشود که اسلام نهتنها یک ایمان معنوی، بلکه به همان اندازه یک ایمان ژئوپلیتیکی باشد. اسلام دینی است با دستورات و مقررات مدنی، نظامی و ژئوپلیتیکی یکپارچه. الله میخواست محمد سلطه خود را بر همه گسترش دهد و دستور او جنگ علیه غیرمسلمانان را در صورت امتناع از تسلیم، تأیید و تشویق کرد.
سوره توبه، آیه ۳۳: «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب کند، هرچند بتپرستان اکراه داشته باشند.»
سوره اعراف، آیه ۱۵۸: «بگو: ای مردم! من به سوی همه شما بهعنوان رسول الله فرستاده شدهام، کسی که سلطه آسمانها و زمین از آن اوست: هیچ خدایی جز او نیست: اوست که زندگی و مرگ میدهد. پس به الله و رسولش، پیامبر بیسواد، که به الله و کلامش ایمان دارد، ایمان بیاورید: از او پیروی کنید تا هدایت شوید.»
💢چرا الله به محمد دستور داد از خشونت برای گسترش حاکمیت اسلام استفاده کند؟
الله کسانی را که به او ایمان ندارند یا به خدایان دیگری باور دارند، شرور و دوستان دشمنان الله میداند. بنابراین، الله از آنها متنفر است. استفاده از خشونت پس از آن مجاز است که غیرمسلمانان پیام اسلام را شنیده و رد کرده باشند. اگر پیشنهاد صلحآمیز پذیرش اسلام را رد کنند، باید با آنها جنگید تا به حاکمیت الله تسلیم شوند. در اینجا گزیدهای از آیات که این رامنعکس میکنند، آورده شده است:
سوره انفال، آیات ۵۴ و ۵۵: «مانند قوم فرعون و پیشینیانشان؛ آنها پیامهای پروردگارشان را رد کردند، بنابراین ما آنها را به خاطر گناهانشان نابود کردیم و قوم فرعون را غرق کردیم، و همه آنها ظالم بودند. بهراستی پستترین جانوران در نظر الله کسانی هستند که کفر ورزیدهاند، سپس ایمان نیاوردند.»
سوره نساء، آیه ۷۶: «کسانی که ایمان دارند در راه الله میجنگند، و کسانی که کفر میورزند در راه شیطان میجنگند. بنابراین علیه دوستان شیطان بجنگید؛ بهراستی نیرنگ شیطان ضعیف است.»
سوره آلعمران، آیات ۵۶ و ۵۷: «آنگاه که به کسانی که کفر ورزیدهاند، در این جهان و آخرت عذابی سخت خواهم داد، و هیچ یاوری نخواهند داشت. و برای کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند، پاداششان را کامل خواهد داد؛ و الله ستمگران را دوست ندارد.»
ادامه دارد …..
@islie
👍27❤11
🔴 افشای دروغ سادهزیستی ائمه معصوم و مظلوم شیعه؛ امام حسن میلیاردر بود!
حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان (تاریخدان برجسته شیعه و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران) اعتراف میکند:
✍همچنین ملاحظه کنید: «اعتراف آخوند در صدا و سیما به میلیاردر بودن امام حسن»
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان (تاریخدان برجسته شیعه و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران) اعتراف میکند:
در اینکه امام حسن ثروت زیادی در اختیار داشته است، تردیدی نیست. در اصل، سهم عطاء از بیت المال که از زمان عمر برای حسنین (امام حسن و امام حسین) بیش از همه مردم تعیین شده بود. همچنین موقوفات وسیعی که از امام علی در اختیار امام حسن قرار گرفته بود، زمینه این ثروت را فراهم کرده بود.📚منبع: تاریخ خلفا / تألیف رسول جعفریان / انتشارات دلیل ما، قم ، ۱۳۹۴ / صفحه ۳۵۹
✍همچنین ملاحظه کنید: «اعتراف آخوند در صدا و سیما به میلیاردر بودن امام حسن»
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
👍41❤3
🔘نفرت و جنگ در اسلام: دستورات محمد برای تسخیر غیرمسلمانان
✍️نویسنده:آرش
#بخش_چهارم
یکی از قویترین آیات درباره برخورد با غیرمسلمانان سوره توبه، آیه ۵ است. برای درک زمینه قصد محمد باید کل آیه را خواند:
این آیات دستور الله/محمد برای برخورد با غیرمسلمانان بتپرست در حجاز (منطقه محل زندگی محمد) است. مسلمانان باید اسلام را به بتپرستان پیشنهاد کنند. اگر آنها از تسلیم شدن و پذیرش محمد بهعنوان پیامبرشان امتناع کنند، پس از پایان ماههای حرام، مسلمانان باید جنگ همهجانبهای علیه آنها آغاز کنند. هیچ رحمی نباید نشان داده شود.
نقلقولی از «تفسیر ابن کثیر» درباره این آیه:
«اما اگر توبه کنند و نماز بخوانند و زکات بدهند، راهشان را آزاد کنید. بهراستی الله آمرزنده و بسیار مهربان است.»
ابوبکر صدیق از این آیه و دیگر آیات شریف بهعنوان دلیلی برای جنگ با کسانی که از پرداخت زکات خودداری میکردند استفاده کرد. این آیات اجازه جنگ با مردم را میدادند، مگر اینکه و تا زمانی که اسلام را بپذیرند و احکام و تعهدات آن را اجرا کنند.
این آیات و نظرات عالمان نفرت الله و محمد از غیرمؤمنان، مرتدان و منافقان مسلمانان را برجسته میکنند. محمد قصد داشت آنها را تحقیر کند و به حاکمیت خود وادارد.
زمینه دستورات محمد جنگ علیه همه غیرمسلمانان را گسترش میدهد.
محکومیت اسلام شامل مسیحیان نیز میشود
تعریف اسلام از «دیگری» شامل مسیحیت و یهودیت نیز میشود. اگرچه متون مختلف اسلامی از مسیحیان و یهودیان به نیکی یاد میکنند، اما دیگر متون آنها را تحقیر و سرزنش میکنند. در نهایت، آنها «دیگری» بودند و باید به حاکمیت اسلام تسلیم میشدند و توسط مسلمانان تحقیر میشدند. این به این دلیل است که این ادیان ناقص، ناکافی و خطاکار تلقی میشدند. در اینجا آیاتی از قرآن آورده شده است:
اسلام مایل نیست دینی صلحجو باشد. هدف آن تسخیرهمه ادیان برای پذیرش یا تسلیم است. به همین دلیل خشونت در اسلام بسیار است.سنیها شیعیان را میکشند و شیعیان سنیها را میکشند. هر دو گروه دیگر گروههای مسلمان بدعتگذاررا میکشند. کشتار قبطیها درمصر نیزنتیجه انگیزه فتح است.
کشتار مسیحیان درآفریقا،کشتار ایرانیان و دیگر کشورها با هدف ریشهکن کردن مسیحیان و زرتشتی ها یا وادار کردن آنها به گرویدن به اسلام است
ادامه دارد…
@islie
✍️نویسنده:آرش
#بخش_چهارم
سوره آلعمران، آیات ۳۱ و ۳۲: «بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید، الله شما را دوست خواهد داشت و گناهانتان را خواهد بخشید، و الله آمرزنده و
مهربان است.بگو:از الله و رسولش اطاعت کنید؛ اما اگر روی برگردانند، بهراستی الله کافران را دوست ندارد.»
سوره توبه، آیات ۷۳ و ۷۴: ای محمد! علیه کافران و منافقان سخت بجنگ و با آنها قاطع باش؛ و جایگاهشان جهنم است، و چه بد مقصدی است. الله به مردان و زنان منافق و کافران آتش جهنم را وعده داده که در آن جاودانه باشند؛ این برایشان کافی است؛ و الله آنها را لعنت کرده وعذابی پایدار خواهند داشت… بنابراین اگر توبه کنند، برایشان بهتر است؛ و اگر روی برگردانند، الله آنها را در این جهان و آخرت با عذابی دردناک مجازات خواهد کرد، و در زمین هیچ نگهبان یا یاوری نخواهند داشت.»
سوره توبه، آیه ۱۲۳: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کافرانی که به شما نزدیکاند بجنگید و بگذارید در شما سختی ببینند؛ و بدانید که الله با پرهیزگاران است.»
یکی از قویترین آیات درباره برخورد با غیرمسلمانان سوره توبه، آیه ۵ است. برای درک زمینه قصد محمد باید کل آیه را خواند:
«پس هنگامی که ماههای حرام سپری شد، بتپرستان را هر کجا یافتید بکشید، آنها را اسیر کنید، محاصره کنید و در هر کمینگاه به انتظارشان بنشینید، سپس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند، راهشان را آزاد کنید؛بهراستی الله آمرزنده و مهربان است.»
این آیات دستور الله/محمد برای برخورد با غیرمسلمانان بتپرست در حجاز (منطقه محل زندگی محمد) است. مسلمانان باید اسلام را به بتپرستان پیشنهاد کنند. اگر آنها از تسلیم شدن و پذیرش محمد بهعنوان پیامبرشان امتناع کنند، پس از پایان ماههای حرام، مسلمانان باید جنگ همهجانبهای علیه آنها آغاز کنند. هیچ رحمی نباید نشان داده شود.
نقلقولی از «تفسیر ابن کثیر» درباره این آیه:
«اما اگر توبه کنند و نماز بخوانند و زکات بدهند، راهشان را آزاد کنید. بهراستی الله آمرزنده و بسیار مهربان است.»
ابوبکر صدیق از این آیه و دیگر آیات شریف بهعنوان دلیلی برای جنگ با کسانی که از پرداخت زکات خودداری میکردند استفاده کرد. این آیات اجازه جنگ با مردم را میدادند، مگر اینکه و تا زمانی که اسلام را بپذیرند و احکام و تعهدات آن را اجرا کنند.
این آیات و نظرات عالمان نفرت الله و محمد از غیرمؤمنان، مرتدان و منافقان مسلمانان را برجسته میکنند. محمد قصد داشت آنها را تحقیر کند و به حاکمیت خود وادارد.
زمینه دستورات محمد جنگ علیه همه غیرمسلمانان را گسترش میدهد.
محکومیت اسلام شامل مسیحیان نیز میشود
تعریف اسلام از «دیگری» شامل مسیحیت و یهودیت نیز میشود. اگرچه متون مختلف اسلامی از مسیحیان و یهودیان به نیکی یاد میکنند، اما دیگر متون آنها را تحقیر و سرزنش میکنند. در نهایت، آنها «دیگری» بودند و باید به حاکمیت اسلام تسلیم میشدند و توسط مسلمانان تحقیر میشدند. این به این دلیل است که این ادیان ناقص، ناکافی و خطاکار تلقی میشدند. در اینجا آیاتی از قرآن آورده شده است:
سوره صف، آیه ۹:او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب کند، هرچند بتپرستان اکراه داشته باشند.»
سوره مائده، آیه ۷۲:کسانی که میگویند: الله، مسیح پسر مریم است، کفر ورزیدهاند. اما مسیح گفت: ای بنیاسرائیل! الله، پروردگار من و پروردگار شما را بپرستید. هر کس خدایان دیگری را با الله شریک کند، الله بهشت را بر او حرام میکند و آتش جایگاه او خواهد بود. برای ستمگران هیچ یاوری نخواهد بود.»
سوره توبه، آیات ۲۹ و ۳۰:با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز آخرت ایمان ندارند، و آنچه خدا و رسولش حرام کردهاند را حرام نمیدانند، و دین حق را نمیپذیرند، بجنگید تا با دست خود جزیه بپردازند و خوار شوند. یهودیان میگویند:عزیر پسر خداست، و مسیحیان میگویند:مسیح پسر خداست. این سخنان از دهانشان بیرون میآید! شبیه سخنان کافران پیشین است! خدا با آنها بجنگد! چگونه گمراه شدهاند!»
سوره مائده، آیه ۷۳: «بهیقین کسانی که میگویند: الله سومین (شخص) از سه است، کفر ورزیدهاند؛ و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست،و اگر از آنچه میگویند دست نکشند، عذابی دردناک به کافرانشان خواهد رسید.»
اسلام مایل نیست دینی صلحجو باشد. هدف آن تسخیرهمه ادیان برای پذیرش یا تسلیم است. به همین دلیل خشونت در اسلام بسیار است.سنیها شیعیان را میکشند و شیعیان سنیها را میکشند. هر دو گروه دیگر گروههای مسلمان بدعتگذاررا میکشند. کشتار قبطیها درمصر نیزنتیجه انگیزه فتح است.
کشتار مسیحیان درآفریقا،کشتار ایرانیان و دیگر کشورها با هدف ریشهکن کردن مسیحیان و زرتشتی ها یا وادار کردن آنها به گرویدن به اسلام است
ادامه دارد…
@islie
👍30❤10👎2