[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌نوشتارهای #نقشه_راه ➖قسمت سوم: جهنم ایدئولوژی ✨از آنجا که ایدئولوژیکاندیشی با نظریهی (موهوم) آشکارگی حقیقت ملازمت دارد، ایدئولوژیکاندیش هر کس را که با او مخالف باشد، مخالف "حقیقت آشکار" و "حق صریح" میداند و در نتیجه نسبت به او احساسات و عواطف منفی پیدا…
📌نوشتارهای #نقشه_راه
➖قسمت چهارم: لنگرگاه عمل
✨شاید در این برهه از زمان برای بسیاری مسجل شده باشد که رسیدن به معرفت یقینی دربارهی وقایع، رویای شیرین باستانی بود که تاریخ انقضای آن فرا رسیده؛ با نقد شکاکان از دیر-زمان تا حال، دیگر جایی برای #جزمگرایی نمانده است.
✨شک دستوریِ دکارت، مُخ در خُم پاتنم، فنومنهای کانت، شکهای هیوم، ذهنگراییهای بارکلی، بازیهای زبانیِ ویتگنشتاین، تیغ اُکام و حالا هم که هوش مصنوعی (AI) و آزمایشهای مغزیِ مدرن، همه و همه تیشهای بر ریشه دُگماتیسم بودند.
✨بهراحتی میتوان ادعاهای یقینیِ افراد را با موارد بالا به چالش کشید و این یعنی واماندگیِ معرفتشناسانه و شکستخوردن آرزوی فیلسوفان قدیمیمسلک.
✨از نوع بیان فلاسفهی متأخر هم پیداست که هدف فلسفه در طول زمان دچار دگرگونیهای فراوانی شده؛ الان دیگر کسی فلسفه را برای واقعنمایی نمیخواهد و این را تکلیف مالایطاق بر عقل آدمی میدانند.
✨لنگرگاه این دریای خروشان دو چیز است:
◾️نخست حسی که در سراسر زندگی با ما همراه است و با وجود احتمال خطا اما گریزی از آن نداریم. (اگر میتوانید بدون نگاهکردن به طرفین از عرض اتوبان عبور کنید، آنگاه ارزش حس را میفهمید!)
◾️دوم عقل و منطقی که زبان تفکریِ مشترک همهی ماست. (برای نمونه، بیآیید با ریاضیات در بیاُفتید، آنگاه متوجه میشوید که خود دچار چالش شدهاید) تعقل و استدلالورزی چیزی است که ابطال مستدل آن به "دور باطل" میانجامد.
✨گرچه این موج عظیم شکاکیت، شناخت واقعنما را با خود برد و درِ "معرفت یقینی از جهان خارج" را بست، اما درِ دیگری به روی ما گشود: "درِ توجه به زندگیِ عملی بهجای سرگردانشدن در دالانهای تئوری"
❕پس بهتر است با تمسک به این دو (حس و استدلال) به سراغ هدف برگردیم و از نو بنای زندگیِ خود را بسازیم.
#معرفتشناسی ~ کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
➖قسمت چهارم: لنگرگاه عمل
✨شاید در این برهه از زمان برای بسیاری مسجل شده باشد که رسیدن به معرفت یقینی دربارهی وقایع، رویای شیرین باستانی بود که تاریخ انقضای آن فرا رسیده؛ با نقد شکاکان از دیر-زمان تا حال، دیگر جایی برای #جزمگرایی نمانده است.
✨شک دستوریِ دکارت، مُخ در خُم پاتنم، فنومنهای کانت، شکهای هیوم، ذهنگراییهای بارکلی، بازیهای زبانیِ ویتگنشتاین، تیغ اُکام و حالا هم که هوش مصنوعی (AI) و آزمایشهای مغزیِ مدرن، همه و همه تیشهای بر ریشه دُگماتیسم بودند.
✨بهراحتی میتوان ادعاهای یقینیِ افراد را با موارد بالا به چالش کشید و این یعنی واماندگیِ معرفتشناسانه و شکستخوردن آرزوی فیلسوفان قدیمیمسلک.
✨از نوع بیان فلاسفهی متأخر هم پیداست که هدف فلسفه در طول زمان دچار دگرگونیهای فراوانی شده؛ الان دیگر کسی فلسفه را برای واقعنمایی نمیخواهد و این را تکلیف مالایطاق بر عقل آدمی میدانند.
✨لنگرگاه این دریای خروشان دو چیز است:
◾️نخست حسی که در سراسر زندگی با ما همراه است و با وجود احتمال خطا اما گریزی از آن نداریم. (اگر میتوانید بدون نگاهکردن به طرفین از عرض اتوبان عبور کنید، آنگاه ارزش حس را میفهمید!)
◾️دوم عقل و منطقی که زبان تفکریِ مشترک همهی ماست. (برای نمونه، بیآیید با ریاضیات در بیاُفتید، آنگاه متوجه میشوید که خود دچار چالش شدهاید) تعقل و استدلالورزی چیزی است که ابطال مستدل آن به "دور باطل" میانجامد.
✨گرچه این موج عظیم شکاکیت، شناخت واقعنما را با خود برد و درِ "معرفت یقینی از جهان خارج" را بست، اما درِ دیگری به روی ما گشود: "درِ توجه به زندگیِ عملی بهجای سرگردانشدن در دالانهای تئوری"
❕پس بهتر است با تمسک به این دو (حس و استدلال) به سراغ هدف برگردیم و از نو بنای زندگیِ خود را بسازیم.
#معرفتشناسی ~ کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE