[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
19.4K subscribers
3.64K photos
1.07K videos
71 files
1.71K links
️انسان هر اندازه کمتر از حقایق آگاهی داشته باشد، بیشتر پذیرای خرافات خواهد بود!



دروغ‌ها و خرافاتِ اسلام:
https://t.me/Islie_Group

گروه سیاسی:
t.me/joinchat/GKIeuzu7ZRbM56GRGidicg

Channels:
@KHOD2 | @KTYAB | @Womens_Mag | @ARKIV
Download Telegram
#تناقضات_قران

#بخش_اول 【➊】 منشا شر
➬➬ ▒░ @islie ░▒

🔰آيا شر از خدا سرچشمه مي گيرد؟

🔻بين دو آيه ي پشت سرهم زير تناقض وجود دارد در حاليكه آيه 78مي گويد هم خير و هم شر از طرف الله مي آيند، دقيقا در آيه بعدي ميگويد تنها خير از الله ريشه ميگيرد؛ دقت كنيد.

َإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸ نسا﴾
ترجمه: اگر خوبى به آنان برسد میگويند اين از جانب خداست و چون صدمه اى به ايشان برسد مىگويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر]اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را دريابند
🔻همین مضمون در ایه زیر تکرار شده است

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱ تغابن﴾
ترجمه: هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد و كسى كه به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خدا[ست كه] به هر چيزى داناست
🌀تناقض با 👇

مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹ نسا﴾
ترجمه: هر چه از خوبيها به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو میرسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است
➬➬ ▒░ @islie ░▒
ادامه دارد ....
#صفات_ناروا_به_خدا

#بخش_اول
⚠️‌عذاب ظالمانه ی كسانيكه اعمال خود را صالح و درست میدانند
↬┆ @ISLIE ┆↫

فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴿۱۰﴾وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲,بقره﴾
ترجمه: در دلهايشان (كفار) مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و بخاطر تكذيبشان عذابى دردناك خواهند داشت(10) و چون به آنان گفته شود در
زمين فساد مكنيد مىگويند ما خود اصلحگريم (11)بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمىفهمند (12)

🔺دراين آيات دو صفت ناشايسته به خدا نسبت داده شده است.
1⃣مضل (گمراه كننده.) در آيه ي 10گفته شده كه كسانيكه ايمان نمي آورند در قلوبشان مرض است و خدا هم مرض آنان را مي افزايد. كه اينكار عين اضلال يا گمراه كردن است. خداي عادل ممكن است كسي را بخاطر گناه مجازات كند اما زمينه ي گمراهي كسي را فراهم نمي كند. قرآن در بسياري موارد گمراه كردن را به خدا نسبت داده است كه در بحث دیگری بطور مبسوط مورد بحث واقع خواهد شده
2⃣صفت ناشايسته ی دوم كه به خدا نسبت داده شده است ظلم است.
عملی جرم محسوب مي شود كه عامل آن از روي عمد و با آگاهي به جرم ،بودن آن مرتكب شود. بهمين دليل ما انسانها خطاهاي سهوی را جرم نمی دانيم. اصول تنها راه براي اينكه انسان عملی را خوب يا بد بداند عقل اوست. طبيعي است كه اگر انسان عملی را درست بداند به آن عمل مي كند و گناهی هم مرتكب نشده است. اما در آيات فوق دقت كنيد كه خدا كفاری را كه فكر مي كنند كه اصلح گرند و واقعا هم نمي دانند كه عملشان خطاست (آيه 12 ) مورد عذاب قرار مي دهد. اين ظلمی فاحش است. چه فرقي است بين دو انساني كه يكی عمل واقعا درستی را درست مي پندارد و انجام مي دهد و انسان ديگری كه عمل واقعا نادرستی را صحيح مي داند و انجام می دهد. هردو به قصد انجام كار خير عملشان را انجام داده اند چرا يكي بايد سوزانده شود و ديگري بايد پاداش داده شود؟!
َ ↬┆ @ISLIE ┆↫
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆‌‌↜
#موانع_عدالت_در_قران
‌‌ ₍ #بخش_اول ₎‌ ①

⚠️⇐برتري بني اسرائيل
↬┆ @ISLIE ┆↫

🔻در چند جاي قرآن، برتري نژاد بني اسرائيل بر ديگر انسانها تأييد شده است. شامل:

وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ ﴿۳۰﴾مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِنَ الْمُسْرِفِينَ﴿۳۱﴾وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۳۲ دخان﴾
ترجمه: و به راستى ما بني اسرائيل را از عذاب خفتآور رهانيديم (30) از فرعون كه متكبرى از افراطكاران بود(31) و قطعا آنان را از روي علم بر مردم جهانيان ترجيح داديم (32)

وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۱۶ جاثیه﴾
ترجمه: و به يقين به بني اسرائيل كتاب و حكم و پيامبرى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر جهانيان برترى داديم(16)

يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۴۷ بقره﴾
ترجمه: اى فرزندان اسرائيل از نعمتهايم كه بر شما ارزانى داشتم و [از] اينكه من شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد (47)🔸اين آيه در 122بقره عينا تكرار شده .

قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۴۰ اعراف﴾
ترجمه: (موسي به بني اسرائيل) گفت آيا غير از خدا معبودى براى شما بجويم با اينكه او شما را بر جهانيان برترى داده است(140)

🔰اين همان برتري نژادي (نژاد پرستي) قوم يهود است كه مورد تاكيد تورات است. با توجه به اينكه بخشهاي مهمي از قرآن از تورات اخذ شده، اين موضوع هم به قرآن راه يافته است. برخي مفسران و مترجمان فريبكار براي رفع اين اشكال، بدنبال عالمين (جهانيان) در پرانتز "زمان خودشان" را اضافه كرده اند يعني اين برتري فقط محدود به زمان مثل موسي است. اين فريب سه اشكال اساسي دارد
🔹اول: عالمين در تمام قرآن بصورت عام آمده نه خاص.
🔸 دوم: مگر محمد يا خدا نمي توانستند اين محدوديت به زمان موسي را اضافه كنند؟ اگر قصد محمد دوره ي خاص بود مي توانست آنرا ذكر كند كه نيازي به اصلح شما نداشته باشد.
🔹سوم: بني اسرائيل، امروز هم هستند و وقتي قرآن خطاب به آنان مي گويد كه من شما را بر جهانيان برتري دادم، برتري آنان را در همين امروز هم نشان مي دهد.

↬┆ @ISLIE ┆↫
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆‌‌↜
#ظلم_به_غیر_مسلمانان
‌‌ ₍ #بخش_اول ₎‌①

⚠️⇐ابتدا نرم خوئی و مدارا در مكه
↬┆ @ISLIE ┆↫


🔰در مكه كه محمد فاقد قدرت بود برخوردش با كفار بصورت دعوت, برخورد مليم و نهی از جنگ بود و فقط كفار را به آتش جهنم تهديد می كرد. از جمله آيات اين دوران عبارتند از آيات سوره‌ی كافرون:

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿۱﴾لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۲﴾وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۳﴾وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿۴﴾وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۵﴾لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿۶ کافرون﴾

ترجمه: بگو اى كافران (۱)آنچه مى ‏پرستيد نمى ‏پرستم (۲)و آنچه مى ‏پرستم شما نمى ‏پرستيد (۳)و نه آنچه پرستيديد من مى ‏پرستم (۴)و نه آنچه مى ‏پرستم شما مى ‏پرستيد (۵)دين شما براى خودتان و دين من براى خودم (۶)

🔹👆🏽مشاهده مي كنيد كه محمد زور و فشاری به كفار وارد نمي كند. همچنين در بيش از ده آيه ي قرآن ذكر شده كه وظيفه‌ی پيامبر فقط ابلغ دين است يعنی وظيفه‌ی الزام و اجبار ندارد.👇🏽

در ایه 99 مائده گفته شده ما علي الرسول الا البلاغ ترجمه:👈🏻 بر رسول جز ابلاغ نيست. و در آيه 256بقره به صراحت گفته شده كه اكراه در دين نيست: لا اکراه فی الدین : 👈🏻در دين اكراه نيست.

🔸و در ايه‌ی زير دستور گذشت و ملايمت صادر شده است: 👇🏽

وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۰۹ بقره﴾
ترجمه: بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو می كردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست.

🌀بعضي روشنفكران مسلمان و برخي روحانيون كم اطلاع يا فريبكار، از اينگونه آيات نتيجه گرفته اند كه در اسلام آزادي عقيده وجود دارد. غافل (يا تغافل) از اينكه اينگونه آيات با آيات بعدي, در دوران قدرت گرفتن محمد در مدينه, نسخ شده.🚫

✳️در حقيقت درآيه ( 109بقره كه در بال مطرح شد) گفته شده " عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد" از مومنين خواسته كه فعل با كفار با ملايمت رفتار كنيد تا دستور بعدی خدا برسد. دستور بعدی همانا جنگ با كافران است. و با نزول آيات متعددی مخصوصا در سوره ی توبه (كه آخرين سوره ي نازل شده است)، آيات آزادی عقيده و گذشت و ملايمت نسخ شدند و محمد دستور داد كه غير مسلمانان را با زور شمشير مسلمان كردن , سير تشديد و سخت گيری به غيرمسلمانان تا دستور قتل عام آنان

🔹 در پست های بعدی در این مورد بحث می شود.
↬┆ @ISLIE ┆↫
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆‌‌↜
#محمد_در_قران
‌‌ ₍ #بخش_اول ₎‌①

⚠️ آيات تأمين جاه برای محمد⚠️
↬┆ @ISLIE ┆↫

هنگاميكه از محمد درخواست معجزه می شود تا پيامبري خود را اثبات كند او طفره می رود و خود را انسانی شبيه انسانهای ديگر می داند.👇🏽

أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا ﴿۹۳ اسرا﴾
ترجمه: (در آيه ي قبل از او طلب معجزه مي كنند و در دنباله)يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا جز بشرى پيامبر هستم (93)

🔹ولی هنگاميكه قدرت مطلق سياسی را در مدينه بدست مي گيرد برتری طلبی و غير قابل مقايسه بودن خود با ديگران را مطرح می كند
🔻آيه نازل مي كند و خود را مثل خدا، بطور مطلق واجب الطاعه ميكند.🔻

👈🏻در دهها آيه قرآن لزوم اطاعت مطلق رسول مطرح شده است. تقريبا هر جائی در قرآن كه اطاعت از خدا مطرح شده بلافاصله نام رسول هم آورده شده است يعنی اطاعت از خدا و رسول قرين همند. مثل "اطيعوا الله و اطيعوا الرسول" در 11آيه آمده است؛ مثل:نساء59...مائده92‌...انفال 1

🌀 واقعيت اينست كه اطاعت خدا هم به اطاعت رسول بر می گردد چون مردم كه با خدا ارتباط ندارند و تنها چيزهایی را از محمد بنام خدا می شنوند بنابراين اطاعت مطلق خدا هم اطاعت مطلق رسول است. اصولا اطاعت مطلق هر انسانی حتی پيغمبر واقعي (اگر وجود مي داشت) هم غير معقول است. چون يك پيغمبر واقعی فقط در دريافت وحی از خدا آگاهترين و مصونترين فرد است ولی پيغمبر، تخصصی در ديگر امور زندگی بشری مثل كشاورزی، سياست، تجارت و امثالهم ندارد پس چرا بايد بی چون و چرا تبعيت شود.
🔰اطاعت مطلق چيزي است كه تمام ديكتاتورهای تاريخ از مردم انتظار داشته اند و معادل سركوب آزادي، نابود كردن حقوق انساني، تحقير و سركوب قدرت نقد و فكر و خلقيت مردم است و اين چيزي است كه محمد از مردم می طلبد البته بنام خدا

🔻آيه نازل مي كند و اعلام مي كند كه انساني شبيه ديگر انسانها نيست و اصل قابل مقايسه با انسانهاي ديگر نيست🔻

مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰ احزاب﴾
ترجمه: محمد پدر يكي از مردان ( شما نيست انساني مثل انسانهاي ديگر نيست) ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست (40)

🔹عجيب است وقتي از وی معجزه می طلبند مي گويد من انساني بيش نيستم ولي وقتي پاي جاه و مقام و سروری می شود می گويد من را ثل يكي از انسانها مپنداريد بعبارتي من برتر از آنم كه جزو شما انسانهاي پست بحساب آيد


↬┆ @ISLIE ┆↫
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆‌‌↜
نگاهی به پست های گذشته
#تناقضات_قران

این پست برای دسترسی اسان اعضا به پست های گذشته است
از طریق لینک مربوط به هر پست میتوانید آن را در کانال مشاهده کنید

🔻①منشا شر کجاست؟
🔺 https://t.me/islie/1256

🔻②خدا به کار زشت امر میکند یا نه؟
🔺 https://t.me/islie/1263

🔻③درقیامت مشرکان کورند یا بینا ؟
🔺 https://t.me/islie/1265

🔻④اول زمین خلق شد یا اسمان؟
🔺 https://t.me/islie/1274

🔻⑤خلقت جهان در شش روز یا هشت روز؟
🔺 https://t.me/islie/1281

🔻⑥گناهکاران در قیامت معذرت خواهی میکنند یا خیر؟
🔺 https://t.me/islie/1290

🔻⑦ایا در قیامت از گناهکاران سوال میشود؟
🔺 https://t.me/islie/1291

🔻⑧ایا خوبان اهل کتاب به بهشت میروند؟
🔺 https://t.me/islie/1295

🔻⑨خدا روی عرش است یا همه جا
🔺 https://t.me/islie/1304

🔻⑩قران برای مکه و حالی ان امده یا برای همه جهان
🔺 https://t.me/islie/1312

🔻①①درقیامت شفاعت وجود دارد یا ندارد؟
🔺 https://t.me/islie/1322

🔻②①شیطان فرشته است یا جن
🔺 https://t.me/islie/1330

🔻③①عرض بهشت چقدر است
🔺 https://t.me/islie/1340

🔻④①تعداد روز های عذاب قوم عاد چند روز بود
🔺 https://t.me/islie/1350

🔻⑤①یک فرشته یا فرشتگاه جان افراد را میگیرند
🔺 https://t.me/islie/1351

🔻⑥①چند فرشته به مریم نازل شد؟
🔺 https://t.me/islie/1361

🔻⑦①جادوگران فرعون ایمان اوردند یا نه ؟
🔺 https://t.me/islie/1365

🔻⑧①فقط یک خالق وجود دارد یا خالق های متعددی وجود دارد
🔺 https://t.me/islie/1371

🔻⑨①چه کسی ظالم ترین است
🔺 https://t.me/islie/1379

🔻⑳انسان از چه افریده شده؟
🔺 https://t.me/islie/1388

🔻①②پاداش نیکو کاران دوبرابر یا ده برابر
🔺 https://t.me/islie/1390
#تناقضات_قران

#بخش_اول 【➊】 منشا شر
➬➬ ▒░ @islie ░▒

🔰آيا شر از خدا سرچشمه مي گيرد؟

🔻بين دو آيه ي پشت سرهم زير تناقض وجود دارد در حاليكه آيه 78مي گويد هم خير و هم شر از طرف الله مي آيند، دقيقا در آيه بعدي ميگويد تنها خير از الله ريشه ميگيرد؛ دقت كنيد.

َإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸ نسا﴾
ترجمه: اگر خوبى به آنان برسد میگويند اين از جانب خداست و چون صدمه اى به ايشان برسد مىگويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر]اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را دريابند
🔻همین مضمون در ایه زیر تکرار شده است

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱ تغابن﴾
ترجمه: هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد و كسى كه به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خدا[ست كه] به هر چيزى داناست
🌀تناقض با 👇

مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹ نسا﴾
ترجمه: هر چه از خوبيها به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو میرسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است
➬➬ ▒░ @islie ░▒
ادامه دارد ....
🔴پیمان شکنی های محمد

#بخش_اول


🖋یکی از مسائلی که کمتر بدان توجه شده است، پیمان شکنی کردن های پیامبر اسلام تحت پوشش احکام الهی است. بدین شرح که وی ابتدائاً حکمی را از جانب الله بیان میکرد و بدان عمومیت میبخشید، اما در مواردی که اجرای همان حکم چندان برایش رضایت بخش جلوه نمیکرد، آن را اجرا نمی کرد و در عوض با نازل کردن یک آیه،عدم اجرای حکم سابق را امری الهی عنوان میکرد.

🖋یکی از مصادیق این پیمان شکنی های محمد، ماجرای به قتل رساندن شخصی به نام "مرداس بن نهیک" -که شهادتین نیز گفته بود- توسط اسامه بن زید است. اسامه بن زید به نوعی نوه ی پیامبر اسلام محسوب میشد فلذا قصاص اسامه برای پیامبر خوشایند نبود.از این بابت اصطلاحاً با نازل کردن آیات ۹۲ و ۹۴ النساء ، اسامه را از مجازات ارتکاب این جنایت رهانید.👇

👈سوره النساء-آیه ۹۲
فَإِنْ كٰانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ
 و اگر مؤمن مقتول از مردمى است كه دشمن شمايند پس بايد بندۀ مؤمنى را آزاد كند

👈سوره النساء-آیه ۹۴
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ
اى مومنان، چون براى جهاد رهسپر شويد نيك تفحص كنيد. و به آن كس كه بر شما سلام گويد، مگوييد كه مؤمن نيستى. شما برخوردارى از زندگى دنيا را مى‌جوييد و حال آنكه غنيمتهاى بسيار نزد خداست.


📄فانها نزلت لما رجع رسول الله من غزوة خيبر وبعث اسامة بن زيد في خيل إلى بعض قرى اليهود في ناحية فدك ليدعوهم إلى الاسلام، وكانرجل من اليهود يقال له
مرداس بن نهيك الفدكى في بعض القرى فلما احس بخيل رسول الله جمع اهله وماله وصار في ناحية الجبل فاقبل يقول اشهد ان لا اله إلا الله وان محمد رسول الله، فمر باسامة بن زيد فطعنه فقتله، فلما رجع إلى رسول الله اخبر بذلك فقال له رسول الله قتلت رجلا شهد أن لا اله الا الله واني رسول الله فقال يارسول الله انما قال تعوذا من القتل فقال رسول الله فلا شققت الغطاء عن قبله ولا ما قال بلسانه قبلت ولا ما كان في نفسه علمت فحلف بعد ذلك انه لا يقتل احدا شهد ان لا اله الا الله وأن محمدا رسول الله، فتخلف عن امير المؤمنين في حروبه، وأنزل الله في ذلك " ولا تقولوا لمن القى اليكم السلم..."
ترجمه:
این آیه پس از بازگشت رسول خدا از غزوه خیبر نازل شد که اسامه بن زید را به همراه جمعی، به سوی تعدادی از روستاهای یهودی نشین اطراف فدک فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. مردی یهودی به نام “ مرداس بن نهیک “ که از حضور اسامه آگاهی یافت، نزدیکان و اموال خود را در کنار کوه جمع نمود و نزد اسامه آمد، در حالی که می گفت: “ أشهد أن لا اله اللَّه و ان محمداً رسول اللَّه “، امّا أسامه او را به قتل رساند. پس از بازگشت نزد رسول خدا رفت و جریان را به حضرت گفت. پیامبر به او گفت:
“مردی را کشتی که به لا اله الا اللَّه و انّی رسول اللَّه، شهادت داد!“
اسامه گفت:“ای رسول خدا، او برای نجات از کشتن شهادت داد.“ پیامبر گفت:“دل او را نشکافتی تا از نفس وی آگاهی یابی و در عین حال آنچه به زبان میگفت را قبول نکردی!“
پس از آن بود که اسامه قسم خورد دیگری هیچ کسی را که شهادتین میگوید را به قتل نرساند و به همین سبب در جنگ های امام علی شرکت نکرد، و این آیه در همین رابطه نازل شد.

📓تفسير القمي(علي بن ابراهيم القمي)-ج١-ص١٤٨
🌐 http://lib.eshia.ir/12015/1/148

📓بحار الأنوار-ج٢٢-ص٩٢
🌐 http://lib.eshia.ir/11008/22/92

📓أسباب النزول في ضوء روايات أهل البيت(مجيب جواد جعفر الرفيعي)-ج١-ص٥٧
🌐 http://lib.eshia.ir/70322/1/57

📓أعيان الشيعة(السيد محسن الأمين)-ج٣-ص٢٤٩
🌐 http://lib.eshia.ir/71735/3/249



🖋این در حالیست که پیش از این اتفاق، در آیه ی ۱۷۸ سوره ی بقره حکم قصاص صراحتاً با لفظ "آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده و..." بیان شده بود👇

👈سوره البقرة-آیه ۱۷۸
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه:
اى مومنان، درباره كشتگان بر شما قصاص مقرر شد: آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن. پس هر كس كه از جانب برادر خود عفو گردد بايد كه با خشنودى از پى اداى خونبها رود و آن را به وجهى نيكو بدو پردازد. اين حكم، تخفيف و رحمتى است از جانب پروردگارتان و هر كه از آن سرباز زند، بهره او عذابى است دردآور.


ادامه دارد...

🚯 @ISLIE
🔴بهتان زدن به مخالفان، آموزه ای از پیامبر اسلام و اهل بیت معصوم و مظلوم!

#بخش_اول


🖋یکی از آموزه های ضد اخلاقی پیامبر اسلام،تجویز بدگویی و دروغ بستن نسبت به مخالفان است که متاسفانه امروزه هم توسط برخی از اسلامگرایان نسبت به منتقدین اعمال می شود.در این مقاله بر آن شدیم که این آموزه ی اسلامی را،به طور کامل بررسی کرده و مصادیق عینی آن در زندگانی پیامبر و ائمه را برشماریم.



⚫️مباهته و بهتان در لغت:


أي قال عليه ما لم يفعله وهو مبهوت. وفيه " فإن لم يكن فيه فقد بهته " هو بفتح هاء مخففة: أي قلت عليه البهتان. وبهتما بهتا من باب نفع: قذفها بالباطل وافترى عليها الكذب.
ترجمه:
یعنی چیزی را به او نسبت دهند که انجامش نداده است، و از این بابت مبهوت و حیران شود.همچنان که در حدیث ذکر شده است: {بهتان زدن آن است که آنچه که میگویید در شخص صادق نباشد}. همچنین بدین معناست: به ناحق متهم به زنا کردن و به دروغ افترا زدن.
📓مجمع البحرين(فخرالدین الطريحي النجفي)-ج۱-ص۲۵۶
🌐 http://lib.eshia.ir/20008/1/256




فأَمَّا الْبُهْتَانُ فَالْكَذِبُ.
ترجمه: بهتان به معنای کذب و دروغ بستن است.
📓معجم مقائيس اللغة(ابن فارس)-ج۱-ص۳۰۷
🌐 http://lib.eshia.ir/40718/1/307




أي قَالَ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَفْعَلْهُ، فَهُوَ مَبْهُوتٌ....
وباهَتَه: اسْتقْبله بأَمر يَقْذِفُه بِهِ، وَهُوَ منه بريء،لَا يَعْلَمُهُ فَيَبْهَتُ مِنْهُ
ترجمه:
یعنی به او چیزی را نسبت دهند که او انجامش نداده،و بدین ترتیب حیران و سرگشته شود....
باهته یعنی:قذف کردن(تهمت زنا و بدنامی زدن) شخص،در حالی که او از آن مبری و بی خبر باشد،به نحوی که از شنیدن آن مات و مبهوت شود.
📓لسان العرب نویسنده(ابن منظور)-ج۲-ص۱۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40707/2/12




معنای کلمه بهتان،از قول امام صادق:
وَ اَلْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ .
ترجمه:
امام صادق: بهتان اين است كه در بارۀ او بگوئى آنچه در او نيست
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۵۸
🌐http://lib.eshia.ir/11005/2/358





⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:

4 - محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود ابن سرحان، عن أبي عبد الله(ع)قال: قال رسول الله: إذارأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهر والبراءة منهم وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام ويحذرهم الناس ولا يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات ويرفع لكم به الدرجات في الآخرة.
ترجمه:
از امام صادق حديث شده است كه فرمود: رسول خدا فرموده است: هر گاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار بآنها دشنام دهيد، و در بارۀ آنها بد گوئيد، و آنها را خفه و وامانده سازید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۷۵
🌐 http://lib.eshia.ir/11005/2/375

👈حکم حدیث:صحيح👉
📓مرآة العقول(مجلسي)-ج۱۱-ص۷۷
🌐 http://lib.eshia.ir/27875/11/77



🖋شایان ذکر است که بسیاری از مسلمین در جریان این مطلب نیستند که شخصیتی که امروزه آن را به نام «ابوجهل» می شناسند، نام اصلیِ وی «عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی» بوده و اعراب پیش از بعثت پیامبر،وی را به سبب شجاعت و زیرکی اش ابوالحکم(یعنی پدر دانایی) می نامیدند. اولین بار،پیامبر اسلام بود که به سبب مخالفت ها و چالش هایی که این شخصیت برای وی ایجاد می کرد،او را به ابوجهل ملقب کرد.👇🏻


📄 عمرو بن هِشَام بْن المغيرة بْن عَبْد اللَّهِ بْن عُمَر بْن مخزوم. كناه النبي أبا جهل، لأنه كان يكنى قبل ذلك «أبا الحكم» .
ترجمه:عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی که پیامبر به او کنیه ی ابوجهل را داد،پیش از آن ملقب به ابوالحکم(پدر دانایی) بود.
📓انساب الاشراف للبلاذري-ج۱-ص۱۲۵
🌐 http://lib.eshia.ir/40503/1/125



🖋جالب اینجاست که بعدها پسر ابوجهل(عکرمه) مسلمان می شود،و از اینکه مسلمین وی را "عکرمه بن ابی جهل" می نامیدند دلخور شده و نزد پیامبر شکایت می کند؛ پیامبر هم به مسلمین توصیه می کند دیگر وی را عکرمه بن ابی جهل خطاب نکنند.👇



📄ولما أسلم عكرمة شكا قولهم [عكرمة بْن أَبِي جهل] ، فنهاهم رسول الله أن يقولوا عكرمة بْن أَبِي جهل، وَقَالَ: لا تؤذوا الأحياء بسب الأموات.
ترجمه:
وقتی عکرمه مسلمان شد،از اینکه وی را عکرمه بن ابی جهل می نامیدند شاکی شد،پس پیامبر آنان را از این کار(به کار بردن کنیه ی ابوجهل) نهی کرد و فرمود: زندگان را به خاطر مردگان آزار ندهید.
📓الاستيعاب(ابن عبد البر)-ج۳-ص۱۰۸۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40171/3/1082


ادامه دارد...

🚯 @ISLIE
🔴پیمان شکنی های محمد

#بخش_چهارم

🖋چهارمین مورد از مصادیق پیمان شکنی های محمد مربوط می شود به صلحنامه ی بین محمد و قبیله ی بنی مُدلِج.
در جریان غزوه ی ذوالعشیره، پیامبر با قبیله بنی مدلج که نه خواهان جنگ با مسلمین بود و نه خواهان همراهی کردن مسلمین در جنگ با قریش، پیمان صلح و سازش منعقد می کند:
وَفِي هَذِهِ الْغَزْوَةِ وَادَعَ بَنِي مُدْلِجٍ وَحُلَفَاءَهُمْ مِنْ بَنِي ضَمْرَةَ ثُمَّ رَجَعَ إِلَى الْمَدِينَةِ
ترجمه:در این غزوه(ذوالعشیره) پیامبر با بنی مدلج و هم پیمانانشان-بنی ضمره- پیمان صلح منعقد می کند و به مدینه باز میگردد.
📓الطبقات الكبرى(ابن سعد)-ج۲-ص۱۰

🖋آیه ی ۹۰ سوره النساء هم در همین رابطه اصطلاحا نازل می شود:

▪️سوره النساء-آیه۹۰
إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا
ترجمه: مگر كسانى كه به قومى كه ميان شما و ايشان پيمانى است مى‌پيوندند، 👈يا خود نزد شما مى‌آيند در حالى كه از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود ملول شده باشند. و اگر خدا مى‌خواست بر شما پيروزشان مى‌ساخت و با شما به جنگ برمى‌خاستند. پس هرگاه كناره گرفتند و با شما نجنگيدند و به شما پيشنهاد صلح كردند، خدا هيچ راهى براى شما بر ضد آنان نگشوده است.👉

🖋اما در حقیقت پیامبر اسلام حتی هنگام سرودن این آیه نیز در باطن قصد داشت پس از فراغت از سرکوب کفار قریش پیمان صلحش با بنی مدلج را زیر پا بگذارد.👇

📄504-علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن أبان، عن الفضل أبي العباس، عن أبي عبد الله (عليه السلام) في قول الله عز وجل: " أو جاءوكم حصرت صدورهم أن يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم" قال: نزلت في بني مدلج لأنهم جاؤوا إلى رسول الله (صلى الله عليه وآله) فقالوا: إنا قد حصرت صدورنا أن نشهد إنك رسول الله فلسنا معك ولا مع قومنا عليك، قال: قلت: كيف صنع بهم رسول الله (صلى الله عليه وآله)؟ قال: واعدهم إلى أن يفرغ من العرب ثم يدعوهم فإن أجابوا وإلا قاتلهم.
ترجمه:فضل بن عباس روایت کرد که امام صادق درباره ی آیه ی ۹۰ سوره النساء که میفرماید: «أو جاءوكم حصرت صدورهم أن يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم:یا خود نزد شما می آیند در حالی که از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود ملول شده باشند» گفت: این آیه برای بنی مدلج نازل شده است، چرا که آنان نزد رسول الله آمدند و گفتند:نمی توانیم شهادت دهیم تو رسول خدا هستی؛ نه پشتیبان تو هستیم و نه به همراه قوم مان ضد تو هستیم.گفتم:رسول الله با آنان چه کرد؟ گفت:👈با ایشان پیمان صلح بست تا کارش با عرب ها تمام شود و سپس آنان را به دین اسلام دعوت کند که یا موافقت کنند یا در آن زمان با آنان بجنگد.👉
📓الكافي(شيخ كليني)-ج۸-ص۳۲۷
👈حکم حدیث:حسن أو موثق.
📓مرآة العقول(العلامة المجلسي)-ج۲۶-ص۴۴۹


📄 216 - عن سيف بن عميرة قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام " ان يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم ولو شاء الله لسلطهم عليكم فلقاتلوكم " قال: كان أبى يقول: نزلت في بنى مدلج، اعتزلوا فلم يقاتلوا النبي صلى الله عليه وآله، ولم يكونوا مع قومهم، قلت: فما صنع بهم؟ قال: لم يقاتلهم النبي عليه وآله السلام حتى فرغ من عدوه ثم نبذ إليهم على سواء قال: " وحصرت صدورهم " هو الضيق.
ترجمه:عیاشی از سیف بن عمیره روایت کرده است که از امام صادق در باره ی آیه {ان يقاتلوكم أو يقاتلوا قومهم ولو شاء الله لسلطهم عليكم فلقاتلوكم: «در حالی که از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود ملول شده باشند و اگر خدا می خواست بر شما پیروزشان سازد با شما به جنگ برمی خاستند»} پرسیدم،فرمود: پدرم می فرمود: این آیه درباره ی بنی مدلج نازل شده است که کناره گیری کردند و همراه با پیامبر با آنان نجنگیدند و با قوم خویش نیز نبودند. گفتم: پس با آنان چه کرد؟ فرمود: 👈با آنان نجنگید تا اینکه کار دشمن خود را تمام کرد و سپس به همه ی آنان اعلام جنگ داد(پیمان با آنان را شکست و به آنان خبر داد که دیگر به پیمان پای بند نیست).👉 امام فرمود: «حصرت صدورهم» همان به تنگ آمدن است.
📓تفسير العياشي-ج۱-ص۲۶۲

🔖پانوشت:برای مطالعه ی بخش های قبلی سلسله مقالات پیمان شکنی های محمد به لینک زیر مراجعه کنید:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم

ادامه دارد...

🚯 @ISLIE
🔴تبعیض و ظلم به اقلیت های دینی،آموزه ای از قرآن و مکتب اهل بیت معصوم و مظلوم(!)

#بخش_اول

🖋یکی از آموزه های شنیع دین اسلام،اعمال قوانین تبعیض آمیز و ظالمانه علیه اقلیت های دینیست.در این نوشتار به مصادیق این ارمغان شوم دین اسلام خواهیم پرداخت.

1⃣قوانین ظالمانه علیه اهل کتاب(پیروان مسیحیت و یهودیت و زرتشت):

▪️سوره توبه-آیه ۲۹:
قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ 👈وَهُمْ صَاغِرُونَ👉
ترجمه:با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز قيامت ايمان نمى‌آورند و چيزهايى را كه خدا و پيامبرش حرام كرده است بر خود حرام نمى‌كنند و دين حق را نمى‌پذيرند جنگ كنيد، تا آنگاه كه به دست خود 👈در عين مذلت👉 جزيه بدهند.

🖋تحقق مذلّت و خواری اهل کتاب در مفاد و شرح احکام ذمه به صراحت بیان شده است که در این نوشتار،به چند مورد آن از قول آیت الله خمینی اشاره خواهیم کرد.

📄مسأله1-اندازه خاصى در جزيه نيست و حدّى ندارد، بلكه اندازه آن به نظر والى مى‌باشد؛ به حسب آنچه كه از مصالح و مكان‌ها و زمان‌ها و مقتضيات احوال، صلاح مى‌بيند. و بهتر است كه اندازه آن در عقد ذمّه معلوم نشود و به نظر امام عليه السلام قرار داده شود تا آن‌كه حقارت و ذلّت (كه در قرآن مذكور است) بر آنان تحقق يابد.
📓تحریر الوسیله-ج۲-ص۵۳۲
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/532

📄مسأله6-جايز است كه علاوه بر جزيه، ضيافت رهگذران مسلمان- نيروهاى نظامى باشند يا نه- بر آن‌ها شرط شود.
📓تحریر الوسیله-ج۲-ص۵۳۲
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/532

📄احداث كنيسه نكنند و ناقوس نزنند و ساختمانى را طولانى(منظور مرتفع تر از ساختمان های مسلمین)ننمايند؛ و اگر مخالفت كنند تعزير مى‌شوند.
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۵
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/535

📄مسأله7-سزاوار است كه در عقد ذمّه هر آنچه كه در آن براى مسلمين نفع و رفعت و براى اهل ذمّه خفت است و آنچه كه مقتضى دخول آن‌ها به اسلام است- از روى رغبت يا ترس- شرط شود. و از اين قبيل است شرط كردن تميّز از مسلمانان در لباس و مو و سوارى و كنيه‌ها، به آنچه كه در جاهاى مفصّل مذكور است.
📓تحرير الوسيله-ج۲-ص۵۳۶
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/536

📄ابتدا سلام كردن به ذمّى مكروه است. و بعضى گفته‌اند حرام است.... و مستحب است كه آن‌ها را به تنگ‌ترين راه‌ها مضطر نمايد.(یعنی وادارشان کنند که از تنگ ترین راه عبور کنند)
📓تحرير الوسيله-ج۲-ص۵۳۶
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/536

📄اهل كتاب و كسى كه در حكم آن‌ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آن‌ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‌ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‌ها را از بين ببرد.
📓تحرير الوسيله-ج۲-ص۵۳۷
🌐http://lib.eshia.ir/11177/2/537

📄كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتاب‌هاى ضالّه را در آن‌ها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آن‌ها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آن‌ها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آن‌ها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتاب‌ها و مجالس آن‌ها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتاب‌ها و اوراق ضالّه آن‌ها چيزى به ايشان برسد محو آن‌ها واجب است؛ زيرا كتاب‌هاى اين‌ها چيزى نيست مگر تحريف شده و غير محترم. خداوند متعال مسلمين را از شرور بيگانگان و كيد آنان حفظ فرمايد و خداوند تعالى كلمه اسلام را اعلى قرار دهد.
📓تحرير الوسيله-ج۲-ص۵۴۰
🌐https://gourl.page.link/CYmY

📄مسأله 1- اگر كافر- چه اصلى باشد و چه مرتد فطرى يا ملى- بميرد و داراى وارث مسلمان و كافر باشد، مسلمان، ارث او را مى‌برد
📓تحریر الوسیله-ج۲-ص۳۹۰
🌐https://gourl.page.link/enXE

⚫️نکته: حکم مذکور دقیقا بر گرفته از کلام امام علی که در باور شیعیان،اسوه ی جوانمردی و یار و یاور ایتام و مظلومان است می باشد👇

📄قالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لَوْ أَنَّ رَجُلاً ذِمِّيّاً أَسْلَمَ وَ أَبُوهُ حَيٌّ وَ لِأَبِيهِ وَلَدٌ غَيْرُهُ ثُمَّ مَاتَ اَلْأَبُ وَرِثَهُ اَلْمُسْلِمُ جَمِيعَ مَالِهِ وَ لَمْ يَرِثْهُ وَلَدُهُ وَ لاَ اِمْرَأَتُهُ مَعَ اَلْمُسْلِمِ شَيْئاً.
ترجمه:امام علی میگوید: اگر مردى ذمى مسلمان شود در حالى كه پدرش زنده باشد و پدرش جز او فرزند ديگرى نيز داشته باشد. سپس پدرش بميرد،برادر مسلمان تمام اموال او را به ارث مى‌برد و پسر و همسر پدرش با وجود پسر مسلمان اارثى نمى‌برند
📓منبع: الکافی-ج۷-ص۱۴۶
🌐https://goo.gl/56DzD9


ادامه دارد...


🚯 @ISLIE
💢پیامبر دین صلح و دوستی: هر کس به ما توهین کرد او را سریعاً بکشید
#بخش_اول

مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آن‌كه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مى‌گفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مى‌تواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آماده‌ايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست‌؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى‌؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت‌؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵

🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
🔴بهتان زدن به مخالفان، آموزه ای از پیامبر اسلام و اهل بیت معصوم و مظلوم!

#بخش_اول


🖋یکی از آموزه های ضد اخلاقی پیامبر اسلام،تجویز بدگویی و دروغ بستن نسبت به مخالفان است که متاسفانه امروزه هم توسط برخی از اسلامگرایان نسبت به منتقدین اعمال می شود.در این مقاله بر آن شدیم که این آموزه ی اسلامی را،به طور کامل بررسی کرده و مصادیق عینی آن در زندگانی پیامبر و ائمه را برشماریم.



⚫️مباهته و بهتان در لغت:


أي قال عليه ما لم يفعله وهو مبهوت. وفيه " فإن لم يكن فيه فقد بهته " هو بفتح هاء مخففة: أي قلت عليه البهتان. وبهتما بهتا من باب نفع: قذفها بالباطل وافترى عليها الكذب.
ترجمه:
یعنی چیزی را به او نسبت دهند که انجامش نداده است، و از این بابت مبهوت و حیران شود.همچنان که در حدیث ذکر شده است: {بهتان زدن آن است که آنچه که میگویید در شخص صادق نباشد}. همچنین بدین معناست: به ناحق متهم به زنا کردن و به دروغ افترا زدن.
📓مجمع البحرين(فخرالدین الطريحي النجفي)-ج۱-ص۲۵۶
🌐 http://lib.eshia.ir/20008/1/256




فأَمَّا الْبُهْتَانُ فَالْكَذِبُ.
ترجمه: بهتان به معنای کذب و دروغ بستن است.
📓معجم مقائيس اللغة(ابن فارس)-ج۱-ص۳۰۷
🌐 http://lib.eshia.ir/40718/1/307




أي قَالَ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَفْعَلْهُ، فَهُوَ مَبْهُوتٌ....
وباهَتَه: اسْتقْبله بأَمر يَقْذِفُه بِهِ، وَهُوَ منه بريء،لَا يَعْلَمُهُ فَيَبْهَتُ مِنْهُ
ترجمه:
یعنی به او چیزی را نسبت دهند که او انجامش نداده،و بدین ترتیب حیران و سرگشته شود....
باهته یعنی:قذف کردن(تهمت زنا و بدنامی زدن) شخص،در حالی که او از آن مبری و بی خبر باشد،به نحوی که از شنیدن آن مات و مبهوت شود.
📓لسان العرب نویسنده(ابن منظور)-ج۲-ص۱۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40707/2/12




معنای کلمه بهتان،از قول امام صادق:
وَ اَلْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ .
ترجمه:
امام صادق: بهتان اين است كه در بارۀ او بگوئى آنچه در او نيست
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۵۸
🌐http://lib.eshia.ir/11005/2/358





⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:

4 - محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود ابن سرحان، عن أبي عبد الله(ع)قال: قال رسول الله: إذارأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهر والبراءة منهم وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام ويحذرهم الناس ولا يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات ويرفع لكم به الدرجات في الآخرة.
ترجمه:
از امام صادق حديث شده است كه فرمود: رسول خدا فرموده است: هر گاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار بآنها دشنام دهيد، و در بارۀ آنها بد گوئيد، و آنها را خفه و وامانده سازید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۷۵
🌐 http://lib.eshia.ir/11005/2/375

👈حکم حدیث:صحيح👉
📓مرآة العقول(مجلسي)-ج۱۱-ص۷۷
🌐 http://lib.eshia.ir/27875/11/77



🖋شایان ذکر است که بسیاری از مسلمین در جریان این مطلب نیستند که شخصیتی که امروزه آن را به نام «ابوجهل» می شناسند، نام اصلیِ وی «عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی» بوده و اعراب پیش از بعثت پیامبر،وی را به سبب شجاعت و زیرکی اش ابوالحکم(یعنی پدر دانایی) می نامیدند. اولین بار،پیامبر اسلام بود که به سبب مخالفت ها و چالش هایی که این شخصیت برای وی ایجاد می کرد،او را به ابوجهل ملقب کرد.👇🏻


📄 عمرو بن هِشَام بْن المغيرة بْن عَبْد اللَّهِ بْن عُمَر بْن مخزوم. كناه النبي أبا جهل، لأنه كان يكنى قبل ذلك «أبا الحكم» .
ترجمه:عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی که پیامبر به او کنیه ی ابوجهل را داد،پیش از آن ملقب به ابوالحکم(پدر دانایی) بود.
📓انساب الاشراف للبلاذري-ج۱-ص۱۲۵
🌐 http://lib.eshia.ir/40503/1/125



🖋جالب اینجاست که بعدها پسر ابوجهل(عکرمه) مسلمان می شود،و از اینکه مسلمین وی را "عکرمه بن ابی جهل" می نامیدند دلخور شده و نزد پیامبر شکایت می کند؛ پیامبر هم به مسلمین توصیه می کند دیگر وی را عکرمه بن ابی جهل خطاب نکنند.👇



📄ولما أسلم عكرمة شكا قولهم [عكرمة بْن أَبِي جهل] ، فنهاهم رسول الله أن يقولوا عكرمة بْن أَبِي جهل، وَقَالَ: لا تؤذوا الأحياء بسب الأموات.
ترجمه:
وقتی عکرمه مسلمان شد،از اینکه وی را عکرمه بن ابی جهل می نامیدند شاکی شد،پس پیامبر آنان را از این کار(به کار بردن کنیه ی ابوجهل) نهی کرد و فرمود: زندگان را به خاطر مردگان آزار ندهید.
📓الاستيعاب(ابن عبد البر)-ج۳-ص۱۰۸۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40171/3/1082


ادامه دارد...

🚯 @ISLIE
💢پیامبر دین صلح و دوستی: هر کس به ما توهین کرد او را سریعاً بکشید
#بخش_اول

مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آن‌كه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مى‌گفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مى‌تواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آماده‌ايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست‌؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى‌؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت‌؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵

🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_اول

کانال اسلامگرای موسوم به «دروغ‌ها و خرافات ملحدین» در پاسخ به پست اخیر کانال در باب «گاف علمی پیامبر اسلام در صدور جواز عمل مضر ختنه زنان» جوابیه‌ فحاشانه‌ای منتشر کرده است:
🌐 https://tlgur.com/d/4NqkDqNg
قبل از پاسخ به جوابیه ایشان لازم است یادآور شویم که فحاشی‌های مکرر ایشان به ما دگراندیشان دقیقا برگرفته از آیات قرآن و احادیث صحیح ائمه به اصطلاح معصومشان است و ایشان در حقیقت با کلام خود مهر تأیید بر صحت و درستی مقالات ما در باب فحاشی های قرآن و اهل بیت می‌زنند (قابل توجه مسلمین کتاب ناخوانده‌ای که به فحاش بودن پیامبر و ائمه‌شان شک دارند!)

اما بعد...

۱) آخوند فحاش حوزه به دروغ مدعی شده پاره‌ای از روایات ائمه‌شان ختنه زنان را نفی کرده!
در حالی که هیچ کدام از روایات مورد استنادش، نهی از این عمل را نمی‌رساند و در بهترین حالت فقط عدم وجوب ختنه زنان را می‌رساند!
او همین قدر نمی‌داند که مستحب بودن یک فعل در شرع اسلام هیچ منافاتی با واجب نبودن آن ندارد و اساساً تعریف فقها از فعل مستحب همین است که عمل مُستَحَب به عملی گفته می‌شود که انجام آن بهتر از ترک آن‌ است، هرچند انجام دادنش واجب نیست
اما جهل توأم با میل عوام‌فریبی ادمین این کانال اسلامی باعث شده که درنیابد نقد ما به مسئله صدور جواز و حلیت ختنه زنان بوده است نه واجب بودن آن!
به عبارتی ما می‌گوییم «اگر پیامبر و ائمه شما علم غیب داشتند چگونه وقتی از ایشان در مورد ختنه زنان سوال شد، به جای اینکه از آن نهی کنند، حکم به جایز بودن و مستحب بودن آن دادند؟ مگر ختنه زنان عملی مطلقاً مضر نیست؟!»
در ادامه روایات مورد استناد ایشان را می‌خوانیم:

روایت اول:
عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ وَ خَفْضُ الْجَوَارِي لَيْسَ مِنَ السُّنَّةِ.
امام صادق: ختنه مردان از سنت می باشد ولی ختنه دختران سنت (واجب) نیست
📓الكافی كلينی / جلد ۶ / صفحه ۳۷

توضیح:
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، این روایت نمی‌گوید ختنه زنان جایز نیست! بلکه می‌گوید واجب نیست! و این مسئله هیچ تعارضی با مستحب بودن آن ندارد! چنانکه:
شیخ یوسف بحرانی در کتاب «الحدائق الناضرة، جلد ۲۵، صفحه ۵۰» ذیل همین روایت مورد استناد کانال اسلامگرا می‌گوید:
الختان واجب و خفض الجواري مستحب.
ختنه (برای مردان) واجب و برای زنان مستحب است
شهید ثانی نیز در کتاب «مسالک الأفهام ، جلد ۸ ، صفحه ۴۰۵» روایات استحباب ختنه زنان را مغایر با نفی سنت بودن آن نمی‌داند و می‌گوید:
يستحبّ خفض الجواري و النساء، و ليس بواجب إجماعا.
ختنه دختران و زنان مستحب است و به اجماع علمای اسلام واجب نیست
صاحب جواهر نیز در جلد ۳۱ ، صفحه ۲۶۱ در ذیل این حدیث می‌گوید:
فإن المراد بعد معلومية استحبابه في النساء نفي الوجوب 
مراد این است در ضمن مستحب بودن ختنه زنان، واجب بودن آن نفی می‌شود

روایت دوم:
عن ابى بصير قال : سألت اباجعفر عليه ‌السلام... قال: اما السنة في الختان على الرجال و ليس على النساء.
امام باقر: سنت ختنه کردن فقط در مردان هست و برای زنان واجب نیست
📓تهذيب الأحكام / جلد ۷ / صفحه ۴۴۶

توضیح:
این روایت نیز مشابه روایت قبلی صرفا به واجب نبودن ختنه زنان (نه جایز نبودن!) اشاره می‌کند و هیچ گونه منافاتی با روایات استحباب ختنه زنان ندارد. چنانکه علامه مجلسی نیز در شرح این حدیث به صراحت می‌گوید:
ليس على النساء أي لا يجب عليهن، و ليس سنة مؤكدة فيهن، فلا ينافي استحبابه كما ذكره الأصحاب.
ترجمه: این کلام معصوم که «ختنه بر زنان نیست» یعنی بر آنان واجب نیست و جزو سنت تاکید شده بر آنان نیست، و این هیچ منافاتی با مستحب بودن آن ندارد، چنانکه اصحاب نیز همین را گفته اند.

افزون بر این‌ها بسیاری دیگر از فقهای بزرگ اسلام، از متقدمین گرفته تا فقهای معاصر صراحتاً به مستحب بودن ختنه زنان در شرع اسلام اشاره کرده اند و طبق افاضات ادمین کانال اسلامگرا، تمامی این فقها کله پوک بوده‌اند😉 (بدا به حال مذهبی که علمای آن یک مشت کله پوک بوده باشند!) :
سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک
آیت الله روحانی در فقه الصادق
آیت الله وحید خراسانی در منهاج الصالحین
آیت الله فاضل لنکرانی در الاحكام الواضحه
فیض کاشانی در الوافی
شیخ طوسی در النهایه
آیت الله هاشمی شاهرودی در منهاج الصالحین
فاضل هندی در کشف اللثام
محقق حلی در شرائع الإسلام
آیت الله خوئی در منهاج الصالحین
فخر المحققین حلی در إيضاح الفوائد
آیت الله میرزا جواد تبریزی در منهاج الصالحين
علامه حلی در تبصرة المتعلمين
آیت الله محمد اسحاق فیاض در منهاج الصالحين
محقق سبزواری در كفاية الأحكام

ادامه دارد...

🟪 کانال دروغ‌ها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
💢پیامبر دین صلح و دوستی: هر کس به ما توهین کرد او را سریعاً بکشید
#بخش_اول

مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آن‌كه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲

▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مى‌گفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مى‌تواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آماده‌ايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست‌؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى‌؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت‌؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵

🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_اول

◾️عده‌ای گفته‌اند ملاک بداهت یک گزاره «مقبولیت آن عندالجمیع» است؛ یعنی بدیهی، هر گزاره‌ای‌ست که همه‌ی انسان‌ها بدون استثناء آن را پذيرفته باشند. مثلاً اصل امتناع تناقض بدیهی‌ست به این دلیل که هیچ انسانی وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت که آن را نپذیرد! این قول چندین مشکل دارد:

1⃣ اِشکال اول:
شما درباره‌ی كدام يک از اين گزاره‌ها استقراءِ تام كرده‌اید که طبق این معیار آن‌ها را بدیهی می‌دانید؟!

شما از کجا می‌دانید که جوامع گذشته این بدیهیات شما (اصل امتناع تناقض، اصل این‌همانی و...) را پذيرفته بودند؟! این ادعا را چگونه اثبات می‌کنید؟

امیل دورکیم در کتاب «صور بنیانی حیات دینی» می‌آورد: "معقولات فکر کاملاً امور برساخته‌ی اجتماعی هستند یعنی در جامعه ساخته می‌شوند و در جوامع بدوی به این شکل به کار نمی‌رفتند و مردم به این ابزار مسلح و مجهز نبودند. این منطق نه تنها از روز اول در ساختمان ذهن بشر وجود نداشته بلکه تا حدی تابع عوامل تاریخی و اجتماعی بوده است. تصورات جمعی فرآورده‌ی همکاریِ عظیمی‌ست که دامنه‌ی آن نه تنها در مکان بلکه در زمان گسترده است، برای اینکه چنین تصوراتی ساخته شوند انبوهی از اذهان فردی باید گردهم آیند و بهم بیامیزند و فکرها و احساسات خود را با هم ترکیب کنند."

لویی برول در کتاب «کارکردهای ذهنی در جوامع عقب‌افتاده» نشان می‌دهد چگونه آنچه ذهنیت عرفانی پیشامنطقی می‌‌داند در جوامع بدوی یک تفاوت ماهوی دارد به آنچه ذهنیت منطقی و علمی آن را ذهنیت مدرن می‌داند و یکی از موارد اصلی که این تفاوت را می‌سازد اصل امتناع تناقض است که با مثال‌هایی که از انسان‌شناسان نقل می‌کند نشان می‌دهد چگونه انسان بدوی قائل به اصل امتناع تناقض نبوده است!

حتی در تاریخ فلسفه هم مخالفت‌های فراوانی با اصل امتناع تناقض (و سایر بدیهیات) به چشم می‌خورد؛ نیکولاس کوسانوس، اکهارت، هگل و مارکس از برجسته‌ترینِ این مخالفان‌اند!

نیچه بر این باور بود که تنها با تکامل بسیار تدریجیِ قوای حسی و ادراکیِ گونه‌ی انسان طی میلیون‌ها سال بوده است که اصل این‌همانی (A=A) به عنوان اصلی «بدیهی» در بازنمود زبانی انسان از محیط خویش (به تدریج) تصلب یافته است. از این منظر، اصل این‌همانی نه حاصل اکتشاف عقلی انسان، که پیامد طبیعیِ سازگاریِ تدریجیِ او با طبیعتی متخاصم در جریان تنازع برای بقا بوده است. وی در کتاب «حکمت شادان» می‌گوید: "منطق چگونه [و از کجا] در سرِ انسان پدید آمد؟ مسلماً از امر غیر منطقی‌ای که چه بسا خود در آغاز گستره‌ای بس فراخ داشته است. چه بسیار موجوداتی که به طریقی متفاوت از ما استنتاج می کرده‌اند و [در نتیجه] تباه شده‌اند؛ و با این همه، چه بسا که آن‌ها نسبت به ما به حقیقت نزدیک‌تر بوده‌اند! او [انسان پیشاتاریخی‌ای] که، به عنوان مثال، نمی‌دانست چگونه غالباً میان خوراک‌ها و یا حیوانات وحشی «اینهمانی» را دریابد، در مقایسه با انسانی که در مواجهه با تمامی موارد شباهت بلافاصله این‌همانی آن‌ها را استنتاج می‌کرد، اقبال کمتری برای بقا داشت. با این همه، [این] گرایشِ غالب به پنداشتن [امور] مشابه همچون [امور] این‌همان - گرایشی غیر منطقی‌ست از آن روی که هیچ چیزی چنین این‌همان وجود ندارد - تمامیِ آن چیزی‌ست که در آغاز بنیاد منطق را پی افکنده است"

بر چه اساس می‌گویید همه‌ی انسان‌های هم عصرمان این بدیهیاتی که شما قبول دارید را قبول کرده‌اند؟! مگر از تک به تک انسان‌ها نظرخواهی کرده‌اید؟ تناقض‌باوران مشتاقانه منتظرند که نظرشان را جویا شوید!

از کجا متوجه شده‌اید که همه‌ی نسل‌های بعدی در قرن‌های پیش رو هم، همه‌ی این بدیهیات شما را خواهند پذیرفت؟

کانال دروغ‌ها و خرافات اسلام
@ISLIE
📌 مغایرت روش‌های رجالی و اسلامیِ تحقيق تاریخی با متدولوژیِ علم تاریخ! #بخش_اول

امروزه متدولوژیِ تحقيق تاریخی - مخصوصاً از زمان دیوید هیوم به بعد - متفاوت با قبل است. دیوید هیوم را بيشتر ما به‌عنوان یک فيلسوف می‌شناسیم ولی در زمان خودش بيشتر به‌عنوان «مورخ و فيلسوف تاریخ» مطرح بود. هیوم چندین جلد کتاب درباره‌ی تاریخ انگلستان‌ نوشته و در زمره‌ی بزرگترین مورخان تاریخ انگلستان و جهان است.

همان‌گونه که ابن خلدون کتابی با عنوان «مقدمه‌ی ابن خلدون» برای کتاب تاریخ خود یعنی کتاب «تاریخ ابن خلدون» نوشت و این مقدمه از خود کتاب تاریخ وی معروف‌تر شد، هيوم هم در «مقدمه‌ی تاریخ انگلستان» مطالب مهمی را در باب روش تاریخ‌نگاری بيان کرد که موجب تحولات عظیمی در روش تحقيق تاریخی و تاریخ‌نگاری شد!

برای مثال، هیوم چالشی مطرح می‌کند و می‌پرسد: اگر گزاره‌ای را هزار نفر نقل کنند، در کدام صورت یقين و اعتماد بیشتری پیدا می‌کنید؟ اگر:

۱) همه‌ی هزار نفر ناقل گزاره مرد باشند؟
۲) یا اینکه با حفظ همان هزار نفر، پانصد نفرشان مرد باشند و پانصد نفرشان زن؟

در کدام صورت یقين بیشتری پیدا می‌کنید؟ قطعاً در صورت دوم! حال یقين بیشتری پیدا می‌کنید اگر این هزار نفر که پانصد نفرشان مرد هستند و پانصد نفرشان زن هستند:

۱) جمیعاً مسیحی باشند؟
۲) یا صد نفرشان مسيحی و صد نفرشان یهودی و صد نفرشان زرتشتی و صد نفرشان بودایی و صد نفرشان هم بی‌دین باشند؟

کدامش را بيشتر قبول می‌کنید؟ قطعاً صورت دوم را! حال دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:

۱) هزار نفر راویِ مزبور همگی آسیایی باشند.
۲) یا یک تعدادشان آسيايی باشند و یک تعدادشان آمریکایی باشند و یک تعدادشان آفریقایی باشند و یک تعدادشان استرالیایی باشند.

حال در کدام صورت بيشتر قبول می‌کنید؟ قطعاً در صورت دوم! باز دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:

۱) همه‌ی هزار ناقل گزاره ثروتمند باشند.
۲) یا بعضی ثروتمند باشند و بعضی خيلی ثروتمند باشند و بعضی فقیر باشند و بعضی خیلی فقير باشند.

حال در کدام صورت بيشتر یقين پيدا می‌کنید؟ دو صورت دیگر را فرض کنید:

۱) همه‌ی هزار راوی شیمی خوانده باشند.
۲) یا بعضی شیمی خوانده باشند و بعضی فیزیک خوانده باشند و بعضی فلسفه خوانده باشند و بعضی رشته‌های دیگری خوانده باشند.

باز هم در اینجا شق دوم را بيشتر قبول می‌کنید! بعد هیوم اضافه می‌کرد که: منطق و ساختار روان انسان چنان است که تنوع (گوناگونیِ) راویان از تکثر (فراوانیِ) راویان برای ما اطمینان‌آورتر و ایمان‌آورتر است؛ بنابراین خیلی بیشتر از تکثر راویان، تنوع راویان مهم و ملاک است! چرا؟ چرا تنوع ملاک است؟ چون هر چه تنوع بيشتر می‌شود، احتمال توطئه کمتر می‌شود؛ چرا؟ چون منافع مشترک و سوگیری‌ها و جانبداری‌ها کمتر می‌شود!

برای مثال: اگر همه‌ی هزار ناقل کمونیست باشند، چون منافع مشترک زیادی دارند ممکن است دروغی بگویند یا یک جریان تاریخی را به نفع خودشان تحریف کنند! اما اگر پانصد نفرشان کمونیست باشند و پانصد نفرشان لیبرال باشند احتمال توطئه و جانبداری کمتر می‌شود؛ چون اشتراک منافع کمونیست‌ها و لیبرال‌ها کمتر است.

همین‌طور اگر هر هزار نفر مسیحی باشند، احتمال توطئه و تبانی بالا می‌رود؛ اما اگر تعدادی از آنان مسيحی باشند و تعدادی یهودی و تعدادی مسلمان و تعدادی بی‌دین و تعدادی زرتشتی، احتمال تبانی و همدستی کمتر می‌شود! ولی اگر همه مسلمان باشند احتمال سوگیری، جانبداری، تفسیر به رأی، تقطیع، تحریف، دروغ و تبانی به سود اسلام بيشتر می‌شود.

پس هر چه تنوع بيشتر می‌شود، کیفیت و کمیت منافع مشترک کمتر می‌شود؛ و هر چه منافع مشترک کمتر می‌شود، احتمال توطئه و به گفته‌ی قُدما «تواطی بر کذب» هم، کمتر می‌شود. بنابراین اگر در تاریخ یک قولی را نقل کردند و یک قولی هم برخلافش نقل شد، یکی از راه‌هایی که برای ترجیح این قول بر آن قول قائل می‌شوند، توجه به «تنوع» راویان است! اگر یک گروهی می‌گویند: "الف، ب است" و گروه دیگری می‌گویند: "الف، ب نیست" یکی از راه‌هایی که برای ترجيح یک قول بر قول دیگر قائل می‌شویم این است که ببینیم تنوع راویان "الف، ب نیست" بیشتر است یا تنوع راویان "الف، ب است" البته تنوع، نه تکثر! دلیل آن هم خیلی واضح است: چون هر چه تنوع بيشتر می‌شود، احتمال تواطی بر کذب کمتر می‌شود!
@ISLIE
📌فرق میان عقاید دینی و عقاید غیر دینی! #بخش_اول

هر انسانی بطور معمول در ذهنش به میلیاردها گزاره عقیده و باور دارد، یا طوری زندگی می‌کند که گویی این گزاره‌ها صادق اند؛ این انسان آیا می‌تواند تمام این گزاره‌ها را اثبات کند؟ به سود هر کدام از آنها چند استدلال می‌توان آورد؟ مثلاً چه کسی می‌تواند وجود جهان خارج را اثبات کند؟ اگر چنین وضعی بر ساحت عقیدتی بشر حاکم است، چرا عده‌ای بطور دائم برای عقاید و گزاره‌های دینی و مذهبی استدلال و اثبات می‌طلبند؟ چه اشکالی دارد اگر عقاید دینی هم نامدلل باشند؟

جواب:
- انسجام و سازگاریِ درونی، شرط لازم صدق یا پذیرش یک مدعاست. اگر شرط لازم نباشد، مشروط هم نخواهد بود. همه ادیان و مذاهب با هم ناسازگار اند، هر دین با خودش هم ناسازگار است. مثلاً بعضی آیات قرآن با سنت، یا حتی با سایر آیات ناسازگاری دارند. پس ادیان و مذاهب شرط لازم صدق یا پذیرش را ندارند.

- بعضی عقایدِ نامدلل و غیر دینی، به لحاظ فردی و اجتماعی بسیار سودمند و مفید اند؛ اما عقاید دینی و مذهبی نه تنها سودمند نیستند و کارکرد مثبتی ندارند، بلکه من حیث‌المجموع تأثیرشان منفی و آسیب‌زاست.

- نباید به هیچ گزاره‌ای عقیده داشت الا اینکه به سودش دلیل یا ادله کافی موجود باشد؛ اما می‌توان چنان زندگی کرد که گویی آن گزاره صادق است (یا کاذب است). فرض کنید ما هیچ دلیلی نداریم بر اینکه «پولها در گاوصندوق بدون علت از بین نمی‌روند»، در این صورت نباید به این گزاره عقیده پیدا کنیم اما می‌توانیم چنان زندگی کنیم که گویی پولها بی‌علت از بین نمی‌روند و بعد پولهای خود را پس‌انداز کنیم. اما آیا می‌توان به گزاره‌های غیر دینی عقیده نداشت؟ یا در مطابقتش با واقعیت تشکیک کرد؟ آیا می‌توان بدون اعتقاد به اصول و ارکان دین، مؤمن بود و ماند؟ کسی که اعتقادی به الله یا توحید یا نبوت یا معاد ندارد اما چنان زندگی می‌کند که گویی همه اینها واقعیت اند، مسلمان شناخته می‌شود؟ در دین اصل با اعمال جوانحی است و اعمال و احکام جوارحی فروع آن اند. اعمال جوارحی مهم اند ولی اعمال جوانحی بسیار اهم اند. عمل جوانحی آنست که منشأ آن روان و ذهن و قلب آدمی است؛ مانند نیت، عقیده، حب، بغض و... . لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزاره‌های دینی و گزاره‌های غیر دینی - مع الفارق است.

@islie