⚔ #جنگ_های_محمد ... #بخش 【➊➍】
💠غارت اموال مردم بیگناه خیبر
🔹 اموال و ثروتهای منقول نيز بعنوان غنائم جنگی ميان محمد و اطرافيان غارتگر وی بشرح زير تقسيم ميگردد. چنانکه ابن هشام توضيح می دهد، "سيد، عليه السلام، چون خيبر بگشود، خمسی از غنائم خود را برگرفت و باقی ميان مسلمانان بهزار و هشتصد سهم قسمت کرد، از بهر آنکه هشده امير بودند و هر اميری صد سوار و پياده داشت. و چند امير از مهاجران بودند مثل عمر، و علی، و طلحه، و زبير، و عبدالرحمان بن عوف؛ و باقی از انصار بودند. و خمسی که خود برگرفت ميان زنان خود و خويشان و اهل بيت قسمت کرد".
📗 ابن هشام، جلد دوم، فارسی، ص 844.
⇒ @ISLIE ⇐
🔆اهل فدک نيز که روستای بسيار آباد و حاصلخيزی بود، وقتی که پايان کار يهوديان و خيبر را ديدند، پيش دستی کرده، قبل از آنکه سپاهيان محمد به مرزهای آنها برسد، تسليم محمد شده و خواهان برقراری همان قرار فئودالی محمد با خيبريان می شوند. با اينحال، از آنجا که فدک خود را داوطلبانه به محمد تسليم کرده بود و سربازان محمد در فتح آن نقشی ايفا نکرده بودند ، يک کاسه، با زمينهای آباد و حاصلخيزش که برعکس زمين های خيبر حتی از لگدکوب سم سواران نيز در امان مانده بود، به شخص محمد تعلق ميگيرد.
📜"و فدک خاص ازانِ پيغمبر، علیه السلام، بود، از بهر آنکه جنگی نکرده بودند و آن را بداده بودند".
📗ابن هشام، جلد دوم، فارسی، ص 831.
📜ابن اسحاق نيز مى گويد وقتى در جنگ خيبر قرار شد که نيمى از محصول به محمد تعلق گيرد. "بنابراين فدك [نيز] به ملك شخصى محمد تبديل شد چون مورد حمله شتر و اسب قرار نگرفته بود".
📗Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 523.
وی در ضمن می گويد:
📜"وقتی که غنائم خيبر تقسيم شد، شَق و نَطا به مسلمانان داده شد، در حاليکه کَتيبَه به ۵قسمت منقسم گشت: خمس سهم خدا (که تحت نظارت محمد قرار می گرفت)؛ خمس سهم پيامبر؛ سهم نزديکان وی (خاندان و تبار محمد)؛ سهمی که برای نگهداری زنان او اختصاص می يافت ( که در اين مورد اکنون گزارش دقيقی موجود است)؛ و مبلغی که به کسانی که بعنوان واسطه در مذاکرات صلح با فدکيان عمل کرده ( و پيامبر را قادر ساخته بودند تا بر کل غنائم چنگ اندازد) تعلق می گرفت.
📗Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 523.
🔰البته، اينها همه بنا به ميل محمد و خواست و سليقه او انجام می گيرد. چنانکه خدا در آيه ای نحوه تقسيم غنائم را بطور کامل در اختيار او گذارده و مسلمانان را به پيروی بی چون و چرا در اين مورد دعوت نموده است.
📜"و آنچه ترا که خدا از مال آنها (يعنی يهودان بنی نضير) به رسم غنيمت بازداد متعلق برسول است "و آنچه را که خدا از مال آنها (يعنی يهوديان بنی نضير) به رسم غنيمت باز داد متعلق برسول است که شما سپاهيان اسلام بر آن هيچ اسب و استری نتاختيد (و آزار کارزار نکشيديد) وليکن خدا رسولانش را بر هر که خواهد مسلط می گرداند و خدا بر هر چيز تواناست"
📗سوره الحشر، آيه6.
ابن اسحاق ادامه ميدهد:
📜"آنگاه پيامبر غنائم را ميان اقوام خويش ، زنانش، و مردان و زنان ديگر تقسيم کرد. او به دخترش فاطمه ٢٠٠سهم، به علی ١٠٠ ،به عثمان ٢۵٠ ،به عايشه ٢٠٠ ،به ابابکر ١٠٠سهم و ... داد. بنام خدا- اين صورت آنچه است که محمدِ پيامبر به زنان اش از خرما و آرد داد: ١٨٠ بار".
📗 Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 522.
🎯باين ترتيب، اموال مردم بی گناه ميان اقوام محمد تقسيم می گردد و علاوه بر آن املاک و زمين های آنها منجمله فدک تماما به مالکيت شخص محمد در می آيد. البته بعدا عمر، وقتی بخلافت ميرسد، بنا به استناد محمد که زمانى گفته بود "در جزيرة العرب دو دين با هم نباشند" سرانجام يهوديان را بدست محمد رعيت زمين های خودشان شده بودند، برای هميشه از اين زمين ها بيرون می ريزد،
📗طبری، جلد سوم، ص1155 .
🔅و باين ترتيب، داستان يهوديان در عربستان مرکزی به پايان خود ميرسد.
در روز فتح خيبر، ١۶تن از مسلمانان مهاجر به حبشه به مدينه باز می گردند. بی شک باز گشتن آنها بخاطر سهم بردن از چپاولی سود آوريست که محمد و يارانش به آن مشغول می باشند.
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
💠غارت اموال مردم بیگناه خیبر
🔹 اموال و ثروتهای منقول نيز بعنوان غنائم جنگی ميان محمد و اطرافيان غارتگر وی بشرح زير تقسيم ميگردد. چنانکه ابن هشام توضيح می دهد، "سيد، عليه السلام، چون خيبر بگشود، خمسی از غنائم خود را برگرفت و باقی ميان مسلمانان بهزار و هشتصد سهم قسمت کرد، از بهر آنکه هشده امير بودند و هر اميری صد سوار و پياده داشت. و چند امير از مهاجران بودند مثل عمر، و علی، و طلحه، و زبير، و عبدالرحمان بن عوف؛ و باقی از انصار بودند. و خمسی که خود برگرفت ميان زنان خود و خويشان و اهل بيت قسمت کرد".
📗 ابن هشام، جلد دوم، فارسی، ص 844.
⇒ @ISLIE ⇐
🔆اهل فدک نيز که روستای بسيار آباد و حاصلخيزی بود، وقتی که پايان کار يهوديان و خيبر را ديدند، پيش دستی کرده، قبل از آنکه سپاهيان محمد به مرزهای آنها برسد، تسليم محمد شده و خواهان برقراری همان قرار فئودالی محمد با خيبريان می شوند. با اينحال، از آنجا که فدک خود را داوطلبانه به محمد تسليم کرده بود و سربازان محمد در فتح آن نقشی ايفا نکرده بودند ، يک کاسه، با زمينهای آباد و حاصلخيزش که برعکس زمين های خيبر حتی از لگدکوب سم سواران نيز در امان مانده بود، به شخص محمد تعلق ميگيرد.
📜"و فدک خاص ازانِ پيغمبر، علیه السلام، بود، از بهر آنکه جنگی نکرده بودند و آن را بداده بودند".
📗ابن هشام، جلد دوم، فارسی، ص 831.
📜ابن اسحاق نيز مى گويد وقتى در جنگ خيبر قرار شد که نيمى از محصول به محمد تعلق گيرد. "بنابراين فدك [نيز] به ملك شخصى محمد تبديل شد چون مورد حمله شتر و اسب قرار نگرفته بود".
📗Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 523.
وی در ضمن می گويد:
📜"وقتی که غنائم خيبر تقسيم شد، شَق و نَطا به مسلمانان داده شد، در حاليکه کَتيبَه به ۵قسمت منقسم گشت: خمس سهم خدا (که تحت نظارت محمد قرار می گرفت)؛ خمس سهم پيامبر؛ سهم نزديکان وی (خاندان و تبار محمد)؛ سهمی که برای نگهداری زنان او اختصاص می يافت ( که در اين مورد اکنون گزارش دقيقی موجود است)؛ و مبلغی که به کسانی که بعنوان واسطه در مذاکرات صلح با فدکيان عمل کرده ( و پيامبر را قادر ساخته بودند تا بر کل غنائم چنگ اندازد) تعلق می گرفت.
📗Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 523.
🔰البته، اينها همه بنا به ميل محمد و خواست و سليقه او انجام می گيرد. چنانکه خدا در آيه ای نحوه تقسيم غنائم را بطور کامل در اختيار او گذارده و مسلمانان را به پيروی بی چون و چرا در اين مورد دعوت نموده است.
📜"و آنچه ترا که خدا از مال آنها (يعنی يهودان بنی نضير) به رسم غنيمت بازداد متعلق برسول است "و آنچه را که خدا از مال آنها (يعنی يهوديان بنی نضير) به رسم غنيمت باز داد متعلق برسول است که شما سپاهيان اسلام بر آن هيچ اسب و استری نتاختيد (و آزار کارزار نکشيديد) وليکن خدا رسولانش را بر هر که خواهد مسلط می گرداند و خدا بر هر چيز تواناست"
📗سوره الحشر، آيه6.
ابن اسحاق ادامه ميدهد:
📜"آنگاه پيامبر غنائم را ميان اقوام خويش ، زنانش، و مردان و زنان ديگر تقسيم کرد. او به دخترش فاطمه ٢٠٠سهم، به علی ١٠٠ ،به عثمان ٢۵٠ ،به عايشه ٢٠٠ ،به ابابکر ١٠٠سهم و ... داد. بنام خدا- اين صورت آنچه است که محمدِ پيامبر به زنان اش از خرما و آرد داد: ١٨٠ بار".
📗 Ibne Ushaq, The life of Muhammad, English, p. 522.
🎯باين ترتيب، اموال مردم بی گناه ميان اقوام محمد تقسيم می گردد و علاوه بر آن املاک و زمين های آنها منجمله فدک تماما به مالکيت شخص محمد در می آيد. البته بعدا عمر، وقتی بخلافت ميرسد، بنا به استناد محمد که زمانى گفته بود "در جزيرة العرب دو دين با هم نباشند" سرانجام يهوديان را بدست محمد رعيت زمين های خودشان شده بودند، برای هميشه از اين زمين ها بيرون می ريزد،
📗طبری، جلد سوم، ص1155 .
🔅و باين ترتيب، داستان يهوديان در عربستان مرکزی به پايان خود ميرسد.
در روز فتح خيبر، ١۶تن از مسلمانان مهاجر به حبشه به مدينه باز می گردند. بی شک باز گشتن آنها بخاطر سهم بردن از چپاولی سود آوريست که محمد و يارانش به آن مشغول می باشند.
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
⚔ #جنگ_های_محمد ... #بخش 【➋➍】
💠ادامه حمله به قبايل كوچک و كشتار و غارت آنها
🔹پس از پايان کار يهوديان، محمد به حملات خود به قبايل کوچک ديگر همچنان ادامه ميدهد.
📜عمر را در سال هفتم هجرت به "هَوازِن" ميفرستد. عمر وهمراهانش همچنان که تاکتيک هميشگی محمد بود، "شبانه راه می پيمودند و بروز پنهان می شدند." مردم بدبخت هوازن با شنيدن خبر آمدن مسلمانان جرّار فراری دشت و بيابان می شوند و اموال آنان بدون هيچ تصادمی بدست عمر می افتد.
📗ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص:550
📘البدایه و النهایه ،ابن کثیر ،جلد 6، ص358
📕 طبقات ابن سعد ، جلد2 «سیره و مغازی» ص 117
📜در شعبان همين سال، محمد ابوبکر را به نجد ميفرستد. گروه ٣٠نفری ديگری از مسلمانان را نيز به فرماندهی "بَشير بن سَعد" روانه سرزمين "بنى مُرَه" سوی فدک ميکند که همه کشته و خود وی زخمی ميشود. از اينرو، محمد گروه قدرتمندتری را به آنجا ميفرستد و با آنكه "مِرداس بن نَهيک" از گروه دشمن، هنگام جنگ "لااله الاالله" گويان بآنها حمله ميکند، با اينحال، او را بقتل ميرسانند.
📗ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص: 552-550
📘طبقات ابن سعد ، جلد2 «سیره و مغازی» ص 118.
📕 البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی، جلد 6، ص 360
📗الکامل فی التاریخ ابن اثیر ،جلد 2 ،ص 104
⇒ @ISLIE ⇐
📜در رمضان همان سال، گروه ١٣٠نفره ای را به ميفعه ميفرستد. آنها به "بنى عبد بن ثَعلَبه" حمله مى کنند. او را مى کشند و تمامى شترها و گوسفندهاى او را به مدينه ميآورند. سپس، "غالب بن عبدالله" را بسوی "بنی عبد بن ثعلبه" ميفرستد که پس از حمله به بنی عبد با شتران و گوسفندان غارتی به مدينه باز ميگردد. در ماه شوال همانسال، "بشير بن سعد" را به سوی يمن ميفرستد که پس از جنگ با شتران و گوسفندان غنيمتی باز ميگردد.
📗طبری، جلد سوم، ص 1156.
📘ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص:553
📕 البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی ، جلد 6 ،ص 360.
📗 طبقات ابن سعد،جلد 2 «سیره و مغازی»ص 119.
🎯باين ترتيب ، کشتارها و غارتگری های مداومی که به غزوات پيغمبر معروف شده، ولی چيزی جز قتل وغارت و چپاول بی سابقه، توقف ناپذير وحشيانه مردم بيگناه عرب و اسير کردن زن و فرزندان آنها نبوده است همچنان تا ماه ذيقعده همان سال که محمد آهنگ زيارت کعبه را ميکند، ادامه می يابد.
🔰واقعا نيز اين مسئله بسيار تامل برانگيز است که اين خدای واحد، الله، چگونه خدائی بوده است که پيامبرش را، همچون غارتگران مغول، اينچنين برای قتل و غارت وقفه ناپذير مردمی که خود آنها را خلق کرده بوده، بميان آنها ميفرستاده است، و اين چگونه هدايتی بوده است که بايد بزور شمشير و غارت اموال و اسير کردن زن و فرزندان مردم انجام گيرد؟ آيا کسان و قبايلی که به اين ترتيب، و برای فرار از قتل و غارت محمد و باندهای سفاک او اعلام مسلمانی ميکردند، واقعا به خدای وی ايمان ميآوردند؟ يا از روی ترس و ناچاری به او می پيوستند؟ و آيا اين خيل مسلمانان، بجز آن چند صد نفر اوليه ای که خود مسلمانان نيز برايشان اهميت والائی قائل اند، بقيه جزو همين گروندگان بدون ايمان و از روی ترس به اسلام نبوده اند؟ 🔅بايد توجه داشت که اينها بهيچوجه صرفا يک مشت نظريه پردازی خشگ و خالی نيست، بلکه مجموعه حقايقی است که با پشتوانه اسناد و واقعيات انکار ناپذير تاريخی، با ما سخن ميگويند.
ادامه دارد ...
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
💠ادامه حمله به قبايل كوچک و كشتار و غارت آنها
🔹پس از پايان کار يهوديان، محمد به حملات خود به قبايل کوچک ديگر همچنان ادامه ميدهد.
📜عمر را در سال هفتم هجرت به "هَوازِن" ميفرستد. عمر وهمراهانش همچنان که تاکتيک هميشگی محمد بود، "شبانه راه می پيمودند و بروز پنهان می شدند." مردم بدبخت هوازن با شنيدن خبر آمدن مسلمانان جرّار فراری دشت و بيابان می شوند و اموال آنان بدون هيچ تصادمی بدست عمر می افتد.
📗ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص:550
📘البدایه و النهایه ،ابن کثیر ،جلد 6، ص358
📕 طبقات ابن سعد ، جلد2 «سیره و مغازی» ص 117
📜در شعبان همين سال، محمد ابوبکر را به نجد ميفرستد. گروه ٣٠نفری ديگری از مسلمانان را نيز به فرماندهی "بَشير بن سَعد" روانه سرزمين "بنى مُرَه" سوی فدک ميکند که همه کشته و خود وی زخمی ميشود. از اينرو، محمد گروه قدرتمندتری را به آنجا ميفرستد و با آنكه "مِرداس بن نَهيک" از گروه دشمن، هنگام جنگ "لااله الاالله" گويان بآنها حمله ميکند، با اينحال، او را بقتل ميرسانند.
📗ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص: 552-550
📘طبقات ابن سعد ، جلد2 «سیره و مغازی» ص 118.
📕 البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی، جلد 6، ص 360
📗الکامل فی التاریخ ابن اثیر ،جلد 2 ،ص 104
⇒ @ISLIE ⇐
📜در رمضان همان سال، گروه ١٣٠نفره ای را به ميفعه ميفرستد. آنها به "بنى عبد بن ثَعلَبه" حمله مى کنند. او را مى کشند و تمامى شترها و گوسفندهاى او را به مدينه ميآورند. سپس، "غالب بن عبدالله" را بسوی "بنی عبد بن ثعلبه" ميفرستد که پس از حمله به بنی عبد با شتران و گوسفندان غارتی به مدينه باز ميگردد. در ماه شوال همانسال، "بشير بن سعد" را به سوی يمن ميفرستد که پس از جنگ با شتران و گوسفندان غنيمتی باز ميگردد.
📗طبری، جلد سوم، ص 1156.
📘ترجمه المغازی واقدی ،متن،ص:553
📕 البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی ، جلد 6 ،ص 360.
📗 طبقات ابن سعد،جلد 2 «سیره و مغازی»ص 119.
🎯باين ترتيب ، کشتارها و غارتگری های مداومی که به غزوات پيغمبر معروف شده، ولی چيزی جز قتل وغارت و چپاول بی سابقه، توقف ناپذير وحشيانه مردم بيگناه عرب و اسير کردن زن و فرزندان آنها نبوده است همچنان تا ماه ذيقعده همان سال که محمد آهنگ زيارت کعبه را ميکند، ادامه می يابد.
🔰واقعا نيز اين مسئله بسيار تامل برانگيز است که اين خدای واحد، الله، چگونه خدائی بوده است که پيامبرش را، همچون غارتگران مغول، اينچنين برای قتل و غارت وقفه ناپذير مردمی که خود آنها را خلق کرده بوده، بميان آنها ميفرستاده است، و اين چگونه هدايتی بوده است که بايد بزور شمشير و غارت اموال و اسير کردن زن و فرزندان مردم انجام گيرد؟ آيا کسان و قبايلی که به اين ترتيب، و برای فرار از قتل و غارت محمد و باندهای سفاک او اعلام مسلمانی ميکردند، واقعا به خدای وی ايمان ميآوردند؟ يا از روی ترس و ناچاری به او می پيوستند؟ و آيا اين خيل مسلمانان، بجز آن چند صد نفر اوليه ای که خود مسلمانان نيز برايشان اهميت والائی قائل اند، بقيه جزو همين گروندگان بدون ايمان و از روی ترس به اسلام نبوده اند؟ 🔅بايد توجه داشت که اينها بهيچوجه صرفا يک مشت نظريه پردازی خشگ و خالی نيست، بلکه مجموعه حقايقی است که با پشتوانه اسناد و واقعيات انکار ناپذير تاريخی، با ما سخن ميگويند.
ادامه دارد ...
➰ @ISLIE ➰
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜