Forwarded from پیوست
📄تاریخآگاهیِ ایرانی | کنت گوبینو، سه سال در آسیا
◼️اگر بخواهیم یک ویژگی منحصربهفرد برای ایرانیان نام ببریم شاید «تاریخآگاهی»شان باشد؛ یعنی نوعی «خودشناسیِ تاریخی» دارند. هر کس بر ایران حاکم میشد، میخواست حاکم کلِ ایرانِ تاریخی باشد. همیشه دعوا سر کل ایران بود و حاکمان میخواستند میراث دار کهنترین پادشاهان باشند. در این نوشتار میخواهم نظر شاهدی فرانسوی را دربارۀ این «تاریخآگاهیِ» ایرانیان بیاورم؛ نظر کُنت گوبینو، دیپلمات فرانسوی که ۱۸۵۵ تا ۱۸۵۸ (سال هفتم تا دهم سلطنت ناصرالدین شاه) در ایران بود. یکی از ویژگیهای ایرانیان که او را شگفتزده کرده بود، همین تاریخآگاهیِ ایرانیان بود. گوبینو میگوید:
❃«... ایرانیان را بهتر [از دیگر ملتهای آسیایی] شناختهام. ملتی کهنسالند و شاید همانطور که خود میگویند کهنسالترین ملت جهان باشند که حکومتی منظم داشته و روی زمین مانند ملتی بزرگ عمل کرده است. این واقعیت در روحیۀ هر خانوادۀ ایرانی وجود دارد. فقط طبقات تحصیلکرده نیستند که آن را میدانند و به زبان میآورند؛ بلکه عامیترین طبقات نیز همواره آن را در نظر دارند و با کمال میل تکرار میکنند و موضوع صحبتهای عادی خود قرار میدهند. این اولویت و احساس برتری یکی از مبانی اخلاقی و بخش مهمی از میراث معنوی ایرانیان را تشکیل میدهد. بارها شده ایرانیان بر سبیل تعارف گفتهاند تا جایی که میدانند فرانسویان کهنترین ملت اروپایی و از این جهت به ایرانیان شبیهند. در عمق فکر این اشخاص نوعی اظهار ادب نسبت به شخص من، ولی در عین حال تفاخر نسبت به خودشان احساس میشد، زیرا ضمن اینکه میخواستند ملت مرا مافوق سایر ملل اروپایی قرار دهند، این جمله را به نحوی ادا میکردند که به من بفهمانند با این وصف فاصله بین فرانسه و ایران زیاد است.
❃ملت ایران عاشق تاریخ کشور است... وقتی مشاهده میکنیم حکومت فتحعلی شاه با چه درد و رنجی کتابهای تاریخی و ادبی را طبق عهدنامۀ ترکمنچای به روسیه تسلیم کرد یا اینکه چقدر دشوار است یک جلد کتاب خطی را از افراد طبقۀ پایین اجتماع خرید، به علاقۀ ایرانیان نسبت به کتاب پی میبریم... در این کشور تاریخ جالبترین موضوع است و یک ایرانی واقعی بیاندازه کنجکاوتر است بداند جمشید یا کورش چه میکردهاند تا با خواندن زندگانی پیامبران اخلاق خود را تهذیب کند... در فرانسه دانشمندان هرگز وقت خود را با تاریخ تلف نمیکنند و دربارۀ آن چیزی نمیدانند. یافتن یک روستایی که نام لویی چهاردم، شارلمانی و سزار به گوشش خورده باشد، بسیار دشوار و نادر است... اما در ایران هرگز کسی را ندیدم که در پستترین شرایط اجتماعی باشد و کلیات تاریخی را که با آفرینش جهان شروع میشود و به سلطنت پادشاه فعلی خاتمه مییابد، نداند... برایشان #جمشید شکوه و فریبندگی خاصی دارد، رستم قهرمان ملی است و شاهعباس کبیر ــ اگر حرف چاروادارها را باور کنیم ــ تقریباً همۀ کاروانسراهای ایران را ساخته است...
❃حتی برای این اشخاص [بیسواد] تاریخ گذشتۀ ملت موضوعی جالب است و اوقات فراغت خود را با لذت به شنیدن داستانهای تاریخی میپردازند یا اینکه به سخنان افراد تحصیلکرده گوش میدهند... بارها چنین اجتماعاتی را دیدم که گوینده و شنوندگان به طور یکسان در پستترین شرایط اجتماعی قرار داشتند. این جلسات درس در کنار یک دیوار خرابه یا یک قنات تشکیل میشد، همه روی زمین چمباتمه میزدند، ولی چنان سکوت و دقتی بر آنان حکمفرما بود که گویی در یک سالن رسمی در صندلیهای راحتی پیرامون میزی با روکش ماهوت سبز نشستهاند. در چهار ماه که در بیابانی در فاصلۀ بیست فرسنگی تهران چادر زده بودم، خدمتکاران من هر شب در چادر یکی از پیشخدمتها جمع میشدند. یک نفر برایشان کتاب میخواند و دربارۀ فلان یا فلان واقعۀ تاریخی کهن بحث میکرد و بیسوادها گوش میدادند و میکوشیدند مطالب را بفهمند. هیچکدام، حتی سربازان، نمیخواستند کلمهای از این دروسِ ساعات فراغت را از دست بدهند... ملتی که اینقدر به تاریخ و پیشینیانش اهمیت میدهد، بیشک به اصل بقا و نیروی فوقالعادۀ خود آگاه است.
▪️(....) کشورشان را به شدت دوست دارند و آن را دلپذیرترین، حاصلخیزترین و سالمترین کشور روی زمین میدانند. [میگویند:] "ایران خوب مملکتی است"...»
#وطن_دوستی #ایران #گوبینو #تاریخ
#آگاهی #ملت #تاریخ_آگاهی
🏴@ISLIE
◼️اگر بخواهیم یک ویژگی منحصربهفرد برای ایرانیان نام ببریم شاید «تاریخآگاهی»شان باشد؛ یعنی نوعی «خودشناسیِ تاریخی» دارند. هر کس بر ایران حاکم میشد، میخواست حاکم کلِ ایرانِ تاریخی باشد. همیشه دعوا سر کل ایران بود و حاکمان میخواستند میراث دار کهنترین پادشاهان باشند. در این نوشتار میخواهم نظر شاهدی فرانسوی را دربارۀ این «تاریخآگاهیِ» ایرانیان بیاورم؛ نظر کُنت گوبینو، دیپلمات فرانسوی که ۱۸۵۵ تا ۱۸۵۸ (سال هفتم تا دهم سلطنت ناصرالدین شاه) در ایران بود. یکی از ویژگیهای ایرانیان که او را شگفتزده کرده بود، همین تاریخآگاهیِ ایرانیان بود. گوبینو میگوید:
❃«... ایرانیان را بهتر [از دیگر ملتهای آسیایی] شناختهام. ملتی کهنسالند و شاید همانطور که خود میگویند کهنسالترین ملت جهان باشند که حکومتی منظم داشته و روی زمین مانند ملتی بزرگ عمل کرده است. این واقعیت در روحیۀ هر خانوادۀ ایرانی وجود دارد. فقط طبقات تحصیلکرده نیستند که آن را میدانند و به زبان میآورند؛ بلکه عامیترین طبقات نیز همواره آن را در نظر دارند و با کمال میل تکرار میکنند و موضوع صحبتهای عادی خود قرار میدهند. این اولویت و احساس برتری یکی از مبانی اخلاقی و بخش مهمی از میراث معنوی ایرانیان را تشکیل میدهد. بارها شده ایرانیان بر سبیل تعارف گفتهاند تا جایی که میدانند فرانسویان کهنترین ملت اروپایی و از این جهت به ایرانیان شبیهند. در عمق فکر این اشخاص نوعی اظهار ادب نسبت به شخص من، ولی در عین حال تفاخر نسبت به خودشان احساس میشد، زیرا ضمن اینکه میخواستند ملت مرا مافوق سایر ملل اروپایی قرار دهند، این جمله را به نحوی ادا میکردند که به من بفهمانند با این وصف فاصله بین فرانسه و ایران زیاد است.
❃ملت ایران عاشق تاریخ کشور است... وقتی مشاهده میکنیم حکومت فتحعلی شاه با چه درد و رنجی کتابهای تاریخی و ادبی را طبق عهدنامۀ ترکمنچای به روسیه تسلیم کرد یا اینکه چقدر دشوار است یک جلد کتاب خطی را از افراد طبقۀ پایین اجتماع خرید، به علاقۀ ایرانیان نسبت به کتاب پی میبریم... در این کشور تاریخ جالبترین موضوع است و یک ایرانی واقعی بیاندازه کنجکاوتر است بداند جمشید یا کورش چه میکردهاند تا با خواندن زندگانی پیامبران اخلاق خود را تهذیب کند... در فرانسه دانشمندان هرگز وقت خود را با تاریخ تلف نمیکنند و دربارۀ آن چیزی نمیدانند. یافتن یک روستایی که نام لویی چهاردم، شارلمانی و سزار به گوشش خورده باشد، بسیار دشوار و نادر است... اما در ایران هرگز کسی را ندیدم که در پستترین شرایط اجتماعی باشد و کلیات تاریخی را که با آفرینش جهان شروع میشود و به سلطنت پادشاه فعلی خاتمه مییابد، نداند... برایشان #جمشید شکوه و فریبندگی خاصی دارد، رستم قهرمان ملی است و شاهعباس کبیر ــ اگر حرف چاروادارها را باور کنیم ــ تقریباً همۀ کاروانسراهای ایران را ساخته است...
❃حتی برای این اشخاص [بیسواد] تاریخ گذشتۀ ملت موضوعی جالب است و اوقات فراغت خود را با لذت به شنیدن داستانهای تاریخی میپردازند یا اینکه به سخنان افراد تحصیلکرده گوش میدهند... بارها چنین اجتماعاتی را دیدم که گوینده و شنوندگان به طور یکسان در پستترین شرایط اجتماعی قرار داشتند. این جلسات درس در کنار یک دیوار خرابه یا یک قنات تشکیل میشد، همه روی زمین چمباتمه میزدند، ولی چنان سکوت و دقتی بر آنان حکمفرما بود که گویی در یک سالن رسمی در صندلیهای راحتی پیرامون میزی با روکش ماهوت سبز نشستهاند. در چهار ماه که در بیابانی در فاصلۀ بیست فرسنگی تهران چادر زده بودم، خدمتکاران من هر شب در چادر یکی از پیشخدمتها جمع میشدند. یک نفر برایشان کتاب میخواند و دربارۀ فلان یا فلان واقعۀ تاریخی کهن بحث میکرد و بیسوادها گوش میدادند و میکوشیدند مطالب را بفهمند. هیچکدام، حتی سربازان، نمیخواستند کلمهای از این دروسِ ساعات فراغت را از دست بدهند... ملتی که اینقدر به تاریخ و پیشینیانش اهمیت میدهد، بیشک به اصل بقا و نیروی فوقالعادۀ خود آگاه است.
▪️(....) کشورشان را به شدت دوست دارند و آن را دلپذیرترین، حاصلخیزترین و سالمترین کشور روی زمین میدانند. [میگویند:] "ایران خوب مملکتی است"...»
#وطن_دوستی #ایران #گوبینو #تاریخ
#آگاهی #ملت #تاریخ_آگاهی
🏴@ISLIE