خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
Forwarded from borobalatar
سرهنگ ادوارد تامسون که هر دو روز با لباس نظامی در جلسات حاضر می# شد، یک کیف ماشی رنگ که باندازه یک چمدان کوچك بود بهمراه داشت . که وسائل بسیار پیشرفته مخابراتی در آن تعبیه شده بود و هر روز چند نوبت با آن بطور مستقیم با آمریکا تماس می گرفت . این بجز ارتباط های تلفنی بود که با نوعی بیسیم کوچک با سفارت آمریکا در #پاریس برقرار می کرد. این گفتگو ها معمولاً هنگامی صورت می گرفت که از مذاکرات فی مایین خودشان نتیجه ای نمی گرفتند. از بعد از ظهر روز دوم ، #قطب زاده و #سودابه سد یفی که همسر #غضنفر پور بود از شرکت در جلسه کنار گذاشته شدند تا به کمک #بئاتریس و #پاتریسیا در هتلهای پاریس و حومه برای همراهان خمینی و کسانی که قرار بود از ایران به فرانسه بیایند ، اتاق رزرو کنند و #سلامتیان ، #بنی صدر و #حبیبی نیز مامور شدند تا چند حساب بانکی افتتاح کنند . در ساعات آخر، پس از آن که رمزی کلارک تلفنی با واشنگتن صحبت کرد ، #دکتر ابراهیم یزدی ماموریت یافت که فردای همانروز به عراق برود و #خمینی را از# نتیجه جلسات آگاه سازد. در آخرین لحظات از سفارت کانادا در پاریس دو جلد گذرنامه برای #سرهنگ ادوارد تامسون و خاتم دوریان مک گری رسید، که من آنها را تحویل گرفتم و بعد معلوم شد بمنظور مسافرت این دو نفر به بغداد تهیه شده ، تا بد گمانی# های #خمینی از همه جهت برطرف گردد. وقتی ساعت 3:30 بامداد به دفتر قطب زاده رفتم. خبر داد که طی فردا و پس فردا سی نفر چریکی که صورت داده بودم به #پاریس خواهند رسید و باید هم ترتیب استقبال از آنها را با کمک برادران #شاکری بدهم و هم سرپرستی آنها را بعهده بگیرم. #قطب زاده با شاکری ها میانه ای نداشت و توصیه پشت توصیه می کرد که مبادا اجازه دهم و کنترل چریکها از دستم خارج شود . او تنها یک نفررا تعیین کرد که می توانم از دستوراتش پیروی کنم آنهم مردی بود #پاکستانی بنام #اقبال احمد که قرار بود از لندن برای محافظت شخص خمینی به پاریس برسد. https://goo.gl/cFEmdh ادامه مطلب https://goo.gl/FuUdV8