خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
هزاران افسوس ، صدها دریغ ، اکنون با شهود و شنود این تراژدی مملو از دلهره و هراس ! که عمدتاً یا عملاً ما شهروندان ایرانی ، خود را مکلف به تحمل اش نموده ایم : باید احساس حیا و شرم کنیم ! مگر هویت تو یا تقدیر من ، چیزی جز کسب تاوان و تاول از جانب این حاکمان خیانت پیشه و‌ نظام جنایت کار بوده و هست ؛ و کماکان نیز : در صورت عدم سرنگونی این سیستم سرمایه داری و سرکوب گر ، این طریقت رو به افول و زوال ، ادامه و تداوم خواهد داشت ؛ اینک شمایان که شباهنگام با تماشای فلان سریال تلویزیونی یا ضرباهنگ موسیقی مورد علاقه ی تان ، به خواب موقت زندگانی ، هجرت می کنید : صادقانه و صمیمانه بگویید که این زن نسبتاً سالخورده اما کاملآ پژمرده : فرآبند گور خوابی اش را به همراه سایرین ، با کدامین لهجه ی ناسور باید فریاد کند : تا اصوات رنج اش ، بیدار باش یک ملت از خیل فاجعه باشد ؛ آری بگویید که چگونه می توان حقیقت و عدالت را ، در شیپور آزادی و صلح دمید : بی آنکه از ترازوی قاضیان و باتوم پاسبان ها ، آویزان و آونگ نشد ؛ به راستی سهم ما بی شماران شهروند به گروگان گرفته شده و محروم از سراسر منابع دریایی و هوایی و زمینی این ایران کهن سال ، کدام جیره و سفره است ... !

دقیقاً و بدون تردید ! فرونشست اقتصادی یا نزول معیشتی ، یک منشأ بسیار مؤثر و مهم در ریزش پایه های اجتماعی و ستون های فرهنگی و اقتدار سیاسی هر کشوری می باشد ؛ که عاقبت یا سرانجام : ارکان خانواده ها و ابعاد بشری را ، به سراشیبی انحطاط هدایت نموده و نهایتاً بستر سقوط آن دولت مستقر یا رژیم حاکمه را ، مسجل و محق می سازد ؛ حتی با کنکاش و بررسی و تحلیل نکاتی برجسته تر یا مواردی شاخص تر نیز ، که متکی بر اوراق و اسناد تاریخی و همینطور آمبخته با شناخت کافی از نواحی گوناگون جهان باشند : به سادگی و شفاف می توان به مصائبی بحران زا مثل تأثیرات ناشی از تحریم های بین اللملی در ساختار کلی و جزیی یک کشور آمیخته با اختناق و استبداد پی برد ؛ که این شاکله های حقوقی و شالوده های قانونی ، نوعی توافق اتخاذ شده در جمع کشورها مبنی بر منافع همگانی و ملی شان می باشد ؛ که با دریافت هر گونه تهدید از جانب هر کشور خاطی ، به عنوان نوعی واکنش سریع و رفتار پیشگیرانه یا در واقع به صورت یک الگوی مجازات محور علیه آن کشور هنجار شکن ، پیاده سازی و جانمایی خواهد شد ؛ آری ! بالاخره این طرح بایکوت همه جانبه از طرف دیگر کشورها ، به یک خودویرانی ناگزیر و عمیق در موطن مربوطه ، بدل خواهد شد ؛ و طبیعتاً و نتیجتٱ این فلاکت عمومی در جامعه ی انسانی است که به تمثیل یک زنجیره ی عینی و ذهنی عمل نموده و به عبارت دیگر سایر طیف های متفاوت و مختلف از قبیل اصناف کارگری و کارمندی ، و همچنین اقشار فرهنگی و هنری ، و همینطور آحاد انتظامی و نظامی را با یک محوریت مشخص و معین ( یعنی درد مشترک یا همانا هدف واحد بدون در نظر گرفتن زاویه ی فکری ) منسجم و متحد می سازد ... !

پس بنابراین ! با اتکا به آمارها از حوادث سیاسی ، و همچنین ارجاع به تجربیات تاریخی در جغرافیای این عالم لایتتناهی ، می توان آموخت و دریافت که هرگاه دولت های نامطلوب یا حاکمان دیکتاتور مآب در هر سرزمینی که از یک جهت به ضرورت مطالبات مالی و مناسبات معیشتی یا حتی به میزان افزایش نرخ فقر در کانون خانواده ها ، بی مسئولیت یا بی توجه و بی تدبیر باشند ؛ و از جانب دیگر ، با توسل به قوانین ارتجاعی یا قیود مطلق و محض در سطوح جامعه ، به سرکوب گسترده و فراگیر اعتراضات مدنی و اعتصابات مسالمت آمیز شهروندان شان ، مبادرت و اقدام کنند ؛ لاجرم آن نظام پلشت یا رژیم پلید ، چاره ای جز رویارویی متقابل و جدال مستقیم با پدیده ی تغییرات بنیادین یا همانا وضعیتی متکی بر فرآیند انقلاب از سوی مردمان اش را ، نخواهد داشت ؛ زیرا این کالبد تاریکی یا بطن ظلمت است که : هجوم نغمه و نهاد تور را به سمت نابودی اش ، تشویق نموده یا سوق خواهد داد ... !

📝 #یادداشتهای_فراموش_شده
#امید_آدینه


#مبارزه_طبقاتی
#معیشت_منزلت
#حق_مسلم_ملست
#گرانی_مسکن
#بی_خانمانی
#حاشیه_نشینی
#حق_سر_پناه
#گور_خوابی
#کارتون_خوابی
#پشت_بام_خوابی
#ماشین_خوابی
#پارک_خوابی
#ستم_استثمار
#سرکوب_جنایت
#بی_عدالتی
#نابرابری
#دادخواهی
#شورش_گرسنگان
#فقرفسادگرونی_میریم_تاسرنگونی
#رژیم_دست_نشانده_فاشیست_فاسداشغالگراسلامی_رابرانیم
#جنبش_همبستگی_ستمدیدگان_دادخواه_ایران
#منصوراسانلوکارگرسندیکالیست
#شورای_ملی_تصمیم_ایران
#اتحادچپ_ایران

https://t.me/khabargar
خبرگر
#طبقه_کارگر #کارگران_متحد_شوید #رهبر_ما_کارگران_سنگر_ما_خیابان https://t.me/khabargar
هزاران افسوس ، صدها دریغ ، اکنون با شهود و شنود این تراژدی مملو از دلهره و هراس ! که عمدتاً یا عملاً ما شهروندان ایرانی ، خود را مکلف به تحمل اش نموده ایم : باید احساس حیا و شرم کنیم ! مگر هویت تو یا تقدیر من ، چیزی جز کسب تاوان و تاول از جانب این حاکمان خیانت پیشه و‌ نظام جنایت کار بوده و هست ؛ و کماکان نیز : در صورت عدم سرنگونی این سیستم سرمایه داری و سرکوب گر ، این طریقت رو به افول و زوال ، ادامه و تداوم خواهد داشت ؛ اینک شمایان که شباهنگام با تماشای فلان سریال تلویزیونی یا ضرباهنگ موسیقی مورد علاقه ی تان ، به خواب موقت زندگانی ، هجرت می کنید : صادقانه و صمیمانه بگویید که این زن نسبتاً سالخورده اما کاملآ پژمرده : فرآبند گور خوابی اش را به همراه سایرین ، با کدامین لهجه ی ناسور باید فریاد کند : تا اصوات رنج اش ، بیدار باش یک ملت از خیل فاجعه باشد ؛ آری بگویید که چگونه می توان حقیقت و عدالت را ، در شیپور آزادی و صلح دمید : بی آنکه از ترازوی قاضیان و باتوم پاسبان ها ، آویزان و آونگ نشد ؛ به راستی سهم ما بی شماران شهروند به گروگان گرفته شده و محروم از سراسر منابع دریایی و هوایی و زمینی این ایران کهن سال ، کدام جیره و سفره است ... !

دقیقاً و بدون تردید ! فرونشست اقتصادی یا نزول معیشتی ، یک منشأ بسیار مؤثر و مهم در ریزش پایه های اجتماعی و ستون های فرهنگی و اقتدار سیاسی هر کشوری می باشد ؛ که عاقبت یا سرانجام : ارکان خانواده ها و ابعاد بشری را ، به سراشیبی انحطاط هدایت نموده و نهایتاً بستر سقوط آن دولت مستقر یا رژیم حاکمه را ، مسجل و محق می سازد ؛ حتی با کنکاش و بررسی و تحلیل نکاتی برجسته تر یا مواردی شاخص تر نیز ، که متکی بر اوراق و اسناد تاریخی و همینطور آمبخته با شناخت کافی از نواحی گوناگون جهان باشند : به سادگی و شفاف می توان به مصائبی بحران زا مثل تأثیرات ناشی از تحریم های بین اللملی در ساختار کلی و جزیی یک کشور آمیخته با اختناق و استبداد پی برد ؛ که این شاکله های حقوقی و شالوده های قانونی ، نوعی توافق اتخاذ شده در جمع کشورها مبنی بر منافع همگانی و ملی شان می باشد ؛ که با دریافت هر گونه تهدید از جانب هر کشور خاطی ، به عنوان نوعی واکنش سریع و رفتار پیشگیرانه یا در واقع به صورت یک الگوی مجازات محور علیه آن کشور هنجار شکن ، پیاده سازی و جانمایی خواهد شد ؛ آری ! بالاخره این طرح بایکوت همه جانبه از طرف دیگر کشورها ، به یک خودویرانی ناگزیر و عمیق در موطن مربوطه ، بدل خواهد شد ؛ و طبیعتاً و نتیجتٱ این فلاکت عمومی در جامعه ی انسانی است که به تمثیل یک زنجیره ی عینی و ذهنی عمل نموده و به عبارت دیگر سایر طیف های متفاوت و مختلف از قبیل اصناف کارگری و کارمندی ، و همچنین اقشار فرهنگی و هنری ، و همینطور آحاد انتظامی و نظامی را با یک محوریت مشخص و معین ( یعنی درد مشترک یا همانا هدف واحد بدون در نظر گرفتن زاویه ی فکری ) منسجم و متحد می سازد ... !

پس بنابراین ! با اتکا به آمارها از حوادث سیاسی ، و همچنین ارجاع به تجربیات تاریخی در جغرافیای این عالم لایتتناهی ، می توان آموخت و دریافت که هرگاه دولت های نامطلوب یا حاکمان دیکتاتور مآب در هر سرزمینی که از یک جهت به ضرورت مطالبات مالی و مناسبات معیشتی یا حتی به میزان افزایش نرخ فقر در کانون خانواده ها ، بی مسئولیت یا بی توجه و بی تدبیر باشند ؛ و از جانب دیگر ، با توسل به قوانین ارتجاعی یا قیود مطلق و محض در سطوح جامعه ، به سرکوب گسترده و فراگیر اعتراضات مدنی و اعتصابات مسالمت آمیز شهروندان شان ، مبادرت و اقدام کنند ؛ لاجرم آن نظام پلشت یا رژیم پلید ، چاره ای جز رویارویی متقابل و جدال مستقیم با پدیده ی تغییرات بنیادین یا همانا وضعیتی متکی بر فرآیند انقلاب از سوی مردمان اش را ، نخواهد داشت ؛ زیرا این کالبد تاریکی یا بطن ظلمت است که : هجوم نغمه و نهاد تور را به سمت نابودی اش ، تشویق نموده یا سوق خواهد داد ... !

📝 #یادداشتهای_فراموش_شده
#امید_آدینه


#مبارزه_طبقاتی
#معیشت_منزلت
#حق_مسلم_ملست
#گرانی_مسکن
#بی_خانمانی
#حاشیه_نشینی
#حق_سر_پناه
#گور_خوابی
#کارتون_خوابی
#پشت_بام_خوابی
#ماشین_خوابی
#پارک_خوابی
#ستم_استثمار
#سرکوب_جنایت
#بی_عدالتی
#نابرابری
#دادخواهی
#شورش_گرسنگان





https://t.me/khabargar
▫️ «چهره‌ی عریان زن عرب»
▫️ به‌بهانه‌ی مرگ نوال سعداوی

نوشته‌ی: شکیبا عسگرپور

3 آوریل 2021

🔸 متن پیش‌رو بیش از آن‌که سعی در پرداخت به کارنامه‌ی درخشان نوال السعداوی، پزشک، نویسنده و فمینیستی قدرتمند در تابوشکنی‌ها بر سر مسئله‌ی زن و جنسیت در جامعه‌ی مصر داشته باشد، خواهان نقد بی‌چون و چرای ابعاد سیاسی زندگی سعداوی در بازه بهار عربی ۲۰۱۱ و روزهای پسا کودتای ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ است. سعداوی، صدای رسای فریاد برابری و مقابله با ارتجاع بود، اما چنین کارنامه‌ای به معنای آن نیست که او تنها سوژه‌ی سیاسی رادیکال در فضای مبارزاتی مصر بوده است. در واقعیت امر، با گذار از دهمین سال انقلاب مصر و با اتکا بر مرور بیانیه‌های صریح فعالان سوسیالیست‌ حاضر در آن، می‌توان با دست بازتری به بررسی علل ناکامی‌های سیاسی، جهت‌گیری‌های شتاب‌زده و فقدان تحلیلی کارآمد از پیوند زنجیره‌وار سلسله اعتراضات و اعتصابات زنان و مردان کارگر و نقش آن در انقلاب ۲۰۱۱ مصر پرداخت. چرا که اهرم پیش‌بَرنده‌ی روشنگری، جز با نقد بی‌واسطه‌ی علل عقب‌نشینی نیروهای چپ، آن هم در بزنگاه‌های تاریخیْ میسر نخواهد شد و بدین‌ترتیب، ساخت آلترناتیو رهایی‌بخشِ اتحاد مبارزاتی زنان فمینیست منطقه را در هاله‌ای از تمجیدها و چشم‌پوشانی‌ها محصور نگاه نخواهد داشت.

🔸 اگر کرونولوژی بیش از ۵۰ اثر تالیفی سعداوی، پیرامون دامنه‌ی تبعات ارتجاع مذهبی علیه جان، معیشت و حق بر بدن زنان را در یک‌سو بگذاریم، می‌توانیم کارنامه‌ی فعالیتی او را در سه گزاره‌ی ورود به مذهب، جنسیت و سیاستْ مورد بررسی قرار دهیم.

🔸 سعداوی در طول حیات خود، به‌صورت پیوسته علیه مذهب و آپارتاید جنسیتی علیه زنانْ دست به تالیف آثار گوناگون زد، از کشور رانده شد و با خطر مرگی هر روزه زندگی کرد. از این روست که نمی‌توان تلاش‌های وی جهت پایان‌دادن به مثله‌سازی اندام جنسی زنان (ختنه کودکان دختر) را تنها در حوزه‌ی جنسیت بررسی کرد. شاید تجسد عینی این فعالیت‌ها در کتاب‌های «زن و سکس» و یا «خاطرات یک زن پزشک» جای گرفته باشند. او که هرگز لبخند بر لب مادر و داغِ مثله‌سازی خود در شش سالگی را از خاطر نبرد، با تجمیع مشاهداتش در قالب پزشک و بررسی سیطره‌ی قوانین و سنت‌های جنسیت‌زده علیه کودکان دختر و زنان، همواره مورد غضب، تهدید و شکایات رسمی نهاد مذهبی الازهر قرار داشت. درج‌شدن نام سعداوی در فهرست کسانی‌که می‌بایست از سوی اسلامگرایان تندرو ترور می‌شدند هم، مانع از آن نشد که او مبارزه علیه «بنیادگرایی اسلامی» را رها کند. به باور سعداوی، مذهب ابزاری در دست قدرتمندان و نهادی در خدمت طبقات حاکم برای ممانعت و بی‌اثر ساختن کوشش‌های روشنفکران در جوامع سنتی بوده است. در این بین تاسیس «اتحادیه‌ی همبستگی زنان عرب» و «اتحادیه‌ی عربی حقوق‌بشر» در راستای اعتقاد وی به ایجاد جنبش رهایی‌بخش فراطبقاتی زنان بازمی‌گشت. برای ایجاد مخرج مشترک مطالباتی با محوریت فراطبقاتی نیز، دو گزاره‌ی «مذهب» (و قوانین جنسیت‌زده‌ی برآمده از آن) و «حجاب اجباری» مورد تاکید سعداوی بود، که زیر سایه‌ی تهدیدهای روزمره‌ی اسلامگرایان به بسط آن می‌پرداخت...

🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-26G

#شکیبا_عسگرپور #نوال_سعداوی
#فمینیسم #مبارزه_طبقاتی #جنبش_کارگری #جنبش_زنان



https://t.me/khabargar
▫️ نقش پویایی خواست‌ها
▫️ پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها


14 ژوئن 2023

نوشته‌ی: کمال خسروی

🔸 تحلیل مشخص از شرایط مشخص به معنای عزیمت از وضع موجود نیست، عزیمت از امر مشخص است. تعّیناتی که هم‌راهی، هم‌هنگامی و هم‌دوسی‌شان به امر مشخص در مقام مشخصِ اندیشیده هویت می‌بخشند، فقط مرکب از امور واقع نیستند. در ترکیب تعیّناتِ امر مشخصْ هم امور واقع دخیل‌اند، هم فرانمودهایی که خود را هم‌چون امر واقع می‌نمایانند و هم، مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌های رو به زوال یا به ‌سوی بالندگی، و بالقوگی‌های رو به انکشاف. جای‌گزین‌ کردن وضع موجود به‌جای امر مشخص و عزیمت از آن با ادعای «واقع‌بینی»، نه فقط به ابتذالِ سطحی‌نگری فرو می‌افتد و خودْ به جزئی ایدئولوژیک در ترکیب امر مشخص بدل می‌شود، بلکه مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌ها و بالقوگی‌های پویای امر واقع را نادیده می‌گیرد. بی‌گمان بزرگ‌ترین دشواری تحلیل امر مشخص، تشخیص امور واقع از گرایش‌های پویای آن است. این‌جاست که خطاها ممکن، بسا گریزناپذیر، می‌شوند. یگانه راه تشخیص و تمایز گرایش‌ها و بالقوگی‌ها، تاریخیتِ امر مشخص است، بی‌آن‌که تاریخیت به دام تاریخ و تاریخی‌گری افتد: چه در استناد به پیشینه و چه در عطف به پیش‌گوییِ غایت‌شناختی. کشف هم‌دوسی‌های بنیادینِ امر مشخص، و از آن‌جا، استنتاج چیزی که بتوان آن ‌را منطق ویژه‌ی موضوعِ ویژه نامید، کاری است دشوار و نه همواره قرین کام‌یابی. از این‌ رو، چه در طرح تعیّن‌ها و چه در نقد واکاوی‌ها چاره‌ای جز تلاش و فروتنی نیست.

🔸 معضل فراهم‌آوری، تدوین و صورت‌بندی مواد «منشور»ها و «برنامه»ها و تناقضات صوری و محتواییِ مواد آن‌ها در اساس ناشی از همین تنش بین تعین ناظر بر امر واقع و تعین معطوف به گرایش و بالقوگی در چارچوب یک بند یا بین بندهاست. حتی تناقضاتی صوری از این دست که روشن نیست ماده‌ای از منشور یا برنامه به‌مثابه‌ی «خواسته» صورت‌بندی شده یا به‌عنوان «فرمان»، یعنی روشن نیست که این ماده، صورت‌بندی «خواسته»ای از یک مرجع قدرت (نهادین، سیاسی یا اقتصادی) است یا فرمانی برنامه‌ای برای وضع یا برنهادن موقعیتی نهادین‌، ‌سیاسی یا اقتصادی، از این تنش منشاء می‌گیرند که نقطه‌ی عزیمت آن‌ها بین وضع جاری امور یا بالقوگی‌های تحول و تطور آن در نوسان است. همین نوسان بین «خواسته» و «فرمان» است که به تناقضات صوری دیگر راه می‌برد. مثلاً موجب می‌شود بندها یا موادی از منشور به‌مثابه‌ی «حداقل» توصیف شوند، در حالی ‌که بنا بر ترکیب بانیان منشور، شکل «حداکثر» آن‌ها قابل تصور نیست. یا موادی به‌مثابه‌ی «فرمان» طرح می‌شوند، در حالی‌ که ضامن اجرایی یا نیروی سیاسی و اجتماعی پشتوانه‌ی آن‌ها به‌روشنی تعریف نشده ‌است. معضل از یک ‌سو تلاش برای تقلیل‌ نیافتن و محدود نماندن به به‌اصطلاح «واقع‌بینی» و سطح موجود «خواست»هاست، و از سوی دیگر، فاصله‌ گرفتن از خیال‌پردازی‌های سیاسی و اجتماعی‌ای که از افق مبارزه‌ی سیاسی فراتر می‌روند یا چیزی جز تکرار کلیشه‌های بی‌هوده و بی‌محتوا نیستند. حل این کشاکش از یک ‌سو مستلزم به ‌رسمیت ‌شناختن مشروعیت منشورها و برنامه‌های مترقیِ متفاوت و گاه متناقض، و از سوی دیگر، گفت‌وگوی انتقادی بین آن‌ها و پیرامون آن‌هاست.

🔸 تلاش جُستار پیش‌ِ رو کاوش در سرشت خواست‌ها و ژرف‌کاوی در معیارهای تمایز تعینات ناظر بر امر واقع و بر گرایش‌ها و ادای سهمی در این گفت‌وگوی انتقادی است. هدفْ واکاوی و نقدِ چالشی است که رویکرد چپ انقلابی در کشاکش و تنش بین «وضع موجود» و چشم‌انداز رهایی با آن روبه‌روست و پیش‌نهادن معیار تازه‌ای برای سرشت‌نشان خواست‌های جنبش انقلابی، هم‌راه با طرح نمونه‌وار صورت‌بندی برخی خواست‌ها بر پایه‌ی این معیار.


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3wn

#کمال_خسروی
#قدرت_انقلابی #مبارزه‌_طبقاتی #چپ_رادیکال
#منشور #برنامه_حداقل




https://t.me/khabargar
🔴 اهمیت شاهرخ زمانی بودن

روز گذشته سالگرد شهادت شاهرخ زمانی بود، نقاش ساختمان و کارگر رزمنده‌ای که در ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، بعد از پنج سال حبس بدون مرخصی در زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) به دلیل اهمال مسئولان قضایی و امنیتی و زندانبانان جمهوری اسلامی در درمان بیماری‌اش به قتل رسید. مسئولان جمهوری اسلامی او را ذره ذره در زندان کشتند و سرانجام علت شهادت او را «سکته‌ی مغزی» اعلام کردند اما هرگز نگفتند که شاهرخ زمانی پنج سال در چه شرایط هولناکی با انواع بیماری‌ها دست و پنجه نرم کرد و حتی از حضور در مراسم ازدواج دختر و تشییع جنازه‌ی مادرش محروم ماند تا سرانجام به این شکل جان عزیزش از دست برود. درست به همان ترتیبی که همرزم دیگرش، محمد جراحی را تنها زمانی از بند رها کردند که سرطان در جانش خانه کرده بود و چندی بعد از آزادی از زندان درگذشت. جمهوری کشتار شاهرخ زمانی را آگاهانه و رذیلانه به قتل رساند چرا که:
🔺شاهرخ زمانی تنها یک کارگر مبارز نبود. مهمتر از این او یک کارگر مبارز سازمانگر بود. در تمام سال‌های پیش از بازداشت و زندان او در راه سازماندهی طبقه‌ی کارگر کوشید و فعالیت کرد. مسئله‌ای که موجب کینه‌ی جلادان جمهوری جنایت از شاهرخ زمانی شد فقط این نبود که او به ستم
طبقاتی مستقر اعتراض دارد بلکه بیش از آن این بود که او برای مبارزه با ستم طبقاتی مستقر سازماندهی می‌کرد و قاتلان به خوبی می‌دانستند سازمان یافتن چگونه پایه‌های ستم آنان را تهدید می‌کند.

🔺شاهرخ زمانی نه تنها عضو تشکل علنی «کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل‌های کارگری» بود، نه تنها بنیان‌گذار و عضو «هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی» بود بلکه در ضمن با درک درست از لزوم تلفیق کار علنی و کار مخفی موسس و سازماندهنده‌ی هسته‌ای مخفی برای
مبارزه‌ی طبقاتی بود و دلیل اصلی محکومیت او به یازده سال زندان در دادگاه‌های جمهوری اسلامی همین مبارزه‌ی مخفی بود، شکلی از فعالیت که جمهوری اسلامی هنوز هم از ترویج و گسترش آن وحشت دارد.

🔺شاهرخ زمانی مارکسیست بود و این را پیش از دستگیری و حتی بعد از بازداشت و در زندان، در زیر سرنیزه‌های زندانبانان جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام می‌کرد. مارکسیست بودن شاهرخ زمانی تنها از وجه عقیدتی برای جمهوری اسلامی خطرناک نبود بلکه خطرناکترین وجه مارکسیست بودن شاهرخ زمانی و اعلام عمومی آن این بود که با کارگری سازمانده، متشکل و مبارز روبه‌رو است که به شکل ایجابی ایده‌ی سرنگونی نظم سرمایه‌داری و جایگزینی آن با جامعه‌ای که ستم
طبقاتی در آن محو شده باشد را حمل می‌کرد و مروج آن بود. به این‌ترتیب پیوند خوردن او و کارگران مبارزی چون او با مبارزات صنفی و اعتصاب‌ها و تجمعات کارگری می‌توانست و می‌تواند بساط چپاول و بهره‌کشی را به مخاطره بیندازد.

🔺اهمیت شاهرخ زمانی نیز در همین‌ها بود. به یاد آوردن شاهرخ زمانی تنها به یاد آوردن شهیدی دیگر از ده‌ها هزار شهید تاریخ
مبارزه‌ی طبقاتی برای آزادی و برابری نیست بلکه توامان به یاد آوردن شهیدی است که سازماندهنده بود، متشکل بود و به خوبی می‌دانست مبارزه‌ی طبقاتی باید کدام مسیر را برای بنیان گذاشتن جامعه‌ای آزاد و برابر طی کند.

#شاهرخ_زمانی
#محمد_جراحی
#مبارزه_طبقاتی
#اتحاد_ستمدیدگان

@mansoor1999
هزاران افسوس ، صدها دریغ ، اکنون با شهود و شنود این تراژدی مملو از دلهره و هراس ! که عمدتاً یا عملاً ما شهروندان ایرانی ، خود را مکلف به تحمل اش نموده ایم : باید احساس حیا و شرم کنیم ! مگر هویت تو یا تقدیر من ، چیزی جز کسب تاوان و تاول از جانب این حاکمان خیانت پیشه و‌ نظام جنایت کار بوده و هست ؛ و کماکان نیز : در صورت عدم سرنگونی این سیستم سرمایه داری و سرکوب گر ، این طریقت رو به افول و زوال ، ادامه و تداوم خواهد داشت ؛ اینک شمایان که شباهنگام با تماشای فلان سریال تلویزیونی یا ضرباهنگ موسیقی مورد علاقه ی تان ، به خواب موقت زندگانی ، هجرت می کنید : صادقانه و صمیمانه بگویید که این زن نسبتاً سالخورده اما کاملآ پژمرده : فرآبند گور خوابی اش را به همراه سایرین ، با کدامین لهجه ی ناسور باید فریاد کند : تا اصوات رنج اش ، بیدار باش یک ملت از خیل فاجعه باشد ؛ آری بگویید که چگونه می توان حقیقت و عدالت را ، در شیپور آزادی و صلح دمید : بی آنکه از ترازوی قاضیان و باتوم پاسبان ها ، آویزان و آونگ نشد ؛ به راستی سهم ما بی شماران شهروند به گروگان گرفته شده و محروم از سراسر منابع دریایی و هوایی و زمینی این ایران کهن سال ، کدام جیره و سفره است ... !

دقیقاً و بدون تردید ! فرونشست اقتصادی یا نزول معیشتی ، یک منشأ بسیار مؤثر و مهم در ریزش پایه های اجتماعی و ستون های فرهنگی و اقتدار سیاسی هر کشوری می باشد ؛ که عاقبت یا سرانجام : ارکان خانواده ها و ابعاد بشری را ، به سراشیبی انحطاط هدایت نموده و نهایتاً بستر سقوط آن دولت مستقر یا رژیم حاکمه را ، مسجل و محق می سازد ؛ حتی با کنکاش و بررسی و تحلیل نکاتی برجسته تر یا مواردی شاخص تر نیز ، که متکی بر اوراق و اسناد تاریخی و همینطور آمبخته با شناخت کافی از نواحی گوناگون جهان باشند : به سادگی و شفاف می توان به مصائبی بحران زا مثل تأثیرات ناشی از تحریم های بین اللملی در ساختار کلی و جزیی یک کشور آمیخته با اختناق و استبداد پی برد ؛ که این شاکله های حقوقی و شالوده های قانونی ، نوعی توافق اتخاذ شده در جمع کشورها مبنی بر منافع همگانی و ملی شان می باشد ؛ که با دریافت هر گونه تهدید از جانب هر کشور خاطی ، به عنوان نوعی واکنش سریع و رفتار پیشگیرانه یا در واقع به صورت یک الگوی مجازات محور علیه آن کشور هنجار شکن ، پیاده سازی و جانمایی خواهد شد ؛ آری ! بالاخره این طرح بایکوت همه جانبه از طرف دیگر کشورها ، به یک خودویرانی ناگزیر و عمیق در موطن مربوطه ، بدل خواهد شد ؛ و طبیعتاً و نتیجتٱ این فلاکت عمومی در جامعه ی انسانی است که به تمثیل یک زنجیره ی عینی و ذهنی عمل نموده و به عبارت دیگر سایر طیف های متفاوت و مختلف از قبیل اصناف کارگری و کارمندی ، و همچنین اقشار فرهنگی و هنری ، و همینطور آحاد انتظامی و نظامی را با یک محوریت مشخص و معین ( یعنی درد مشترک یا همانا هدف واحد بدون در نظر گرفتن زاویه ی فکری ) منسجم و متحد می سازد ... !

پس بنابراین ! با اتکا به آمارها از حوادث سیاسی ، و همچنین ارجاع به تجربیات تاریخی در جغرافیای این عالم لایتتناهی ، می توان آموخت و دریافت که هرگاه دولت های نامطلوب یا حاکمان دیکتاتور مآب در هر سرزمینی که از یک جهت به ضرورت مطالبات مالی و مناسبات معیشتی یا حتی به میزان افزایش نرخ فقر در کانون خانواده ها ، بی مسئولیت یا بی توجه و بی تدبیر باشند ؛ و از جانب دیگر ، با توسل به قوانین ارتجاعی یا قیود مطلق و محض در سطوح جامعه ، به سرکوب گسترده و فراگیر اعتراضات مدنی و اعتصابات مسالمت آمیز شهروندان شان ، مبادرت و اقدام کنند ؛ لاجرم آن نظام پلشت یا رژیم پلید ، چاره ای جز رویارویی متقابل و جدال مستقیم با پدیده ی تغییرات بنیادین یا همانا وضعیتی متکی بر فرآیند انقلاب از سوی مردمان اش را ، نخواهد داشت ؛ زیرا این کالبد تاریکی یا بطن ظلمت است که : هجوم نغمه و نهاد تور را به سمت نابودی اش ، تشویق نموده یا سوق خواهد داد ... !

📝
#یادداشتهای_فراموش_شده
#امید_آدینه


#مبارزه_طبقاتی
#معیشت_منزلت
#حق_مسلم_ملست
#گرانی_مسکن
#بی_خانمانی
#حاشیه_نشینی
#حق_سر_پناه
#گور_خوابی
#کارتون_خوابی
#پشت_بام_خوابی
#ماشین_خوابی
#پارک_خوابی
#ستم_استثمار
#سرکوب_جنایت
#بی_عدالتی
#نابرابری
#دادخواهی
#شورش_گرسنگان

#کمپینهای_زنان_دموکراسی_وآزادی_خواه_ایران