اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
682 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
💥 یکشنبه های تربیتی 💥
مجموعه وبینارهای هفتگی تربیت جنسی کودکان
به همت گروه مامایی وسلامت باروری دانشگاه علوم پزشکی تهران

هفته دوم: تربیت جنسی: چیستی؟ چرایی؟

سخنران: دکتر سید علی آذین متخصص پزشکی اجتماعی، فلوشیپ طب جنسی

زمان: یکشنبه ۱۹ بهمن ، ساعت 5 تا 7 عصر

📝 همراه با امتیاز فرهنگی برای اعضای هیات علمی

📝 ارائه گواهی آنلاین برای شرکت کنندگان

💻 لینک شرکت در وبینار :
https://www.skyroom.online/ch/virtualtums/midwifery--srh-webinars-tum
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اون فیلم قدم زدن مشهد رو یادتونه ؟ ماهم رفتیم قدم زدیم اما با 3 نوع لباس پوشیدن. نتیجه اش مارو هم شگفت زده کرد...
«جنس اول»

@kherad_jensi
زن، چرا «سیاه‌سر»؟

 یعقوب یسنا

در نخستین برخورد به واژه‌ ”سیاه‌سر“ شاید بگویید که یک اتفاق زبانی است و معنا و پیامدهای خاص فرهنگی مردسالارانه و زن‌ستیزانه را در پی ندارد؛ درصورتی‌که به‌ خود زحمت بدهیم و به تعبیرهای ”سیاه‌سر“ در مناسبات زبانی ــ فرهنگی جامعه‌ خود توجه کنیم، می‌دانیم که یک اتفاق زبانی ساده نیست، بلکه دارای بارهای معنایی ــ فرهنگی مردسالارنه و زن‌ستیزانه است.

از خود بپرسیم ”سیاه‌سر“ مصداق و نشان‌دهنده چیست؟ نشان‌دهنده و مصداق جنس نیست. پس ”سیاه‌سر“ در زن به چه اشاره می‌کند؟ اگر قرار باشد که بگوییم به موی زن اشاره می‌کند؛ درست نیست، زیرا از زنان کرده سر و روی مردان موی بیشتر دارد و سیاه است. غیر از بینی و دور چشم مردان، دیگر همه روی و سرش موی دارد؛ بنابراین از این نگاه، ”سیاه‌سر“ بیشتر مصداق مردان است تا زنان.

سیاه‌سر خوانده‌شدن زنان یک اشاره‌ مصداقی نیست، بلکه برخورد فرهنگی به مفهوم زن است. یک مثال ساده ارایه می‌کنم که می‌تواند قابل تأمل و اندیشه باشد: به ریش، بروت و موی صورت مردان ”محاسن“ گفته‌ می‌شود. محاسن جمع حُسن است؛ یعنی خوبی‌ها و نیکویی‌ها. درحالی‌که هنوز ریش مردان سفید نشده یا حتی ریش خود را می‌تراشند اما به مردان به‌عنوان بزرگان ”محاسن‌سفیدان“ گفته‌ می‌شود.

اصطلاح ”محاسن‌سفیدان“ و ”سیاه‌سر“ را کنار هم بگذاریم، به معنای فرهنگی این دو اصطلاح پی می‌بریم. چرا سیاه‌سر؟ چرا محاسن؟ سر زن سیاه خوانده می‌شود؛ سر و موی صورت مرد محاسن گفته‌ می‌شود. متوجه می‌شویم که محاسن و سیاه، جنبه‌ تقابلی سعد و نحس دارد. ”سر“ نمایندگی از کلیت وجود انسان می‌کند. می‌گوییم ”سرش را از دست داد.“ یعنی از بین رفت. ”سر“ در واژه‌ ”سیاه‌سر“ به‌ صورت مجازی معادل زن است. سیاه را مقابل سفید بگذارید. از نظر مفهومی هرچه سیاه است به بدی و زشتی تعلق دارد و هرچه سفید است به نیکی و خوبی تعلق دارد. در این ساختار دوتایی سیاه و سفید، مرد جانب سفیدی و زن جانب سیاهی قرار می‌گیرد. در مناسبات فرهنگی جامعه‌های مردسالار و سنتی، حضور زن در بسیاری از مناسبات اجتماعی ممنوع است. چرا ممنوع است؟ برای اینکه زن سیاه‌سر است. سیاه‌سر در فرهنگ مردسالار نحس معنا می‌دهد.

به یاد دارم، موقعی‌که پدرم رمه‌اش را به آغیل پایین می‌کرد. نباید سیاه‌سر نخستین کسی‌ می‌بود که وارد رمه می‌شد. باید مردان خانواده وارد رمه می‌شدند. بعد بنا به ضرورت اگر لازم می‌شد، سیاه‌سران وارد رمه شده‌ می‌توانستند. اینکه چرا زن باید برای نخستین‌بار وارد رمه نشود؛ واضح و معلوم بود که سیاه‌سر است؛ سیاه‌سر نحس بود؛ به تعبیر و باور فرهنگی مردسالارانه، حضور سیاه‌سر در بین رمه، موجب می‌شد که رمه دچار آفت شود.

اگر دقت کنیم سیاه‌سر گفتن زن بار معنایی حقارت و کم‌بینی دارد: سیاه‌سرهای بیچاره؛ سیاه‌سران را یکجا بنشانید؛ خوبه که سیاه‌سر همراهت نیست؛ سیاه‌سر بار شیشه است؛ سیاه‌سر را چه به کار مردان؛ سیاه‌سر باید خانه باشد؛ گناهش نیست، سیاه‌سر است؛ و …

پس از هزاران سال ما هنوز بر اساس همان مفاهیم که ذهن انسان بدوی ایجاد کرده‌ است می‌اندیشیم. اینکه زن را ”سیاه‌سر“ می‌گوییم و مردان را ”محاسن‌سفید“ بیانگر دسته‌بندی مفهوم‌سازی بر اساس ذهنیت بدوی است. نتیجه این می‌شود که هرچه نحس و بدی به سیاه‌سر تعلق می‌گیرد و هرچه نیکویی و خوبی به مَرد.

اگر بخواهیم از این ساده‌انگاری عبور کنیم باید در درون زبانی‌ که زندگی می‌کنیم، بیندیشیم و تفکر کنیم، زیرا مناسبات معنادار و فرهنگی مناسبات زبانی است. این مناسبات زبانی را باید مورد انتقاد و روشنگری قرار داد تا ساختار تقابلی فرهنگی خوب/ بد زبان دچار تحول شود. زن را نگوییم سیاه‌سر. زن را باید بگوییم ”بانو“، ”خانم“. بهتر از همه، اسم زنان را بگیریم.

در فرهنگ زبانی ما حتی زن گفتن بار معنایی منفی و تحقیربرانگیز و اهانت‌آمیز دارد. در واقع زن‌گفتن دشنام است. اگر مناسبات فرهنگی واژه‌ ”زن“ را در زبان جامعه‌ خود بررسی کنیم، متوجه می‌شویم انواع برچسپ‌های زشت و ناروا به واژه‌ ”زن“ ربط داده شده‌ است‌ که ناشی از ساختار فکری بدوی فرهنگ جامعه‌ مردسالارانه‌ ما است.

بنابراین بهتر است به زنی‌ که شریک زندگی ما است ”همسر“ بگوییم. همسر بار معنایی مثبت دارد. زن را در موقعیت فرودست قرار نمی‌دهد؛ به‌عنوان شریک زندگی برابر و معادل مرد دانسته‌ می‌شود. در صورتی‌ که بخواهیم در فرهنگ و زبان غیرجنسیت‌زده، غیربدوی و مردسالارانه زندگی کنیم، باید در چگونگی کاربرد واژگان در زبان توجه کنیم تا تمرینی برای تحول در ساختار ذهنی بدوی تقابلی و مردسالارانه‌ ما شود. (با اندکی ویرایش)/ تریبون زمانه

📝 در افغانستان، به زنان ”سیاه‌سر“ می‌گویند.
@kherad_jensi
@EveDaughters
Forwarded from یاسر عرب
‏بانوان دوچرخه سوار در میدان ‎آزادی تهران...
امروز دوچرخه‌سواری زنان استثنائا حرام نبود!

دبیر امر به معروف و نهی از منکر اصفهان نظری ندارن؟

@yaser_arab57
🔺️کم فرزندی بی سابقه در ایران

🔹️از ۳۱ استانِ کشور، تنها مادران ۶ استان بیش از۲ فرزند به دنیا می‌آورند.

@kherad_jensi
سیاستهای ضد زن به نام دین ولی از موضع مردسالارانه یکی پس از دیگری در حال اجراست. بدترین آن‌ها بلاموضوع کردن دریافت مهریه است.


@kherad_jensi
تبعیض جنسیتی
در آینهٔ سینمای فجر ۳۹

✍️ محمدرضا جلائی‌پور

کمال خالق پناه و مرضیه رضایی در مطالعه‌‌شان دربارهٔ زنانگی در سینمای رخشان بنی‌اعتماد نشان داده بودند که در فیلم‌های او زنانگی حامل مصالحه است و تا حدی زیاد غیرجنسی تصویر می‌شود و مبتنی بر عشق رمانتیک انسجام اجتماعی را بیشتر می‌کند. در فجر ۳۹ گویی این «زن مصالحه‌‌سازِ» بنی‌اعتماد تبدیل به تصویر غالب اکثر کارگرادانان از زنان فیلم‌هایشان شده بود. اگر در سال‌های اول انقلاب چهرهٔ زن در سینمای ایران کمرنگ است و از اواسط دهه شصت و دوران جنگ در نقش‌های مادری، همسری و منفعل در سینما مرئی‌تر می‌شود و از اواخر دههٔ شصت در فیلم‌هایی مثل «رعنا» (میرباقری) و «باشو، غریبه کوچک» (بیضایی) زن انقلابی و غیرمنفعل ظهور می‌کند و در دههٔ هفتاد و هشتاد به زن شاغل و کنشگر و سنت‌شکن و عصیانگر تبدیل می‌شود، سینمای امسال به این بلوغ رسیده است که هم ساختارهای زن‌ستیز جامعهٔ مردسالار و چالش‌هایش برای زنان را به تصویر بکشد و هم عاملیت و کنشگری زنان در این محیط ساختاری و اصلاحش را. هم نسبت به تبعیض جنسیتی حساس است و هم روند کاهش نابرابری جنسیتی را می‌بیند.

مثلا شخصیت تی‌تی با بازی عالی الناز شاکردوست در فیلم خوش‌ترکیب «تی‌تی» زنی است که هم قربانی انواع نابرابری جنسیتی و اقتصادی است و هم فاقد عاملیت نیست. هم متعلق به حاشیه‌ترین گروه اجتماعی فرودست است و نامزدش مجبورش می‌کند رحمش را اجاره بدهد و هم چنان عاشق خدمت به بشر است که یک استاد فیزیک را عاشق خودش می‌کند و شخصیت قدرتمندی دارد. لیلی با بازی هدیه تهرانی در فیلم «بی‌همه‌چیز» نیز هم قربانی سکوت و اتهام‌زنی هم‌روستایی‌های مردسالارش است و هم چنان عاملیتی دارد که گمان می‌کند می‌تواند عدالت را بخرد. نقش مادرِ سنتیِ آبادانی با بازی ستاره پسیانی در فیلم «یدو» هم قدرتمند تصویر می‌شود. همین‌طور نقش همسر منصور ستاری در فیلم منصور که هم زن خانه است و هم شوهرش که فرمانده نیروی هوایی ارتش است از او حساب می‌برد.

از همهٔ این شخصیت‌ها پرداخته‌شده‌تر، نقش مامان با بازی درخشان رویا افشار در فیلم «مامان»ِ آرش انیسی است. در این فیلمِ پخته و کم‌هزینهٔ سینمای آلترناتیو مامان هم محور و مدیر مقتدر خانواده است و هم قربانی مردسالاری فرزندان پسرش و تبعیضِ محیط کار مردانهٔ رانندگان تاکسی. تصویری تاثیرگذار از گروه بزرگی از مادران جامعهٔ ما که علی‌رغم همهٔ تبعیض‌های ساختاری و فرهنگی علیه زنان، قدرتمند می‌مانند، چیزی برای خودشان نمی‌خواهند و در موارد اندکی که می‌خواهند هم بعضا مردهای زندگی‌شان به این خواسته توجه نمی‌کنند.

فیلم ابلق هم راوی این است که حتی در زورآبادهای محروم فقرزده هم نوعی جنبش «Me too» و افزایش همبستگی زنان در اعتراض به تعرض و آزار جنسی مردان قابل شکل‌گیری است و حتی زنان مذهبیِ چنین بافتی هم در این زمینه می‌توانند عاملیت داشته باشند. در این فیلم راحله با بازی الناز شاکردوست رنجور از آزار جنسی و سکوت دیگران و خشونت خانگی است و در عین حال شخصیتی قوی دارد، تا جایی‌که باورپذیر می‌بود اگر کارگردان به جای پایان‌بندی کنونی که در آن راحله مجبور به مصلحت‌سنجی و تداوم سکوت می‌شود، اسیر جبر محیط نمی‌ماند، حاضر به کتمان حقیقت نمی‌شد، نوعی #من‌همِ کام‌یابِ زورآبادی را آغاز و زنان دیگر را هم به شکستن سکوت تشویق می‌کرد.

در سایر فیلم‌های امسال هم انواع تبعیض علیه زنان حتی اگر محور اصلی نبود، بیشتر از قبل به تصویر کشیده شده بود. مثلا در فیلم «روزی روزگاری آبادان» فرزند پسر با اطلاع خواهرش دوست دختر دارد، ولی فرزند دختر برای ارتباط با دوست پسرش از همان برادرش می‌ترسد. یا در فیلم «خط فرضی» معلم زن نمی‌تواند بدون اجازه و اطلاع همسر روشنفکرش به سفر برود و شاگرد دخترش به خاطر ارتباط با دوست پسرش ناچار به فرار از خانه و خودکشی می‌شود. حساسیت فیلم‌های امسال به تبعیض جنسیتی و محوریت زنانی که هم فعال و کنشگر اند و هم تحت تبعیض در حدی بود که می‌توان سینمای امسال را «فمینیستی» توصیف کرد.

متن کامل
https://t.me/jalaeipour/8885


@Kherad_jensi
از دوچرخه سواری تا قطار سواری زنان!
سید هاشم فیروزی


در نگاه پژوهشی آنچه جان مرا به لب رسانده نه دوچرخه سواری که قطار سواری زنان است!

قطارهای زندگی و فدک که هر دو تعلق نهادی اداره ای داشته، مهماندار خانم هم دارند.

حداقل دو مرتبه سر صحبت را با آن ها باز نموده ام.
ساعت کاری ۴۸_۴۸
یعنی ۴۸ ساعت کار مداوم و حضور بیرون از خانه و ۴۸ ساعت هم استراحت !

وقتی می گوییم فرهنگ نگاه راهبردی و کلان می خواهد، مصداقش دقیقا همین قطارهای نازندگی و فدک است البته از نوع غصبی اش!

تا می توانند همه چیز را هم از ارزش تهی می کنند:
✳️زندگی
✳️فدک
کدام زندگی با کدام همسری،کدام مادری، کدام دختری!

تاسف برانگیز است این حجم از بلاهت و نافهمی فرهنگی ضد مادرانگی و ضد زنانگی...

با هر کدام از مهمانداران صحبت می کنم اصلا و ابدا از کار راضی نیست!
نیاز مالی اولویت اصلیست.
مراد از نارضایتیش عدم تناسب شغل با ذات زنانه اوست.

فریب برساخت های جنسیتی در این مورد شفاف را نباید خورد.
والله من بعنوان مرد تمایلی به چنین کار دور از خانه ای ندارم چه رسد به زن...
ربات که نیست زن است، همسر است، مادر است، دختر است...

⛔️حال راهکار ابلاغ مصوبه منع به کارگیری زنان از همین فردا نیست، که نیست!

بلکه تفکر اساسی برای عبور از جمهوری سرمایه داری ایران و بازگشت به عدالت در بعد اقتصاد و تصحیح خوانش های موجود صفوی ضد زن و ارزش آفرینی حول نهاد والا و مقدس خانواده با محوریت زن می باشد...

آقایان، علما، فضلا، بزرگان:

دوچرخه سواری خانمها در قاطبه موارد در کنار همسر، فرزند و یا والدین آنها صورت می پذیرد اما قطار سواری آنان در غربتی ۴۸ ساعته و فرسنگها دورتر از محیط خانه اتفاق می افتد...

♨️دوچرخه یعنی زندگی!


از خاستگاه نشت و بسط تفکر تشیع صفوی که اسلافشان سر از تن مجانین و کور و عاقل جدا می کردند،تنها و تنها بجرم قرار گیری در مسیر تردد اهل بیت شاهی،انتظاری غیر از جان به لب رسیدن از دوچرخه سواری زنان در امروز نیست.
اما ای کاش دیگران و عاقلانی زاویه دید را تغییر دهند تا کارد به استخوان نرسیده ...

این غیرت نامحترم پادشاهان صفوی که تا به امروز به ارث رسیده است همزمان بوده با غلام بازی و زن بازی حضرات همایونی در بیت الطف ها و حرمسراهای چندصد نفره و بلکم هزار نفره....

دختران بی گناهی که حضور در بین زنان شاه برای آنان عین اسارت و استثمار جنسی بود...

این خوانش و تفکر صفوی از زن چه نامحترم است و پلید....
@kherad_jensi
@seyyedhashemfirouzi
انجمن علمی دانشجویی حقوق دانشگاه بوعلی سینا برگزار می کند

💢بررسی حقوقی آزار جنسی کودکان

🛑 متجاوز یا قربانی؛ قانون در کدام سمت ایستاده است؟

👤با حضور جناب آقای علی مولابیگی
عضو انجمن حقوق کودک و مدرس حوزه کودکان
دانشجوی دکتری جزا و جرم‌شناسی دانشگاه علامه
کارشناس ارشد حقوق کیفری اطفال و نوجوانان

🕰زمان : پنجشنبه 30 بهمن ساعت 21
پخش بصورت لایو از پیج اینستاگرام انجمن علمی
https://instagram.com/basu_law

@Law_basu
@kherad_jensi
‏خانم مریم حسینی ۳۴ ساله با مدرک دیپلم نقاشی، یک زن - مادر است که با نقاشی خانه های مردم در شهر گرگان زندگی خود و خانواده را می چرخاند.

@kherad_jensi
زنان ایران؛ بیکارترین زنان جهان هستند!

زنان به عنوان نیمی از جمعیت یک کشور نقش حیاتی در رشد، شکوفایی، توسعه و سلامت جامعه و خانواده دارند. در حقیقت زنان زنجیره اصلی توسعه هستند و بی‌توجهی به این امر جامعه و خانواده را به سمت عقب ماندگی سوق می‌دهد. اکنون نگاه جهان امروز به سوی زنان معطوف شده است، زیرا برای تحقق توسعه اجتماعی، تسریع فرایند توسعه اقتصادی ومحقق شدن عدالت اجتماعی، چنانچه به زن بعنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود، قطعاً تأثیر بسیاری در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت. لذا بی تردید مشارکت و اشتغال زنان درفعالیت‌های اقتصادی اهمیت بسزایی برای یک کشور دارد که متاسفانه زنان ایرانی طبق اطلاعات بانک جهانی بعنوان بیکارترین نیرو کار درمسئله اشتغال شناخته میشوند، زیرا تنها 17.3% آنها دارای شغل می‌باشند. به همین دلیل رتبه ایران درحوزه اشتغال زنان رتبه 177 از میان 182 کشور جهان است.

زنان قطر 56.7%
زنان امارات 52.4%
زنان کویت 49.3%
زنان بحرین 45%
زنان ترکیه 34%
زنان عمان 31%
زنان عربستان 22%
@kherad_jensi
@RuralWomenIssues
بار دیگر ممنوع‌الخروجی یک مربی زن!

زهرا مینویی

باز در خبرها می‌خوانیم زن ورزشکاری، درست در یکی از نقاط عطف زندگی حرفه‌ای خود، با اقدام همسرش ممنوع‌الخروج شده است. دیروز تیم
ملی اسکی آلپاین بانوان برای شرکت در رقابت‌های جهانی، تهران را به مقصد ایتالیا ترک کرد ولی سمیرا زرگری سرمربی تیم به دلیل ممنوع‌الخروج شدن نتوانست تیم ملی را همراهی کند. در گذشته هم همسر نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتسال، و همسر زهرا نعمتی، پرچم‌دار بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ ریو و قهرمان پارالمپیک در رشته‌ی تیر و کمان، همسران ورزشکار خود را ممنوع‌الخروج کرده بودند تا از حضور در میادین بین‌المللی محروم شوند.

مادۀ ۱۸ قانون گذرنامه، مصوب سال ۱۳۵۱ شرایط صدور گذرنامه را برای زنان شوهردار در بند سوم همان ماده آورده است. به موجب بند سوم این ماده صدور گذرنامه برای زنان شوهردار، ولو کمتر از ۱۸ سال تمام، با موافقت کتبی شوهر امکان‌پذیر است. در موارد اضطراری می‌توان از  دادستان شهرستان محلِ درخواست گذرنامه برای صدور گذرنامه درخواست جواز کرد و دادستان مکلف است نظر خود را اعم از قبول درخواست یا رد آن حداکثر ظرف سه روز اعلام کند.
بنابراین زنان شوهردار به موجب قانون نمی‌توانند خودشان بدون اجازه‌ی همسرشان تقاضای صدور یا تمدید گذرنامه را داشته باشند. همچنین زنان ممکن است با داشتن گذرنامه‌ی معتبر در فرودگاه متوجه شوند از سوی همسرشان ممنوع الخروج شده‌اند.

قانون به شوهر این اجازه را داده که هر زمان اراده کرد، با مراجعه به اداره‌ی گذرنامه، همسر خود را ممنوع‌الخروج کند. به نظر می‌رسد منشاء صدور این جواز مادۀ ۱۱۰۵ قانون مدنی است که تصریح کرده: «در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است.» بنابراین شوهر از باب ریاستی که بر خانواده دارد می‌تواند همسرش را ممنوع‌الخروج کند. همچنين بر اساس ماده‌ی ۱۱۱۴ قانون مدنی و حكم تمكين، كه تصریح می‌کتد از وظايف زن در مقابل شوهر تمكين عام و خاص است، مرد می‌تواند همسرش را ممنوع‌الخروج کند.

در سال ۹۶ با تلاش و پیگیری همه جانبه‌ی فراکسیون زنان مجلس طرح «خروج بانوان از کشور در شرایط خاص بدون اذن همسر» برای بررسی در کمیسیون امنیت ملی مطرح و تصویب شد. اما این طرح با اعتراض وسیع برخی از فعالان مسائل زنان مواجه شد. آنها معتقد بودند از آنجا که در این طرح امتیاز خروج از کشور صرفاً شامل حال زنان در عرصه‌های ورزشی و سیاسی می‌شود و حقوق همۀ زنان را در همه‌ی موارد در برنمی‌گیرد تصویب آن در مجلس بر تبعیض جنسیتی صحه می‌گذارد. در نتیجه طرح در دستور کار صحن مجلس باقی ماند.

حال این پرسش مطرح است که آیا باید با قدم‌های رو به جلو، هر چند کوچک، پیش رفت یا از اقدام به اصلاح قانونی که فاقد فراگیری حقوقِ همۀ زنان است، پرهیز کرد؟ 
@kherad_jensi
@zanan_emrooz
تصویری از ‎زنان کولبر که در حالِ استراحت کردن هستند

زنانِ کولبری که کمتر اسمی از آن‌ها برده می‌شود.سال‌هاست کسی از درد و رنج تحمیلی بر آن‌ها خبری ندارد. دشواری این برای زنان کولبر دو چندان است.

بیشتر آن‌ها سرپرست خانوار هستند و در نبودِ حمایت، راهی جز کولبری در مناطقِ مرزی ندارند. /خوزتاب
@kherad_jensi
فمینیسم ایرانی برده‌گیری می‌خواهد نه برابری!

دانشطلب

یک زن می‌خواهد به اروپا برود و اسکی کند و چون با شوهرش اختلاف دارد و او اجازه خروج نداده فضای مجازی را پرکرده‌اند از فحش‌های یک‌طرف به قوانین. یادم افتاد کلی‌ترین تجربه زندان برای بنده این بود که چهار «میم» زندگی جوان‌ها را نابود کرده؛ مواد، مشروب، موتور، و مهریه.

میلیون‌ها مردی که از مهریه‌های سنگین گزیده شده و زندگی‌شان رنگ جهنم گرفته زیر باز قسط ماهانه کمر خم کرده ممنوع‌ الخروج شده یا در زندای موسپید کرده‌اند هرگز برای فمینیست‌های ایرانی داخل آدم نبوده‌اند. یک زن ورزشکار اگر ممنوع الخروج شود اشک همه‌شان درمی‌آید.

جیغ و داد راه انداخته‌اند که مردها به محضر بروند و حق طلاق و خروج از کشور و رضایت مطلق به اشتغال را امضا کنند اما صدای‌شان در نمی‌آید که بد نیست زن‌ها هم مهریه را ببخشند. اوضاع از داخل ایران تراژیک به نظر می‌رسد اما دیگران اگر از بیرون نگاه کنند احتمالا جز طنز نمی‌بینند.

فمینیسم ایرانی سراسر طلبکاری است. هم مزایای آزادی را می‌خواهند هم حمایت‌های دینی را اما نه به تساوی مدرن تن می‌دهند و نه به تکالیف سنتی. به قوانین فحش می‌دهند اما نفقه و مهریه را دوست دارند و به روی خودشان نمی‌آورند که شروط ضمن عقد را هم همین قوانین دینی اجازه داده.

قوانین ما ظرفیت انواع ازدواج را دارند؛ از سنتیِ ایرانی گرفته تا الگوی شبیه شده به هم‌باشی. کسی هم نمی‌تواند دیگران را نهی کند که از اختیارات‌شان در این طیفِ گسترده استفاد نکنند. اما چشم‌داشت فمینیست‌ها نوعی عدم توازن کاریکاتوری و تغییر قوانین برای رسمی کردن آن است.

شروط ضمن عقد خروج از سنتی است که مهریه سنگین هم در آن قرار دارد‌، اینها دو طرفِ یک معادله هستند. این معادله از نظر ما هم نامطلوب است اما یک طرفه دیدنش مشکلات بزرگ‌تری ایجاد می‌کند. مردی که هم حق طلاق بدهد هم مهریه سنگین را بپذیرد رسما به بردۀ زن تبدیل خواهد شد.

مهریه سنگین پدیده ویرانگری است که هرگز ترکیب «ظلم به مردان» برایش ساخته نشده منتها کسی که واقعا با تبعیض مخالف باشد به همان نسبت که برای زن‌ها داد و بیداد می‌کند باید برای زندانیان مهریه و سربازی و... هم داد بزند، که خب نمی‌زنند! شعار برابری شوخی زشت فمینیست‌ها است.

@kherad_jensi
اعرافی، امام جمعه قم:

10 سال است که از آغاز فاجعه جمعیتی گذشته ۱۰ میلیون نفر در شرایط ازدواج هستند؛ اگر این‌ها ازدواج کنند و دو فرزند داشته باشند مشکل حل می‌شود!!

10 سال است که از آغاز فاجعه جمعیتی گذشته و در سه دوره مجلس این قانون معطل است و باید این را بدانیم که رشد جمعیت امروز جایگزین جمعیت مورد نیاز نیست. باید در بودجه و قوانین کشوربه زمینه سازی رشد جمعیت توجه لازم صورت گیرد و مردم نیز باید به این مسئله توجه کنند.

10 میلیون جمعیت در شرایط ازدواج هستند و اگر اینها به ازدواج اهتمام داشته و دو فرزند داشته باشند مشکل امروز حل می‌شود و اگر این مسئله حل نشود 20 سال دیگر با مشکلات عدیده روبه رو می شویم.

@kherad_jensi