اندیشکده خرد جنسی
11.2K subscribers
1.79K photos
681 videos
31 files
927 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
آزار جنسی (یادداشت وارده)

✍️فریبا

امروز صبح تجربه ناخوشایندی را از سر گذراندم که گفتمان غالب حاکمیت را نقض می‌کند که حجاب مصونیت و امنیت به همراه می‌آورد.

من همیشه صبح زود، ساعت 6، از خانه خارج می‌شوم، از ترافیک بیزارم و خلوتی و سکوت اول صبح شهر را دوست دارم. امروز تصمیم گرفتم اندکی پیاده‌روی کنم تا رخوت حاصل از کم تحرکی را از تنم بزدایم. دقیقا نمی‌دانم ساعت چند بود، احتمالا 6.20. ضلع شمال غربی سه راه طالقانی جلوی دستگاه خودپرداز بانک صادرات برای نقل و انتقال بانکی ایستاده بودم که احساس کردم دستی به بدنم کشیده شد. نگاه کردم، مردی با فاصله نزدیک از من عبور کرده بود. اغماض کردم، پیش خودم گفتم شاید اشتباه کرده، عمدی نبوده. همان بهانه‌ها که همیشه به آن می‌آویزیم... کار بانکی‌ام تمام شد، پیاده‌رو شمالی خیابان طالقانی را چند قدمی طی نکرده بودم که احساس کردم از سمت چپ کسی نزدیک می‌شود، برگشتم، همان بود که پشتم را لمس کرده بود، مرد جوانی بود حدودا 35 ساله، با صورت پاک‌تراش، سری که در میانه طاس شده بود، چشمانی گشوده و قدی بلند، شلوار قهوه‌ای به تن داشت، رنگ پیراهنش به یادم نمانده؛ وقتی صورتم را دید (من چادری‌ام و ابتدا که پشتم را لمس کرده بود اصلا ندیده بود که جوانم یا نه) گفت: اِ فکر کردم پیرزنی... و دست به زیپ شلوارش برد و چیزی گفت حاکی از اینکه «ببینم می‌تونی اینو بخوری»... و همینطور به من نزدیک می‌شد، قصدش عورت‌نمایی بود؟ تعرض جنسی بود؟ هر چه بود تنها احساس وحشتی فزاینده در من تولید می‌کرد. ابتدا قصد داشتم فریاد بزنم و توجه دیگران را جلب و او را از قصدش منصرف کنم، ولی خیابان خلوت بود، جز چند عابر کسی نبود؛ او خیلی بلندتر از من بود و من حتی نمی‌توانستم برای دفاع از خودم سیلی‌ای به صورتش بزنم. وحشت‌زده بودم... در کسری از ثانیه خود را به خیابان انداختم... بی آنکه اصلا نگاه کنم که ماشینی عبور می‌کند یا نه. اصلا هنوز هم به یاد ندارم که چطور عرض خیابان طالقانی را دویدم... آن مرد همچنان در پیاده‌رو قدم می‌زد؛ گویی منتظر طعمه‌ای دیگر بود.

متاسفانه ما زنان در مواقع خطر از یکدیگر حمایت نمی‌کنیم. وقتی به پیاده‌رو مقابل رسیدم، سراسر بدنم می‌لرزید، در پیاده‌رو مقابل خانمی پیاده‌روی می‌کرد، پرسید چیزی شده؟ در یک جمله گفتم مردک قصد عورت‌نمایی داشت. واکنش آن خانم تنها آوایی به تعجب بود، بی‌آنکه صبر کند و بپرسد که آیا کمکی می‌خواهم. دست‌کم برای دلگرمی چند قدمی با من همراه شود تا وحشتم فروکش کند. ... خیلی طول کشید تا به خود آمدم و به 110 زنگ زدم. ماوقع را توضیح دادم و اعتراض کردم که چرا هیچ پلیسی در منطقه نبود تا بتوانم از او کمک بگیرم. مشخصات آن مرد را یادداشت کردند تا ماموری به آن منطقه اعزام کنند.

نمی‌دانم آن مرد را یافته‌اند یا نه. حتی نمی‌دانم اگر پیداش کنند، جزاش چیست. در این دو سه ساعت فقط فکر می‌کنم حاکمیت بسیار می‌کوشد حجاب را امنیت بخش معرفی کند؛ اینکه تعرض خیابانی برای زنانی روی می‌دهد که شل حجابند. ولی به راستی چنین نیست. در جامعه‌ای با نابرابری‌های گسترده جنسی حجاب فقط به نابرابری‌ها دامن می‌زند و آن را تشدید می‌کند.

باید به راهکارهایی اندیشید: به 110 زنگ بزنیم، نه به این امید که کاری کنند، دست‌کم پلیس ناگزیر است گزارش آزار خیابانی را ثبت کند؛ هیچ نتیجه‌ای نداشته باشد، تعرض به زنان که همواره در سکوت تحمل می‌شود به سطح آمارها می‌آید. اگر می‌توانیم خونسری خود را حفظ کنیم و عکسی از مرد متعرض بگیریم (هرچند من نتوانستم). وسیله دفاعی با خود همراه داشته باشیم، اسپری فلفل یا حتی اسپری کوچک دست سازی حاوی آب و فلفل قرمز. به زنی که مورد تعرض قرار گرفته است، کمک کنیم، کمکی هرچند کوچک مانند دلداری، همراهی، گرفتن دستش تا ترس و وحشتش فروکش کند.
@kherad_jensi
نمی‌دانم باید کاری کنیم. اگر دیگر دوستان پیشنهادهایی دارند بگویند.
👍1
تغییر اقلیم، خشکسالی، و تاثیرات آن بر زیست جنسی
✍️ یاسر عرب

سخن از امتداد یک درد است. در چند دهه ی اخیر بیش از یک میلیون نفر، تنها از مردمان استان سیستان و بلوچستان از آن دیار کوچ کرده اند و اکثرا به شمال. اگر زیست اجتماعی و فرهنگی و اقتصادیِ مردمان ترکمن صحرا به هم ریخته ولی به چشم عام نمیاید، حاشیه نشینی های گسترده (11 تا 16 میلیونی) اما دیگر برای عارف و عامی اظهر من الشمس شده است. حاشیه نشینی گسترده ی مردمان روستا از سنندج گرفته تا مشهد واقعیتی است که نشان می دهد زیست روستایی در نیمه ی جنوبی و شرقی ایران صعب و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری کم رونق شده است. اما عوارض تغییر اقلیم و خشکسالی و کوچ مردمان عشایر و روستایی تنها در این حوزه خلاصه نمی شود!

محیط زیست را از این رو محیط زیست خوانده اند که محیطِ "زیست" است! و این زیست، تافته ی جدا بافته ای از "زیست جنسی" نیست! پس بر آن شدیم با دعوت دکتر مهتا بذرافکن (جامعه شناس) نوری بر اضلاع متفاوتِ پیامدهای خشکسالی (و همچنین آلودگی محیط زیستی) بر زیست جنسی جامعه مان بیندازیم. خاصه اینکه ایشان از نه فقط با تحقیق کتابخانه ای بلکه از پس تولد و زندگی روزمره در یکی از روستاهای حالا متروک شده ی ایران، جزئیاتی را به چشم دیده که با دستاورد پژوهش های فرمایشی تفاوتی چشمگیر دارد. زندگی در استان فارس، کار در استان بوشهر، مداقه در وضعیت زیست جنسی روستاهای بلوچستان، تحقیق میدانی در عسلویه، تلاش مستمر در حوزه ی توانمند سازی زنان روستایی، به میهمان این قسمت خرد جنسی برای چیدنِ ارائه اش کمک شایانی کرده است.

در شرایطی که حوزه زیست جنسی ما اساسا حوزه ای امنیتی، شهری و برساخت شده است، ارائه ایشان زنگ هشدارهایی جدی در مورد افسردگی زنانِ روستایی، زنانه شدن روستاهای ایران، زیست جنسی مردان حاشیه نشین در شهرها و ... را به صدا در میاورد. سر فصلهایی که در رسانه های رسمی ما جایی برای بیان خود ندارند.
@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/KmNZn
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از ارائه ی دکتر مهتا بذرافکن در قسمت بیست و هشتم مجموعه خرد جنسی:

بردن ایدز از حاشیه شهر ها به روستا!
روسپی گری ترددی در عسلویه. دختر فروشی در روستا. چگونگی زنانه شدن روستا. چرایی یائسگی زود رس بین دختران برخی روستاها.
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/KmNZn
دوستان و مخاطبین محترم مجموعه خرد جنسی

1️⃣اگر به تازگی مخاطب ما شده اید قابل ذکر است که این مجموعه با حمایت مردم تولید و با یاری خود ایشان در فضای مجازی تکثیر می شود. ما هیچگونه حامی دولتی و یا حکومتی در ساخت این مجموعه نداریم. این حضور، دلگرمی و پشتوانه ی مردمی، باعث شد تا از مجموعه آموزشی #یک_پیشنهاد_ساده (آموزش جنسی کودکان برای والدین) تا مجموعه خرد جنسی اول (فصل اول توصیف) و بعد مجموعه خرد جنسی دوم (فصل دوم توصیف) تقدیم شما شود. خرد جنسی امروز یکی از پر بازدید ترین برنامه های اینترنتی ایران است و حالا امید داریم مجموعه خرد جنسی سوم (فصل سوم توصیف) را بتوانیم با همین پشتوانه تولید کنیم. خوشحالیم که به غیر از عام مردم، سطوح مختلفِ جمهور از اساتید، دانشجویان، علاقه مندان به حوزه های علوم اجتماعی و علوم انسانی و نیز سیاستگذران حوزه ی زیست جنسی اینک مخاطب خرد جنسی هستند.

2️⃣ما این روزها در حال آماده سازی فضا و پیش تولید فیزیکال مجموعه ی خرد جنسی فصل سوم هستیم. قبلا عناوین برنامه ها را هم برایتان بارگذاری کردیم تا در جریان نقشه ی راه باشید. این امکان وجود دارد که خرد جنسی 3 (فصل توصیف 3/ نهایی) و خرد جنسی 4 (گفتگوی جمعی بین کارشناسان 3 فصل قبلی) به صورت مستمر و در پی هم تولید شوند. و حالا برای ادامه ی مسیر باز هم نیازمند یاری شما هستیم.

3️⃣می خواهیم چراغ خرد جنسی روشن بماند؟ می خواهیم این قطار در دو ایستگاه بعدی به مقصد برسد؟ برای اولین بار توصیفی اجمالی و شفاف از وضعیت زیست جنسی در ایران داشته باشیم؟ از اوامر حاکمیتی و پژوهش ها و سیاستگذاری های حکومتی نا امید هستیم؟ می خواهیم با تبیین صحیح مشکل از دست مدیران ناشنوا و سیاست گذاران نابینا که مداخلات شان نوعا سلیقه ای است، خلاص شویم؟ می خواهیم ایرانی بهتر برای فردای فرزندان مان بسازیم؟

اگر پاسخ مثبت است باید بدانیم چاره ای جز کنش گری نداریم!
این همه "خواست" را تنها می شود "ساخت" آنهم آجر به آجر، خشت روی خشت، و با صبر، تدبر و حوصله...

این پست حمایت طلبی اول برای مجموعه ی سوم خرد جنسی است.🌺
3 #موفقیت_کوچک

شماره کارت:
6104337763773460
یاسر عرب.
@kherad_jensi

http://uupload.ir/files/040_photo_۲۰۱۹-۰۸-۰۳_۱۱-۳۸-۳۶.jpg
تاریخِ اجتماعی زندگی جنسی ما
✍️ یاسر عرب

آیا ما تاریخ امر جنسی در ایران را می شناسیم؟ داده های تاریخی ما در مورد زندگی جنسی ایرانیان چقدر حجم دارد؟ اساسا فهم تاریخی ما از کجا آغاز می شود؟ آیا باستان شناسان در کشف ابزار و آلاتِ قدیم می توانند تحلیل هایی در خصوص زیست جنسی پیشینیان به ما بدهند؟ آیا میتوان با کمک از توصیفِ معماری کهن، اشعار، متون ادبی و ... به شیوه ی زندگی جنسی ایرانیان در ادوار مختلف دست پیدا کرد؟ نویسندگان تاریخ اجتماعی در مورد تحول نقشهای جنسیتی در جامعه ایرانی چه می گویند؟ این روایتها چقدر یکدست و همپوشان و چه میزان واگرا و دچار تضاد است؟

اینها سوالات کلانی است که در کنار پرسش های بسیار دیگر منظومه ی فکر میهمان این قسمت خرد جنسی را به خود مشغول کرده است. اما رسیدن به پاسخ این پرسشها چه فایده ای دارد؟ به عنوان مثال اینکه ما بدانیم عبید زاکانی چرا در اشعار خود به وجوهی از رابطه جنسی پرداخته، چه کمکی به فهم امروز ما از مسئله زیست جنسی مان دارد؟ اگر سبقه ی همجنسگرایی و شاهد بازی در تاریخ ایران را بازخوانی کنیم کدام گره از کار فروبسته ی زیست جنسی ما گشوده خواهد شد؟ آیا بدون تاریخ نگاری انتقادی قضاوت در مورد خاستگاه بسیاری از چالشهایمان صحیح خواهد بود؟

دکتر محسن بدره، محقق، مترجم و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) در این ارائه اشاره ای به خدایانِ زن و مرد در تاریخ باستانی ما دارد و گریزی به دوران های هخامنشیان و صفویان میزند. او در این برنامه بیشتر می کوشد نشان دهد، گفتمان و فهم تاریخی از امر جنسی چگونه نقش جنسی و هویت جنسیتی ما را دچار تاثیر می کند بی آنکه ما لزوما خود بدان آگاه باشیم.

@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/tTPxG
👍1
طرح مسئله آزار جنسی در محیط دانشگاه: ضرورت، حساسیت و دقت

✍️سیدحسین سراج زاده

در این روزها با طرح یکی دو مورد اتهام آزار جنسی زنان دانشجو در دو کانال تلگرامی و بازتاب آن در برخی از فضاهای مجازی علوم اجتماعی، موضوع آزار جنسی دانشجویان زن توسط معدودی از استادان مرد در فضای مجازی علوم اجتماعی و شاید جاهای دیگری که من اطلاع ندارم مطرح شده است. این پدیده و نحوه بازتاب آن در فضای مجازی و حساسیت هایی که ایجاد کرده است، ایجاب می کند تا با دقت و حساسیت به آن پرداخت. در این راستا به موضوع می پردازم و یادآور می شوم که موارد مطرح شده دیدگاه شخصی نگارنده است.

1- موضوع امنیت جنسی زنان در فضای عمومی و محیط کار و تحصیل و مزاحمت ها و آزارهای جنسی تهدیدکننده آن یکی از مسائل اجتماعی حساس و بسیار با اهمیت در همه جوامع از جمله جامعه ایران است. در همه جوامع مواردی از آزارهای جنسی در دانشگاه ها هم وجود دارد. در دانشگاه های آمریکا و کانادا بین یک چهارم تا یک پنجم دانشجویان زن تجربه انواعی از آزار جنسی را گزارش کرده اند، هر چند که میزان آزار جنسی زنان در دانشگاه ها کمتر از سایر جاهاست (Muehlenhard etal., 2017; Canadian Federation of Students–Ontario, 2015). در ایران، اطلاعات میدانی برآمده از تجربه زیسته زنان و معدود پژوهش های روشمند و معتبری که در این زمینه انجام شده نشان می دهد که احساس نا‌امنی جنسی و تجربه واقعی انواع آزارها به خصوص صورت های خفیف تر آن، در بین زنان و دختران جوان در حد بالایی است و عملاً بخشی از تجربه روزانه بخش قابل توجهی از آنان در فضاهای عمومی است (سراج زاده و همکاران، 1394: 148-149؛ ایمان و همکاران، 1390؛ حسین زاده، 1387). همانند سایر جوامع، محیط های آکادمیک و دانشگاه ها از جمله سالمترین و امن ترین مکان های فضای عمومی است و تجربه آزار جنسی در دانشگاه کمتر از سایر محیط های شغلی و فضای عمومی است. با وجود این، انواعی از آزارهای جنسی زنان در محیط دانشگاه هم ظهور و بروز پیدا می کند. در عین حال، متناسب با جایگاهی که محیط های آکادمیک دارند و سرمایه اجتماعی بالای دانشگاهیان در جامعه، حساسیت نسبت به بروز این نابهنجاری رفتاری در محیط های آکادمیک بیشتر است و به همین دلیل شایسته است که با آن با حساسیت برخورد شود و واکنش متناسب نشان داده شود.

2- بخشی از آزارهای جنسی که ممکن است یک زن دانشجو تجربه کند، می تواند از طرف یک استاد، کارمند، یا دانشجوی مرد، و یا حتی در مواردی از طرف یک کارمند و یا دانشجوی زن باشد، هر چند که نوع اخیر آن ممکن است بسیار کم بسامد یا کم اهمیت باشد. در این بین، آزار جنسی دانشجوی زن توسط استاد مرد که موضوع گفتگوهای اخیر بوده است، غیرقابل قبول ترین و حساسیت برانگیزترین نوع آزار جنسی زنان است، زیرا انتظار می رود نقش استادی همراه با نوعی فرهیختگی و اخلاق مداری باشد و استاد از اقتدار آموزشی و اداری اش سوءاستفاده های شخصی نکند؛ و به خصوص در یک رابطة ظالمانه برای بهرمندی جنسی و در نتیجه، آزار جنسی دیگران وارد نشود. به همین دلیل، اتهامی که مطرح شده حساسیت زیادی برانگیخته است و شماری از فعالان حقوق زنان واکنش های جدی نسبت به آن داشته اند. در عین حال، لازم است به دور از هیجان هایی که ممکن است در فضای مجازی ایجاد و تشدید شود، با این موضوع برخورد کرد تا اثر بخشی واقعی داشته باشد.
@kherad_jensi
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

ادامه مطلب را در instant view بخوانید:
yon.ir/I5wHH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدیدار شناسی خشتک در جامعه ی ایران!
برشی از ارائه ی دکتر محسن بدره در قسمت بیست و نهم مجموعه خرد جنسی.
-نمایان شدن میانه ی بدنِ خانمها به نمایان شدنِ سر در جامه ی مردانه مربوط است...
چگونه؟
@kherad_jensi


لینک گفتگوی کامل:

https://www.aparat.com/v/tTPxG
👍1
اپیلاسیون کودکان، آزار مدرن!

♨️رفتارهایی که با نیت کمک به فرزندان رخ می‌دهد اما با حقوق کودک سراسر در تناقض است.

شهروند نوشت: «کلاس‌های پشت‌ سر هم، آموزش‌های پیاپی، اصرار به ژست‌های تازه جلوی دوربین موبایل و رفتارهایی که قرار است از کودکان امروز، جوانان توانمند، زیبا و باشعور بسازد. اینها نمونه‌هایی از برنامه‌های پدر و مادرها برای کودکانشان است که‌ سال‌ به‌ سال بیشتر می‌شوند و گاه عجیب‌تر.

روانشناسان و فعالان حوزه کودک اما حرف دیگری دارند. آنها می‌گویند برنامه‌ها و رفتارها می‌توانند نوعی آزار جدید علیه کودکان باشند که چندان شناخته نیستند. آنها هشدار می‌دهند هر چند که نادیده‌گرفتن حقوق کودکان هر روز به شیوه‌ای تازه نمود پیدا می‌کند. ماجرا حالا حتی تا تحمل دردهایی مانند اپیلاسیون کودک‌های زیر ١٠‌ سال رسیده است و مادرانی با نیت آینده‌گری، دختران خردسال خود را به آرایشگاه‌ها می‌برند و توجیه فرزند را تا جایی پیش می‌برند که درد و رنج این کار را هم تحمل می‌کند. آزارهای امروزی کودکان چیست و چگونه می‌توان با آنها مقابله کرد؟

♨️خاله توروخدا یواش!

سراغ هر آرایشگاهی را بگیرید، از مشتریان کودک خود می‌گویند و به نظر می‌آید اپیلاسیون دختربچه‌ها کم‌کم به موضوعی رایج در ایران تبدیل می‌شود. تماس خبرنگار «شهروند» با آرایشگاه‌های مختلف هم این موضوع را ثابت می‌کند و کمتر آرایشگاهی پیدا می‌شود که متصدی یا مسئول آن به هر دلیلی با اپیلاسیون کودکان مخالفت کند.

مدیر آرایشگاهی در خیابان کریم‌خان دراین‌باره می‌گوید که «اپیلاسیون دختربچه‌ها به تازگی مد شده و مادرها دختربچه‌هایشان را برای اپیلاسیون می‌آورند. بعضی از بچه‌ها از این کار استقبال می‌کنند اما بعضی از آنها کمی ترس دارند و خجالت می‌کشند.»

آن‌ طور که مدیر این آرایشگاه زنانه می‌گوید آرایشگرها یا والدین راهی برای درد کمتر هم پیدا کرده‌اند: «یکی از راهکارها این است که قبل از اپیلاسیون از کرم‌های بی‌حسی استفاده می‌کنند یا برای این‌ که خجالت نکشند یک نفر کنارشان می‌ایستد تا حواسشان پرت شود.»

مسئول اپیلاسیون آرایشگاهی در نیاوران هم می‌گوید که محدودیتی برای مراجعه‌کنندگان ندارد اما کمتر دیده می‌شود که افراد زیر ۱۲سال مراجعه کنند: «کار ما این است و سعی می‌کنیم نیاز هر مراجعه‌کننده‌ای را به بهترین شیوه ممکن رفع کنیم اما معمولا بالای ۱۲‌سال مراجعه می‌کنند.»
آن‌ طور که مدیر این آرایشگاه می‌گوید، همکارانش تلاش می‌کنند کودکان درد کمتری تحمل کنند: «بچه‌های ما همه کاربلد و مهربان‌اند. اگر بچه ‍۱٣-۱٢ ساله هم مراجعه کند، سعی می‌کنیم با وسایل او را سرگرم کنیم یا از کرم‌هایی استفاده کنیم که دردی تحمل نکند. کرم‌های بی‌حسی هم داریم.»

آرایشگری به نام «زهره» هم درباره تعداد مراجعه‌کنندگانش می‌گوید: «٦-٥موردی داریم و معمولا مامان‌ها می‌آورند و می‌گویند نمی‌خواهیم شبیه ما بشوند و به همین دلیل خودمان آنها را قانع می‌کنیم که بیایند آرایشگاه. ممکن است بچه‌ها گریه‌شان بگیرد ولی مامان‌ها اصرار دارند که برای آینده‌شان خوب است. بعضی وقت‌ها هم بچه‌ها مثلا وسط کار می‌گویند خاله توروخدا یواش! بعضی بچه‌ها هم هی اصرار می‌کنند که حداقل آرام‌تر که درد کمتری تحمل کنیم.»

دنیا هم اپیلاسیون‌کار یکی از آرایشگاه‌های بلوار فردوس است که دراین‌باره می‌گوید: «گناه داره من دلم نمیاد. چطور دلشون می‌یاد؟ این کار رو نکنید، چون خیلی برای بچه زوده. من برای بچه‌های ١٦-١٥ ساله هم می‌گویم زود است، چه برسه به دختر بچه ١٠-٩ ساله. اصلا اپیلاسیون براشون خوب نیست، امکان داره مویرگ‌های پوستشون پاره شه. بعضی قسمت‌های حساس بدن هم ممکنه به غدد و مویرگ‌ها آسیب برسونه و اصلا کار درستی نیست.»پیش از این «نسرین» نوشته بود: «در آرایشگاهی در شمال تهران تعریف می‌کردند که یک خانم دختر ۱۰ساله‌اش را برای اپیلاسیون میاره. طفلی بچه هر بار به این کار تن می‌داد ولی کلی گریه می‌کرد. بهشون گفتم این کودک‌آزاریه، به جای این‌ که یادش بدهند بدن خودش را دوست داشته باشه، به این شکنجه تن می‌داد.»

اگر می خواهید بیشتر بدانید👇
https://b2n.ir/EPILA

@kherad_jensi
سکسوالیته و ساختار اجتماعی، تاثیرات متقابل
مورد کاوی توریسم جنسی در مشهد!

✍️یاسر عرب

دکتر ادریس راموز سه ارائه در فصل دوم توصیف خرد جنسی دارند. این برنامه، قسمت اول است.
مقدمه ی این ارائه با مباحث نظری آغاز می شود. آنجا که ایشان سعی می کند رابطه دو سویه بین سکسوالیته و نظام اجتماعی را تبیین کند. او به سنت بسیاری از جامعه شناسان دیگر توصیف صحیحِ واقعیت های اجتماعی را اولویت اساسی برای حل مشکلاتی می داند که در یک بافت در هم تنیده، متغیر، پیچیده و چند لایه تولید شده اند.

جناب راموز سیاستگذاری و توسعه ی شهری را به خوبی می شناسد و از زوایای مختلف ابعاد فرهنگی مبلمان و ساخت شهری را در نظر می گیرد. از همین رو بعد از مقدماتِ تعریف سکسوالیته نشان می دهد که فرهنگِ ضد گفتگوی جامعه ایرانی و توسعه ی آمرانه چگونه مناسبات اجتماعی را تغییر می دهد و این روند چه تاثیرات عمیقی بر کارکرد اجتماعیِ غریزه جنسی می گذارد! ایشان معتقد است تغییرات در زیست جنسی می تواند حتی نظام سیاسی را عوض نماید (و بازخود در این میان از ساختار ها تاثیر پذیر است) و برای این دعوی، فکت های گوناگونی را در بیان خود نمایان می سازد.

مورد کاوی ایشان در خصوص توریسم جنسیِ شهر مشهد از دقیقه 26 آغاز می شود و تا پایان این قسمت به شکل پلکانی مخاطب را با همرای می کند تا نشان دهد سیاستگذاری تمرکز گرا و توسعه ی فرمایشیِ حرم مطهر رضوی، چگونه تعایش میان زائر و مجاور را از میان برداشت، منجر به تحقیر مردم مشهد شد، و در ادامه عوارض این مداخلات غیر کارشناسی چگونه بستر شیوع توریسم جنسی در شهر مشهد را ایجاد کرد.

@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/ktNa9
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برشی از ارائه ی دکتر ادریس راموز (جامعه شناس) در قسمت سی ام مجموعه خرد جنسی.

توسعه نامتوازنِ شهری و رشد آمرانه ی حرم مطهر رضوی بدون در نظر گرفتن پیوستهای فرهنگی، چرا موجب ایجاد حاشیه نشینی، عرب ستیزی، و تولید انگاره های فرادست/فرو دست گردید و درنهایت چگونه باعث گسترش توریسم جنسی در شهر مشهد شد؟
@kherad_jensi

لینک ویدئوی کامل:
https://www.aparat.com/v/ktNa9
اندیشکده خرد جنسی
دوستان و مخاطبین محترم مجموعه خرد جنسی 1️⃣اگر به تازگی مخاطب ما شده اید قابل ذکر است که این مجموعه با حمایت مردم تولید و با یاری خود ایشان در فضای مجازی تکثیر می شود. ما هیچگونه حامی دولتی و یا حکومتی در ساخت این مجموعه نداریم. این حضور، دلگرمی و پشتوانه…
سلام. متاسفانه اولین پست حمایت طلبی برای مجموعه سوم خرد جنسی با مشارکت حداقلی شما مواجه شد.
شاید علت آن باشد که همراهان گمان می کنند بدون مشارکت آنها نیز، این مجموعه توسط دیگران حمایت می شود.
اما این تصوری نادرست است. همچنان به حمایت تک تک شما نیازمندیم.

شماره کارت:
6104337763773460
@kherad_jensi
عروسی می کنیم تا فیلم بگیریم!

✍️دکتر فردین علیخواه (جامعه شناس)

یکی از سوژه‌های اینستاگرامی در این روزها، ویدئوهای یک‌دقیقه‌ای از جشن‌های عروسی است. فیلم‌هایی از عروس و دامادی که در ماشین لاکچری نشسته‌اند و با آهنگ طنّازی می‌کنند، تصویر میز شام از سقف، نمایی از ساختمان مجلل تالار، و در نهایت عکس‌های آتلیه‌ای و باغی. برخلاف گذشته که معمولاً فیلم‌های عروسی لو می‌رفت و امکان تماشا برای غریبه ها فراهم می‌شد این روزها تصاویر عروسی توسط خود افراد منتشر می‌شود. آنان از دیگران می‌خواهند تا شکوه جشن را ببینند تا شاید فیلم وایرال شود. درنتیجه عروسی‌ها مهمانان مجازی بسیاری یافته‌اند. این مهمانان گویی دورتادور نشسته‌اند و به آیتم‌های مختلف عروسی امتیاز می‌دهند. از لباس و میک‌آپ تا تزئینات ماشین عروس، از دیزاین فینگرفودها تا سفیدی و نظم دندان‌های عروس!

این روزها نحوه روایت و نمایش جشن عروسی مهم‌تر از عروسی شده و این خود باعث برجسته شدن نقش عکس و فیلم شده است. شاید این گفته اغراق‌آمیز باشد ولی گویی برخی با این هدف عروس و داماد می‌شوند تا فیلم و عکس بگیرند. برای آنان عروسی به‌جای آنکه آغاز باشد به معنای پایان راه است. ما عروسی می‌کنیم تا چشمان جهانیان مسحور ما شود! حاصل نهاییِ عروسی نه آغاز زندگی دو نفر؛ بلکه فیلم‌ها و عکس‌های آنان است. برخی از عروس و دامادها یک هفته قبل از تاریخ عروسی، با عوامل خود به شمال می روند تا عکسبرداری و فیلمبرداری کنند و بعد از آن برای عروسی به شهرشان بازمی گردند.

در برخی از مجالس، هنوز مهمانان سرگرم پای‌کوبی هستند که عکس‌هایی از عروس و داماد توزیع می‌شود. در برخی از سالن‌ها فیلم‌های گزینش‌شدۀ عروسی در لحظه، توسط ویدئو پروژکتور در معرض دید مهمانان قرار می‌گیرد. ما درحالی‌که هستیم خودمان را کمی آن‌طرف تر بر روی دیوار نظاره می‌کنیم. یک جهان موازی در دل جهان واقعی شکل می‌گیرد. آیا ما تخیلی هستیم و آنچه بر روی دیوار افتاده است واقعیت است و یا ما واقعیت هستیم و تصویر روی دیوار تخیل است؟ در هر حال دو جهان شکل می‌گیرد: نخست واقعیتی به نام جشن عروسی و دوم فیلمی که از آن ساخته خواهد شد.

با وجود گسترش تکنولوژی، زمان آماده کردن فیلم عروسی به‌جای آنکه کوتاه‌تر شود طولانی‌تر شده است. چون آنچه قرار است آماده شود برگرفته از جهان تخیل است و نه عروسی واقعی. این فیلم قرار است بازتاب جهانی رؤیایی و لاکچری باشد، جهانی همانند آنچه در فیلم‌های هالیوودی دیده ‌شده است. برخی از این فیلم ها به گونه ای مونتاژ شده اند که بیننده انتظار دارد در آغاز و پایان آن با لوگوی شرکت کلتکس ریکوردز یا آونگ مواجه شود. برخی از عروس و دامادها مدتی طولانی برای آماده شدن فیلم عروسی خود به انتظار می‌نشینند. فیلم عروسی شاید آخرین بازمانده عروسی است که به دست آنان می‌رسد. در مواردی سرنوشت یاری نمی‌کند و وقتی فیلم آماده می‌شود آنان از همدیگر جدا شده‌اند و علیرغم یک سال انتظار، هیچ‌کدامشان حاضر نیستند تا به عکاسی بروند و فیلم را دریافت کنند.

بعد خانوار در ایران کوچک‌ شده است، دایره روابط اجتماعی با فامیل تنگ‌تر شده است، فردگرایی و این ادعا که «سعی کن خودت باشی» به‌تدریج در حال گسترش است ولی در مقابل، فرهنگ زرق‌وبرق1 به‌سرعت بر جشن‌های عروسی حاکم می‌شود. این امر با تغییرات اجتماعی سایر جوامع همخوانی ندارد. در سایر کشورها و با بروز این تحولات اجتماعی، جشن‌های عروسی کوچک‌تر و ساده‌تر شده اند چون قضاوت دیگران برای فرد اهمیت ثانویه یافته است. شاید در این کشورها پنج درصد جامعه به علاوه تازه به دوران رسیده ها عروسی های آنچنانی داشته باشند ولی در این جوامع کم نیستند زوج‌هایی که ترجیح می‌دهند جشنی نداشته باشند و یا میزبان دوستانشان در رستورانی کوچک باشند. غذای مختصری بخورند و پای‌کوبی کنند. خوشحالی خودشان و شادی دوستانشان مهم‌ترین هدف آنهاست.

باید مراقب شرکت‌هایی باشیم که مجری جشن‌های عروسی‌اند. آنان با «آفرهای» شیک و خاص تلاش میکنند تا عروسی را پرزرق‌وبرق نمایند چراکه ذینفع‌اند. مغزشوئی آنان با ژورنال‌های رنگی و بّراق، اودکلن، قهوه ترک، بکار بردن چند کلمه انگلیسی درباره تکنولوژی‌های روز عروسی و اینکه «فلان سلبریتی هم اینطور یا آنطور کرده» انجام می‌شود.

فریب فیلم‌هایی که اینفلوئنسرهای ایرانی داخل و خارج از زرق‌وبرق جشن‌های عروسی‌شان منتشر می‌کنند و تلاش دارند تا به ما بگویند که آدم‌های باکلاس و آلامدی هستند را نخوریم. آنان را در اشاعه این سبک زندگی شان تنها بگذاریم و با لایک هایمان تشویقشان نکنیم.

و در پایان، ای‌کاش جوانان روشنفکر و امروزی نیز که عروسی ساده‌ای داشته اند در مقابل فرهنگ زرق‌وبرق عروسی، در شبکه‌های اجتماعی فعال‌تر شوند.
@kherad_jensi
@fardinalikha
آمار جنسی و جنسیتی!
✍️یاسر عرب

حالا چه کار اش کنیم؟
این جمله پر تکرار ترین سوال-عبارت در یکی از قله های داستان ایرانی، یعنی کتابِ عزدارانِ بَیَل نوشته ی مرحوم غلامحسین ساعدی است. بَیَل روستایی است که مردم اش همواره منتظر و منفعل و حیرت زده ی اتفاقات هستند. آنها دائم با رخ دادهایی مواجه می شوند که باید در برابر اش "واکنش" نشان دهند. پدیده هایی که آنها را به درستی نمی شناسند. این "زیستِ عکس العملی" و "همواره گیِ حیرت" سرنوشت محتوم هر جامعه ای است که مسائل خود را به روش دقیق نمی شناسد. و هر بار در مواجه با یک امر تاریخی تکرار شونده می پرسد «حالا چکار اش کنیم؟» چه این امر گرانیِ میوه ی شب عید باشد که هر سال تکرار می شود و چه بهم ریختگی در زیست جنسی!

یکی از بهترین فکت ها برای بررسی وضعیت هر جامعه "آمار" است. چند سال پیش خبری منتشر شد مبنی بر ارائه ی گزارش آسیبهای اجتماعی، توسط جناب دکتر میر باقری به رهبر انقلاب.
گزارشی که منجر به فهم اولویت ها، و تاسیس ستاد مقابله با آن آسیبها شد. در منظومه ی اولویت ها، جلوگیری از "مفاسد اخلاقی" در کنار حاشیه نشینی، طلاق، اعتیاد، و ... به چشم می خورد.

مهمان قسمت سی و یکم مجموعه خرد جنسی جناب اردشیر گراوند (جامعه شناس) و شرکت پیمایشیِ ایشان نقش محوری در تهیه ی گزارش مذکور داشت. به همین جهت ما از ایشان دعوت کردیم برای ارائه ی آمار زیست جنسی و جنسیتی کشور در مجموعه خرد جنسی حضور پیدا کنند. ایشان که شخصیتی فهیم و دغدغه مند دارد، قبول زحمت کرده و آمار و تحلیل هایی ارائه کردند که آگاهی از آنها بسیار مهم، و راهگشا است. شما با تماشای این برنامه می توانید اجمالا به دیدگاه، و فرا تحلیل ایشان پی ببرید.

اما سوالاتی باقی ماند. از جمله اینکه با توجه به اذعان جناب گراوند در مورد وجودِ "آمار سیاه" در کشور، و نیز خالی ماندنِ دست پژوهشگران از وضعیت آماری دقیق (یا شبه شایعه!) در مواردی چون؛ سقط جنین، کودک همسری، دختران فراری، خشونت خانگی، روسپیگری و ... در گزارش ارائه شده برای رهبری به چه موارد و آماری استناد شده است که "فساد اخلاقی" هم جزو 5 شاخص و اولویت اصلی آسیبهای اجتماعی نشانه گذاری شده؟ و اساسا شاخص های فساد اخلاقی را چه مولفه هایی در نظر گرفته اند؟ این سوالات همچنان در ذهن بنده باقی است!

@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/wBVsx
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با این دست فرمون اگه ازدواج سفید نباشه باید تعجب کرد!
چه بر سر دختران گیلان و لرستان خواهد آمد؟
@kherad_jensi
برشی از ارائه ی اردشیر گراوند در قسمت سی و یکم مجموعه خرد جنسی.
لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/wBVsx
نقد به فقها و نیاز به تغییر قوانین زیست جنسی و جنسیتی!
✍️یاسر عرب

دکتر صدیقه وسمقی را می توان نظریه پردازی شهرآشوب قلمداد کرد. هر چند او خود معتقد است «هر شهرآشوبی به نیت شهرآشوبی، شهرآشوبی نمی کند!» اما در این سخن معانی بسیاری نهفته. از جمله اینکه تلاش برای تغییر گروه مرجع در ثبت و مُهر قوانین تلاشی هزار و اندی ساله است و در این میان همچنان فقه میان دار و سایر خوانش ها در حاشیه بوده اند. (چه حلاج ها رفته بر دارها)

شاعر، ادیب، ژورنالیست، نقاش، محقق، استاد دانشگاه، پژوهشگر حوزه ی دین، زندانی سیاسی،و... قطار کردنِ این صفات تنها بخشی از شخصیت این بانوی مسلمان و فرهیخته را بازنمایی می کند. او رهرو راهی است که امروزه ما حدود و ثغور اش را تحت عنوانِ روشنفکری دینی می شناسیم. و از این رو اگر نقدی بر تن دستگاه فقاهت دارد نه از پشت دیوار دین بلکه از دیسکورس و خاستگاهی درون دینی بیان می شود.

دکتر وسمقی دو ارائه را در این فصل از مجموعه خرد جنسی به خود اختصاص داده است و شروع مباحث ایشان با اشاره به کتابِ "بازخوانی شریعت" و با نقد دستگاه فقاهت و تکیه بر جدایی حوزه ی قوانین از حوزه ی دین است. (این کتاب در ایران اجازه ی انتشار پیدا نکرده است) ایشان سخنان شنیدنی بسیار در مورد حقوق زنان، دیه، حق حضانت فرزند، سر پرستی مردان بر خانواده، زندگی اجتماعی بر پایه ی اخلاق، تکیه بر عقل جمعی، و ... دارد که بخشی از آنها را در این قسمت ارائه داده است.

ما برای دریافت توصیف صحیح از ابعاد مختلف زیست جنسی نیازمند دیدنِ طیف رنگین کمانی تفکرات هستیم و ایرانِ امروز نیز بیش از هر چیز به رواداری و تکثیر نظرات مختلف و تحمل نقدهای متفاوت از حوزه های گوناگون نیازمند است. در سنت دینی و جمع علمی که تا انکار خدا، در نزد امام صادق (ع) امکان طرح و بحث داشته است، حتما ما باید شرح صدری بیش از این داشته باشیم. چه، ضیق صدر، اول ضرر را به صاحب سینه ی تنگ وارد میاورد.
@kherad_jensi


https://www.aparat.com/v/02hVc
یاسر میردامادی.pdf
1.5 MB
♨️میان‌مایگی در صنف فیلسوفان!
چرا بند تنبان فیلسوفان هم شل است؟

در نوشته‌ی بالا، دکتر یاسر میردامادی، با توجه خاص به ماجرای رسوایی جنسی جان سرل، به این پرسش می‌پردازد که چرا فلسفه‌ورزی لزوماً باعث نمی‌شود فیلسوفان انسان‌های بهتری باشند. میردامادی می‌نویسد: «برای پرهیز از خطرات فلسفه‌ورزی لزوماً نباید از فلسفه‌ورزی کنار کشید بلکه فلســفه‌ورزی را باید از حرفه تبدیل به «سبک زیست» کرد. فلسفه را زیست باید کرد.
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- چقدر مردم باید معطل بمانند تا یک فقیه دید اش باز شود و نظر اش را تغییر دهد؟ آیا مردم همیشه باید هزینه ی این را بپردازند؟
در اینجا یک اشکال مبنایی وجود دارد...
@kherad_jensi

برشی از ارائه ی دکتر صدیقه وسمقی در قسمت سی و دوم مجموعه خرد جنسی.

لینک گفتگوی کامل:
https://www.aparat.com/v/02hVc
همراهان گرامی سلام
با حمایت مالی شما هزینه ی پیش تولید مجموعه سوم خرد جنسی تهیه شد.
انشاالله به زودی تولید سری تازه را آغاز خواهیم کرد.

ممنون محبت، حسن ظن و اعتماد همه ی شما دوستان هستیم.🍀🌸🌺🌼

ضمنا تا ده روز آینده قسمت جدید بارگذاری نخواهد شد.
@kherad_jensi
📝📝📝دختران عشایر، دختران صبر و سکوت

✍️مهتا بذرافکن

اخیرا رئیس سازمان امور عشایر ایران در مصاحبه با ایلنا با انتقاد از کم‌توجهی به زنان عشایری گفت در حوزه عشایری بخش زنان مغفول و مظلوم واقع شده است، اما مهمترین مسائل زنان و دختران عشایر چیست؟

بارها دیده و ‌شنیده ایم که زنان عشایر زودتر از آن چه که فکر کنیم پیر و شکسته می شوند و دیری نمی پاید که رنگ جوانی از رخسار دختران کم سن و سال محو می شود در حالی که آنها با آن همه کار و تلاش نیز حق دارند زندگی بهتر و راحت تری داشته باشند اما ندارند و لازم است بیش از پیش به مسائل آنها به عنوان بخشی از جامعه زنان ایران پرداخته شود و بررسی مسائل زنان عشایر را با دختران عشایر شروع می کنیم.

نرخ بیسوادی زنان عشایر، نرخ بالایی است و براساس برخی از پژوهش‌ها نرخ بیسوادی زنان عشایر پیش از انقلاب تا ۸۳ درصد می رسید و بعد از انقلاب این رقم حدود ۲٠ درصد کاهش یافته و خوشبختانه در نسل جدید آموزش دختران رو به افزایش است.

دختران عشایر به دلیل نبود دسترسی به مدارس پس از گذراندن پنج کلاس ابتدایی - در قالب مدارس سیار عشایری - فرصت و اجازه ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر پیدا نمی کنند و البته این امر دلایل مختلفی دارد.

حضور عشایر در مناطق صعب‌العبور، کوچ‌نشین بودن، سختی تهیه ملزومات مدرسه، مخاطرات طبیعی همچون خطر حمله حیوانات وحشی، هراس از مزاحمت بیگانگان در مسیرهای طولانی و صعب العبور موانع مهم تحصیل دختران است.

با وجود این موانع استعدادهای سرشار آنان به ناچار محدود به آموزش زیردست مادرانشان برای یادگیری اصول چرخاندن زندگی عشایری از همسر داری وبچه داری، آشپزی و رختشویی، گرفته تا دوشیدن شیر گوسفند، تهیه هیزم، حمل آب، تهیه محصولات دامی و صنایع دستی می شود.

صرف نظر از نبود دسترسی به امکانات آموزشی، مسایل فرهنگی و نحوه نگرش خانواده ها به امر تحصیل دختران و اعتقاد به نا‌کارآمدی تحصیل دختران از دید والدین مسأله تحصیل دختران را پیچیده تر کرده است، چراکه بسیاری از خانواده ها حتی اگر امکان ادامه تحصیل در شهر یا روستا برای دخترانشان مهیا شود، ادامه تحصیل را غیرضروری و نامفید دانسته و این اجازه را به دخترانشان نمی دهند.

در حالی که پسران صرفا به دلیل جنسیت این اجازه وفرصت را پیدا می کنند که تحصیلات خود را در شهر یا روستای همجوار و گاه در قالب مدارس شبانه روزی ادامه دهند.
این در حالی است که مدارس شبانه روزی مختص دختران عشایر چندان وجودخارجی ندارد که خانواده ها برای آموزش دختران در مقاطع بالاتر مجاب شوند.

ازدواج در سن کودکی برای دخترانی که ترک تحصیل کرده اند امری بسیار عادی است و البته عدم دسترسی به امکانات بهداشتی به ویژه آموزش های مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده نیز باعث می‌شود که این دخترکان در سن بسیار پایین مادر شده و پشت سر هم زایمان کنند و حتی گاهی تا ۱۲ بار بچه بدنیا می آورند و در جوانی جسمشان فرسوده می شود که با توجه به شیوه زندگیشان و سختی های آن توان بسیاری را از آنان به تحلیل می برد و آثار آن بزودی در جسم و روان شان نمودار می شود. .

رؤیاهای این دختران با استعداد های سرشار از یک جهت قربانی عدم توسعه یافتگی و برنامه ریزی در بخش زنان عشایر شده و از طرفی به خاطر وجود نقص فرهنگی نیز مطالبه ای برای آموزش و پرورش دختران از سوی جامعه عشایری وجود نداشته و یا بسیار اندک است.

درحالی که در تاریخ عشایر ایران زنان فرهیخته ای چون بی بی مریم بختیاری چون ستاره ای در مطالبات حقوق زنان بویژه در امر آموزش می درخشند، بخش زیادی از دختران عشایر از رسیدن به جایگاه رفیع علمی و پژوهشی محروم هستند و لازم است برای ارتقا کیفیت زندگی آنها برنامه ریزی و سیاست گذاری ویژه ای در پیش گرفته شود.
@kherad_jensi
@RuralWomenIssues
مقدمه ای بر ارتباط معماری شهری با زیست جنسی!
✍️یاسر عرب

ضرب المثلی بین مردم ما رایج است که اگر در جمعی شلوغی و ازدحام صوتی از حد متعارف بگذرد می گویند «مثل اینکه سنگ پا/ طاس، در حمام زنانه گم شده!» یا به شکل خلاصه «حمام زنانه شد!» این کنایه جنسیتی البته اشاره به رازی بزرگ دارد و آن فضا سازی حمام عمومی به عنوان "مفری" برای گعده های زنانه در ایران قدیم است تا ایشان بتوانند با گفتمانِ "مستوری ناموس" که کالبد شهری را همواره منضبط می کند همزیستی پیدا کنند. وجوه دیگر این مفر را سیاح فرانسوی گاسپاردروویل می نویسد: « ... زنان ایرانی حمام را بهترین نقطه تجمع خویش می دانند . دید و بازدیدها در حمام صورت می گیرد و در هر گوشه ای از آن جوخه ای از زنان که مشغول درد و دل اند به چشم می خورد . سر صحبت از وضع خانواده ها در گرمابه ها باز می شود . اشارات رشک آلوده و شکوه و شکایات و صلاح اندیشی با گیس سفیدان و پیرزنان ، صحنه حمام را به صورت ساحت دادگاه در می آورد.»
گویا تنها فرصت و مجال حمام زنانه بود که به آنها امکان می داد تا با علاقه مندان و دوستان یکدل همدلی کنند بی آنکه سخن چینان در آن غوغا و جنجال گوشخراش حمام زنان بتوانند استراق سمع کنند و گفته های آنان را بزرگ و بزرگتر کرده و تحویل شوهر و هوو و مادرشوهر و خواهرشوهر و ... بدهند.

این مفرها البته منحصر به حمام نبوده و سفره های نذری، زیارت اهل قبور و امام زاده ها و مجالس روضه، تعزیه و .. را نیز در بر می گرفته است. در شرایطی که معماری یا توسعه شهری در تسخیر امر سیاسی، و امر سیاسی متناسب با ذائقه ی اقتدار گرای مردانه طراحی شده و محیط های شهری عملا در تسخیر مردان است (زورخانه، قهوه خانه، خرابات، و...)، زنان که از خیابان و پیاده رو سهمی برای تامل و درنگ ندارند، کار مطالبات را به جایی می رسانند که در اواخر دوره ی قاجار می توانند با گفتمان سازی و چانه زنی دارای رسمیت، تفکیک، سهم خواهی و بالاخره "پیاده رو" ی خود شوند!

آرش صابری جوان ترین مهمان مجموعه خرد جنسی (تا کنون) است. اما علی رغم این جوانی، ذهن سیال و مطالعات پیرامونی و نگاه بین رشته ای او باعث شد تا برای گشایش تیتر مذکور، میزبانِ ارائه ی مقدماتی او باشیم. ایشان به زیبایی نشان می دهد کلیشه های تثبیت شده ی ما در خصوص چیستی معماری ایرانی قابل ترک انداختن است و تبیین می کند که معماری فلات مرکزی ایران به جای معماری ایرانی برساختِ غالب و قالب شده است. (همچنان که مدل حجاب و پوشیه/ روبنده ی زنانِ کلان شهرها در زمان قاجار را به اشتباه تعمیم به سبک پوششی تمام بانوانِ ایرانِ قاجاری می دهیم) و همینطور که تصورمان به اشتباه از معماری اصیل توده ی مردم یا ایرانِ قدیم، مثلا خانه های کاشان است!

اینکه چگونه قبل یا همراه تغییرات پوششی، معماری ایرانی دچار کشف حجاب! شد و ارتباط فضا سازی شهری دو پهلوی و به میان و میدان آوردن زنان چطور خود زمینه ساز براندازی و انقلاب 57 گردید از دیگر نکات فرعی است که در این گفتگو به آن پرداخته ایم. اگر برای شما قابل پذیرش نیست که در زمان قاجار ما اولین دخترهای آبی و زنان مبدل پوش برای نفوذ به "فضا"، جمع و امر مردانه را داشته ایم توصیه می کنم این برنامه را ببینید.
@kherad_jensi

https://www.aparat.com/v/PeTo0