🔘شرایط کنونی خاورمیانه به گونه ای است که بیشترین دولت های اسلامی یا اسلام گرا در آن وجود دارند، به همین دلیل طی چند قسمت توضیحی مفصل از این نوع شکل گیری اسلام سیاسی را در دوره معاصر ،تشریح میکنیم.
💢شکستهای نظامی سنگین کشورهای عربی که در سال ۱۹۶۷ از نیروهای اسرائیلی متحمل شدند
پایان پانعربیسم و آغاز یک احیای اسلامی بود که به چالش کشیدن دولت-ملتها در خاورمیانه پرداخت. برای کشف ریشههای ایدئولوژیک این احیا، باید به دوران تشکیل اخوانالمسلمین در مصر بازگردیم. اخوانالمسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا که شخصیتی کاریزماتیک داشت تأسیس شد و طی چند سال به یک نیروی دینی و سیاسی قابلتوجه تبدیل شد
دلیل رشد سریع و محبوبیت این جنبش را میتوان در نگاه آن به اسلام بهعنوان یک سیستم کامل یافت که جایگزینی برای غربگرایی، سکولاریسم و مادیگرایی ارائه میداد که جوامع مسلمان را تهدید میکردند.
برای مقابله با این تأثیرات منفی، حسن البنا خواستار بازگشت به ریشههای دین، بهویژه دورهای که بهعنوان عصر طلایی اسلام در دوران خلافت راشدین شناخته میشود، بود
💢اهداف اصلی البنا و اخوانالمسلمین در ابتدا سیاسی نبود، بلکه مذهبی بود و برای گسترش ایمان، این سازمان تعداد فزایندهای از نهادهای دینی، رفاهی و آموزشی را تأسیس کرد.
این امر پایه و اساس شبکه گستردهای را گذاشت که اخوان را در سالهای سخت سرکوب وحشیانه توسط رژیمهای متوالی که رهبران آن را از دست دادند (از جمله ترور البنا در سال ۱۹۴۹ و زندانی کردن اعضای آن) حفظ کرد. علیرغم سرکوب وحشیانه ناصر علیه این جنبش در دهه ۱۹۵۰، این گروه به یک جنبش مردمی فراطبقاتی تبدیل شد که اعضای آن از همه اقشار جامعه بودند، هرچند عضویت اصلی آن طبقه متوسط شهری بود. جذابیت این جنبش فراتر از مصر نیز گسترش یافت و منجر به شکلگیری شاخههایی در کشورهایی مانند اردن، سوریه و فلسطین شد (شدید ۱۹۸۸). اگرچه انسجام داخلی همواره یکی از ویژگیهای برجسته اخوان بوده است (اعضا باید وفاداری کامل خود را به این جنبش سوگند میخوردند)، سرکوبها این جنبش را رادیکال کرد، همانطور که از دست دادن فلسطین و گسترش پانعربیسم چنین کرد. این شرایط راه را برای سید قطب هموار کرد
💢سید قطب به ایدئولوگ اصلی جدید این جنبش تبدیل شد. در حالی که حسن البنا و جانشین میانهرو او، حسن الهضیبی، برنامهای تدریجی را ترویج میکردند که هدف آن اصلاح و در نهایت پاکسازی جامعه از طریق آموزش عمومی بود، قطب دستور کار فعالتری را پیش برد که هدف آن سرنگونی حکومتها و حاکمان غیر اسلامی برای احیای قدرت اسلام بود
برنامه انقلابی قطب او را به تهدیدی برای رژیم مصر تبدیل کرد و در نتیجه او بیش از یک دهه
زندانی شد تا اینکه در سال ۱۹۶۶ اعدام گردید.
قطب در زندان آثار متعددی تولید کرد که برجستهترین آنها کتاب نشانهها در راه (معالم فی الطریق) است؛ تفسیری از قرآن که در سال ۱۹۶۵ از زندان منتشر شد و بهعنوان یکی از مهمترین متون رادیکال اسلامی شناخته میشود. در این کتاب، قطب تمایز میان النظام الجاهلی (یک نظم فاسد یا جاهلانه) و النظام الاسلامی (نظم اسلامی) را معرفی کرد و استدلال کرد که پایان دادن به اولی و ترویج دومی تنها از طریق “جنگ مقدس یا جهاد ممکن است (در حالی که حسن البنا خواهان تغییر تدریجی در جامعه (یک رویکرد تکاملی) بود، سید قطب به دنبال سرنگونی قدرت برای تأسیس یک دولت اسلامی (یک رویکرد انقلابی) بود. تا پایان دهه ۱۹۶۰، تحولات سیاسی در خاورمیانه – شکستهای نظامی، افول اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی – زمینه را برای احیای اسلامی فراهم کرد که بر اساس سیاسیسازی دین به سبک قطب، اکنون معمولاً بهعنوان اسلام سیاسی شناخته میشود.
#اسلامگرایی
#بخش_اول
@khod2
💢شکستهای نظامی سنگین کشورهای عربی که در سال ۱۹۶۷ از نیروهای اسرائیلی متحمل شدند
پایان پانعربیسم و آغاز یک احیای اسلامی بود که به چالش کشیدن دولت-ملتها در خاورمیانه پرداخت. برای کشف ریشههای ایدئولوژیک این احیا، باید به دوران تشکیل اخوانالمسلمین در مصر بازگردیم. اخوانالمسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا که شخصیتی کاریزماتیک داشت تأسیس شد و طی چند سال به یک نیروی دینی و سیاسی قابلتوجه تبدیل شد
دلیل رشد سریع و محبوبیت این جنبش را میتوان در نگاه آن به اسلام بهعنوان یک سیستم کامل یافت که جایگزینی برای غربگرایی، سکولاریسم و مادیگرایی ارائه میداد که جوامع مسلمان را تهدید میکردند.
برای مقابله با این تأثیرات منفی، حسن البنا خواستار بازگشت به ریشههای دین، بهویژه دورهای که بهعنوان عصر طلایی اسلام در دوران خلافت راشدین شناخته میشود، بود
💢اهداف اصلی البنا و اخوانالمسلمین در ابتدا سیاسی نبود، بلکه مذهبی بود و برای گسترش ایمان، این سازمان تعداد فزایندهای از نهادهای دینی، رفاهی و آموزشی را تأسیس کرد.
این امر پایه و اساس شبکه گستردهای را گذاشت که اخوان را در سالهای سخت سرکوب وحشیانه توسط رژیمهای متوالی که رهبران آن را از دست دادند (از جمله ترور البنا در سال ۱۹۴۹ و زندانی کردن اعضای آن) حفظ کرد. علیرغم سرکوب وحشیانه ناصر علیه این جنبش در دهه ۱۹۵۰، این گروه به یک جنبش مردمی فراطبقاتی تبدیل شد که اعضای آن از همه اقشار جامعه بودند، هرچند عضویت اصلی آن طبقه متوسط شهری بود. جذابیت این جنبش فراتر از مصر نیز گسترش یافت و منجر به شکلگیری شاخههایی در کشورهایی مانند اردن، سوریه و فلسطین شد (شدید ۱۹۸۸). اگرچه انسجام داخلی همواره یکی از ویژگیهای برجسته اخوان بوده است (اعضا باید وفاداری کامل خود را به این جنبش سوگند میخوردند)، سرکوبها این جنبش را رادیکال کرد، همانطور که از دست دادن فلسطین و گسترش پانعربیسم چنین کرد. این شرایط راه را برای سید قطب هموار کرد
💢سید قطب به ایدئولوگ اصلی جدید این جنبش تبدیل شد. در حالی که حسن البنا و جانشین میانهرو او، حسن الهضیبی، برنامهای تدریجی را ترویج میکردند که هدف آن اصلاح و در نهایت پاکسازی جامعه از طریق آموزش عمومی بود، قطب دستور کار فعالتری را پیش برد که هدف آن سرنگونی حکومتها و حاکمان غیر اسلامی برای احیای قدرت اسلام بود
برنامه انقلابی قطب او را به تهدیدی برای رژیم مصر تبدیل کرد و در نتیجه او بیش از یک دهه
زندانی شد تا اینکه در سال ۱۹۶۶ اعدام گردید.
قطب در زندان آثار متعددی تولید کرد که برجستهترین آنها کتاب نشانهها در راه (معالم فی الطریق) است؛ تفسیری از قرآن که در سال ۱۹۶۵ از زندان منتشر شد و بهعنوان یکی از مهمترین متون رادیکال اسلامی شناخته میشود. در این کتاب، قطب تمایز میان النظام الجاهلی (یک نظم فاسد یا جاهلانه) و النظام الاسلامی (نظم اسلامی) را معرفی کرد و استدلال کرد که پایان دادن به اولی و ترویج دومی تنها از طریق “جنگ مقدس یا جهاد ممکن است (در حالی که حسن البنا خواهان تغییر تدریجی در جامعه (یک رویکرد تکاملی) بود، سید قطب به دنبال سرنگونی قدرت برای تأسیس یک دولت اسلامی (یک رویکرد انقلابی) بود. تا پایان دهه ۱۹۶۰، تحولات سیاسی در خاورمیانه – شکستهای نظامی، افول اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی – زمینه را برای احیای اسلامی فراهم کرد که بر اساس سیاسیسازی دین به سبک قطب، اکنون معمولاً بهعنوان اسلام سیاسی شناخته میشود.
#اسلامگرایی
#بخش_اول
@khod2