#نامه_به_ترامپ
#اعتراض
#جمهوری_اسلامی
#بخش_اول
آقای دانلد ترامپ،
رییسجمهور منتخب امریکا،
@khod2
پیروزی شما در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا را تبریک میگوییم.
در خلال رقابتهای انتخاباتی، ما و میلیونها ایرانی، دیدگاههای صریح شما در اعتراض به توافق اتمی رییس جمهور اوباما با حاکمان جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکردیم و امیدواریم با انتخاب شما، رییسجمهور منتخب و کنگره ایالات متحده برای نخستین بار فرصت بیابند که پیامدهای بینالمللی و منطقهای آن توافق فاجعهبار را، همانطور که به رایدهندگان وعده دادهاند بدون ملاحظه و پردهپوشی بررسی کنند.
@khod2
در سال ۲۰۰۹، میلیونها ایرانی خواهان دمکراسی به خیابانهای تهران آمدند و خواستار حمایت ريیسجمهور اوباما از اعتراضاتشان شدند. در پاسخی ناامیدکننده، دولت رییسجمهور اوباما در یک جهتگیری غیرقابل باور و با چرخشی ۱۸۰درجهای نسبت به همه ارزشهای بنیادین ایالات متحده امریکا، همزمان با به گلوله بسته شدن تظاهرکنندگان در خیابانهای تهران، مشغول نامهنگاری پنهانی با آیتالله خامنهای رهبر مادامالعمر ایران بود. در اکتبر ۲۰۱۱، شما در اظهارنظری خردورزانه گفتید: «اگر اوباما دو سال قبل زمانی که ایران با مشکلات خیلی بزرگی روبهرو بود، از مردم آن کشور پشتیبانی میکرد، ما امروز هیچ مشکلی در ایران نداشتیم. ایران میتوانست خیلی سریع تغییر کند اگر که او پشت آن مردم را خالی نمیکرد.» امروز، درنتیجه سیاستهای غلط هشت سال گذشته، بسیاری از آزادیخواهان ایران، دولت امریکا را حامی حاکمان مستبد و غیرانتخابی خود میدانند و به امید و اعتمادشان به حمایت ایالات متحده از آزادی و دمکراسی در ایران لطمه وارد آمده است؛ لطماتی که جبران آن تنها با تغییر بنیادین رویکرد امریکا توسط شما ممکن خواهد شد.
@khod2
سیوهفت سال بیاعتنایی و چشم فروبستن نزدیکبینانه دنیای آزاد بر بنیادگرایی مسلح و انتحاری اسلامی، به طوفانی بزرگ انجامیده و وقایع تاسفباری چون شارلی اِبدو، باتاکلان، ترورهای پاریس، بروکسل، اورلاندو و سنبرناردینو را در دو سال گذشته به بار آورده است. ۳۴ سال قبل زمانی که "احمد قصیر" جوان ۱۸ساله لبنانی با دستور رهبران جمهوری اسلامی ایران و حزبالله، نخستین بمبگذاری انتحاری قرن بیستم را با قتل خود و دهها انسان دیگر به اجرا درآورد، هنوز خبری از القاعده و داعش نبود. قتلعام نویسندگان "شارلی ابدو" را نیز میبایست تنها حلقه دیگر زنجیرهای دانست که با فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی توسط آیتالله خمینی آغاز شد و امروز جایزه دولتی تعیینشده برای آن به میلیونها دلار رسیده است. تقسیم تروریستها به خوب و بد و مذاکره و امضای قرارداد با حکومتی که در کنار حمایت کامل از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزبالله و عملکردی موثر در مرگ هزاران سرباز جان برکف آمریکایی در عراق و لبنان، هنوز بر جایزه قتل نویسندگان و روزنامهنگاران در کشورهای دیگر اصرار دارد فقط و فقط زمینهساز فجایعی به مراتب دردناکتر خواهد بود.
@khod2 👈👉 @khod3
👇 👇
http://telegram.me/joinchat/BVWmmz_Iq_-oFPYdIMb--g
#نامه_به_ترامپ #بخش_اول
🔽ادامه در پست بعدی🔽
🔺من خدا هستم🔻
#اعتراض
#جمهوری_اسلامی
#بخش_اول
آقای دانلد ترامپ،
رییسجمهور منتخب امریکا،
@khod2
پیروزی شما در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا را تبریک میگوییم.
در خلال رقابتهای انتخاباتی، ما و میلیونها ایرانی، دیدگاههای صریح شما در اعتراض به توافق اتمی رییس جمهور اوباما با حاکمان جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکردیم و امیدواریم با انتخاب شما، رییسجمهور منتخب و کنگره ایالات متحده برای نخستین بار فرصت بیابند که پیامدهای بینالمللی و منطقهای آن توافق فاجعهبار را، همانطور که به رایدهندگان وعده دادهاند بدون ملاحظه و پردهپوشی بررسی کنند.
@khod2
در سال ۲۰۰۹، میلیونها ایرانی خواهان دمکراسی به خیابانهای تهران آمدند و خواستار حمایت ريیسجمهور اوباما از اعتراضاتشان شدند. در پاسخی ناامیدکننده، دولت رییسجمهور اوباما در یک جهتگیری غیرقابل باور و با چرخشی ۱۸۰درجهای نسبت به همه ارزشهای بنیادین ایالات متحده امریکا، همزمان با به گلوله بسته شدن تظاهرکنندگان در خیابانهای تهران، مشغول نامهنگاری پنهانی با آیتالله خامنهای رهبر مادامالعمر ایران بود. در اکتبر ۲۰۱۱، شما در اظهارنظری خردورزانه گفتید: «اگر اوباما دو سال قبل زمانی که ایران با مشکلات خیلی بزرگی روبهرو بود، از مردم آن کشور پشتیبانی میکرد، ما امروز هیچ مشکلی در ایران نداشتیم. ایران میتوانست خیلی سریع تغییر کند اگر که او پشت آن مردم را خالی نمیکرد.» امروز، درنتیجه سیاستهای غلط هشت سال گذشته، بسیاری از آزادیخواهان ایران، دولت امریکا را حامی حاکمان مستبد و غیرانتخابی خود میدانند و به امید و اعتمادشان به حمایت ایالات متحده از آزادی و دمکراسی در ایران لطمه وارد آمده است؛ لطماتی که جبران آن تنها با تغییر بنیادین رویکرد امریکا توسط شما ممکن خواهد شد.
@khod2
سیوهفت سال بیاعتنایی و چشم فروبستن نزدیکبینانه دنیای آزاد بر بنیادگرایی مسلح و انتحاری اسلامی، به طوفانی بزرگ انجامیده و وقایع تاسفباری چون شارلی اِبدو، باتاکلان، ترورهای پاریس، بروکسل، اورلاندو و سنبرناردینو را در دو سال گذشته به بار آورده است. ۳۴ سال قبل زمانی که "احمد قصیر" جوان ۱۸ساله لبنانی با دستور رهبران جمهوری اسلامی ایران و حزبالله، نخستین بمبگذاری انتحاری قرن بیستم را با قتل خود و دهها انسان دیگر به اجرا درآورد، هنوز خبری از القاعده و داعش نبود. قتلعام نویسندگان "شارلی ابدو" را نیز میبایست تنها حلقه دیگر زنجیرهای دانست که با فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی توسط آیتالله خمینی آغاز شد و امروز جایزه دولتی تعیینشده برای آن به میلیونها دلار رسیده است. تقسیم تروریستها به خوب و بد و مذاکره و امضای قرارداد با حکومتی که در کنار حمایت کامل از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزبالله و عملکردی موثر در مرگ هزاران سرباز جان برکف آمریکایی در عراق و لبنان، هنوز بر جایزه قتل نویسندگان و روزنامهنگاران در کشورهای دیگر اصرار دارد فقط و فقط زمینهساز فجایعی به مراتب دردناکتر خواهد بود.
@khod2 👈👉 @khod3
👇 👇
http://telegram.me/joinchat/BVWmmz_Iq_-oFPYdIMb--g
#نامه_به_ترامپ #بخش_اول
🔽ادامه در پست بعدی🔽
🔺من خدا هستم🔻
#مغالطات
💢واکاوی مغالطالت مرسوم🔘
کانال آگاهی بخشی♻️
#من_خدا_هستم🌐
@khod2 🔛 @islie
قسمت دوم:2⃣
#بخش_اول
( #تعریف_مغلطه )
در کتاب ( کلیات فلسفه ) نوشته #ریچارد_پاپکین مغلطه این چنین تعریف شده است👇
(تعریف مغلطه به صورت ساده اینطور هست: "هر گونه خطا و اشتباه در استدلال یا استنتاج، و اصطلاحی است برای اشاره به آنچه موجب می شود استدلالی به خطا رود.)
امروزه بشر، شناسایی و شناخت و روان کاوی بسیاری از مغالطات را از زمان ارسطو مدیون دانشمند و نابغه بزرگ جهان، #برتراند_راسل است. که منطق کلاسیک و ارسطویی را که تا زمان خودش در جوامع جا خوش کرده بود پ مثل یک پیامبر شده بود با نظریه هایش به چالش کشید و بشر رو وادار به تفکر بیشتر در مورد ظاهر کلمات و معنی کلمات کرد.
@khod2 🔛 @islie
در علم فلسفه و شاخه منطق مبحث بسیار جالبی هست با عنوان "مغلطه" یا "سفسطه" که از پرکاربردترین مباحث فلسفه عملی در زندگی روزمره هست. پیدایش علم منطق در زمان ارسطو بوده و پایه های منطق کلاسیک تا زمانی که "برتراند راسل" نظریه منطق رو به چالش نکشیده بود پابرجا بود.
@khod2 🔛 @islie
همانطور که در ابتدا گفتم، مغلطه انواع مختلفی دارد که بررسی خواهند شد، ولی برای اینکه ما مفهوم اصلی مغلطه و مغلطه گری بهتر آشنا شویم، چند مثال و توضیح سطحی رو میزنم.
مثلا ⏬
💢سفسطه ابهام: این سفسطه به صورت خلاصه به این معنا هست که از نوشته یا حرفی که نمیشه برداشت واضح داشت یا اینکه نوشته به صورت گنگ گفته شده نتیجه ای رو به نفع خودتون برداشت کنین. اساسا چون اون نوشته یا گفته فاقد شفافیت هست هر برداشتی ازش اشتباه در استدلال هست و مغالطه به حساب میاد.💢
یعنی مغاطه گر، حرف از چیزی میزند و آن را به مضوع هدف خویش ربط میدهد، که هنوز تعریف و برداشت درستی از آن نشده. مثلا مغلطه گر میگوید در سیاره قمر مگاM140 موجوداتی هستن که در سجده خدا هستن یا در آن سیاره خطی وجود دارت که جای انگشت فلان پیامبر است و حرفهای اینچنینی،
که اثبات این حرفها کار ساده ای نیست و مغلطه گر میگوید من راست میگم اگر باورتون نمیشه برید ببینید و کسی نمیتونه بره ببینه
در این مثال مغلطه گر چند مغلطه کرده که
1. استفاده از کار نشدنیست
2.استفاده از ندانستن مخاطب
3.استفاده از علم به نفع خویش با دروغ
4.استفاده و مصادره مباحث و ربط آنها به مضوع خودش
و یک نکته مهم در این مسئله که اون رو شماره پنج با توضیح قرار میدیم این هست که:
5.اگر شما بپرسید که خب شما از کجا فهمیدید که در آن سیاره این چنین است!؟
مغلطه گر میگوید: در فلان کتاب دینی آمده و یا فلان شخص دینی گفته و فلان امام فلان جمله رو گفت که اون جمله تفسیرش یعنی همین و ....
وبا اینها بسیاری از مخاطبین رو گول میزند. چرا که مخاطبی که اهل تفکر و تحقیق نیست، باور میکند و فکر میکند که اینها از چه علم سرشاری برخوردار بودند.
#من_خدا_هستم 👈 #حقیقت_طلبی
@khod2 🔜 @islie 🔜 @khod3 ☑️
💢واکاوی مغالطالت مرسوم🔘
کانال آگاهی بخشی♻️
#من_خدا_هستم🌐
@khod2 🔛 @islie
قسمت دوم:2⃣
#بخش_اول
( #تعریف_مغلطه )
در کتاب ( کلیات فلسفه ) نوشته #ریچارد_پاپکین مغلطه این چنین تعریف شده است👇
(تعریف مغلطه به صورت ساده اینطور هست: "هر گونه خطا و اشتباه در استدلال یا استنتاج، و اصطلاحی است برای اشاره به آنچه موجب می شود استدلالی به خطا رود.)
امروزه بشر، شناسایی و شناخت و روان کاوی بسیاری از مغالطات را از زمان ارسطو مدیون دانشمند و نابغه بزرگ جهان، #برتراند_راسل است. که منطق کلاسیک و ارسطویی را که تا زمان خودش در جوامع جا خوش کرده بود پ مثل یک پیامبر شده بود با نظریه هایش به چالش کشید و بشر رو وادار به تفکر بیشتر در مورد ظاهر کلمات و معنی کلمات کرد.
@khod2 🔛 @islie
در علم فلسفه و شاخه منطق مبحث بسیار جالبی هست با عنوان "مغلطه" یا "سفسطه" که از پرکاربردترین مباحث فلسفه عملی در زندگی روزمره هست. پیدایش علم منطق در زمان ارسطو بوده و پایه های منطق کلاسیک تا زمانی که "برتراند راسل" نظریه منطق رو به چالش نکشیده بود پابرجا بود.
@khod2 🔛 @islie
همانطور که در ابتدا گفتم، مغلطه انواع مختلفی دارد که بررسی خواهند شد، ولی برای اینکه ما مفهوم اصلی مغلطه و مغلطه گری بهتر آشنا شویم، چند مثال و توضیح سطحی رو میزنم.
مثلا ⏬
💢سفسطه ابهام: این سفسطه به صورت خلاصه به این معنا هست که از نوشته یا حرفی که نمیشه برداشت واضح داشت یا اینکه نوشته به صورت گنگ گفته شده نتیجه ای رو به نفع خودتون برداشت کنین. اساسا چون اون نوشته یا گفته فاقد شفافیت هست هر برداشتی ازش اشتباه در استدلال هست و مغالطه به حساب میاد.💢
یعنی مغاطه گر، حرف از چیزی میزند و آن را به مضوع هدف خویش ربط میدهد، که هنوز تعریف و برداشت درستی از آن نشده. مثلا مغلطه گر میگوید در سیاره قمر مگاM140 موجوداتی هستن که در سجده خدا هستن یا در آن سیاره خطی وجود دارت که جای انگشت فلان پیامبر است و حرفهای اینچنینی،
که اثبات این حرفها کار ساده ای نیست و مغلطه گر میگوید من راست میگم اگر باورتون نمیشه برید ببینید و کسی نمیتونه بره ببینه
در این مثال مغلطه گر چند مغلطه کرده که
1. استفاده از کار نشدنیست
2.استفاده از ندانستن مخاطب
3.استفاده از علم به نفع خویش با دروغ
4.استفاده و مصادره مباحث و ربط آنها به مضوع خودش
و یک نکته مهم در این مسئله که اون رو شماره پنج با توضیح قرار میدیم این هست که:
5.اگر شما بپرسید که خب شما از کجا فهمیدید که در آن سیاره این چنین است!؟
مغلطه گر میگوید: در فلان کتاب دینی آمده و یا فلان شخص دینی گفته و فلان امام فلان جمله رو گفت که اون جمله تفسیرش یعنی همین و ....
وبا اینها بسیاری از مخاطبین رو گول میزند. چرا که مخاطبی که اهل تفکر و تحقیق نیست، باور میکند و فکر میکند که اینها از چه علم سرشاری برخوردار بودند.
#من_خدا_هستم 👈 #حقیقت_طلبی
@khod2 🔜 @islie 🔜 @khod3 ☑️
#مستند
#پشت_پرده_جریان_زبان_مادری
🆔 @KHOD2
❇️پشت پرده جریان زبان مادری
#بخش_اول 👈 #روشنگری
1⃣
💠قسمت اول [روشنگری]
✍ تیم تحقیق مجموعه:
🔆 مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، #زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند، مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
🔆 طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن #پارسی [فارسی] که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است.
از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویِشوَران این زبان ها می باشد.
حال آنکه زبان پارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت.
تنها زبانی که توان رقابت با پارسی را دارد زبان #عربی است که آن هم «عربی معیار» است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
🆔 @KHOD2
🔆 زبان پارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد،
و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
🔆 اما (بحران زبان مادری) دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد.
هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد.
روسیه تزاری ازقبل درصدد #حذف زبان پارسی در اراضی متصرفی خود بود.
کمااینکه مردم این سرزمین ها را درقفقاز به «ترکی نویسی» و در آسیای میانه به «ازبکی نویسی» تشویق می کرد.
🔆 زمانی که «بالشویک ها» به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای [خرس سرخ] به آنها بصورت تلویحی هویت ملی وخودمختاری اعطا کرد.
حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه #ملت .
لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید،
برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری «تووا» شکل گرفت یا به "کالموک» ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی «ولگا» راتأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند،
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام «کردستان سرخ»، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
🔆 این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید ومجعول شد بعدها گریبان خود شوروی راگرفته و طی سیاست های "گلاسنوست» و «پروسترویکای گورباچوف» آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند برسر ایران ما می اورند)
🆔 @KHOD2
🔆 به هرروی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده وتبلیغ کردند وهمچنین باقدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
🔆 #چپ ها درایران نیزاقوام ایران راملت خواندند وایران راکشوری «کثیرالمله» معرفی کردند. حال اینکه دوسوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند ودرگیر تنش های قبیله ای بودند امابزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خودرا ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و درامور علمی ونوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
🔆 اما تخم لقی که چپ ها درایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی ازنقاط مختلف باپایه واساس عقاید چپ شکل گرفتند، بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند.
آن ها برای مظلوم نمایی وچنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون پارسی زبان رسمی است زبان مارا نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود وزبان های محلی مانندگذشته ادبیات شفاهی وموسیقی واشعار و داستان های خودرا نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
🔅 پایان بخش اول
👈 ادامه دارد....
https://t.me/khod2/15686
✍ مجموعه دروغهاوخرافات اسلام
🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
#پشت_پرده_جریان_زبان_مادری
🆔 @KHOD2
❇️پشت پرده جریان زبان مادری
#بخش_اول 👈 #روشنگری
1⃣
💠قسمت اول [روشنگری]
✍ تیم تحقیق مجموعه:
🔆 مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، #زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند، مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
🔆 طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن #پارسی [فارسی] که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است.
از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویِشوَران این زبان ها می باشد.
حال آنکه زبان پارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت.
تنها زبانی که توان رقابت با پارسی را دارد زبان #عربی است که آن هم «عربی معیار» است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
🆔 @KHOD2
🔆 زبان پارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد،
و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
🔆 اما (بحران زبان مادری) دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد.
هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد.
روسیه تزاری ازقبل درصدد #حذف زبان پارسی در اراضی متصرفی خود بود.
کمااینکه مردم این سرزمین ها را درقفقاز به «ترکی نویسی» و در آسیای میانه به «ازبکی نویسی» تشویق می کرد.
🔆 زمانی که «بالشویک ها» به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای [خرس سرخ] به آنها بصورت تلویحی هویت ملی وخودمختاری اعطا کرد.
حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه #ملت .
لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید،
برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری «تووا» شکل گرفت یا به "کالموک» ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی «ولگا» راتأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند،
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام «کردستان سرخ»، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
🔆 این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید ومجعول شد بعدها گریبان خود شوروی راگرفته و طی سیاست های "گلاسنوست» و «پروسترویکای گورباچوف» آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند برسر ایران ما می اورند)
🆔 @KHOD2
🔆 به هرروی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده وتبلیغ کردند وهمچنین باقدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
🔆 #چپ ها درایران نیزاقوام ایران راملت خواندند وایران راکشوری «کثیرالمله» معرفی کردند. حال اینکه دوسوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند ودرگیر تنش های قبیله ای بودند امابزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خودرا ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و درامور علمی ونوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
🔆 اما تخم لقی که چپ ها درایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی ازنقاط مختلف باپایه واساس عقاید چپ شکل گرفتند، بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند.
آن ها برای مظلوم نمایی وچنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون پارسی زبان رسمی است زبان مارا نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود وزبان های محلی مانندگذشته ادبیات شفاهی وموسیقی واشعار و داستان های خودرا نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
🔅 پایان بخش اول
👈 ادامه دارد....
https://t.me/khod2/15686
✍ مجموعه دروغهاوخرافات اسلام
🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
Telegram
من خدا هستم
#پشت_پرده_جریان_ زبان_مادری
🔆هیچ قوم وزبانی،باقوم وزبان دیگری،مشکلی ندارد
این یک ترفند مُلاها برای اختلاف افکنی میان مامردم است
👈بررسی زبان درجامعه ایران
✍مجموعه دروغهاوخرافات اسلام
🆔 @KHOD2
🔆هیچ قوم وزبانی،باقوم وزبان دیگری،مشکلی ندارد
این یک ترفند مُلاها برای اختلاف افکنی میان مامردم است
👈بررسی زبان درجامعه ایران
✍مجموعه دروغهاوخرافات اسلام
🆔 @KHOD2
🔘شرایط کنونی خاورمیانه به گونه ای است که بیشترین دولت های اسلامی یا اسلام گرا در آن وجود دارند، به همین دلیل طی چند قسمت توضیحی مفصل از این نوع شکل گیری اسلام سیاسی را در دوره معاصر ،تشریح میکنیم.
💢شکستهای نظامی سنگین کشورهای عربی که در سال ۱۹۶۷ از نیروهای اسرائیلی متحمل شدند
پایان پانعربیسم و آغاز یک احیای اسلامی بود که به چالش کشیدن دولت-ملتها در خاورمیانه پرداخت. برای کشف ریشههای ایدئولوژیک این احیا، باید به دوران تشکیل اخوانالمسلمین در مصر بازگردیم. اخوانالمسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا که شخصیتی کاریزماتیک داشت تأسیس شد و طی چند سال به یک نیروی دینی و سیاسی قابلتوجه تبدیل شد
دلیل رشد سریع و محبوبیت این جنبش را میتوان در نگاه آن به اسلام بهعنوان یک سیستم کامل یافت که جایگزینی برای غربگرایی، سکولاریسم و مادیگرایی ارائه میداد که جوامع مسلمان را تهدید میکردند.
برای مقابله با این تأثیرات منفی، حسن البنا خواستار بازگشت به ریشههای دین، بهویژه دورهای که بهعنوان عصر طلایی اسلام در دوران خلافت راشدین شناخته میشود، بود
💢اهداف اصلی البنا و اخوانالمسلمین در ابتدا سیاسی نبود، بلکه مذهبی بود و برای گسترش ایمان، این سازمان تعداد فزایندهای از نهادهای دینی، رفاهی و آموزشی را تأسیس کرد.
این امر پایه و اساس شبکه گستردهای را گذاشت که اخوان را در سالهای سخت سرکوب وحشیانه توسط رژیمهای متوالی که رهبران آن را از دست دادند (از جمله ترور البنا در سال ۱۹۴۹ و زندانی کردن اعضای آن) حفظ کرد. علیرغم سرکوب وحشیانه ناصر علیه این جنبش در دهه ۱۹۵۰، این گروه به یک جنبش مردمی فراطبقاتی تبدیل شد که اعضای آن از همه اقشار جامعه بودند، هرچند عضویت اصلی آن طبقه متوسط شهری بود. جذابیت این جنبش فراتر از مصر نیز گسترش یافت و منجر به شکلگیری شاخههایی در کشورهایی مانند اردن، سوریه و فلسطین شد (شدید ۱۹۸۸). اگرچه انسجام داخلی همواره یکی از ویژگیهای برجسته اخوان بوده است (اعضا باید وفاداری کامل خود را به این جنبش سوگند میخوردند)، سرکوبها این جنبش را رادیکال کرد، همانطور که از دست دادن فلسطین و گسترش پانعربیسم چنین کرد. این شرایط راه را برای سید قطب هموار کرد
💢سید قطب به ایدئولوگ اصلی جدید این جنبش تبدیل شد. در حالی که حسن البنا و جانشین میانهرو او، حسن الهضیبی، برنامهای تدریجی را ترویج میکردند که هدف آن اصلاح و در نهایت پاکسازی جامعه از طریق آموزش عمومی بود، قطب دستور کار فعالتری را پیش برد که هدف آن سرنگونی حکومتها و حاکمان غیر اسلامی برای احیای قدرت اسلام بود
برنامه انقلابی قطب او را به تهدیدی برای رژیم مصر تبدیل کرد و در نتیجه او بیش از یک دهه
زندانی شد تا اینکه در سال ۱۹۶۶ اعدام گردید.
قطب در زندان آثار متعددی تولید کرد که برجستهترین آنها کتاب نشانهها در راه (معالم فی الطریق) است؛ تفسیری از قرآن که در سال ۱۹۶۵ از زندان منتشر شد و بهعنوان یکی از مهمترین متون رادیکال اسلامی شناخته میشود. در این کتاب، قطب تمایز میان النظام الجاهلی (یک نظم فاسد یا جاهلانه) و النظام الاسلامی (نظم اسلامی) را معرفی کرد و استدلال کرد که پایان دادن به اولی و ترویج دومی تنها از طریق “جنگ مقدس یا جهاد ممکن است (در حالی که حسن البنا خواهان تغییر تدریجی در جامعه (یک رویکرد تکاملی) بود، سید قطب به دنبال سرنگونی قدرت برای تأسیس یک دولت اسلامی (یک رویکرد انقلابی) بود. تا پایان دهه ۱۹۶۰، تحولات سیاسی در خاورمیانه – شکستهای نظامی، افول اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی – زمینه را برای احیای اسلامی فراهم کرد که بر اساس سیاسیسازی دین به سبک قطب، اکنون معمولاً بهعنوان اسلام سیاسی شناخته میشود.
#اسلامگرایی
#بخش_اول
@khod2
💢شکستهای نظامی سنگین کشورهای عربی که در سال ۱۹۶۷ از نیروهای اسرائیلی متحمل شدند
پایان پانعربیسم و آغاز یک احیای اسلامی بود که به چالش کشیدن دولت-ملتها در خاورمیانه پرداخت. برای کشف ریشههای ایدئولوژیک این احیا، باید به دوران تشکیل اخوانالمسلمین در مصر بازگردیم. اخوانالمسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا که شخصیتی کاریزماتیک داشت تأسیس شد و طی چند سال به یک نیروی دینی و سیاسی قابلتوجه تبدیل شد
دلیل رشد سریع و محبوبیت این جنبش را میتوان در نگاه آن به اسلام بهعنوان یک سیستم کامل یافت که جایگزینی برای غربگرایی، سکولاریسم و مادیگرایی ارائه میداد که جوامع مسلمان را تهدید میکردند.
برای مقابله با این تأثیرات منفی، حسن البنا خواستار بازگشت به ریشههای دین، بهویژه دورهای که بهعنوان عصر طلایی اسلام در دوران خلافت راشدین شناخته میشود، بود
💢اهداف اصلی البنا و اخوانالمسلمین در ابتدا سیاسی نبود، بلکه مذهبی بود و برای گسترش ایمان، این سازمان تعداد فزایندهای از نهادهای دینی، رفاهی و آموزشی را تأسیس کرد.
این امر پایه و اساس شبکه گستردهای را گذاشت که اخوان را در سالهای سخت سرکوب وحشیانه توسط رژیمهای متوالی که رهبران آن را از دست دادند (از جمله ترور البنا در سال ۱۹۴۹ و زندانی کردن اعضای آن) حفظ کرد. علیرغم سرکوب وحشیانه ناصر علیه این جنبش در دهه ۱۹۵۰، این گروه به یک جنبش مردمی فراطبقاتی تبدیل شد که اعضای آن از همه اقشار جامعه بودند، هرچند عضویت اصلی آن طبقه متوسط شهری بود. جذابیت این جنبش فراتر از مصر نیز گسترش یافت و منجر به شکلگیری شاخههایی در کشورهایی مانند اردن، سوریه و فلسطین شد (شدید ۱۹۸۸). اگرچه انسجام داخلی همواره یکی از ویژگیهای برجسته اخوان بوده است (اعضا باید وفاداری کامل خود را به این جنبش سوگند میخوردند)، سرکوبها این جنبش را رادیکال کرد، همانطور که از دست دادن فلسطین و گسترش پانعربیسم چنین کرد. این شرایط راه را برای سید قطب هموار کرد
💢سید قطب به ایدئولوگ اصلی جدید این جنبش تبدیل شد. در حالی که حسن البنا و جانشین میانهرو او، حسن الهضیبی، برنامهای تدریجی را ترویج میکردند که هدف آن اصلاح و در نهایت پاکسازی جامعه از طریق آموزش عمومی بود، قطب دستور کار فعالتری را پیش برد که هدف آن سرنگونی حکومتها و حاکمان غیر اسلامی برای احیای قدرت اسلام بود
برنامه انقلابی قطب او را به تهدیدی برای رژیم مصر تبدیل کرد و در نتیجه او بیش از یک دهه
زندانی شد تا اینکه در سال ۱۹۶۶ اعدام گردید.
قطب در زندان آثار متعددی تولید کرد که برجستهترین آنها کتاب نشانهها در راه (معالم فی الطریق) است؛ تفسیری از قرآن که در سال ۱۹۶۵ از زندان منتشر شد و بهعنوان یکی از مهمترین متون رادیکال اسلامی شناخته میشود. در این کتاب، قطب تمایز میان النظام الجاهلی (یک نظم فاسد یا جاهلانه) و النظام الاسلامی (نظم اسلامی) را معرفی کرد و استدلال کرد که پایان دادن به اولی و ترویج دومی تنها از طریق “جنگ مقدس یا جهاد ممکن است (در حالی که حسن البنا خواهان تغییر تدریجی در جامعه (یک رویکرد تکاملی) بود، سید قطب به دنبال سرنگونی قدرت برای تأسیس یک دولت اسلامی (یک رویکرد انقلابی) بود. تا پایان دهه ۱۹۶۰، تحولات سیاسی در خاورمیانه – شکستهای نظامی، افول اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی – زمینه را برای احیای اسلامی فراهم کرد که بر اساس سیاسیسازی دین به سبک قطب، اکنون معمولاً بهعنوان اسلام سیاسی شناخته میشود.
#اسلامگرایی
#بخش_اول
@khod2
Forwarded from Coup and chaos
🔘روابط ایالات متحده و چین: یک دیدگاه تاریخی مختصر
گزارشی از بنیاد سیاست ایالات متحده و چین
#بخش_اول
💢آغاز روابط
۱۷۸۴
کشتی امپراتور چین به گوانگژو میرسد
تماس بین ایالات متحده و چین در آگوست ۱۷۸۴ آغاز شد، زمانی که کشتی امپراتور چین به گوانگژو، استانای در جنوب چین، سفر کرد. بر اساس گزارش دفتر تاریخنگاری وزارت امور خارجه ایالات متحده، در قرن هجدهم، تمام تجارت با کشورهای غربی از طریق گوانگژو انجام میشد. سال ۱۷۸۴ "ورود این کشور جدید به تجارت پرسود چین در چای، ظروف چینی و ابریشم را نشان میدهد."
💢سایر آمریکاییها نیز به چین رسیدند، اما تقریباً پنجاه سال بعد. اولین مبلغان مذهبی آمریکایی در فوریه ۱۸۳۰ در گوانگژو فرود آمدند. در این کشتی دو کشیش پروتستان، روحانیون الیجاه بریجمن و دیوید ابیل، حضور داشتند که توسط هیئت مدیره آمریکایی کمیسیونهای مذهبی خارجی اعزام شده بودند. بریجمن قبل از ورود، به طور گسترده فرهنگ و تاریخ چین را مطالعه کرده بود. اولین مبلغ پزشکی، دکتر پیتر پارکر بود که در سال ۱۸۳۴ دوباره در گوانگژو وارد شد. او یک کلینیک کوچک در محله خارجیها تأسیس کرد، اما با افزایش تعداد بیماران، به زودی آن را گسترش داد و آنجا به بیمارستان گوانگژو تبدیل شد.
💢مسافران چینی تقریباً در همان زمانی که آمریکاییها به چین رسیدند، به ایالات متحده وارد شدند. در سال ۱۷۸۵، سه ملوان چینی در بالتیمور، مریلند، توسط یک کشتی تجاری به ساحل آورده شدند. آنها از گوانگژو آمده بودند، اما هیچ سابقهای از سرنوشت آنها پس از ورود وجود ندارد. فرهنگ و تاریخ چین اولین بار در سال ۱۸۳۹ به ایالات متحده رسید، زمانی که یک تاجر از فیلادلفیا که ۱۲ سال با چین تجارت کرده بود، مجموعه بزرگی از آثار هنری، اشیاء تاریخی، نمونههای گیاهی و موارد دیگر را به آنجا آورد. این تاجر، ناتان دان، موزهای برای مجموعه خود در فیلادلفیا راهاندازی کرد و به بازدیدکنندگان امکان داد تا نگاهی به زندگی در چین بیندازند.
💢جنگ تریاک و معاهدات
۱۸۳۹-۱۹۴۹
"قرن تحقیر"
برای درک بهتر روابط بین ایالات متحده و چین، باید به تاریخ چین و تعاملات آن با سایر کشورها نیز نگاه کنیم، حتی آنهایی که مستقیماً شامل ایالات متحده نمیشوند. "قرن تحقیر" چین، دورهای از سال ۱۸۳۹ تا ۱۹۴۹ که چین بخشهای بزرگی از سرزمین خود را به قدرتهای خارجی از دست داد، چارچوبی است که بسیاری از چینیها حتی امروز جایگاه چین در جامعه بینالمللی را از طریق آن میبینند. "قرن تحقیر" با جنگ تریاک در سال ۱۸۳۹ آغاز شد.
💢بریتانیا عاشق چای، ابریشم و سایر کالاهای چینی شد و تلاش کرد تا روابط تجاری را برای دستیابی به بیشتر این کالاها گسترش دهد. چینیها این تلاشها را رد کردند تا اینکه بریتانیاییها چیزی ارائه دادند که چینیها نتوانستند رد کنند: تریاک. بریتانیا شروع به صادرات تریاک به چین کرد و چینیها به زودی به آن معتاد شدند. در سال ۱۸۳۸، امپراتور چین، کمیسر لین زِکْسو را به گوانگژو فرستاد تا تجارت تریاک را متوقف کند. لین خواستار تحویل ذخایر تریاک بریتانیا برای نابودی شد و بریتانیاییها در نهایت موافقت کردند. بریتانیاییها سپس گوانگژو را به مقصد ماکائو ترک کردند، اما اختلاف بر سر این وقایع در نهایت سال بعد منجر به جنگ شد. جنگ تریاک بین بریتانیا و چین آغاز شد.
💢معاهده نانکینگ — اولین معاهدهای که چینیها به آن معاهدات نابرابر میگویند — جنگ تریاک را در سال ۱۸۴۲ با پیروزی بریتانیا به پایان رساند. این معاهده به شدت به نفع بریتانیا بود و تجارت بینالمللی را گسترش داد و چهار بندر جدید را باز کرد. بر اساس گزارش دفتر تاریخنگاری، این معاهده "مبنایی برای گسترش تجارت" فراهم کرد و "به عنوان الگویی برای معاهدات بعدی بین چین و سایر کشورهای غربی عمل کرد."
💢سپس معاهده وانگشیا در سال ۱۸۴۴ بین ایالات متحده و چین امضا شد و آغاز روابط رسمی بین دو کشور را نشان داد. در سال ۱۸۴۳، وزیر امور خارجه دانیل وبستر، کنگرهنما کالب کوشینگ را به چین فرستاد تا با سلسله چینگ (که از سال ۱۶۴۴ در قدرت بود) مذاکره کند. کوشینگ از ورود به پکن منع شد و در حالی که در ماکائو منتظر بود، امید خود را برای مذاکرات از دست داد. درست زمانی که کوشینگ قصد داشت چین را ترک کند و به ایالات متحده بازگردد، کی یینگ، مذاکرهکننده چینگ، با تمام شرایط پیشنهادی ایالات متحده موافقت کرد. این معاهده به ایالات متحده وضعیت ملت کاملهالوداد با چین را اعطا کرد و امتیازات مختلفی را به آمریکاییها در چین داد.
💢ایالات متحده پس از امضای معاهدات تیانجین بین چین و چندین قدرت خارجی، امتیازات بیشتری در چین به دست آورد. معاهدات جدیدی که در سال ۱۸۵۸ امضا شد، بندرهای بیشتری را برای تجارت و سکونت خارجیها باز کرد و امتیازات تجاری خارجیها را افزایش داد.
@khod2
گزارشی از بنیاد سیاست ایالات متحده و چین
#بخش_اول
💢آغاز روابط
۱۷۸۴
کشتی امپراتور چین به گوانگژو میرسد
تماس بین ایالات متحده و چین در آگوست ۱۷۸۴ آغاز شد، زمانی که کشتی امپراتور چین به گوانگژو، استانای در جنوب چین، سفر کرد. بر اساس گزارش دفتر تاریخنگاری وزارت امور خارجه ایالات متحده، در قرن هجدهم، تمام تجارت با کشورهای غربی از طریق گوانگژو انجام میشد. سال ۱۷۸۴ "ورود این کشور جدید به تجارت پرسود چین در چای، ظروف چینی و ابریشم را نشان میدهد."
💢سایر آمریکاییها نیز به چین رسیدند، اما تقریباً پنجاه سال بعد. اولین مبلغان مذهبی آمریکایی در فوریه ۱۸۳۰ در گوانگژو فرود آمدند. در این کشتی دو کشیش پروتستان، روحانیون الیجاه بریجمن و دیوید ابیل، حضور داشتند که توسط هیئت مدیره آمریکایی کمیسیونهای مذهبی خارجی اعزام شده بودند. بریجمن قبل از ورود، به طور گسترده فرهنگ و تاریخ چین را مطالعه کرده بود. اولین مبلغ پزشکی، دکتر پیتر پارکر بود که در سال ۱۸۳۴ دوباره در گوانگژو وارد شد. او یک کلینیک کوچک در محله خارجیها تأسیس کرد، اما با افزایش تعداد بیماران، به زودی آن را گسترش داد و آنجا به بیمارستان گوانگژو تبدیل شد.
💢مسافران چینی تقریباً در همان زمانی که آمریکاییها به چین رسیدند، به ایالات متحده وارد شدند. در سال ۱۷۸۵، سه ملوان چینی در بالتیمور، مریلند، توسط یک کشتی تجاری به ساحل آورده شدند. آنها از گوانگژو آمده بودند، اما هیچ سابقهای از سرنوشت آنها پس از ورود وجود ندارد. فرهنگ و تاریخ چین اولین بار در سال ۱۸۳۹ به ایالات متحده رسید، زمانی که یک تاجر از فیلادلفیا که ۱۲ سال با چین تجارت کرده بود، مجموعه بزرگی از آثار هنری، اشیاء تاریخی، نمونههای گیاهی و موارد دیگر را به آنجا آورد. این تاجر، ناتان دان، موزهای برای مجموعه خود در فیلادلفیا راهاندازی کرد و به بازدیدکنندگان امکان داد تا نگاهی به زندگی در چین بیندازند.
💢جنگ تریاک و معاهدات
۱۸۳۹-۱۹۴۹
"قرن تحقیر"
برای درک بهتر روابط بین ایالات متحده و چین، باید به تاریخ چین و تعاملات آن با سایر کشورها نیز نگاه کنیم، حتی آنهایی که مستقیماً شامل ایالات متحده نمیشوند. "قرن تحقیر" چین، دورهای از سال ۱۸۳۹ تا ۱۹۴۹ که چین بخشهای بزرگی از سرزمین خود را به قدرتهای خارجی از دست داد، چارچوبی است که بسیاری از چینیها حتی امروز جایگاه چین در جامعه بینالمللی را از طریق آن میبینند. "قرن تحقیر" با جنگ تریاک در سال ۱۸۳۹ آغاز شد.
💢بریتانیا عاشق چای، ابریشم و سایر کالاهای چینی شد و تلاش کرد تا روابط تجاری را برای دستیابی به بیشتر این کالاها گسترش دهد. چینیها این تلاشها را رد کردند تا اینکه بریتانیاییها چیزی ارائه دادند که چینیها نتوانستند رد کنند: تریاک. بریتانیا شروع به صادرات تریاک به چین کرد و چینیها به زودی به آن معتاد شدند. در سال ۱۸۳۸، امپراتور چین، کمیسر لین زِکْسو را به گوانگژو فرستاد تا تجارت تریاک را متوقف کند. لین خواستار تحویل ذخایر تریاک بریتانیا برای نابودی شد و بریتانیاییها در نهایت موافقت کردند. بریتانیاییها سپس گوانگژو را به مقصد ماکائو ترک کردند، اما اختلاف بر سر این وقایع در نهایت سال بعد منجر به جنگ شد. جنگ تریاک بین بریتانیا و چین آغاز شد.
💢معاهده نانکینگ — اولین معاهدهای که چینیها به آن معاهدات نابرابر میگویند — جنگ تریاک را در سال ۱۸۴۲ با پیروزی بریتانیا به پایان رساند. این معاهده به شدت به نفع بریتانیا بود و تجارت بینالمللی را گسترش داد و چهار بندر جدید را باز کرد. بر اساس گزارش دفتر تاریخنگاری، این معاهده "مبنایی برای گسترش تجارت" فراهم کرد و "به عنوان الگویی برای معاهدات بعدی بین چین و سایر کشورهای غربی عمل کرد."
💢سپس معاهده وانگشیا در سال ۱۸۴۴ بین ایالات متحده و چین امضا شد و آغاز روابط رسمی بین دو کشور را نشان داد. در سال ۱۸۴۳، وزیر امور خارجه دانیل وبستر، کنگرهنما کالب کوشینگ را به چین فرستاد تا با سلسله چینگ (که از سال ۱۶۴۴ در قدرت بود) مذاکره کند. کوشینگ از ورود به پکن منع شد و در حالی که در ماکائو منتظر بود، امید خود را برای مذاکرات از دست داد. درست زمانی که کوشینگ قصد داشت چین را ترک کند و به ایالات متحده بازگردد، کی یینگ، مذاکرهکننده چینگ، با تمام شرایط پیشنهادی ایالات متحده موافقت کرد. این معاهده به ایالات متحده وضعیت ملت کاملهالوداد با چین را اعطا کرد و امتیازات مختلفی را به آمریکاییها در چین داد.
💢ایالات متحده پس از امضای معاهدات تیانجین بین چین و چندین قدرت خارجی، امتیازات بیشتری در چین به دست آورد. معاهدات جدیدی که در سال ۱۸۵۸ امضا شد، بندرهای بیشتری را برای تجارت و سکونت خارجیها باز کرد و امتیازات تجاری خارجیها را افزایش داد.
@khod2