پس جامعه با #مرگ قطعی مواجه خواهد شد و طبیعتاً برای بقا و زنده ماندن، جامعه با عزمی جزمتر و با اتحاد بیشتر به احیای #حق خود خواهد پرداخت. پس پیشفرض مذکور، غیر کارشناسانه است.
۷ـ میگویند: حاکمیت، خیلی علاقهمند نیست مشارکت گسترده در انتخابات روز جمعه تحقق یابد و برای همین بوده که امثال آقای #جهانگیری #رد_صلاحیت شدهاند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «حاکمیت برای استمرار خود نیازی به مشارکت مردم در انتخابات ندارد».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود مجموعهی حاکمیت در ایران به شدت نگران عدم مشارکت در انتخابات است و برای همین به همهی روزنامهها و خبرگزاریها موکداً دستور دادهاند از انعکاس و چاپ هر گونه مطلبی که مستقیم و غیر مستقیم مردم را به #عدم_مشارکت دعوت میکنند پرهیز کنند. دلیل من هم چاپ نکردن مطالب و برخی گفتههای من در روزنامههایی است که قبل از این، به راحتی منتشر میشد. اهالی #روزنامه میدانند که من چه میگویم و تأیید میکنند. پس اگر در انتخابات مشارکت شود همسو با خواست حاکمیتی است که با عملکرد ناصحیحاش طی چند دهه، آمار همهی #انحرافات و آسیبها و مسائل اجتماعی را بالا برده و اساساً توان انجام #مدیریت_علمی را ندارد. بنابراین مشارکت در انتخابات به معنای کمک به افزونی #فروپاشی_اجتماعی در کنار تثبیت حاکمیت است. ما به لحاظ جامعهشناختی (و نه سیاسی) مسئول خود و فرزندانمان و آیندگان هستیم. پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
| نکات پایانی:
۱ـ آن دسته از #اصلاحطلبان یا جامعهشناسی خواندههایی که تشویق به مشارکت در انتخابات میکنند عمدتاً نگاه سیاسی دارند و بسیاری از آنها در سالهای گذشته از پستهای اجرایی در تقسیم #قدرت با تغذیه از صحنهی توزیع نابرابر قدرت و #ثروت در جامعه، سود بردهاند و اینک نگرانند که از قافله باز بمانند. اگر لازم دانستید بخواهید تا با ذکر نام و مستندات از این گونه افراد که به ظاهر، خود را ممکن است #منتقد و #روشنفکر و جامعهشناس هم جلوه دهند بیشتر سخن بگویم. همانگونه که #اصلاحطلب_حکومتی داریم #جامعهشناس_حکومتی هم داریم که جامعهشناسی را خوب نخواندهاند یا چوب حراج به آن زدهاند.
۲ـ بحث ما در جامعهی کنونی از منظر جامعهشناختی، انتخاب این یا آن جاده برای ادامهی حرکت نیست بلکه دو جادهای را داریم رصد میکنیم که هر دو سرازیری هستند و این مردم و اعضای جامعه هستند که در این سراشیبی، نگران و انبوه از دلهرهاند و سر و صورت زخمی دارند. سیاسیون میخواهند ریل عوض کنند اما جامعهشناسان غیر حکومتی و علمی قصد دارند نسبت به وجود سراشیبی خانمانسوز در صورت ادامهی مسیر در جادههای رایج #اصلاحطلبی و #اصولگرایی هشدار دهند.
۳ـ کاری نکنیم و انتخابی نداشته باشیم که در مقابل #تاریخ و در رویارویی با نسل آتی و فرزندانمان شرمنده و سرافکنده باشیم. بالاخره، مهری که در شناسنامه میخورد حکایتها دارد. اگر سیاسی نیستیم، لااقل شرافتمندانه رفتار کنیم.
@khod2
۷ـ میگویند: حاکمیت، خیلی علاقهمند نیست مشارکت گسترده در انتخابات روز جمعه تحقق یابد و برای همین بوده که امثال آقای #جهانگیری #رد_صلاحیت شدهاند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «حاکمیت برای استمرار خود نیازی به مشارکت مردم در انتخابات ندارد».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود مجموعهی حاکمیت در ایران به شدت نگران عدم مشارکت در انتخابات است و برای همین به همهی روزنامهها و خبرگزاریها موکداً دستور دادهاند از انعکاس و چاپ هر گونه مطلبی که مستقیم و غیر مستقیم مردم را به #عدم_مشارکت دعوت میکنند پرهیز کنند. دلیل من هم چاپ نکردن مطالب و برخی گفتههای من در روزنامههایی است که قبل از این، به راحتی منتشر میشد. اهالی #روزنامه میدانند که من چه میگویم و تأیید میکنند. پس اگر در انتخابات مشارکت شود همسو با خواست حاکمیتی است که با عملکرد ناصحیحاش طی چند دهه، آمار همهی #انحرافات و آسیبها و مسائل اجتماعی را بالا برده و اساساً توان انجام #مدیریت_علمی را ندارد. بنابراین مشارکت در انتخابات به معنای کمک به افزونی #فروپاشی_اجتماعی در کنار تثبیت حاکمیت است. ما به لحاظ جامعهشناختی (و نه سیاسی) مسئول خود و فرزندانمان و آیندگان هستیم. پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
| نکات پایانی:
۱ـ آن دسته از #اصلاحطلبان یا جامعهشناسی خواندههایی که تشویق به مشارکت در انتخابات میکنند عمدتاً نگاه سیاسی دارند و بسیاری از آنها در سالهای گذشته از پستهای اجرایی در تقسیم #قدرت با تغذیه از صحنهی توزیع نابرابر قدرت و #ثروت در جامعه، سود بردهاند و اینک نگرانند که از قافله باز بمانند. اگر لازم دانستید بخواهید تا با ذکر نام و مستندات از این گونه افراد که به ظاهر، خود را ممکن است #منتقد و #روشنفکر و جامعهشناس هم جلوه دهند بیشتر سخن بگویم. همانگونه که #اصلاحطلب_حکومتی داریم #جامعهشناس_حکومتی هم داریم که جامعهشناسی را خوب نخواندهاند یا چوب حراج به آن زدهاند.
۲ـ بحث ما در جامعهی کنونی از منظر جامعهشناختی، انتخاب این یا آن جاده برای ادامهی حرکت نیست بلکه دو جادهای را داریم رصد میکنیم که هر دو سرازیری هستند و این مردم و اعضای جامعه هستند که در این سراشیبی، نگران و انبوه از دلهرهاند و سر و صورت زخمی دارند. سیاسیون میخواهند ریل عوض کنند اما جامعهشناسان غیر حکومتی و علمی قصد دارند نسبت به وجود سراشیبی خانمانسوز در صورت ادامهی مسیر در جادههای رایج #اصلاحطلبی و #اصولگرایی هشدار دهند.
۳ـ کاری نکنیم و انتخابی نداشته باشیم که در مقابل #تاریخ و در رویارویی با نسل آتی و فرزندانمان شرمنده و سرافکنده باشیم. بالاخره، مهری که در شناسنامه میخورد حکایتها دارد. اگر سیاسی نیستیم، لااقل شرافتمندانه رفتار کنیم.
@khod2