کانال محمد امین مروتی
1.73K subscribers
1.97K photos
1.64K videos
142 files
2.91K links
Download Telegram
گفتار دینی


کلمه و عقل:
"در آغاز کلمه بود"، در ابتدای کتاب مقدس، به این معناست که در آغاز عقل بود و این عقل به صرافتِ خلق جهان افتاد.

این که در قرآن هم، عیسی کلمه ی خداست بدین معنی است که عیسی روح خداست. در اینجا روح همان عقل است.

و این که خدا در قرآن می گوید از روحم در انسان دمیدم یعنی سهمی از عقل و جان به او دادم. حیوانات هم جان دارند ولی عقل ندارند.
گفتار دینی


جاهلیت چیست؟

محمدامین مروتی

"جاهلیت" اصطلاحی است که معنایی موسع تر از "نادانی" ساده دارد. نادانی ساده، چاره پذیر است؛ اما جاهلیت جهل مبتنی بر تعصب است. جهل مرکب است. تعصب مبتنی بر ارتباطات خونی و قبیله ای است. جاهلیت نوعی سبک زندگی و فرهنگ است و اسلام آمده تا این سبک را متحول سازد. به همین علت ویژگی اصلی آن تعصب ورزیدن بر اساس علقه های قبیله ای و خونی است در مقابل تعقل ورزیدن مبتنی بر وجدان و علقه های انسانی. جاهل یعنی متعصب بر رگ و ریشه و عاقل یعنی بی تعصب به همین علت زمانی که نوح از فرزندش دفاع می کند، خدا می گوید از جاهلین مباش یعنی تعصب پسر نااهل را مکش:
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ(هود-46): فرمود اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه من به تو اندرز مى‏دهم كه مبادا از نادانان باشى.
مقصود این نیست که نوح نادان است، منظور این است که ارتباط نسبی با پسرت مانع از دیدن حق نشود. عین همین مخاطبه با پیامبر اسلام هم وجود دارد زمانی که حرص می خورد که چرا مردم ایمان نمی آورند و حتی قدری لحن مخاطبه با پیامبر تند می شود که اگر تحمل مطاعن ایشان را نداری، حتی اگر زمین و آسمان را برای اقناع ایشان بکاوی، تا خدا نخواهد کاری از تو برنمی آید و خدا هم تا وقتی که خودشان نخواهند، چیزی نمی خواهد:
أنعام آيه 35: وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ‏: ‏اگر روگرداني ايشان از تو براي تو سخت و سنگين است، چنان كه مي‌تواني نقبي در زمين بزني و يا نردباني به سوي آسمان بگذاري و دليلي براي ايشان بياوري. ولي اگر خدا بخواهد آنان را بر هدايت جمع خواهد كرد. پس از زمره جاهلین مباش.
به پیامبر می گوید از جاهلین مباش. یعنی سنت الهی را که دائر بر ایمان آوردن اختیاری است، بپذیر و خارج از این سنت نخواه که خدا کار را بر تو آسان کند و همه را هدایت کند: فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ.

اسلام تقوی را مبنای نزدیکی به خدا قرار داد نه رنگ و نژاد و قوم و قبیله را و پیامبر کوشید تدریجا تعلقات اعتقادی و اخلاقی را جایگزین تعلقات خونی کند.
گولدزهیر جهالت را به معنی نابردباری در مقابل حلم و بردباری می داند. آیه 26 سوره فتح از حمیت جاهلی در قلوب کافران و سکینه در قلوب مومنان سخن می گوید:
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا: آنگاه كه كافران در دلهاى خود تعصب [آن هم] تعصب جاهليت ورزيدند پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت و [در واقع] آنان به [رعايت] آن [آرمان] سزاوارتر و شايسته [اتصاف به] آن بودند و خدا همواره بر هر چيزى داناست (فتح/26)
1
نکته:

جهل‌هاي مركبي كه عنوان «يقين» را يدك مي‌كشيده‌اند، قصه مكرر و دردناکی دارند. (مرتضي مرديها)
اثر جواد بختیاری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فلسفه™️


🎥 ویدیو:«نیچه در شهر» یک نمایش کمیک!



@phiilosophiy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شما در حال گوش دادن به فرکانس ۴۳۲ هرتز یا آواز طبیعت هستید
این فرکانس به ترشح هورمون های سروتونین و اندروفین (هورمونهای شادی) کمک میکنند
استرس شما را کاهش داده و ضربان قلبتان را آرام میکند...
@jamemodern
هم خودتون چهارچوب داشته باشين و هم با آدم‌هایی بپرید که چهارچوب و خط قرمز دارن،
آدم بی در و پیکر خیلی خطرناکه ...

@jamemodern
گفتار اجتماعی


جوهر سوسیالیسم


محمدامین مروتی

سوسیالیسم به معنی داشتن مناسبات اجتماعی، شیوه زندگی بشر است. بشر این شیوه را برگزیده تا بتواند منافع همگانی را با کمیت و کیفیت بهتر و بیشتری در اختیار اعضایش قرار دهد. اما سوسیالیسم به مثابه یک مکتب سیاسی سخنان دیگری هم دارد:

ایده محوری سوسیالیسم این است که فقر فقرا از ثروت ثروتمندان است و با "بازتوزیع" ثروت است که می توان عدالت ایجاد کرد.
خود این ایده مبتنی بر ایده "ارزش اضافه" مارکس است که طبق آن منشأ ایجاد ارزش اضافه، نیروی کار است که توسط سرمایه دار غصب می شود.
راجر اسکروتن در نقد به ایده سوسیالیسم می گوید تلقی مارکس این است که رابطه و معامله کار/سرمایه یک رابطه سرجمع صفر است که سود یکی در زیان دیگری است. یعنی جمع هزینه/ فایده صفر است. در حالی که قرارداد بین کارگر و سرمایه دار متضمن سود برای هردوست و سود یکی به معنی زیان دیگری نیست. هر چه کیک اقتصاد بزرگتر شود، سود همگان افزایش می یابد. رابطه کار و سرمایه برد/برد است نه چنان که مارکس گمان می کرد، برد/ باخت. ارزش اضافی هر چه بیشتر شود، سودش به همه می رسد.

در جوهر سوسیالیسم این نکته وجود دارد که در بدبختی انسان، دیگران مقصرند و حاصل این دیدگاه، برانگیختگی احساسات از نوع کینه توزانه آن است. این برانگیختن احساسات منفی، خاص سوسیالیسم نیست. نازیسم هم همه تقصیرات را گردن یهودی های پولدار می نهد. سایر حکومتهای توتالیتر هم هر یک دشمنی برای خود دارند.

سوسیالیسم این نکته را نادیده می گیرد که استعدادها با هم فرق دارند و هر کسی در کار خاصی موفق تر است. وظیفه آموزش و پرورش کشف استعدادها و راهنمایی و هدایت شان به سمت بازیابی حداکثر استعداد است. این تشخیص و تخصیص بهینه استعدادها عین عدالت است.

نقد اسکروتن به دولت های رفاه هم این است که استفاده از مالیات تصاعدی برای تامین قشر بیکاره، سبب ایجاد طبقه ای تن پرور می شود که نه تنها تن پروری را حق خود می داند بلکه آن را حق فرزندان خود هم می داند و این طلبکاری به نسل بعد هم منتقل می شود. این انتظارات پیوسته افزایش می یابد به گونه ای که نسل های آینده هم باید برایش تاوان بپردازند و این نوعی افتادن در "تله فقر" است. استس دولت رفاه پرداختن رانت به کسانی است که در انتخابات از انان رای می گیرد.

اسکروتن می گوید اما نیکوکاری فردی و داوطلبانه و غیردولتی مقوله دیگری با انگیزه های انسانی و اخلاقی است و ربطی به سوسیالیسم ندارد.

منبع:
چگونه محافظه کار باشیم؟ راجر اسکروتن، مرتضی افشاری، نگاه معاصر

22 تیر 1404
نکته:

اگر برای اینکه آدم خوبی هستی انتظار پاداش داری؛ آدم خوبی نیستی. (برتراند راسل)
عزیز من! اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یكی نیست، بگذار یكی نباشد. بگذار در عین وحدت مستقل باشیم. بخواه كه در عین یكی بودن، یكی نباشیم. بخواه كه همدیگر را كامل كنیم نه ناپدید. بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز كه مورد اختلاف ماست، بحث كنیم، اما نخواهیم كه بحث، ما را به نقطه مطلقاً واحدی برساند. بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.

چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی


@Radiorahpodcast 🎧
در کهکشان ما، سیاره‌هایی وجود دارند که نه یک خورشید، بلکه دو خورشید دارند! این سیارات که به آن‌ها «سیارات دوتایی» گفته می‌شود، در مدار دو ستاره می‌چرخند و آسمان‌شان همیشه روشن‌تر از زمین است. یکی از معروف‌ترین آن‌ها، سیاره Kepler-16b است که در سال ۲۰۱۱ کشف شد. این سیاره گازی، در فاصله ۲۰۰ سال نوری از ما قرار دارد و منظره‌ای شبیه به فیلم‌های علمی‌تخیلی دارد!
دو خورشید در آسمان، یکی طلایی و دیگری نارنجی! این کشف نشان می‌دهد که جهان چقدر متنوع و شگفت‌انگیز است.
گفتار عرفانی


شرح غزل شمارهٔ ۴۶۶(باز درآمد به بزم)
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)

محمدامین مروتی


این غزل در شرح اوصاف شمس از چشم مولانا است که احتمالاً پس از بازگشت نخستین شمس سروده شده است.

باز درآمد به بزم، مجلسیان، دوست˚ دوست
گرچه غلط می‌دهد، نیست غلط، اوست اوست
می گوید دوست به مجلس آمد. نکند من اشتباه کنم. نه درست است خودش است.

گاه خوشِ خوش شود گه همه آتش شود
تعبیه‌های عجب، یار مرا خوست، خوست
یار من خوی و عادت های طرفه و عجیبی دارد. مثلاً به ناگه از این رو به آن رو می شود و حالش خوب و گرم می شود.

نقش وفا وی کند، پشت به ما کی کند
پشت ندارد چو شمع، او همگی روست˚ روست
محال است که از ما بگریزد و پشت به ما کند. مثل شمع پشت و رو ندارد و بلکه پشت ندارد چون همه روست. یعنی دورو نیست. همه چیزش رو و آشکار است.

پوست رها کن چو مار، سر تو برآور ز یار
مغز نداری مگر؟ تا کی از این پوست˚ پوست
اگر مغز و معنا داری، مثل مار از پوستت بیرون آی تا به یار برسی.

هر که به جدّ تمام، در هوس ماست، ماست
هر که چو سیل روان، در طلب جوست، جوست
هر که با تمام وجود ما را بخواهد، عین ماست و بر عکس اگر سیل با همه عظمتش، طالب رسیدن به جو باشد، خودش به جو تبدیل می شود.

از هوس عشق او، باغ پر از بلبل‌ست
وز گل رخسار او، مغز پر از بوست، بوست
به هوای وصال گلِ وجود اوست که باغ پر ز بلبل گشته و مغز ما از بوی خوش آکنده است.

مفخر تبریزیان، شمس حق آگه بود
کز غم عشق این تنم، بر مثل موست، موست
شمس تبریزی – که افتخار تبریز است- خودش می داند که از عشق او چنین زار و نزار گشته ام.

6 خرداد 1404
نکته:

ﺫﻫﻦﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ، ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺫﻫﻦﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ، ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ. ﺍﻟﯿﻨﻮﺭ ﺭﻭﺯﻭﻟﺖ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏لورل و هاردی و آخرین باهم‌بودن در یک قاب، ۱۹۵۶ میلادی!
لورل تازه از یک سکته‌ی قلبی زنده بیرون آمده و هاردی مقدار زیادی وزن از دست داده!

مجله هنری آرت ژورنال
@ARTTJOURNAL