کانال محمد امین مروتی
1.46K subscribers
1.51K photos
952 videos
132 files
2.64K links
Download Telegram
Forwarded from مریم محمدی
لباس لحظه ها پاک است ..

میان آفتاب دی ماه..
طنین برف، نخ های تماشا، چکه های وقت.
طراوت روی آجرهاست، روی استخوان روز ...
بخار فصل , گرد واژه های ماست. دهان , گلخانه فکر است.
سفرهایی تورا در کوچه هاشان خواب می بینند.
تورا در قریه های دور مرغانی به هم تبریک می گویند. چرا مردم نمی دانند که لادن اتفاقی نیست ...
چرا مردم نمی دانند که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟



#سهراب_سپهری
Forwarded from راهی به رهایی.. (Saeed.. a.L..)
جهان آلوده ی خواب است و
من در وهم خود بیدار


👤 #سهراب_سپهری

@rahi_be_rahaei

#کانال_راهی_به_رهایی
تنها پیشرفتی که کرده‌ام، در کار آشپزی است... پرداختن به کارهای خانه به پیشرفت کار واقعی کمک می‌کند.
وقتی که من و تو از نردبان رفیع معنویت پایین می‌آییم تا یک بشقاب را بشوییم، نه تنها چیزی از دست نداده‌ایم، بلکه درستی و سلامت واقعیت را با هنر خود نزدیک کرده‌ایم...

#هنوز_در_سفرم
یادداشت‌هایی از
#سهراب_سپهری


به کوشش #پریدخت_سپهری
دوستی گفت:
جانوران نیز گیاهان سکرآوری را به بو می‌شناسند و از پی آن می‌روند.
چنین هم که بینگاریم، مستی آن‌ها را تا چه‌پایه می‌پنداری؟ یک سرخوشی هشیارانه یا یک هشیاری پاک؟
حالی برهنه و بی‌غش وگرنه مستی را راهی نه به جایی‌.
نه گرهی می‌گشاید، نه دریچه‌ای به رازی. و بگذر از اینکه در دیار خودت می‌نوشند و از پی مستی، سخن از شور و حال به میان می‌آورند. سرشان که گرمی گرفت، از سوز درون می‌گویند. و بر این گمان که از پیکرستان و ساده‌دشت گذری دارند. و تو دیده‌ای که در مستی دریچه مشاهده بسته و نقش‌ها نیامده می‌روند.

محمد گفت:ننوش!
زرتشت نیز چنین گفت‌.
بودا نیز.
موسی نیز،

و مسیح....
انگار آهسته گفت.

#هنوز_در_سفرم
یادداشت‌هایی منتشر نشده از
#سهراب_سپهری
به کوشش
#پریدخت_سپهری
✔️دنیا پُر از بدی است. و من شقایق تماشا می‌کنم. رویِ زمین، میلیون‌ها گرسنه است. کاش نبود. ولی وجودِ گرسنگی، شقایق را شدیدتر می‌کند. و تماشایِ من، ابعادِ تازه‌ای به خود می‌گیرد... وقتی پدرم مُرد، نوشتم: «پاسبان‌ها همه شاعر بودند». حضورِ فاجعه، آنی دنیا را تلطیف کرده بود. فاجعه، آن طرفِ سکّه بود. وگرنه من می‌دانستم و می‌دانم که پاسبان‌ها، شاعر نیستند. در تاریکی، آن قدر مانده‌ام که از روشنی حرف بزنم.


@rahi_be_rahaei
#سهراب_سپهری
#هنوز_در_سفرم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سهراب_سپهری

صبح‌ها وقتی خورشید
در می‌آید متولد بشویم
هیجان‌ها را پرواز دهیم
روی ادراك فضا
رنگ ، صدا ، پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم
میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بكنیم
بار دانش را از دوش پرستو
به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر ،
ازچنار ، از پشه ، از تابستان .

#روزتون_به_قشنگی_طبیعت🌹

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ ♥️ ঊঈ═─┅

◍⃟ @AFARINESH8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سهراب_سپهری

عبور باید کرد،
صدای باد می‌آید، عبور باید کرد ،
و من مسافرم، ای بادهای هم‌واره!
مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید
و در تنفس تنهایی،
دریچه‌های شعور مرا به‌هم بزنید؛
مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید؛
حضور «هیچ» ملایم را
به من نشان بدهید...

" عشقبازی با پاییز 😍🍁 خوشبحالش😄

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🚩❤️‍🔥🚩 ঊঈ═─┅


◍⃟❤️‍🔥🚩 @AFARINESH8
Forwarded from تحلیل و رصد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍎🕊

       ظهر
#تابستان است ...

       زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
               آری...
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.

    در دل من چیزی است:
     مثل یک بیشه‌ی نور...

  و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد
   بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.


     دورها آوایی‌ست،
            که مرا می‌خواند....



         #سهراب_سپهری
   📻 دکلمه: رضا پیربادیان


@tahlilvarasad
صبح‌ها وقتی خورشید در می‌آيد
متولد بشویم
هیجان‌ها را پرواز دهیم
روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره گل
نَم بزنیم.
آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پروخالی بکنیم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار، از پشه، از تابستان
روی پای تر باران به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم.


#سهراب_سپهری


@NazariyehAdabi
شبِ خرداد
به آرامی یک مرثیه
از روی سر ثانیه‌ها می‌گذرد
وَ نسیمی خنک
از حاشیه‌ی سبز پتو خواب مرا می‌روبَد

بوی هجرت می‌آید؛
بالش من پُرِ آواز پَرِ چلچله‌هاست

صبح خواهد شد
وَ به اين كاسه‌ی آب!
آسمان هجرت خواهد كرد ...

#سهراب_سپهری
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ادبیات


دشت‌هایی چه فراخ!
کوه‌هایی چه بلند
در گلستانه چه بویِ علفی می‌آمد!

در دلِ من چیزی‌ست،
مثلِ یک بیشه‌یِ نور،
مثلِ خوابِ دَمِ صبح
و چنان بی‌تابم،
که دلم می‌خواهد
بدوم تا تهِ دشت،
بروم تا سرِ کوه...

✍️#سهراب_سپهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کجاست هسته‌‌ی پنهانِ این ترنّمِ مرموز؟

#سهراب_سپهری
قرآن بالایِ سرم، بالشِ من انجیل، بسترِ من تورات، و زِ بَر پوشم اَوِستا، می‌بینم خواب:
بودایی در نیلوفرِ آب...

👤#سهراب_سپهری