کانال محمدکاظم کاظمی
Photo
✳️ تحریف تاریخ و تحلیل جهتدار در سخنان آقای انبارلویی
آنچه در تصویرها میبینید، بخشهایی از یک مطلب آقای محمدکاظم انبارلویی در سایت خبرگزاری فارس است. به نظر من در این سخنان از مقدماتی غلط، نتایجی غلطتر گرفته شده است.
🔻 من تصور میکنم که نویسنده اطلاعی از تاریخ و سیاست و تفکر دینی در افغانستان ندارد یا هم اگر دارد، عامدانه یا ناعامدانه آن را تحریف میکند. تجاوز بیگانگان به افغانستان و واکنش مردم به آن، بسیار پیچیدهتر از این بود. بله مردم افغانستان هیچگاه دل خوشی از اجانب نداشتهاند. ولی این الزاماً به این معنی نیست که آنها همیشه اجانب را راندند و سپس بر اثر این قضیه به سعادتمندی رسیدند. متأسفانه به دلایل گوناگون، جنگ و جهاد مردم افغانستان علیه روسها، با همه اخلاصی که مجاهدان ما داشتند، برای ملت ما آوردهٔ چندانی نداشت. دهۀ هفتاد یعنی دوران پس از خروج شوروی یکی از تاریکترین و فاجعهبارترین دورانها بود. جنگهای خونین داخلی میان مجاهدین، میان مجاهدین و طالبان و سپس استقرار طالبان با آن حکومتداری خشن و ویرانگر، دقیقاً در سالهایی رخ داد که کشور نه در سلطۀ اجانب بود و نه حکومت سکولار داشت.
🔻 در مورد حکومت دینی یا سکولار، شاید این سخن برای ایران درست باشد که مردم حکومت سکولار شاهی را سرنگون کردند و جمهوری اسلامی برقرار کردند. ولی مردم افغانستان هنوز بیشترین رضایت عمومی را از دو حکومت سکولار ظاهرشاهی و داوودخانی دارند و بیشترین نفرت را از حکومتهای کمونیستی و نیز حکومتهای به ظاهر اسلامی ولی در باطن متحجری که در این سالها تجربه کردند.
🔻 دینمداری در افغانستان پیچیدگیهایی دارد و حکومت دینی یا غیردینی آنجا الزاماً همان چیزی نیست که در ایران دیدهایم. جمهوری اسلامی در ایران با فقه پویا و پشتوانۀ فکری اندیشمندان مترقیای که آن را ایجاد کردند یک چیز است و در افغانستان که این زمینهها را نداشته است، چیزی دیگر. این که امارتی را که هنوز حتی به یک انتخابات ساده تن نمیدهد، دومین «جمهوری اسلامی» بدانیم، تنزل «جمهوری اسلامی» در ذهن مردم ایران است.
🔻 جناب انبارلویی از «همبستگی دو ملت» گفته است. بله این آرزوی قلبی همهٔ ماست. ولی شما باید این همبستگی را نه در عملکرد حاکمیت، که در وفاق دو ملت سراغ بگیرید. وقتی در روز روشن حقایق کشور افغانستان را تحریفشده و وارونه جلوه میدهید، مردم ما را رنجیده و آزرده میسازید. دولتها میآیند و میروند، ولی مردم هستند که میمانند. اگر هم در پی همبستگی با حاکمیتهای افغانستان هستید، کار خود را بکنید. ولی این را به بهای تحریف تاریخ و آزردن مردم ما انجام ندهید.
• لینک مطلب آقای انبارلویی در فارس
https://www.farsnews.ir/news/14000601000948/
آنچه در تصویرها میبینید، بخشهایی از یک مطلب آقای محمدکاظم انبارلویی در سایت خبرگزاری فارس است. به نظر من در این سخنان از مقدماتی غلط، نتایجی غلطتر گرفته شده است.
🔻 من تصور میکنم که نویسنده اطلاعی از تاریخ و سیاست و تفکر دینی در افغانستان ندارد یا هم اگر دارد، عامدانه یا ناعامدانه آن را تحریف میکند. تجاوز بیگانگان به افغانستان و واکنش مردم به آن، بسیار پیچیدهتر از این بود. بله مردم افغانستان هیچگاه دل خوشی از اجانب نداشتهاند. ولی این الزاماً به این معنی نیست که آنها همیشه اجانب را راندند و سپس بر اثر این قضیه به سعادتمندی رسیدند. متأسفانه به دلایل گوناگون، جنگ و جهاد مردم افغانستان علیه روسها، با همه اخلاصی که مجاهدان ما داشتند، برای ملت ما آوردهٔ چندانی نداشت. دهۀ هفتاد یعنی دوران پس از خروج شوروی یکی از تاریکترین و فاجعهبارترین دورانها بود. جنگهای خونین داخلی میان مجاهدین، میان مجاهدین و طالبان و سپس استقرار طالبان با آن حکومتداری خشن و ویرانگر، دقیقاً در سالهایی رخ داد که کشور نه در سلطۀ اجانب بود و نه حکومت سکولار داشت.
🔻 در مورد حکومت دینی یا سکولار، شاید این سخن برای ایران درست باشد که مردم حکومت سکولار شاهی را سرنگون کردند و جمهوری اسلامی برقرار کردند. ولی مردم افغانستان هنوز بیشترین رضایت عمومی را از دو حکومت سکولار ظاهرشاهی و داوودخانی دارند و بیشترین نفرت را از حکومتهای کمونیستی و نیز حکومتهای به ظاهر اسلامی ولی در باطن متحجری که در این سالها تجربه کردند.
🔻 دینمداری در افغانستان پیچیدگیهایی دارد و حکومت دینی یا غیردینی آنجا الزاماً همان چیزی نیست که در ایران دیدهایم. جمهوری اسلامی در ایران با فقه پویا و پشتوانۀ فکری اندیشمندان مترقیای که آن را ایجاد کردند یک چیز است و در افغانستان که این زمینهها را نداشته است، چیزی دیگر. این که امارتی را که هنوز حتی به یک انتخابات ساده تن نمیدهد، دومین «جمهوری اسلامی» بدانیم، تنزل «جمهوری اسلامی» در ذهن مردم ایران است.
🔻 جناب انبارلویی از «همبستگی دو ملت» گفته است. بله این آرزوی قلبی همهٔ ماست. ولی شما باید این همبستگی را نه در عملکرد حاکمیت، که در وفاق دو ملت سراغ بگیرید. وقتی در روز روشن حقایق کشور افغانستان را تحریفشده و وارونه جلوه میدهید، مردم ما را رنجیده و آزرده میسازید. دولتها میآیند و میروند، ولی مردم هستند که میمانند. اگر هم در پی همبستگی با حاکمیتهای افغانستان هستید، کار خود را بکنید. ولی این را به بهای تحریف تاریخ و آزردن مردم ما انجام ندهید.
• لینک مطلب آقای انبارلویی در فارس
https://www.farsnews.ir/news/14000601000948/
✳️ بخشی از یادداشت من در سایت خبرگزاری مهر، دربارۀ لزوم حمایت از نخبگان افغانستان، در اوضاع کنونی.
🔸 «تجربۀ گذشته، میتواند چراغ راه آینده باشد. این که ایران بتواند تا حد توان گروههای تأثیرگذار و نخبۀ افغانستان را به عنوان مهاجر در خود بپذیرد، با آنان رویهای نیک و درخور در پیش گیرد. در فردایی که چندان هم دور نخواهد بود، این آدمها به هر حال به درد دو ملت میخورند و همان پلهای پیوند خواهند بود.
🔸 نگذارید که آن کشور از نخبگان خالی شود و یا آن نخبگان فردا با کولهباری از اندوختهها و طبیعتاً افکار کشورهای دیگر به افغانستان برگردند. اگر هم به منفعت خود میاندیشید، باز هم این یک سرمایهگذاری برای آیندۀ ایران نیز خواهد بود، کشوری که خواه ناخواه و برای همیشه در افغانستان منافعی دارد و چه بسا که این منافع، مشترک هم هست. افغانستان بازار خوبی برای کالاهای شماست، بازار خوبی برای متاع فرهنگ شماست، معبر خوبی برای ارتباط شما با شرق آسیاست و منبع خوبی از نیروی انسانی سختکوش و امانتدار برای آیندۀ اقتصاد هر دو کشور است.»
🔻 متن کامل یادداشت در اینجاست:
https://www.mehrnews.com/news/5289957
🔸 «تجربۀ گذشته، میتواند چراغ راه آینده باشد. این که ایران بتواند تا حد توان گروههای تأثیرگذار و نخبۀ افغانستان را به عنوان مهاجر در خود بپذیرد، با آنان رویهای نیک و درخور در پیش گیرد. در فردایی که چندان هم دور نخواهد بود، این آدمها به هر حال به درد دو ملت میخورند و همان پلهای پیوند خواهند بود.
🔸 نگذارید که آن کشور از نخبگان خالی شود و یا آن نخبگان فردا با کولهباری از اندوختهها و طبیعتاً افکار کشورهای دیگر به افغانستان برگردند. اگر هم به منفعت خود میاندیشید، باز هم این یک سرمایهگذاری برای آیندۀ ایران نیز خواهد بود، کشوری که خواه ناخواه و برای همیشه در افغانستان منافعی دارد و چه بسا که این منافع، مشترک هم هست. افغانستان بازار خوبی برای کالاهای شماست، بازار خوبی برای متاع فرهنگ شماست، معبر خوبی برای ارتباط شما با شرق آسیاست و منبع خوبی از نیروی انسانی سختکوش و امانتدار برای آیندۀ اقتصاد هر دو کشور است.»
🔻 متن کامل یادداشت در اینجاست:
https://www.mehrnews.com/news/5289957
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
یادداشت/ محمدکاظم کاظمی مهاجرتهای ناگزیر/حمایت ازنخبگان افعانستان به نفع آینده ایران است
اگر به منفعت کشور همسایه میاندیشید، نگذارید که آن کشور از نخبگان خالی شود و یا آن نخبگان فردا با کولهباری از اندوختهها و طبیعتاً افکار کشورهای دیگر به افغانستان برگردند.
قند پارسی
نامۀ اهل خراسان
🔷 به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر
نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر
نامهای مطلع آن رنج تن و آفت جان
نامهای مقطع آن درد دل و سوز جگر
✍️انوری ابیوردی
🔶 نگاهی به قصیدۀ «نامۀ اهل خراسان» انوری ابیوردی در برنامه قند پارسی
این قصیده شاید شمهای از شرح حال امروز مردم خراسان بزرگ باشد.
🔺نویسنده: محمدکاظم کاظمی
🔻تهیهکننده و گوینده: زینب بیات
🔹کارشناس: اسماعیل امینی
#قند_پارسی
#نامه_اهل_خراسان
#انوری_ابیوردی
#افغانستان
#وطن_فارسی
@zaynabbayat
نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر
نامهای مطلع آن رنج تن و آفت جان
نامهای مقطع آن درد دل و سوز جگر
✍️انوری ابیوردی
🔶 نگاهی به قصیدۀ «نامۀ اهل خراسان» انوری ابیوردی در برنامه قند پارسی
این قصیده شاید شمهای از شرح حال امروز مردم خراسان بزرگ باشد.
🔺نویسنده: محمدکاظم کاظمی
🔻تهیهکننده و گوینده: زینب بیات
🔹کارشناس: اسماعیل امینی
#قند_پارسی
#نامه_اهل_خراسان
#انوری_ابیوردی
#افغانستان
#وطن_فارسی
@zaynabbayat
🔹 ویرایش مقدمۀ علم اخلاق
بالاخره ویرایش کتاب هزار صفحهای «مقدمۀ علم اخلاق» علامه صلاحالدین سلجوقی هم تمام شد. این کتاب را با همکاری سمیه چوپانی و زهره هاشمی به پایان بردیم.
🔻 کتاب را انتشارات عرفان چاپ میکند. همت انتشارات عرفان در تجدید چاپ آثار مرحوم صلاحالدین سلجوقی ستودنی است. پیش از این نیز کتابهای «نقد بیدل»، «ترجمۀ اخلاق نیکوماخوس»، «تهذیبالاخلاق»، «سرگذشت یتیم جاوید» و «تجلی خدا در آفاق و انفس» را منتشر کرده است و پنج کتاب دیگر از جمله همین «مقدمۀ علم اخلاق» بر سر دست است. من در ویرایش همه این کتابها سهم داشتهام.
🔻 ویرایش کتابهای علامه سلجوقی برایم از کارهای لذتبخش و در عین حال دشوار بوده است. لذتبخش به خاطر زیبایی نثر و معنی عبارات و دشوار به خاطر متن سنگین و سرشار از لغتهای غریب، که در همین نمونهها هم میبینید. من همه واژگان دشوار این کتاب را معنی کردم. کار سختی بود و گاهی لغتنامهها هم کم میآورند. در یکی از تصویرها فقط چند واژه از پانصد واژه و اصطلاح این کتاب را میبینید.
🔻 سختی دیگر این است که برای کتابهای سلجوقی باید با فارسی رایج در افغانستان هم آشنا باشی تا صورت درست کلمات را تشخیص دهی. مثلاً وقتی نویسنده میگوید «در فن اخلاق، آن لذّت به مظاهر پایانتر خود جلوه کرده است.» تو باید بدانی که «پایان» در اینجا به معنی «پایین» آمده است و این در افغانستان رایج است. پس این را برای مخاطب ایرانی پاورقی بزنی.
🔻 اما این تنها نیست. حروفچینیهای قدیمی چاپ مرجع ما سرشار است از خطاهای چاپی و پریدگی حروف که خواندنش را دشوار میکند. باید این غلطها را اصلاح کنی و در عین حال باید محتاط باشی که اصلاح بیجایی انجام ندهی. مثلاً وقتی صحبت از « شاهان متغلب که بر شهرها چیره شدهاند» است، سریع کلمۀ «متغلب» را به «متقلب» اصلاح نکنی. اینجا همان «متغلب» درست است، به معنی «غلبهکننده». یا اگر در جایی «تحلیه» میبینی، سریع آن را به گمان خطای چاپی به «تخلیه» بدل نکنی. به فرهنگها مراجعه کنی و ببینی که این «تحلیه» به معنی «آراستن به زیور» است و درست است.
🔻 ولی این ویرایشهای سخت و حساس، خالی از لذت هم نیست. شبیه حل معماست. و لذت بیشتر وقتی است که حاصل کار را میبینی که کتاب چقدر فرق کرده است. در یکی از تصویرها یک برگ از چاپ قدیم کتاب را میبینید و در تصویر دیگر، حاصل کار را با ویرایش و حروفچینی جدید.
و این هاست که رنج روزی ۱۲ ساعت کار کردن و تا سحر بیدار ماندن را گوارا میکند.
#صلاح_الدین_سلجوقی
#ویراستاری
@mkazemkazemi
بالاخره ویرایش کتاب هزار صفحهای «مقدمۀ علم اخلاق» علامه صلاحالدین سلجوقی هم تمام شد. این کتاب را با همکاری سمیه چوپانی و زهره هاشمی به پایان بردیم.
🔻 کتاب را انتشارات عرفان چاپ میکند. همت انتشارات عرفان در تجدید چاپ آثار مرحوم صلاحالدین سلجوقی ستودنی است. پیش از این نیز کتابهای «نقد بیدل»، «ترجمۀ اخلاق نیکوماخوس»، «تهذیبالاخلاق»، «سرگذشت یتیم جاوید» و «تجلی خدا در آفاق و انفس» را منتشر کرده است و پنج کتاب دیگر از جمله همین «مقدمۀ علم اخلاق» بر سر دست است. من در ویرایش همه این کتابها سهم داشتهام.
🔻 ویرایش کتابهای علامه سلجوقی برایم از کارهای لذتبخش و در عین حال دشوار بوده است. لذتبخش به خاطر زیبایی نثر و معنی عبارات و دشوار به خاطر متن سنگین و سرشار از لغتهای غریب، که در همین نمونهها هم میبینید. من همه واژگان دشوار این کتاب را معنی کردم. کار سختی بود و گاهی لغتنامهها هم کم میآورند. در یکی از تصویرها فقط چند واژه از پانصد واژه و اصطلاح این کتاب را میبینید.
🔻 سختی دیگر این است که برای کتابهای سلجوقی باید با فارسی رایج در افغانستان هم آشنا باشی تا صورت درست کلمات را تشخیص دهی. مثلاً وقتی نویسنده میگوید «در فن اخلاق، آن لذّت به مظاهر پایانتر خود جلوه کرده است.» تو باید بدانی که «پایان» در اینجا به معنی «پایین» آمده است و این در افغانستان رایج است. پس این را برای مخاطب ایرانی پاورقی بزنی.
🔻 اما این تنها نیست. حروفچینیهای قدیمی چاپ مرجع ما سرشار است از خطاهای چاپی و پریدگی حروف که خواندنش را دشوار میکند. باید این غلطها را اصلاح کنی و در عین حال باید محتاط باشی که اصلاح بیجایی انجام ندهی. مثلاً وقتی صحبت از « شاهان متغلب که بر شهرها چیره شدهاند» است، سریع کلمۀ «متغلب» را به «متقلب» اصلاح نکنی. اینجا همان «متغلب» درست است، به معنی «غلبهکننده». یا اگر در جایی «تحلیه» میبینی، سریع آن را به گمان خطای چاپی به «تخلیه» بدل نکنی. به فرهنگها مراجعه کنی و ببینی که این «تحلیه» به معنی «آراستن به زیور» است و درست است.
🔻 ولی این ویرایشهای سخت و حساس، خالی از لذت هم نیست. شبیه حل معماست. و لذت بیشتر وقتی است که حاصل کار را میبینی که کتاب چقدر فرق کرده است. در یکی از تصویرها یک برگ از چاپ قدیم کتاب را میبینید و در تصویر دیگر، حاصل کار را با ویرایش و حروفچینی جدید.
و این هاست که رنج روزی ۱۲ ساعت کار کردن و تا سحر بیدار ماندن را گوارا میکند.
#صلاح_الدین_سلجوقی
#ویراستاری
@mkazemkazemi
✳️ سرزمین خورشید
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست اول، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
https://instagram.com/mkazemkazemi?utm_medium=copy_link
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست اول، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
https://instagram.com/mkazemkazemi?utm_medium=copy_link
کانال محمدکاظم کاظمی
✳️ سرزمین خورشید 🔷 آشنایی با افغانستان 🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی 🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات 🔻نشست اول، پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ 🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان ✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی https://instagram.com/mkazemkazemi?utm_medium=copy_link
✳️ با سپاس از همه عزیزانی که در این برنامه شرکت کردند. برای من تجربۀ خوبی بود و به امید خدا هر هفته آن را ادامه میدهیم. احتمالاً در هفتۀ آینده به تشکیل حکومت هوتکیان که جرقۀ ایجاد کشور افغانستان است، خواهیم پرداخت.
🔻 این خبر را به همه عزیزانی که در برنامه نبودند بدهم که این جلسه به صورت یک پست اینستاگرامی ذخیره شده است و دوستان میتوانند ببینند. علاوه بر آن، صوت این جلسه نیز ضبط شده است. به امید خدا به زودی هم نسخۀ صوتی و هم نسخۀ تصویری را در همین کانال منتشر میکنم. تلاش میکنم که تا قبل از جلسۀ بعد، صوت و تصویر جلسۀ قبل منتشر شود.
از همه عزیزانی که هم برای ایجاد این جلسه دلگرمی دادند و هم برای شیوۀ دانلود کردن فیلم برنامه و دیگر نکات فنی راهنمایی کردند، سپاسگزارم.
@mkazemkazemi
🔻 این خبر را به همه عزیزانی که در برنامه نبودند بدهم که این جلسه به صورت یک پست اینستاگرامی ذخیره شده است و دوستان میتوانند ببینند. علاوه بر آن، صوت این جلسه نیز ضبط شده است. به امید خدا به زودی هم نسخۀ صوتی و هم نسخۀ تصویری را در همین کانال منتشر میکنم. تلاش میکنم که تا قبل از جلسۀ بعد، صوت و تصویر جلسۀ قبل منتشر شود.
از همه عزیزانی که هم برای ایجاد این جلسه دلگرمی دادند و هم برای شیوۀ دانلود کردن فیلم برنامه و دیگر نکات فنی راهنمایی کردند، سپاسگزارم.
@mkazemkazemi
✳️ به مناسبت سالروز تولد شاعر گرانقدر ساعد باقری
🔹 شاعر شاعرپرور. مطلبی از من دربارۀ کارنامهٔ شعری جناب ساعد باقری در روزنامه قدس امروز.
لینک مطلب در سایت قدس:
http://www.qudsonline.ir/news/767069/
🔹 شاعر شاعرپرور. مطلبی از من دربارۀ کارنامهٔ شعری جناب ساعد باقری در روزنامه قدس امروز.
لینک مطلب در سایت قدس:
http://www.qudsonline.ir/news/767069/
🔹 از دهان تفنگ
پارهای از یک شعر، که اینک بعد از سی سال، باز در کشور ما مصداق یافته است. تقدیم به همه کسانی که در این ایام به ملت ما پشت کردند
اگر پسند و اگر ناپسند، میگویم
نگفته بودم و اینک بلند میگویم
نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم
و از دهان تفنگ است بعد از این سخنم
نگفته بودم و سیمرغها شغاد شدند
برادران سر تقسیم حق زیاد شدند
برادری به زبان بود، ما ندانستیم
فقط به خاطر نان بود، ما ندانستیم
گمانتان مرود آسمان تهی ماندهاست
و صبحِ دهکدهمان از اذان تهی ماندهاست
گمانتان مرود باد بسته خواهد ماند
دهان به لقمۀ افراد بسته خواهد ماند
هنوز بر لب شمشیرها تبسّم هست
هنوز حوصلۀ آخرین تهاجم هست
هنوز بارقهای از غرور من باقی است
هنوز بارقهای از غرور مردم هست
هنوز، اگر چه زمستان، هنوز دلگرمم
که در تنور من و آفتاب، هیزم هست
شکوه قریه نخواهد شکست، میدانم
که نانِ گندم اگر نیست، بذر گندم هست
شکستم و همه گفتند «برنخواهد خاست»
شکستم و ... نشکستم، که خوان هفتم هست
کلاه اگر نه، سرم با من است، میدانم
و آسمان، پدرم، با من است، میدانم
به حیلهجنگی اسفندیار، خسته منم
و رستمی که به سیمرغ دل نبسته، منم
به اختیار نباشد، نفس نمیخواهم
نکرده فریاد، فریادرس نمیخواهم
بهشت اگر به شفاعت رسد، نخواهم رفت
به زور گریه و طاعت رسد، نخواهم رفت
بدون کشتهشدن سرنوشت بیهودهاست
شهید اگر نتوان شد، بهشت بیهودهاست
شکست عبدود است آنچه طاعت است مرا
و کندن در خیبر شفاعت است مرا
سخن خلاصه کنم: روشن است، ای مردم!
که اختیار چراغ از من است، ای مردم!
و روشن است از اوّل برای من زندهاست
درخت و چشمه و جنگل برای من زندهاست
و روشن است که مغرور و سخت خواهد ماند
درخت، بعدِ ملخ هم درخت خواهد ماند
@mkazemkazemi
پارهای از یک شعر، که اینک بعد از سی سال، باز در کشور ما مصداق یافته است. تقدیم به همه کسانی که در این ایام به ملت ما پشت کردند
اگر پسند و اگر ناپسند، میگویم
نگفته بودم و اینک بلند میگویم
نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم
و از دهان تفنگ است بعد از این سخنم
نگفته بودم و سیمرغها شغاد شدند
برادران سر تقسیم حق زیاد شدند
برادری به زبان بود، ما ندانستیم
فقط به خاطر نان بود، ما ندانستیم
گمانتان مرود آسمان تهی ماندهاست
و صبحِ دهکدهمان از اذان تهی ماندهاست
گمانتان مرود باد بسته خواهد ماند
دهان به لقمۀ افراد بسته خواهد ماند
هنوز بر لب شمشیرها تبسّم هست
هنوز حوصلۀ آخرین تهاجم هست
هنوز بارقهای از غرور من باقی است
هنوز بارقهای از غرور مردم هست
هنوز، اگر چه زمستان، هنوز دلگرمم
که در تنور من و آفتاب، هیزم هست
شکوه قریه نخواهد شکست، میدانم
که نانِ گندم اگر نیست، بذر گندم هست
شکستم و همه گفتند «برنخواهد خاست»
شکستم و ... نشکستم، که خوان هفتم هست
کلاه اگر نه، سرم با من است، میدانم
و آسمان، پدرم، با من است، میدانم
به حیلهجنگی اسفندیار، خسته منم
و رستمی که به سیمرغ دل نبسته، منم
به اختیار نباشد، نفس نمیخواهم
نکرده فریاد، فریادرس نمیخواهم
بهشت اگر به شفاعت رسد، نخواهم رفت
به زور گریه و طاعت رسد، نخواهم رفت
بدون کشتهشدن سرنوشت بیهودهاست
شهید اگر نتوان شد، بهشت بیهودهاست
شکست عبدود است آنچه طاعت است مرا
و کندن در خیبر شفاعت است مرا
سخن خلاصه کنم: روشن است، ای مردم!
که اختیار چراغ از من است، ای مردم!
و روشن است از اوّل برای من زندهاست
درخت و چشمه و جنگل برای من زندهاست
و روشن است که مغرور و سخت خواهد ماند
درخت، بعدِ ملخ هم درخت خواهد ماند
@mkazemkazemi
👍1
Forwarded from اتچ بات
◀️ یادداشت استاد محمد کاظم کاظمی شاعر و اندیشمند افغانستانی مقیم ایران در یک گروه تلگرامی در باره سیاست جمهوری اسلامی در باره طالبان
✍ایران در عمل در مورد افغانستان روش خوبی انتخاب کرده است. ولی در سخن و در عرصۀ رسانه میکوشد که آن روش را به جای این که درست توجیه و تفهیم کند، به بیراهه ببرد.
🔻فضای رسانهای و اظهارات مسئولان باید به نوعی باشد که همین تلاش ایران برای طی این مسیر برای مردم پذیرفتنی و قابل قبول شود. یعنی شفاف بیایند و همین را بگویند.
🔻نیایند بگویند که «چون طالب حالا تغییر کرده است، ما با او نمیجنگیم.» بگویند که میدان مبارزه فرق کرده است و ما در این میدان جدید که مبارزۀ مدنی و فرهنگی و سیاسی میتواند باشد، باز هم در کنار مردم افغانستان هستیم.
🔻نگویند که مردم افغانستان در کنار طالبان بودند و با امریکا جنگیدند. اینقدر «امریکا امریکا» نگویند و مردم را به این گمان نیندازند که لابد همه این سیاستها به خاطر امریکاستیزی است و ایران الان به خاطر این که شکست امریکا بهتر برجسته شود، حاضر است مردم افغانستان را فراموش کند.
🔻درست و راحت بگویند که ما نگران افغانستانیم؛ عملکرد طالبان را با نگرانی دنبال میکنیم؛ در کنار مردم هستیم ولی سعی میکنیم در هر حال از جنگ پرهیز کنیم و راههای دیگر را دنبال کنیم.
🔻در این صورت هم مردم افغانستان راضیترند و هم گروه وسیعی از مردم ایران که سکوت و توجیهکاری نسبت به طالبان آنها را آزرده و کلافه کرده است، میدانند که عقلای مملکت به فکر قضیه هستند و صلاح را در این دانستهاند. روشی که به نظر من هم معقول است.
کاش کسی این حرفها را به مسئولان برساند. زبان ما که مو درآورد.
@nasiri42
✍ایران در عمل در مورد افغانستان روش خوبی انتخاب کرده است. ولی در سخن و در عرصۀ رسانه میکوشد که آن روش را به جای این که درست توجیه و تفهیم کند، به بیراهه ببرد.
🔻فضای رسانهای و اظهارات مسئولان باید به نوعی باشد که همین تلاش ایران برای طی این مسیر برای مردم پذیرفتنی و قابل قبول شود. یعنی شفاف بیایند و همین را بگویند.
🔻نیایند بگویند که «چون طالب حالا تغییر کرده است، ما با او نمیجنگیم.» بگویند که میدان مبارزه فرق کرده است و ما در این میدان جدید که مبارزۀ مدنی و فرهنگی و سیاسی میتواند باشد، باز هم در کنار مردم افغانستان هستیم.
🔻نگویند که مردم افغانستان در کنار طالبان بودند و با امریکا جنگیدند. اینقدر «امریکا امریکا» نگویند و مردم را به این گمان نیندازند که لابد همه این سیاستها به خاطر امریکاستیزی است و ایران الان به خاطر این که شکست امریکا بهتر برجسته شود، حاضر است مردم افغانستان را فراموش کند.
🔻درست و راحت بگویند که ما نگران افغانستانیم؛ عملکرد طالبان را با نگرانی دنبال میکنیم؛ در کنار مردم هستیم ولی سعی میکنیم در هر حال از جنگ پرهیز کنیم و راههای دیگر را دنبال کنیم.
🔻در این صورت هم مردم افغانستان راضیترند و هم گروه وسیعی از مردم ایران که سکوت و توجیهکاری نسبت به طالبان آنها را آزرده و کلافه کرده است، میدانند که عقلای مملکت به فکر قضیه هستند و صلاح را در این دانستهاند. روشی که به نظر من هم معقول است.
کاش کسی این حرفها را به مسئولان برساند. زبان ما که مو درآورد.
@nasiri42
Telegram
attach 📎
✳️ سرزمین خورشید
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست دوم، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
https://instagram.com/mkazemkazemi?utm_medium=copy_link
🔸 موضوع این نشست
در این نشست به ارتباط نام «خراسان» و کشور افغانستان اشاره خواهیم کرد و حدود خراسان قدیم و امروز را بازگو میکنیم.
🔸 همچنین به تشکیل حکومت هوتکی در قندهار و تهاجم هوتکیان به اصفهان خواهیم پرداخت که از موضوعات و بحثآفرین بوده است. ما به علل و اسباب این واقعه و پیامدهای آن اشاره میکنیم و میکوشیم که تا حد امکان آن را از هالۀ ابهام بدرآوریم.
* تصویر: آرامگاه میرویس هوتکی در قندهار
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست دوم، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
https://instagram.com/mkazemkazemi?utm_medium=copy_link
🔸 موضوع این نشست
در این نشست به ارتباط نام «خراسان» و کشور افغانستان اشاره خواهیم کرد و حدود خراسان قدیم و امروز را بازگو میکنیم.
🔸 همچنین به تشکیل حکومت هوتکی در قندهار و تهاجم هوتکیان به اصفهان خواهیم پرداخت که از موضوعات و بحثآفرین بوده است. ما به علل و اسباب این واقعه و پیامدهای آن اشاره میکنیم و میکوشیم که تا حد امکان آن را از هالۀ ابهام بدرآوریم.
* تصویر: آرامگاه میرویس هوتکی در قندهار
✳️ سرزمین خورشید
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست سوم، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
instagram.com/mkazemkazemi
🔸 موضوع این نشست
در این نشست به سابقۀ تاریخی قوم پشتون و تشکیل سلسلۀ دُرانیان خواهیم پرداخت که میتوان آن را طلیعۀ ایجاد کشور افغانستان دانست.
* تصویر: نقاشی احمدشاه درانی، مؤسس دولت درانیان.
🔷 آشنایی با افغانستان
🔻 سلسله لایوهای اینستاگرامی
🔹 محمدکاظم کاظمی و زینب بیات
🔻نشست سوم، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
🔻 ساعت ۲۳ به وقت ایران و افغانستان
✳️ از اینستاگرام محمدکاظم کاظمی
instagram.com/mkazemkazemi
🔸 موضوع این نشست
در این نشست به سابقۀ تاریخی قوم پشتون و تشکیل سلسلۀ دُرانیان خواهیم پرداخت که میتوان آن را طلیعۀ ایجاد کشور افغانستان دانست.
* تصویر: نقاشی احمدشاه درانی، مؤسس دولت درانیان.
Forwarded from عبدالله شهبازی
آیا طالبان سبب شد آمریکا از افغانستان خارج شود؟
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت اول
✔️ در تحلیلهای رایج کنونی بعضاً چنین تصویر میشود که گویا طالبان با مقاومت خود به حضور نظامی بیست ساله آمریکا در افغانستان پایان داد و به این ترتیب طولانیترین جنگ تاریخ ایالات متحده را به شکست کشانید. این دیدگاه برای طالبان نقش تاریخی منحصربفردی قائل میشود که نه تنها غیرواقعی است بلکه میتواند توهم بیافریند؛ و هم در قالب نظام سیاسی افغانستان، اگر حکومت طالبان تثبیت و قدرتمند شود، و هم در قالب گروههای متأثر از الگوی طالبان در میان اهل سنت برای آینده ایران و منطقه خطرناک شود.
✔️ خروج آمریکا از افغانستان پیامد محتوم تحولات درونی آمریکا و فشارهای سنگین اقتصادی بر جامعه آمریکایی، از جمله به دلیل هزینههای «جنگ با ترور»، بود که از دو سال آخر دولت جرج واکر بوش خود را در بحران مالی سالهای ۲۰۰۷- ۲۰۰۸ نشان داد، در انتخابات ریاست جمهوری ۴ نوامبر ۲۰۰۸ پیروزی اوباما را، بر بنیاد خواست عمومی پایان دادن به جنگ، سبب شد و در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸ به توافق جرج واکر بوش- نوری مالکی، نخستوزیر وقت عراق، انجامید برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق تا سال ۲۰۱۱. این تحول شعار پایان دادن به جنگ و خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان را به شعار اصلی نامزدهای پیروز انتخابات بدل کرد. این امر، علاوه بر اوباما از حزب دمکرات، شامل ترامپ جمهوریخواه نیز بود که با شعار پایان دادن به جنگ و اولویت دادن به مسائل داخلی آمریکا America First به قدرت رسید.
✔️ طالبان جریان قومگرای پشتون و منادی نوعی از «اسلامگرایی» جدید است بر بنیاد مکتب دیوبندی؛ منسوب به دارالعلوم شهر دیوبند هند. تأسیس مکتب دیوبندی به سال ١٨۶٧، یک دهه پس از انقلاب ١٨۵٧ هندوستان، میرسد. پس از جدایی پاکستان از هند (١٩۴٧) بسیاری از علمای حنفی دیوبند در پاکستان متوطن شدند و مدارس دیوبندی را بویژه در میان پشتونهای جنوب و شرق افغانستان گسترش دادند. در سال ١٩۶٧ حدود هشت هزار مدرسه دیوبندی در کشورهای هند و پاکستان و بنگلادش و افغانستان و مالزی و بعضی مناطق دیگر وجود داشت. گفته میشود در دهههای اخیر سعودی پول فراوانی به این مدارس تزریق کرده است.
✔️ طالبان از میان حدود ٩٠ هزار نفر «مجاهد»ی پدید آمد که در دهه ١٩٨٠ برای جنگ با ارتش شوروی در پاکستان سازمان یافته بودند. بیشترشان پشتون و نیروهای عقیدتیشان طلاب دیوبندی بودند. اینان با حمایت مالی و تسلیحاتی سعودی و آمریکا و با آموزش نظامی سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.) متشکل و مسلح شدند.
✔️ سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.)، که در این کشور از بسط ید نامحدود و اقتدار بلامنازع برخوردار است، پیوندهای عمیق تاریخی با کانونهای مالی- اطلاعاتی بریتانیا دارد؛ آن کانونهایی که تداوم و حامل میراث کارگزاران بلندپایه حکومت هند بریتانیا بشمار میروند. از این منظر وضع پاکستان به سعودی و شیخنشینهای جنوبی خلیج فارس شبیه است؛ مناطقی که در آنجا میراث سیاسی- فرهنگی دوران حکومت هند بریتانیا، از جمله پیوند با نسلهای جدید خاندانهای کارگزار راج بریتانیا، تا به امروز ماندگار و تأثیرگذار است. این پیوند تاریخی تصویری از یک شبکه فراملیتی قدرتمند را جلوهگر میسازد که میتواند بر سیاست ایالات متحده آمریکا و بریتانیا و سایر قدرتهای غربی تأثیرات بزرگ بر جای بگذارد و منافع مالی کلان نصیب شرکای آن کند.
✔️ بنیانگذار سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.) یکی از نظامیان استرالیایی حکومت هند بریتانیا است بنام ژنرال رابرت کاتهوم که پس از بازنشستگی در ارتش پاکستان با درجه سرلشکری به بریتانیا رفت و در آنجا فوت کرد. درباره زندگی ژنرال کاتهوم، حتی زمان تولد و فوت او، اطلاع زیادی در دست نیست. حسین حقانی، محقق انستیتوی هادسون و سفیر پیشین پاکستان در آمریکا، معتقد است که نام اصلی او «کاتهورن» بود که در پاکستان به «کاتهوم» شهرت یافت و پس از نقشآفرینی در اولین کودتای نظامی پاکستان، کودتای فیلدمارشال ایوب خان (۱۹۵۸)، خود را بازنشسته کرد و از پاکستان خارج شد. اگر این امر صحت داشته باشد، سرلشکر رابرت کاتهوم= کارتهورن احتمالاً با سرلشکر والتر کاتهورن، رئیس سرویس اطلاعاتی استرالیا، نسبت دارد که او نیز از افسران حکومت هند بریتانیا بود.
@abdollahshahbazi
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت اول
✔️ در تحلیلهای رایج کنونی بعضاً چنین تصویر میشود که گویا طالبان با مقاومت خود به حضور نظامی بیست ساله آمریکا در افغانستان پایان داد و به این ترتیب طولانیترین جنگ تاریخ ایالات متحده را به شکست کشانید. این دیدگاه برای طالبان نقش تاریخی منحصربفردی قائل میشود که نه تنها غیرواقعی است بلکه میتواند توهم بیافریند؛ و هم در قالب نظام سیاسی افغانستان، اگر حکومت طالبان تثبیت و قدرتمند شود، و هم در قالب گروههای متأثر از الگوی طالبان در میان اهل سنت برای آینده ایران و منطقه خطرناک شود.
✔️ خروج آمریکا از افغانستان پیامد محتوم تحولات درونی آمریکا و فشارهای سنگین اقتصادی بر جامعه آمریکایی، از جمله به دلیل هزینههای «جنگ با ترور»، بود که از دو سال آخر دولت جرج واکر بوش خود را در بحران مالی سالهای ۲۰۰۷- ۲۰۰۸ نشان داد، در انتخابات ریاست جمهوری ۴ نوامبر ۲۰۰۸ پیروزی اوباما را، بر بنیاد خواست عمومی پایان دادن به جنگ، سبب شد و در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۸ به توافق جرج واکر بوش- نوری مالکی، نخستوزیر وقت عراق، انجامید برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق تا سال ۲۰۱۱. این تحول شعار پایان دادن به جنگ و خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان را به شعار اصلی نامزدهای پیروز انتخابات بدل کرد. این امر، علاوه بر اوباما از حزب دمکرات، شامل ترامپ جمهوریخواه نیز بود که با شعار پایان دادن به جنگ و اولویت دادن به مسائل داخلی آمریکا America First به قدرت رسید.
✔️ طالبان جریان قومگرای پشتون و منادی نوعی از «اسلامگرایی» جدید است بر بنیاد مکتب دیوبندی؛ منسوب به دارالعلوم شهر دیوبند هند. تأسیس مکتب دیوبندی به سال ١٨۶٧، یک دهه پس از انقلاب ١٨۵٧ هندوستان، میرسد. پس از جدایی پاکستان از هند (١٩۴٧) بسیاری از علمای حنفی دیوبند در پاکستان متوطن شدند و مدارس دیوبندی را بویژه در میان پشتونهای جنوب و شرق افغانستان گسترش دادند. در سال ١٩۶٧ حدود هشت هزار مدرسه دیوبندی در کشورهای هند و پاکستان و بنگلادش و افغانستان و مالزی و بعضی مناطق دیگر وجود داشت. گفته میشود در دهههای اخیر سعودی پول فراوانی به این مدارس تزریق کرده است.
✔️ طالبان از میان حدود ٩٠ هزار نفر «مجاهد»ی پدید آمد که در دهه ١٩٨٠ برای جنگ با ارتش شوروی در پاکستان سازمان یافته بودند. بیشترشان پشتون و نیروهای عقیدتیشان طلاب دیوبندی بودند. اینان با حمایت مالی و تسلیحاتی سعودی و آمریکا و با آموزش نظامی سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.) متشکل و مسلح شدند.
✔️ سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.)، که در این کشور از بسط ید نامحدود و اقتدار بلامنازع برخوردار است، پیوندهای عمیق تاریخی با کانونهای مالی- اطلاعاتی بریتانیا دارد؛ آن کانونهایی که تداوم و حامل میراث کارگزاران بلندپایه حکومت هند بریتانیا بشمار میروند. از این منظر وضع پاکستان به سعودی و شیخنشینهای جنوبی خلیج فارس شبیه است؛ مناطقی که در آنجا میراث سیاسی- فرهنگی دوران حکومت هند بریتانیا، از جمله پیوند با نسلهای جدید خاندانهای کارگزار راج بریتانیا، تا به امروز ماندگار و تأثیرگذار است. این پیوند تاریخی تصویری از یک شبکه فراملیتی قدرتمند را جلوهگر میسازد که میتواند بر سیاست ایالات متحده آمریکا و بریتانیا و سایر قدرتهای غربی تأثیرات بزرگ بر جای بگذارد و منافع مالی کلان نصیب شرکای آن کند.
✔️ بنیانگذار سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی. اس. آی.) یکی از نظامیان استرالیایی حکومت هند بریتانیا است بنام ژنرال رابرت کاتهوم که پس از بازنشستگی در ارتش پاکستان با درجه سرلشکری به بریتانیا رفت و در آنجا فوت کرد. درباره زندگی ژنرال کاتهوم، حتی زمان تولد و فوت او، اطلاع زیادی در دست نیست. حسین حقانی، محقق انستیتوی هادسون و سفیر پیشین پاکستان در آمریکا، معتقد است که نام اصلی او «کاتهورن» بود که در پاکستان به «کاتهوم» شهرت یافت و پس از نقشآفرینی در اولین کودتای نظامی پاکستان، کودتای فیلدمارشال ایوب خان (۱۹۵۸)، خود را بازنشسته کرد و از پاکستان خارج شد. اگر این امر صحت داشته باشد، سرلشکر رابرت کاتهوم= کارتهورن احتمالاً با سرلشکر والتر کاتهورن، رئیس سرویس اطلاعاتی استرالیا، نسبت دارد که او نیز از افسران حکومت هند بریتانیا بود.
@abdollahshahbazi
Forwarded from عبدالله شهبازی
آیا طالبان سبب شد آمریکا از افغانستان خارج شود؟
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت دوم
✔️از مه ۱۹۸۸ خروج ارتش شوروی از افغانستان آغاز شد و در فوریه ۱۹۸۹ به پایان رسید. در این زمان اتحاد شوروی درگیر تشدید بحران درونی بود که در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ به انحلال آن انجامید ولی کمکهای مالی و غذایی و تجهیزاتی جمهوری روسیه به حکومت حزب دمکراتیک خلق، به رهبری دکتر محمد نجیبالله، ادامه یافت. در ژانویه ۱۹۹۲ دولت یلتسین در روسیه این کمکها را قطع کرد و نیروی هوایی افغانستان به دلیل فقدان سوخت توان مقابله با حملات «مجاهدین» را از دست داد و دولت نجیبالله فروپاشید.
طبق طرح سازمان ملل، که مورد پذیرش نجیبالله بود، قرار بود برای انتقال مسالمتآمیز قدرت سیاسی در کابل دولت انتقالی تشکیل شود ولی دستجات «مجاهدین»، به فرماندهی احمد شاه مسعود و عبدالرشید دوستم، از ژنرالهای حکومت نجیبالله که اخیراً فرصتطلبانه به «مجاهدین» پیوسته بود، و سایرین در آوریل ۱۹۹۲ کابل را تصرف کردند. از این زمان جنگ میان «مجاهدین» بر سر کابل آغاز شد که چهار سال و چهار ماه به درازا کشید و سرانجام به تسلط طالبان بر کابل انجامید.
✔️ طالبان در سپتامبر ١٩٩۴ تأسیس شد و در کوران جنگ قدرت میان دستجات «مجاهدین»، با حمایت گسترده سرویس آی. اس. آی. پاکستان، در سپتامبر ١٩٩۶ کابل را به تصرف درآورد و حکومت خود را در افغانستان مستقر کرد. در پی حادثه ١١ سپتامبر ٢٠٠١، طالبان به همدستی با القاعده متهم شد؛ از اکتبر افغانستان مورد حمله آمریکا و متحدانش قرار گرفت و تا اوایل دسامبر ٢٠٠١ به سلطه طالبان بر آخرین شهر تحت حاکمیتش، قندهار، پایان داده شد. این شروع حضور نظامی بیست ساله آمریکا در افغانستان است.
✔️ در سال ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان لشکرکشی نکرد تا این کشور را ضمیمه خاک خود یا مستعمره خود کند. تهاجم نظامی به افغانستان، و عراق، با اهداف مالی رخ داد و پس از دستیابی به حداکثر نتایج مطلوب، به سود کانونها و کمپانیهای ذینفع، در زمانی که پس از تأخیرهای مکرر تداوم بیشتر جنگ ممکن نبود به پایان رسید. از این منظر، جنگ بیست ساله افغانستان پروژهای موفق و سودآور بود.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بجز در مقاطع اولیه تاریخ آن، جنگ با سرخپوستان و تصرف سرزمینهای آنان و جنگ با مکزیک (۱۸۴۶- ۱۸۴۸)، که به انضمام کالیفرنیا و تکزاس و نیومکزیکو و یوتا و نوادا و آریزونا و کلرادوی غربی به ایالات متحده انجامید، و برخی موارد دیگر، بطور عمده «توسعهطلبی سرزمینی» یا «استعمار کلاسیک» نبود؛ «امپریالیستی» بود. تأکید کنم که «امپریالیسم» ساخته مارکسیسم نیست بلکه مفهومی است متعلق به سده نوزدهم میلادی که در سیاست بریتانیا رایج شد و سپس جان اتکینسون هابسون، اقتصاددان انگلیسی، در کتاب تأثیرگذار خود (۱۹۰۲) برای توصیف سیاست جهانگستری دولتهای کاپیتالیستی غرب به کار گرفت و بعد کسانی چون رزا لوکزامبورگ (۱۹۱۳) و کائوتسکی (۱۹۱۴) و لنین (۱۹۱۷) ایده هابسون را اخذ کرده و تأویل مارکسیستی خود را از امپریالیسم ارائه دادند.
سیاست امپریالیستی معطوف به کسب سود مالی است، به شکلهای مختلف، و متفاوت است با توسعهطلبی سرزمینی که در پی منضم کردن سرزمینهای بطور عمده همجوار است، مانند توسعهطلبی روسیه تزاری در شرق یا گسترش عثمانی تا قلب اروپا، و استعمار کلاسیک اروپایی (مدل اسپانیا و پرتغال و هلند و بریتانیا و فرانسه و سایرین).
@abdollahshahbazi
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت دوم
✔️از مه ۱۹۸۸ خروج ارتش شوروی از افغانستان آغاز شد و در فوریه ۱۹۸۹ به پایان رسید. در این زمان اتحاد شوروی درگیر تشدید بحران درونی بود که در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ به انحلال آن انجامید ولی کمکهای مالی و غذایی و تجهیزاتی جمهوری روسیه به حکومت حزب دمکراتیک خلق، به رهبری دکتر محمد نجیبالله، ادامه یافت. در ژانویه ۱۹۹۲ دولت یلتسین در روسیه این کمکها را قطع کرد و نیروی هوایی افغانستان به دلیل فقدان سوخت توان مقابله با حملات «مجاهدین» را از دست داد و دولت نجیبالله فروپاشید.
طبق طرح سازمان ملل، که مورد پذیرش نجیبالله بود، قرار بود برای انتقال مسالمتآمیز قدرت سیاسی در کابل دولت انتقالی تشکیل شود ولی دستجات «مجاهدین»، به فرماندهی احمد شاه مسعود و عبدالرشید دوستم، از ژنرالهای حکومت نجیبالله که اخیراً فرصتطلبانه به «مجاهدین» پیوسته بود، و سایرین در آوریل ۱۹۹۲ کابل را تصرف کردند. از این زمان جنگ میان «مجاهدین» بر سر کابل آغاز شد که چهار سال و چهار ماه به درازا کشید و سرانجام به تسلط طالبان بر کابل انجامید.
✔️ طالبان در سپتامبر ١٩٩۴ تأسیس شد و در کوران جنگ قدرت میان دستجات «مجاهدین»، با حمایت گسترده سرویس آی. اس. آی. پاکستان، در سپتامبر ١٩٩۶ کابل را به تصرف درآورد و حکومت خود را در افغانستان مستقر کرد. در پی حادثه ١١ سپتامبر ٢٠٠١، طالبان به همدستی با القاعده متهم شد؛ از اکتبر افغانستان مورد حمله آمریکا و متحدانش قرار گرفت و تا اوایل دسامبر ٢٠٠١ به سلطه طالبان بر آخرین شهر تحت حاکمیتش، قندهار، پایان داده شد. این شروع حضور نظامی بیست ساله آمریکا در افغانستان است.
✔️ در سال ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان لشکرکشی نکرد تا این کشور را ضمیمه خاک خود یا مستعمره خود کند. تهاجم نظامی به افغانستان، و عراق، با اهداف مالی رخ داد و پس از دستیابی به حداکثر نتایج مطلوب، به سود کانونها و کمپانیهای ذینفع، در زمانی که پس از تأخیرهای مکرر تداوم بیشتر جنگ ممکن نبود به پایان رسید. از این منظر، جنگ بیست ساله افغانستان پروژهای موفق و سودآور بود.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بجز در مقاطع اولیه تاریخ آن، جنگ با سرخپوستان و تصرف سرزمینهای آنان و جنگ با مکزیک (۱۸۴۶- ۱۸۴۸)، که به انضمام کالیفرنیا و تکزاس و نیومکزیکو و یوتا و نوادا و آریزونا و کلرادوی غربی به ایالات متحده انجامید، و برخی موارد دیگر، بطور عمده «توسعهطلبی سرزمینی» یا «استعمار کلاسیک» نبود؛ «امپریالیستی» بود. تأکید کنم که «امپریالیسم» ساخته مارکسیسم نیست بلکه مفهومی است متعلق به سده نوزدهم میلادی که در سیاست بریتانیا رایج شد و سپس جان اتکینسون هابسون، اقتصاددان انگلیسی، در کتاب تأثیرگذار خود (۱۹۰۲) برای توصیف سیاست جهانگستری دولتهای کاپیتالیستی غرب به کار گرفت و بعد کسانی چون رزا لوکزامبورگ (۱۹۱۳) و کائوتسکی (۱۹۱۴) و لنین (۱۹۱۷) ایده هابسون را اخذ کرده و تأویل مارکسیستی خود را از امپریالیسم ارائه دادند.
سیاست امپریالیستی معطوف به کسب سود مالی است، به شکلهای مختلف، و متفاوت است با توسعهطلبی سرزمینی که در پی منضم کردن سرزمینهای بطور عمده همجوار است، مانند توسعهطلبی روسیه تزاری در شرق یا گسترش عثمانی تا قلب اروپا، و استعمار کلاسیک اروپایی (مدل اسپانیا و پرتغال و هلند و بریتانیا و فرانسه و سایرین).
@abdollahshahbazi
Forwarded from عبدالله شهبازی
آیا طالبان سبب شد آمریکا از افغانستان خارج شود؟
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت سوم
✔️ اگر هدف از جنگ بیست ساله آمریکا در افغانستان، و عراق، کسب سود مالی بود خسارات عظیم این جنگ را چگونه میتوان توضیح داد که تریلیونها دلار برای دولت آمریکا هزینه داشت؟
پاسخ به این پرسش را باید در نوع رابطه بخش خصوصی و دولت در ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای غربی یافت. این همان رابطهای است که در تحقیق پنج جلدی «زرسالاران» کوشیدم خاستگاه و سیر تطور تاریخی آن را بیان کنم.
در آمریکا، و غرب، کانونهای خصوصی بسیار قدرتمندند و گاه حتی، در تعارض با منافع ملی، تلاش میکنند بر سیاست خارجی و داخلی به سود خود تأثیر گذارند. بخش مهمی از اقتصاد کاپیتالیستی آمریکا بر انواع کمپانیهای مرتبط با نظامیگری استوار است که برای تداوم حیات خود، و کسب سود بیشتر، به ایجاد کانونهای تنش نیاز دارد. این همان پدیدهای است که ژنرال دوایت آیزنهاور، فرمانده ارتش آمریکا در اروپا در جنگ جهانی دوم و سی و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده، در نطق خداحافظی خود (۱۷ ژانویه ۱۹۶۱) آن را «مجتمع نظامی- صنعتی» Military–industrial complex نامید که در دوران جنگ جهانی به قدرت فراوان دست یافته و تهدیدی برای آینده دمکراسی آمریکایی بشمار میرود.
محل اصلی تغذیه این شبکه قدرتمند بودجه دولت فدرال آمریکا، بعنوان مهمترین منبع مالی جهان، است که برای سال مالی ۲۰۲۲ به ۶ تریلیون دلار رسیده است. این شبکه برای ارتزاق از این منبع به وجود کانونهای بحران و جنگ نیاز دارد تا افزایش بودجه نظامی قابل توجیه شود.
در دوران ۴۵ ساله «جنگ سرد»، که رقابت تسلیحاتی با اتحاد شوروی موجه مینمود، بودجه نظامی آمریکا رو به افزایش بود تا در سال پایانی ریاست جمهوری رونالد ریگان (۱۹۸۵) به اوج خود، به رقم ۴۲۹.۸ میلیارد دلار، رسید. انحلال اتحاد شوروی (۱۹۹۱) دستاویز فوق برای افزایش بودجه نظامی آمریکا را از میان برد ولی با حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و اعلام دوران «جنگ با ترور» از سوی جرج واکر بوش، و تونی بلر نخستوزیر بریتانیا، و تهاجم نظامی به افغانستان و عراق این فرایند از سر گرفته شد و طی دوران بیست ساله پسین ادامه یافت. در شروع این دوران (۲۰۰۱) بودجه وزارت دفاع آمریکا ۳۱۰ میلیارد دلار بود که در سال ۲۰۲۱ به ۷۰۵ میلیارد دلار رسیده است.
رابرت هیگز، اقتصاددان آمریکایی، پدیدهای بنام «بودجه نظامی پنهان» را مطرح میکند یعنی بودجههای مرتبط با نظامیگری که در دل بودجه سایر وزارتخانهها، بجز وزارت دفاع (پنتاگون)، پنهان شده و رسماً بعنوان بودجه نظامی شناخته نمیشوند؛ مانند بودجه هستهای در وزارت انرژی، طرحهای مقابله با جنگ بیولوژیک در بودجه وزارت بهداشت، یا بودجههای مرتبط با تروریسم در وزارت امنیت ملی و سایر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی. رابرت هیگز در سال مالی ۲۰۰۶ مجموع بودجه آشکار و پنهان دولت جرج واکر بوش را ۸۴۰ میلیارد دلار تخمین زد که تقریباً یک سوم کل بودجه دولت فدرال را شامل میشد. در سال ۲۰۰۹ بودجه رسمی پنتاگون ۶۳۶.۵ میلیارد دلار بود ولی رابرت هیگز بودجه واقعی نظامی دولت آمریکا را، اعم از آشکار و پنهان، یک تریلیون و ۲۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زد.
@abdollahshahbazi
کانونهای خصوصی، بودجه نظامی آمریکا و طالبان
قسمت سوم
✔️ اگر هدف از جنگ بیست ساله آمریکا در افغانستان، و عراق، کسب سود مالی بود خسارات عظیم این جنگ را چگونه میتوان توضیح داد که تریلیونها دلار برای دولت آمریکا هزینه داشت؟
پاسخ به این پرسش را باید در نوع رابطه بخش خصوصی و دولت در ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای غربی یافت. این همان رابطهای است که در تحقیق پنج جلدی «زرسالاران» کوشیدم خاستگاه و سیر تطور تاریخی آن را بیان کنم.
در آمریکا، و غرب، کانونهای خصوصی بسیار قدرتمندند و گاه حتی، در تعارض با منافع ملی، تلاش میکنند بر سیاست خارجی و داخلی به سود خود تأثیر گذارند. بخش مهمی از اقتصاد کاپیتالیستی آمریکا بر انواع کمپانیهای مرتبط با نظامیگری استوار است که برای تداوم حیات خود، و کسب سود بیشتر، به ایجاد کانونهای تنش نیاز دارد. این همان پدیدهای است که ژنرال دوایت آیزنهاور، فرمانده ارتش آمریکا در اروپا در جنگ جهانی دوم و سی و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده، در نطق خداحافظی خود (۱۷ ژانویه ۱۹۶۱) آن را «مجتمع نظامی- صنعتی» Military–industrial complex نامید که در دوران جنگ جهانی به قدرت فراوان دست یافته و تهدیدی برای آینده دمکراسی آمریکایی بشمار میرود.
محل اصلی تغذیه این شبکه قدرتمند بودجه دولت فدرال آمریکا، بعنوان مهمترین منبع مالی جهان، است که برای سال مالی ۲۰۲۲ به ۶ تریلیون دلار رسیده است. این شبکه برای ارتزاق از این منبع به وجود کانونهای بحران و جنگ نیاز دارد تا افزایش بودجه نظامی قابل توجیه شود.
در دوران ۴۵ ساله «جنگ سرد»، که رقابت تسلیحاتی با اتحاد شوروی موجه مینمود، بودجه نظامی آمریکا رو به افزایش بود تا در سال پایانی ریاست جمهوری رونالد ریگان (۱۹۸۵) به اوج خود، به رقم ۴۲۹.۸ میلیارد دلار، رسید. انحلال اتحاد شوروی (۱۹۹۱) دستاویز فوق برای افزایش بودجه نظامی آمریکا را از میان برد ولی با حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و اعلام دوران «جنگ با ترور» از سوی جرج واکر بوش، و تونی بلر نخستوزیر بریتانیا، و تهاجم نظامی به افغانستان و عراق این فرایند از سر گرفته شد و طی دوران بیست ساله پسین ادامه یافت. در شروع این دوران (۲۰۰۱) بودجه وزارت دفاع آمریکا ۳۱۰ میلیارد دلار بود که در سال ۲۰۲۱ به ۷۰۵ میلیارد دلار رسیده است.
رابرت هیگز، اقتصاددان آمریکایی، پدیدهای بنام «بودجه نظامی پنهان» را مطرح میکند یعنی بودجههای مرتبط با نظامیگری که در دل بودجه سایر وزارتخانهها، بجز وزارت دفاع (پنتاگون)، پنهان شده و رسماً بعنوان بودجه نظامی شناخته نمیشوند؛ مانند بودجه هستهای در وزارت انرژی، طرحهای مقابله با جنگ بیولوژیک در بودجه وزارت بهداشت، یا بودجههای مرتبط با تروریسم در وزارت امنیت ملی و سایر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی. رابرت هیگز در سال مالی ۲۰۰۶ مجموع بودجه آشکار و پنهان دولت جرج واکر بوش را ۸۴۰ میلیارد دلار تخمین زد که تقریباً یک سوم کل بودجه دولت فدرال را شامل میشد. در سال ۲۰۰۹ بودجه رسمی پنتاگون ۶۳۶.۵ میلیارد دلار بود ولی رابرت هیگز بودجه واقعی نظامی دولت آمریکا را، اعم از آشکار و پنهان، یک تریلیون و ۲۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زد.
@abdollahshahbazi