‼️کرونا آمد ، معلم جان داد
روزنامه شهرآرا-۱۴ آبان ۱۳۹۹
محدثه شوشتری - آخرین تکلیفی که گفت، خیلی کوتاه بود و تلخ؛
«بچهها فقط مراقب خودتان باشید. تست کرونای من مثبت شده است.» بعد از این، نه تکلیفی آمد و نه خبری از معلم. هر بار در زنگ کلاس، بچهها منتظر معلم بودند، غافل از آنکه زنگ پایان عمر را، کرونا چقدر زود و بیرحمانه برای معلمشان به صدا درآورده است.
برای مدارسی که با همه نقدها و حاشیهها از دو ماه پیش بازگشایی شدند، ابتلای #معلمان و #دانشآموزانشان به کرونا، مسئلهای غیرقابلپیشبینی نبود. اما اینکه مقامات آموزشوپرورش خیلی دیرهنگام و بعداز فوت یکییکی معلمان، تصمیم به تعطیلی مدارس در نقاط بحرانی کرونا گرفتند.
چند هفته اول بازگشایی مدارس، از هر مدرسهای، خبر فوت معلمی براثر #کرونا آمد، آموزشوپرورش فقط #تکذیب کرد اما حالا بعد از گذشت بیش از دو ماه از آغاز سال تحصیلی و فوت دهها معلم و ابتلای صدها دانشآموز ، دیگر جایی برای کتمان و تکذیب نمانده است. برای روایت از این قربانیان کرونا و وضعیت ابتلای دانشآموزان و معلمان به این بیماری، سراغ خانواده چند معلم و مسئولان آموزشوپرورش و دانشگاه علوم پزشکی رفتهایم.
گریه دانشآموزان دارالفنون مشهد برای #معلم_الکترونیک
برای دانشآموزان هنرستانهای دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد که تا دو هفته پیش در زنگ الکترونیک، معلمشان را حضوری سر کلاس درس میدیدند، هنوز خبر فوت آقای #کامکار باورکردنی نیست. بین معلمهایی که داشتند، زبانزد بود و خوشنام. با اینکه دو سال پیش بازنشسته شد، مهارتش در تدریس، او را هرگز در این دو سال خانهنشین نکرد و مثل هرسال، کلاس الکترونیک را تدریس میکرد.
شماره تلفن همراهش را میگیریم؛ همسرش با صدایی گرفته و سرفههایی که کرونا به جان او هم انداخته، میان اشک و بیقراری پاسخمان را میدهد. دو روز است که او را غریبانه به دل خاک سپردهاند. همسر حسن کامکار ، معلم الکترونیک مدارس دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد، میگوید:
از اول سال تحصیلی، همه کلاسها را حضوری به مدارس میرفت. دو هفته پیش از مدرسه که برگشت، کمی تب داشت اما حالش خوب بود. تا اینکه چند روز بعد، نصف ریههایش درگیر شد و گفتند باید در بیمارستان امامرضا بستری شود. چند روزی که در بیمارستان بود، مدام با تلفن با هم حرف میزدیم. شب آخر گفت حالش خوب است و فقط یک واکسن زدهاند و خوابش میآید ، اما فردای آن روز از بیمارستان زنگ زدند که ایست قلبی کرده است! همسر این معلم مشهدی، هم از بیمارستان گله میکند و هم از مدیریت مدارسی که شاید اگر فقط مجازی بودند، حالا همسرش کنار او و سه فرزندش بود. میگوید: کامکار فقط یک معلم نبود؛ شاگردانش هر مشکلی داشتند، دلسوز بود و پیگیر. حتی برای رفع مشکلات خانوادگی دانشآموزانش همیشه پادرمیانی میکرد.
هیچکس از #معلمان یاد نکرد
مادر پیر محمد عظیمزاده که دلش خوش بود برای این روزها، فرزندش عصای دستش میشود، حالا در غم ازدسترفتن محمد، شب و روزش را گم کرده است. آنقدر دلش از زمین و زمان پُر است که وقتی پشت تلفن به او میگوییم میخواهیم از معلمانی که کرونا جانشان را گرفته بنویسیم، گلایه میکند از ما و همه رسانهها و مسئولان و... .
میگوید: کرونا به هر قشری که رحم نکرد، سریع تلویزیون و روزنامهها گفتند و نوشتند که چقدر فلان قشر مظلوم است و چقدر زحمتکش. از #پزشک، #پرستار، #کارمند_بانک، #مأمور_پست، کارمندان فلان اداره و... خبر زدند و از رفتنشان افسوس خوردند اما هیچوقت کسی نگفت که #معلمها هم بیسروصدا میروند سر کلاسهای #حضوری و پای آموختن، قشر آنها هم قربانی کرونا شده است. هیچکس معلمان را یاد نکرد. حتی وزیر آموزشوپرورش بهجای حمایت از معلمانش، هفتههای اول آغاز تحصیلی، کارش فقط #تکذیب فوتی معلم و دانشآموز براثر کرونا بود. پسر من هم درست همان روزها برای همیشه از کلاس و درس و مدرسه پر کشید.
این مادر پیر از معلمی حرف میزند که نمونه بود و مثالزدنی. هفته آخر مهرماه، این معلم هم به دل خاک سپرده شد با تلی از آهک و خاکی که روی مزار فوتیهای کرونا میپاشند.
مادرش تأکید میکند: بروید فقط نفرینهای من به مسئولان ستاد کرونا و آموزشوپرورش را بنویسید که مادری را بهدلیل تصمیمهای مدیریتی اشتباهشان داغدار کردند.
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
روزنامه شهرآرا-۱۴ آبان ۱۳۹۹
محدثه شوشتری - آخرین تکلیفی که گفت، خیلی کوتاه بود و تلخ؛
«بچهها فقط مراقب خودتان باشید. تست کرونای من مثبت شده است.» بعد از این، نه تکلیفی آمد و نه خبری از معلم. هر بار در زنگ کلاس، بچهها منتظر معلم بودند، غافل از آنکه زنگ پایان عمر را، کرونا چقدر زود و بیرحمانه برای معلمشان به صدا درآورده است.
برای مدارسی که با همه نقدها و حاشیهها از دو ماه پیش بازگشایی شدند، ابتلای #معلمان و #دانشآموزانشان به کرونا، مسئلهای غیرقابلپیشبینی نبود. اما اینکه مقامات آموزشوپرورش خیلی دیرهنگام و بعداز فوت یکییکی معلمان، تصمیم به تعطیلی مدارس در نقاط بحرانی کرونا گرفتند.
چند هفته اول بازگشایی مدارس، از هر مدرسهای، خبر فوت معلمی براثر #کرونا آمد، آموزشوپرورش فقط #تکذیب کرد اما حالا بعد از گذشت بیش از دو ماه از آغاز سال تحصیلی و فوت دهها معلم و ابتلای صدها دانشآموز ، دیگر جایی برای کتمان و تکذیب نمانده است. برای روایت از این قربانیان کرونا و وضعیت ابتلای دانشآموزان و معلمان به این بیماری، سراغ خانواده چند معلم و مسئولان آموزشوپرورش و دانشگاه علوم پزشکی رفتهایم.
گریه دانشآموزان دارالفنون مشهد برای #معلم_الکترونیک
برای دانشآموزان هنرستانهای دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد که تا دو هفته پیش در زنگ الکترونیک، معلمشان را حضوری سر کلاس درس میدیدند، هنوز خبر فوت آقای #کامکار باورکردنی نیست. بین معلمهایی که داشتند، زبانزد بود و خوشنام. با اینکه دو سال پیش بازنشسته شد، مهارتش در تدریس، او را هرگز در این دو سال خانهنشین نکرد و مثل هرسال، کلاس الکترونیک را تدریس میکرد.
شماره تلفن همراهش را میگیریم؛ همسرش با صدایی گرفته و سرفههایی که کرونا به جان او هم انداخته، میان اشک و بیقراری پاسخمان را میدهد. دو روز است که او را غریبانه به دل خاک سپردهاند. همسر حسن کامکار ، معلم الکترونیک مدارس دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد، میگوید:
از اول سال تحصیلی، همه کلاسها را حضوری به مدارس میرفت. دو هفته پیش از مدرسه که برگشت، کمی تب داشت اما حالش خوب بود. تا اینکه چند روز بعد، نصف ریههایش درگیر شد و گفتند باید در بیمارستان امامرضا بستری شود. چند روزی که در بیمارستان بود، مدام با تلفن با هم حرف میزدیم. شب آخر گفت حالش خوب است و فقط یک واکسن زدهاند و خوابش میآید ، اما فردای آن روز از بیمارستان زنگ زدند که ایست قلبی کرده است! همسر این معلم مشهدی، هم از بیمارستان گله میکند و هم از مدیریت مدارسی که شاید اگر فقط مجازی بودند، حالا همسرش کنار او و سه فرزندش بود. میگوید: کامکار فقط یک معلم نبود؛ شاگردانش هر مشکلی داشتند، دلسوز بود و پیگیر. حتی برای رفع مشکلات خانوادگی دانشآموزانش همیشه پادرمیانی میکرد.
هیچکس از #معلمان یاد نکرد
مادر پیر محمد عظیمزاده که دلش خوش بود برای این روزها، فرزندش عصای دستش میشود، حالا در غم ازدسترفتن محمد، شب و روزش را گم کرده است. آنقدر دلش از زمین و زمان پُر است که وقتی پشت تلفن به او میگوییم میخواهیم از معلمانی که کرونا جانشان را گرفته بنویسیم، گلایه میکند از ما و همه رسانهها و مسئولان و... .
میگوید: کرونا به هر قشری که رحم نکرد، سریع تلویزیون و روزنامهها گفتند و نوشتند که چقدر فلان قشر مظلوم است و چقدر زحمتکش. از #پزشک، #پرستار، #کارمند_بانک، #مأمور_پست، کارمندان فلان اداره و... خبر زدند و از رفتنشان افسوس خوردند اما هیچوقت کسی نگفت که #معلمها هم بیسروصدا میروند سر کلاسهای #حضوری و پای آموختن، قشر آنها هم قربانی کرونا شده است. هیچکس معلمان را یاد نکرد. حتی وزیر آموزشوپرورش بهجای حمایت از معلمانش، هفتههای اول آغاز تحصیلی، کارش فقط #تکذیب فوتی معلم و دانشآموز براثر کرونا بود. پسر من هم درست همان روزها برای همیشه از کلاس و درس و مدرسه پر کشید.
این مادر پیر از معلمی حرف میزند که نمونه بود و مثالزدنی. هفته آخر مهرماه، این معلم هم به دل خاک سپرده شد با تلی از آهک و خاکی که روی مزار فوتیهای کرونا میپاشند.
مادرش تأکید میکند: بروید فقط نفرینهای من به مسئولان ستاد کرونا و آموزشوپرورش را بنویسید که مادری را بهدلیل تصمیمهای مدیریتی اشتباهشان داغدار کردند.
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1