4_5900100285090498317.mp4
81.3 MB
ویدیوی انتقادی مهدی اسفندیار در برنامه ی "جهان آرا" شبکه جهانی افق از سیستم درمانی کشور از انحصار تا تعارض منافع
#اشتباهات_اساسی_را_مرتکب_شدیم
#پزشک_خانواده_را_منهدم_کردیم
#علوم_پایه_نابود_شد
#شفافیت_اماری_نداریم
#اصناف_نباید_ماخذ_کارشناسی_باشند
#قوه_قضاییه_منتظر_نماند
#انحصارات_مخرب_قانونی
کانال"نه به عوام فریبی"
مهدی اسفندیار
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
#اشتباهات_اساسی_را_مرتکب_شدیم
#پزشک_خانواده_را_منهدم_کردیم
#علوم_پایه_نابود_شد
#شفافیت_اماری_نداریم
#اصناف_نباید_ماخذ_کارشناسی_باشند
#قوه_قضاییه_منتظر_نماند
#انحصارات_مخرب_قانونی
کانال"نه به عوام فریبی"
مهدی اسفندیار
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
اخبار معلم
نماینده زاهدان: درآمد پزشک متخصص تفاوتی با یک معلم ندارد!😳😵😑 پی نوشت ؛ نماینده محترم ؛ پیشنهاد میکنیم یک ماه بصورت آزمایشی با حقوق معلمان زندگی کنید نه با کارانه متخصصان!!! شاید کمی ازمشکلات معیشت وحقوقی فرهنگیان را درک بفرمایید!!! منبع ؛ خبرهای فوری ایران…
💢بر خلاف شایعات؟!
این جملات منتسب به برتراند راسل است
که : تا چهل سالگی مغزم خوب کار می کرد وبه ریاضیات و پژوهش پرداختم.از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و دراواخر که به کلی کله ام کار نمی کرد وارد سیاست شدم.
و جملات بزرگان همیشه قابل تامل است.
دربرنامه تیتر امشب(کمبود پزشک متخصص؛ علل و پیامدها) شبکه خبر یکی از بهترین پزشکان استان ما که طبابت را رها و رو به سیاست آورده در مورد #حقوق_پزشکان مدعی شد که حقوقی پزشکان عمومی و متخصص ، زیاد تفاوتی با #حقوق_معلم ندارد؟!
از یک پزشک انتظار براین است که برای تسکین درد و زخم مرحم نهد نه نمک بر زخم کهنه ریزد و بردرد بفزاید؟!
این روزها افکار عمومی درگیر و مشغول تحریم دشمن خارجی و فساد و اختلاس عوامل داخلی ان هستند و شاید کمتر وقت تحلیل این صحبتها را داشته باشند و درانها تامل و فکر کنند؟!
شاید این روزها حال و روز معلم و دانش آموز را کسی درک نمی کند.ولی کاش رسانه ملی خواست این پزشک سیاستمدار و قانونگزار را برآورده می کرد و فیش یک معلم مانند فیش حقوقی معلم فداکار را که هرگز آن را دریافت نکرد و ندید با فیش حقوقی این پزشک عزیزدر #رسانه_ملی به نمایش می گذاشتند، کاش می شد خانه و سفره و اموال و زندگی معلم را با سفره و خانه و... این پزشک و سیاستمدار قانونگزار در رسانه ملی به نمایش گذاشت تا به جامعه درس عدالت و رفع تبعییض می دادیم؟!
🔹 کاش می شد میزهای کهنه مدرسه را که حتی به آن سرانه تعلق نمی گیرد با میزهایی که #زیر_میزی دارد هم به نمایش گذاشت، کاش جامعه میدانست که #پزشک را #معلم تربیت کرد و ساخت و پزشک سیاستمدار درد و رنج معلم را درک نکرد و در قانون بی عدالتی و #تبعیض تغییری نداد تا قدردان معلم خود باشد؟! کاش پزشک ما میدانست که معلم برای نجات انسان به زیر دیوار رفت ، در آتش سوخت و سر خود را برای شادی دانش آموز سرطانی تراشید و در زیر فقر زندگی کرد!!
🔹کاش پزشک ما میدانست که معلم ما سالها برای تعلیم و تربیت فرزندان این مردم ایستاد و امروز توان درمان درد و رنج آن سالها که جسم و روحش را آزار می دهد به پزشکانی که درآمدهای میلیاردی دارند و مدعی برابری حقوق معلم و پزشک را ندارد!!
🔹کاش پزشک ما می دانست اگر معلم نبود پزشک و سیاستمداری هم نبود تا در #رسانه_ملی حقوق معلم و پزشک را نزدیک به هم داند!!
به فرموده لسان الغیب : ...کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها ؟؟!!
در پایان با عذر خواهی از همه پزشکانی که بیشتر به درمان درد و رنج مردم مشغولند و تنها به پول و ساختن دنیا فکر نمی کنند و این خطاب به همه پزشکان جامعه ما نیست و تنها گلایه ایی از یک پزشک سیاستمدار است.
✍🏻کریم بخش کردی تمندانی
11 مرداد 98
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
این جملات منتسب به برتراند راسل است
که : تا چهل سالگی مغزم خوب کار می کرد وبه ریاضیات و پژوهش پرداختم.از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و دراواخر که به کلی کله ام کار نمی کرد وارد سیاست شدم.
و جملات بزرگان همیشه قابل تامل است.
دربرنامه تیتر امشب(کمبود پزشک متخصص؛ علل و پیامدها) شبکه خبر یکی از بهترین پزشکان استان ما که طبابت را رها و رو به سیاست آورده در مورد #حقوق_پزشکان مدعی شد که حقوقی پزشکان عمومی و متخصص ، زیاد تفاوتی با #حقوق_معلم ندارد؟!
از یک پزشک انتظار براین است که برای تسکین درد و زخم مرحم نهد نه نمک بر زخم کهنه ریزد و بردرد بفزاید؟!
این روزها افکار عمومی درگیر و مشغول تحریم دشمن خارجی و فساد و اختلاس عوامل داخلی ان هستند و شاید کمتر وقت تحلیل این صحبتها را داشته باشند و درانها تامل و فکر کنند؟!
شاید این روزها حال و روز معلم و دانش آموز را کسی درک نمی کند.ولی کاش رسانه ملی خواست این پزشک سیاستمدار و قانونگزار را برآورده می کرد و فیش یک معلم مانند فیش حقوقی معلم فداکار را که هرگز آن را دریافت نکرد و ندید با فیش حقوقی این پزشک عزیزدر #رسانه_ملی به نمایش می گذاشتند، کاش می شد خانه و سفره و اموال و زندگی معلم را با سفره و خانه و... این پزشک و سیاستمدار قانونگزار در رسانه ملی به نمایش گذاشت تا به جامعه درس عدالت و رفع تبعییض می دادیم؟!
🔹 کاش می شد میزهای کهنه مدرسه را که حتی به آن سرانه تعلق نمی گیرد با میزهایی که #زیر_میزی دارد هم به نمایش گذاشت، کاش جامعه میدانست که #پزشک را #معلم تربیت کرد و ساخت و پزشک سیاستمدار درد و رنج معلم را درک نکرد و در قانون بی عدالتی و #تبعیض تغییری نداد تا قدردان معلم خود باشد؟! کاش پزشک ما میدانست که معلم برای نجات انسان به زیر دیوار رفت ، در آتش سوخت و سر خود را برای شادی دانش آموز سرطانی تراشید و در زیر فقر زندگی کرد!!
🔹کاش پزشک ما میدانست که معلم ما سالها برای تعلیم و تربیت فرزندان این مردم ایستاد و امروز توان درمان درد و رنج آن سالها که جسم و روحش را آزار می دهد به پزشکانی که درآمدهای میلیاردی دارند و مدعی برابری حقوق معلم و پزشک را ندارد!!
🔹کاش پزشک ما می دانست اگر معلم نبود پزشک و سیاستمداری هم نبود تا در #رسانه_ملی حقوق معلم و پزشک را نزدیک به هم داند!!
به فرموده لسان الغیب : ...کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها ؟؟!!
در پایان با عذر خواهی از همه پزشکانی که بیشتر به درمان درد و رنج مردم مشغولند و تنها به پول و ساختن دنیا فکر نمی کنند و این خطاب به همه پزشکان جامعه ما نیست و تنها گلایه ایی از یک پزشک سیاستمدار است.
✍🏻کریم بخش کردی تمندانی
11 مرداد 98
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
💢در همین مناطق روستایی، «معلمان حمایتی» حدود ۸۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می کنند.
البته #بدون_مسکن و #هزینه ایاب و ذهاب
🔹فاصله ۲۰ برابری حقوق #پزشک با یک #معلم در یک منطقه جغرافیایی!
🔸این عادلانه نیست.😑😏
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
البته #بدون_مسکن و #هزینه ایاب و ذهاب
🔹فاصله ۲۰ برابری حقوق #پزشک با یک #معلم در یک منطقه جغرافیایی!
🔸این عادلانه نیست.😑😏
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
💢 #پزشک یا #جلاد!؟
🔻 شنبه ۲۳ شهریورماه در ساختمان پزشکان واقع در خ شریعتی خ دولت(کلاهدوز) بین بلوار و چهارراه قنات پلاک ۲۸۷ ساختمان ... ط... واحد ... مطب خانم ... هیاهویی برپاست.
مادری چادربهسر با حدود ۷۰ سال سن درحالیکه خون اطراف دهانش را رنگین ساخته است به همراه دختر جوان چادریاش مضطرب و پریشان به شیوهای موهن و تحقیرآمیز توسط خانمی که عنوان مقدس #دکتر را باخود یدک میکشد به بیرون از مطب رانده میشود!
🔻دختر جوان که او هم مانند مادرش نجیب بنظر میرسد و از ناراحتی زیاد دستهایش بشدت میلرزد خطاب به #دکتر و دو منشیاش میگوید؛ #۵میلیون_تومان گرفتی حالا میگویی بندازش بیرون!؟ تورا به خدا سپردمت. سپس با حالتی زار و التماسکنان به آنها میگوید؛ لااقل کمی آب قند به مادرم بدهید، حالش خیلی بد است.
این باصطلاح دکتر که با ایراد #سوگندنامه_بقراط خدا را شاهد گرفته و به او قسم یاد کرده است تا نهایت تلاش و تخصص خویش را در جهت کمک به #بیماران و جلوگیری از آسیب آنها به کار گرفته و با هیچ بیماری #ناعادلانه رفتار نکند، با وقاحت هرچه تماممتر خطاب به بیمار خود و همراهش میگوید؛ #برو_گمشو، ۵ میلیون دادی که دادی، کاری انجام نمیدهم مگر اینکه #کف_پایم را ببوسد و بگوید #گوه_خوردم و غلط کردم تا باقی کارش را انجام بدهم. چندین بار این جمله را تکرار و آمرانه به منشیانش میگوید او را بیرون بیاندازیدش!
🔻 در این بین دخترم که به همراه چند نفر دیگر نظارهگر ماجراست تاب نمیآورد و به مادر و دختر نجیب نزدیک شده و درحالیکه آن دو را دلداری میدهد خطاب به دکتر پرخاشگر و منشیانش میگوید؛ این چه رفتاری است که با یک بیمار دارید!؟ دکتر و همراهانش او را نیز از فحاشی و توهینهای خود بینصیب نمیگذارند.
🔻 دخترم بیمار را که همچنان از دهانش خون جاری است به نزد پزشک خود دکتر #بیات که انسانی شریف است و در همان ساختمان مطب دارد هدایت میکند.
این پزشک متعهد پس از معاینه و پاک کردن خونهای اطراف دهان بیمار و پانسمان وی، در پاسخ بیمار و همراهش که مصرانه از او میخواستند تا ادامه مداوای وی را عهدهدار شود، میگوید این امر مستلزم دسترسی پزشک جدید به خلاصه پرونده است.
🔻بیمار باتفاق دخترم دوباره به مطب #پزشکفحاش مراجعه میکنند تا خلاصه و تصویر پرونده را از وی بگیرند که #پزشکنامتعهد خود مانع از ورود آنها به داخل مطب میشود.
این پزشک نامحترم که بدون استفاده از #دستگاه_پوز مبلغ ۵۰میلیون ریال هم از این بیمار نقدا دریافت کرده بود، ضمن فحاشی و عربدهکشی، نه تنها از بازگرداندن مبلغ دریافتی خودداری میکند، بلکه از دادن خلاصه پرونده بیمار هم استنکاف ورزیده و خطاب به بیمار میگوید برو هر غلطی که میتوانی بکن و هرجا که میخواهی شکایت کن! yon.ir/JRwnC
🔻اگر در وزارت #بهداشتودرمان فریادرسی باشد، حافظه دوربین مدار بسته ساختمان، شهادت دختر بنده و همراهانش و پرونده بیمار، بهترین دلیل برای اثبات این مدعا و لاجرم عدم صلاحیت این #طبیبنما برای ادامه شغل مقدس پزشکی است.
♦️لطفا در بازنشر این پست بکوشید تا بگوش مسئولان امر برسد.
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
🔻 شنبه ۲۳ شهریورماه در ساختمان پزشکان واقع در خ شریعتی خ دولت(کلاهدوز) بین بلوار و چهارراه قنات پلاک ۲۸۷ ساختمان ... ط... واحد ... مطب خانم ... هیاهویی برپاست.
مادری چادربهسر با حدود ۷۰ سال سن درحالیکه خون اطراف دهانش را رنگین ساخته است به همراه دختر جوان چادریاش مضطرب و پریشان به شیوهای موهن و تحقیرآمیز توسط خانمی که عنوان مقدس #دکتر را باخود یدک میکشد به بیرون از مطب رانده میشود!
🔻دختر جوان که او هم مانند مادرش نجیب بنظر میرسد و از ناراحتی زیاد دستهایش بشدت میلرزد خطاب به #دکتر و دو منشیاش میگوید؛ #۵میلیون_تومان گرفتی حالا میگویی بندازش بیرون!؟ تورا به خدا سپردمت. سپس با حالتی زار و التماسکنان به آنها میگوید؛ لااقل کمی آب قند به مادرم بدهید، حالش خیلی بد است.
این باصطلاح دکتر که با ایراد #سوگندنامه_بقراط خدا را شاهد گرفته و به او قسم یاد کرده است تا نهایت تلاش و تخصص خویش را در جهت کمک به #بیماران و جلوگیری از آسیب آنها به کار گرفته و با هیچ بیماری #ناعادلانه رفتار نکند، با وقاحت هرچه تماممتر خطاب به بیمار خود و همراهش میگوید؛ #برو_گمشو، ۵ میلیون دادی که دادی، کاری انجام نمیدهم مگر اینکه #کف_پایم را ببوسد و بگوید #گوه_خوردم و غلط کردم تا باقی کارش را انجام بدهم. چندین بار این جمله را تکرار و آمرانه به منشیانش میگوید او را بیرون بیاندازیدش!
🔻 در این بین دخترم که به همراه چند نفر دیگر نظارهگر ماجراست تاب نمیآورد و به مادر و دختر نجیب نزدیک شده و درحالیکه آن دو را دلداری میدهد خطاب به دکتر پرخاشگر و منشیانش میگوید؛ این چه رفتاری است که با یک بیمار دارید!؟ دکتر و همراهانش او را نیز از فحاشی و توهینهای خود بینصیب نمیگذارند.
🔻 دخترم بیمار را که همچنان از دهانش خون جاری است به نزد پزشک خود دکتر #بیات که انسانی شریف است و در همان ساختمان مطب دارد هدایت میکند.
این پزشک متعهد پس از معاینه و پاک کردن خونهای اطراف دهان بیمار و پانسمان وی، در پاسخ بیمار و همراهش که مصرانه از او میخواستند تا ادامه مداوای وی را عهدهدار شود، میگوید این امر مستلزم دسترسی پزشک جدید به خلاصه پرونده است.
🔻بیمار باتفاق دخترم دوباره به مطب #پزشکفحاش مراجعه میکنند تا خلاصه و تصویر پرونده را از وی بگیرند که #پزشکنامتعهد خود مانع از ورود آنها به داخل مطب میشود.
این پزشک نامحترم که بدون استفاده از #دستگاه_پوز مبلغ ۵۰میلیون ریال هم از این بیمار نقدا دریافت کرده بود، ضمن فحاشی و عربدهکشی، نه تنها از بازگرداندن مبلغ دریافتی خودداری میکند، بلکه از دادن خلاصه پرونده بیمار هم استنکاف ورزیده و خطاب به بیمار میگوید برو هر غلطی که میتوانی بکن و هرجا که میخواهی شکایت کن! yon.ir/JRwnC
🔻اگر در وزارت #بهداشتودرمان فریادرسی باشد، حافظه دوربین مدار بسته ساختمان، شهادت دختر بنده و همراهانش و پرونده بیمار، بهترین دلیل برای اثبات این مدعا و لاجرم عدم صلاحیت این #طبیبنما برای ادامه شغل مقدس پزشکی است.
♦️لطفا در بازنشر این پست بکوشید تا بگوش مسئولان امر برسد.
🔹 #اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
‼️کرونا آمد ، معلم جان داد
روزنامه شهرآرا-۱۴ آبان ۱۳۹۹
محدثه شوشتری - آخرین تکلیفی که گفت، خیلی کوتاه بود و تلخ؛
«بچهها فقط مراقب خودتان باشید. تست کرونای من مثبت شده است.» بعد از این، نه تکلیفی آمد و نه خبری از معلم. هر بار در زنگ کلاس، بچهها منتظر معلم بودند، غافل از آنکه زنگ پایان عمر را، کرونا چقدر زود و بیرحمانه برای معلمشان به صدا درآورده است.
برای مدارسی که با همه نقدها و حاشیهها از دو ماه پیش بازگشایی شدند، ابتلای #معلمان و #دانشآموزانشان به کرونا، مسئلهای غیرقابلپیشبینی نبود. اما اینکه مقامات آموزشوپرورش خیلی دیرهنگام و بعداز فوت یکییکی معلمان، تصمیم به تعطیلی مدارس در نقاط بحرانی کرونا گرفتند.
چند هفته اول بازگشایی مدارس، از هر مدرسهای، خبر فوت معلمی براثر #کرونا آمد، آموزشوپرورش فقط #تکذیب کرد اما حالا بعد از گذشت بیش از دو ماه از آغاز سال تحصیلی و فوت دهها معلم و ابتلای صدها دانشآموز ، دیگر جایی برای کتمان و تکذیب نمانده است. برای روایت از این قربانیان کرونا و وضعیت ابتلای دانشآموزان و معلمان به این بیماری، سراغ خانواده چند معلم و مسئولان آموزشوپرورش و دانشگاه علوم پزشکی رفتهایم.
گریه دانشآموزان دارالفنون مشهد برای #معلم_الکترونیک
برای دانشآموزان هنرستانهای دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد که تا دو هفته پیش در زنگ الکترونیک، معلمشان را حضوری سر کلاس درس میدیدند، هنوز خبر فوت آقای #کامکار باورکردنی نیست. بین معلمهایی که داشتند، زبانزد بود و خوشنام. با اینکه دو سال پیش بازنشسته شد، مهارتش در تدریس، او را هرگز در این دو سال خانهنشین نکرد و مثل هرسال، کلاس الکترونیک را تدریس میکرد.
شماره تلفن همراهش را میگیریم؛ همسرش با صدایی گرفته و سرفههایی که کرونا به جان او هم انداخته، میان اشک و بیقراری پاسخمان را میدهد. دو روز است که او را غریبانه به دل خاک سپردهاند. همسر حسن کامکار ، معلم الکترونیک مدارس دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد، میگوید:
از اول سال تحصیلی، همه کلاسها را حضوری به مدارس میرفت. دو هفته پیش از مدرسه که برگشت، کمی تب داشت اما حالش خوب بود. تا اینکه چند روز بعد، نصف ریههایش درگیر شد و گفتند باید در بیمارستان امامرضا بستری شود. چند روزی که در بیمارستان بود، مدام با تلفن با هم حرف میزدیم. شب آخر گفت حالش خوب است و فقط یک واکسن زدهاند و خوابش میآید ، اما فردای آن روز از بیمارستان زنگ زدند که ایست قلبی کرده است! همسر این معلم مشهدی، هم از بیمارستان گله میکند و هم از مدیریت مدارسی که شاید اگر فقط مجازی بودند، حالا همسرش کنار او و سه فرزندش بود. میگوید: کامکار فقط یک معلم نبود؛ شاگردانش هر مشکلی داشتند، دلسوز بود و پیگیر. حتی برای رفع مشکلات خانوادگی دانشآموزانش همیشه پادرمیانی میکرد.
هیچکس از #معلمان یاد نکرد
مادر پیر محمد عظیمزاده که دلش خوش بود برای این روزها، فرزندش عصای دستش میشود، حالا در غم ازدسترفتن محمد، شب و روزش را گم کرده است. آنقدر دلش از زمین و زمان پُر است که وقتی پشت تلفن به او میگوییم میخواهیم از معلمانی که کرونا جانشان را گرفته بنویسیم، گلایه میکند از ما و همه رسانهها و مسئولان و... .
میگوید: کرونا به هر قشری که رحم نکرد، سریع تلویزیون و روزنامهها گفتند و نوشتند که چقدر فلان قشر مظلوم است و چقدر زحمتکش. از #پزشک، #پرستار، #کارمند_بانک، #مأمور_پست، کارمندان فلان اداره و... خبر زدند و از رفتنشان افسوس خوردند اما هیچوقت کسی نگفت که #معلمها هم بیسروصدا میروند سر کلاسهای #حضوری و پای آموختن، قشر آنها هم قربانی کرونا شده است. هیچکس معلمان را یاد نکرد. حتی وزیر آموزشوپرورش بهجای حمایت از معلمانش، هفتههای اول آغاز تحصیلی، کارش فقط #تکذیب فوتی معلم و دانشآموز براثر کرونا بود. پسر من هم درست همان روزها برای همیشه از کلاس و درس و مدرسه پر کشید.
این مادر پیر از معلمی حرف میزند که نمونه بود و مثالزدنی. هفته آخر مهرماه، این معلم هم به دل خاک سپرده شد با تلی از آهک و خاکی که روی مزار فوتیهای کرونا میپاشند.
مادرش تأکید میکند: بروید فقط نفرینهای من به مسئولان ستاد کرونا و آموزشوپرورش را بنویسید که مادری را بهدلیل تصمیمهای مدیریتی اشتباهشان داغدار کردند.
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1
روزنامه شهرآرا-۱۴ آبان ۱۳۹۹
محدثه شوشتری - آخرین تکلیفی که گفت، خیلی کوتاه بود و تلخ؛
«بچهها فقط مراقب خودتان باشید. تست کرونای من مثبت شده است.» بعد از این، نه تکلیفی آمد و نه خبری از معلم. هر بار در زنگ کلاس، بچهها منتظر معلم بودند، غافل از آنکه زنگ پایان عمر را، کرونا چقدر زود و بیرحمانه برای معلمشان به صدا درآورده است.
برای مدارسی که با همه نقدها و حاشیهها از دو ماه پیش بازگشایی شدند، ابتلای #معلمان و #دانشآموزانشان به کرونا، مسئلهای غیرقابلپیشبینی نبود. اما اینکه مقامات آموزشوپرورش خیلی دیرهنگام و بعداز فوت یکییکی معلمان، تصمیم به تعطیلی مدارس در نقاط بحرانی کرونا گرفتند.
چند هفته اول بازگشایی مدارس، از هر مدرسهای، خبر فوت معلمی براثر #کرونا آمد، آموزشوپرورش فقط #تکذیب کرد اما حالا بعد از گذشت بیش از دو ماه از آغاز سال تحصیلی و فوت دهها معلم و ابتلای صدها دانشآموز ، دیگر جایی برای کتمان و تکذیب نمانده است. برای روایت از این قربانیان کرونا و وضعیت ابتلای دانشآموزان و معلمان به این بیماری، سراغ خانواده چند معلم و مسئولان آموزشوپرورش و دانشگاه علوم پزشکی رفتهایم.
گریه دانشآموزان دارالفنون مشهد برای #معلم_الکترونیک
برای دانشآموزان هنرستانهای دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد که تا دو هفته پیش در زنگ الکترونیک، معلمشان را حضوری سر کلاس درس میدیدند، هنوز خبر فوت آقای #کامکار باورکردنی نیست. بین معلمهایی که داشتند، زبانزد بود و خوشنام. با اینکه دو سال پیش بازنشسته شد، مهارتش در تدریس، او را هرگز در این دو سال خانهنشین نکرد و مثل هرسال، کلاس الکترونیک را تدریس میکرد.
شماره تلفن همراهش را میگیریم؛ همسرش با صدایی گرفته و سرفههایی که کرونا به جان او هم انداخته، میان اشک و بیقراری پاسخمان را میدهد. دو روز است که او را غریبانه به دل خاک سپردهاند. همسر حسن کامکار ، معلم الکترونیک مدارس دارالفنون و شهیدبهشتی مشهد، میگوید:
از اول سال تحصیلی، همه کلاسها را حضوری به مدارس میرفت. دو هفته پیش از مدرسه که برگشت، کمی تب داشت اما حالش خوب بود. تا اینکه چند روز بعد، نصف ریههایش درگیر شد و گفتند باید در بیمارستان امامرضا بستری شود. چند روزی که در بیمارستان بود، مدام با تلفن با هم حرف میزدیم. شب آخر گفت حالش خوب است و فقط یک واکسن زدهاند و خوابش میآید ، اما فردای آن روز از بیمارستان زنگ زدند که ایست قلبی کرده است! همسر این معلم مشهدی، هم از بیمارستان گله میکند و هم از مدیریت مدارسی که شاید اگر فقط مجازی بودند، حالا همسرش کنار او و سه فرزندش بود. میگوید: کامکار فقط یک معلم نبود؛ شاگردانش هر مشکلی داشتند، دلسوز بود و پیگیر. حتی برای رفع مشکلات خانوادگی دانشآموزانش همیشه پادرمیانی میکرد.
هیچکس از #معلمان یاد نکرد
مادر پیر محمد عظیمزاده که دلش خوش بود برای این روزها، فرزندش عصای دستش میشود، حالا در غم ازدسترفتن محمد، شب و روزش را گم کرده است. آنقدر دلش از زمین و زمان پُر است که وقتی پشت تلفن به او میگوییم میخواهیم از معلمانی که کرونا جانشان را گرفته بنویسیم، گلایه میکند از ما و همه رسانهها و مسئولان و... .
میگوید: کرونا به هر قشری که رحم نکرد، سریع تلویزیون و روزنامهها گفتند و نوشتند که چقدر فلان قشر مظلوم است و چقدر زحمتکش. از #پزشک، #پرستار، #کارمند_بانک، #مأمور_پست، کارمندان فلان اداره و... خبر زدند و از رفتنشان افسوس خوردند اما هیچوقت کسی نگفت که #معلمها هم بیسروصدا میروند سر کلاسهای #حضوری و پای آموختن، قشر آنها هم قربانی کرونا شده است. هیچکس معلمان را یاد نکرد. حتی وزیر آموزشوپرورش بهجای حمایت از معلمانش، هفتههای اول آغاز تحصیلی، کارش فقط #تکذیب فوتی معلم و دانشآموز براثر کرونا بود. پسر من هم درست همان روزها برای همیشه از کلاس و درس و مدرسه پر کشید.
این مادر پیر از معلمی حرف میزند که نمونه بود و مثالزدنی. هفته آخر مهرماه، این معلم هم به دل خاک سپرده شد با تلی از آهک و خاکی که روی مزار فوتیهای کرونا میپاشند.
مادرش تأکید میکند: بروید فقط نفرینهای من به مسئولان ستاد کرونا و آموزشوپرورش را بنویسید که مادری را بهدلیل تصمیمهای مدیریتی اشتباهشان داغدار کردند.
#اخبار_معلم👇🏻🍃
💠 @moalempress1