#در_باب_مرگ ۶
...هنگامی که #شناخت پیروز می گردد، و به این ترتیب انسان با شجاعت و آرامش با #مرگ رو به رو می شود، این حالت به عنوان حالتی عالی و شکوهمند ارج نهاده می شود. لذا آن گاه ما پیروزی شناخت بر #اراده ی کور زندگی را که با این حال هسته ی وجود درونی خود ما است تحسین می کنیم. به همین ترتیب، کسی را که در وی شناخت در آن نبرد شکست می خورد، و لذا کسی را که مطلقا به زندگی می چسبد و تا آخرین نفس با مرگ مبارزه می کند و با نومیدی تسلیم آن می شود تحقیر می کنیم؛ اما این صرفا وجود درونی اصلی خود ما و #طبیعت است که در او متجلی می شود. ضمنا، در این جا ممکن است این سوال پیش آید که اگر زندگی هدیه ی خدایان نیکویی باشد که باید شکر آن را به جا آورد، چگونه می شود عشق بی پایان به آن و تلاش برای حفظ آن به هر طریق و تا حد ممکن را پست و قابل تحقیر دانست، و چگونه می شود که پیروان همه ی ادیان آن را برای خود نازیبا و بی ارزش بدانند. آن گاه چطور می شود که خوارداشت آن عالی و باشکوه به نظر رسد؟ تا این جا، این ملاحظات به ما نشان می دهند:
۱) که اراده ی زندگی #ذات درونی آدمی است.
۲) اراده فی نفسه فاقد شناخت و کور است.
۳) شناخت، اصلی تصادفی و اصلا بیگانه با اراده است.
۴) شناخت با اراده می جنگد، و قوه ی #حکم ما پیروزی شناخت بر اراده را تحسین می کند...
#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۸
📖 @philosophibisansoor
...هنگامی که #شناخت پیروز می گردد، و به این ترتیب انسان با شجاعت و آرامش با #مرگ رو به رو می شود، این حالت به عنوان حالتی عالی و شکوهمند ارج نهاده می شود. لذا آن گاه ما پیروزی شناخت بر #اراده ی کور زندگی را که با این حال هسته ی وجود درونی خود ما است تحسین می کنیم. به همین ترتیب، کسی را که در وی شناخت در آن نبرد شکست می خورد، و لذا کسی را که مطلقا به زندگی می چسبد و تا آخرین نفس با مرگ مبارزه می کند و با نومیدی تسلیم آن می شود تحقیر می کنیم؛ اما این صرفا وجود درونی اصلی خود ما و #طبیعت است که در او متجلی می شود. ضمنا، در این جا ممکن است این سوال پیش آید که اگر زندگی هدیه ی خدایان نیکویی باشد که باید شکر آن را به جا آورد، چگونه می شود عشق بی پایان به آن و تلاش برای حفظ آن به هر طریق و تا حد ممکن را پست و قابل تحقیر دانست، و چگونه می شود که پیروان همه ی ادیان آن را برای خود نازیبا و بی ارزش بدانند. آن گاه چطور می شود که خوارداشت آن عالی و باشکوه به نظر رسد؟ تا این جا، این ملاحظات به ما نشان می دهند:
۱) که اراده ی زندگی #ذات درونی آدمی است.
۲) اراده فی نفسه فاقد شناخت و کور است.
۳) شناخت، اصلی تصادفی و اصلا بیگانه با اراده است.
۴) شناخت با اراده می جنگد، و قوه ی #حکم ما پیروزی شناخت بر اراده را تحسین می کند...
#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۸
📖 @philosophibisansoor
تاثیر #موسیقی بسیار نیرومندتر و نافذتر از دیگر #هنر هاست، زیرا هنرهای دیگر تنها از #سایه سخن میگویند، اما موسیقی از #ذات.
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
#شوپنهاور
📖 @philosophibisansoor
تاثیر #موسیقی بسیار نیرومندتر و نافذتر از دیگر #هنر هاست، زیرا هنرهای دیگر تنها از #سایه سخن میگویند، اما موسیقی از #ذات.
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
#شوپنهاور
📖 @philosophibisansoor
Forwarded from فلسفه بدون سانسور
#در_باب_مرگ ۶
...هنگامی که #شناخت پیروز می گردد، و به این ترتیب انسان با شجاعت و آرامش با #مرگ رو به رو می شود، این حالت به عنوان حالتی عالی و شکوهمند ارج نهاده می شود. لذا آن گاه ما پیروزی شناخت بر #اراده ی کور زندگی را که با این حال هسته ی وجود درونی خود ما است تحسین می کنیم. به همین ترتیب، کسی را که در وی شناخت در آن نبرد شکست می خورد، و لذا کسی را که مطلقا به زندگی می چسبد و تا آخرین نفس با مرگ مبارزه می کند و با نومیدی تسلیم آن می شود تحقیر می کنیم؛ اما این صرفا وجود درونی اصلی خود ما و #طبیعت است که در او متجلی می شود. ضمنا، در این جا ممکن است این سوال پیش آید که اگر زندگی هدیه ی خدایان نیکویی باشد که باید شکر آن را به جا آورد، چگونه می شود عشق بی پایان به آن و تلاش برای حفظ آن به هر طریق و تا حد ممکن را پست و قابل تحقیر دانست، و چگونه می شود که پیروان همه ی ادیان آن را برای خود نازیبا و بی ارزش بدانند. آن گاه چطور می شود که خوارداشت آن عالی و باشکوه به نظر رسد؟ تا این جا، این ملاحظات به ما نشان می دهند:
۱) که اراده ی زندگی #ذات درونی آدمی است.
۲) اراده فی نفسه فاقد شناخت و کور است.
۳) شناخت، اصلی تصادفی و اصلا بیگانه با اراده است.
۴) شناخت با اراده می جنگد، و قوه ی #حکم ما پیروزی شناخت بر اراده را تحسین می کند...
#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۸
📖 @philosophibisansoor
...هنگامی که #شناخت پیروز می گردد، و به این ترتیب انسان با شجاعت و آرامش با #مرگ رو به رو می شود، این حالت به عنوان حالتی عالی و شکوهمند ارج نهاده می شود. لذا آن گاه ما پیروزی شناخت بر #اراده ی کور زندگی را که با این حال هسته ی وجود درونی خود ما است تحسین می کنیم. به همین ترتیب، کسی را که در وی شناخت در آن نبرد شکست می خورد، و لذا کسی را که مطلقا به زندگی می چسبد و تا آخرین نفس با مرگ مبارزه می کند و با نومیدی تسلیم آن می شود تحقیر می کنیم؛ اما این صرفا وجود درونی اصلی خود ما و #طبیعت است که در او متجلی می شود. ضمنا، در این جا ممکن است این سوال پیش آید که اگر زندگی هدیه ی خدایان نیکویی باشد که باید شکر آن را به جا آورد، چگونه می شود عشق بی پایان به آن و تلاش برای حفظ آن به هر طریق و تا حد ممکن را پست و قابل تحقیر دانست، و چگونه می شود که پیروان همه ی ادیان آن را برای خود نازیبا و بی ارزش بدانند. آن گاه چطور می شود که خوارداشت آن عالی و باشکوه به نظر رسد؟ تا این جا، این ملاحظات به ما نشان می دهند:
۱) که اراده ی زندگی #ذات درونی آدمی است.
۲) اراده فی نفسه فاقد شناخت و کور است.
۳) شناخت، اصلی تصادفی و اصلا بیگانه با اراده است.
۴) شناخت با اراده می جنگد، و قوه ی #حکم ما پیروزی شناخت بر اراده را تحسین می کند...
#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۸
📖 @philosophibisansoor