#ادبیات_فلسفی
- "بنتو! تو باید این کُت را جلوی چشم بگذاری، فکر میکنم تو خطر موقعیتت را دست کم گرفته ای. دیروز نزدیک بود بمیری. مطمئناً از مرگ می ترسی اینطور نیست؟"
بنتو [ #اسپینوزا ] سرش را تکان داد. "بله، هر چند که میخواهم بر این ترس هم چیده شوم."
- "چطوری؟ همه از مرگ می ترسند."
- "ترس آنها از نوع دیگری است. برخی از فیلسوفان باستان که من آثارشان را خوانده ام در پی کم کردن ترس از مرگ بوده اند. #اپیکور را به یاد داری؟ ما یکبار درباره ی او صحبت کردیم."
فرانکو سرش را تکان داد. "بله همان که می گفت زندگی یعنی زیستن در آرامش. اصطلاحش چه بود؟"
- (ataraxia)
"اپیکور معتقد بود یکی از عوامل مخرب ataraxia ترس از مرگ است و برای کم کردن ترس شاگردانش از مرگ ادله ی مهمی برای آنها می آورد."
- "مثل چی؟"
- "اول اینکه او می گفت هیچ زندگی پس از مرگی وجود ندارد و دلیلی وجود ندارد که پس از مرگ از خدایان بترسیم. بعد میگوید که مرگ و زندگی هیچگاه با هم همزیستی نمیکنند به عبارت دیگر جایی که زندگی هست مرگ نیست و جایی که مرگ هست زندگی نیست."
- کاملا منطقی است، ولی فکر نمیکنم وقتی نیمه شب در اثر کابوسی وحشتناک درباره ی مرگمان از خواب میپریم، آرامش بخش باشد."
- اپیکور برهان دیگری هم دارد به نام برهان تقارن، که قوی تر از بقیه است. این برهان اثبات میکند که نبودن در زمان پس از مرگ و نبودن در زمان پیش از حیات یکی است. و هرچند که ما از مرگ می ترسیم، از پیش از تولدمان که حالتی مشابه با مرگ است، نمیترسیم. بنابراین دلیلی وجود ندارد که از مرگ هم بترسیم."
فرانکو نفسی عمیق کشید. "این برهان توجه مرا به خود جلب کرد. بنتو، این برهان قدرت آرامش بخش زیادی دارد."
- "چون برهانی که قدرت آرامش بخش دارد از این ایده حمایت می کند که هیچ چیزی فی نفسه خوب یا بد و یا لذت بخش یا ترسناک نیست. این ذهن ماست که چنین حالتهایی را می سازد. به این جمله فکر کن فرانکو: این ذهن تو است که این حالت ها را ایجاد می کند. این ایده قدرتی واقعی دارد و من معتقدم شفا دهنده ی زخمم است. کاری که باید انجام دهم این است که واکنش ذهنم را نسبت به ماجرای دیشب تغییر دهم. ولی هنوز نفهمیدم چطور باید این کار را انجام دهم. "
- "در عجبم که چطور در بین چنین ترسی هنوز تفلسف می کنی."
- "باید این جریان را فرصتی برای فهمیدن تلقی کنم. چه چیزی از این مهمتر است که پیش از هرچیز بیاموزم که این ترس از مرگ را چطور کاهش دهم؟ همین چند روز پیش بود که متنی از فیلسوف رومی، #سنکا می خواندم: او می گوید: "هیچ ترسی که خود را از ترس مرگ زدوده باشد یارای ورود به قلب را ندارد." یعنی اگر بر ترس از مرگ چیره شویم، بر هر ترسی چیره شده ایم."
#مسئله_ی_اسپینوزا
#اروین_د_یالوم
#رمان
📖 @philosophibisansoor
- "بنتو! تو باید این کُت را جلوی چشم بگذاری، فکر میکنم تو خطر موقعیتت را دست کم گرفته ای. دیروز نزدیک بود بمیری. مطمئناً از مرگ می ترسی اینطور نیست؟"
بنتو [ #اسپینوزا ] سرش را تکان داد. "بله، هر چند که میخواهم بر این ترس هم چیده شوم."
- "چطوری؟ همه از مرگ می ترسند."
- "ترس آنها از نوع دیگری است. برخی از فیلسوفان باستان که من آثارشان را خوانده ام در پی کم کردن ترس از مرگ بوده اند. #اپیکور را به یاد داری؟ ما یکبار درباره ی او صحبت کردیم."
فرانکو سرش را تکان داد. "بله همان که می گفت زندگی یعنی زیستن در آرامش. اصطلاحش چه بود؟"
- (ataraxia)
"اپیکور معتقد بود یکی از عوامل مخرب ataraxia ترس از مرگ است و برای کم کردن ترس شاگردانش از مرگ ادله ی مهمی برای آنها می آورد."
- "مثل چی؟"
- "اول اینکه او می گفت هیچ زندگی پس از مرگی وجود ندارد و دلیلی وجود ندارد که پس از مرگ از خدایان بترسیم. بعد میگوید که مرگ و زندگی هیچگاه با هم همزیستی نمیکنند به عبارت دیگر جایی که زندگی هست مرگ نیست و جایی که مرگ هست زندگی نیست."
- کاملا منطقی است، ولی فکر نمیکنم وقتی نیمه شب در اثر کابوسی وحشتناک درباره ی مرگمان از خواب میپریم، آرامش بخش باشد."
- اپیکور برهان دیگری هم دارد به نام برهان تقارن، که قوی تر از بقیه است. این برهان اثبات میکند که نبودن در زمان پس از مرگ و نبودن در زمان پیش از حیات یکی است. و هرچند که ما از مرگ می ترسیم، از پیش از تولدمان که حالتی مشابه با مرگ است، نمیترسیم. بنابراین دلیلی وجود ندارد که از مرگ هم بترسیم."
فرانکو نفسی عمیق کشید. "این برهان توجه مرا به خود جلب کرد. بنتو، این برهان قدرت آرامش بخش زیادی دارد."
- "چون برهانی که قدرت آرامش بخش دارد از این ایده حمایت می کند که هیچ چیزی فی نفسه خوب یا بد و یا لذت بخش یا ترسناک نیست. این ذهن ماست که چنین حالتهایی را می سازد. به این جمله فکر کن فرانکو: این ذهن تو است که این حالت ها را ایجاد می کند. این ایده قدرتی واقعی دارد و من معتقدم شفا دهنده ی زخمم است. کاری که باید انجام دهم این است که واکنش ذهنم را نسبت به ماجرای دیشب تغییر دهم. ولی هنوز نفهمیدم چطور باید این کار را انجام دهم. "
- "در عجبم که چطور در بین چنین ترسی هنوز تفلسف می کنی."
- "باید این جریان را فرصتی برای فهمیدن تلقی کنم. چه چیزی از این مهمتر است که پیش از هرچیز بیاموزم که این ترس از مرگ را چطور کاهش دهم؟ همین چند روز پیش بود که متنی از فیلسوف رومی، #سنکا می خواندم: او می گوید: "هیچ ترسی که خود را از ترس مرگ زدوده باشد یارای ورود به قلب را ندارد." یعنی اگر بر ترس از مرگ چیره شویم، بر هر ترسی چیره شده ایم."
#مسئله_ی_اسپینوزا
#اروین_د_یالوم
#رمان
📖 @philosophibisansoor