فخرالنسا میگفت : این ها که کار نشد، خودت را داری فریب ميدهی ، باید کاری بکنی که کار باشد ، کاری که اقلا یک صفحهاز تاریخ را سیاه کند ، تفنگ را بردار و برو کنار نرده های باغ و یکی را که از آن طرف رد میشود نشانه بگیر و بزن ، بعد هم بایست و جان کندنش را نگاه کن
انتخاب طرف هرچه بی دلیل تر باشد بهتر است.
کسی که برای کشتن آدم دنبال بهانه میگردد هم قاتل است هم دروغگو ،
تازه دروغگویی که میخواهد سر خودش کلاه بگذارد.
#شازده_احتجاب
#هوشنگ_گلشیری
#ققنوس
@qoqnoospub
انتخاب طرف هرچه بی دلیل تر باشد بهتر است.
کسی که برای کشتن آدم دنبال بهانه میگردد هم قاتل است هم دروغگو ،
تازه دروغگویی که میخواهد سر خودش کلاه بگذارد.
#شازده_احتجاب
#هوشنگ_گلشیری
#ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
#گروه_انتشاراتی_ققنوس با همكاری #مجله_بخارا برگزار میکند:
همين پنجشنبه شب، سوم بهمن ماه، نشست مجله بخارا اختصاص يافته به نویسندهی ايرانی، #محمدرضا_صفدری.
این جلسه، در ساعت ۱۷ عصر، در #موسسه_فرهنگی_هنری_ققنوس راوی_دوران برگزار میشود.
محمدرضا صفدری در ۵ مرداد ۱۳۳۲ در خورموج به دنیا آمد. از اول دبستان تا کلاس نهم در همان شهر تحصيل كرد.
دوران دبیرستان را در کرمان، بوشهر و برازجان گذاراند و در سال ۱۳۵۱ ديپلم گرفت.
از سال ۵۱ تا ۵۳ همزمان با گذراندن دوران سربازی، آموزگار روستا بود؛ سپس در کنار کار در آموزش و پرورش در دانشکدهی هنرهای #دراماتیک و هنرهای زیبا در رشته #ادبیات_نمایشی درس خواند.
او از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ در جلسههای داستانخوانی پنجشنبهها که در خانهی #هوشنگ_گلشیری، و با حضور چند نویسنده جوان تشکیل میشد، شرکت میکرد.
نخستین داستان او به نام "شبنشینی" در سال ۵۴ چاپ شد. سپس داستانهای #سیاسنبو، #اکو_سیاه و #علو در کتاب جمعه منتشر شد.
از ديگر آثار او میتوان به «#تیله_آبی» (مجموعه داستان کوتاه) - ۱۳۷۷، «#من_ببر_نیستم_پیچیده_به_بالای_خود_تاکم» (رمان) – ۱۳۸۱، «#سنگ_و_سایه» (رمان) – ۱۳۹، «#شام_آخر» (نمایشنامه)، «#شوراب» (نمایشنامه)، «۸ داستان از نویسندگان جدید #ایران» با مقدمه هوشنگ گلشیری - انتشارات اسفار، «با شب یکشنبه» (مجموعه داستان کوتاه) انتشارات #نیماژ – ۱۳۹۶ اشاره کرد.
در میان آثار او، رمان "من ببر نيستم پيچيده به بالای خود تاكم" در سال ۱۳۸۱ از طرف هيئت داوران چهارمین دورهی #جایزه_ادبی_مهرگان تحسین شد و همان سال در چهارمین دورهی جایزهی منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی به عنوان رمان برگزیده معرفی شد.
@qoqnoospub
همين پنجشنبه شب، سوم بهمن ماه، نشست مجله بخارا اختصاص يافته به نویسندهی ايرانی، #محمدرضا_صفدری.
این جلسه، در ساعت ۱۷ عصر، در #موسسه_فرهنگی_هنری_ققنوس راوی_دوران برگزار میشود.
محمدرضا صفدری در ۵ مرداد ۱۳۳۲ در خورموج به دنیا آمد. از اول دبستان تا کلاس نهم در همان شهر تحصيل كرد.
دوران دبیرستان را در کرمان، بوشهر و برازجان گذاراند و در سال ۱۳۵۱ ديپلم گرفت.
از سال ۵۱ تا ۵۳ همزمان با گذراندن دوران سربازی، آموزگار روستا بود؛ سپس در کنار کار در آموزش و پرورش در دانشکدهی هنرهای #دراماتیک و هنرهای زیبا در رشته #ادبیات_نمایشی درس خواند.
او از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ در جلسههای داستانخوانی پنجشنبهها که در خانهی #هوشنگ_گلشیری، و با حضور چند نویسنده جوان تشکیل میشد، شرکت میکرد.
نخستین داستان او به نام "شبنشینی" در سال ۵۴ چاپ شد. سپس داستانهای #سیاسنبو، #اکو_سیاه و #علو در کتاب جمعه منتشر شد.
از ديگر آثار او میتوان به «#تیله_آبی» (مجموعه داستان کوتاه) - ۱۳۷۷، «#من_ببر_نیستم_پیچیده_به_بالای_خود_تاکم» (رمان) – ۱۳۸۱، «#سنگ_و_سایه» (رمان) – ۱۳۹، «#شام_آخر» (نمایشنامه)، «#شوراب» (نمایشنامه)، «۸ داستان از نویسندگان جدید #ایران» با مقدمه هوشنگ گلشیری - انتشارات اسفار، «با شب یکشنبه» (مجموعه داستان کوتاه) انتشارات #نیماژ – ۱۳۹۶ اشاره کرد.
در میان آثار او، رمان "من ببر نيستم پيچيده به بالای خود تاكم" در سال ۱۳۸۱ از طرف هيئت داوران چهارمین دورهی #جایزه_ادبی_مهرگان تحسین شد و همان سال در چهارمین دورهی جایزهی منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی به عنوان رمان برگزیده معرفی شد.
@qoqnoospub