انتشارات ققنوس
4.98K subscribers
1.58K photos
571 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
#فلسفه_رواقی یکی از رایج‌ترین و مردمی‌ترین مکاتب فلسفی در روم باستان بود. نویسنده این کتاب خود آموزه‌های #فلسفه رواقی را در زندگی به کار می‌بندد و در اثر حاضر تجارب شخصی‌اش را با خواننده در میان می‌گذارد. خوانندگان این کتاب می‌آموزند که چگونه دلهره و نگرانی را به حداقل برسانند و چگونه گذشته را فراموش کنند و به چیزهایی بیندیشند که هم‌اکنون تحت کنترلشان است؛به علاوه یاد می‌گیرند چگونه با توهین، سالمندی و وسوسه جستجوی #ثروت و #شهرت مقابله کنند. در یک کلام فلسفه‌ای برای زندگی به مخاطبان نشان می‌دهد که چطور به ناظران فکور #زندگی خود بدل شوند. این‌گونه است که رواقیان به زندگانی با کمترین #رنج و بیشترین خشنودی امید می‌بندند.
.
چهارشنبه در گفتگو با مترجم کتاب، #محمد_یوسفی به بررسی فلسفه رواقیون باستان و پیروی از یک فلسفه خاص در زندگی می‌پردازیم.
.
چهارشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۹:۰۰ در #گفتگوی_زنده_ققنوس همراه ما باشید.
.
📝قسمتی از متن کتاب:

به عقیده #رواقیون، انسان باید از هر چیز خوبی که زندگی پیش پایش می‌گذارد مانند دوستی و ثروت بهره ببرد ولی به این شرط که دلبسته آنها نشود. در واقع، رواقیون معتقد بودند ما انسان‌ها باید هر چند وقت یک‌بار از لذت‌های زندگی دست بکشیم، لختی درنگ کنیم و زمانی را صرف تامل درباره فقدان همه این چیزهای لذت‌بخش کنیم
@qoqnoospub
روسا مونترو می‌گوید این کتاب را نوشته تا به مصیبت و درد معنا ببخشد. از قول ژرژ براک می‌گوید: «هنر زخمی است که به نور تبدیل شده است.» مونترو معتقد است: «ما به این نور نیاز داریم، نه‌فقط ما که می‌نویسیم یا نقاشی می‌کنیم یا موسیقی می‌سازیم، بلکه ما که مطالعه می‌کنیم، به تماشای نقاشی می‌پردازیم و به کنسرت گوش می‌سپاریم هم به این نور نیازمندیم. همه به زیبایی نیاز داریم تا زندگی برایمان قابل تحمل باشد.» و از فرناندو پسوآ این‌گونه نقل می‌کند: «ادبیات و در کل هنر اثبات این امر است که زندگی به‌خودی‌خود کافی نیست.» و از همین روست که مونترو این کتاب را نوشته و شما سرگرم خواندنش می‌شوید.

#رنج_ندیدن_تو
#روسا_مونترو
#به‌زودی

@qoqnoospub
روسا مونترو می‌گوید این کتاب را نوشته تا به مصیبت و درد معنا ببخشد.

از قول ژرژ براک می‌گوید: «هنر زخمی است که به نور تبدیل شده است.»

مونترو معتقد است: «ما به این نور نیاز داریم، نه‌فقط ما که می‌نویسیم یا نقاشی می‌کنیم یا موسیقی می‌سازیم، بلکه ما که مطالعه می‌کنیم، به تماشای نقاشی می‌پردازیم و به کنسرت گوش می‌سپاریم هم به این نور نیازمندیم. همه به زیبایی نیاز داریم تا زندگی برایمان قابل تحمل باشد.»

و از فرناندو پسوآ این‌گونه نقل می‌کند: «ادبیات و در کل هنر اثبات این امر است که زندگی به‌خودی‌خود کافی نیست.»

و از همین روست که مونترو این کتاب را نوشته و شما سرگرم خواندنش می‌شوید.

#رنج_ندیدن_تو
#روسا_مونترو
#به‌زودی
#انتشارات_ققنوس

@qoqnoospub
بله، زن بودن دشوار است، خیلی دشوار است، زیرا به‌واقع نه بلدی و نه می‌خواهی عهده‌دار انتظاراتی شوی که در قالب سنت برایت تعریف می‌شوند. بهتر است هیچ باشی تا بتوانی همه‌چیز باشی. به نظرم انتخاب ماری هم همین بود. بله من آن زن مغرور لهستانی [ماری کوری] را به‌خوبی درک می‌کنم که نمی‌خواست خودش را در مقام قربانی ببیند، زیرا جایگاهی مشمئزکننده است، اما در عین حال نمی‌خواست خودش را در جایگاه جلاد ببیند، چنان ناسپاس در نقش جلاد مردان.

#رنج_ندیدن_تو
#روسا_مونترو
#به‌زودی

@qoqnoospub
کاری که کرده‌ام قدیمی‌ترین ترفند بشر در مواجهه با وحشت است.

خلاقیت هم درست همین است: تلاشی کیمیاگرانه برای تبدیل رنج به زیبایی. هنر به طور عام و ادبیات به شکل خاص سلاحی قدرتمند در برابر شر و دردند. رمان‌ها نمی‌توانند این دو را شکست بدهند (آن‌ها شکست‌ناپذیرند)، اما هراس را تسلی می‌بخشند.
ادبیات ما را جزئی از کل می‌کند و به عنوان بخشی از کل گویا رنج فردی اندکی کاسته می‌شود.
وقتی کمرمان زیر بار رنج خم می‌شود، این هنر است که موفق می‌شود آن آسیب زشت و کثیف را به چیزی زیبا بدل کند.

#رنج_ندیدن_تو
#روسا_مونترو
#انتشارات_ققنوس
به‌زودی
@qoqnoospub
این کتاب یک قدیسه دارد، یک قهرمان: ماری کوری، نه صرفاً چون دو جایزۀ نوبل را از آن خود کرد، بلکه چون از زندگی بزرگ‌تر بود. بله، ماری کوری، زنی تحسین‌برانگیز، زنی که در زمانه‌ای دست به کارهای بزرگ زد که زنان تقریباً اجازه نداشتند کاری کنند؛ او در پیشرو بودن نمونه‌ای تمام‌عیار بود.

اما روسا مونترو، نویسندۀ متبحر این کتاب، قصد ندارد به ما روایتی زندگینامه‌ای از زندگی مادام کوری بدهد، نه، مونترو از اندوه و رنج، از مرگ، از فقدان، از بی‌باکی و مهم‌تر از همه از زن‌بودن سخن می‌گوید.

ماری کوری، که زخم‌ها و آسیب‌های ناشی از تشعشعات رادیوم را، برای اکتشافات بزرگش، به جان خریده بود و حتی ازشان راضی بود، در برابر مرگِ پیر کوری، همسر و همکارش، ناباورانه فروریخت و جزئیات وسواس‌گونۀ آن مرگ خوفناک و آن عشق آتشین تا همیشه دست از سرش برنداشت. او دانشمندی بزرگ بود که تلاش می‌کرد عواطف و اندوهش را مهار کند، اما درونش جنونی تمام‌عیار ناشی از رنجی بزرگ شعله‌ور بود.


«رنجِ ندیدن تو» برای تک‌تک آدم‌هایی که آن را دستشان می‌گیرند نوشته شده، برای همۀ کسانی که بار اندوه را بر دوش کشیده‌اند.

#رنج_ندیدن_تو
@qoqnoospub
.


ما انسان‌ها بلد نیستیم با مرگ چه کنیم.
بزرگِ تصورناپذیرِ مهارناپذیرِ بی‌رحمِ هراسناک.
از آن‌جا که نمی‌دانیم چه باید بکنیم، گورپشته‌ها، گورستان‌ها، اهرام، مزارها و آرامگاه‌های انفرادی و باشکوه را ساخته‌ایم.
زمان، پول و توان و فضایی که برای ساخت‌وساز برای مردگان صرف شده می‌توانست حیات زندگان را بهبود بخشد.
اما عظیم‌ترین هرم هم قادر به محافظت از ما در برابر مرگ نیست، به همین دلیل خودمان را غرق آیین‌ها کرده‌ایم و این مناسک چقدر برای زندگان مهم‌اند!
بله باید با مرگ کاری کرد.
باید با مردگان کاری کرد.
برایشان حرف زد.
بهشان گفت که دوستشان داریم.

#رنج_ندیدن_تو
@qoqnoospub