انتشارات ققنوس
5.16K subscribers
1.6K photos
582 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس


بعضی از بهترین کارها را کسانی انجام داده‌اند
که راه برگشتی نداشته‌اند،
کسانی که وقتی برایشان نمانده،
کسانی که به راستی معنای کلمه‌ی بیچاره را می‌دانند. آن‌ها خطر و فایده را کنار می‌گذارند،
به فکر آینده نیستند، با زور سرنیزه مجبورند به زمان حال فکر کنند. وقتی از بالای پرتگاهی پرتت کنند، یا سقوط می‌کنی یا پرواز.
به هر امیدی هر قدر غیرمحتمل، می‌چسبی.


#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
#ققنوس

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس

به نفس نفس می‌افتم. کلمه ممنوعه‌ای را به زبان آورده. عقیم. دیگر چیزی به عنوان مرد عقیم وجود ندارد، دیگر به شکل رسمی وجود ندارد. این فقط زن‌ها هستند که بارور یا نابارورند. قانون این است.

از کتابِ #سرگذشت_ندیمه
#مارگارت_اتوود
#سهیل_سمی

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس


جلو اشک‌هایی را که هر آن نزدیک بود جاری شود گرفتم و سعی کردم صدایم نلرزد و گفتم: «پس تابیتا مادرم نبود.»
زیلا گفت: «بستگی دارد مادر را چطور تعریف کنی. به نظرت مادر کسی است که تو را به دنیا آورده یا کسی که تو را بیشتر از همه دوست دارد؟»
گفتم: «نمی‌دانم. شاید کسی باشد که بیشتر از همه دوستم دارد.»

از کتابِ #وصیت‌ها
#مارگارت_اتوود
#نسترن_ظهیری
#نشر_ققنوس

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس

حالا دیگر به هق هق افتاده بودم و گفتم: «چون درد دارد!» نپرسید چی درد دارد، هر چند حتماً می‌دانست که درد واقعی‌ام درد انگشت سوزن‌رفته‌ام نیست. دست‌هایش را دورم حلقه کرد و کمی در آغوشش مرا فشرد.
گفت: «خیلی چیزها درد دارد. اما ما باید سعی کنیم شاد باشیم. خدا شادی را دوست دارد. دوست دارد قدردان نعمت‌های زیبای جهان باشیم.»

از کتابِ #وصیت‌ها
#مارگارت_اتوود
#نسترن_ظهیری

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس


خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشند،
اما مطمئنا بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه ی درخشانی که در نبودش ایجادشده برابری کند.

#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس

به نفس نفس می‌افتم. کلمه ممنوعه‌ای را به زبان آورده. عقیم. دیگر چیزی به عنوان مرد عقیم وجود ندارد، دیگر به شکل رسمی وجود ندارد. این فقط زن‌ها هستند که بارور یا نابارورند. قانون این است.

#سرگذشت_ندیمه
#مارگارت_اتوود
#سهیل_سمی

@qoqnoospub
اشکهای نریخته
ممکن است انسان را فاسد کند ...


از کتابِ #آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
ترجمهٔ #شهین_آسایش

@qoqnoospub
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

#پری_از_بال_ققنوس

اگر دوست بد نداشته باشی به دوستان زیاد احتیاج نداری.

#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
#شهین_آسایش

@qoqnoospub
عمه لیدیا می گفت، آزادی بیش از یک نوع است. آزادی برای انجام کاری و آزادی از شر چیزی. در دوران اغتشاش [منظور زمان عادی و پیش از جمهوری گیلیاد است] آزادی داریم، برای انجام هر کاری که بخواهیم. آزادیم از شرّ چیزهایی که نمی خواهیم. [منظور دوران خفقان جمهوری گیلیاد] آن را دست کم نگیرید.

از کتابِ #سرگذشت_ندیمه
#مارگارت_اتوود
#سهیل_سُمّی

@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸

#پري_از_بال_ققنوس

لحظه خیانت بسیار تلخ است،
لحظه‌ای که برایتان مسلم می‌شود به شما خیانت شده است، لحظه‌ای که متوجه می‌شوید کسی بوده که تا این حد بدخواه شما بوده.
مثل این است که در آسانسوری رها شده باشید. در حال سقوط، در حال سقوط، در حالی که نمی‌دانیم چه موقع به زمین خواهید خورد....

#سرگذشت_ندیمه
#مارگارت_اتوود


https://b2n.ir/274770
🎧 پادکست #نوای_ققنوس

🔻اپیزود ششم؛ #مارگارت_اتوود
🎙گوینده: فرناز شهید ثالث
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس - ماه آوا
مدت: ۲۵ دقیقه و ۲۹ ثانیه

در این اپیزود نگاهی اجمالی خواهیم داشت به پیشینه فعالیت ادبی مارگارت اتوود و آثار منتشر شده از او در گروه انتشاراتی ققنوس به ویژه کتاب پر فروش و پر طرفدار "#سرگذشت_ندیمه"

کتاب‌های منتشر شده از مارگارت اتوود در گروه انتشاراتی ققنوس:
🔸عروس فریبکار
🔸آدمکش کور
🔸بانوی پیشگو
🔸آخرین انسان
🔸سرگذشت ندیمه
🔸بر امواج
🔸وصیت‌ها

🔸راه‌های دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکست‌های نوای ققنوس:

▫️سایت گروه انتشاراتی ققنوس
https://zaya.io/fxa13
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفر‌های پادکست موجود است.

@navayeqoqnoos
انتشارات ققنوس
🎧 پادکست #نوای_ققنوس 🔻اپیزود ششم؛ #مارگارت_اتوود 🎙گوینده: فرناز شهید ثالث 🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس - ماه آوا مدت: ۲۵ دقیقه و ۲۹ ثانیه در این اپیزود نگاهی اجمالی خواهیم داشت به پیشینه فعالیت ادبی مارگارت اتوود و آثار منتشر شده از او در گروه انتشاراتی…
نوای ققنوس-مارگارت اتوود
نوای ققنوس-ماه آوا
🎧 پادکست #نوای_ققنوس

🔻اپیزود ششم؛ #مارگارت_اتوود
🎙گوینده: فرناز شهید ثالث
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس - ماه آوا
مدت: ۲۵ دقیقه و ۲۹ ثانیه

در این اپیزود نگاهی اجمالی خواهیم داشت به پیشینه فعالیت ادبی مارگارت اتوود و آثار منتشر شده از او در گروه انتشاراتی ققنوس به ویژه کتاب پر فروش و پر طرفدار "#سرگذشت_ندیمه"

کتاب‌های منتشر شده از مارگارت اتوود در گروه انتشاراتی ققنوس:
🔸عروس فریبکار
🔸آدمکش کور
🔸بانوی پیشگو
🔸آخرین انسان
🔸سرگذشت ندیمه
🔸بر امواج
🔸وصیت‌ها

🔸راه‌های دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکست‌های نوای ققنوس:

▫️سایت گروه انتشاراتی ققنوس
https://zaya.io/fxa13
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفر‌های پادکست موجود است.
@navayeqoqnoos
انتشارات ققنوس
Photo
♨️رمان‌های دیستوپین یا #پادآرمانشهر که به گمانه‌زنی درباره جهان نازیبایِ بعد از این می‌پردازند، قطعا نمونه‌ای درخشان‌تر از سرگذشت ندیمه، شاهکار #مارگارت_اتوود به خود ندیده‌اند.

روزی که این اثر به ویترین کتابفروشی‌های ما راه یافت و شیفتگان قلمِ منحصر بفرد مارگارت اتوود با ولع و حظ بسیار، تلخی و سیاهی سیال در خط به خط این رمان را به جان کشیدند، کسی باور نمی‌کرد گمانه‌زنی این نویسنده کانادایی به این زودی‌ها به منصه ظهور برسد. حتی وقتی در همین یکی دوسال اخیر سریال اقتباسی از همین اثر را به کارگردانی #توماس_میلر بزرگ می‌دیدیم، بغض و تلخکامی از برای آینده‌ای بسیار دور که در آن زنان به این حد از استعمار، تحقیر و هتک حرمت برسند اشک می‌ریختیم، غافل از اینکه چند صباحی دیگر، همین بیخ گوشمان زنان و دختران معصوم و بی‌گناه #افغانستان به سرنوشت ندیمه‌های داستان تلخ و تاریک اتوود بدل خواهند شد. انسان‌هایی که حق تحصیل و ترقی و حضور در عرصه‌های اجتماعی از آنان سلب شده و حکومیت تمامیت‌خواه طالبان خصوصی‌ترین امور زندگی زنان باسواد و فرهیخته را در دست می‌گیرد. جوری که یا بمانند و بپوسند و بمیرند و یا جان را برداند و جلای وطن کنند. یک روز صبح از خواب برخیزند و به جای رسیدگی به کار و خانه و فرزندانشان تبدیل به موجوداتی شوند بی‌اختیار و بدون قدرت تشخیص که چیزی جز زایش ندارند. صداها فروخورده و فریادها خاموش و چشمان اشکبار پنهان به زیر سیاهی پوشش‌ها. چه کسی باور می‌کرد روزی با همین چشم‌ها که رمان اتوود را خواندیم و آخرش با خودمان گفتیم، خدا را شکر، همه‌اش داستان بود، حالا حراج‌زدن دخترکی را در سرزمین افغان‌ها با آن فرهنگ و قدمت پربار ببینیم.

📌📚به بهانه انتشار چاپ هفدهم کتاب #سرگذشت_ندیمه ، به این فکر می‌کنیم که شاید خواندن کتاب‌های گمانه‌زن که اتفاقا نوید فرداهای روشن و مترقی را ندادند، دیگر شبیه بازی با خیال و وهم و احتمالات نباشد، بلکه واقعیتی باشد از دردها و رنج‌ها و جنگ‌ها و زخم‌هایی که نویسنده به بهای جان نگاشته.

@qoqnoospub
آدم همه چیز را می‌ریزد توی خودش،
تا اینکه همه چیز را پشت سر می‌گذارد، بعد وقتی به امنیت می‌رسد می‌تواند تمام اشکهایی را که برای ریختنشان وقت نداشته جاری کند.


📚 #وصیت‌ها
👤 #مارگارت_اتوود
✍️ترجمهٔ #نسترن_ظهیری


@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸🕸🕸

مردم را مدام در تلويزيون به آرامش دعوت مي‌كردند. مي‌گفتند همه چيز تحت كنترل است.
من شوكه شده بودم همه همينطور بودند. مطمئن هستم باوركردنش مشكل بود كه دولت چنين آشفته شده باشد. چطور اتفاق افتاده بود؟
اين همان زماني بود كه قانون اساسي را لغو كردند. گفتند اين كار موقتي است. حتي در خيابان‌ها آشوبي به راه نيفتاد. شب را در خانه ماندند، تلويزيون تماشا كردند و چشم به راه دستورات مقتضي ماندند. حتي دشمني وجود نداشت كه بتوان انگشت اتهام به سويش دراز كرد....

#سرگذشت_نديمه
#مارگارت_اتوود
#سهيل_سمي

@Qoqnoospub
#کمی_کتاب

آدا گفت: «گیلیاد هیچ باکی از کشتن ندارد. خیلی خشکه‌مقدس‌اند.» گفت آن‌ها باید خودشان را وقف زندگی پرهیزکارانه کنند. آدم‌های متعصب ممکن است به باور خودشان زندگی پرهیزکارانه‌ای داشته باشند، ولی در عین حال دیگران را هم بکشند.
خشکه‌مقدس‌ها فکر می‌کنند کشتن دیگران یا کشتن افرادی خاص فضیلت است.

📚#وصیت‌ها
👤#مارگارت_اتوود
✍🏻ترجمۀ #نسترن_ظهیری
@qoqnoospub
احساس می‌کردم عقلم دارد مثل کلافی از هم باز می‌شود. تکه‌های آن یکی پس از دیگری تمام می‌شوند، در حالی که هیچ‌کدام از تکه‌ها در دست باقی نمی‌مانند و پاره می‌شوند، انگار که پوسیده‌اند.

#جنون_اخلاقی
#مارگارت_اتوود
#به‌زودی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
منتشر شد
«جنون اخلاقی» به‌نوعی داستان زندگی خود اتوود است، یازده داستان کوتاه به‌هم‌پیوندخورده با یک شخصیت اصلی: نل، شخصیت زنِ محوری داستان، دوران بچگی‌اش به مراقبت از خواهر بدقلش می‌گذرد. او در سراسر کتاب در حال دست‌وپنجه نرم کردن با نقش مادام‌العمر خود است: مراقب خواهرش، مراقب تیگ، مراقب پسرانش و در نهایت مراقب پدر و مادرش. کتاب، به‌نوعی، شبیه زندگی خود اتوود است، انگار این زندگی کشویی درهم‌برهم باشد؛ داستان‌های به‌ظاهر شخصیِ مجموعه، شاید حتی بتوان گفت زندگینامه‌ای، با جنون اخلاقی گره خورده‌اند، جنونی که از نسلی به نسلی دیگر می‌رسد.
اتوود در این اثر، که بسیار متفاوت با دیگر آثار اوست، طرح و پلات‌های معمول را کنار می‌گذارد، او در واقع هم از رمان و هم از داستان کوتاه آشنایی‌زدایی می‌کند. و ما را با اثری بلندپروازانه در زمینۀ روایت و داستانپردازی روبه‌رو می‌کند.
راحت‌تر بخواهیم بگوییم، روایت وسوسه‌انگیز اتوود مانند آلبوم عکسی است از زندگی یک زن کانادایی، درست مثل خودش، که با تماشای آن ما به سفری احساسی می‌رویم که مسیرش پر از عشق و جنون، تنهایی و فقدان، و البته پیری است.
#جنون_اخلاقی
#مارگارت_اتوود
@qoqnoospub