انتشارات ققنوس
5.28K subscribers
1.65K photos
607 videos
109 files
1.15K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
Khato Neshan ~ Music-Fa.Com
Aron Afshar ~ Music-Fa.Com
باز تمنای تو داره

تو همان قصه ناگفته پنهان منی
ساحل امنی و تو موج خروشان منی

@qoqnoospub
تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده،
به همین سبب اینکه انسان گردن خم کند و بگوید چه کنم “تقدیرم این بوده” نشانه ی جهالت است،
تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دوراهی هاست، گذرگاه مشخص است، اما انتخاب گردش ها و راه های فرعی دست مسافر است،
پس نه بر زندگی ات حاکمی و نه محکوم آنی.

#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ارسلان_فصيحي
@qoqnoospub
Audio
📙کجا گمم کردم
✍️نویسنده: مهسا دهقانی‌پور
🗣با صدای مهسا دهقانی‌پور

🎧#پادکست

@qoqnoospub
هر زمان که جایی را ترک می کنم،
تکه‌ای از وجودم را جا می‌گذارم.
اما خواه مثل مارکوپولو، دنیا را بگردیم
و خواه از تولد تا مرگ،
در یک جا بمانیم،
زندگی برای همه‌مان،
تکرار تولدها و مرگ‌هاست،
آغازها و پایان ها.
برای تولد یک لحظه، لحظهٔ پیش، باید بمیرد.

#الیف_شافاک #ملت_عشق
@qoqnoospublication
💠 تکه‌چسبانی متون دیروز به قصۀ امروز

📚 معرفی کتاب "در این تیمارخانه " در مجله ادبی - هنری کافه داستان

🖋 پونه افشارزاده

🌀 «در این تیمارخانه» نوشته جواد مجابی هشتاد و پنجمین رمانی است که توسط نشر ققنوس چاپ و در اختیار علاقه‌مندان به مطالعه رمان‌های ایرانی قرار گرفته است. پیش از این رمان، کتاب‌های «در این هوا»، «باغ گمشده»، «روایت عور» و «گفتن در عین نگفتن» نیز از این نویسنده و توسط این نشر به دنیای کتاب‌خوان‌ها روانه شده بود.

🌀 این رمان در بیست‌ودو فصل با تکنیک کولاژ یا تکه‌چسبانی نوشته شده است. به این معنا که نویسنده در بسیاری از فصل‌ها تکه‌هایی از متون تاریخی و ادبی را در میان روایت‌های اصلی رمان آورده که به خواننده نگاه تاریخی واضح و روشنی بدهد و بگوید موضوعی که امروز درگیر آنی در گذشته نیز اتفاق افتاده و فقط برای تو و مخصوص به تو نیست.
@qoqnoospublication
🌀 این رمان می‌تواند برای همه کسانی که دوست دارند برش‌هایی از تاریخ را به زندگی امروزی‌شان گره بزنند و متوجه شوند که واقیعت امروزشان به چه شکلی در گذشته تجربه شده پیشنهاد جذابی باشد.

📍متن کامل در لینک زیر:

http://yon.ir/nGKMi

🔗 www.Cafedastan.com

كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag
نوستالژی یک دوران

داریوش احمدی، نویسنده در یادداشتی به مجموعه داستان «سوار بر ماشین مشتی ممدلی»، اثر شهبانو بهجت پرداخته است.


خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - داریوش احمدی: شهربانو بهجت در مجموعه داستان «شاهزاده­‌ای سوار بر ماشین مشتی ممدلی»، که علیرغم اسمش می‌­توانست نام­‌های بهتری داشته باشد، روایتگر نُه داستان به هم پیوسته و در عین حال مستقل، از دوران کودکی­‌اش است. اگر انقلاب سال 58 را به‌عنوان مبدأیی از تاریخ در نظر بگیریم، همه­‌ این داستان­‌ها به دوران قبل از انقلاب تعلق دارند. دورانی ­که از اینترنت و موبایل و ماهواره خبری نبود و تنها وسایل رسانه‌­ای، به رادیو و تلویزیون و روزنامه­‌ها محدود می‌شد.

شهربانو بهجت ما را با داستان‌­هایش که به گروه سنی نوجوان تعلق دارند، به جهانی دیگر می‌­برد. جهانی نوستالژیک که امروز شاید برای خیلی‌­ها که بعد از انقلاب به دنیا آمده‌اند غریب باشد. اکثر داستان­‌های بهجت، رجعت به گذشته است. گذشته‌­ای سرشار از عواطف و احساسات کودکی. در این داستان­‌ها تجلی واقعیت، آنچنان عریان و ساده و بی غل و غش اتفاق می‌­افتدکه مخاطب حس می­‌کند می‌­توانست این طور هم زندگی کند و در حقیقت، زندگی به خودی خود سخت نیست و یا نبوده و شاید هم مخاطب با غبطه از آن دوران یاد کند. بهجت، دورانی را تصویر می­‌کند که هر چیزی ساده و ملموس بود و دلخوشی­‌های آدم­‌ها اگر چه پیش پا افتاده و حقیر بودند؛ اما اصالت و بارِ عاطفی و اخلاقی خاصی داشتند. اما چه پیش­‌آمد که زندگی این قدر سخت شد و مهر و دوستی و شفقت و انسانیت، کم­کم از میان رفت. داستان‌­های بهجت، خیلی سریع و منطقی دینامیک می­‌شوند و روابط علت و معلولی داستان، در عین سادگی بسیار منطقی و پویا اتفاق می­‌افتد.

ادامه خبر
👇👇👇👇
http://bit.ly/2WqmgEy

@qoqnoospub
Tanha Mimanam [Nex1Music.IR]
Salar Aghili
تنها میمانم میدانم می آیی
با تو آرامم بی ترس از تنهایی
تنها میمانم عاشق تر زخمی تر
آرام چون آتش در زیر خاکستر
برگرد و بیا دلتنگ دیدارم بغض شب تارم من هرچه دارم از تو دارم
برگرد و بیا آشفته مگذارم دوری و بی تو بی قرارم
تویی تویی دنیای من آرامش شب های من دلم شکست خدای من
تو باورم کن باورم کن ...
@ًqoqnoospub
جنجال در دنیای نویسندگان ترک
از الیف شافاک نویسنده «ملت عشق» بازجویی می‌شود
در پی به راه افتادن موجی اینترنتی، دنیای نویسندگان ترک در هفته گذشته زیر و رو شده و پای مقامات قضایی ترک به ماجرای وجود محتوای آزار جنسی کودکان در ادبیات داستانی این کشور، باز شده است.

از الیف شافاک نویسنده «ملت عشق» بازجویی می‌شودبه گزارش صبا به نقل از گاردین، مقامات قضایی در ترکیه طرح یک بررسی و تحقیق علیه جمعی از نویسندگان ادبیات داستانی این کشور شامل نویسنده پرآوازه‌ای چوت الیف شافاک به راه‌انداخته‌‌اند؛ امری که تهدیدی جدی علیه آزادی بیان خوانده شده است.

این ماجرا بعد از آن آغاز شد که در شبکه‌های اجتماعی ترکیه بحثی داغ درباره اغماض نویسندگان این کشور برابر موضوعاتی چون آزار جنسی و بهره‌کشی از کودکان و ترویج آن مطرح شد. جرقه این موج همرسان شدن بریده‌ای از یک رمان ترکی به قلم عبدالله شوکی در توئیتر بود که باعث شد وزارت فرهنگ و توریسم ترکیه شکایتی حقوقی علیه این نویسنده تنظیم کند.

@qoqnoospub
بنا بر گزارش منابع ترک، این بریده رمان بخشی از داستان این کتاب و از دید یک متجاوز جنسی است که کودکی را آزار می‌دهد. کانون وکلای ترکیه نیز با اعلام شکایتی از دولت ترکیه خواستار جمع‌آوری این کتاب و اعلام جرم علیه ناشر و نویسنده است. هم ناشر و هم نویسنده بازداشت شده‌اند....
ادامه در لينك زير
👇👇👇
http://yon.ir/rRHg0
پنج حکایت

مجموعه‌ای‌ که‌ در دست‌ دارید، ترجمه‌ هنرمندانه‌ و بازآفرینی‌ بی‌مثال‌ پنج‌ اثر از معروف‌ترین‌ آثار شکسپیر است‌ که‌ به‌ قلم‌ توانایِ زنده‌یاد علی‌ اصغر حکمت‌ جامه‌ زیبای‌ فارسی‌ پوشیده‌ است‌.
مترجم‌ در انتقال‌ سبک‌ و لحن‌ این‌ اثر، نثر مترسلانه‌ منشیان‌ کهن‌ را برگزیده‌ تا حال‌ و هوایی‌ را که‌ به‌ احتمال‌ زیاد در نثر فارسی‌ همعصر با دوره‌ شکسپیر حاکم‌ بوده‌، بازآفریند.
علی‌ اصغر حکمت‌ به‌ این‌ پرسش‌ اصلی‌ مترجمان‌ که‌ «اگر نویسنده‌ این‌ اثر را به‌ فارسی‌ می‌نوشت‌، چگونه‌ می‌نوشت‌؟» با صلابت‌ پاسخی‌ درخور داده‌ است‌.

موضوع: #نمایشنامه_قرن 14
نویسنده: #ویلیام_شکسپیر
مترجم: #علی_اصغر_حکمت
ناشر: #ققنوس
تعداد صفحات: ۲۳۸


@qoqnoospub
@anisekongetanhaye
اينك معنا!
اينك عشق!
عشقي كه در راهش جان ندهند عشق نيست
#باب_اسرار
#احمد_اميد
#ارسلان_فصيحي
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
«حال آن‌كه همه مخلوقات با طناب صبر به يكديگر بسته‌اند.
دنيا با صبر مي‌گردد
چون هم خورشيد به زمان نياز دارد، هم ماه.
صبور باش.
براي رسيدن به اسرار بزرگ شنا كردن در دنياي صبر را بايد بياموزي.
چون اسرار در اعماق درياي صبر پنهان است.»
#باب_اسرار
#احمد_اميد
#ارسلان_فصيحي
#ققنوس
@qoqnoospub
با چاپ نکردن «نام من سرخ» حسن نیت‌مان را نشان دادیم/اگر پاموک بخواهد کتابش را چاپ نمی‌کنیم

مدیر داخلی نشر ققنوس معتقد است که ناشر تخصصی یک نویسنده خارجی در ایران معنا ندارد و اتفاقات رخ داده برای اورهان پاموک برای او و نشرش اهمیتی ندارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سال گذشته و در سفر اورهان پاموک به ایران او در صحبت‌هایش اعلام کرد که علاقه‌مند است آثارش در ایران با ترجمه ارسلان فصیحی و از سوی نشر ققنوس منتشر شود؛ اما چند روز پیش نشر چشمه با انتشار خبری خودش را به‌عنوان ناشر تخصصی این نویسنده ترک معرفی کرد و همین موضوع باعث حرف‌ و حدیث‌های فراوان شد.

در روزهای گذشته مهدی حسین‌زادگان، مدیر داخلی نشر ققنوس اعلام کرده بود که از طریق ارسلان فصیحی این موضوع را پیگیری خواهد کرد؛ اما به تازگی و با گذشت چند روز از این اتفاق گویا موضع نشر ققنوس تغییر کرده است.

مهدی حسین‌زادگان، مدیر داخلی نشر ققنوس در گفت‌وگو با ایبنا اظهار کرد: هنوز وقت نکرده‌ایم که پیگیر موضوع پاموک باشیم؛ اما به نظرم این موضوع اصلا مهم نیست و اتفاق خاصی رخ نداده است. پاموک سه کتاب به ما داده و ما نیز چاپ کرده‌ایم. وی در مصاحبه‌های خود نیز بارها گفته که علاقه‌مند است ناشرش در ایران نشر ققنوس باشد.

وی ادامه داد: با این حال، ما پیگیر نشدیم؛‌ اما آن طور که خبردار شدیم، گویا آژانسی که پاموک با آن کار می‌کند قراردادی را با نشری در ایران بسته که به نظر من اصلا اهمیت ندارد؛ چراکه ما در ایران چیزی به نام کپی‌رایت نداریم.

مدیر داخلی ققنوس درباره آینده چاپ آثار پاموک در ایران گفت: ارسلان فصیحی در فروردین‌ماه سال جاری دیداری با پاموک داشت که در آن جلسه پاموک کتاب جدیدش را به ارسلان فصیحی نشان داده و ابراز تمایل کرده بود تا همزمان با انتشار نسخه ترکی و انگلیسی اثر، نسخه فارسی آن نیز منتشر شود. حتی پاموک گفته که برای اتمام کتاب جدید شاید نیاز باشد که بار دیگر به ایران سفر کند و چند شهر ایران را از نزدیک ببیند که ما نیز به او اطلاع دادیم که این آمادگی را داریم تا مقدمات سفر او به ایران را آماده کنیم و قرار بود که این سفر تا اواخر تابستان انجام شود.

@qoqnoospub
وی افزود: در مجموع در مورد کتاب جدید پاموک هنوز تصمیمی نگرفته ایم و شاید ترجمه کنیم و شاید ترجمه نکنیم. با این حال تصور من این است که ترجمه‌های ارسلان فصیحی رقیب ندارد و حیف است که خوانندگان پاموک را از خواندن اثر جدید او محروم کنیم.

حسین‌زادگان با اشاره به کتاب «نام من سرخ» اظهار کرد: ققنوس و ارسلان فصیحی حسن نیت خود را سر کتاب «نام من قرمز» (یا «نام من سرخ») به پاموک نشان دادند و به همه فهماند که تحت هر شرایطی حاضر به چاپ کتاب نیستند؛ چراکه وقتی ما کتاب ترجمه شده را به ارشاد تحویل دادیم و متوجه شدیم که قسمت‌های زیادی از کتاب باید حذف شود و این موضوع به داستان ضربه می‌زد؛ بنابراین از انتشار کتاب منصرف شدیم و این موضوع را نیز به پاموک انتقال دادیم که او نیز از این اتفاق بسیار خوشحال شد. این موضوع بیانگر آن بود که ما در ایران به اصول حرفه‌ای پایبندیم.

ادامه خبر
👇👇👇👇
http://bit.ly/2XKF82F
آن شب دلم میخواست شادی ام را با او نصف کنم. مثل یک سیب از وسط نصف کنم تا هر کدامش را که خواست بردارد. و او شاید این چیز‌ها را میدانست و به من بروز نمیداد. حتی به روی خودش هم نمی‌آورد. فقط گاه نگاهش روی گوش یا موهام میماند و تا سر برمیگرداندم مثل گنجشک پریده بود.

#سمفونی_مردگان
#عباس_معروفی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
هنر خلاص شدن از دست آدم‌های عوضی

آرش محسنی

«چگونه از دست آدم‌های عوضی خلاص شویم؟»
نویسنده: رابرت آی. ساتن
مترجم: یاسر پوراسماعیل
#نشرققنوس ؛ چاپ اول ۱۳۹۷
۲۴۸ صفحه، ۲۵۰۰۰ تومان
#روانشناسی

آدم‌های عوضی کجا هستند؟ منظورم همان بی‌شعورها است که خاویر کرمنت با کتاب «بی‌شعوری» آن‌ها را معرفی کرد. کجا می‌توان از گزند آدم عوضی‌ها در امان ماند؟ برای آن‌که در معرض عوضی‌بودن‌شان نباشیم، کجا برویم؟ یا بهتر است بگویم کجا نرویم؟ به اداره نرویم؟ به فروشگاه چطور؟ فرودگاه، آموزشگاه، مدرسه، خیابان؟ در خانه بنشینیم تا چشم‌مان به آدم عوضی‌ها نیفتد؟ اگر در خانه یکی از همان آدم عوضی‌ها جا خوش کرده باشد چطور؟ اصلا آدم‌ها چطور عوضی می‌شوند؟ مگر همه معمولی به دنیا نمی‌آییم؟ پس آدم‌ عوضی‌ها درست از چه سنی تصمیم می‌گیرند که عوضی باشند/ بشوند؟

هم‌نشین‌بودن با آدم‌های عوضی، چه در اداره و چه در هرکجای دیگر عملکرد ما را پایین می‌آورد و نمی‌گذارد با خیال راحت به کارها و برنامه‌های‌مان برسیم.


@qoqnoospub
ادامه....

https://www.alef.ir/news/3980321172.html
تنها چيزى كه آرامم مى كند حال و هواى خيابان هاى اين منطقه است. من آدم دنياى قديمم. خانه هاى آجرى و پنجره هاى مشبك رنگى. كوچه هاي باريك و عمارت هاى بزرگ حياط دار. گرامافون و نامه دستنويس و اشكنه و لواشك خانگى و طناب بازى در كوچه هاي باريك. من بايد در همين خيابانها زندگى كنم، در خانه هاي قديمي منطقه دوازده؛ در يكى از همان خانه هايى كه مامان بعد فرارشان از آبادان ساكنش شد.مرا چه به مجتمع تازه ساز غرب تهران؟ مرا چه به آپارتمان نقلى؟ مرا چه به خانه بى حوض؟ مرا چه به غذاى آماده؟ مرا چه به موبايل و اينترنت و ايميل و ماهواره؟
.
از کتاب «انگار خودم نیستم»/یاسمن خلیلی‌فرد/ نشرققنوس/ چاپ پنجم
@qoqnoospub
از خودم برایت بگویم؟
از خانه، از خیابان،
شهر، صدای پایِ ما، شب؟
از کجا برایت بگویم
عشق من!
جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟

#عباس_معروفی
@qoqnoospub
敒慺䈠桡慲ₖ楄慶敮
[ blogmusic.ir ]
این عشق شد؛ زنــدانِ مــن!
این درد شد؛ درمـــانِ مــن!
رؤیای تو؛ پایـــان ندارد…
قلبم، بلند پــــرواز شد…
از چشمِ تو؛ آغـــــاز شد
ترسی از این طوفان، نـــدارد
از دریا نترسانم؛ که من در قلبِ تو، جان می دهم…
دریا بشی… زیبای من؛ غرقِ نگاهت می شوم… هـــی
@qoqnoospub
رمان «بی‌تابوت» نوشته لاله زارع امروز شنبه باحضور مرضیه گلابگیر در خانه خورشید اصفهان نقد و بررسی می‌شود.


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، «بی‌تابوت» دومین اثر لاله زارع در ژانر پلیسی است. رمان نخست او با نام «جمجمه جوان» هم به معمای قتلی 10 ساله می‌پرداخت.

این رمان، داستانی پلیسی است با دو کاراگاه دایره دهم اداره آگاهی تهران. ماجرا از ایستگاه راه‌آهن آغاز می‌شود جایی که یک چمدان مشکوک در سرویس بهداشتی پیدا می‌شود. هویت مقتول نامعلوم است و کشف آن ناممکن. تنها سرنخ سروان روزبه افشار و همکارش همین بسته مشکوک است که آنها را به سفری زیرپوستی در شهر تهران و حومه آن می‌برد.

این رمان پیوندی برقرار می‌کند بین معمای قتلی مرموز و نوع نگاه جامعه ایرانی به آدم‌های حاشیه‌ای شهر؛ پیوندی نامرئی اما محکم که گاه بنیان اخلاقی جامعه را زیر سؤال می‌برد.

رمان «بی‌تابوت» در کنار جنایی و معمایی بودن دارای جنبه‌های تریلر و دلهره‌آور نیز هست که نویسنده به‌خوبی از پس آن بر آمده است و شاید بتوان امیدوار بود در جلدهای بعدی تحرک بیشتری از «افشار» و همکار درشت‌جثه‌اش «بهمنی» (از شخصیت‌های داستان) در رمان‌های زارع ببینیم و هیجان بیشتری تجربه کنیم.

@qoqnoospub
یادآور می‌شود، این جلسه نقد ادبی امروز شنبه 25 خردادماه از ساعت 18 در خانه خوزشید اصفهان واقع در خیابان آپادانا اول نقد می‌شود.

http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/276816/دومین-رمان-پلیسی-لاله-زارع-بوته-نقد
و چشم‌هایش کهربایی بود.amr
758.1 KB
📙و چشم‌هایش کهربایی بود
✍️نویسنده: مهری بهرامی
🗣با صدای مهری بهرامی

🎧#پادکست

@qoqnoospub