💬دوران #کرونا شاید بهترین زمان بود تا برخی از جماعت #مذهبی درس تئوری #حقالناس و بعضی جماعت امروزی درس تئوری #حقوق_بشر و حاکمیت هم یکپارچگی ملت را در موضوعی غیر سیاسی عملاً تمرین نموده راهی امیدبخش به آیندهای روشنتر باز نمایند. اما حیف...
✍حسین کرمانپور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍حسین کرمانپور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴نمونه هایی درخشان و از یاد نرفتنی از بهرهمندی زنان از #آزادی و #حقوق_بشر در جمهوری اسلامی ایران
👈قابل توجه زهره الهیان نماینده انقلابی مجلس که پیشنهاد داده بود که لطیفه امیره دختر حاکم دبی برای ازادی و رفاه بیشتر ولمس کردن حقوق بشر واقعی به ایران بیایید
#زنان #برابری_زنان
#زهره_الهیان
#مجلس_انقلابی
✍ ویدا ربانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
👈قابل توجه زهره الهیان نماینده انقلابی مجلس که پیشنهاد داده بود که لطیفه امیره دختر حاکم دبی برای ازادی و رفاه بیشتر ولمس کردن حقوق بشر واقعی به ایران بیایید
#زنان #برابری_زنان
#زهره_الهیان
#مجلس_انقلابی
✍ ویدا ربانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♦️آنها ماندند و مطالبه می کنند
✍اجلال قوامی
🔹طالبان مست از نشستن بر صندلی قدرت و آن طرف تر جمعی از زنان و دختران افغان با پلاکاردهای کوچک در دست از مطالبات خود گفتند.در گرما گرم حضور طالبان در کابل که سرها در گریبان بود و کس را یارای مخالفت با کلاشینکف به دست ها نبود این زنان افغان بودند که در میانه بیم و امید در برابر ارگ ریاست جمهوری از حقوق خود گفتند و فریادش زدند.پلاکارد های کوچکی که در دست داشتند در برابر تیربار و کلاشینکف طالبان.این زنان کم نیاوردند و ماندند و حقوق خود را مطالبه می کنند،حتا از طالبان.
#افغانستان
#طالبان
#حقوق_بشر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍اجلال قوامی
🔹طالبان مست از نشستن بر صندلی قدرت و آن طرف تر جمعی از زنان و دختران افغان با پلاکاردهای کوچک در دست از مطالبات خود گفتند.در گرما گرم حضور طالبان در کابل که سرها در گریبان بود و کس را یارای مخالفت با کلاشینکف به دست ها نبود این زنان افغان بودند که در میانه بیم و امید در برابر ارگ ریاست جمهوری از حقوق خود گفتند و فریادش زدند.پلاکارد های کوچکی که در دست داشتند در برابر تیربار و کلاشینکف طالبان.این زنان کم نیاوردند و ماندند و حقوق خود را مطالبه می کنند،حتا از طالبان.
#افغانستان
#طالبان
#حقوق_بشر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴حکم قصاص و مخالفانش
#احمد_زیدآبادی:
پس از دورهای به نسبت طولانی از خوف و رجاء، سرانجام آرمان عبدالعالی به اتهام قتل غزالۀ شکور به پای چوبۀ اعدام رفت و "قصاص" شد.
عبدالعالی متهم به ارتکاب قتل در 17 سالگی بود و از همین رو، سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو حکم قصاص او به عنوان "کودک-مجرم" بودند.
معمولاً پروندههایی با این کیفیت، نظر سازمانهای حقوق بشری را بیشتر جلب میکند و بازتاب رسانهای گستردهای مییابد.
نظام قضایی جمهوری اسلامی با قانونی کردنِ حکمِ فقهی قصاص به عنوان یک حق خانوادگی، مجازات یا عدم مجازات متهمان به قتل عمدِ شخصی را به "اولیاء دم" سپرده و عملاً در این موارد از خود رفع مسئولیت میکند.
اعدام متهمان به قتل عمد در جوامع بشری مخالفان و موافقان بسیاری دارد. جوامع مدرنتر و مردمان لیبرالتر اصولاً حکم اعدام را خلاف "شئون انسانی" میدانند و با آن کاملاً مخالفند، حال آنکه جوامع سنتیتر و مردمان محافظهکارتر، از حکم اعدام بخصوص در موارد قتل عمد به عنوان اقدامی برای پیشگیری از توسعۀ جنایت، حمایت میکنند.
در ایران اما این مباحث به دلیل نقشی که حکومت برای احکام فقهی در ادارۀ کشور قائل است، در فضایی امن و آزاد صورت نمیگیرد چرا که مخالفان حکم اعدام در معرض اتهام ارتداد قرار میگیرند.
با این همه، موضوع قصاص در ایران تنها امری مربوط به خواست دولت نیست. در واقع در لایههای گوناگون اجتماع هم این حکم طرفداران پر و پا قرصی دارد.
در همین ارتباط، تجربۀ بیواسطۀ من برای دخالت در یکی از موارد قصاص، واقعاً برایام درسآموز شد! خانوادۀ مقتول هر گونه درخواست و تلاشی را برای بخشش قاتل، به معنای حمایت از جنایتِ او و بیتوجهی نسبت به عواطف عمیقاً جریحهدار شدۀ خود میدانستند و در مقابل آن به شدت واکنش نشان میدادند.
در حقیقت، همین حس در بین خانوادههایی که عزیزانشان به هر دلیل و انگیزهای به قتل رسیدهاند و تمام وجودشان در آتش درد و رنج میسوزد، نسبت به برخی سازمانهای حقوق بشری هم وجود دارد. از نگاه این خانوادهها، مجامع حقوق بشری نسبت به خونی که بیگناه بر زمین ریخته شده و درد و رنج خانوادۀ مقتول، خونسرد و بیتفاوتند و صرفاً به نجات قاتل از مجازات میاندیشند چنانکه گویی مقتول و خانوادۀ او اصولاً انسان به حساب نمیآیند.
این تصور معمولاً برخی از خانوادههای داغدار را در مقابل درخواست عفو و بخشش مجرم، به لجاجت میاندازد و آنان را برای اجرای حکم اعدام ثابت قدم میکند.
از این رو، به نظرم برای کاهش حکم اعدام جرایم خصوصی در یک جامعه، صدور بیانیههای شدیداللحن از سوی جوامع حقوق بشری چندان کارساز نیست. این کار نیاز به فعالیت فرهنگی و مدنی مستمر و اقناع کننده در لایههای مختلف جامعه بر مبنای همدلی با خانوادههای سوگوار دارد. بدون چنین فعالیتهای همدلانه و متقاعد کنندهای، بیانیههای سازمانهای حقوق بشری فقط توجه حامیان حکم لغو اعدام در بین نیروهای روشنفکری را به خود جلب میکند و طنین مؤثری در متن جوامع و اثری بر فرهنگ قصاصطلب بسیاری از طایفهها و خانوادهها ندارد و چه بسا آنان را به موضع لج میاندازد.
#حکم_قصاص
#آرمان_عبدالعالی
#غزاله_شکور
#حقوق_بشر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
پس از دورهای به نسبت طولانی از خوف و رجاء، سرانجام آرمان عبدالعالی به اتهام قتل غزالۀ شکور به پای چوبۀ اعدام رفت و "قصاص" شد.
عبدالعالی متهم به ارتکاب قتل در 17 سالگی بود و از همین رو، سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو حکم قصاص او به عنوان "کودک-مجرم" بودند.
معمولاً پروندههایی با این کیفیت، نظر سازمانهای حقوق بشری را بیشتر جلب میکند و بازتاب رسانهای گستردهای مییابد.
نظام قضایی جمهوری اسلامی با قانونی کردنِ حکمِ فقهی قصاص به عنوان یک حق خانوادگی، مجازات یا عدم مجازات متهمان به قتل عمدِ شخصی را به "اولیاء دم" سپرده و عملاً در این موارد از خود رفع مسئولیت میکند.
اعدام متهمان به قتل عمد در جوامع بشری مخالفان و موافقان بسیاری دارد. جوامع مدرنتر و مردمان لیبرالتر اصولاً حکم اعدام را خلاف "شئون انسانی" میدانند و با آن کاملاً مخالفند، حال آنکه جوامع سنتیتر و مردمان محافظهکارتر، از حکم اعدام بخصوص در موارد قتل عمد به عنوان اقدامی برای پیشگیری از توسعۀ جنایت، حمایت میکنند.
در ایران اما این مباحث به دلیل نقشی که حکومت برای احکام فقهی در ادارۀ کشور قائل است، در فضایی امن و آزاد صورت نمیگیرد چرا که مخالفان حکم اعدام در معرض اتهام ارتداد قرار میگیرند.
با این همه، موضوع قصاص در ایران تنها امری مربوط به خواست دولت نیست. در واقع در لایههای گوناگون اجتماع هم این حکم طرفداران پر و پا قرصی دارد.
در همین ارتباط، تجربۀ بیواسطۀ من برای دخالت در یکی از موارد قصاص، واقعاً برایام درسآموز شد! خانوادۀ مقتول هر گونه درخواست و تلاشی را برای بخشش قاتل، به معنای حمایت از جنایتِ او و بیتوجهی نسبت به عواطف عمیقاً جریحهدار شدۀ خود میدانستند و در مقابل آن به شدت واکنش نشان میدادند.
در حقیقت، همین حس در بین خانوادههایی که عزیزانشان به هر دلیل و انگیزهای به قتل رسیدهاند و تمام وجودشان در آتش درد و رنج میسوزد، نسبت به برخی سازمانهای حقوق بشری هم وجود دارد. از نگاه این خانوادهها، مجامع حقوق بشری نسبت به خونی که بیگناه بر زمین ریخته شده و درد و رنج خانوادۀ مقتول، خونسرد و بیتفاوتند و صرفاً به نجات قاتل از مجازات میاندیشند چنانکه گویی مقتول و خانوادۀ او اصولاً انسان به حساب نمیآیند.
این تصور معمولاً برخی از خانوادههای داغدار را در مقابل درخواست عفو و بخشش مجرم، به لجاجت میاندازد و آنان را برای اجرای حکم اعدام ثابت قدم میکند.
از این رو، به نظرم برای کاهش حکم اعدام جرایم خصوصی در یک جامعه، صدور بیانیههای شدیداللحن از سوی جوامع حقوق بشری چندان کارساز نیست. این کار نیاز به فعالیت فرهنگی و مدنی مستمر و اقناع کننده در لایههای مختلف جامعه بر مبنای همدلی با خانوادههای سوگوار دارد. بدون چنین فعالیتهای همدلانه و متقاعد کنندهای، بیانیههای سازمانهای حقوق بشری فقط توجه حامیان حکم لغو اعدام در بین نیروهای روشنفکری را به خود جلب میکند و طنین مؤثری در متن جوامع و اثری بر فرهنگ قصاصطلب بسیاری از طایفهها و خانوادهها ندارد و چه بسا آنان را به موضع لج میاندازد.
#حکم_قصاص
#آرمان_عبدالعالی
#غزاله_شکور
#حقوق_بشر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴بشر غربی و بشر شرقی!
#احمد_زیدآبادی؛
کاظم غریبآبادی دبیر ستاد حقوق بشر قوۀ قضائیه در دیدار با سفیر هند گفته است: "امروز رویکرد غربی بر حقوق بشر غلبه دارد و نگاه حقوق بشری کشورهای در حال توسعه و اصل احترام به تنوع فرهنگی لحاظ نمیشود؛ کشور هند میتواند نقش موثری در مقابله با این رویکرد یکجانبهگرایی ایفا کند."
منظور از غربی - شرقی کردن حقوق بشر از سوی برخی مسئولان جمهوری اسلامی واقعاً چیست؟ آیا بشر غربی با بشر شرقی تفاوت دارد؟ آیا خداوند سرشت بشر غربی از گِل و سرشت بشر شرقی را از کاهگل سرشته است؟ یا مثلاً بشر غربی از شکنجه عذاب میبیند و بشر شرقی از آن لذت میبرد؟ آیا آزادی بیان و حق دادرسی عالانه فقط برازندۀ بشر غربی است و بشر شرقی از آن بیزار و متنفر است؟
از 30 اصل اعلامیۀ جهانی حقوق بشر کدام اصلش مخصوص بشر غربی است که با سرشت و مزاج و فرهنگ بشر شرقی در تضاد است؟
محض اطلاع آقای غریبآبادی لازم است یادآوری شود که در دهم دسامبر سال 1948 عمدتاً این کشورهای در حال توسعه بودند که به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر رأی مثبت دادند و آن را از تصویب گذراندند. فهرست کشورهای موافق اعلامیه جهانی حقوق بشر به این شرح است:
افغانستان، آرژانتین، استرالیا، بلژیک، بولیوی، برزیل، میانمار، کانادا، شیلی، چین، کلمبیا، کاستاریکا، کوبا، دانمارک، حمهوری دومینیکن، اکوادور، مصر، السالوادور، اتیوپی، فرانسه، یونان، گواتمالا، هائیتی، ایسلند، هند، ایران، عراق، لبنان، لیبریا، لوکزامبورگ، مکزیک، هلند، نیوزیلند، نیکاراگوئه، نروژ، پاکستان، پاناما، پاراگوئه، پرو، فیلیپین، تایلند، سوئد، سوریه، ترکیه، انگستان، ایالات متحده آمریکا، اروگوئه، ونزوئلا.
به این اعلامیه شوروی و متحدان کمونیست آن در آن زمان یعنی اوکراین، بیلوروس، یوگسلاوی، لهستان و چکسلواکی در کنار عربستان و آفریقای جنوبی رأی ممتنع دادند. هندوراس و یمن هم در رأی گیری شرکت نکردند.
هیچ کشوری به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر رأی منفی نداد.
#حقوق_بشر
#کاظم_غریب_آبادی
#قوه_قضائیه
#سازمان_ملل
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
کاظم غریبآبادی دبیر ستاد حقوق بشر قوۀ قضائیه در دیدار با سفیر هند گفته است: "امروز رویکرد غربی بر حقوق بشر غلبه دارد و نگاه حقوق بشری کشورهای در حال توسعه و اصل احترام به تنوع فرهنگی لحاظ نمیشود؛ کشور هند میتواند نقش موثری در مقابله با این رویکرد یکجانبهگرایی ایفا کند."
منظور از غربی - شرقی کردن حقوق بشر از سوی برخی مسئولان جمهوری اسلامی واقعاً چیست؟ آیا بشر غربی با بشر شرقی تفاوت دارد؟ آیا خداوند سرشت بشر غربی از گِل و سرشت بشر شرقی را از کاهگل سرشته است؟ یا مثلاً بشر غربی از شکنجه عذاب میبیند و بشر شرقی از آن لذت میبرد؟ آیا آزادی بیان و حق دادرسی عالانه فقط برازندۀ بشر غربی است و بشر شرقی از آن بیزار و متنفر است؟
از 30 اصل اعلامیۀ جهانی حقوق بشر کدام اصلش مخصوص بشر غربی است که با سرشت و مزاج و فرهنگ بشر شرقی در تضاد است؟
محض اطلاع آقای غریبآبادی لازم است یادآوری شود که در دهم دسامبر سال 1948 عمدتاً این کشورهای در حال توسعه بودند که به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر رأی مثبت دادند و آن را از تصویب گذراندند. فهرست کشورهای موافق اعلامیه جهانی حقوق بشر به این شرح است:
افغانستان، آرژانتین، استرالیا، بلژیک، بولیوی، برزیل، میانمار، کانادا، شیلی، چین، کلمبیا، کاستاریکا، کوبا، دانمارک، حمهوری دومینیکن، اکوادور، مصر، السالوادور، اتیوپی، فرانسه، یونان، گواتمالا، هائیتی، ایسلند، هند، ایران، عراق، لبنان، لیبریا، لوکزامبورگ، مکزیک، هلند، نیوزیلند، نیکاراگوئه، نروژ، پاکستان، پاناما، پاراگوئه، پرو، فیلیپین، تایلند، سوئد، سوریه، ترکیه، انگستان، ایالات متحده آمریکا، اروگوئه، ونزوئلا.
به این اعلامیه شوروی و متحدان کمونیست آن در آن زمان یعنی اوکراین، بیلوروس، یوگسلاوی، لهستان و چکسلواکی در کنار عربستان و آفریقای جنوبی رأی ممتنع دادند. هندوراس و یمن هم در رأی گیری شرکت نکردند.
هیچ کشوری به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر رأی منفی نداد.
#حقوق_بشر
#کاظم_غریب_آبادی
#قوه_قضائیه
#سازمان_ملل
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴لجاجتِ حقوق بشری سعودیها و آثار جنگ اوکراین
#احمد_زیدآبادی:
جنگ روسیه علیه اوکراین به تدریج آثار مخرب خود را در بخشهای دیگر جهان به نمایش میگذارد. اعدام دستهجمعی 81 نفر در عربستان سعودی به اتهام آنچه "انحراف ایدئولوژیک و شرکت در عملیات تروریستی" خوانده شده، بدون تردید یکی از عواقب جنگ اوکراین است.
کارنامۀ حقوق بشری دولت عربستان پیش از این، کم و بیش زیر ذرهبین برخی نهادهای بینالمللی و محافل غربی از جمله حامیان حزب دمکرات آمریکا بود و همین موضوع سعودیها را تا حدودی نسبت به نحوۀ اعدام محکومان محتاط میکرد.
عربستان اما ظاهراً جنگ اوکراین را محمل مناسبی برای بیاحتیاطی در این باره یافته و در اقدامی شوکه کننده، یکجا حکم مرگ 81 محکوم را به اجرا گذاشته است.
سعودیها میدانند که به دلیل تحریم اقتصادی روسیه، جهان به منابع انرژی بخصوص نفت خام بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد و از همین رو، موقعیت را برای نوعی "لجاجتِ حقوق بشری" با دنیا مناسب یافتهاند.
ولیعهد سعودی در مصاحبۀ اخیر خود روشن ساخته است که کشورش مدافع قرائتی از "اسلام ناب و اصیل" است که مدارا در مسائل اجتماعی را مجاز میشمرد اما در عین حال، سنتهای قومی عربستان به این کشور اجازه نمیدهد که به مختصات دمکراسی غربی یا معیارهای حقوق بشری آن بخصوص در ارتباط با مخالفان سیاسی و تهدیدهای امنیتی تن در دهد.
از این رو، او ناشکیبایی خود را نسبت به برخورد دولت جو بایدن با رفتار سیاسی عربستان پنهان نکرده و پنداری به زبان بیزبانی خطاب به آمریکاییها گفته است: "عربستان همین است که هست، این که آمریکا با آن کنار آید یا نیاید، به خودش مربوط است، ما قصدی برای تغییر رفتار سیاسی و امنیتی خود نداریم!"
اعدام دستهجمعی 81 محکوم در واقع، به نمایش گذاشتن همین مبارزهجویی است؛ یعنی اینکه عربستان از این پس گوشش به انتقادهای محافل غربی از کارنامۀ حقوق بشری این کشور بدهکار نیست و کار خود را خواهد کرد.
این میزان از مبارزهجویی بدون تردید، محصول گرفتار شدن جهان در پیامدهای جنگ ویرانگر اوکراین است، جنگی که از یک سو نگاه افکار عمومی جهان را بر خود متمرکز کرده و از سوی دیگر، نیاز به تولید نفت را چنان افزایش داده است که متحدان غربی در برخورد با تولیدکنندگان این مادۀ خام دست به عصا شدهاند.
حتی تصورِ یک گام فراتر از این هم پربیراه نیست. برای کشوری مانند عربستان سعودی، سیاستهای داخلی و بینالمللی روسیه بسیار جذابتر و مقبولتر از اروپا و آمریکاست. روسیۀ پوتینی خط-مشی سیاسی و اجتماعی کاملاً محافظهکارانهای دارد و از این جهت، مخالفت آن با برخی از "ارزشهای غربی" مانند دمکراسی یا آزادیهای سیاسی و اجتماعی بخصوص در برخورد با دگرباشان جنسی، کم و بیش مشابه علایق سعودیهاست. افزون بر این، روسیه در تعهدات بینالمللی خود هم از اغلب قید و بندهای نظامهای لیبرال دمکراسی غربی آزاد است و رهبر اقتدارگرای آن میتواند در بارۀ تعیین سطح روابط با یک کشور از جمله حمایت امنیتی یا فروش جنگ افزار، بدون هر گونه ملاحظهای یکتنه تصمیم بگیرد و عمل کند، حال آنکه رهبران اروپا و آمریکا برای هر گونه تصمیمگیری در این موارد نه فقط باید به شرط و شروط انواع و اقسام نهادهای قانونی توجه کنند، بلکه در برابر نگرانیها و اعتراضهای سازمانهای غیردولتی و افکار عمومی هم پاسخگو باشند؛ روندی که معمولاً کُند و طاقتفرساست و شریکِ محافظهکارِ آنان را خسته و مأیوس و جان به لب میکند.
در واقع پیام تلویحی سعودیها و حتی اماراتیها به آمریکا و اروپا این است که اگر آنها بخواهند به سختگیریهای حقوق بشری خود ادامه دهند، چه بسا روسیه شریک بسیار راحتتر و مقبولتری برای آنها باشد.
از این رو، به هر میزان که جنگ اوکراین تداوم و تعمیق یابد، از این دست رفتارها از سوی دیگر کشورهای محافظهکار جهان نیز قابل انتظار خواهد بود. در حقیقت، ادامۀ جنگ اوکراین، راه را بر نقض حقوق بشر در سطح جهان هموار خواهد کرد و از این جهت، اروپا و آمریکا را به دردسر بزرگی خواهد انداخت؛ بدین صورت که اگر آنها در مقابل کشورهای ناقض حقوق بشر به شدت موضع بگیرند، آنها را به سمت روسیه سوق خواهند داد و اگر موضع نگیرند؛ علاوه بر وخامت وضعیت حقوق بشر در سطح جهان، "نظام ارزشی" مورد ادعایشان به مخاطره خواهد افتاد.
راه بستن این مسیر خطرناک، پایان سریع جنگ اوکراین است، اما شاید پوتین آگاهانه در صدد گشودن همین مسیر باشد.
#ولیعهد_عربستان
#اعدام_دسته_جمعی
#حقوق_بشر
#جنگ_اوکراین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
جنگ روسیه علیه اوکراین به تدریج آثار مخرب خود را در بخشهای دیگر جهان به نمایش میگذارد. اعدام دستهجمعی 81 نفر در عربستان سعودی به اتهام آنچه "انحراف ایدئولوژیک و شرکت در عملیات تروریستی" خوانده شده، بدون تردید یکی از عواقب جنگ اوکراین است.
کارنامۀ حقوق بشری دولت عربستان پیش از این، کم و بیش زیر ذرهبین برخی نهادهای بینالمللی و محافل غربی از جمله حامیان حزب دمکرات آمریکا بود و همین موضوع سعودیها را تا حدودی نسبت به نحوۀ اعدام محکومان محتاط میکرد.
عربستان اما ظاهراً جنگ اوکراین را محمل مناسبی برای بیاحتیاطی در این باره یافته و در اقدامی شوکه کننده، یکجا حکم مرگ 81 محکوم را به اجرا گذاشته است.
سعودیها میدانند که به دلیل تحریم اقتصادی روسیه، جهان به منابع انرژی بخصوص نفت خام بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد و از همین رو، موقعیت را برای نوعی "لجاجتِ حقوق بشری" با دنیا مناسب یافتهاند.
ولیعهد سعودی در مصاحبۀ اخیر خود روشن ساخته است که کشورش مدافع قرائتی از "اسلام ناب و اصیل" است که مدارا در مسائل اجتماعی را مجاز میشمرد اما در عین حال، سنتهای قومی عربستان به این کشور اجازه نمیدهد که به مختصات دمکراسی غربی یا معیارهای حقوق بشری آن بخصوص در ارتباط با مخالفان سیاسی و تهدیدهای امنیتی تن در دهد.
از این رو، او ناشکیبایی خود را نسبت به برخورد دولت جو بایدن با رفتار سیاسی عربستان پنهان نکرده و پنداری به زبان بیزبانی خطاب به آمریکاییها گفته است: "عربستان همین است که هست، این که آمریکا با آن کنار آید یا نیاید، به خودش مربوط است، ما قصدی برای تغییر رفتار سیاسی و امنیتی خود نداریم!"
اعدام دستهجمعی 81 محکوم در واقع، به نمایش گذاشتن همین مبارزهجویی است؛ یعنی اینکه عربستان از این پس گوشش به انتقادهای محافل غربی از کارنامۀ حقوق بشری این کشور بدهکار نیست و کار خود را خواهد کرد.
این میزان از مبارزهجویی بدون تردید، محصول گرفتار شدن جهان در پیامدهای جنگ ویرانگر اوکراین است، جنگی که از یک سو نگاه افکار عمومی جهان را بر خود متمرکز کرده و از سوی دیگر، نیاز به تولید نفت را چنان افزایش داده است که متحدان غربی در برخورد با تولیدکنندگان این مادۀ خام دست به عصا شدهاند.
حتی تصورِ یک گام فراتر از این هم پربیراه نیست. برای کشوری مانند عربستان سعودی، سیاستهای داخلی و بینالمللی روسیه بسیار جذابتر و مقبولتر از اروپا و آمریکاست. روسیۀ پوتینی خط-مشی سیاسی و اجتماعی کاملاً محافظهکارانهای دارد و از این جهت، مخالفت آن با برخی از "ارزشهای غربی" مانند دمکراسی یا آزادیهای سیاسی و اجتماعی بخصوص در برخورد با دگرباشان جنسی، کم و بیش مشابه علایق سعودیهاست. افزون بر این، روسیه در تعهدات بینالمللی خود هم از اغلب قید و بندهای نظامهای لیبرال دمکراسی غربی آزاد است و رهبر اقتدارگرای آن میتواند در بارۀ تعیین سطح روابط با یک کشور از جمله حمایت امنیتی یا فروش جنگ افزار، بدون هر گونه ملاحظهای یکتنه تصمیم بگیرد و عمل کند، حال آنکه رهبران اروپا و آمریکا برای هر گونه تصمیمگیری در این موارد نه فقط باید به شرط و شروط انواع و اقسام نهادهای قانونی توجه کنند، بلکه در برابر نگرانیها و اعتراضهای سازمانهای غیردولتی و افکار عمومی هم پاسخگو باشند؛ روندی که معمولاً کُند و طاقتفرساست و شریکِ محافظهکارِ آنان را خسته و مأیوس و جان به لب میکند.
در واقع پیام تلویحی سعودیها و حتی اماراتیها به آمریکا و اروپا این است که اگر آنها بخواهند به سختگیریهای حقوق بشری خود ادامه دهند، چه بسا روسیه شریک بسیار راحتتر و مقبولتری برای آنها باشد.
از این رو، به هر میزان که جنگ اوکراین تداوم و تعمیق یابد، از این دست رفتارها از سوی دیگر کشورهای محافظهکار جهان نیز قابل انتظار خواهد بود. در حقیقت، ادامۀ جنگ اوکراین، راه را بر نقض حقوق بشر در سطح جهان هموار خواهد کرد و از این جهت، اروپا و آمریکا را به دردسر بزرگی خواهد انداخت؛ بدین صورت که اگر آنها در مقابل کشورهای ناقض حقوق بشر به شدت موضع بگیرند، آنها را به سمت روسیه سوق خواهند داد و اگر موضع نگیرند؛ علاوه بر وخامت وضعیت حقوق بشر در سطح جهان، "نظام ارزشی" مورد ادعایشان به مخاطره خواهد افتاد.
راه بستن این مسیر خطرناک، پایان سریع جنگ اوکراین است، اما شاید پوتین آگاهانه در صدد گشودن همین مسیر باشد.
#ولیعهد_عربستان
#اعدام_دسته_جمعی
#حقوق_بشر
#جنگ_اوکراین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴این اعتراض از چه زاویهای است؟
#احمد_زیدآبادی:
اگر یک سازمان معتبر حقوق بشری به کشورهای غربی معترض شود که چرا از روی ماجرای اعدام دستهجمعی 81 نفر در عربستان سعودی تقریباً به نرمی عبور کردند و این حادثه را با قاطعیت و صراحتِ لازم محکوم نکردند، از نظر من چنین اعتراضی کاملاً موجه و مقبول و مشروع است.
اما اعتراض برخی مقامهای جمهوری اسلامی به آمریکا و اروپا در همین مورد، چندان قابل درک نیست و تناقضاتی در بر دارد.
آیا از نگاه این مقامها، دخالت و اعتراضِ متحدان غربی به صدور و اجرای احکام قضایی در دیگر کشورها، اصولاً اقدامی مفید و صحیح است؟ اگر هست چرا هنگامی که این دخالت و اعتراض متوجه احکام قضایی کشور خودمان میشود، آن را "مداخلۀ غیر قانونی و نامشروع در امور داخلی یک کشور مستقل" مینامند و آن را قویاً محکوم میکنند؟ اما اگر چنین دخالتی اصولاً صحیح و مفید نیست، چرا حالا که نوبت به سعودیها رسیده است، طرفِ غربی را به تکرار یک "عمل نادرست و مضر" فرامیخوانند؟
طبعاً این مقامها پاسخ خواهند داد که منظورشان مشخصاً برخورد دوگانۀ غربیها و استفادۀ آنها از معیارها و استانداردهای دوگانه با موضوع حقوق بشر است به طوری که وقتی پای متحدانشان در میان باشد، چشم بر روی موارد فاحش نقض حقوق بشر میبندند ولی هرگاه کشورهای مخالف آنها موردی از حقوق بشر را نقض کنند، با تمام قوا به آن حملهور میشوند.
چنین اعتراضی هم به نظر من شایستۀ یک نهاد مستقل حقوق بشری است و هنگامی که از سوی مقامهای دولتی مطرح میشود، متأسفانه با انگیزۀ پاک و بشردوستانهای همراه نیست، زیرا مقصود نهایی از چنین ایراد و اشکالی این نیست که چون به کارنامۀ حقوق بشری کشورهای مخالف خود معترض میشوید، پس به کارنامۀ حقوق بشری متحدان خود نیز معترض شوید تا سطح رعایتِ حقوق بشر در دنیا بهبود یابد، بلکه منظور این است که چون به عملکرد متحدان خود در زمینۀ حقوق بشر حساسیت لازم را ندارید، پس به عملکرد کشورهای مخالف خود نیز در این زمینه کاری نداشته باشید تا هر دولتی هر طور که دلش خواست با اتباع و شهروندان خود برخورد کند!
بنابراین، ماهیت این بحث دغدغۀ رعایت حقوق انسانی در همه جای جهان نیست، بلکه بیشتر جستجوی بهانۀ ظاهرالصلاحی برای عبور از موازین شناخته شدۀ حقوق بشر است.
به هر حال اینکه دولتها مخالفانِ داخلی خود را گناهکار و مستحق هر نوع مجازات و عقوبتی بدانند و اعتراض کشورهای دیگر در این زمینه را برنتابند، اما در مقابل، مخالفان داخلی کشورهای دیگر را بیگناه و اعتراض به مجازات آنها توسط دیگر کشورها را ضروری بدانند، خود از معیارهای دوگانهای است که دنیای ما از آن رنج میبرد.
در هر صورت بیتفاوتی نسبی و سهلانگاری کشورهای غربی و رسانههای جریان اصلی در آن کشورها نسبت به اعدام 81 نفر در عربستان کاملاً قابل تقبیح است، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که اگر مواضع دولتهایی نظیر روسیه و چین را در این باره جویا شویم تردیدی نیست که از "حق حاکمیت عربستان برای مجازات افراد خاطی" آشکارا دفاع خواهند کرد. پس اگر غربیها در این موارد ریگی به کفش دارند، رقبای اقتدارگرای آنها در سطح جهان به جای ریگ، قلوه سنگ در کفششان است.
بنابراین انصاف حکم میکند که هر چیزی را در جای درست آن ببینیم.
#عربستان_سعودی
#حکم_اعدام
#حقوق_بشر
#استاندارد_دوگانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
اگر یک سازمان معتبر حقوق بشری به کشورهای غربی معترض شود که چرا از روی ماجرای اعدام دستهجمعی 81 نفر در عربستان سعودی تقریباً به نرمی عبور کردند و این حادثه را با قاطعیت و صراحتِ لازم محکوم نکردند، از نظر من چنین اعتراضی کاملاً موجه و مقبول و مشروع است.
اما اعتراض برخی مقامهای جمهوری اسلامی به آمریکا و اروپا در همین مورد، چندان قابل درک نیست و تناقضاتی در بر دارد.
آیا از نگاه این مقامها، دخالت و اعتراضِ متحدان غربی به صدور و اجرای احکام قضایی در دیگر کشورها، اصولاً اقدامی مفید و صحیح است؟ اگر هست چرا هنگامی که این دخالت و اعتراض متوجه احکام قضایی کشور خودمان میشود، آن را "مداخلۀ غیر قانونی و نامشروع در امور داخلی یک کشور مستقل" مینامند و آن را قویاً محکوم میکنند؟ اما اگر چنین دخالتی اصولاً صحیح و مفید نیست، چرا حالا که نوبت به سعودیها رسیده است، طرفِ غربی را به تکرار یک "عمل نادرست و مضر" فرامیخوانند؟
طبعاً این مقامها پاسخ خواهند داد که منظورشان مشخصاً برخورد دوگانۀ غربیها و استفادۀ آنها از معیارها و استانداردهای دوگانه با موضوع حقوق بشر است به طوری که وقتی پای متحدانشان در میان باشد، چشم بر روی موارد فاحش نقض حقوق بشر میبندند ولی هرگاه کشورهای مخالف آنها موردی از حقوق بشر را نقض کنند، با تمام قوا به آن حملهور میشوند.
چنین اعتراضی هم به نظر من شایستۀ یک نهاد مستقل حقوق بشری است و هنگامی که از سوی مقامهای دولتی مطرح میشود، متأسفانه با انگیزۀ پاک و بشردوستانهای همراه نیست، زیرا مقصود نهایی از چنین ایراد و اشکالی این نیست که چون به کارنامۀ حقوق بشری کشورهای مخالف خود معترض میشوید، پس به کارنامۀ حقوق بشری متحدان خود نیز معترض شوید تا سطح رعایتِ حقوق بشر در دنیا بهبود یابد، بلکه منظور این است که چون به عملکرد متحدان خود در زمینۀ حقوق بشر حساسیت لازم را ندارید، پس به عملکرد کشورهای مخالف خود نیز در این زمینه کاری نداشته باشید تا هر دولتی هر طور که دلش خواست با اتباع و شهروندان خود برخورد کند!
بنابراین، ماهیت این بحث دغدغۀ رعایت حقوق انسانی در همه جای جهان نیست، بلکه بیشتر جستجوی بهانۀ ظاهرالصلاحی برای عبور از موازین شناخته شدۀ حقوق بشر است.
به هر حال اینکه دولتها مخالفانِ داخلی خود را گناهکار و مستحق هر نوع مجازات و عقوبتی بدانند و اعتراض کشورهای دیگر در این زمینه را برنتابند، اما در مقابل، مخالفان داخلی کشورهای دیگر را بیگناه و اعتراض به مجازات آنها توسط دیگر کشورها را ضروری بدانند، خود از معیارهای دوگانهای است که دنیای ما از آن رنج میبرد.
در هر صورت بیتفاوتی نسبی و سهلانگاری کشورهای غربی و رسانههای جریان اصلی در آن کشورها نسبت به اعدام 81 نفر در عربستان کاملاً قابل تقبیح است، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که اگر مواضع دولتهایی نظیر روسیه و چین را در این باره جویا شویم تردیدی نیست که از "حق حاکمیت عربستان برای مجازات افراد خاطی" آشکارا دفاع خواهند کرد. پس اگر غربیها در این موارد ریگی به کفش دارند، رقبای اقتدارگرای آنها در سطح جهان به جای ریگ، قلوه سنگ در کفششان است.
بنابراین انصاف حکم میکند که هر چیزی را در جای درست آن ببینیم.
#عربستان_سعودی
#حکم_اعدام
#حقوق_بشر
#استاندارد_دوگانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴دایرۀ تکرار و راه آسان خروج از آن
#احمد_زیدآبادی:
سخنگوی وزارت خارجه، گزارش جاوید رحمان در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی را "گزینشی" و "مغرضانه" توصیف کرده است.
جاوید رحمان گزارشگر ویژۀ سازمان ملل، در آخرین گزارش خود جمهوری اسلامی را به نقض گستردۀ حقوق بشر متهم کرده است.
به نظر من، تهیه و تدوین یگ گزارش دقیق و معتبر از وضعیت حقوق بشر در هر کشوری از راه دور، کار سهل و آسانی نیست و مانند هر گزارش دیگری با این فاصله از متن عینی رویدادها، میتواند در برخی زمینهها قدری انتزاعی باشد.
جمهوری اسلامی همواره تأکید میکند که گزارشهای گزارشگر ویژه، جانبدارانه و مبتنی بر ادعاهای یکجانبۀ مخالفان نظام است و از همین رو، آنها را بیاساس و مغرضانه میخواند. این نوع واکنش اما نه تأثیری بر نوعِ گزارشهای جاوید رحمان گذاشته و نه سبب برکناری او از مأموریتش شده است. بنابراین، گویی مسئولان جمهوری اسلامی به همین روال عادت کردهاند که گزارشگر ویژه، گزارشهای معمول خود را ارائه کند و آنها نیز بیدرنگ گزارشهای او را مغرضانه و جانبدارانه وصف کنند؛ یعنی یک داستان تکراری و کسالتبار و بینتیجه و ادامهدار!
راه خروج از این دایرۀ تکرار، اجازه به جاوید رحمان برای سفر به داخل کشور است. اگر او گزارشهای خود را طبق ادعاهای مخالفان نظام تهیه میکند و این ادعاها نیز از نگاه جمهوری اسلامی بیاساس است، پس حضور او در کشور چه مشکلی ایجاد میکند که مسئولان به قیمت تحملِ گزارشهای به قول آنان "یکسویه و متکی بر اطلاعات نادرستِ" او، از مخالفت با سفرش به ایران دست برنمیدارند؟
خب، اجازه دهید او با سفر به کشور بر مبنای" اطلاعات درست" و "چند سویه" گزارش خود را تهیه کند. آیا راهی مطمئنتر و بهتر و سادهتر از این هم برای اثبات ادعای خودتان و رد ادعای مخالفانتان وجود دارد؟ پس به چه دلیل آن را رد میکنید؟
#حقوق_بشر
#جاوید_رحمان
#گزارشگر_ویژه
#سازمان_ملل
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
سخنگوی وزارت خارجه، گزارش جاوید رحمان در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی را "گزینشی" و "مغرضانه" توصیف کرده است.
جاوید رحمان گزارشگر ویژۀ سازمان ملل، در آخرین گزارش خود جمهوری اسلامی را به نقض گستردۀ حقوق بشر متهم کرده است.
به نظر من، تهیه و تدوین یگ گزارش دقیق و معتبر از وضعیت حقوق بشر در هر کشوری از راه دور، کار سهل و آسانی نیست و مانند هر گزارش دیگری با این فاصله از متن عینی رویدادها، میتواند در برخی زمینهها قدری انتزاعی باشد.
جمهوری اسلامی همواره تأکید میکند که گزارشهای گزارشگر ویژه، جانبدارانه و مبتنی بر ادعاهای یکجانبۀ مخالفان نظام است و از همین رو، آنها را بیاساس و مغرضانه میخواند. این نوع واکنش اما نه تأثیری بر نوعِ گزارشهای جاوید رحمان گذاشته و نه سبب برکناری او از مأموریتش شده است. بنابراین، گویی مسئولان جمهوری اسلامی به همین روال عادت کردهاند که گزارشگر ویژه، گزارشهای معمول خود را ارائه کند و آنها نیز بیدرنگ گزارشهای او را مغرضانه و جانبدارانه وصف کنند؛ یعنی یک داستان تکراری و کسالتبار و بینتیجه و ادامهدار!
راه خروج از این دایرۀ تکرار، اجازه به جاوید رحمان برای سفر به داخل کشور است. اگر او گزارشهای خود را طبق ادعاهای مخالفان نظام تهیه میکند و این ادعاها نیز از نگاه جمهوری اسلامی بیاساس است، پس حضور او در کشور چه مشکلی ایجاد میکند که مسئولان به قیمت تحملِ گزارشهای به قول آنان "یکسویه و متکی بر اطلاعات نادرستِ" او، از مخالفت با سفرش به ایران دست برنمیدارند؟
خب، اجازه دهید او با سفر به کشور بر مبنای" اطلاعات درست" و "چند سویه" گزارش خود را تهیه کند. آیا راهی مطمئنتر و بهتر و سادهتر از این هم برای اثبات ادعای خودتان و رد ادعای مخالفانتان وجود دارد؟ پس به چه دلیل آن را رد میکنید؟
#حقوق_بشر
#جاوید_رحمان
#گزارشگر_ویژه
#سازمان_ملل
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴لزوم رفع ابهامی سوءتفاهم برانگیز
#احمد_زیدآبادی؛
صرفِ نظر از میزان پایبندی عملی جمهوری اسلامی به مفاد منشور حقوق بشر ملل متحد، سخنان مسئولان نظام در این زمینه نیز از لحاظ نظری و وضعیت فکر دینی در دنیای اسلام، به نظرم بسیار حائز اهمیت است.
در همین رابطه، بیانات رهبری جمهوری اسلامی در مراسم بزرگداشت آیتالله خمینی، ابهاماتی را در مورد نظر وی نسبت به "حقوق بشر" ایجاد کرده است که اگر رفع نشود؛ میتواند به برخی سوءتفاهماتِ خطرناک دامن بزند و مشکلات کشور ما را از آنچه هست، عمیقتر کند.
رهبری جمهوری اسلامی در سخنان خود نوعی پیوند بین استعمار غربی و تدوین حقوق بشر از سوی آن برقرار کرد که برخی مخاطبان، آن را به معنای عدم اعتبار حقوق بشر جهانی از سوی وی تعبیر کردهاند.
صادقانه بگویم که برداشت من از این سخنان، عمدتاً نفیِ صلاحیتِ تدوین کنندگان منشور حقوق بشر از سوی وی بود تا نفی اصالت و اهمیتِ اصول و مبانی و مفاد حقوق بشر.
قاعدتاً نفی صلاحیتِ مدعی یک فکر یا رهنمود مترادفِ نفی اصل آن فکر و رهنمود نیست؛ چنانکه ممکن است فردی از موضعی غیر دینی و یا حتی ضد دینی رفتار موسای پیامبر را مورد مذمت قرار دهد؛ اما آیا این لزوماً به معنای رد ده فرمان صادره از سوی او نیز هست؟ پاسخ روشن است؛ چرا که ده فرمان موسی در هر حال مطابق وجدان و روح اخلاقی بشر است و نفی آنها به معنای جوازِ ارتکاب قتل و دزدی و تجاوز و هر نوع ظلم و تعدی دیگر علیه همنوعان محسوب میشود؛ حال اینکه آیا موسای پیامبر صلاحیت صدور این فرامین را داشته یا نداشته است، میتواند به عنوان موضوعی اختلافی تا ابد مورد بحثِ و چالش دینداران و بیدینان قرار گیرد.
در مورد مواد 30 گانۀ منشور حقوق بشر هم داستان به همین صورت است. اینکه آیا نویسندگان این منشور به لحاظ انگیزۀ شخصی یا سیاسی از صلاحیت لازم برای نوشتن آن برخوردار بودهاند، یک حرف است و نیاز انسانِ امروز به رعایت مفاد این منشور از سوی حکومتها حرفی دیگر است.
به هر حال، شمار بسیاری از مسئولان بلندپایۀ جمهوری اسلامی هر کدام روزگاری تحت فشار دولت پهلوی و گرفتار انفرادی و بازجویی و محاکمه و زندان و بعضاً شکنجه بودهاند. حال که بر اثر گردش ایام، جایگاه آنان در سلسله مراتب قدرت معکوس شده است، آیا ممکن است اهمیت اصول حقوق بشر را به عنوان تنها ابزار و پناهگاه یک متهم یا محکوم در برابر صاحبان قدرت و حکومت، به کلی از یاد برده باشند؟
سوای از اظهارات رهبری که انتظار میرود با توضیحی روشن از آن رفع ابهام و سوءتفاهم شود؛ واقع این است که حقوق بشر را قاعدتاً بیشتر، افراد تحت فشار و ستمِ حکومتها قدر میدانند. اگر فردی واقعاً حقوق بشر را از روی صدق و راستی عقیده رد میکند، برای آزمایش میتوان او را در معرضِ ممنوعیت اظهارنظر، بازجویی خشن، انفرادی طولانی، شکنجه و دیگر موارد نقض حقوق بشر قرار داد. اگر در آن شرایط هم رعایت حقوق بشر را مضر به حال جامعۀ انسانی دانست؛ در آن صورت از او پذیرفته خواهد شد!
اگر کسی حقوق بشر را رد میکند طبعاً باید برای خودش هم آن را رد کند. آیا آن دسته از محافل تندخویی که در کشور ما بیهیچ ملاحظهای حقوق بشر را رد میکنند و یا مغایر شریعت میدانند؛ آیا خودشان حاضرند در کشوری زندگی کنند که مانع اظهارنظر آنها شود؟ و یا به دلیل عقایدشان آنان را مورد تعقیب و آزار قرار دهد؟ و یا برای اعتراف دروغ تحت فشارشان بگذارد؟ و یا از انتخاب وکیل محرومشان کند؟ و یا در شرایط سخت و طاقتفرسایی زندانی کند؟ یا تحت شکنجه بگذارد؟....
اگر با این مسائل مشکلی ندارند؛ فبها! اما اگر این موارد را برای خود نمیپسندند؛ چطور بر همنوع خود میپسندند؟
#حقوق_بشر
#آیت_الله_خمینی
#رهبری_جمهوری_اسلامی
#ده_فرمان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
صرفِ نظر از میزان پایبندی عملی جمهوری اسلامی به مفاد منشور حقوق بشر ملل متحد، سخنان مسئولان نظام در این زمینه نیز از لحاظ نظری و وضعیت فکر دینی در دنیای اسلام، به نظرم بسیار حائز اهمیت است.
در همین رابطه، بیانات رهبری جمهوری اسلامی در مراسم بزرگداشت آیتالله خمینی، ابهاماتی را در مورد نظر وی نسبت به "حقوق بشر" ایجاد کرده است که اگر رفع نشود؛ میتواند به برخی سوءتفاهماتِ خطرناک دامن بزند و مشکلات کشور ما را از آنچه هست، عمیقتر کند.
رهبری جمهوری اسلامی در سخنان خود نوعی پیوند بین استعمار غربی و تدوین حقوق بشر از سوی آن برقرار کرد که برخی مخاطبان، آن را به معنای عدم اعتبار حقوق بشر جهانی از سوی وی تعبیر کردهاند.
صادقانه بگویم که برداشت من از این سخنان، عمدتاً نفیِ صلاحیتِ تدوین کنندگان منشور حقوق بشر از سوی وی بود تا نفی اصالت و اهمیتِ اصول و مبانی و مفاد حقوق بشر.
قاعدتاً نفی صلاحیتِ مدعی یک فکر یا رهنمود مترادفِ نفی اصل آن فکر و رهنمود نیست؛ چنانکه ممکن است فردی از موضعی غیر دینی و یا حتی ضد دینی رفتار موسای پیامبر را مورد مذمت قرار دهد؛ اما آیا این لزوماً به معنای رد ده فرمان صادره از سوی او نیز هست؟ پاسخ روشن است؛ چرا که ده فرمان موسی در هر حال مطابق وجدان و روح اخلاقی بشر است و نفی آنها به معنای جوازِ ارتکاب قتل و دزدی و تجاوز و هر نوع ظلم و تعدی دیگر علیه همنوعان محسوب میشود؛ حال اینکه آیا موسای پیامبر صلاحیت صدور این فرامین را داشته یا نداشته است، میتواند به عنوان موضوعی اختلافی تا ابد مورد بحثِ و چالش دینداران و بیدینان قرار گیرد.
در مورد مواد 30 گانۀ منشور حقوق بشر هم داستان به همین صورت است. اینکه آیا نویسندگان این منشور به لحاظ انگیزۀ شخصی یا سیاسی از صلاحیت لازم برای نوشتن آن برخوردار بودهاند، یک حرف است و نیاز انسانِ امروز به رعایت مفاد این منشور از سوی حکومتها حرفی دیگر است.
به هر حال، شمار بسیاری از مسئولان بلندپایۀ جمهوری اسلامی هر کدام روزگاری تحت فشار دولت پهلوی و گرفتار انفرادی و بازجویی و محاکمه و زندان و بعضاً شکنجه بودهاند. حال که بر اثر گردش ایام، جایگاه آنان در سلسله مراتب قدرت معکوس شده است، آیا ممکن است اهمیت اصول حقوق بشر را به عنوان تنها ابزار و پناهگاه یک متهم یا محکوم در برابر صاحبان قدرت و حکومت، به کلی از یاد برده باشند؟
سوای از اظهارات رهبری که انتظار میرود با توضیحی روشن از آن رفع ابهام و سوءتفاهم شود؛ واقع این است که حقوق بشر را قاعدتاً بیشتر، افراد تحت فشار و ستمِ حکومتها قدر میدانند. اگر فردی واقعاً حقوق بشر را از روی صدق و راستی عقیده رد میکند، برای آزمایش میتوان او را در معرضِ ممنوعیت اظهارنظر، بازجویی خشن، انفرادی طولانی، شکنجه و دیگر موارد نقض حقوق بشر قرار داد. اگر در آن شرایط هم رعایت حقوق بشر را مضر به حال جامعۀ انسانی دانست؛ در آن صورت از او پذیرفته خواهد شد!
اگر کسی حقوق بشر را رد میکند طبعاً باید برای خودش هم آن را رد کند. آیا آن دسته از محافل تندخویی که در کشور ما بیهیچ ملاحظهای حقوق بشر را رد میکنند و یا مغایر شریعت میدانند؛ آیا خودشان حاضرند در کشوری زندگی کنند که مانع اظهارنظر آنها شود؟ و یا به دلیل عقایدشان آنان را مورد تعقیب و آزار قرار دهد؟ و یا برای اعتراف دروغ تحت فشارشان بگذارد؟ و یا از انتخاب وکیل محرومشان کند؟ و یا در شرایط سخت و طاقتفرسایی زندانی کند؟ یا تحت شکنجه بگذارد؟....
اگر با این مسائل مشکلی ندارند؛ فبها! اما اگر این موارد را برای خود نمیپسندند؛ چطور بر همنوع خود میپسندند؟
#حقوق_بشر
#آیت_الله_خمینی
#رهبری_جمهوری_اسلامی
#ده_فرمان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴با تشکر از #نهادهای_بین_المللی که میتوانند برخی حقوق پایمال شده را با هزینه کمتر محقق کنند
کاش به جای سالها #تحریم خرد کننده که تنها بر سر مردم آوار شده، درباره سایر مسائل #حقوق_بشر هم به ج.ا نه #ملت_ایران فشار موثر آورده بودید
✍ویدا ربانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
کاش به جای سالها #تحریم خرد کننده که تنها بر سر مردم آوار شده، درباره سایر مسائل #حقوق_بشر هم به ج.ا نه #ملت_ایران فشار موثر آورده بودید
✍ویدا ربانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat