"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
در سوگ دوستانی که غریبانه پرکشیدند
دستم به کیبورد نمی‌رود. اندوه و عزا در دلم غوغا می‌کند. مثل ابر بهاری اشک‌ام جاری است. چانه‌ام می لرزد. در این دو روز اخیر که خبرهایی شده بود؛ نخواستم باور کنم. هنوز هم نمی‌خواهم!آخر چرا؟ برای چه؟ به چه منظوری؟
زانیار با آن قد رعنا و مژه‌های بلند و تاب خورده‌اش و لقمان با آن خنده‌های ناب و شیرین و صادقانه‌اش اعدام شدند. اعدام! چه واژۀ منفوری! ده سال آنان را زیر حکم نگه داشتند. زانیار می‌گفت؛ پیش از دستگیری، مادر بزرگش خواب دیده که ده سال گرفتار می‌شود. مطمئن بود که پس از ده سال رها می‌شود. رها شد؛ اما چه رها شدنی!
صالح نوبخت وکیل‌شان می‌گفت که پروندۀ آنان از شکل امنیتی خارج شده و جنبۀ عادی کیفری به خود گرفته است. این خبر، همۀ همبندیان آنها را در سالن 12 زندان رجایی شهر خوشحال کرد و خود آنها را نیز. خبری از حکم تازه نشد . گمان بر آن بود که بحث اعدام آنها برای همیشه منتفی شده است.
اینک اما در آستانۀ سفر حسن روحانی و وزیر خارجه‌اش ظریف به نیویورک، این دو جوان را به همراه رامین حسین پناهی به چوبۀ دار آویختند. بعد از ده سال بلاتکلیفی و دلهره و اضطراب دائمی ناشی از اجرای حکم، یعنی این بهترین زمانی بود که روحانی خبر اعدام آنها را به عنوان ارمغان به محل سازمان ملل ببرد؟ رئیس جمهور و وزیر خارجه‌اش در آنجا می‌خواهند در مقابل پرسش رسانه‌ها چه بگویند؟ که آنها را نمی‌شناسند؟ که اسم‌شان را نشنیده‌اند؟ که قوۀ قضائیه مستقل است و آنها در این امور هیچکاره‌اند؟ که تروریست بودند و مستحق مرگ؟ همۀ این پاسخ‌ها با تمسخر خبرنگاران روبرو خواهد شد و در عوض، استدلال‌هایشان در محکوم کردن تحریم‌های آمریکا و رفتار ترامپ، ناشنیده خواهد ماند.
می‌پرسم این چه مصلحتی بود که ده سال اجرای حکم این دو جوان هموطن را به تأخیر انداخت؛ اما درست در آستانۀ حضور روحانی در سازمان ملل، آن مصلحت از میان برخاست؟
اصلاً من چرا این پرسش‌ها را مطرح می‌کنم؟ کدام پرسش‌ام جواب گرفته که این دومی‌اش باشد؟
دریغ از این کشور که جوانانش به جای آنکه شاد باشند و عاشق شوند و زندگی کنند؛ به هر بهانه‌ای روانۀ گور می‌شوند. دریغ از زانیار و لقمان که در عنفوان جوانی به رنج زندان گرفتار شدند و پس از سال ها تحمل اضطراب در زیر حکم اعدام؛ رهایی‌شان با مرگ رقم خورد.
دریغ از این همه خبرهای دل خراش! دریغ از لحظه‌ای دل شاد؛ دریغ از خبری خوش! سرنوشت‌مان گویی به مصیبت گره خورده است!
روزی که قرار بود مرا از زندان رجایی شهر به گناباد تبعید کنند؛ زانیار و لقمان تا صبح بیدار ماندند؛ تا هنگام بدرقه‌ام در خواب نباشند. آنها را به امید آزادی و دیدارشان در کنار دریاچۀ زریوار در آغوش گرفتم. کجا می‌دانستم که دیگر دیدارمان به قیامت می‌افتد؟
خداوندا! این بچه‌ها را که جز کار و تلاش و نیکی و صفا و دوستی از آنها ندیدم؛ در سایۀ مهربانی و لطفت، آرامش ابدی بخش و به خانواده‌هایشان و تمام دوستان و همبندیان‌شان بردباری و صبر و جزای خیر عطاء کن.
#زانیار_لقمان
#حکم_اعدام
#روحانی_ظریف
#احمد_زیدآبادی
@sedayeslahat
‼️قدرت #فضای_مجازی باعث شد #حکم_اعدام را ۲۰ روز عقب انداخت تا بررسی پرونده مجدد اتفاق بی افتد

🔹حکم اعدام جوانی که بعد ناپدید شدن دوست دخترش و بازداشت تحت شرایطی اعتراف کرده بود، اما جسد دختر تا همین امروز پیدا نشده است ۲۰ روز به تعویق افتاد.

🔹پس از انتشار ماجرای این پرونده در فضای مجازی نظر مسئولان قضایی جلب شد و به جهت آنچه وکیل متهم ابهامات پرونده نامیده جهت بررسی مجدد حکم اعدام او که قرار بود صبح ۱۱ دی ۹۸ اجرا شود ۲۰ روز به تعویق افتاد
👇👇👇
@sedayeslahat
سید علی مجتهدزاده:

‏توقف اجرای #حکم_اعدام سه جوان را پيروزی یک جريان ندانيد، حاکميت #قانون، پيروزی تمام شهروندان و مسئولان قضائی است

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴وقتی گوش شنوایی نیست!

#احمد_زیدآبادی


حکم اعدام نوید افکاری به اتهام قتل یکی از کارکنان حراست آبفای شیراز بار دیگر واکنش گستردۀ شبکه‌های اجتماعی را به همراه داشته است.
ادعاهای فراون و ضد و نقیضی از سوی طرف‌های قضیه در بارۀ قانونی بودن یا نبودن این حکم مطرح می‌شود، اما آنچه "ناظران بیطرف" را در این میان سردرگم می‌کند، عدم اطلاع از جزئیات واقعه و حقیقت ماجراست.
بارها و بارها به دستگاه قضایی تذکر داده شده است که اگر در صدد جلب اعتماد افکار عمومی به احکام صادره است، باید روند رسیدگی به اتهام‌ها را در فضایی کاملاً شفاف انجام دهد که این خود مستلزم برگزاری علنی دادگاه‌ها، حضور وکیل تعیینی در تمام مراحل دادرسی بخصوص دورۀ تحقیق و بازجویی و پذیرش تشکیل هیئت منصفه‌ای حرفه‌ای و کارآمد است که وجدان عمومی جامعه را نمایندگی کند.
تا وقتی گوش شنوایی در این باره یافت نشود، نتیجه‌اش واکنش گسترده به تک تک احکامی است که به نحوی به سیاست و قدرت ربط پیدا می‌کنند.
در چنین وضعیتی، احکام صادره چه اجرا شوند و چه نشوند، در هر دو حال، به زیان دستگاه قضایی و سیاستی دو سر باخت است!
در این میان، برخی سایت‌های منتسب به اصولگرایان از عدم اجرای حکم اعدام افکاری بر اثر فشارهای فضای مجازی اظهار نگرانی کرده و آن را نشانۀ "از کار افتادن دستگاه قضایی" دانسته‌اند. یکی از همین سایت‌ها در مورد علت مخالفت با احکام اعدام نوشته است:
"این احتمال چندان دور از ذهن نیست که «شبکه نفوذ»، کدها و قراینی را در پشت پرده می‌بیند که «یوم‌الواقعه» و ساعت صفر برخورد با خود را نزدیک می‌داند و حال این چنین شمشیر به تخریب و «مشروعیت‌زدایی» از قوه قضاییه بسته است تا در آن روز، از شدت برخورد با خود بکاهد." (نقل از مشرق نیوز)
این نوع ادبیات تهدیدآمیز مثلاً برای دفاع از "مشروعیت قانونی" احکام قضایی به کار گرفته شده است؛ حال آنکه پیامش برای هر حقوق ناخوانده‌ای هم این است که پشت تمام این قضایا منازعه‌ای سیاسی در جریان است! یعنی از این صریح‌تر هم می‌شود احکام قضایی را سیاسی دانست؟
#احمد_زیدآبادی
#دستگاه_قضایی
#فضای_مجازی
#حکم_اعدام
#نوید_افکاری

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴 #احمد_زیدآبادی

ملاحظاتی پیرامون اعدام روح‌الله زم

گفته شده است که روح‌الله زم در پی برقراری تماسی، با این تصور که از طرف دفتر آیت‌الله سید علی سیستانی به منظور اعطای کمک مالی به فعالیت‌های اوست، راهی عراق شد و بدین طریق در دام نیروهای امنیتی ایران گرفتار آمد.
من نمی‌دانم این روایت تا چه اندازه راست و دقیق است، اما حتی اگر درصد کمی از آن هم صحیح باشد، همین یک نکته به تنهایی نشاندهندۀ این واقعیت است که روح‌الله زم نه فقط هیچ نوع شناخت واقعی از مواضع آیت‌الله سیستانی نداشته بلکه از درک مناسبات قدرت در خاورمیانه نیز به کلی پرت و برکنار بوده است.
در واقع فردی با این ویژگی، بیشتر به یک کنشگر جنجالی و پر سر و صدا شباهت پیدا می‌کند تا به کسی که با پیوندهای امنیتی خود، بخواهد دولت یا نظامی را با خطر و تهدید واقعی روبرو سازد.
از این رو، فهرست بلندبالای اتهاماتی که علیه روح‌الله زم مطرح و بر اساس آنها به اعدام محکوم شد، بسیار تردید‌برانگیز است چرا که آدمی با ساده‌نگری و سطح درک و بینش سیاسی و امنیتی او، به طور طبیعی نمی‌توانست کار پیچیده و پرمخاطره‌ای را که در کیفرخواست به او نسبت داده شده است، طراحی وسازمان‌دهی کند.
با این حساب، حکم اعدام زم با نوع فعالیت‌های او اصلاً تناسب نداشت.
از این گذشته، چنان شتابی در اجرای حکم اعدام زم صورت گرفت که به سختی می‌توان منطقی متعارف برای آن کشف کرد. در واقع فاصلۀ بینِ اعلام تأیید حکم او در دیوان عالی کشور تا اجرای ناگهانی حکم به قدری کوتاه بود که ناظران را غافلگیر و شگفت‌زده کرد.
آیا این میزان شتاب برای پیشگیری از شکل گرفتن کمپینی مجازی در اعتراض به اجرای حکم او بود؟ اگر قرار به شکل‌گیری چنین کمپینی بود قاعدتاً باید پس از اعلام تأیید نهایی حکم او صورت می‌گرفت که نگرفت. بنابراین این مورد نمی‌تواند دلیل تعجیل در اجرای حکم او باشد.
آیا عجله در اعدام زم، به منظور جلوگیری از لابی‌های پشت پردۀ احتمالی به قصد تقلیل مجازات او بود؟ با توجه به پیوندهای خانوادگی روح‌الله زم و طرح این موضوع از سوی برخی از تحلیل گران سیاسی که او شاید به همین دلیل مورد ترحم و شفقت قرار گیرد، نمی‌توان این احتمال را به کلی نادیده گرفت.
و سرانجام آیا هدف از تسریع در اجرای حکم زم، نوعی اخطار به کسانی است که فعالیت‌هایی مشابه او انجام می‌دهند؟ احتمال این مورد بیشتر است گرچه "اعدام" معمولاً قدرت بازدارندگی اندکی دارد و بیشتر به جری شدن همفکران فرد اعدامی منجر می‌شود.
این در حالی است که پیش و پس از دستگیری روح‌الله زم از ارتباطات مخفیانۀ او با چهره‌های شاخص و محافل مؤثر در درون نظام سخن می‌رفت و وعدۀ افشای آنها داده می‌شد! او اعدام شد در حالی که حتی یک چهرۀ سرشناسِ درون‌حکومتی به ارتباط با او متهم نشد! حالا پاسخگوی آن حجم از تبلیغات کیست؟ آیا اثر آن همه تبلیغات جز این است که عده‌ای شتاب در اعدام زم را به بیم از افشای آن نام‌ها نسبت دهند؟ نام‌هایی که شاید اصلاً وجود خارجی هم نداشته باشند!
نیزه بازی اندرین کوه‌های تنگ
نیزه بازان را همی آرد به تنگ

#آیت_الله_سیستانی
#روح_الله_زم
#حکم_اعدام
#افشاگری

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴این اعتراض از چه زاویه‌ای است؟

#احمد_زیدآبادی:

اگر یک سازمان معتبر حقوق بشری به کشورهای غربی معترض شود که چرا از روی ماجرای اعدام دسته‌جمعی 81 نفر در عربستان سعودی تقریباً به نرمی عبور کردند و این حادثه را با قاطعیت و صراحتِ لازم محکوم نکردند، از نظر من چنین اعتراضی کاملاً موجه و مقبول و مشروع است.
اما اعتراض برخی مقام‌های جمهوری اسلامی به آمریکا و اروپا در همین مورد، چندان قابل درک نیست و تناقضاتی در بر دارد.
آیا از نگاه این مقام‌ها، دخالت و اعتراضِ متحدان غربی به صدور و اجرای احکام قضایی در دیگر کشورها، اصولاً اقدامی مفید و صحیح است؟ اگر هست چرا هنگامی که این دخالت و اعتراض متوجه احکام قضایی کشور خودمان می‌شود، آن را "مداخلۀ غیر قانونی و نامشروع در امور داخلی یک کشور مستقل" می‌نامند و آن را قویاً محکوم می‌کنند؟ اما اگر چنین دخالتی اصولاً صحیح و مفید نیست، چرا حالا که نوبت به سعودی‌ها رسیده است، طرفِ غربی را به تکرار یک "عمل نادرست و مضر" فرامی‌خوانند؟
طبعاً این مقام‌ها پاسخ خواهند داد که منظورشان مشخصاً برخورد دوگانۀ غربی‌ها و استفادۀ آنها از معیارها و استانداردهای دوگانه با موضوع حقوق بشر است به طوری که وقتی پای متحدان‌شان در میان باشد، چشم بر روی موارد فاحش نقض حقوق بشر می‌بندند ولی هرگاه کشورهای مخالف آنها موردی از حقوق بشر را نقض کنند، با تمام قوا به آن حمله‌ور می‌شوند.
چنین اعتراضی هم به نظر من شایستۀ یک نهاد مستقل حقوق بشری است و هنگامی که از سوی مقام‌های دولتی مطرح می‌شود، متأسفانه با انگیزۀ پاک و بشردوستانه‌ای همراه نیست، زیرا مقصود نهایی از چنین ایراد و اشکالی این نیست که چون به کارنامۀ حقوق بشری کشورهای مخالف خود معترض می‌شوید، پس به کارنامۀ حقوق بشری متحدان خود نیز معترض شوید تا سطح رعایتِ حقوق بشر در دنیا بهبود یابد، بلکه منظور این است که چون به عملکرد متحدان خود در زمینۀ حقوق بشر حساسیت لازم را ندارید، پس به عملکرد کشورهای مخالف خود نیز در این زمینه کاری نداشته باشید تا هر دولتی هر طور که دلش خواست با اتباع و شهروندان خود برخورد کند!
بنابراین، ماهیت این بحث دغدغۀ رعایت حقوق انسانی در همه جای جهان نیست، بلکه بیشتر جستجوی بهانۀ ظاهرالصلاحی برای عبور از موازین شناخته شدۀ حقوق بشر است.
به هر حال اینکه دولت‌ها مخالفانِ داخلی خود را گناهکار و مستحق هر نوع مجازات و عقوبتی بدانند و اعتراض کشورهای دیگر در این زمینه را برنتابند، اما در مقابل، مخالفان داخلی کشورهای دیگر را بی‌گناه و اعتراض به مجازات آنها توسط دیگر کشورها را ضروری بدانند، خود از معیارهای دوگانه‌ای است که دنیای ما از آن رنج می‌برد.
در هر صورت بی‌تفاوتی نسبی و سهل‌انگاری کشورهای غربی و رسانه‌های جریان اصلی در آن کشورها نسبت به اعدام 81 نفر در عربستان کاملاً قابل تقبیح است، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که اگر مواضع دولت‌هایی نظیر روسیه و چین را در این باره جویا شویم تردیدی نیست که از "حق حاکمیت عربستان برای مجازات افراد خاطی" آشکارا دفاع خواهند کرد. پس اگر غربی‌ها در این موارد ریگی به کفش دارند، رقبای اقتدارگرای آنها در سطح جهان به جای ریگ، قلوه سنگ در کفش‌شان است.
بنابراین انصاف حکم می‌کند که هر چیزی را در جای درست آن ببینیم.

#عربستان_سعودی
#حکم_اعدام
#حقوق_بشر
#استاندارد_دوگانه

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴چه اقدامی مناسب حالِ محکوم است؟

#احمد_زیدآبادی:

آن دسته از احکام امنیتی که با موضوعات پشت‌پردۀ فرامرزی گره می‌خورند، برای افرادِ محکوم و کنشگران حقوق بشری واقعاً دردسرساز می‌شوند.
به نظرم حکم اعدام دکتر احمد رضا جلالی از این دسته احکام است. این قبیل پرونده‌ها معمولاً در مناسبات امنیتی و پیچیدۀ بین کشورها ریشه دارند؛ چیزی که یک ناظر عادی قادر به درک و کشف آنها نیست و از همین رو، نمی‌داند چه نوع موضع‌گیری به نجات فرد محکوم کمک می‌کند و یا به عکس، جان او را بیش از پیش به خطر می‌اندازند.
اصلِ داستان پروندۀ آقای جلالی هر چه باشد، اما تهدید به اجرای حکم اعدام او در روزهای اخیر، با ماجرای محاکمۀ حمید نوری در سوئد بی‌ربط نیست.
پیوند خوردن دو پرونده در دو نقطۀ مختلف جهان، گاهی به معامله و مبادله و گاهی نیز به انتقامگیری و روکم کنی و لجاجت دوجانبه منجر می‌شود.
کمک به نجات جان یک انسان در چنین مواردی معمولاً "مساعی جمیله" آن هم عمدتاً بین دولت‌هاست. برخی دیگر از تلاش‌ها بدبختانه به صورتی ناخواسته آتش انتقامجویی و لجبازی را تیزتر می‌کند؛ امری که عمدتاً به زیان فرد محکوم تمام می‌شود.

#احمد_رضا_جلالی
#حمید_نوری
#حکم_اعدام
#مساعی_جمیله

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat