اكثريت عظيم روشنفكرانى كه مىشناسم در جستجوى چيزى نيستند و هيچ كارى نمىكنند و به درد كارى نمىخورند. همهشان بد تحصيل كردهاند، به طور جدى مطالعه نمىكنند، دربارهى علوم فقط پرحرفى مىكنند، از هنر هم كم سر در مى آورند. همهشان خودشان را مىگيرند و با قيافهى جدى، گندهگويى و فلسفهبافى مىكنند؛ حال آن كه پيش چشمشان كارگرها غذا ندارند و چهل نفرى در يك اتاق نامناسب مىخوابند، توى ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاكى اخلاقى مىلولند...
پر واضح است كه همهى حرفهاى قشنگمان فقط براى آن است كه سر خودمان و ديگران شيره بماليم.
#آنتون_چخوف
@ShafiAzad
پر واضح است كه همهى حرفهاى قشنگمان فقط براى آن است كه سر خودمان و ديگران شيره بماليم.
#آنتون_چخوف
@ShafiAzad
به مردی که یک پایش را از دست داده است، گفتنِ اینکه کسانی هستند که هر دو پایشان را از دست داده اند، تسلی دادن نیست بلکه دست انداختنش است. در درجهی معینی از درماندگی و بیچارگی، دیگر هر مقایسهی کمّیت معنایش را از دست میدهد!
📕 گفتگو با مرگ
✍🏻 #آرتور_کوستلر
@ShafiAzad
📕 گفتگو با مرگ
✍🏻 #آرتور_کوستلر
@ShafiAzad
کسانی که زندگی خود را صرف مطالعه و دانششان را از خلال سطور استخراج میکنند، شبیه افرادی هستند که از توضیحات و توصیفات مسافران، اطلاعات دقیقی دربارهی یک کشور به دست آوردهاند. این افراد میتوانند چیزهای زیادی دربارهی آنجا بگویند و با این حال و پس از این همه، هیچ درک روشن و مربوط و ژرفی از وضعیت و موقعیت آنجا ندارند. اما کسانی که زندگی را وقف تأمل و اندیشه کردهاند به خودِ مسافران شبیهاند؛ فقط اینها هستند که میدانند دربارهی چه حرف میزنند، با جریان حقیقی امور آشنایند و یکسره غرق در موضوع شدهاند...
#آرتور_شوپنهاور
@ShafiAzad
#آرتور_شوپنهاور
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
اینکه یکی از نخستوزیران رژیم پهلوی شیفتهی ادبیات بود و خواننده پر و پا قرص شاعران بزرگ فرانسوی به شمار میرفت ، اینکه هویدا علاقهی خاصی به جمعهای روشنفکری داشت : صادق هدایت ، صادق چوبک و ابراهیم گلستان از دوستان نزدیکش بودند ، همه و همه نشان میدهد که او آدم خاصی بود. اگر چه این خاص بودن با انگِ همجنسگرایی و بهایی بودن هویدا همواره تکفیر میشد، اما میلانی جنبههای دیگری از زندگی خاص هویدا را تصویر میکند. او در میان مجموعهای از کارگزاران سلطنتی که آلوده به فساد اقتصادی بودند، کمتر علاقهای به مکنت داشت. از طرف دیگر او علاقهی چندانی به قدرت نیز نداشت و یا به قول ابراهیم گلستان ، چنین وانمود میکرد...
📕 معمای هویدا
✍️🏻 #عباس_میلانی
@ShafiAzad
اینکه یکی از نخستوزیران رژیم پهلوی شیفتهی ادبیات بود و خواننده پر و پا قرص شاعران بزرگ فرانسوی به شمار میرفت ، اینکه هویدا علاقهی خاصی به جمعهای روشنفکری داشت : صادق هدایت ، صادق چوبک و ابراهیم گلستان از دوستان نزدیکش بودند ، همه و همه نشان میدهد که او آدم خاصی بود. اگر چه این خاص بودن با انگِ همجنسگرایی و بهایی بودن هویدا همواره تکفیر میشد، اما میلانی جنبههای دیگری از زندگی خاص هویدا را تصویر میکند. او در میان مجموعهای از کارگزاران سلطنتی که آلوده به فساد اقتصادی بودند، کمتر علاقهای به مکنت داشت. از طرف دیگر او علاقهی چندانی به قدرت نیز نداشت و یا به قول ابراهیم گلستان ، چنین وانمود میکرد...
📕 معمای هویدا
✍️🏻 #عباس_میلانی
@ShafiAzad
چهار پنجِ صبح بود
گفت بخواب
گفتم کابوسام نمیذارن باید چشام خسته شن:)
گفت ببین کابوسات ماله من چشاتو ببندُ فقط به خواب فکر کنن...
گفتم چشم ...
گذشت.... شبا با شب بخیراش میخوابیدم.
یه چن وقتیه باز کابوسام برگشتن:)
یه چن وقتیه شب بخیری نیس:)
یه چن وقتیه کابوسات ماله من چشاتو ببند و به خواب فکر کنی نیست :)
میدونی اینکه کابوسِ آدما رو ازشون بگیری
خیلی قشنگه...
ولی اگه هزار تا کابوس با جای خالیت جاش نیاری قشنگتره...:)
@ShafiAzad
گفت بخواب
گفتم کابوسام نمیذارن باید چشام خسته شن:)
گفت ببین کابوسات ماله من چشاتو ببندُ فقط به خواب فکر کنن...
گفتم چشم ...
گذشت.... شبا با شب بخیراش میخوابیدم.
یه چن وقتیه باز کابوسام برگشتن:)
یه چن وقتیه شب بخیری نیس:)
یه چن وقتیه کابوسات ماله من چشاتو ببند و به خواب فکر کنی نیست :)
میدونی اینکه کابوسِ آدما رو ازشون بگیری
خیلی قشنگه...
ولی اگه هزار تا کابوس با جای خالیت جاش نیاری قشنگتره...:)
@ShafiAzad
آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، واقعهای خوش چه زود میتواند از نو دستودلش را به زندگی بخواند؟
اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.
📕 سووشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
@ShafiAzad
اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.
📕 سووشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
@ShafiAzad
آدم در روز کلی کلمه میشنود؛
بعضی کلمهها آبادت میکنند و بعضی خراب!
بعضی کلمهها جنسیت دارند،
بعضیها هم شخصیت دارند.
مونثاند و لطیف یا مذکر و خشن!
کلمهها وزن و مزه هم دارند،
وزن بعضیهایشان زیاد است
و مزهی بعضیهایشان تلخ...
بعضیهایشان قلع و قمع میکنند،
بعضیهایشان نوازشت ...
شنیدن جملهی «جای طرف خالی !» ،
همیشه غمگینم میکند.
یادآوری میکند یکی باید باشد و نیست.
حس میکنم جای های خالی دلم زیاد شده ...
نفسم را بیرون میدهم و میگویم :
«جای خالی بعضی آدمها با هیچ چیز پر نمیشود...!»
#مريم_سميع_زادگان
@ShafiAzad
بعضی کلمهها آبادت میکنند و بعضی خراب!
بعضی کلمهها جنسیت دارند،
بعضیها هم شخصیت دارند.
مونثاند و لطیف یا مذکر و خشن!
کلمهها وزن و مزه هم دارند،
وزن بعضیهایشان زیاد است
و مزهی بعضیهایشان تلخ...
بعضیهایشان قلع و قمع میکنند،
بعضیهایشان نوازشت ...
شنیدن جملهی «جای طرف خالی !» ،
همیشه غمگینم میکند.
یادآوری میکند یکی باید باشد و نیست.
حس میکنم جای های خالی دلم زیاد شده ...
نفسم را بیرون میدهم و میگویم :
«جای خالی بعضی آدمها با هیچ چیز پر نمیشود...!»
#مريم_سميع_زادگان
@ShafiAzad
حق با عمویش بود.
دلتنگی برای گذشته،
مثل عشق بازی با زنی مرده بود،
خیر و برکت نداشت.
📕 خاطرات پراکنده
✍🏻 #گلی_ترقی
@ShafiAzad
دلتنگی برای گذشته،
مثل عشق بازی با زنی مرده بود،
خیر و برکت نداشت.
📕 خاطرات پراکنده
✍🏻 #گلی_ترقی
@ShafiAzad
فقط با کسانی بحث کنید که میدانید آنقدر عقل و عزت نفس دارند که حرفهای بیمعنی نمیزنند، کسانی که به دلیل توسل میجویند، حقیقت را گرامی میدارند و آنقدر منصف هستند که اگر حق با طرف مقابلشان باشد، اشتباه بودنشان را قبول میکنند.
پس نتیجه میگیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی!...
#آرتور_شوپنهاور
@ShafiAzad
پس نتیجه میگیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی!...
#آرتور_شوپنهاور
@ShafiAzad
روزی که مالِ من شدی؛جُم نمیخورم از کنارت لااقل چند روزِ اول،
یا شایدم چند ماهِ اول
آخه نبودنات یه جوری رفته توی جونم و یخ زده کلِ وجودمو که فقط تنورِ دستات و گرمی تنته که میتونه آب کنه یخا رو...
روزی که مالِ من شدی؛
انقدر دوستت دارم میگم که در بیاد عوضِ اونهمه دوستت دارمایی که گفتم و صداش باز رسید به گوشِ خودم از بس دور بودی،از بس نبودی پیشم...
روزی که مالِ من شدی؛
گوشیمو پر میکنم از عکسای دو تاییمون،
یا نه اصلا از عکسایی که خودم با دستای خودم ازت گرفتم،
بسه هرچی به عکسای تکیت نگاه کردم و هی فکر کردم یعنی کی گرفته این عکسو ازش؟؟؟
روزی که مالِ من شدی؛
دستتو میگیرم میبرمت جاهایی که آرزو داشتم باهم بریم،
جاهایی که تو رویاهام اونجا باهات بودم، باهم بودیم،میبرمت اونجا و واقعی میکنم تمومِ رویاهامو...
روزی که مالِ من شدی؛
دستمو میذارم دو طرفِ اون صورت زبر از ته ریشت و زل میزنم تو چشات،
اونقدر که خسته شم از نگاه کردن به اون مردمکا
خسته نمیشم من البته مگه اینکه تو خسته شی از اونجور با ذوق نگاه کردنای من...
روزی که مالِ من شدی؛
اونقدر درِ گوشت از عشق و دوست داشتنم و شعرام که فقط و فقط برای خودته میخونم که وقت نکنی
جز صدای من که موقع حرف زدن باهات از ذوق زیاد میلرزه صدایی رو بشنوی...
روزی که مالِ من شدی؛
سرمو میذارم رو سینت و یه دل سیر میخوابم،
عوضِ همه شبایی که بی قرار بودمو و بدونِ امنِ حضورت آروم و قرار نداشتم چه برسه به خواب...
روزی که مالِ من شدی؛
حتما یه کاری میکنم معنی خواستنو عوض کنن،
یه کاری میکنم موقع مثال زدن عشق و عاشقی اسم منو تو رو بیارن جای لیلی و مجنون....
روزی که مالِ من شدی؛
به همه ثابت میکنم که خواستن و موندن برای قصه ها نیست،
فقط یه آدمی میخواد اندازه تو خواستنی
و یه آدمی که قدِ من اون آدم خواستنی رو بخواد...
@shafiAzad
یا شایدم چند ماهِ اول
آخه نبودنات یه جوری رفته توی جونم و یخ زده کلِ وجودمو که فقط تنورِ دستات و گرمی تنته که میتونه آب کنه یخا رو...
روزی که مالِ من شدی؛
انقدر دوستت دارم میگم که در بیاد عوضِ اونهمه دوستت دارمایی که گفتم و صداش باز رسید به گوشِ خودم از بس دور بودی،از بس نبودی پیشم...
روزی که مالِ من شدی؛
گوشیمو پر میکنم از عکسای دو تاییمون،
یا نه اصلا از عکسایی که خودم با دستای خودم ازت گرفتم،
بسه هرچی به عکسای تکیت نگاه کردم و هی فکر کردم یعنی کی گرفته این عکسو ازش؟؟؟
روزی که مالِ من شدی؛
دستتو میگیرم میبرمت جاهایی که آرزو داشتم باهم بریم،
جاهایی که تو رویاهام اونجا باهات بودم، باهم بودیم،میبرمت اونجا و واقعی میکنم تمومِ رویاهامو...
روزی که مالِ من شدی؛
دستمو میذارم دو طرفِ اون صورت زبر از ته ریشت و زل میزنم تو چشات،
اونقدر که خسته شم از نگاه کردن به اون مردمکا
خسته نمیشم من البته مگه اینکه تو خسته شی از اونجور با ذوق نگاه کردنای من...
روزی که مالِ من شدی؛
اونقدر درِ گوشت از عشق و دوست داشتنم و شعرام که فقط و فقط برای خودته میخونم که وقت نکنی
جز صدای من که موقع حرف زدن باهات از ذوق زیاد میلرزه صدایی رو بشنوی...
روزی که مالِ من شدی؛
سرمو میذارم رو سینت و یه دل سیر میخوابم،
عوضِ همه شبایی که بی قرار بودمو و بدونِ امنِ حضورت آروم و قرار نداشتم چه برسه به خواب...
روزی که مالِ من شدی؛
حتما یه کاری میکنم معنی خواستنو عوض کنن،
یه کاری میکنم موقع مثال زدن عشق و عاشقی اسم منو تو رو بیارن جای لیلی و مجنون....
روزی که مالِ من شدی؛
به همه ثابت میکنم که خواستن و موندن برای قصه ها نیست،
فقط یه آدمی میخواد اندازه تو خواستنی
و یه آدمی که قدِ من اون آدم خواستنی رو بخواد...
@shafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️اکسیتوسین؛ مکانیسمی پنهان در تصمیمگیری
آیا ما بر اساس منطق تصمیم میگیریم؟ ما معمولاً میپنداریم که اطلاعات را کسب و پردازش میکنیم و به راهحل مطلوب میرسیم. اما در عمل چنین نیست و ما همواره اسیر چارچوبها و محدودیتهای زیستی خود هستیم. حتی تصمیمگیریمان در برابر کسانی که مورد علاقه ما هستند نیز از این قاعده مستثنی نیست.
رسم تکهمسری که پیوند و زندگی مشترک با یک نفر در نظر گرفته میشود، در ظاهر به فرهنگ، ارزشها و اصول اخلاقی فرد مربوط است. در اینکه تمامی این عوامل مهم هستند، شکی وجود ندارد؛ اما هورمونهای بدن که نیرویی عمیقتر هستند نیز در اخذ این تصمیم دخالت دارند. اکسیتوسین نیرومندترین هورمونی است که در پیدایش این پیوند جادویی به نحوی اساسی نقش ایفاء میکند.
در یک مطالعه به مردانی که عاشق همسر خود بودند مقداری اکسیتوسین تجویز کردند. سپس از آنها در مورد جذابیت یک زن غریبه سؤال پرسیدند. نتایج این پژوهش نشان داد برای مردانی که اکسیتوسین دریافت کرده بودند جذابیت جنسی همسرشان بیشتر از جذابیت زنان غریبه بود. در واقع این مردان حتی از زنان جذابی که در این مطالعه شرکت داشتند از نظر فیزیکی فاصله میگرفتند. بنابراین پژوهشگران دریافتند که اکسیتوسین منجر به افزایش پیوند آنها با همسرشان شده است.
اما چرا مواد شیمیایی از جمله اکسیتوسین میتوانند موجب افزایش قدرت پیوند انسانها شوند؟ از نگرش فرگشتی ما انتظار داریم که جنس نر به منظور هر چه بیشتر پراکندن و انتقال ژنهای خود از تکهمسری دوری کند؛ اما اگر مقصود بقای فرزندان باشد، وجود یک زوج بهتر از یک والد است. این واقعیت ساده به اندازهای حائز اهمیت است که مغزمان راههای مخفیانه و مرموزی برای تأثیر گذاشتن بر تصمیم ما در این زمینه ابداع کرده است.
Source: PNAS
@NeoSciensology
آیا ما بر اساس منطق تصمیم میگیریم؟ ما معمولاً میپنداریم که اطلاعات را کسب و پردازش میکنیم و به راهحل مطلوب میرسیم. اما در عمل چنین نیست و ما همواره اسیر چارچوبها و محدودیتهای زیستی خود هستیم. حتی تصمیمگیریمان در برابر کسانی که مورد علاقه ما هستند نیز از این قاعده مستثنی نیست.
رسم تکهمسری که پیوند و زندگی مشترک با یک نفر در نظر گرفته میشود، در ظاهر به فرهنگ، ارزشها و اصول اخلاقی فرد مربوط است. در اینکه تمامی این عوامل مهم هستند، شکی وجود ندارد؛ اما هورمونهای بدن که نیرویی عمیقتر هستند نیز در اخذ این تصمیم دخالت دارند. اکسیتوسین نیرومندترین هورمونی است که در پیدایش این پیوند جادویی به نحوی اساسی نقش ایفاء میکند.
در یک مطالعه به مردانی که عاشق همسر خود بودند مقداری اکسیتوسین تجویز کردند. سپس از آنها در مورد جذابیت یک زن غریبه سؤال پرسیدند. نتایج این پژوهش نشان داد برای مردانی که اکسیتوسین دریافت کرده بودند جذابیت جنسی همسرشان بیشتر از جذابیت زنان غریبه بود. در واقع این مردان حتی از زنان جذابی که در این مطالعه شرکت داشتند از نظر فیزیکی فاصله میگرفتند. بنابراین پژوهشگران دریافتند که اکسیتوسین منجر به افزایش پیوند آنها با همسرشان شده است.
اما چرا مواد شیمیایی از جمله اکسیتوسین میتوانند موجب افزایش قدرت پیوند انسانها شوند؟ از نگرش فرگشتی ما انتظار داریم که جنس نر به منظور هر چه بیشتر پراکندن و انتقال ژنهای خود از تکهمسری دوری کند؛ اما اگر مقصود بقای فرزندان باشد، وجود یک زوج بهتر از یک والد است. این واقعیت ساده به اندازهای حائز اهمیت است که مغزمان راههای مخفیانه و مرموزی برای تأثیر گذاشتن بر تصمیم ما در این زمینه ابداع کرده است.
Source: PNAS
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️ما چگونه مطمئن میشویم کلمات را همانطور که میخواهیم بیان میکنیم؟
ناحیهای از مغز انسان در ادای صحیح کلمات به شکل روان و بدون وفقه نقش ایفاء میکند. اختلال در این بخش از مغز که دورسال پرهسنترال جایرس نام دارد منجر به ایجاد لکنت زبان میشود. قشر مغزی در کنترل حرکت دهان، لبها و زبان برای تشکیل کلمات ایفای نقش میکند. تحقیقات جدید نشان میدهد نقش دورسال پرهسنترال جایرس در حفظ کنترل گفتار و بیان کلمات به نوعی که دلمان میخواهد بسیار کلیدی است. تولید گفتار انسان به شدت تحت تأثیر بازخورد شنیداری ایجاد میشود. ما در حین صحبت کردن به طور پیوسته بر خروجی صدای خود نظارت داریم و همواره میکوشیم آن را برای حفظ روانی گفتارمان تنظیم کنیم. سه ناحیه قشر مغزی که سوپریور تمپورال جایرس، سوپرامارجینال جایرس و دورسال پرهسنترال جایرس نامیده میشوند در تصحیح خطاهای گفتاری نقش دارند. اما وقتی تأخیرهای زمانی به معنای خطاهای بازخورد به حداکثر میرسد، از نظر فعالیت فقط دورسال پرهسنترال جایرس غالب میشود که همین نشان میدهد نقش این بخش از مغز در خودنظارتگری صوتی واقعاً حیاتی است.
Source: PLOS Biology
@NeoSciensology
ناحیهای از مغز انسان در ادای صحیح کلمات به شکل روان و بدون وفقه نقش ایفاء میکند. اختلال در این بخش از مغز که دورسال پرهسنترال جایرس نام دارد منجر به ایجاد لکنت زبان میشود. قشر مغزی در کنترل حرکت دهان، لبها و زبان برای تشکیل کلمات ایفای نقش میکند. تحقیقات جدید نشان میدهد نقش دورسال پرهسنترال جایرس در حفظ کنترل گفتار و بیان کلمات به نوعی که دلمان میخواهد بسیار کلیدی است. تولید گفتار انسان به شدت تحت تأثیر بازخورد شنیداری ایجاد میشود. ما در حین صحبت کردن به طور پیوسته بر خروجی صدای خود نظارت داریم و همواره میکوشیم آن را برای حفظ روانی گفتارمان تنظیم کنیم. سه ناحیه قشر مغزی که سوپریور تمپورال جایرس، سوپرامارجینال جایرس و دورسال پرهسنترال جایرس نامیده میشوند در تصحیح خطاهای گفتاری نقش دارند. اما وقتی تأخیرهای زمانی به معنای خطاهای بازخورد به حداکثر میرسد، از نظر فعالیت فقط دورسال پرهسنترال جایرس غالب میشود که همین نشان میدهد نقش این بخش از مغز در خودنظارتگری صوتی واقعاً حیاتی است.
Source: PLOS Biology
@NeoSciensology
کتاب سالها حکایت بیهودگی زندگی یک خانواده و سالهایی غیرقابل تحمل که مملو از درد است. وولف در این کتاب مینویسد: اگر حقیقت را در مورد خود نگویید، نمیتوانید آن را در مورد دیگران بیان کنید.
📕 سال ها
✍🏻 #ویرجینیا_وولف
@ShafiAzad
📕 سال ها
✍🏻 #ویرجینیا_وولف
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
نپرسید دنیا به چه نیاز دارد؛ نپرسید دیگران دربارهی کاری که شما باید با زندگیتان انجام دهید چه فکر میکنند؛ بپرسید چه چیزی باعث بیداری و زنده شدنتان میشود چون دنیا بیش از هر چیز دیگری به مردان و زنانی نیاز دارد که بیدار و زنده شدهاند. آنچه دنیا بدان نیاز دارد این است که مردم با خلوصی ذاتی طوری علایقشان را دنبال کنند که در زندگی دیگران نیز بهبودی ایجاد کند.
📕 دگرگونی
✍🏻 #میشل_بوتور
@ShafiAzad
نپرسید دنیا به چه نیاز دارد؛ نپرسید دیگران دربارهی کاری که شما باید با زندگیتان انجام دهید چه فکر میکنند؛ بپرسید چه چیزی باعث بیداری و زنده شدنتان میشود چون دنیا بیش از هر چیز دیگری به مردان و زنانی نیاز دارد که بیدار و زنده شدهاند. آنچه دنیا بدان نیاز دارد این است که مردم با خلوصی ذاتی طوری علایقشان را دنبال کنند که در زندگی دیگران نیز بهبودی ایجاد کند.
📕 دگرگونی
✍🏻 #میشل_بوتور
@ShafiAzad
زندگی
مرا به سوی بدبختی هدایت کردی
اما من هنوز هم راهی برای
فراموش کردن تو نمیبینم!!
📕 دزیره
✍🏻 #آن_ماری_سلینکو
@ShafiAzad
مرا به سوی بدبختی هدایت کردی
اما من هنوز هم راهی برای
فراموش کردن تو نمیبینم!!
📕 دزیره
✍🏻 #آن_ماری_سلینکو
@ShafiAzad