Forwarded from Sciensology
▪️تولید نورونهای جدید در مغزهای بالغ
باور سنتی که مربوط به کارهای سانتیاگو کاخال در اواخر دههٔ ۱۸۰۰ میلادی میشود این است که مغز مهرهداران تمام نورونهای خود را در رشد جنینی یا اوایل دوران نوزادی تشکیل میدهد. فراتر از این مرحله نورونها میتوانند شکل خود را تغییر دهند، اما مغز نمیتواند نورونهای جدیدی ایجاد کند. این نظریه پذیرفته شده بود تا اینکه یکسری استثناها توسط پژوهشگران بعدی یافت شد. در جستار پیشِ رو به بررسی این مسأله میپردازیم.
@NeoSciensology
باور سنتی که مربوط به کارهای سانتیاگو کاخال در اواخر دههٔ ۱۸۰۰ میلادی میشود این است که مغز مهرهداران تمام نورونهای خود را در رشد جنینی یا اوایل دوران نوزادی تشکیل میدهد. فراتر از این مرحله نورونها میتوانند شکل خود را تغییر دهند، اما مغز نمیتواند نورونهای جدیدی ایجاد کند. این نظریه پذیرفته شده بود تا اینکه یکسری استثناها توسط پژوهشگران بعدی یافت شد. در جستار پیشِ رو به بررسی این مسأله میپردازیم.
@NeoSciensology
Telegraph
تولید نورونهای جدید در مغزهای بالغ
اولین استثناء گیرندههای بویایی بودند که در معرض دنیای بیرون و مواد شیمیایی سمی آن قرار دارند. بینی حاوی سلولهای بنیادی است که در طول زندگی نابالغ باقی میمانند. آنها به صورت دورهای تقسیم میشوند و یک سلول نابالغ باقی میماند، اما سلول دیگر متمایز میشود…
Forwarded from Sciensology
▪️زیبایی مناظر طبیعی
بسیاری از ویژگیهای ریختی مناظر طبیعی ممکن است از نظر زیباییشناختی جذاب باشند؛ زیرا موجب فعالسازی سیستمهایی از مغز میشوند که فرگشت یافتهاند تا سیگنالهایی از ایمنی، غذا و غیره ارائه دهند. فضای باز ممکن است به این علت جذاب باشد که شکارچیان بالقوه را میتوان دید. سرپناه ممکن است به این علت جذاب باشد که جایی برای پنهان شدن است (اپلتون، ۱۹۷۵). یک منظرهٔ سرسبز و خرم ممکن است به این علت جذاب باشد که نشاندهندهٔ فراوانی غذا میباشد. گلها ممکن است به صورت پیشبینیکنندهٔ میوه در اواخر فصل جذاب باشند. رنگ آبی توسط میمونها ترجیح داده میشود و این ممکن است به این علت باشد که آسمان آبی چون از ورای پوشش چتر مانند جنگل دیده میشود، نشانی از محل ایمنی روی زمین از چنگال شکارچیان است (هامفری، ۱۹۷۱). یک غروب آفتاب قرمز شفاف یا نارنجی ممکن است به عنوان یک پیشبینیکنندهٔ هوای خوب و ایمنی در طول شب بدون آب و هوای بد جذاب باشد. رولز پیشنهاد میکند این عوامل برای ایجاد زیبایی به تنهایی عمل نمیکنند، اما شاید به زیبایی زیباییشناختی که تحتتأثیر عوامل بسیاری قرار میگیرند کمک کنند.
@NeoSciensology
بسیاری از ویژگیهای ریختی مناظر طبیعی ممکن است از نظر زیباییشناختی جذاب باشند؛ زیرا موجب فعالسازی سیستمهایی از مغز میشوند که فرگشت یافتهاند تا سیگنالهایی از ایمنی، غذا و غیره ارائه دهند. فضای باز ممکن است به این علت جذاب باشد که شکارچیان بالقوه را میتوان دید. سرپناه ممکن است به این علت جذاب باشد که جایی برای پنهان شدن است (اپلتون، ۱۹۷۵). یک منظرهٔ سرسبز و خرم ممکن است به این علت جذاب باشد که نشاندهندهٔ فراوانی غذا میباشد. گلها ممکن است به صورت پیشبینیکنندهٔ میوه در اواخر فصل جذاب باشند. رنگ آبی توسط میمونها ترجیح داده میشود و این ممکن است به این علت باشد که آسمان آبی چون از ورای پوشش چتر مانند جنگل دیده میشود، نشانی از محل ایمنی روی زمین از چنگال شکارچیان است (هامفری، ۱۹۷۱). یک غروب آفتاب قرمز شفاف یا نارنجی ممکن است به عنوان یک پیشبینیکنندهٔ هوای خوب و ایمنی در طول شب بدون آب و هوای بد جذاب باشد. رولز پیشنهاد میکند این عوامل برای ایجاد زیبایی به تنهایی عمل نمیکنند، اما شاید به زیبایی زیباییشناختی که تحتتأثیر عوامل بسیاری قرار میگیرند کمک کنند.
@NeoSciensology
اشتباهی که بنجامین فرانکلین
هرگز فراموش نکرد!
بنجامین فرانکلین در هفتسالگی سخت عاشق یک سوت شده بود. اشتیاق او برای خرید سوت به قدری زیاد بود که یک راست به مغازه اسباببازی فروشی رفت و هرچه سکه در جیبش داشت، روی پیشخوان مغازه ریخت و بدون آنکه قیمت سوت را بپرسد همه سکهها را به فروشنده داد! فرانکلین هفتاد سال بعد برای یک دوست نوشت: سوت را گرفتم و به خانه رفتم و آنقدر سوت زدم که همه کلافه شدن! اما خواهر و برادرهای بزرگم متوجه شدن که برای یک سوت پول فراوان پرداختهام؛ و اساسى به من خندیدند...
اوقاتم عجیب تلخ شده بود، و از ته دل گریه میکردم. سالها بعد که فرانکلین سفیر آمریکا در فرانسه و شخصیت معروف و جهانی شد هنوز آن را فراموش نکرده بود و میگفت: همانطور که بزرگ شدم و قدم به دنیای واقعی گذاشتم، اعمال انسانها را دیدم و متوجه شدم بسیاری از آنها بهای گزافی برای یک سوت میپردازند. بخش اعظم ناراحتی افراد با ارزیابی غلط آنها از ارزش واقعی چیزها فراهم آمده است.
بدبينى، نااميدى، كمتحمل بودن، غصه خوردن، تردیدها و انتخابها، اختلافات خانوادگی، مشاجرهها، بحثوجدال بر سر مسائلی که حتی ارزش فکر کردن ندارند. همه سوتهایی هستند که بیشتر افراد با ندانستن بهای گزافی برایش میپردازند
@ShafiAzad
هرگز فراموش نکرد!
بنجامین فرانکلین در هفتسالگی سخت عاشق یک سوت شده بود. اشتیاق او برای خرید سوت به قدری زیاد بود که یک راست به مغازه اسباببازی فروشی رفت و هرچه سکه در جیبش داشت، روی پیشخوان مغازه ریخت و بدون آنکه قیمت سوت را بپرسد همه سکهها را به فروشنده داد! فرانکلین هفتاد سال بعد برای یک دوست نوشت: سوت را گرفتم و به خانه رفتم و آنقدر سوت زدم که همه کلافه شدن! اما خواهر و برادرهای بزرگم متوجه شدن که برای یک سوت پول فراوان پرداختهام؛ و اساسى به من خندیدند...
اوقاتم عجیب تلخ شده بود، و از ته دل گریه میکردم. سالها بعد که فرانکلین سفیر آمریکا در فرانسه و شخصیت معروف و جهانی شد هنوز آن را فراموش نکرده بود و میگفت: همانطور که بزرگ شدم و قدم به دنیای واقعی گذاشتم، اعمال انسانها را دیدم و متوجه شدم بسیاری از آنها بهای گزافی برای یک سوت میپردازند. بخش اعظم ناراحتی افراد با ارزیابی غلط آنها از ارزش واقعی چیزها فراهم آمده است.
بدبينى، نااميدى، كمتحمل بودن، غصه خوردن، تردیدها و انتخابها، اختلافات خانوادگی، مشاجرهها، بحثوجدال بر سر مسائلی که حتی ارزش فکر کردن ندارند. همه سوتهایی هستند که بیشتر افراد با ندانستن بهای گزافی برایش میپردازند
@ShafiAzad
بیفرهنگها رفتارهای متنوعی دارند:
یکی آشغال میریزد، یکی متلک میگوید،
یکی آلودگی صوتی ایجاد میکند.
اما همگی یک ویژگی مشترک دارند:
کتاب نمیخوانند.
@ShafiAzad
یکی آشغال میریزد، یکی متلک میگوید،
یکی آلودگی صوتی ایجاد میکند.
اما همگی یک ویژگی مشترک دارند:
کتاب نمیخوانند.
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
من دو بابا داشتم؛ یکی دارا و دیگری نادار. یکی بسیار درسخوانده و زیرک بود، مدرک دکترا داشت و دورهی 4سالهی کارشناسی را 2ساله گذرانده بود. بابای دیگر، هرگز نتوانسته بود کلاس هشتم را هم به پایان برساند. هر دو مرد، سختکوش و در کار و زندگی خود پیروز بودند. درآمد هر دو رضایتبخش بود اما یکی از آنان در زمینهی مالی، پیوسته مشکل داشت. بابای دیگر، از خانواده و دیگران به ارث گذاشت. از دیگری تنها صورتحسابهایی بهجا ماند که میبایست پرداخت شوند. هر دو به من اندرزهایی دادند اما اندرزهایشان متفاوت بود...
📕 بابای دارا، بابای ندار
✍️🏻 #رابرت_کیوساکی
@ShafiAzad
من دو بابا داشتم؛ یکی دارا و دیگری نادار. یکی بسیار درسخوانده و زیرک بود، مدرک دکترا داشت و دورهی 4سالهی کارشناسی را 2ساله گذرانده بود. بابای دیگر، هرگز نتوانسته بود کلاس هشتم را هم به پایان برساند. هر دو مرد، سختکوش و در کار و زندگی خود پیروز بودند. درآمد هر دو رضایتبخش بود اما یکی از آنان در زمینهی مالی، پیوسته مشکل داشت. بابای دیگر، از خانواده و دیگران به ارث گذاشت. از دیگری تنها صورتحسابهایی بهجا ماند که میبایست پرداخت شوند. هر دو به من اندرزهایی دادند اما اندرزهایشان متفاوت بود...
📕 بابای دارا، بابای ندار
✍️🏻 #رابرت_کیوساکی
@ShafiAzad
آدم به سرعت پیر میشود، آن هم بدون اینکه بازگشتی در کار باشد.
وقتی بدون اراده، به بدبختی آن عادت کردی و حتی دوستش داشتی، آنوقت متوجه قضیه میشوی.
طبیعت از تو قویتر است. تو را در قالبی امتحان میکند و آنوقت دیگر نمیتوانی از آن بیرون بیایی. نقشت و سرنوشتت را بدون اینکه بفهمی، کم کمک جدی میگیری و بعد وقتی سر برمیگردانی، میبینی که دیگر برای تغییر وقتی نیست. سر تا پا دلشوره شدهای و برای همیشه به همین شکل ثابت ماندهای.
📕 سفر به انتهای شب
✍🏻 #لویی_فردینان_سلین
@ShafiAzad
وقتی بدون اراده، به بدبختی آن عادت کردی و حتی دوستش داشتی، آنوقت متوجه قضیه میشوی.
طبیعت از تو قویتر است. تو را در قالبی امتحان میکند و آنوقت دیگر نمیتوانی از آن بیرون بیایی. نقشت و سرنوشتت را بدون اینکه بفهمی، کم کمک جدی میگیری و بعد وقتی سر برمیگردانی، میبینی که دیگر برای تغییر وقتی نیست. سر تا پا دلشوره شدهای و برای همیشه به همین شکل ثابت ماندهای.
📕 سفر به انتهای شب
✍🏻 #لویی_فردینان_سلین
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
من در جستجو هستم، میدانم نیاز به جستجو دارم، باید خود را بجویم. باد به گلو نمیاندازم ولی هر چه هست میدانم که هستم و برای خودم یک زندگی دارم، زندگی ناچیزی دارم.
زندگی همچو طولانی نیست، تنها یک بار هم هست. من حق دارم؛ من وظیفه دارم که آن را به هدر ندهم و سرسری از آن نگذرم ...
📕 جان شیفته
✍🏻 #رومن_رولان
@ShafiAzad
من در جستجو هستم، میدانم نیاز به جستجو دارم، باید خود را بجویم. باد به گلو نمیاندازم ولی هر چه هست میدانم که هستم و برای خودم یک زندگی دارم، زندگی ناچیزی دارم.
زندگی همچو طولانی نیست، تنها یک بار هم هست. من حق دارم؛ من وظیفه دارم که آن را به هدر ندهم و سرسری از آن نگذرم ...
📕 جان شیفته
✍🏻 #رومن_رولان
@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️کورتیزول؛ هورمون کنش و هشیاری
هنگامی که فرد در حالت «استرس» قرار میگیرد، بدن او هورمونی به نام «کورتیزول» ترشح میکند. کورتیزول به عنوان تنظیمکننده بسیاری از فرآیندها همچون سوختوساز چربی و گلوکز، فشار خون، پاسخهای التهابی و ایمنی تعریف میشود (استافنبیل، ۲۰۱۳). کورتیزول به طور کلی بدن را «بیدار» میکند تا به یک محرک بیرونی پاسخ دهد؛ به واقع کورتیزول بر بسیاری از سیستمهای بدن تأثیر میگذارد تا آنها بدن را در حالت هشدار قرار دهند. ممکن است فرد افزایش ضربان قلب و تنفس، تنش عضلانی و افزایش آگاهی نسبت به اتفاقات اطراف را احساس کند.
چگونگی ترشح کورتیزول بدین صورت است که یک تغییر محیطی استرسزا توسط سیستم عصبی محیطی و سپس در داخل سیستم عصبی مرکزی تشخیص داده میشود. هنگامیکه محرک استرسزا وارد مغز میگردد، محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) فعال میشود و نوراپینفرین و آدرنالین آزاد میگردد؛ استرس همچنین آمیگدال، هسته اکومبنس و هیپوکامپ را فعال میکند (جورج کروسوس، ۲۰۰۹). پس از آزاد شدن هورمونهای مزبور، هیپوتالاموس نیز فعال میشود. سپس هیپوتالاموس به هیپوفیز پیغام میدهد؛ هیپوفیز سیگنالی را به غدد فوق کلیوی میفرستد که کورتیزول را در جریان خون آزاد میکنند. کورتیزول معمولاً در جریان خون یافت میگردد، اما میتواند از طریق ادرار و مو نیز آزاد شود (لی و همکاران، ۲۰۱۵).
کورتیزول معمولاً با ریتم شبانهروزی تطابق دارد. این هورمون در صبح به بالاترین میزان خود میرسد و در طول روز کاهش مییابد. کورتیزول احساس گرسنگی و چرخه خواب و بیداری را کنترل میکند و فرآیندهای یادگیری و حافظه را از طریق تعامل با گیرندههای ویژهای که در قشر پیشپیشانی، هیپوکامپ و آمیگدال قرار دارند، تحت تأثیر قرار میدهد (روسو و همکاران، ۲۰۱۳).
@NeoSciensology
هنگامی که فرد در حالت «استرس» قرار میگیرد، بدن او هورمونی به نام «کورتیزول» ترشح میکند. کورتیزول به عنوان تنظیمکننده بسیاری از فرآیندها همچون سوختوساز چربی و گلوکز، فشار خون، پاسخهای التهابی و ایمنی تعریف میشود (استافنبیل، ۲۰۱۳). کورتیزول به طور کلی بدن را «بیدار» میکند تا به یک محرک بیرونی پاسخ دهد؛ به واقع کورتیزول بر بسیاری از سیستمهای بدن تأثیر میگذارد تا آنها بدن را در حالت هشدار قرار دهند. ممکن است فرد افزایش ضربان قلب و تنفس، تنش عضلانی و افزایش آگاهی نسبت به اتفاقات اطراف را احساس کند.
چگونگی ترشح کورتیزول بدین صورت است که یک تغییر محیطی استرسزا توسط سیستم عصبی محیطی و سپس در داخل سیستم عصبی مرکزی تشخیص داده میشود. هنگامیکه محرک استرسزا وارد مغز میگردد، محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) فعال میشود و نوراپینفرین و آدرنالین آزاد میگردد؛ استرس همچنین آمیگدال، هسته اکومبنس و هیپوکامپ را فعال میکند (جورج کروسوس، ۲۰۰۹). پس از آزاد شدن هورمونهای مزبور، هیپوتالاموس نیز فعال میشود. سپس هیپوتالاموس به هیپوفیز پیغام میدهد؛ هیپوفیز سیگنالی را به غدد فوق کلیوی میفرستد که کورتیزول را در جریان خون آزاد میکنند. کورتیزول معمولاً در جریان خون یافت میگردد، اما میتواند از طریق ادرار و مو نیز آزاد شود (لی و همکاران، ۲۰۱۵).
کورتیزول معمولاً با ریتم شبانهروزی تطابق دارد. این هورمون در صبح به بالاترین میزان خود میرسد و در طول روز کاهش مییابد. کورتیزول احساس گرسنگی و چرخه خواب و بیداری را کنترل میکند و فرآیندهای یادگیری و حافظه را از طریق تعامل با گیرندههای ویژهای که در قشر پیشپیشانی، هیپوکامپ و آمیگدال قرار دارند، تحت تأثیر قرار میدهد (روسو و همکاران، ۲۰۱۳).
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️نوشیدن الکل و افزایش خطر ابتلا به سرطان
دادههای ژنتیکی ۱۵۰ هزار نفر به مدت ۱۱ سال نشان میدهد که نوشیدن الکل موجب پیشرفت سرطان میشود. استالدهید مولکولی سمی است که هنگام سوختوساز الکل در بدن تولید میشود و دو واریانت ژنتیکی میتوانند موجب کاهش توانایی در تجزیه استالدهید شوند. کسانی که دارای یک یا دو کپی از این دو واریانت ژنتیکی هستند، بین ۱۳ تا ۳۱ درصد بیشتر در معرض خطر سرطان قرار دارند؛ به ویژه سرطانهایی که با الکل مرتبط هستند. سرطانهای سر و گردن، مری، روده، مقعد و کبد در افرادی که الکل مینوشند بیشتر مشاهده شدهاند. کسانی که دستکم دارای یک کپی از واریانت کمتحمل در برابر الکل هستند و به گونهای منظم الکل مینوشند، بیشتر در معرض خطر سرطانهای سر و گردن و سرطان مری قرار دارند. بنابراین ممکن است ناتوانی در تجزیه استالدهید به طور مستقیم بر خطر ابتلا به سرطان تأثیر بگذارد. در مجموع یافتهها نشان میدهد الکل عامل انواع سرطان است و افرادی که آستانه تحمل کمتری در برابر الکل دارند، احتمال مبتلا شدن آنها به سرطان بیشتر است، زیرا نمیتوانند الکل را تجزیه کنند.
@NeoSciensology
دادههای ژنتیکی ۱۵۰ هزار نفر به مدت ۱۱ سال نشان میدهد که نوشیدن الکل موجب پیشرفت سرطان میشود. استالدهید مولکولی سمی است که هنگام سوختوساز الکل در بدن تولید میشود و دو واریانت ژنتیکی میتوانند موجب کاهش توانایی در تجزیه استالدهید شوند. کسانی که دارای یک یا دو کپی از این دو واریانت ژنتیکی هستند، بین ۱۳ تا ۳۱ درصد بیشتر در معرض خطر سرطان قرار دارند؛ به ویژه سرطانهایی که با الکل مرتبط هستند. سرطانهای سر و گردن، مری، روده، مقعد و کبد در افرادی که الکل مینوشند بیشتر مشاهده شدهاند. کسانی که دستکم دارای یک کپی از واریانت کمتحمل در برابر الکل هستند و به گونهای منظم الکل مینوشند، بیشتر در معرض خطر سرطانهای سر و گردن و سرطان مری قرار دارند. بنابراین ممکن است ناتوانی در تجزیه استالدهید به طور مستقیم بر خطر ابتلا به سرطان تأثیر بگذارد. در مجموع یافتهها نشان میدهد الکل عامل انواع سرطان است و افرادی که آستانه تحمل کمتری در برابر الکل دارند، احتمال مبتلا شدن آنها به سرطان بیشتر است، زیرا نمیتوانند الکل را تجزیه کنند.
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️فعالیت بدنی و جلوگیری از مرگ زودرس
نتایج تحقیقات در امریکا نشان میدهد اگر مردم روزانه ۱۰ دقیقه بیشتر پیادهروی کنند، در مجموع میتوانند از مرگ دهها هزار نفر جلوگیری به عمل آورند. حتی مقدار کمی فعالیت بدنی بیشتر تمامی افراد میتواند به طور بالقوه مانع صدها هزار مرگ زودرس در سالهای آینده شود. مدلسازی انجام شده نشان میدهد اگر افراد بزرگسالی که دارای توانایی حرکت هستند، ۱۰ دقیقه بیشتر در روز پیادهروی سریع کنند، در کل کشور ممکن است از مرگ ۱۱۱,۱۷۴ نفر - حدود ۷ درصد از کل موارد مرگومیر در یک سال عادی - پیشگیری شود. هنگامی که پژوهشگران زمان فرضی ورزش را دو برابر کردند و به ۲۰ دقیقه ورزش بیشتر در طول روز رساندند، از تعداد مرگومیرهایی که به شکل بالقوه میشد پیشگیری کرد به ۲۰۹,۴۵۹ مورد افزایش یافت. سه برابر کردن مقدار ورزش و رساندن آن به ۳۰ دقیقه ورزش اضافی در روز از ۲۷۲,۲۹۷ مورد مرگ یا تقریباً ۱۷ درصد از کل موارد مرگومیر سالانه معمول جلوگیری کرد. لازم به یادآوری میباشد که این دادهها پیش از پاندمی کووید ۱۹ جمعآوری شده است.
Source: JAMA Network
@NeoSciensology
نتایج تحقیقات در امریکا نشان میدهد اگر مردم روزانه ۱۰ دقیقه بیشتر پیادهروی کنند، در مجموع میتوانند از مرگ دهها هزار نفر جلوگیری به عمل آورند. حتی مقدار کمی فعالیت بدنی بیشتر تمامی افراد میتواند به طور بالقوه مانع صدها هزار مرگ زودرس در سالهای آینده شود. مدلسازی انجام شده نشان میدهد اگر افراد بزرگسالی که دارای توانایی حرکت هستند، ۱۰ دقیقه بیشتر در روز پیادهروی سریع کنند، در کل کشور ممکن است از مرگ ۱۱۱,۱۷۴ نفر - حدود ۷ درصد از کل موارد مرگومیر در یک سال عادی - پیشگیری شود. هنگامی که پژوهشگران زمان فرضی ورزش را دو برابر کردند و به ۲۰ دقیقه ورزش بیشتر در طول روز رساندند، از تعداد مرگومیرهایی که به شکل بالقوه میشد پیشگیری کرد به ۲۰۹,۴۵۹ مورد افزایش یافت. سه برابر کردن مقدار ورزش و رساندن آن به ۳۰ دقیقه ورزش اضافی در روز از ۲۷۲,۲۹۷ مورد مرگ یا تقریباً ۱۷ درصد از کل موارد مرگومیر سالانه معمول جلوگیری کرد. لازم به یادآوری میباشد که این دادهها پیش از پاندمی کووید ۱۹ جمعآوری شده است.
Source: JAMA Network
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️پردازش شناختی
شناخت (Cognition) یک اصطلاح جامع و گسترده است که شامل فرآیندها و مؤلفههای زیادی میشود؛ به طور خلاصه میتوان شناخت را به عنوان جریان پیوسته اطلاعات از مرحلهٔ ورودی تا مرحلهٔ خروجی در نظر گرفت. اطلاعات ورودی در طول مسیر تحت اَشکال مختلفی از پردازش قرار میگیرند و بنابراین واضح است که شناخت شامل انواع گوناگونی از پردازش اطلاعات است که در مراحل مختلف رخ میدهد. پردازش شناختی با اطلاعات ورودی آغاز میشود. اطلاعات دریافت شده توسط اندامهای حسی مرحلهٔ اولیهٔ ادراک را طی میکند که شامل تجزیهوتحلیل محتوای آن میشود.
حتی در مرحلهٔ اولیهٔ از پردازش نیز مغز به استخراج معنا از ورودیها میپردازد و تلاش میکند اطلاعاتی را که در آنها وجود دارد درک کند. فرآیند ادراک اغلب منجر به ایجاد نوعی ثبت و ضبط از ورودی دریافتی میشود و این شامل یادگیری و ذخیرهسازی حافظه است. هنگامیکه یک حافظه برای برخی از اطلاعات ایجاد شد، میتوان آن را برای استفادههای بعدی نگه داشت تا به فرد در موقعیتهای دیگری کمک کند. این اتفاق معمولاً مستلزم بازیابی اطلاعات است؛ بازیابی گاهی اوقات صرفاً برای دسترسی به برخی از اطلاعات ذخیره شده در گذشته انجام میشود.
از سوی دیگر، ما گاهی اطلاعاتی را بازیابی میکنیم تا زمینه فعالیتهای ذهنی بعدی مانند تفکر را فراهم نمائیم. فرآیندهای فکری اغلب از بازیابی حافظه استفاده میکنند؛ به عنوان نمونه هنگامی که از تجربهٔ قبلی برای کمک به مقابله با مشکل یا موقعیت جدید استفاده میکنیم به واقع بازیابی حافظه صورت گرفته است. گاهی اوقات این شامل بازآرایی و دستکاری اطلاعات ذخیره شده برای تطبیق آن با یک مشکل یا کار جدید است. به این ترتیب، فرآیند تفکر تنها شامل بازیابی خاطرات قدیمی نیست.
Source: An Introduction to Cognitive Psychology; by David Groome
@NeoSciensology
شناخت (Cognition) یک اصطلاح جامع و گسترده است که شامل فرآیندها و مؤلفههای زیادی میشود؛ به طور خلاصه میتوان شناخت را به عنوان جریان پیوسته اطلاعات از مرحلهٔ ورودی تا مرحلهٔ خروجی در نظر گرفت. اطلاعات ورودی در طول مسیر تحت اَشکال مختلفی از پردازش قرار میگیرند و بنابراین واضح است که شناخت شامل انواع گوناگونی از پردازش اطلاعات است که در مراحل مختلف رخ میدهد. پردازش شناختی با اطلاعات ورودی آغاز میشود. اطلاعات دریافت شده توسط اندامهای حسی مرحلهٔ اولیهٔ ادراک را طی میکند که شامل تجزیهوتحلیل محتوای آن میشود.
حتی در مرحلهٔ اولیهٔ از پردازش نیز مغز به استخراج معنا از ورودیها میپردازد و تلاش میکند اطلاعاتی را که در آنها وجود دارد درک کند. فرآیند ادراک اغلب منجر به ایجاد نوعی ثبت و ضبط از ورودی دریافتی میشود و این شامل یادگیری و ذخیرهسازی حافظه است. هنگامیکه یک حافظه برای برخی از اطلاعات ایجاد شد، میتوان آن را برای استفادههای بعدی نگه داشت تا به فرد در موقعیتهای دیگری کمک کند. این اتفاق معمولاً مستلزم بازیابی اطلاعات است؛ بازیابی گاهی اوقات صرفاً برای دسترسی به برخی از اطلاعات ذخیره شده در گذشته انجام میشود.
از سوی دیگر، ما گاهی اطلاعاتی را بازیابی میکنیم تا زمینه فعالیتهای ذهنی بعدی مانند تفکر را فراهم نمائیم. فرآیندهای فکری اغلب از بازیابی حافظه استفاده میکنند؛ به عنوان نمونه هنگامی که از تجربهٔ قبلی برای کمک به مقابله با مشکل یا موقعیت جدید استفاده میکنیم به واقع بازیابی حافظه صورت گرفته است. گاهی اوقات این شامل بازآرایی و دستکاری اطلاعات ذخیره شده برای تطبیق آن با یک مشکل یا کار جدید است. به این ترتیب، فرآیند تفکر تنها شامل بازیابی خاطرات قدیمی نیست.
Source: An Introduction to Cognitive Psychology; by David Groome
@NeoSciensology
-گفتم خانم جون، این تو چی نوشته؟
-گفت میخوای برات بخونم؟
-گفتم «آره.»
قصهی قلعهی سنگبارو خوند
-گفتم خانم، اینا که دروغه
-گفت میدونم، اما میخوام ببینم این اجداد والاتبار با این چیزا چطور خوابشان میبرده.
📕 شازده احتجاب
✍🏻 #هوشنگ_گلشیری
@ShafiAzad
-گفت میخوای برات بخونم؟
-گفتم «آره.»
قصهی قلعهی سنگبارو خوند
-گفتم خانم، اینا که دروغه
-گفت میدونم، اما میخوام ببینم این اجداد والاتبار با این چیزا چطور خوابشان میبرده.
📕 شازده احتجاب
✍🏻 #هوشنگ_گلشیری
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر نمره کارنامه ات خوب باشد. دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی. اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده. و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را به دست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری».
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتاب هایی درباره مرگ و مردن بنویسیم.
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍🏻 #تامس_هریس
@Shafiazad
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر نمره کارنامه ات خوب باشد. دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی. اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده. و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را به دست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری».
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتاب هایی درباره مرگ و مردن بنویسیم.
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍🏻 #تامس_هریس
@Shafiazad
📣 #سوپر_گروه_علمی اروتسی که محفلی دوستانه با بیش از ۸۶۰۰ عضو است، از شما دعوت میکند در صورت تمایل برای شرکت در مباحث جذاب علمی به این گروه بپیوندید.
🟥 کنفرانسها و سخنرانیهای رایگان در زمینههای علمی با حضور کارشناسان و اساتید از اقصی نقاط جهان!
لینک عضویت در #گروه_اروتسی:
🔳 https://t.me/joinchat/IBkdwU1R4PtMR274Z2iOTw ❎
👆👆👆 سؤالات خود در زمینه فیزیک، مغز، آگاهی، جبر و اختیار، حافظه، ژنتیک، فرگشت، روانپزشکی و غیره را در این گروه از اساتید بپرسید و پاسخ بگیرید!
🟥 کنفرانسها و سخنرانیهای رایگان در زمینههای علمی با حضور کارشناسان و اساتید از اقصی نقاط جهان!
لینک عضویت در #گروه_اروتسی:
🔳 https://t.me/joinchat/IBkdwU1R4PtMR274Z2iOTw ❎
👆👆👆 سؤالات خود در زمینه فیزیک، مغز، آگاهی، جبر و اختیار، حافظه، ژنتیک، فرگشت، روانپزشکی و غیره را در این گروه از اساتید بپرسید و پاسخ بگیرید!
📎 #_یک_تکه_کتاب
قرار بود دیروز صبح راه بیفتیم، که نشد. یعنی چهار صبح رفتیم فرودگاه و هفت، با لک و لوچه آویزان برگشتیم؛ درحالی که آشیانه حجاج پر بود از آدم. بچه ها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد؛ در خواب و یک گوشه، جماعت کردها کلاغی به سر، دست به سینه به نماز ایستاده؛ با پیشنمازشان که کلاغی سفید بسته بود و یکی در صف نماز، چنان بلندقامت بود، که شاه شطرنج در صف پیاده ها و امام، با کلاغی سفیدش نصف قد یک پیاده هم نمی شد. حج است دیگر!
📕 خسی در میقات
✍️🏻 #جلال_آل_احمد
@ShafiAzad
قرار بود دیروز صبح راه بیفتیم، که نشد. یعنی چهار صبح رفتیم فرودگاه و هفت، با لک و لوچه آویزان برگشتیم؛ درحالی که آشیانه حجاج پر بود از آدم. بچه ها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد؛ در خواب و یک گوشه، جماعت کردها کلاغی به سر، دست به سینه به نماز ایستاده؛ با پیشنمازشان که کلاغی سفید بسته بود و یکی در صف نماز، چنان بلندقامت بود، که شاه شطرنج در صف پیاده ها و امام، با کلاغی سفیدش نصف قد یک پیاده هم نمی شد. حج است دیگر!
📕 خسی در میقات
✍️🏻 #جلال_آل_احمد
@ShafiAzad
درست مثل شطرنج است، وقتی حرکتی را انجام میدهی و دستت را از روی مهره برمیداری، تازه میفهمی چه اشتباهی انجام دادی و حس ترسی بر تو غلبه میکند چون هنوز ابعاد و عواقب این اشتباه را نمیدانی.
📕 بازمانده روز
✍🏻 #كازئو_ايشى_گورو
@ShafiAzad
📕 بازمانده روز
✍🏻 #كازئو_ايشى_گورو
@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب
قرار بود دیروز صبح راه بیفتیم، که نشد. یعنی چهار صبح رفتیم فرودگاه و هفت، با لک و لوچه آویزان برگشتیم؛ درحالی که آشیانه حجاج پر بود از آدم. بچه ها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد؛ در خواب و یک گوشه، جماعت کردها کلاغی به سر، دست به سینه به نماز ایستاده؛ با پیشنمازشان که کلاغی سفید بسته بود و یکی در صف نماز، چنان بلندقامت بود، که شاه شطرنج در صف پیاده ها و امام، با کلاغی سفیدش نصف قد یک پیاده هم نمی شد. حج است دیگر!
📕 خسی در میقات
✍️🏻 #جلال_آل_احمد
قرار بود دیروز صبح راه بیفتیم، که نشد. یعنی چهار صبح رفتیم فرودگاه و هفت، با لک و لوچه آویزان برگشتیم؛ درحالی که آشیانه حجاج پر بود از آدم. بچه ها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد؛ در خواب و یک گوشه، جماعت کردها کلاغی به سر، دست به سینه به نماز ایستاده؛ با پیشنمازشان که کلاغی سفید بسته بود و یکی در صف نماز، چنان بلندقامت بود، که شاه شطرنج در صف پیاده ها و امام، با کلاغی سفیدش نصف قد یک پیاده هم نمی شد. حج است دیگر!
📕 خسی در میقات
✍️🏻 #جلال_آل_احمد
عجیب است ولی حقیقت دارد که زندگی یک روند بنا کردن خاطرات آینده است.
در این لحظهی خاص که من روبروی دریا نشستهام، دارم خاطراتی را میآفرینم که روزی برای من اندوه و نومیدی به بار خواهند آورد.
📕 تونل
✍🏻 #ارنستو_ساباتو
@ShafiAzad
در این لحظهی خاص که من روبروی دریا نشستهام، دارم خاطراتی را میآفرینم که روزی برای من اندوه و نومیدی به بار خواهند آورد.
📕 تونل
✍🏻 #ارنستو_ساباتو
@ShafiAzad