💠 چرا کتابخوانها بهترین آدمهایی هستند که میتوان عاشقشان شد؟
چندی پیش، مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده میشود بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خوانندههای کتابها روز به روز تقلیل پیدا میکند.
نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.
بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند.
تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.
آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها و... پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد.
کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند.
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زبانش استفاده کند.
آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتان میکنند.
آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلا کشفاش نکرده است.
بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکنند این است که کامل نبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سر در بیاورد. این جور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی میکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
آنها نه تنها باهوشند که عاقل هم هستند.
باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدمها را تحریک میکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
بر اساس تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و به شکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر میماند. انگار که تجربهای را که او با خواندن زندگی همه این آدمها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشيد.
#مقاله
#آزاد
@ShafiAzad
چندی پیش، مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده میشود بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خوانندههای کتابها روز به روز تقلیل پیدا میکند.
نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.
بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند.
تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.
آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها و... پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد.
کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند.
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زبانش استفاده کند.
آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتان میکنند.
آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلا کشفاش نکرده است.
بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکنند این است که کامل نبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سر در بیاورد. این جور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی میکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
آنها نه تنها باهوشند که عاقل هم هستند.
باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدمها را تحریک میکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
بر اساس تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و به شکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر میماند. انگار که تجربهای را که او با خواندن زندگی همه این آدمها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشيد.
#مقاله
#آزاد
@ShafiAzad
#مقاله
#تاملی_بر_وضعيت_كودكان_حاصل_از_ازدواج_مردان_خارجی_با_زنان_ايرانی_با_نگاهی_به_كنوانسيون_حقوق_كودک 1989
نویسندگان: توسلی نايينی منوچهر*
* گروه حقوق، دانشگاه اصفهان
چکیده:
كنوانسيون حقوق كودك 1989 بر حق هويت و تابعيت كودكان تاكيد نموده است و دولت ايران نيز با الحاق به اين كنوانسيون اين حق را به رسميت شناخته است. در سالهاي اخير ازدواجهاي تعداد زيادي از اتباع بيگانه با زنان ايراني، جامعه ما را با پديده كودكان بي سرپرست و فاقد شناسنامه و هر گونه اوراق هويتي روبرو كرده است. اين كودكان از نظر حقوقي، تابع قانون دولت متبوع پدر محسوب مي شوند و #شناسنامه آنها بايد طبق قوانين دولت متبوع پدر صادر شود، ليكن عملا به عنوان افراد بي تابعيت، در ايران زندگي مي كنند. براي حل اين مشكل، قانوني با عنوان «قانون تعيين تكليف تابعيت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ايراني با مردان خارجي» مصوب 1385 تصويب شد. اما اين قانون تا رسيدن اين كودكان به سن 18 سال كارآيي كاملي ندارد و تا اين سن تدابير حمايتي جدي براي آنان پيش بيني نشده است. براي حل اين مشكل راه حل هاي متفاوتي مي توان ارائه نمود. به نظر مي رسد راه حل اصلي را بايد به قانونگذار واگذار نمود تا با ايجاد تغييراتي در #قانون مدني و حفظ تابعيت ايراني براي زنان ايراني، در صورت ازدواج با #اتباع خارجي، و توسعه اصل خون به مادران ايراني، مانع از پيدايش پديده اي به نام كودكان بدون مدارك شناسائي و هويتي شود. چنين ترتيبي با اصول 41 و 42 قانون اساسي نيز موافق به نظر مي رسد. اين تحقيق قصد دارد با تاملي بر حق هويت در كنوانسيون حقوق كودك، وضعيت حقوقي اين كودكان را بررسي كند و راهكارهاي پيشنهادي براي جلوگيري از اين پديده را مورد بررسي قرار دهد.
كليد واژه: اتباع بيگانه، ازدواج، كودكان، هويت، تابعيت، شناسنامه
عنوان مقاله : تاملی بر وضعیت کودکان حاصل از ازدواج مردان خارجی با زنان ایرانی با نگاهی به کنوانسیون حقوق کودک
#تاملی_بر_وضعيت_كودكان_حاصل_از_ازدواج_مردان_خارجی_با_زنان_ايرانی_با_نگاهی_به_كنوانسيون_حقوق_كودک 1989
نویسندگان: توسلی نايينی منوچهر*
* گروه حقوق، دانشگاه اصفهان
چکیده:
كنوانسيون حقوق كودك 1989 بر حق هويت و تابعيت كودكان تاكيد نموده است و دولت ايران نيز با الحاق به اين كنوانسيون اين حق را به رسميت شناخته است. در سالهاي اخير ازدواجهاي تعداد زيادي از اتباع بيگانه با زنان ايراني، جامعه ما را با پديده كودكان بي سرپرست و فاقد شناسنامه و هر گونه اوراق هويتي روبرو كرده است. اين كودكان از نظر حقوقي، تابع قانون دولت متبوع پدر محسوب مي شوند و #شناسنامه آنها بايد طبق قوانين دولت متبوع پدر صادر شود، ليكن عملا به عنوان افراد بي تابعيت، در ايران زندگي مي كنند. براي حل اين مشكل، قانوني با عنوان «قانون تعيين تكليف تابعيت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ايراني با مردان خارجي» مصوب 1385 تصويب شد. اما اين قانون تا رسيدن اين كودكان به سن 18 سال كارآيي كاملي ندارد و تا اين سن تدابير حمايتي جدي براي آنان پيش بيني نشده است. براي حل اين مشكل راه حل هاي متفاوتي مي توان ارائه نمود. به نظر مي رسد راه حل اصلي را بايد به قانونگذار واگذار نمود تا با ايجاد تغييراتي در #قانون مدني و حفظ تابعيت ايراني براي زنان ايراني، در صورت ازدواج با #اتباع خارجي، و توسعه اصل خون به مادران ايراني، مانع از پيدايش پديده اي به نام كودكان بدون مدارك شناسائي و هويتي شود. چنين ترتيبي با اصول 41 و 42 قانون اساسي نيز موافق به نظر مي رسد. اين تحقيق قصد دارد با تاملي بر حق هويت در كنوانسيون حقوق كودك، وضعيت حقوقي اين كودكان را بررسي كند و راهكارهاي پيشنهادي براي جلوگيري از اين پديده را مورد بررسي قرار دهد.
كليد واژه: اتباع بيگانه، ازدواج، كودكان، هويت، تابعيت، شناسنامه
عنوان مقاله : تاملی بر وضعیت کودکان حاصل از ازدواج مردان خارجی با زنان ایرانی با نگاهی به کنوانسیون حقوق کودک
4_5920061270152708258.pdf
3.6 MB
گسترش فرهنگ الیمایی در کوهپایه ها: مسجد سلیمان و اندیکا
#مقاله
#مقاله
💥 معرفی مقاله
#مقاله : نظریه ی صلح جهانی
نویسنده : محمد اسحاق آبادی (شعیب)
نشر مقاله: 💥کانال اندیشه ازاد💥
توضیحات: این مقاله به بررسی و نقد حکومت های سرمایه داری میپردازد. شاید یکی از مهم ترین صنایع در جهان صنعت اسلحه سازی باشد. این مقاله با دید بسیار باریک بینانه به بررسی جنگ پذیری جهان میپردازد. و راهکار های جالبی برای پیشگیری از جنگ های جهانی ارائه میدهد. زبان این مقاله بسیار ساده و شیرین است و دوستان با هر رده ی سنی متوجه مطالب آن میشوند. این مقاله توسط نویسنده بدست ما رسیده است. نویسنده ی این مقاله از زندانیان اوین بوده است. این مقاله را حکومت سانسور کرد و صلاح دانستیم اصل آن را برای دوستان در این کانال قرار دهیم.
ضمنا با وجود انتقادات جزئی که به این مقاله دارم ولی چون زاویه ی دید جالبی دارد و انسان را به فکر فرو میبرد؛خواندنش را به دوستان توصیه میکنیم.
#کتاب / #مقاله / #حقوق_بشر
#مقاله : نظریه ی صلح جهانی
نویسنده : محمد اسحاق آبادی (شعیب)
نشر مقاله: 💥کانال اندیشه ازاد💥
توضیحات: این مقاله به بررسی و نقد حکومت های سرمایه داری میپردازد. شاید یکی از مهم ترین صنایع در جهان صنعت اسلحه سازی باشد. این مقاله با دید بسیار باریک بینانه به بررسی جنگ پذیری جهان میپردازد. و راهکار های جالبی برای پیشگیری از جنگ های جهانی ارائه میدهد. زبان این مقاله بسیار ساده و شیرین است و دوستان با هر رده ی سنی متوجه مطالب آن میشوند. این مقاله توسط نویسنده بدست ما رسیده است. نویسنده ی این مقاله از زندانیان اوین بوده است. این مقاله را حکومت سانسور کرد و صلاح دانستیم اصل آن را برای دوستان در این کانال قرار دهیم.
ضمنا با وجود انتقادات جزئی که به این مقاله دارم ولی چون زاویه ی دید جالبی دارد و انسان را به فکر فرو میبرد؛خواندنش را به دوستان توصیه میکنیم.
#کتاب / #مقاله / #حقوق_بشر
الهیات و دین مسیحی.pdf
192.8 KB
#مقاله
📜نسبت و رابطهٔ علم با دین
💥(الهیات و دین مسیحی)💥
🖊نوشتهٔ:پروفسور ریچارد بوب
📑ترجمهٔ:سیّد حسین همایون مصباح
📜نسبت و رابطهٔ علم با دین
💥(الهیات و دین مسیحی)💥
🖊نوشتهٔ:پروفسور ریچارد بوب
📑ترجمهٔ:سیّد حسین همایون مصباح