کتابخوانی📚
6.28K subscribers
6.04K photos
390 videos
12.1K files
990 links
https://www.instagram.com/azadshafi7


👻مخاطب نوشته هام یه موجود خیالیه :)


Admin:
@ShafiAzad7
Download Telegram
اگر کاسه‌ی خود را بیش از اندازه پُر کنید لبریز می‌شود. چاقوی خود را بیش از حد تیز کنید کند می‌شود. در پیِ پول و راحتی باشید دلتان هرگز آرام نمی‌گیرد. دنبال تایید دیگران باشید برده آن‌ها خواهید بود. کار خود را انجام دهید، سپس رها کنید، این تنها راه آرامش یافتن است!


- تائوتچینگ
- لائوتسه


@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️نوای گفتار

وقتی صحبت می‌کنیم، فقط کلمات را بر زبان نمی‌آوریم و گفتار و دیگر اَشکال ارتباطیِ ما دارای ریتم و آهنگ معیّن و معنی‌داری هستند. یک گوینده می‌تواند برخی از کلمات را به صورت استرسی بیان کند، برای مثال آن‌ها را بلندتر ادا کند و میزان صدای خود را برای نشان کردن عبارتی خاص یا تمایز بین بیانات و سؤالات گوناگون تغییر دهد. به علاوه شخص متکلم اطلاعاتی دربارهٔ حالت عاطفی خود را از طریق ریتم، تکیهٔ صدا و لحن گفتار ارائه می‌دهد که این حرکات موزون، مؤکد و آهنگینِ گفتار به عنوان «نوای گفتار» شناخته می‌شوند. اهمیت این جنبه‌های ارتباطی با استفادهٔ ما از علائم نگارشی نیز که برخی عناصر نوای گفتار را نشان می‌دهند مشخص می‌شود.‌ مثلاً ویرگول نشان‌دهندهٔ مکث کوتاه و یک نقطه در پایان جمله نشان‌دهندهٔ مکث طولانی در گام صدا است. علامت سؤال نشان می‌دهد که باید مکث و افزایش در حجم صدا صورت بگیرد و علامت تعجب نیز نشان‌دهندهٔ بیان مؤکد کلمات است.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️چرا ما نحوه دوچرخه‌سواری را فراموش نمی‌کنیم؟

اکثر ما نحوه دوچرخه‌سواری را در دوران کودکی یاد می‌گیریم؛ اما وقتی بزرگ‌تر می‌شویم، بسیاری از ما دوچرخه‌سواری را رها می‌کنیم و دوچرخه‌های دوست‌داشتنی خود را در انبار قرار می‌دهیم. وقتی سال‌ها بعد سوار دوچرخه می‌شویم با تعجب می‌بینیم که مانند قبل به آن کاملاً تسلط داریم؛ گویی که هیچ وقت دوچرخه‌سواری را رها نکرده‌ایم. در یادداشت پیش‌ِ رو به بررسی علت این موضوع می‌پردازیم.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️پوسته قاره‌ای زمین

پوسته قاره‌ای بیرونی‌ترین لایه سنگ‌کرهٔ زمین است که قاره‌ها و فلات قاره را تشکیل می‌دهد و تقریباً تمام سطح زمین را پوشانده است. دانشمندان می‌گویند بازسازی پیدایش و فرسایش پوستهٔ قاره‌ای در عصر زمین‌شناختی آرکئن برای افزایش درک ما از شیمیِ اولیه اقیانوس، فرگشت زیست‌کره و ظهور تکتونیک صفحه‌ای بسیار مهم است. زمانی که زمین از طریق فرآیندهای پویایی همچون تکتونیک صفحه‌ای سازماندهی می‌شود، اقلیم‌ها ایجاد می‌گردند و مواد معدنی و مغذی مهمی به اقیانوس‌ها سرازیر می‌شود. پیشینه این مواد در آثار سنگ‌های باستانی حفظ شده است. بنابراین آثار باستانی به جا مانده از دوران ابتدایی زمین همانند یک دستگاه ضبط بسیار عالی هستند و باعث می‌شوند بررسی فرآیندهایی که در زمین اولیه وجود داشته ممکن شود. به عنوان نمونه بر اساس بررسی بقایای سنگی مشخص شده که آغاز هوازدگی در زمین مربوط به حدود ۳.۷ میلیارد سال پیش است.

Source: EGU21
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️خوش‌بینی غیر واقع‌گرایانه

خوش‌بینی بیانگر نگرش مثبت به زندگی است. تحقیقاتی که بر روی ۹۰ هزار نفر در ۲۲ کشور انجام شده است نشان می‌دهد که انسان‌ها بیش‌تر به خوش‌بینی گرایش دارند تا بدبینی. در واقع بسیاری از انسان‌ها دارای «خوش‌بینی غیر واقعی دربارهٔ وقایع آینده» هستند. در یک نظرسنجی از سراسر جهان که در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ انجام شده است، اکثر مردم انتظار داشتند زندگی آن‌ها در ۵ سال آینده نسبت به ۵ سال گذشته بهبود یابد. دانش‌آموزان در تصوری که از آینده دارند، خودشان را موفق‌تر از سایر همکلاسی‌هایشان در به دست آوردن شغلی مناسب، حقوق خوب و خانه می‌بینند. بیش‌تر زنان بالغ نیز نسبت به خطر بالقوهٔ ابتلا به سرطان سینه بیش از آنکه بدبین باشند، خوش‌بین هستند. همچنین طرفداران فوتبال اعتقاد دارند که تیم محبوب آن‌ها در بازی بعدی خود ۷۰ درصد شانس پیروزی خواهد داشت.

به نظر می‌رسد که خوش‌بینی غیر واقع‌گرایانه در حال رشد است. در سال ۲۰۱۴ حدود ۶۷ درصد از دانش‌آموزانِ دبیرستانیِ آمریکایی پیش‌بینی کردند که در بزرگسالی کارمندان بسیار خوبی خواهند بود، گویی از پنج امتیاز به خود پنج داده‌ بودند. اما تنها نیمی از دانش‌آموزان در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی چنین پیش‌بینی‌های خوش‌بینانه‌ای داشتند! از همه جالب‌تر، ۴۸ درصد از دانش‌آموزان دبیرستانی معتقد بودند که می‌توانند مدرک کارشناسی ارشد را در تحصیلات تکمیلی کسب نمایند، اما تنها ۹ درصد از آن‌ها واقعاً موفق به دریافت این مدرک شدند. اگرچه هدف‌گذاری متعالی برای موفقیت سودمند است، اما کسانی که بیش‌ از حد در پی بلند پروازی هستند ممکن است درگیر افسردگی شوند، زیرا تدریجاً پی می‌برند که باید اهداف خود را به صورت واقع‌گرایانه‌تری تنظیم نمایند.

خوش‌بینی غیر واقع‌گرایانه آسیب‌پذیری ما را افزایش می‌دهد. با اعتقاد به مصونیت از بلا احتمالاً اقدامات احتیاطی مناسب را انجام نمی‌دهیم. برای مثال رانندگان میان‌سال که خود را حرفه‌ای‌تر از حد متوسط ارزیابی می‌نمایند، چهار برابر بیش‌تر از رانندگان دیگر که خود را حرفه‌ای نمی‌دانند از امتحان رانندگی رد می‌شوند و در دسته رانندگان ناامن قرار می‌گیرند. اغلب دانشجویانی که با ارزیابی نادرست از توانایی تحصیلی خود وارد دانشگاه می‌شوند، از کاهش عزت‌نفس و حس خوب رنج می‌برند و احتمال ترک تحصیل در آن‌ها بیش‌تر از دیگران است.

از سوی دیگر، خوش‌بینی می‌تواند فوایدی همچون ارتقاء خودکارآمدی، سلامتی و رفاه را به همراه داشته باشد. اکثر مردم باور دارند که در آینده از زندگی خود رضایت بیشتری خواهند داشت، این اعتقاد به شادی آن‌ها در زمان حال کمک می‌کند. افراد بدبین حتی زودتر می‌میرند، چرا که آن‌ها به علت نداشتن خوش‌بینی از حوادث ناگوار بیش‌تر رنج می‌برند. اگر اجداد خوش‌بین پیشاتاریخ ما بیش از همسایگان بدبین خود احتمال غلبه بر چالش‌ها و زنده ماندن را داشتند، در این صورت جای تعجب نیست که ما به خوش‌بینی گرایش داشته باشیم.

Source: Social Psychology; by David Myers
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️تضاد بین دو جنس

نظریه انتخاب جنسی پیش‌بینی می‌کند که هر دو جنس بسته به محدودیت‌های جنس خود برای تولیدمثل از تاکتیک‌هایی متفاوت به منظور جفت‌گیری و حداکثر رساندن موفقیت تولیدمثلی استفاده می‌نمایند. این تاکتیک‌ها در سیستم جفت‌گیری یک گونه - به عنوان مثال تک‌همسری یا چندهمسری - اعمال می‌شود. مقدار منابعی که هر جنس در فرزندان آینده سرمایه‌گذاری می‌کند، می‌تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد و در واقع تضاد بین جنس‌ها از همین‌جا ناشی می‌شود. در بین پستانداران به دلیل اختصاص دادن منابع بیش‌تر برای تولید گامت‌ها و پرورش فرزندان معمولاً انتخاب جفت با جنس ماده است. در سال‌های اخیر مدل انتخاب جفتیِ نر فعال و ماده منفعل به دیدگاهی تغییر کرده است که در بسیاری از موارد هر دو جنس در حال انتخاب جفت خود از میان نامزدهای بالقوه هستند.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️فرهنگ عصبی

پیشرفت بسیار سریع در فهم ما از نحوهٔ کار مغز منجر به ایجاد یک طریقه جدید تفکر شده است که دانسته‌های ما در مورد مفاهیم تثبیت‌شده در فلسفه، اخلاق، حقوق، جامعه‌شناسی، اقتصاد، هنر و دین را تغییر می‌دهد. طریقه جدید تفکر پیش‌تر با گفتمان‌های «عصبی» که در نوروفلسفه، عصب‌شناسی اخلاق، علوم اعصاب تربیتی، اقتصاد عصب‌بنیان، زیبایی‌شناسی عصبی و الهیات عصب‌شناختی مطرح‌شده آغاز گشته است.

مواردی که نام برده شد، همگی فرهنگ عصبی هستند؛ علوم اعصاب فرهنگی علمی مبتنی بر دانش‌های عصب‌شناختی است که یک ارزیابی مجدد از انسانیت به ارمغان می‌آورد و پلی میان دو تودهٔ دانش یعنی علوم تجربی و علوم انسانی می‌باشد. فرهنگ عصبی فرآیندی آهسته و پیوسته را ارائه می‌دهد که منجر به ارزیابی مجدد ما از مفهوم انسان می‌شود. کندل و ماک (۲۰۰۳) نوشته‌اند: «در حالی‌ که علوم تجربی و علوم انسانی همچنان دغدغه‌های جداگانه خود را خواهند داشت، ما باید در دهه‌های پیشِ رو بیش‌تر و بیش‌تر دریابیم که هر دو حوزهٔ دانش حاصل از مغز انسان هستند».

کانون «فرهنگ عصبی» صرفاً متمرکز بر علم اعصاب یا علوم اعصاب‌شناختی نیست، بلکه منش آن در راستای به رسمیت شناختن این حقیقت است که موجودیت انسان محصول یک فرآیند طولانی تصادف و ضروریاتی است که میلیون‌ها سال به طول انجامیده. آشکارسازی سازوکارهایی که بشر از طریق آن‌ها به سازمان عصب‌آناتومی فعلی خود و ساماندهی عملکردیِ متناظر مغزی رسیده است نه تنها درک بهتری از انسان در اجتماع فراهم می‌کند، بلکه منجر به فهم بهتر انسان از جهان اطرافش می‌شود؛ این فهم تازه موقعیت انسان را در همین دنیا تغییر خواهد داد.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️تفاوت جنسی در توانایی‌های بویایی

بویایی می‌تواند بر رفتار، ضربان قلب، خلق‌وخو، هشیاری و ارتباطات بین انسان‌ها اثرات قابل توجهی بگذارد؛ بدین ترتیب پردازش بویایی در بسیاری از جنبه‌های زندگی انسان از اهمیت بالایی برخوردار است. برای دهه‌ها تحقیقات گوناگون نشان داده که توانایی‌های کُلی بویایی در زنان قوی‌تر از مردان است و این دیدگاه نزد بسیاری از محققین بدیهی تلقی شده. یکی از توضیحات فرگشتی مطرح برای این تفاوت جنسی در بویایی انتخاب جفت بر اساس بو است. زنان در مطالعات خودارزیابی می‌گویند که بویایی مهم‌ترین نشانهٔ حسی در انتخاب معشوق است. همچنین یک سیستم ایمنی رفتاری با کمک قوهٔ بویایی از زن باردار و جنین او با تشخیص دوربرد سموم محافظت می‌کند.

Source: Frontiers
@NeoSciensology
ما در منطقه های مختلف زندگی نمی كنيم، حتی روی كره ی خاكی هم زندگی نميكنيم. مكان حقيقي زندگي ما قلب كسانی ست كه دوستشان ميداريم.


📕 فراتر از بودن
✍🏻 #کریستین_بوبن

📒 @ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️کرم‌چاله‌ها؛ درهم‌شکستن فضا-زمان

کرم‌چاله‌ها واقعی هستند یا جادویی پنهان شده در پس فیزیک و ریاضیات؟ اگر واقعی هستند، چگونه کار می‌کنند و کجا می‌توانیم آن‌ها را بیابیم؟ در این ویدئو به پرسش‌های فوق پاسخ داده می‌شود.

Source: Persian Kurzgesagt
@NeoSciensology
📎 #_یک_تکه_کتاب

شما هرگز نباید فکر کنید که او خودکشی کرده. او خیلی بشاش و سرزنده بود. او… آه خدای من… پر از شور و نشاط جوانی بود! وقتی امروز بعد از ظهر با اتومبیلش از سرازیری تپه پایین می آمد درست مثل یک… یک… اوه نمی توانم وصفش کنم!
ولی همه به خوبی می دانستند که ورا چه می خواهد بگوید. آنتونی مارستون در اوج جوانی و برازندگی مثل یک موجود فناناپذیر بود. اما حالا بر روی زمین افتاده و در هم شکسته بود. دکتر آرمسترانگ گفت:
آیا جز خودکشی دلیل دیگری برای مرگ او به نظرتان نمی رسد؟
همه به آرامی سرشان را تکان دادند. هیچ دلیل دیگری برای مرگ آنتونی وجود نداشت، زیرا فقط مشروب او آلوده شده بود و همه شاهد بودند که او خودش ویسکی و سودا را در لیوانش ریخت، پس نتیجتا خودش سیانید را در مشروبش ریخته است ولی با این همه چرا جوانی مثل مارستون باید مرتکب خودکشی شود؟

📕 و سپس هیچکس نبود
✍🏻 #آگاتا_کریستی

@ShafiAzad
جامعه سالم جامعه ای است که در آن نتوان از عواملی چون طمع ، استثمار ، تسلیم ، خودخواهی برای سود بیشتر مادی یا بالا بردن موقعیت و مقام شخصی استفاده کرد در جامعه سالم عمل کردن طبق وجدان کیفیت لازم تلقی شده و فرصت طلبی مردود است

📕 جامعه سالم
✍🏻 #اریک_فروم

📚 @shafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️توانایی تشخیص چهره

بدون شک تشخیص چهره یک امر مهم بوم‌شناختی و از پراهمیت‌ترین ملزومات زیستی یک نخستی‌سان است. توانایی تشخیص چهرهٔ افراد برای بسیاری از جنبه‌های تعامل و ارتباطات اجتماعی حائز اهمیت است و بنابراین این توانایی‌ها باید در طول زمان فرگشت یافته باشند. انسان‌ها دست‌کم در ۵۰۰۰ سال گذشته خواندن و نوشتن را بلد بوده‌اند، اما باید توجه داشت که توانایی تشخیص اعضای خانواده، دوستان و دشمنان بر اساس ویژگی‌های چهره برای بقای انسان و سایر نخستی‌سانان به مدت میلیون‌ها سال از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.

شواهدی که از طریق ضبط فعالیت سلولی در میمون‌ها برای وجود یک بستر عصبی ویژه در راستای تشخیص چهره به دست آمده است، اطلاعات مهمی را در اختیار ما می‌گذارند. سلول‌های لوب گیجگاهی تحتانی می‌توانند با اطلاعات بصری بسیار خاصی تنظیم شوند. در برخی موارد سلول‌های این منطقه صرف‌نظر از اینکه آن چهره متعلق به یک میمون است یا انسان به طور خاص در پاسخ به چهره‌ها فعال می‌شوند (گروس و همکاران، ۱۹۶۹ و ۱۹۷۲). شایان توجه است که این سلول‌ها در پاسخ به اشیاء گرد دیگر مانند ساعت‌های زنگ‌دار یا سایر محرکات حسی مهم مانند مارها فعال نمی‌شوند.

حتی سلول‌های تخصصی‌تر در لوب گیجگاهی تحتانی تنها در پاسخ به مشاهده جنبه‌های خاصی از چهره مانند چشم‌ها یا اجزای چهرهٔ میمون‌ها آن‌هم تنها در صورتی‌که این اجزاء به درستی در موقعیت خود قرار گرفته باشند فعال می‌شوند و در موارد دیگر این سلول‌ها به طور انتخابی به چهره‌های افراد واکنش نشان می‌دهند (گروس، ۲۰۰۵). محققان با استفاده از روش‌های مختلف تصویربرداری مغزی دریافته‌اند که سلول‌های اختصاصی تشخیص چهره در مغز میمون‌ها به شکلی نامتقارن توزیع شده‌اند و بیش‌تر سلول‌ها در نیم‌کره راست قرار گرفته‌اند (زنگنه‌پور و چودوری، ۲۰۰۵). چنین مطالعاتی همراه با اطلاعات به دست آمده از مغز انسان به خوبی نشان می‌دهند که مناطق مشخصی در مغز نخستی‌سانان برای تشخیص چهره اختصاصی شده است.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️مفهوم طنز

آیا طنز مفهومی متمایز دارد که به راحتی قابل تشخیص و تعریف است؟ اینکه می‌گوییم شخصی شوخ‌طبع است چه معنایی دارد؟ کیفیت آن چیست؟ آیا حتی توافقی وجود دارد که چه چیزی طنز است و چه چیزی نیست؟ فیلسوفان و پژوهشگران قرن‌هاست که در مورد تعریف طنز بحث می‌کنند و به دنبال نظریه‌ای کامل و جامع در مورد طنز هستند، نظریه‌ای که همهٔ اَشکال و اتفاقات طنزآمیز را توضیح دهد و آنچه را خنده‌دار می‌کند روشن سازد. یکی از مشکلات اصلی در تعریف طنز یا یافتن نظریه‌ای جامع برای توضیح طنز این است که شوخ‌طبعی را می‌توان به عنوان یک ویژگی شخصیتی، رفتاری از روی عادت، مزاج و یک توانایی یا یک گرایش در نظر گرفت. به نظر می‌رسد طنز بیش‌تر از آنکه قابل تعریف باشد، قابل تشخیص است و اکثر مردم درکی شهودی از شوخ‌طبعی دارند. اما انسان‌ها همچنین از این اصطلاح برای اشاره به تجربیات و کاربردهای متفاوتی استفاده می‌کنند و لزوماً همیشه در مورد یک چیز طنزآمیز اتفاق نظر وجود ندارد.

واضح است که از یک جنبه می‌توان طنز را تجربه‌ای ذهنی دانست. برای تشخیص اینکه چه چیزی خنده‌دار است، نمی‌توانیم تنها بر خود محرک تمرکز کنیم بلکه باید شرایط پیرامون آن را نیز در نظر داشته باشیم. برای طنز ما به فردی نیاز داریم که محرک را پردازش و تفسیر کند و تصمیم بگیرد که آیا آن خنده‌دار است یا نه. می‌توان پذیرفت که همیشه نمی‌توان فهمید چرا کسی چیزی را خنده‌دار می‌داند. همچنین مِزاح تا حد زیادی به زمینه‌ای که در آن از آن استفاده می‌شود و تعاملات بین همراهان در موقعیت‌های گوناگون بستگی دارد. از سوی دیگر، مهم است که بدانیم طنز تا حدودی عینی است و در بسیاری از موارد در مورد اینکه چه چیزی خنده‌دار است و چه چیزی نیست در بین افراد یک جامعه توافق وجود دارد. اگر این‌گونه نبود نمایش‌های کمدی و استندآپ کمدی‌ها نمی‌توانستند در جذب مخاطبان گسترده موفق باشند.

یک راه ساده برای شناخت طنز این است که آن را به عنوان «چیزی که باعث خنده فرد می‌شود» تعریف کنیم. در حالی که هنوز بر تجربه ذهنی بودن طنز تأکید می‌شود، این تعریف به افراد اجازه می‌دهد تا پاسخی متفاوت به محرکی یکسان دهند. اگرچه طنز و خنده به شدت درهم‌تنیده هستند، اما رابطهٔ بین آن‌ها پیچیده است و این دو مفاهیم متمایزی هستند. ضمن اینکه بین طنز و خنده همپوشانی زیادی وجود دارد، هر چیزی که طنز تلقی می‌شود باعث خنده مردم نمی‌شود و هر خنده بیانگر وجود طنز نیست. به عنوان مثال، قلقلک دادن باعث خنده غیرارادی می‌شود، اما هیچ‌چیز خنده‌داری در این وضعیت وجود ندارد و اکثر مردم از آن عصبانی می‌شوند!

بخش اصلی درک طنز در واقع مشاهده آن به عنوان یک پدیده اجتماعی است. تحقیقات نشان می‌دهد که اغلب موارد خنده روزانه در پاسخ به نظرات معمولِ مکالمات روزمره به وجود می‌آیند و نه در پاسخ به تلاش‌های هدفمند برای خنداندن دیگران (روبرت پروین، ۱۹۹۳ و ۲۰۰۱). در حال حاضر بر سر کم و کیف مفهوم طنز اطلاعات و توافق زیادی وجود ندارد، اما می‌توان با راد مارتین که می‌نویسد: «توانایی لذت بردن از طنز و ابراز آن از طریق خنده بخشی اساسی از معنای انسان بودن است» موافق بود.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️سندرم آﻟﻜﺴﻴﺎ

ژوزف دژرین (۱۸۹۲) یک سندرم استثنایی را توصیف کرد که در حال حاضر «آلکسی خالص» نامیده می‌شود. در این سندرم بیمار می‌تواند بنویسد اما توانایی خواندن را از دست می‌دهد و اگر برخی از نوشته‌های بیمار را به خودش نشان دهند نمی‌تواند آن‌ها را بخواند! اگرچه بیماران مبتلا به سندرم آلکسیای خالص توانایی خواندن را ندارند، اما می‌توانند کلماتی را که در زمان نوشتن‌شان با صدای بلند برای آن‌ها خوانده‌ شده‌اند تشخیص دهند؛ بنابراین آن‌ها در خاطرات خود از املای کلمات دچار مشکل نیستند. در واقع این سندرم یک اختلال ادراکی مشابه ناشنوایی خالص است، اما با این تفاوت که بیمار در ورودی بصری مشکل دارد و نه در ورودی شنوایی. سندرم آلکسیا ناشی از ضایعاتی است که مانع از رسیدن اطلاعات بصری به قشر بینایی ارتباطی نیم‌کره چپ می‌شوند. (مولکو و همکاران، ۲۰۰۲)

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️چرا از تاریکی می‌ترسیم؟

ترس یک واکنش معمول به تاریکی خصوصاً در کودکان است. آمیگدال مسئول پردازش احساسات و تنظیم واکنش ترس در مغز است. در یک مطالعه‌ کوچک مشخص شده است که نور در مقایسه با تاریکی می‌تواند فعالیت آمیگدال را سرکوب کند. قرار گرفتن در معرض نور متوسط ​​در مقایسه با نور کم منجر به سرکوب بیش‌تر فعالیت آمیگدال می‌شود. همچنین به نظر می‌رسد نور می‌تواند ارتباط بین آمیگدال و قشر پیش‌پیشانی شکمی‌میانی را که با کنترل احساس ترس مرتبط است تقویت کند. نور ممکن است موجب فعال نگه‌داشتنِ مراکز کنترل ترس در مغز شود. دقیقاً مشخص نیست که چه اتفاقی می‌افتد و درک این مسأله نیازمند مطالعات بیش‌تری است؛ اما پیش‌تر مشخص شده است که قطع ارتباط بین این مناطق مغزی با اضطراب مرتبط است. ارتباط بین نور و تاریکی و فعالیت در مغز به خوبی ثابت شده است؛ تغییرات نور به ما کمک می‌کند تا بدانیم چه موقع بخوابیم و همچنین می‌تواند بر میزان هوشیاری و روحیه ما تأثیر بگذارد.

احتمالاً توانایی کنترل رویارویی با نور - چیزی که ما فقط اخیراً در تاریخ فرگشتی خود قادر به انجام آن بوده‌ایم - می‌تواند یکی از راه‌های مقابله با این فوبیای خاص باشد. اکنون با استفاده از روش‌های گوناگون نوردرمانی به درمان مشکلاتی مانند افسردگی پرداخته می‌شود؛ گرچه دانشمندان هنوز به چگونگی و علت تأثیر آن‌ها کاملاً واقف نیستند. کلید این تأثیر می‌تواند در سلول‌های گانگلیونی حساس به نور شبکیه (ipRGCs) نهفته باشد که نور را از چشم‌ها می‌گیرند و آن را به نواحی مختلف مغز انتقال می‌دهند. برای درک مشارکت منحصر به فرد اجزاء گوناگون مرتبط با سلول‌های گانگلیونی و سایر گیرنده‌های نوری در جنبه‌های بصری و غیربصری واکنش‌های نوری به مطالعات بیش‌تری نیاز است.

Source: PLOS One
@NeoSciensology
قله ها و دره ها.pdf
2 MB
قله ها و دره ها 🌄

از اسپنسر جانسون 📝
( نویسنده کتاب مشهور مدیر یک دقیقه ای)