Forwarded from "خانهی نویسندگی خلاق"
از خوشهی گندم تا شیرینی
(رضا بابایی و اندیشه ورزیدن با نوشتن)
| مصطفا پورنجاتی
▫️در نگاه اوّل، چه سنگین و پُربرگ است کارنامهی پژوهشی و آموزشی رضا بابایی. بازاندیشیهای تاریخی، کلامی و اجتماعی، در کنار ترویج زبان فارسی، دو گسترهی برجسته در عمرنامهی بابایی است. اما گمان میکنم این دو یگانهاند و نیم قرن کوشش بابایی، دو روی سکهای واحدند: ذهن و زبان ایرانی.
*
او بر شانههای سنّتی ایستاده است که نام آن را میگذارم «عمومیسازی تفکر». نَسَب او به مثنوی مولوی میرسد و گلستان سعدی. چنین آثاری که تلخیِ دارووارِ حکمت و اخلاق را به زبان تمثیل و حکایت شیرین کردند، با متدولوژی عمومیسازی تفکر خلق شدهاند.
تدریس بابایی در کرسیهای دانش، هیچگاه او را از سخن گفتن با مردم غافل نکرد. چه بسا حضور او در شمار نخستین بلاگرهای فارسیزبان، رفتاری متناقض و دون شأن و وزنِ فلسفهورزی و زباناندیشی شمرده شد اما بابایی نگاه دیگری داشته است: نگاهی اجتماعی با رویکرد اصلاحگرا و آموزشی.
*
عمومیسازی تفکر، مرامنامهی رضا بابایی است؛ راهی که همعصران او همچون ملکیان در ایران و دوباتن در انگلستان میسپَرند. اگرچه اقبال مخاطبان و شمارگان خوانندگان، تنها دغدغهی هیچ اندیشهگر اصیلی نیست اما بررسی زبان نوشتاری بابایی در نمودار زیستنامهی او آشکار میکند که از چالشی درگیرکننده و دشوار بر سر راه متخصصان، سربلند به درآمده است: چالش کهنگی لحن و نامعاصر بودن زبان. او به طور مستمر، از نثر نخبهگرا و آرکائیک به سمت معیارنویسی و استفادهی حداکثری از چاشنیهایی همچون روایتمندی و تصویرپردازی عبور کرده و تماس دائم او با رفتار زبانی کاربران فارسی، دستاندازهای معمول در نویسندگی متفکران را روزبهروز کمتر کرده است.
*
جستارهای پنج سال اخیر او در شبکههای اجتماعی، در مقایسه با نوشتارهای قبلتر او در پایگاه اینترنتیاش، «سفینه»، زبانی سادهتر دارد اما همچنان از ذهنی تراویده که مشغول به عمیقترین جنبههای فرهنگ است. این است رمز پُرخوانی و بهاشتراکگذاریِ دهها هزار نفریِ درنگهای او حتا وقتی از مسئلههای پیچیدهی فلسفی نوشته باشد. تصویر این فرایند در ذهن من، مسیری است که از خوشهی گندم شروع میشود و سرانجام به پخت شیرینی ختم میشود.
*
من شاگرد رضا بابايی در حوزهی زبان فارسی هستم و میدانم هر دورهی آموزش نويسندگی و ويراستاری به کمک درسنامهها و آموزههای او کاملاً نياز دارد؛ چنان که همهی آموزگاران قلم در روزگار ما به «بهتر بنويسيمِ» او استناد ميکنند.
*
نوشتههای او از بهترين نمونههاست برای صورتبندی شيوهنامهی نگارش علمی به زبان عمومی.
|
برشهایی از یادداشت برای جشننامهی رضا بابایی.
#نگارش_علمی #رضا_بابایی #نوشتن #بهتر_بنویسیم
@nevisandegikhallagh
برای این روزهای او که سخت بیمار است، برای سلامت او آرزو کنیم.
(رضا بابایی و اندیشه ورزیدن با نوشتن)
| مصطفا پورنجاتی
▫️در نگاه اوّل، چه سنگین و پُربرگ است کارنامهی پژوهشی و آموزشی رضا بابایی. بازاندیشیهای تاریخی، کلامی و اجتماعی، در کنار ترویج زبان فارسی، دو گسترهی برجسته در عمرنامهی بابایی است. اما گمان میکنم این دو یگانهاند و نیم قرن کوشش بابایی، دو روی سکهای واحدند: ذهن و زبان ایرانی.
*
او بر شانههای سنّتی ایستاده است که نام آن را میگذارم «عمومیسازی تفکر». نَسَب او به مثنوی مولوی میرسد و گلستان سعدی. چنین آثاری که تلخیِ دارووارِ حکمت و اخلاق را به زبان تمثیل و حکایت شیرین کردند، با متدولوژی عمومیسازی تفکر خلق شدهاند.
تدریس بابایی در کرسیهای دانش، هیچگاه او را از سخن گفتن با مردم غافل نکرد. چه بسا حضور او در شمار نخستین بلاگرهای فارسیزبان، رفتاری متناقض و دون شأن و وزنِ فلسفهورزی و زباناندیشی شمرده شد اما بابایی نگاه دیگری داشته است: نگاهی اجتماعی با رویکرد اصلاحگرا و آموزشی.
*
عمومیسازی تفکر، مرامنامهی رضا بابایی است؛ راهی که همعصران او همچون ملکیان در ایران و دوباتن در انگلستان میسپَرند. اگرچه اقبال مخاطبان و شمارگان خوانندگان، تنها دغدغهی هیچ اندیشهگر اصیلی نیست اما بررسی زبان نوشتاری بابایی در نمودار زیستنامهی او آشکار میکند که از چالشی درگیرکننده و دشوار بر سر راه متخصصان، سربلند به درآمده است: چالش کهنگی لحن و نامعاصر بودن زبان. او به طور مستمر، از نثر نخبهگرا و آرکائیک به سمت معیارنویسی و استفادهی حداکثری از چاشنیهایی همچون روایتمندی و تصویرپردازی عبور کرده و تماس دائم او با رفتار زبانی کاربران فارسی، دستاندازهای معمول در نویسندگی متفکران را روزبهروز کمتر کرده است.
*
جستارهای پنج سال اخیر او در شبکههای اجتماعی، در مقایسه با نوشتارهای قبلتر او در پایگاه اینترنتیاش، «سفینه»، زبانی سادهتر دارد اما همچنان از ذهنی تراویده که مشغول به عمیقترین جنبههای فرهنگ است. این است رمز پُرخوانی و بهاشتراکگذاریِ دهها هزار نفریِ درنگهای او حتا وقتی از مسئلههای پیچیدهی فلسفی نوشته باشد. تصویر این فرایند در ذهن من، مسیری است که از خوشهی گندم شروع میشود و سرانجام به پخت شیرینی ختم میشود.
*
من شاگرد رضا بابايی در حوزهی زبان فارسی هستم و میدانم هر دورهی آموزش نويسندگی و ويراستاری به کمک درسنامهها و آموزههای او کاملاً نياز دارد؛ چنان که همهی آموزگاران قلم در روزگار ما به «بهتر بنويسيمِ» او استناد ميکنند.
*
نوشتههای او از بهترين نمونههاست برای صورتبندی شيوهنامهی نگارش علمی به زبان عمومی.
|
برشهایی از یادداشت برای جشننامهی رضا بابایی.
#نگارش_علمی #رضا_بابایی #نوشتن #بهتر_بنویسیم
@nevisandegikhallagh
برای این روزهای او که سخت بیمار است، برای سلامت او آرزو کنیم.