🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«سپندار» و «اسفندیار»
✨✨ نام پسرانهی "سپندار"(خرد پاک، آفریدهی پاک، دارای اندیشهی نیک) از ریشهی واژهی اوستایی "سپنت" و از خانوادهی نامهای سپنتا، سپند، اسپند(اسفند)، اسفندیار و... است. واژهی اوستایی "سپَـنتَ" به چمار ورجاوند(به معنی مقدس) است.
☀️☀️ آنچه گمان میشود این است که "سپندار" بخشی از واژهی "سپندارمذ" یا "سپندارمذگان" است. سپندارمذگان نیز از واژهی اوستایی "سپَـنتَ ارمئیتی" بوده که در پهلوی به "سپندارمت" دگرگون شده است. "ارمئیتی" به ماناک(معنی) فروتنی و بردباری است. سپنتارمئیتی نیز به چم(معنی) بردباری سپند و فروتنی ورجاوند است. این نام نماد بردباری اهورامزدا(خدا) و در جهان مادی فرشتهی نگهبان زمین است. فرزانهی خردمند چم دیگر این واژه است.
⭐️⭐️ ولی بیشتر پژوهشگران همچون محمد حسندوست، دهخدا، مهرداد بهار، ابراهیم پورداود و محمد معین میگویند "سپندار" از واژهی اوستایی "سپَنتَ داتَه" یا "سپَنتو داتو" است. این واژه دوبار در اوستا آمده است.
"سپنت" یا "سپنتو" همان ورجاوند است و "داته" یا "داتو"(دا-دادن همریشه با دادار) به ماناک آفریده شده و خرد است. این نام در پهلوی "سپنتدات" و در پارسی امروز "سپندار" شده است. "اسفندیار" گونهی دیگر همین واژه است ولی "سپندار" به واژهی مِهادین(اصلی) آن نزدیکتر است و پژوهشگران آن را درستتر میدانند.
⚡️⚡️ دیدگاهها دربارهی دگرگونی این نام:
- اسپندار، گونهی درست اسفندیار است.(حسندوست)
- سپندیان، گونهی درست نام اسفندیار و دگرگونشدهی واژهی اوستایی "سپنتداته" است.(مهرداد بهار)
- اسفندیاذ، گونهی درست نام اسفندیار است.(غرر ثعالبی و اخبارالطوال)
- سپنداد، گونهی درست نام اسفندیار است.(ابراهیم پور داود)
🕯🕯 دربارهی سپندار، دهخدا نوشته است که "سپندار"، کندیل(شمع) است که شبها میافروزند و کوتاه شدهی "اسپندار" است.
برای آشنایی بیشتر به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4966
📚📖 "اسفندیار" در شاهنامهی فردوسی یکی از پهلوانان رویینتن و پرآوازه است. بسیاری شاهنامه را با نبرهای رستم و اسفندیار میشناسند. او میکوشید به خواست پدرش رستم و دیگر مردمان را به کیش زرتشتی فرابخواند. "اسفندیار" و "پشوتن" دو پسر کتایون و گشتاسپ بودند. "اسفندیار" که زندگی پر فراز و نشیبی داشت، در کودکی برنام(لقب) جهانپهلوان یافت. در پایان، رستم توانست با یک تیر دوشاخ او را کور کند و از پای درآورد. او در زبان اوستایی به اسفندیار برنام(لقب) دلیر داشت.
- یکی نامور فرخ اسفندیار
شه کارزاری نبرده سوار!
در شاهنامهی فردوسی همچنین نام پدر سام، دلاور شیرازی نیز "اسفندیار" بود. وی در زمان "هرمز" به یاری خسروپرویز شتافته بود.
- ز کرمان چو بیورد گرد و سوار
ز شیراز چون سام اسفندیار!
#شاهنامه #فردوسی
⛰⛰ "سپندار" در گذشته نام کوهی بود که گمان میرود همان "کوه سپید" باشد که فردوسی در شاهنامه از آن نام برده است. "سپندار" همچنین نام فرشتهی روز پنجم از هر ماه خورشیدی است.
🇮🇷🇮🇷 شماری از نامهای پسرانه و دخترانهی ایرانی و همآوا:
👧🏻 سپیتا، سپینا، سپیدا، سپیده، سپیدار، نگار، هنار و...
👦🏻 سپان، سپند، سپنتا، سپهر، سپهران، سپهرم، سپندان، سپنتام، سپهدار، دادار و...
✨برای فرزاندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#سپندار #اسفندیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«سپندار» و «اسفندیار»
✨✨ نام پسرانهی "سپندار"(خرد پاک، آفریدهی پاک، دارای اندیشهی نیک) از ریشهی واژهی اوستایی "سپنت" و از خانوادهی نامهای سپنتا، سپند، اسپند(اسفند)، اسفندیار و... است. واژهی اوستایی "سپَـنتَ" به چمار ورجاوند(به معنی مقدس) است.
☀️☀️ آنچه گمان میشود این است که "سپندار" بخشی از واژهی "سپندارمذ" یا "سپندارمذگان" است. سپندارمذگان نیز از واژهی اوستایی "سپَـنتَ ارمئیتی" بوده که در پهلوی به "سپندارمت" دگرگون شده است. "ارمئیتی" به ماناک(معنی) فروتنی و بردباری است. سپنتارمئیتی نیز به چم(معنی) بردباری سپند و فروتنی ورجاوند است. این نام نماد بردباری اهورامزدا(خدا) و در جهان مادی فرشتهی نگهبان زمین است. فرزانهی خردمند چم دیگر این واژه است.
⭐️⭐️ ولی بیشتر پژوهشگران همچون محمد حسندوست، دهخدا، مهرداد بهار، ابراهیم پورداود و محمد معین میگویند "سپندار" از واژهی اوستایی "سپَنتَ داتَه" یا "سپَنتو داتو" است. این واژه دوبار در اوستا آمده است.
"سپنت" یا "سپنتو" همان ورجاوند است و "داته" یا "داتو"(دا-دادن همریشه با دادار) به ماناک آفریده شده و خرد است. این نام در پهلوی "سپنتدات" و در پارسی امروز "سپندار" شده است. "اسفندیار" گونهی دیگر همین واژه است ولی "سپندار" به واژهی مِهادین(اصلی) آن نزدیکتر است و پژوهشگران آن را درستتر میدانند.
⚡️⚡️ دیدگاهها دربارهی دگرگونی این نام:
- اسپندار، گونهی درست اسفندیار است.(حسندوست)
- سپندیان، گونهی درست نام اسفندیار و دگرگونشدهی واژهی اوستایی "سپنتداته" است.(مهرداد بهار)
- اسفندیاذ، گونهی درست نام اسفندیار است.(غرر ثعالبی و اخبارالطوال)
- سپنداد، گونهی درست نام اسفندیار است.(ابراهیم پور داود)
🕯🕯 دربارهی سپندار، دهخدا نوشته است که "سپندار"، کندیل(شمع) است که شبها میافروزند و کوتاه شدهی "اسپندار" است.
برای آشنایی بیشتر به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4966
📚📖 "اسفندیار" در شاهنامهی فردوسی یکی از پهلوانان رویینتن و پرآوازه است. بسیاری شاهنامه را با نبرهای رستم و اسفندیار میشناسند. او میکوشید به خواست پدرش رستم و دیگر مردمان را به کیش زرتشتی فرابخواند. "اسفندیار" و "پشوتن" دو پسر کتایون و گشتاسپ بودند. "اسفندیار" که زندگی پر فراز و نشیبی داشت، در کودکی برنام(لقب) جهانپهلوان یافت. در پایان، رستم توانست با یک تیر دوشاخ او را کور کند و از پای درآورد. او در زبان اوستایی به اسفندیار برنام(لقب) دلیر داشت.
- یکی نامور فرخ اسفندیار
شه کارزاری نبرده سوار!
در شاهنامهی فردوسی همچنین نام پدر سام، دلاور شیرازی نیز "اسفندیار" بود. وی در زمان "هرمز" به یاری خسروپرویز شتافته بود.
- ز کرمان چو بیورد گرد و سوار
ز شیراز چون سام اسفندیار!
#شاهنامه #فردوسی
⛰⛰ "سپندار" در گذشته نام کوهی بود که گمان میرود همان "کوه سپید" باشد که فردوسی در شاهنامه از آن نام برده است. "سپندار" همچنین نام فرشتهی روز پنجم از هر ماه خورشیدی است.
🇮🇷🇮🇷 شماری از نامهای پسرانه و دخترانهی ایرانی و همآوا:
👧🏻 سپیتا، سپینا، سپیدا، سپیده، سپیدار، نگار، هنار و...
👦🏻 سپان، سپند، سپنتا، سپهر، سپهران، سپهرم، سپندان، سپنتام، سپهدار، دادار و...
✨برای فرزاندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#سپندار #اسفندیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Telegram
ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
شمع = سِپَندار، اسپندار، شَمالِه، موم، مومانگبین، کندیل{واژهی "کندل" انگلیسی(=شمع) و یا "شاندولیه" فرانسوی(=شمعدان) و یا "چاندرا"ی سانسکریت(=روشنی ماه) با آن از یک ریشهاند}
شمعدان = شَمالهدان، آتشدان، گلن، کندیله(کندیله…
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
شمع = سِپَندار، اسپندار، شَمالِه، موم، مومانگبین، کندیل{واژهی "کندل" انگلیسی(=شمع) و یا "شاندولیه" فرانسوی(=شمعدان) و یا "چاندرا"ی سانسکریت(=روشنی ماه) با آن از یک ریشهاند}
شمعدان = شَمالهدان، آتشدان، گلن، کندیله(کندیله…
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«سپندار» و «اسفندیار»
✨✨ نام پسرانهی "سپندار"(خرد پاک، آفریدهی پاک، دارای اندیشهی نیک) از ریشهی واژهی اوستایی "سپنت" و از خانوادهی نامهای سپنتا، سپند، اسپند(اسفند)، اسفندیار و... است. واژهی اوستایی "سپَـنتَ" به چمار ورجاوند(به معنی مقدس) است.
☀️☀️ آنچه گمان میشود این است که "سپندار" بخشی از واژهی "سپندارمذ" یا "سپندارمذگان" است. سپندارمذگان نیز از واژهی اوستایی "سپَـنتَ ارمئیتی" بوده که در پهلوی به "سپندارمت" دگرگون شده است. "ارمئیتی" به ماناک(معنی) فروتنی و بردباری است. سپنتارمئیتی نیز به چم(معنی) بردباری سپند و فروتنی ورجاوند است. این نام نماد بردباری اهورامزدا(خدا) و در جهان مادی فرشتهی نگهبان زمین است. فرزانهی خردمند چم دیگر این واژه است.
⭐️⭐️ ولی بیشتر پژوهشگران همچون محمد حسندوست، دهخدا، مهرداد بهار، ابراهیم پورداود و محمد معین میگویند "سپندار" از واژهی اوستایی "سپَنتَ داتَه" یا "سپَنتو داتو" است. این واژه دوبار در اوستا آمده است.
"سپنت" یا "سپنتو" همان ورجاوند است و "داته" یا "داتو"(دا-دادن همریشه با دادار) به ماناک آفریده شده و خرد است. این نام در پهلوی "سپنتدات" و در پارسی امروز "سپندار" شده است. "اسفندیار" گونهی دیگر همین واژه است ولی "سپندار" به واژهی مِهادین(اصلی) آن نزدیکتر است و پژوهشگران آن را درستتر میدانند.
⚡️⚡️ دیدگاهها دربارهی دگرگونی این نام:
- اسپندار، گونهی درست اسفندیار است.(حسندوست)
- سپندیان، گونهی درست نام اسفندیار و دگرگونشدهی واژهی اوستایی "سپنتداته" است.(مهرداد بهار)
- اسفندیاذ، گونهی درست نام اسفندیار است.(غرر ثعالبی و اخبارالطوال)
- سپنداد، گونهی درست نام اسفندیار است.(ابراهیم پور داود)
🕯🕯 دربارهی سپندار، دهخدا نوشته است که "سپندار"، کندیل(شمع) است که شبها میافروزند و کوتاه شدهی "اسپندار" است.
برای آشنایی بیشتر به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4966
📚📖 "اسفندیار" در شاهنامهی فردوسی یکی از پهلوانان رویینتن و پرآوازه است. بسیاری شاهنامه را با نبرهای رستم و اسفندیار میشناسند. او میکوشید به خواست پدرش رستم و دیگر مردمان را به کیش زرتشتی فرابخواند. "اسفندیار" و "پشوتن" دو پسر کتایون و گشتاسپ بودند. "اسفندیار" که زندگی پر فراز و نشیبی داشت، در کودکی برنام(لقب) جهانپهلوان یافت. در پایان، رستم توانست با یک تیر دوشاخ او را کور کند و از پای درآورد. او در زبان اوستایی به اسفندیار برنام(لقب) دلیر داشت.
- یکی نامور فرخ اسفندیار
شه کارزاری نبرده سوار!
در شاهنامهی فردوسی همچنین نام پدر سام، دلاور شیرازی نیز "اسفندیار" بود. وی در زمان "هرمز" به یاری خسروپرویز شتافته بود.
- ز کرمان چو بیورد گرد و سوار
ز شیراز چون سام اسفندیار!
#شاهنامه #فردوسی
⛰⛰ "سپندار" در گذشته نام کوهی بود که گمان میرود همان "کوه سپید" باشد که فردوسی در شاهنامه از آن نام برده است. "سپندار" همچنین نام فرشتهی روز پنجم از هر ماه خورشیدی است.
🇮🇷🇮🇷 شماری از نامهای پسرانه و دخترانهی ایرانی و همآوا:
👧🏻 سپیتا، سپینا، سپیدا، سپیده، سپیدار، نگار، هنار و...
👦🏻 سپان، سپند، سپنتا، سپهر، سپهران، سپهرم، سپندان، سپنتام، سپهدار، دادار و...
✨برای فرزاندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#سپندار #اسفندیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«سپندار» و «اسفندیار»
✨✨ نام پسرانهی "سپندار"(خرد پاک، آفریدهی پاک، دارای اندیشهی نیک) از ریشهی واژهی اوستایی "سپنت" و از خانوادهی نامهای سپنتا، سپند، اسپند(اسفند)، اسفندیار و... است. واژهی اوستایی "سپَـنتَ" به چمار ورجاوند(به معنی مقدس) است.
☀️☀️ آنچه گمان میشود این است که "سپندار" بخشی از واژهی "سپندارمذ" یا "سپندارمذگان" است. سپندارمذگان نیز از واژهی اوستایی "سپَـنتَ ارمئیتی" بوده که در پهلوی به "سپندارمت" دگرگون شده است. "ارمئیتی" به ماناک(معنی) فروتنی و بردباری است. سپنتارمئیتی نیز به چم(معنی) بردباری سپند و فروتنی ورجاوند است. این نام نماد بردباری اهورامزدا(خدا) و در جهان مادی فرشتهی نگهبان زمین است. فرزانهی خردمند چم دیگر این واژه است.
⭐️⭐️ ولی بیشتر پژوهشگران همچون محمد حسندوست، دهخدا، مهرداد بهار، ابراهیم پورداود و محمد معین میگویند "سپندار" از واژهی اوستایی "سپَنتَ داتَه" یا "سپَنتو داتو" است. این واژه دوبار در اوستا آمده است.
"سپنت" یا "سپنتو" همان ورجاوند است و "داته" یا "داتو"(دا-دادن همریشه با دادار) به ماناک آفریده شده و خرد است. این نام در پهلوی "سپنتدات" و در پارسی امروز "سپندار" شده است. "اسفندیار" گونهی دیگر همین واژه است ولی "سپندار" به واژهی مِهادین(اصلی) آن نزدیکتر است و پژوهشگران آن را درستتر میدانند.
⚡️⚡️ دیدگاهها دربارهی دگرگونی این نام:
- اسپندار، گونهی درست اسفندیار است.(حسندوست)
- سپندیان، گونهی درست نام اسفندیار و دگرگونشدهی واژهی اوستایی "سپنتداته" است.(مهرداد بهار)
- اسفندیاذ، گونهی درست نام اسفندیار است.(غرر ثعالبی و اخبارالطوال)
- سپنداد، گونهی درست نام اسفندیار است.(ابراهیم پور داود)
🕯🕯 دربارهی سپندار، دهخدا نوشته است که "سپندار"، کندیل(شمع) است که شبها میافروزند و کوتاه شدهی "اسپندار" است.
برای آشنایی بیشتر به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4966
📚📖 "اسفندیار" در شاهنامهی فردوسی یکی از پهلوانان رویینتن و پرآوازه است. بسیاری شاهنامه را با نبرهای رستم و اسفندیار میشناسند. او میکوشید به خواست پدرش رستم و دیگر مردمان را به کیش زرتشتی فرابخواند. "اسفندیار" و "پشوتن" دو پسر کتایون و گشتاسپ بودند. "اسفندیار" که زندگی پر فراز و نشیبی داشت، در کودکی برنام(لقب) جهانپهلوان یافت. در پایان، رستم توانست با یک تیر دوشاخ او را کور کند و از پای درآورد. او در زبان اوستایی به اسفندیار برنام(لقب) دلیر داشت.
- یکی نامور فرخ اسفندیار
شه کارزاری نبرده سوار!
در شاهنامهی فردوسی همچنین نام پدر سام، دلاور شیرازی نیز "اسفندیار" بود. وی در زمان "هرمز" به یاری خسروپرویز شتافته بود.
- ز کرمان چو بیورد گرد و سوار
ز شیراز چون سام اسفندیار!
#شاهنامه #فردوسی
⛰⛰ "سپندار" در گذشته نام کوهی بود که گمان میرود همان "کوه سپید" باشد که فردوسی در شاهنامه از آن نام برده است. "سپندار" همچنین نام فرشتهی روز پنجم از هر ماه خورشیدی است.
🇮🇷🇮🇷 شماری از نامهای پسرانه و دخترانهی ایرانی و همآوا:
👧🏻 سپیتا، سپینا، سپیدا، سپیده، سپیدار، نگار، هنار و...
👦🏻 سپان، سپند، سپنتا، سپهر، سپهران، سپهرم، سپندان، سپنتام، سپهدار، دادار و...
✨برای فرزاندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#سپندار #اسفندیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Telegram
ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
شمع = سِپَندار، اسپندار، شَمالِه، موم، مومانگبین، کندیل{واژهی "کندل" انگلیسی(=شمع) و یا "شاندولیه" فرانسوی(=شمعدان) و یا "چاندرا"ی سانسکریت(=روشنی ماه) با آن از یک ریشهاند}
شمعدان = شَمالهدان، آتشدان، گلن، کندیله(کندیله…
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
شمع = سِپَندار، اسپندار، شَمالِه، موم، مومانگبین، کندیل{واژهی "کندل" انگلیسی(=شمع) و یا "شاندولیه" فرانسوی(=شمعدان) و یا "چاندرا"ی سانسکریت(=روشنی ماه) با آن از یک ریشهاند}
شمعدان = شَمالهدان، آتشدان، گلن، کندیله(کندیله…